پارادوكس جامعه مدنی(2)

نگاهی گذرا به كتابخانه‏ها، آرشیوها و فصلنامه‏های علمی در رشته‏های علوم سیاسی، جامعه‏شناسی، اقتصاد، ارتباطات و فلسفه به خوبی نشان می‏دهد كه چگونه واژه جامعه مدنی در موسسات فرهنگی و محافل دانشگاهی و علمی غرب، ترویج و توسعه پیدا كرد، روشنفكران و روزنامه‏نگاران و فرهنگیان كشورهای شرقی و همچنین مسلمان چگونه این جریان را به زودی و اغلب تقلیدی دنبال كردند.
سه‌شنبه، 22 مرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پارادوكس جامعه مدنی(2)
پارادوكس جامعه مدنی(2)
پارادوكس جامعه مدنی(2)

نگاهی گذرا به كتابخانه‏ها، آرشیوها و فصلنامه‏های علمی در رشته‏های علوم سیاسی، جامعه‏شناسی، اقتصاد، ارتباطات و فلسفه به خوبی نشان می‏دهد كه چگونه واژه جامعه مدنی در موسسات فرهنگی و محافل دانشگاهی و علمی غرب، ترویج و توسعه پیدا كرد، روشنفكران و روزنامه‏نگاران و فرهنگیان كشورهای شرقی و همچنین مسلمان چگونه این جریان را به زودی و اغلب تقلیدی دنبال كردند.
از جنبه كمیت مطمئنا می‏توان گفت كه آثار مربوط به جامعه مدنی یكی از بزرگترین گروه نوشته‏ها و مطالعات علوم اجتماعی غرب در دهه آخر قرن بیستم بوده است. در اینجا پیش از این‏كه به تفصیل به نظریات غرب درباره جامعه مدنی بپردازیم، بهتر است اشاره‏ای مختصر به رشد و پرورش این فكر در اروپا و امریكا داشته باشیم. جامعه مدنی یك تصور، یك فكر، یك عقیده و یك نظریه روشنفكرانه در غرب است كه ریشه‏هایی در رنسانس اروپا و بیداری آن قاره دارد. جامعه مدنی، اروپای مدرن را از اروپای قرون وسطی جدا می‏كند، عالمیت غرب را با جهالت غرب، مدنیت غرب را با وحشیگری غرب و قانون غرب را با بی‏قانونی غرب فرق می‏نهد. جامعه مدنی یكی از روزنه‏های غرب در جست‏وجوی جامعه مطلوب است. جامعه مدنی، یك حكمت الهی برای ترقی در غرب است. تناقض آن، با تصور دیگر غرب درباره مركزیت حكومت، ایدئولوژی خردگرایی و معنای قدرت در ترقی و پیشرفت بشر بسیار واضح است. به عقیده نویسندگان غرب، اولین باغچه جامعه مدنی غرب با افكار رنسانس گل كرد؛ زمانی كه ماكیاولی(۲) و متفكران دیگر اروپا فرمول شهروندی، اطاعت از قدرت و معنای آن را از جوانب نظری و عملی طرح كردند. با نظرپردازی‏هایی كه درباره حكومت و دولت، به ویژه درخصوص قراردادهای اجتماعی، در قرن هفدهم در اروپا شروع شد، بحث درباره جامعه مدنی در آثار متفكرانی مانند توماس هابز(۳) و جان لاك(۴) تجلی بیشتری یافت. جامعه مدنی برای اندیشمندان آن دوره اروپا، نظمی بود كه نه تنها در مقابل نظم طبیعی، بلكه در رویارویی با وحشیگری، استبداد و روابط فئودالی قرار داشت. با انقلاب صنعتی و توسعه سرمایه‏داری، جامعه مدنی به جامعه سوداگری و بازرگانی تبدیل شد و نظریه‏پردازان روشنفكر اسكاتلندی سیر «بازار» و بخش اقتصادی و مالی در شكل‏گیری جامعه را مطرح كردند. بدین سان جامعه مدنی با آزادی، بهره و منفعت مترادف شد. آنچه این متفكران به آن توجه نكردند، تمایز جامعه مدنی از حكومت و دولت بود و این كار باید با نوشته‏های هگل انجام می‏شد. بنابراین جامعه مدنی نه تنها خارج از حكومت و دولت قرار داشت، بلكه در رویارویی با دولت و حكومت بود.هگل، ابعاد اخلاقی جامعه مدنی را مورد مطالعه قرار داد.(۵) برای او، جامعه مدنی یك فضای كاملاً خودخواهانه، تماماً رقابتی و پر از عقده‏های فردی و گروهی بود. از نظر او حكومت می‏توانست از جامعه مدنی عبور كرده، یك جامعه اخلاقی متعالی خلق كند كه كاملاً تحت قانون باشد. ماركس، حرف‏های هگل را گرفت و با پیچاندن آن، ادعا كرد جامعه مدنی یك جامعه «بورژوا» بیشتر نیست.(۶) در حالی‏كه اندیشمندان غرب در قرن هیجدهم و نوزدهم، مانند آدام فرگوسن، توماس پین، و الیكس دوتوكویل، جامعه مدنی را بستری برای مردم‏سالاری، دمكراسی و كثرت‏گرایی پلورالیسم دیدند كه با استبداد و تك فكری‏گری در مبارزه است. در غرب مفهوم جامعه مدنی مجددا در قرن بیستم با نوشته‏های كسانی مثل آنتونیو گرامشی از ایتالیا زنده شد. گرامشی كه خود یك ماركسیست بود و افكارش درباره دمكراسی و پلورالیسم تا اندازه‏ای مبهم بود، ادعا كرد كه رقابت بین جامعه مدنی و دولت و حكومت، بالاخره به افول هر دو خواهد انجامید.(۷) به مدت چندین دهه، به ویژه در دوره جنگ سرد میان دو اردوگاه كمونیسم و كاپیتالیسم، مفهوم جامعه مدنی به فراموشی سپرده شد و تاكید بر «جامعه دمكراسی كاپیتالیسم» و «جامعه دمكراتیك سوسیالیسم» بود.
