روزه
«روزه» در فرهنگ اسلام از جایگاه والایی برخوردار است و آثار و بركات فراوانی با خود به ارمغان می آورد و از معدود عباداتی است كه نصیب امّت اسلامی گشته است.
میهمانی خدا
«هو شهر دعیتم فیه الی ضیافه الله»[2]
رمضان، ماهی است كه در آن، به میهمانی خدا خوانده شده اید.
حضرت امام خمینی رحمهالله علیه پیرامون «ضیافت الله» می فرماید:
«شماها در ماه مبارك رمضان، مهمان خدا هستید، مهماندار خداست، و مخلوق، مهمان اوست... ما باید حساب كنیم ببینیم كه این ضیافت چی بوده است و ما چقدر راه یافتیم به این ضیافت ... این ضیافت، همه اش ترك است، ترك شهوات از قبیل خوردنیها و نوشیدنیها و جهات دیگری كه شهوات انسان اقتضا می كند. خداوند دعوت كرده ما را به انیكه شما باید وارد بشوید در این مهمانخانه و این ضیافت هم جز ترك، چیزی نیست. ترك هواها، ترك خوردنیها، ترك منی ها، منیت ها ... من به شما آقایان و به هر كس كه این كلمات می رسد و خصوصاً طبقه جوان عرض می كنم كه آیا در این مهمان خانه رفتید؟ استفاده كردید؟ از شهوات، خصوصاً شهوات معنوی، چشم پوشیدید؟ ...»[3]
خداوند با فراخوانی مؤمنان به مهمانسرای خویش، در واقع او را از زندگی مادّی، كه سفره مشترك انسان و حیوان، مؤمن و كافر، و نیكوكار و بدكار است جدا كرده و در جوار خویش جای داده است. در این جشن پرشكوه:
میزبان: خداوند بزرگ.
قاصد: رسول بزرگوار اسلام.
نامه دعوت: قرآن مجید.
میهمان: بندگان مؤمن.
پذیرایی كنند: فرشتگان الهی.
و موعد: ماه مبارك رمضان است.
خداوند برای هر چه باشكوه برگزار كردن این «سور» «تحفه» های زیر را به مهمانان خویش تقدیم می كند:
آنها را كرامت ویژه می بخشد.
نَفَس كشیدن آنها را «تسبیح» محسوب می كند.
خواب آنها را عبادت می داند.
اعمالشان را می پذیرد.
دعایشان را مستجاب می كند.
درهای بهشت را به رویشان باز می كند.
درهای دوزخ را بكلی می بندد.
شیاطین را به زنجیر می كشد.
به هر آیه ای كه تلاوت كنند، ثواب یك ختم قرآن می دهد.[4]
حكمت روزه
الف ـ اخلاص و خودسازی
حضرت زهرا سلام الله علیها فرموده است:
«فرض الله الصیام تثبیتاً للاخلاص»[5]
خداوند، روزه را برای تثبیت اخلاص (در دل مردم) واجب كرده است.
«صائم» با خودداری از خواسته های نفسانی، فرمان خدا را به اجرا می گذارد و با عالم ملكوت، پیوند معنوی برقرار می كند و چون كارهای حیوانی را رها كرده، درونش صفا و جلا می یابد. همین طور، همگام با امساك از لذّات جسمانی، از لذّتهای حرام روحانی نیز پرهیز می كند و امتناع می ورزد.
ب ـ تعدیل قوای جسمانی
دوّمین حكمتی كه در روزه نهفته است، تعدیل و تنظیم بدن صائم است؛ به این بیان كه دستگاههای مختلف بدن در طول یك سال فعالیت شبانه روزی، ممكن است دچار عارضه و فرسودگی یا خستگی مفرط گردند كه اگر به آنها رسیدگی نشود. آسیب كلی ببیند. از این رو، خداوند حكیم برای حفظ سلامتی و ترمیم و تعدیل قوای جسمانی مؤمن، روزه را واجب كرده است. شاهد این گفتار، سخن حكیمانه رسول خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ است كه فرمود:
«صوموا تصحوا»[6]
روزه بگیرید تا سالم بمانید.
ج ـ تمرین تقوا
سوّمین حكمت مهمّ روزه داری، ممارست و تمرین «پرهیزكاری» است. مسلمان با تمرین یك ماهه خود در ماه مبارك رمضان، از ارضای تمایلات نفسانی خودداری می كند تا به نفس خویش بقبولاند كه توانایی ایستادگی در برابر كارهای ناروا را دارد، به عنوان نمونه روزه دار:
با نخوردن غذای حلال خود، تمرین می كند كه به اموال دیگران دست درازی نكند. با نرفتن نزد همسر خویش، درك می كند كه به ناموس دیگران نباید چشم طمع دوخت.
با بستن زبان از دروغ بر خدا و پیامبر ـ صلی الله علیه و اله ـ یاد می گیرد كه هر كلامی را بر زبانش جاری نكند.
مسأله تمرین تقوا و افزایش درجه آن را قرآن در آیه «روزه» بصراحت بیان كرده، پس از بیان وجوب روزه فرموده است:
«لعلكم تتقون»[7]
شاید شما تقوا پیشه كنید.
د ـ كم شدن فاصله فقیر و غَنی
احساس نیاز و نداری و چشیدن طعم گرسنگی و تشنگی و محرومیت، حكمت دیگر روزه است. به این معنا كه ثروتمندان مسلمان در طول سال، از نعمت و رفاه برخوردارند و هر زمان، هر چه اراده كنند، در اختیارشان قرار می گیرد، دیگر چگونه به یاد محرومان باشند؟ و از كجا بفهمند كه «گرسنگی» چه دردی است؟ آنان باید یك ماه با گرسنگی و تشنگی
دمساز شوند تا طعم تلخ آن را بچشند و دل رفاه زده آنان قدری به حال محرومان بسوزد: از امام حسین ـ علیه السلام ـ پرسیدند: چرا خدا روزه را واجب كرده است؟ فرمود:
«لیجد الغنی مس الجوع فیعود بالفضل علی المسكین»[8]
تا توانمند گرسنگی را لمس كند و مازاد بر نیاز را بر مستمند باز گرداند.
ه ـ یادآوری آخرت
آخرین حكمتی كه در اینجا به آن می پردازیم به خاطر آوردن آخرت است. حضرت رضا ـ علیه السلام ـ طی گفتار متینی این پرسش را طرح می كند كه:
چرا فرمان روزه داری بر بندگان صادر شده است، آن گاه در پاسخ می فرماید:
«لكی یعرفوا ألم الجوع و العطش فیستدلوا علی فقر الاخره»[9]
تا درد گرستگی و تشنگی را بفهمد و بر بیچارگی سرای دیگر رهنمون گردند.
از این رو، پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و اله ـ در یكی از خطبه هایی كه در آستانه ماه مبارك رمضان ایراد كرد، فرمود:
«... و اذكروا بجوعكم و عطشكم فیه جوع یوم القیمه و عطشه ...»[10]
با گرسنگی و تشنگی تان در این ماه گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید.
مراتب روزه داری
«صوم القلب خیر من صیام اللسان و صیام اللسان خیر من صیام البطن»[11]
روزه دل بهتر از روزه زبان و روزه زبان برتر از روزه شكم است. ملا مهدی نراقی این مراتب را نام گذاری كرده و در توضیح هر یك می نویسد:
«1. روزه عام كه نگه داشتن شكم و شهوت است و فایده آن، رفع تكلیف و آزادی از دوزخ است.
2. روزه خاص كه بایستی علاوه بر مرتبه اوّل، چشم، گوش، زبان، دست، پا و دیگر جوارح را نیز از آلوده شدن به گناه حفظ كرد و ثوابهای وعده داده شده از سوی خدا (بیشتر) به چنین روزه ای تعلق می گیرد.
3. روزه خاص الخاص كه در این مرحله، علاوه بر رعایت دو مرحله پیش، دل نیز از افكار دنیوی، اخلاق زشت و همّت پست، روزه می گیرد و از غیر خدا بكّلی گسسته می گردد.»[12]
آداب روزه داری
اگر پاسختان منفی است، دلیلتان چیست؟ شاید شما هم به این مطلب اذعان داشته باشید كه شركت در هر مجلسی تشریفات خاص خود را می طلبد.
حال، با توجه به اینكه «صائم» در مدّت روزه داری، در حریم قدس الهی و ضیافت الله داخل می شود و از سوی پروردگار پذیرایی می شود. شایسته است آداب ویژه چنین محفلی را مراعات كند، تا بیشتر مورد لطف «صاحب خانه» قرار گیرد. اینك از آن آداب:
الف ـ پرهیز از گناهان
هر گناهی، خشم و غصب الهی را برمی انگیزد؛ امّا در ماه مبارك رمضان، آلوده شدن به گناه، زشتی بیشتری دارد، بدین خاطر میهمان خدا نباید گرد آن بگردد.
روزی پیامبر ـ صلی الله علیه و اله ـ پیرامون ماه مبارك رمضان سخن می گفت، امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ پرسید:
ای رسول خدا! برترین عمل در این ماه چیست؟
پیامبر ـ صلی الله علیه و اله ـ پاسخ داد:
پرهیز از هر چه خدا حرام كرده است.[13]
با این وصف، بسیاری از روزه داران اگر دست از گناه نشویند، جز تشنگی و گرسنگی، طرفی نمی بندند. حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید:
«ما یصنع الصائم بصیامه إذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه»[14]
روزه داری كه زبان، گوش، چشم و اعضا و جوارحش را (از گناه) حفظ نكند، با روزه خود چه می كند؟
یعنی این روزه چه سودی برای او دارد؟
ب ـ انجام واجبات
دوّمین وظیفه میهمان خدا این است كه بقیه دستورات الهی را نادیده نگیرد، كه این خود، بزرگترین بی ادبی در محضر ربوبی است و چنین میهمانی نزد ملكوتیان انگشت نما می شود. به نظر شما آیا روزه داشتن و نماز نخواندن، روزه گرفتن و خمس ندادن، روزه داری و مردم آزاری و ... با هم سازگاری دارد؟
ج ـ پرستش و نیایش
از دیگر آداب ماه خدا، نیایش و پرستش داوطلبانه است. فراوانی نمازها و دعاهای ماه رمضان، گویای اهمیّت آن است. روزه دار با تشریفات ویژه به «ضیافت الله» دعوت شده و چه نیكوست كه با هدیه گرانبهایی به محضر خدای سبحان شرفیاب گردد و زیباترین هدیّه به پیشگاه الهی، ساییدن پیشانی به خاك و بالا بردن دست نیاز است.
د ـ تلاوت قرآن
ماه رمضان، بهار قرآن است، قرآن و رمضان؛ پیوندی دیرینه دارند زیرا یكی از شبهای مبارك رمضان، یعنی شب قدر ظرفیت نزول قرآن را دارا بوده و سزاوار است كه روزه دار، این پیوند را نگسلد و با ترتیل آیه های روح بخش قرآن، فضای ملكوتی ماه خدا را عطرآگین سازد كه به گفته آورنده قرآن:
«من تلا فیه آیه من القرآن كان له مثل أجر من ختم القرآن فی غیره من الشهور»[15]
كسی كه یك آیه از قرآن را در ماه رمضان تلاوت كند، به اندازه اجر یك ختم قرآن در دیگر ماهها نصیبش می شود.
ه ـ آداب دیگر
آنچه گفته شد، مهمترین آداب میهمانی خدا بود، به برخی دیگر فقط اشاره می كنیم.
صدقه به فقرا و مستمندان، احترام به بزرگترها، مهربانی نسبت به كوچك ترها، صله رحم، ترحّم به یتیمان، توبه و استغفار، افطاری دادن، خوش خلقی، مدارا نسبت به زیردستان، صلوات بر محمد و آل محمد و ... .»[16]
آثار ارزشمند روزه داری
«الصوم لی و أنا أجزی به»[17]
روزه برای من است و من به آن پاداش می دهم (یا من خود پاداش آن هستم).
پی نوشت:
[1] . توضیح المسائل، امام خمینی، احكام روزه.
[2] . بحارالانوار، ج 96، صفحه 356.
[3] . صحیفه نور، ج 20، صفحه 210.
[4] . بحارالانوار، ج 96، صفحه 356، 358 (اقتباس از خطبه شعبانیه رسول اكرم ـ صلی الله علیه و اله ـ )
[5] . بحارالانوار، ج 96، صفحه 368.
[6] . همان، صفحه 255
[7] . بقره (2)، آیه 183.
[8] . بحارالانوار، ج 96، صفحه 375.
[9] . همان، صفحه 396.
[10] . همان، صفحه 356.
[11] . شرح غررالحكم، ج 4، صفحه 223.
[12] . جامع السعادات، ج 3، صفحه 381، بیروت.
[13] . بحارالانوار، ج 96، صفحه 358.
[14] . همان، صفحه 295.
[15] . بحارالانوار، ج 96، صفحه 357.
[16] . بحارالانوار، ج 96، صفحه 356، 357.
17] . همان، صفحه 255. (كلمه اجزی را اُجْزی هم خوانده اند كه معنایش می شود: من خود پاداش آنم.)