سنتوري ؛ مغاير همه ارزش ها
نويسنده:فرج الله سلحشور
من از وضعيت موجود سينمايي ايران خيلي احساس ياس مي كردم و شديدا نگران اين وضعيت بودم. احساس مي كردم كه اگر سينما به همين منوال پيش برود قطعا موجب سقوط سينما وتعطيلي آن خواهد شد و اين مسئله براي جامعه هنري براي هنرمنداني كه عمري را براي كسب يكسري توانمندي ها و تجربيات صرف كرده اند واز همه مهمتر براي جمهوري اسلامي يك ضايعه بزرگ محسوب مي شود .
زماني كه فيلم سنتوري را ديدم اين باورم به نوعي يقين تبديل شد .سنتوري در حقيقت آينه تمام نماي سينماي ايران است. من قبلابرخي فيلم ها را كه مي ديدم سعي مي كردم بعضي از ارزش ها را بزرگ نمايي و برخي از ضعف ها را ناديده بگيرم و به سينماي موجود به نوعي با ارفاق نگاه كنم اما بعد از ديدن فيلم سنتوري متوجه شدم كه اين سينما مسير درستي را طي نمي كند و واقعا به سوي نابودي خودگام برداشته است.
سنتوري فيلمي است كه همه ارزش هاي اين انقلاب وباورهاي مردم را زيرسوال برده و دردناك تر از همه اين است كه شنيده مي شود بخشي از عوامل سينما چنين فيلمي را تائيد كرده اند. اين موضوع در صورت صحت نشان مي دهد كه اين سقوط در تمام رگ و پي سينماي اين مملكت نفوذ كرده است. اگر سينماي كشور طرفدار فيلمي مثل سنتوري است- كه اميدوارم چنين نباشد - بهتر آن است كه از هم اكنون فاتحه آن خوانده شود.
من با قاطعيت به سينماگران عرض مي كنم كه سنتوري از نشانه هاي سقوط سينماي كشور است و اگر واقعا از اين فيلم و امثال آن حمايت كنند با دستان خود گور سينما را كنده اند. از همه علما، مسئولين و بزرگان اين مملكت هم استدعا دارم كه اگر مي خواهند بخشي از حقايق سينماي ايران و ابتذال موجود در آن را مشاهده كنند، اگر مي خواهند شناخت دقيقي از سينماي در حال احتضار ايران پيدا كنند، فيلم سنتوري را حتما ببينند.
سنتوري فيلمي است كه نهايت بي حيايي يك زن ، عياشي و خوشگذراني يك هنرمند، سقوط اخلاقي، اعتقادي و فرهنگي او ، توهين به اعتقادات مردم اين مرز و بوم و اهانت به روحانيت، مجالس عزاداري و هيئت هاي مذهبي و در نهايت به جمهوري اسلامي و انقلاب شكوهمند اسلامي را به صورت يكجا در خود نهفته دارد.
به اعتقاد من سنتوري از نمونه فيلم هايي است كه سينماي ايران را به سمت مرگي زودرس سوق مي دهد و لذا جا دارد مراتب سپاس و تشكر عميق خود را از وزير محترم فرهنگ وارشاد اسامي كه به عنوان پاسدار فرهنگ وهنر اين مرزو بوم از اكران فيلم سنتوري ممانعت به عمل آوردند اعلام دارم .
زماني كه فيلم سنتوري را ديدم اين باورم به نوعي يقين تبديل شد .سنتوري در حقيقت آينه تمام نماي سينماي ايران است. من قبلابرخي فيلم ها را كه مي ديدم سعي مي كردم بعضي از ارزش ها را بزرگ نمايي و برخي از ضعف ها را ناديده بگيرم و به سينماي موجود به نوعي با ارفاق نگاه كنم اما بعد از ديدن فيلم سنتوري متوجه شدم كه اين سينما مسير درستي را طي نمي كند و واقعا به سوي نابودي خودگام برداشته است.
سنتوري فيلمي است كه همه ارزش هاي اين انقلاب وباورهاي مردم را زيرسوال برده و دردناك تر از همه اين است كه شنيده مي شود بخشي از عوامل سينما چنين فيلمي را تائيد كرده اند. اين موضوع در صورت صحت نشان مي دهد كه اين سقوط در تمام رگ و پي سينماي اين مملكت نفوذ كرده است. اگر سينماي كشور طرفدار فيلمي مثل سنتوري است- كه اميدوارم چنين نباشد - بهتر آن است كه از هم اكنون فاتحه آن خوانده شود.
من با قاطعيت به سينماگران عرض مي كنم كه سنتوري از نشانه هاي سقوط سينماي كشور است و اگر واقعا از اين فيلم و امثال آن حمايت كنند با دستان خود گور سينما را كنده اند. از همه علما، مسئولين و بزرگان اين مملكت هم استدعا دارم كه اگر مي خواهند بخشي از حقايق سينماي ايران و ابتذال موجود در آن را مشاهده كنند، اگر مي خواهند شناخت دقيقي از سينماي در حال احتضار ايران پيدا كنند، فيلم سنتوري را حتما ببينند.
سنتوري فيلمي است كه نهايت بي حيايي يك زن ، عياشي و خوشگذراني يك هنرمند، سقوط اخلاقي، اعتقادي و فرهنگي او ، توهين به اعتقادات مردم اين مرز و بوم و اهانت به روحانيت، مجالس عزاداري و هيئت هاي مذهبي و در نهايت به جمهوري اسلامي و انقلاب شكوهمند اسلامي را به صورت يكجا در خود نهفته دارد.
به اعتقاد من سنتوري از نمونه فيلم هايي است كه سينماي ايران را به سمت مرگي زودرس سوق مي دهد و لذا جا دارد مراتب سپاس و تشكر عميق خود را از وزير محترم فرهنگ وارشاد اسامي كه به عنوان پاسدار فرهنگ وهنر اين مرزو بوم از اكران فيلم سنتوري ممانعت به عمل آوردند اعلام دارم .