با سقوط شوروی و اقمار آن و با بحران سیاسی و اقتصادی جامعه اروپای غربی و اتحادیه اروپا و امریكا، بار دیگر دغدغه جامعه مدنی بحث روز شد. فروپاشی شوروی و سقوط دولت‏های كمونیست اروپای مركزی و شرقی و بحثی كه در میان نویسندگان و روشنفكران این مناطق درباره جامعه مدنی به مثابه یك چارچوب جدید برای رهایی از سلطه‏گرایی‏های دهه‏های قبل شروع شده بود، این فرصت را به امریكا و سیاست‏گذاران آن داد تا با استفاده از مدلولات جامعه مدنی، نفوذ خود را در جماهیر سابق تحت تسلط شوروی و به ویژه در اروپا مستحكم كنند و این، آغاز یك سلسله از فعالیت‏های امریكا در این مناطق بود. دخالت‏های غرب، به ویژه امریكا در امور سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی بسیاری از كشورهای آسیایی، افریقایی و امریكای لاتین ـــ از جمله روسیه، اروپای مركزی و شرقی و جمهوری‏های آسیای مركزی ــ همیشه با استفاده از شعارهای جامعه مدنی، دمكراسی و توسعه سیاسی یكی از مبهمترین ابزار لیبرالیسم نو یا تجددگرایی جدید و آزادیخواهی تازه بوده است. تسلط و استیلای قدرت‏های غرب در این مناطق و دست اندازی‏های چند دهه اخیر امریكا در كشورهایی مثل فیلیپین، شیلی، نیكاراگوئه، هائیتی، افریقای جنوبی و مناطقی مانند بالكان، خاورمیانه، خلیج فارس و آسیا ــ پسیفیك، این استراتژی جامعه مدنی كردن و دمكراسی‏سازی را به خوبی نشان می‏دهد. دخالت در نهضت‏های استقلال‏طلبانه و ضد استعماری اصیل این كشورها و مناطق و كوشش در خلق چالش‏های جدید آزادیخواهانه غرب‏نما در میان نخبگان و طبقه مرفه و متوسط این كشورها، چیزی جز پیوند دادن این ممالك به بلوك و شبكه جهانشمولی اقتصادی و سیاسی جدید نیست. امریكا و اتحادیه اروپا موقعی از پشتیبانی استبداد و اقتدارگری فردی و خانوادگی در امریكای لاتین و آسیای شرقی و نژاد گرایی و پاكسازی نسل‏ها در افریقا و اروپای مركزی دوری جستند كه نهضت‏های آزادیخواهانه اصیل در این كشورها به منظور تدوین و تكمیل دمكراسی و مردم‏سالاری ویژه خود، نظام سرمایه‏داری و دمكراسی لیبرالیسم انحصاری جهانی را كه غرب در مركز آن قرار دارد، مورد تهدید قرار دادند. نگرانی غرب در این كشورها، تغییرات سیاسی و تعویض كابینه و دولت‏ها و جابه‏جایی نخبگان حاكم بر نظام نیست. هراس اصلی غرب در این است كه مبادا نظام اجتماعی تغییر پیدا كند و با تغییر آن، تثبیت اجتماعی رنگ و روی خود را عوض كرده، به تزلزل بیفتد.
