نماز پيوند با خدا و پيوند با خلق
منبع: سایت اندیشه قم
و اقيموا الصّلوة و اتوا الزّكوةو ما تقدّموا لانفسكم من خيرتجدوه عند الله انّ الله بما تعملون بصير.
نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و (با اين دو وسيله روح وجسم اجتماع خود را نيرومند سازيد، و بدانيد) هر كار خيري براي خود (در سراي آخرت) از پيش ميفرستيد، آن را نزد خداوند خواهيد يافت، خداوند به اعمال شما آگاه است.«بقره ، 110»
در اين آيه دو دستور به مؤمنان داده ميشود يكي (نماز) كه در انجام آن ارتباط محكمي بين آنان و خداوند ايجاد ميشود، و ديگري (زكات) كه با اداي آن همبستگيهاي اجتماعي محكمي به وجود ميآيد، و اين هردوبرايپيروزي بردشمن لازم ميباشد، چه اين كه پيروزي در پرتو ارادههاي نيرومند و ايمان قوي و اتحاد همبستگيهاي ملتها صورت ميپذيرد.
جمله ديگري در آيه اضافه شده و آن اين است كه مؤمنان هر گونه عمل نيكي انجام دهند، اجر و پاداش آن از بين نميرود و نزد خداوند براي آنان ذخيره خواهد بود اين خود در استحكام ايمان آنان اثري بسزا دارد. در پايان آيه آمده است كه:
خداوند به تمام اعمال شما بصير است، يعني به طور دقيق ميداند كدام عمل را به خاطر او انجام دادهايد و كدام يك را براي غير او.[1]
به پاي داريد نماز را، بپردازيد زكات را، چون خداوند مؤمنين را فرمان داد كه از كفار صرف نظر نموده و بگذرند و تحمل اين معني با شدّت دشمني يهود و ديگران نسبت به مسلمين مشكل به نظر ميرسيد از اين رو آنان را دستور داد كه در برابر اين مشكل از نماز و روزه استمداد كنند و كمك بجويند زيرا كه آنها، علاوه بر ثواب وپاداشي كه دربرابرآنها مقرّر گرديده مسلمين را درراه رسيدن به فضيلت صبر و بردباري كمك مينمايند همان طور كه خداوند در جاي ديگر فرمود:
(واستعينوا بالصبر و الصّلوة).
آنچه را كه به نفع خودشان از خير و نيكي است از پيش بفرستيد.
منظور از خير فرمانبرداري و نيكي كردن و كردار شايسته است و مييابيد آن را نزد خدا.
برخي گفتهاند معناي آن اين است كه مييابيد آن خير را در نزد خدا محفوظ و ثبت شده براي پاداش و جزاء دادن.
ـ و اين جمله دلالت دارد بر اين كه پاداش فرمانبرداريها و اعمال نيك كم نميشود و از بين نميرود.
خداوند اعمال شما را ميبيند و چيزي از اعمال شما بر او پوشيده نيست و در آتيه پاداش نيكيها و كيفر زشتكاريهاي شما را خواهد داد. پس هنگام ارتكاب اعمال، خويشتن را نسبت به جزا و پاداش و كيفر متيقّن ببينيد و بدانيد كسي متصدي اين كار خواهد شد كه هيچ عملي از ديده بصيرت او پوشيده نيست.[2]
نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و (با اين دو وسيله روح وجسم اجتماع خود را نيرومند سازيد، و بدانيد) هر كار خيري براي خود (در سراي آخرت) از پيش ميفرستيد، آن را نزد خداوند خواهيد يافت، خداوند به اعمال شما آگاه است.«بقره ، 110»
در اين آيه دو دستور به مؤمنان داده ميشود يكي (نماز) كه در انجام آن ارتباط محكمي بين آنان و خداوند ايجاد ميشود، و ديگري (زكات) كه با اداي آن همبستگيهاي اجتماعي محكمي به وجود ميآيد، و اين هردوبرايپيروزي بردشمن لازم ميباشد، چه اين كه پيروزي در پرتو ارادههاي نيرومند و ايمان قوي و اتحاد همبستگيهاي ملتها صورت ميپذيرد.
جمله ديگري در آيه اضافه شده و آن اين است كه مؤمنان هر گونه عمل نيكي انجام دهند، اجر و پاداش آن از بين نميرود و نزد خداوند براي آنان ذخيره خواهد بود اين خود در استحكام ايمان آنان اثري بسزا دارد. در پايان آيه آمده است كه:
خداوند به تمام اعمال شما بصير است، يعني به طور دقيق ميداند كدام عمل را به خاطر او انجام دادهايد و كدام يك را براي غير او.[1]
به پاي داريد نماز را، بپردازيد زكات را، چون خداوند مؤمنين را فرمان داد كه از كفار صرف نظر نموده و بگذرند و تحمل اين معني با شدّت دشمني يهود و ديگران نسبت به مسلمين مشكل به نظر ميرسيد از اين رو آنان را دستور داد كه در برابر اين مشكل از نماز و روزه استمداد كنند و كمك بجويند زيرا كه آنها، علاوه بر ثواب وپاداشي كه دربرابرآنها مقرّر گرديده مسلمين را درراه رسيدن به فضيلت صبر و بردباري كمك مينمايند همان طور كه خداوند در جاي ديگر فرمود:
(واستعينوا بالصبر و الصّلوة).
آنچه را كه به نفع خودشان از خير و نيكي است از پيش بفرستيد.
منظور از خير فرمانبرداري و نيكي كردن و كردار شايسته است و مييابيد آن را نزد خدا.
برخي گفتهاند معناي آن اين است كه مييابيد آن خير را در نزد خدا محفوظ و ثبت شده براي پاداش و جزاء دادن.
ـ و اين جمله دلالت دارد بر اين كه پاداش فرمانبرداريها و اعمال نيك كم نميشود و از بين نميرود.
خداوند اعمال شما را ميبيند و چيزي از اعمال شما بر او پوشيده نيست و در آتيه پاداش نيكيها و كيفر زشتكاريهاي شما را خواهد داد. پس هنگام ارتكاب اعمال، خويشتن را نسبت به جزا و پاداش و كيفر متيقّن ببينيد و بدانيد كسي متصدي اين كار خواهد شد كه هيچ عملي از ديده بصيرت او پوشيده نيست.[2]
پی نوشت
[1] . تفسير نمونه، ص 285.
[2] . مجمع البيان، ج 1، ص 354.