عشق به ولایت و تعظیم شعائر در سیره‌ی امام خمینی (1)

زمانی که امام در صحن بزرگ حضرت معصومه (علیها السلام) تدریس می‌فرمودند، هر روز بعد از درس به حرم مطهر حضرت معصومه (علیها السلام) مشرف می‌شدند. این برای هر طلبه ممکن نبود. حتی من سراغ ندارم که مراجع
يکشنبه، 26 ارديبهشت 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
عشق به ولایت و تعظیم شعائر در سیره‌ی امام خمینی (1)
 عشق به ولایت و تعظیم شعائر در سیره‌ی امام خمینی (1)

 

نویسنده: رسول سعادتمند




 

کتاب‌های خود را فروختند

حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی زمانی:

امام برای زیارت خانه خدا (1) و زیارت کربلای امام حسین (علیه السلام) کتاب‌های خود را فروختند. (2)

سراغ ندارم مراجع دیگر هر روز حرم بروند

حجت‌الاسلام و المسلمین احمد صابری همدانی:

زمانی که امام در صحن بزرگ حضرت معصومه (علیها السلام) تدریس می‌فرمودند، هر روز بعد از درس به حرم مطهر حضرت معصومه (علیها السلام) مشرف می‌شدند. این برای هر طلبه ممکن نبود. حتی من سراغ ندارم که مراجع بزرگ هم، هر روز به زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) مشرف بشوند. (3)

ثواب این کار را کمتر نمی‌دانم

حجت الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی:

امام علی‌رغم توجه و اهتمامی که به زیارت و عبادت و دعا داشت، از امور اجتماعی و تلاش در جهت رفع گرفتاری مردم و خدمت به خلق غافل نبود. یکی از علما نقل می‌کرد:
یک سال تابستان به اتفاق امام و چند تن دیگر از روحانیون به مشهد مشرف شدیم و خانه‌ی دربستی گرفتیم. برنامه‌ی ما چنین بود که بعدازظهرها پس از استراحت به طور دسته‌جمعی به حرم مطهر می‌رفتیم. پس از زیارت و دعا به خانه مراجعه کرده و در ایوان آن خانه چای می‌خوردیم. برنامه‌ی امام این بود که دعا و زیارتشان را خیلی مختصر می‌کردند و تنها به منزل برمی‌گشتند و ایوان را آب و جارو کرده، فرش پهن می‌کردند و چای را آماده می‌ساختند و وقتی ما برمی‌گشتیم، برای ما چای می‌ریختند. یک روز من از ایشان سؤال کردم این چه کاری است که زیارت و دعا را برای آن که برای رفقا چای درست کنید، مختصر می‌کنید و با عجله به منزل برمی‌گردید؟ امام در جواب من فرمودند: ثواب این کار را کمتر از آن زیارت و دعا نمی‌دانم. (4)

هر روز به حرم حضرت معصومه (علیها السلام) می‌رفتند

حجت‌الاسلام و المسلمین رسولی محلاتی:

امام تا وقتی که در قم بودند به طور مرتب هر روز پس از درس صبح و گاهی هم پس از درس عصر به حرم مطهر حضرت معصومه (علیها السلام) و هنگامی که در نجف اشرف بودند هر شب ساعت سه از شب گذشته به حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشرف می‌شدند و معمولاً هم زیارت جامعه را می‌خواندند. (5)

اول به کربلا می‌روم

خدیجه ثقفی:

بعد از آزادی یعنی تمام شدن دوران تبعید آقا در ترکیه به او گفتند به ایران می‌روی یا عراق؟ اما نگذاشتند خودشان تصمیم بگیرند، گفتند باید به عراق بروید. ایشان هم وارد عراق می‌شوند و می‌گویند: «اول به زیارت کربلا می‌روم و بعد نجف.» در مدت این سه چهار روز که در کاظمین بوده‌اند، سامره هم می‌روند. یک آقایی که در کربلا خانه داشته است و تابستان‌ها ییلاق به کربلا می‌رفته است، آقا را به خانه خودش در کربلا دعوت می‌کند و آقا سه روز هم در منزل او می‌مانند. (6)