طبیعت جامعه مدنی به مثابه چرخ دمكراسی و مردم‏سالاری، با نظام اجتماعی جهانی و ملی ارتباط دارد. نظام اجتماعی و دیدگاه ما درباره جامعه و خود و دیگران درباره این دنیا و آخرت، سیستم‏های اقتصادی و سیاسی را به وجود می‏آورد. نه تولید و تكثیر و توزیع و نه دولت و سیستم سیاسی، هیچكدام به تنهایی عامل اصلی جوامع بشری نیستند. شكاف‏های موجود اقتصادی در جهان و در سطح ملی و منطقه‏ای با مفاهیم و معانی غرب در مورد جامعه، توسعه، ترقی، رفاه، مدنیت و آزادی، رابطه مستقیم دارند. گزارش دهه اخیر سازمان ملل متحد كه اداره برنامه توسعه این سازمان تحت عنوان «گزارش توسعه انسانی» منتشر كرده است، یك دورنما و تصویر از فقر در دریای ثروت است. برطبق این گزارش، ۸۳ درصد از ثروت دنیا میان كشورهای شمالی (امریكا و اروپا) كه فقط ۲۰ درصد جمعیت جهان را تشكیل می‏دهند، تمركز یافته است. این اقلیت شمال جهان كه دنیای غرب را تشكیل می‏دهد، ۸۳ درصد از تولیدات ملی دنیا، ۸۱ درصد از تجارت دنیا، ۹۵ درصد از بانك‏ها و موسسات پولی و بازرگانی جهان، ۸۰ درصد از پس‏انداز دنیا و ۸۱ درصد از سرمایه‏گذاری داخلی و ۹۴ درصد از تحقیقات و توسعه جهانی را در دست دارند. این اقلیت غرب ۷۰ درصد انرژی دنیا، ۷۵ درصد فلزات دنیا، ۸۵ درصد جنگل‏های دنیا، و ۶۰ درصد آذوقه و خوراك موجود در دنیا را مصرف می‏كند و این در حالی است كه ۲۰ درصد طبقه پایین‏ترین دنیا، فقط مالك و صاحب ۴/۱ درصد از ثروت جهان هستند.مفاهیم كنونی بین‏المللی كه آفریده قدرت‏های غرب بوده است، به نام ملی‏گرایی، آزادی و استقلال ملی، حاكمیت ملی و حقوق بین‏المللی، سرزمین‏های آسیایی و افریقایی و امریكای لاتین و به ویژه دنیای اسلام را تكه تكه كرده و به تفرقه انداخته، در حالی كه خود از «ایالات متحده» و «اتحادیه اروپا» و جوامع جامعتر و بزرگتر صحبت می‏كنند، غرب گفت‏وگوی جامعه مدنی امروز را در محیطی تشویق و ترویج می‏كند كه این شكاف‏های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در نظام جهانی استقرار یافته و خشونت و تجاوز جایگزین عدالت اجتماعی شده است. بسیاری از متفكران و اندیشمندان قرون نوزدهم و بیستم در غرب، نظریات مختلفی درباره نخبگان جامعه داده‏اند؛ ولی بیشتر آنها در یك موضوع مشاركت دارند كه یك اقلیت كوچك توانسته است با روش‏های مختلف مشروع و نامشروع اراده و خواسته‏های خود را بر دیگران ــ یعنی اكثریت جامعه ــ تحمیل كند.
امروز مفهوم جامعه مدنی وسیله‏ای شده است تا اقلیت كوچك جهانی ــ كه نخبگان دولتی و اقتصادی غرب در بالای این هرم قرار دارند ــ سیاست‏ها و اهداف خود را به دست نخبگان آماده و تربیت شده یا شیفته غرب به اكثریت مردم و قشرهای پایین تحمیل و نظام اجتماعی را تثبیت كنند.نظام دولت ملی ممالك متحده امریكا ــ تنها امپراتوری عصر ماـــ به علت تحولات سیاسی و اجتماعی و اخلاقی داخلی و خارجی ممكن است رو به افول گذاشته و بدون شك بر اثر دگرگونی‏های دو دهه اخیر ترك خورده و تزلزل پیدا كرده باشد؛ ولی سلطه‏گرایی و برتری‏طلبی امریكا در جایگاه تنها ابر قدرت، نه تنها آرامتر نشده، بلكه حتی تشدید یافته و تغییر اسم داده است. امپراتوری امریكا در حال حاضر كوشش دارد، نقش خود را در صحنه جهانی دوباره تعریف كند، ولی ما نباید این رهبری جهانی امریكا را در سلطه‏گرایی و برتری‏طلبی با نظام فراملی و فراملیتی كه در حال تكوین است، اشتباه كنیم؛ شكل‏گیری اجتماعی و اقتصادی جدیدی كه در سطح فراملی و جهانشمول نطفه‏گذاری شده، با طبقه نخبگان و مدیریت ویژه و ایدئولوژی مخصوص خود، جایگزین زیرساخت نظام ملی خواهد شد. ایدئولوژی «دمكراسی لیبرال» از قرن هفدهم تا قرن بیستم میلادی در غرب، ابزاری بود كه در نتیجه مبارزه طبقه جدید سرمایه‏دار علیه دو گروه دیگر در جامعه به وجود آمد؛ یكی طبقه فئودال و آریستوكراس و ایدئولوژی آن بود و دیگری طبقات پایین و قشر عظیم جامعه كه هنوز به طرف سرمایه‏داری جدید صنعتی كشیده نشده بودند.
منبع:خبرگزاری فارس




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا