سیاست داخلی کریم خان زند
کریم خان زَند از فرمانروایان ایران و بنیادگذار خاندان زندیان بود.او را نیکوترین فرمانروا پس از تازش عربها به ایران دانستهاند.
کریمخان از ایل لک زند بود .پدرش ایناق خان نام داشت و رئیس ایل بود. کریم خان در آغاز سرباز سپاه نادرشاه افشار بود و پس از مرگ او به ایلش پیوست و کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر نیرویی به هم زد و چندی پستر با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح خان و علیمردان خان ائتلافی را فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی میدانستند به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برداشتند.در این اتحاد علیمردان خان نایب السلطنه بود و ابوالفتح خان حاکم اصفهان و کریم خان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان ابوالفتح خان را کشت و بر دیگر همراهش کریم خان هم شورید ولی سرانجام پیروزی با کریم خان بود.چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر داودار پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمد حسن خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند.او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود.سر انجام با لقب وکیل الرعایا (به عنوان وکیل شاه اسماعیل سوم)در ۱۷۵۰[۱] به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسانرسید که آن را به احترام نادرشاه در دست نوه او شاهرخشاه باقی گذاشت.
کریم خان لکی بی سواد اما هوشمند و با تدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت میداد و به دانشمندان ارج میگذاشت. وی کارخانههای چینیسازی و شیشهگری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. اما در نگاه برخی از مورخین غربی او عوامتر از آن بوده است که «پادشاهی بزرگ» باشد و تنها میتوان از او به عنوان «ریشسفید طایفه و خانواده» نام برد.
کریمخان از ایل لک زند بود .پدرش ایناق خان نام داشت و رئیس ایل بود. کریم خان در آغاز سرباز سپاه نادرشاه افشار بود و پس از مرگ او به ایلش پیوست و کم کم با سود بردن از جو به هم ریخته پس از مرگ نادر نیرویی به هم زد و چندی پستر با دو خان بختیاری به نامهای ابوالفتح خان و علیمردان خان ائتلافی را فراهم ساخت و کسی را که از سوی مادری از خاندان صفوی میدانستند به نام ابوتراب میرزا را به شاهی برداشتند.در این اتحاد علیمردان خان نایب السلطنه بود و ابوالفتح خان حاکم اصفهان و کریم خان نیز سردسته سپاه بود. اما چندی که گذشت علیمردان خان ابوالفتح خان را کشت و بر دیگر همراهش کریم خان هم شورید ولی سرانجام پیروزی با کریم خان بود.چندی هم با محمد حسن خان قاجار دیگر داودار پادشاهی ایران درگیر بود که سرانجام سربازانش محمد حسن خان را در حالی که رو به گریز بود کشتند.او بازمانده افغانهای شورشی را نیز یا تار و مار کرد و یا آرام نمود.سر انجام با لقب وکیل الرعایا (به عنوان وکیل شاه اسماعیل سوم)در ۱۷۵۰[۱] به فرمانروایی بخش بزرگی از ایران به جز خراسانرسید که آن را به احترام نادرشاه در دست نوه او شاهرخشاه باقی گذاشت.
کریم خان لکی بی سواد اما هوشمند و با تدبیر بود و به آرامش و رفاه مردم اهمیت میداد و به دانشمندان ارج میگذاشت. وی کارخانههای چینیسازی و شیشهگری در ایران احداث کرد. صنایع و بازرگانی در دوره وی رونق فراوان یافت. اما در نگاه برخی از مورخین غربی او عوامتر از آن بوده است که «پادشاهی بزرگ» باشد و تنها میتوان از او به عنوان «ریشسفید طایفه و خانواده» نام برد.
جنگ خارجی
سرکوبی شورشها
پای تخت کریم خانی
مرگ کریم خان و نسل او