اول به حرم حضرت امیر رفتند

حجت‌الاسلام و المسلمین فرقانی:

برای اولین بار که امام به نجف آمدند اول از همه یک راست به حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشرف شدند و بعد وارد مراسم استقبالی شدند که به مناسبت ورودشان تدارک دیده شده بود. امام در سال اول اقامتشان در نجف یک سال تمام روزی دوبار صبح و شب به حرم مشرف می‌شدند. (7)

دشمن مرا به این موهبت رساند

حجت‌الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی (پاسدار اسلام):

امام در طور پانزده سالی که در نجف اشرف مشرف بودند هر شب به زیارت مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‎رفتند و بارها می‌گفتند که دشمن مرا به این موهبت الهی رساند. حالات امام در حرم به صورتی بود که دوست و دشمن شدیداً تحت تأثیر عبادت و زیارت ایشان قرار می‌گرفتند. (8)

هر شب به حرم می‌رفتند

آیت‌الله محمدهادی معرفت:

امام عادتشان این بود که شبها بعد از نماز مغرب و عشا در منزلشان در بیرونی جلوس می‌فرمودند. شرکت در این مجلس برای همه آزاد بود، هر کسی می‌توانست خدمتشان برسد. بعد از این جلوس به حرم مشرف می‌شدند. جلوس، تا سه ساعت پس از غروب بود و بعد ایشان به حرم مشرف می‌شدند. (9)

برنامه چهارده ساله زیارت

حجت‌الاسلام و المسلمین سیدمجتبی رودباری:

رسم امام در طی اقامت در نجف آن بود که شبها ساعت دو و نیم و در این سنوات اخیر ساعت دو از شب گذشته از اندرون به بیرونی تشریف می‌آوردند و طلاب و مردم را به حضور می‌پذیرفتند. سپس در ساعت سه از شب (پس از مغرب) به حرم مطهر امیرالمؤمنین (علیه السلام) مشرف می‌شدند و زیارت امین الله را ایستاده و زیارت جامعه را نشسته می‌خواندند و بعد از خواند نماز زیارت به منزل مراجعت می‌فرمودند. این برنامه آقا در تمام چهارده سال سکونتشان در نجف بود، به استثنای شبهای شنبه در فصل تابستان که وقت شستشوی حرم و رواق‌ها بعد از نماز مغرب و عشا بود که امام در این شب به حرم مشرف نمی‌شدند. (10)

یک برنامه همیشگی

آیت‌الله قدیری:

برای بنده که تا حدودی شاهد برخی از عبادات امام بوده‌ام چیزی که قابل توجه می‌نمود مداومت در عمل امام و دقت در انجام عبادات مطابق دستورات وارده بدون کم و زیاد بود. ایشان تقریباً هر شب در ساعت معینی به حرم حضرت امیر (علیه السلام) مشرف می‌شدند و در اوقات زیارتی حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) به کربلا می‌رفتند و این عمل یک برنامه مرتب و همیشگی بود. (11)

نماز زیارت را نشسته می‌خواندند

حجت‌الاسلام و المسلمین رحیمیان:

امام در طول مدت چهارده سالی که در نجف اشرف اقامت داشتند، هر شب، سه ساعت بعد از غروب آفتاب- در تمام فصول سال- به عزم زیارت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) از منزل خارج می‌شدند. امام مسافت بین خانه تا صحن حرم مطهر را به طور پیاده در حدود هفت دقیقه طی می‌کردند. از در قبله وارد صحن و از کفش کن ضلع جنوبی ایوان، عبور و بعد از اذن دخول در رواق، به حرم مطهر مشرف می‌شدند. پایین پا، زیارت مختصری می‌خواندند و سپس به طرف ضلع جنوبی ضریح، روبروی صورت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌ایستادند، زیارت امین الله را می‌خواندند و برخلاف دیگران و عامه مردم که از همان جا بالا سر را دور می‌زدند، امام از همان نقطه بازمی‌گشتند و از پایین پا به پشت سر می‌رفتند و نماز زیارت و معمولاً زیارت جامعه را به طور نشسته می‌خواندند. (12)

