نویسنده: احمدرضا هدایتی*
با ورود به سال ۱۳۹۵، هشتمین سال و چنانچه شعار «وجدان کاری و انضباط اجتماعی» را نقطه آغازین بهحساب آوریم، دوازده سال از زمان بیان اولین شعار اقتصادی، توسط رهبر فرزانه انقلاب اسلامی را در حالی پشت سر گذاشتیم، که متأسفانه به رغم تمام رهنموها و بیانات مکرر و پیدرپی مقام معظم رهبری در حدود یک دهه اخیر، هنوز هیچیک از شعارهای مطرح از سوی ایشان بهدرستی توسط مسئولین ذیربط درک و اجرا نشده و اکثر اقدامات در این زمینه از حد حرف و شعار فراتر نرفته است.
معدود گزارشهای مربوط به اقدامات عملی در این رابطه نیز در واقع چیزی جز طرحها و برنامههای جاری کشور نبوده است، به عبارت دیگر یا طی این سالها در جهت تحقق طرح اقتصاد مقاومتی و رشد و شکوفایی اقتصادی کشور، کار جدی و هدفمند در قالب این طرح راهبردی صورت نگرفته و یا تلاشها، طرحها و برنامههای مرتبط به اندازهای جزیی و کوچک بوده که نمیتواند، بیانگر فعالیت واقعی در مسیر اقتصاد مقاومتی باشد.
متقابلاً طرحها و الگوهای اجرایی مطرح یا تهیه شده نیز یا بهقدری کلی و کلان و فضایی و غیرمنطقی بوده که عملاً امکان اجرا نداشته و یا چنان مبتنی به الگوهای غربی و شرقی تنظیم شده که نمیتواند منادی تحقق اقتصاد مقاومتی منطبق با ویژگیهای مورد نظر رهبری و یک الگوی بومی ایرانی - اسلامی باشد.
به عبارت دیگر مشکل از آنجا آغاز میشود که طی این سالها، برخی از مسئولین و صاحبنظران عرصه اقتصاد خواسته یا ناخواسته تلاش کردهاند تا به جای طراحی یک الگوی کاملاً بومی متکی بر اصول و ارزشهای اسلامی، الگوهای موجود و عمدتاً شکست خورده و ناموفق غربی و شرقی را همان الگوی موردنیاز کشور جلوه داده و یا به نوعی با ترکیب و تطبیق مدلهای مذکور با اصول و ارزشهای اسلامی، به حساب خودشان الگویی جدید و ظاهراً بومی ارائه نمایند.
این در حالی است که اولاً ویژگیها و ظرفیتهای اقتصادی کشورها با یکدیگر متفاوت و تابع شرایط مادی و معنوی حاکم بر آنهاست و گاهی حتی متضاد با یکدیگر است و لذا در صورت کسب موفقیت در کشور مُبدع و مبدأ، لزوماً نمیتواند در سایر کشورها نیز همان کارکرد را داشته باشد و ثانیاً مدلهای جدیدی که با این ترفند یعنی دستکاری مدلهای آکادمیک موجود تنظیم میگردند، معمولاً در فرآیند بومیسازی بهقدری دستخوش تغییر و تحول میشوند که کارآیی نسبی خود را نیز از دست میدهند و لذا نهتنها دیگر نمیتوانند بهعنوان یک طرح اسلامی - ایرانی معرفی و مورد استفاده قرار گیرند، بلکه در بسیاری از موارد، به علت تغییرات بیش از حد و غیرمنطقی، از چارچوب و استانداردهای اولیه خود نیز فاصله میگیرند.
با اینحال بهنظر میرسد، هنوز فرصت باقیست و با اتکاء به داشتههای ارزشمندمان میتوانیم به هدف تعیین شده در این زمینه دست پیدا کنیم، به شرط آنکه برای تحقق طرح بزرگ اقتصاد مقاومتی و تحقق راهبردهای مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی(دامت برکاته) در پیام نوروزی و سخنرانی ابتدای سالجاری، نکات ذیل را مورد توجه قرار دهیم:
همانند قدرتهای اقتصادی فعلی که همگی یک نقطه آغازین داشتهاند، باور کنیم، که ما نیز میتوانیم، مشروط بر آنکه واقعاً اراده کنیم و بخواهیم و این نکته را مورد توجه قرار دهیم که کشور ایران از جهات مختلف مادی و معنوی از جمله؛ در زمینه نیروی انسانی مستعد، متخصص و با انگیزه و نیز از نظر موقعیت ژئوپلتیکی و جغرافیایی، دارای ظرفیتهای فراوان در بخشهای گوناگون؛ تاریخی، فرهنگی، علمی، کشاورزی، صنعتی، گردشگری، ترانزیتی، ذخایر نفت و گاز، مواد معدنی، منابع دریایی و امثال آن بوده و در ردیف ثروتمندترین کشورهای بالقوه و بعضاً بالفعل جهان قرار دارد.
آزاد شدن و بازگشت اموال و داراییهای بلوکه شده کشور بسیار مطلوب است، سرمایهگذاری کشورهای خارجی در صنایع مادر و زیرساختهای ایران اسلامی یک فرصت استثنایی است، حتی در برخی از موارد ضروری و خاص، استقراض و دریافت وامهای خارجی نیز میتواند رهگشای مشکلات باشد، اما همان گونه که مسئولین محترم در یک اظهارنظر دیرهنگام از نابجا بودن انتظار معجزه ناشی از رفع تحریمها سخن گفتند، نباید به اینگونه موارد یا مواردی مانند؛ همراهی احتمالی و صادقانه غرب با جمهوری اسلامی، بهعنوان یک راهکار قطعی و دائمی دل خوش کرد و این اصل نیز نکتهای است که تقریباً در همه موضوعات مرتبط با نظام سرمایهداری مصداق دارد و لذا انتظار دوستی بی غل و غش از دول غربی خیال خامی است که کشور و جامعه را به مسیر انحرافی رهنمون و بهشدت از طرح بزرگ اقتصاد مقاومتی دور و بار دیگر به ورطه نابودی خواهد کشاند.
قطعاً اعتماد به دشمنان ایران و اسلام و چشم امید دوختن به آنها، بهخصوص در مورد کشورهایی مانند؛ آمریکا و انگلیس که سابقه استکباری و استعماری مستمر دارند، دور از عقل و منطق و مغایر با ذات اقتصاد مقاومتی است و تجربه نشان داده که کشورهای مذکور هیچگاه و از هیچ کوششی برای ضربه زدن بر پیکر انقلاب اسلامی فروگذار نکردهاند و اگر میتوانستند، از اِعمال گزینه نظامی نیز ابایی نداشتند، بنابراین برای کسب موفقیت در عرصه اقتصاد مقاومتی هرگز نباید مؤلفههای فراوان قدرت مادی و معنوی کشور را فراموش و مرعوب رفتارهای فریبکارانه و مجذوب فرهنگ و قدرت پوشالی غرب شد.
اعتماد و بهره گرفتن از علم و دانش صاحبنظران متعهد و متخصص حوزه و دانشگاه برای طراحی الگوی اقتصاد مقاومتی و نقشه راه واقعاً بومی مبتنی بر آموزههای اسلامی و متکی بر مؤلفهها و نیروهای درونزای موجود و قابل دسترس در کشور از طریق؛ ایجاد تمرکز در مراکز و مراجع تصمیمگیری و تعیین دقیق نقش و وظیفه هر فرد و هر دستگاه، بهگونهای که از تمام ظرفیتها به درستی و به شکل اصولی و کامل استفاده شود، موضوع دیگری است که پرداختن به آن اجتناب ناپذیر است.
اقتصاد مقاومتی هیچگاه نمیتواند محقق شود، مگر اینکه قبلاً فرهنگسازی لازم صورت بگیرد و بسترهای مناسب برای اجرای این طرح فراهم شود و مهمترین اقدام در این زمینه علاوه بر ضرورت اتخاذ رویکرد نهادی و عملکرد جهادی، رفع فساد حاکم بر نظام اداری و اجتماعی کشور است، این موضوع بهقدری حائز اهمیت است، که میتوان مدعی شد با اجرای آن، بخش عمدهای از موانع موجود در مسیر اقتصاد مقاومتی رفع و نیمی از طرح خودبهخود اجرا خواهد شد.
با این توصیف چنانچه از همان ابتدای طرح موضوع تاکنون، تمام توان مسئولین محترم در قوای سهگانه و در تمام دستگاههای اجرایی به جای ارائه مُسکنهای موقتی و راهکارهای مقطعی، میانبر و غیراصولی، معطوف و مصروف اجرای کامل و دقیق طرح اقتصاد مقاومتی میشد، قطعاً اینک در وضعیتی از شرایط اقتصادی قرار داشتیم که به حل مشکل از طریق ارتباط یکسویه با غرب یا استفاده از مدلهای غیربومی نمیاندیشیدیم.
* کارشناس ارشد مدیریت