پایین پا نمی‌رفتند

حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالعلی قرهی:

امام در کربلا که به حرم مشرف می‌شدند چون در پایین قبر امام حسین (علیه السلام) قبر حضرت علی اکبر است، پایین پای حضرت نمی‌رفتند؛ حتی یکبار هم نرفتند. ایشان روی قبر شهدا پا نمی‌گذاشتند. ما اول نمی‌فهمیدیم که دلیل این پایین نرفتن ایشان که از بالا سر حضرت می‌آمدند و برمی‌گشتند و دیگر پایین پا نمی‌رفتند و دور نمی‌زدند چیست. در نجف هم چون روایت است که احتمالاً سر مقدس امام حسین (علیه السلام) بالای سر مظهر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) دفن است امام بالای سر حضرت نمی‌رفتند، دور می‌زدند. این ملاحظه را من در کسی غیر از ایشان ندیدم. (13)

هرچه هست از اهل بیت است

حجت‌الاسلام نصرالله شاه‌آبادی:

در تمام مدتی که امام در نجف تشریف داشتند من برنامه‌ای منظم و معین را از ایشان دیدم. مثلاً ساعت خواندن نماز و تشرف به حرم ایشان بسیار دقیق بود و دقیقه‌ای پس از پیش نمی‌شد. در حرم یک زیارت امین الله از روبرو می‌خواندند. سلام بالا سر به حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) می‌دادند و برمی‌گشتند و می‌نشستند و زیارت جامعه کبیره و دو رکعت نماز می‌خواندند. این برنامه تا زمانی که ایشان در نجف تشریف داشتند ادامه داشت. هرگز ندیدم امام بگویند که مثلاً امشب مهمان می‌آید و من نیستم و یا مثلاً جواب استفتائات مانده است و از این دست. همه کارهای ایشان در ساعت مقرر و مخصوص به خود انجام می‎‌شد و من هیچ کس را ندیدم که مانند امام بتواند با این نظم و دقت زندگی کند. خود امام در این باره می‌فرمودند: هرچه هست از اهل بیت است. (14)

حتی در بیماری ترک نمی‌شد

آیت‌الله خاتم یزدی:

امام تقید خاصی به زیارت حضرت امیر (علیه السلام) داشتند و من یاد ندارم که زیارت هر شب ایشان ترک شده باشد؛ حتی گاهی که تب داشتند و مریض بودند هم زیارتشان ترک نمی‌شد.
در حرم گاهی زیارت امین الله و گاهی زیارت جامعه می‌خواندند و چون مکروه است که از بالا سر حضرت کسی عبور کند پایین پای حضرت می‌آمدند و نماز می‌خواندند و بعد پهلوی ضریح می‌آمدند و دعا می‌‎کردند و بعد از حرم خارج می‌شدند. (15)

روح عوامانه را از ما نگیر

آیت‌الله حسین مظاهری:

با اینکه امام در فلسفه و عرفان مقام والایی داشتند ولی روح تعبد ایشان به ظواهر شرع، اعجاب‌انگیز بود که این دو صفت کمتر با هم در کسی جمع می‌شود. از مرحوم حاج آقا مصطفی نقل شده، شبی هوا در نجف طوفانی شده، و بیرون رفتن از خانه بسیار سخت بود، من به امام گفتم امیرالمؤمنین (علیه السلام) دور و نزدیک ندارد زیارت جامعه را که در حرم می‌خوانید، امشب در خانه بخوانید. امام فرمودند: «مصطفی! تقاضا دارم روح عوامانه را از ما نگیری.» و همان شب بالأخره به حرم مشرف شدند. (16)

هرچه هست از این شلوغی‌هاست

حجت‌الاسلام والمسلمین فرقانی:

امام حتی در آن شبی که آقای حکیم از مکه می‌خواست به نجف بیاید و به حرم حضرت امیر (علیه السلام) مشرف شود و حرم هم بیش از حد شلوغ بود زیارتشان را ترک نکردند. چند نفر از رفقا دور ایشان حلقه زدیم که در آن جمعیت به ایشان فشار وارد نشود؛ حتی من با ناراحتی به ایشان گفتم: «آقا الآن وقت حرم نیست چرا شما در این موقعیت و شلوغی به حرم مشرف می‌شوید؟» امام فرمودند: «هرچه هست در این شلوغیهاست.» (17)

از زیارت باز نمانید

آیت الله ابراهیم امینی:

یکی از علما و مدرسین قم قصد داشت برای زیارت به عتبات عالیات مشرف شود. در خدمت امام به دیدن او رفتیم، چون از دوستان ایشان بود. در آن مجلس امام به او فرمودند: «شما برای زیارت به عتبات می‌روید. حوزه علمیه نجف جای مباحث طلبگی است، کسانی که به دیدن شما می‌آیند ممکن است بحثهای علمی را شروع کنند. مواظب باشید بحثهای طلبگی شما را از زیارت باز ندارد و سفر شما با دید و بازدید به اتمام نرسد، شما هدف دیگری دارید». (18)

گویی در این عالم نبودند

حجت‌الاسلام و المسلمین رحیمیان:

معاندین بیماردل و مزدوران ساواک در لباس روحانیت که وظیفه تضعیف امام را در نجف به عهده داشتند آنگاه که نتوانستند کمترین نقطه ضعفی از امام پیدا کنند، سعی می‌کردند با وقاحت و بی‌شرمی مخصوص، با ژستی مقدس مآبانه و شیطنت‌آمیز، مطرح کنند که این روشی که آقای خمینی در پیش گرفته و تقید منظمی که در زیارت حضرت امیر علیه السلام دارد موجب شده که سایر مراجع و بزرگان که به طور مرتب و روز به روز به حرم مشرف نمی‌شوند زیر سؤال قرار گیرند و تضعیف و هتک شوند؛ از جمله یکی از همین قماش افراد که متأسفانه از اطرافیان نزدیک یکی از مراجع بود بعضی شبها درست در همان ساعتی که امام به حرم مشرف می‌شدند به حرم می‌آمد و تعمد داشت که با امام برخورد کند و با قیافه‌ای عبوس و شمرگونه به امام خیره شود و در مدتی که امام مشغول زیارت بودند بین ضریح و امام حایل شود. اما امام گویی اصلاً در این عوالم نبودند و با همان حال و توجه همیشگی خود مشغول زیارت بودند. (19)

بی‌توجهی به جوّ عمومی نجف

آیت‌الله سید عزالدین زنجانی:

در نجف جوّ عمومی به گونه‌ای بود که زیاد مشرف شدن به حرم، نوعی درویش مسلکی و عقب‌ماندگی تلقی می‌شد ولی امام به این گونه حرفها هیچ توجهی نداشتند و به محض اینکه نماز مغرب و عشای ایشان تمام می‌شد بلافاصله به حرم مشرف می‌شدند. نحوه زیارت ایشان در حرم هم دیدنی بود امام در قسمت بالاسر به گونه‌ای می‌ایستادند که صورت مبارکشان مقابل دیوار قرار می‌گرفت و در این حالت کسی ایشان را نمی‌شناخت مگر از طریق قرائن. (20)

پی‌نوشت‌ها:

1. امام در سال 1312 هجری شمسی به حج مشرف شدند.
2. برداشت‌هایی از سیر امام خمینی، ج3، ص 15.
3. همان، ص 28.
4. همان، ج1، ص 258.
5. همان، ج3، ص 28.
6. همان، ص 15.
7. همان، ص 15-16.
8. همان، ص 16.
9. همان، ص 17.
10. همان.
11. همان.
12. همان، ص 18.
13. همان، ص 18-19.
14. همان، ص 19.
15. همان، ص 21-22.
16. همان، ص 20.
17. همان، ص 23-24.
18. همان، ص 37.
19. همان، ص 22-23.
20. همان، ص 19.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: سیره علوی و مکتب حسینی، انتشارات تسنیم، چاپ دوم



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط