قرآن کریم، چشمه زلالترین معارف الهی و ماندگارترین حکمتها و دانشهای مورد نیاز بشر است؛ کتابی است سراسر راستی و درستی که خبرهای گذشته و آینده جهان را بیان نموده و هیچ حقیقتی را فروگذار نکرده است. قیام انقلاب آخرین سفیر الهی، از بزرگترین حقایق جهان است که در کتاب خدا به آن، بشارت داده شده و به عنوان فرجام زیبای نیکان و صالحان از آن، سخن گفته شده است.
سیری در آیات مهدویت
موضوع مهدویت و حکومت جهانی صالحان در آیات فراوانی از قرآن کریم بیان شده است. بعضی از محققان تا 265 آیه را در این موضوع بررسی کردهاند. این فراوانی آیات از تنوع موضوع هم برخوردار است؛ به گونهای که برخی از آیات به شخص امام اشاره فرموده و در تعدادی از آیات، سخن از غیبت آن حضرت و حکومت جهانی او و نیز ویژگیهای یاران او مطرح شده است. در ادامه بحث به نمونههایی از این آیات خواهیم پرداخت.شیوههای معرفی افراد در قرآن
با بررسی دقیق آیات در مییابیم که این کتاب الهی، معارف خود را به دو شیوه بیان کرده است:الف. نام بردن
ب. بیان ویژگیها و صفات
مقصود، این است که گاهی قرآن از حقیقتی نام میبرد و با صراحت و بی پرده درباره آن سخن میگوید. گاهی نیز به دلایلی از نام بردن خودداری میکند و بیان ویژگیها را ترجیح میدهد و از این مسیر، آن را به دیگران معرفی میکند؛ برای مثال، قرآن کریم پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را بارها نام برده؛ ولی یاران او را با بیان ویژگیها شناسانده است:
از جمله:
(مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَاناً سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ) (1)
محمد، پیامبر خداست؛ و کسانی که با او هستند بر کافران سخت گیرند و با یکدیگر مهربان. آنان را میبینی که رکوع میکنند، به سجده میآیند و جویای فضل و خشنودی خدا هستند. نشانشان، اثر سجدهای است که بر چهره آنهاست.
همچنین در معرفی اولیای امر مؤمنان، خدا و پیامبرش را با صراحت نام میبرد؛ اما درباره مصداق ولیّ پس از پیامبر، از بیان صفات و ویژگیهای او بهره میگیرد؛ آن جا که میفرماید:
(إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
) (2)
جز این نیست که ولی شما خداست و رسول او و مؤمنانی که نماز میخوانند و همچنان در رکوعند، انفاق میکنند.
بنابراین ادبیات و شیوه بیان حقایق در قرآن، یکسان نیست و نباید انتظار داشته باشیم که هر حقیقتی در قرآن نام برده شده باشد. امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز در قرآن نام برده نشده است؛ ولی چنانکه گفتیم، در آیات فراوان درباره حکومت جهانی او بشارت داده شده و به آن حضرت و غیبتش اشاره شده است.
چرا نام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن نیامده است؟
در تمام آیات مهدویت از امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نام برده نشده است؛ همان گونه که از سایر امامان به ویژه اولین جانشین پیامبر، حضرت علی (علیه السلام) نام برده نشده است. علت چیست؟اولاً چنانکه گفتیم، شیوه قرآن در معرفی دو گونه است و معرفی به ویژگیها و صفات، در مواردی گوینده را از نام بردن بی نیاز میکند؛ به ویژه در مسأله امامت که بیان ویژگیهای شخص امام، صلاحیتها و شایستگیهای او را برای امامت آشکار میکند. (3)
ثانیاً گاهی در نام بردن، مانعی مانند خطر تحریف وجود دارد؛ چنانکه در معرفی شخص امام و بردن نام او این گونه بود؛ یعنی اگر قرآن از امام علی (علیه السلام) نام میبرد، دشمنان کینه توز و منافقان برای حذف نام او از قرآن، به تحریف و کم و زیاد کردن قرآن اقدام میکردند و این سند جاودان الهی و آخرین کتاب آسمانی را بی اعتبار مینمودند.
ثالثاً خداوند در قرآن، نماز و زکات و حج را بیان کرده؛ اما بیان حدود و احکام آنها را به پیامبر واگذار کرده است و در امامت نیز، لزوم پیروی از امام معصوم را بیان کرده؛ ولی معرفی مصادیق و اشخاص آن را به پیامبر حواله کرده است. روشن است که این وظیفه از سوی خدا به پیامبر اکرم داده شده است، آن جا که میفرماید:
(وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ) (4)
و بر تو قرآن را نازل کردیم، تا آنچه را برای مردم نازل شده است، برایشان بیان کنی.
پیامبر اکرم در حدیث ثقلین، عترت خود را در ردیف قرآن قرار داد و به پیروی از آنها دستور داد، تا ایشان را نیز به عنوان مفسران واقعی قرآن پس از خود به مسلمین بشناساند.
بنابراین همان گونه که سخن پیامبر در توضیح و تفسیر قرآن برای همه مسلمین حجت است، بیان امامان معصوم (علیهم السلام) نیز در شرح ظاهر و باطن آیات قرآن، حجّیت دارد.
تفسیر و تأویل در آیات مهدویت
اگر سؤال شود چگونه میتوانیم ویژگیهای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حکومت او را در آیات بیابیم و از کجا بدانیم که این آیه به آن حقیقت بزرگ پرداخته است پاسخ این است که آیات قرآن با دو رویکرد به مهدویت نظر دارد: تفسیر و تأویل.بعضی از آیات به گونهای از آینده جهان و حاکمیت صالحان سخن گفته است که به روشنی به قیام و انقلاب مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تفسیر میشود و مصداقی جز آن نمیتواند داشته باشد؛ اما بیشتر آیات مهدویت با رویکرد تأویل، به امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حکومت او نظر دارد؛ یعنی در ظاهر آیات، عبارتی نمیبینیم که با فهم و درک سطحی ما بر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تطبیق شود؛ اما با توجه به بیان پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) - که مفسران حقیقی قرآن - همانند آیات، در بردارنده بشارتهایی دربارهی ظهور مهدی آل محمد (علیهم السلام) است.
به بیان دیگر، آیات قرآن، ظاهری دارد و باطنی. بخشی از حقایق و معارف، در ظاهر عبارات قرآنی بیان شده است که تفسیر قرآن، همین بخش را توضیح میدهد؛ ولی پارهای دیگر از حقایق در لایههای درونی آیات نهفته است که از دسترس افراد عادی دور است و معصومان (علیهم السلام) که همتای قرآنند آن حقایق را آشکار میکنند. این بخش را تأویل قرآن میگویند.
تحلیل و بررسی آیات مهدوی
درباره آیات مرتبط با امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در کتب تفسیر شیعه و اهل سنت، بحث شده است. بعضی از عالمان در کتابهای مستقلی این آیات را گردآوری کردهاند و در توضیح آن آیات، از روایات پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) بهره بردهاند. (5) در این بخش چند نمونه از آیات مهدوی را با شرح و تفسیری کوتاه میآوریم.یک. امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تحقق بخش وعده بزرگی الهی
قرآن کریم میفرماید:(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
) (6)
خدا به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، وعده داد که در روی زمین، جانشین دیگرانشان کند؛ هم چنان که مردمی را که پیش از آنها بودند، جانشین دیگران کرد. و دینشان را - که خود برایشان پسندیده است - استوار سازد و وحشتشان را به ایمنی بدل کند. مرا میپرستند و هیچ چیزی را با من شریک نمی کنند. و آنها که از این پس ناسپاسی کنند، نافرمانند.
در توضیح این آیه شریف چند نکته را بیان میکنیم:
الف. مطابق این آیه، خداوند وعده داده است که جامعهای را برای مؤمنان پدید آورد که سه ویژگی مهم داشته باشد:
1. حاکمیت در آن جامعه در اختیار مؤمنان باشد؛
2. دین اسلام به استقرار کامل برسد و بر همه ادیان چیره شود؛
3. مؤمنان در امنیت کامل به سر برند و هیچ ترسی برای ایشان نباشد.
ب. در این آیه، خداوند با تأکیدهای پی در پی به مؤمنان وعده داده است و روشن است که وعده خدا حتماً واقع میشود و تخلف ندارد؛ چنان که خود فرمود: (إِنَّ اللهَ لا یُخلِفُ المیعادَ). (7)
ج. (در ابتدای آیه آمده است: (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)؛ یعنی این وعده الهی، مخصوص مؤمنانی است که اهل عمل صالح هستند و خداوند میخواهد برای چنین گروهی چنان جامعهای را پدید آورد. پس شرط ایجاد جامعهای صالح و شایسته، افراد مؤمن پرهیزکار است.
د. در اولین فراز وعده، به خلافت مؤمنان در زمین بشارت داده است (لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ) و برای این که چنین نویدی دور از ذهن مخاطبان نباشد، فرمود: چنانکه پیشینیان ایشان را خلیفه قرار داد (كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ)؛ یعنی پیش از شما هم صالحان از اقوام پیشین به لطف الهی به حاکمیت زمین رسیدهاند. (8)
هـ در فراز دوم وعده، از تمکین دین اسلام که دین مورد رضای خدا است خبر داده است که به معنای غلبه و چیرگی اسلام بر همه ادیان است، (9) یعنی این که در آن زمان، دین اسلام، جهانی میشود و خطری آن را تهدید نخواهد کرد.
و. در فراز سوم وعده الهی، این بشارت است که مؤمنان پس از دورهای که از سوی دشمن داخلی و خارجی در تهدید و ناامنی بودند به یک زندگی سراسر امن و خالی از هر ترس و نگرانی میرسند.
ز. در پایان آیه نتیجه شکل گیری جامعهای که سه ویژگی خلافت صالحان، استقرار دین اسلام و امنیت فراگیر را داراست بیان کرده که عبارت است از بندگی خالص برای خدا که هیچ شرکی در آن نباشد. روشن است که این مهم، همان هدف عالی خلقت است که در جای دیگر قرآن آمده: (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
). (10)
نتیجه بررسی آیه
درباره مراد و مقصود آیه، مفسران برداشتهای گوناگونی دارند؛ ولی دقت در عبارات آیه به روشنی این معنا را میرساند که جامعه وعده داده شده در این آیه، جامعهای ایدهآل است که در گذشته تاریخ اسلام تحقق نیافته، بلکه پیوسته دین اسلام و نیز مسلمین و مؤمنین در خطر و تهدید بودهاند و چون مضمون آیه، وعده خداست، پس باید در آینده جهان، چنان جامعهای پدیدار شود.مفسر بزرگ قرآن، علامه طباطبایی در تفسیر این آیه میگوید:
این جامعه با این صفات تاکنون به وجود نیامده است و اگر مصداقی داشته باشد در روزگار امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد بود. حق مطلب این است که این آیه جز با جامعهای که با ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشکیل میشود، با هیچ جامعه دیگری قابل انطباق نیست. (11)
تفسیر آیه نور با کلامی نورانی
چنانکه از ظاهر آیه 55 سوره نور پیداست و همان گونه که در کلام علامه طباطبایی گذشت این آیه با رویکردی تفسیری بر حکومت جهانی مهدی منطبق میشود. علاوه بر این در روایات اهل بیت (علیهم السلام) نیز این حقیقت بزرگ با صراحت بیان شده است. امام سجاد (علیه السلام) پس از قرائت این آیه فرمود:به خدا سوگند! اینان که در آیه وعده داده شدهاند، شیعیان ما اهل بیت هستند. خداوند به وسیله مردی از ما برای ایشان، چنین جامعهای را پدید خواهد آورد. او مهدی این امت است و او همان کسی است که رسول خدا دربارهاش فرمود: «اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، هر آینه خداوند، آن روز را چنان طولانی میسازد، تا مردی از عترت من به حکومت رسد که نامش نام من است و زمین را از عدالت پر میکند؛ چنانکه از ستم آکنده باشد. (12)
حکومت صالحان اراده ازلی خداوند
قرآن کریم میفرماید:(وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
) (13)
و ما در زبور - پس از تورات - نوشتهایم که این زمین را بندگان صالح من به میراث خواهند برد.
در توضیح این آیه نکاتی را میگوییم تا چگونگی ارتباط آیه با مهدویت روشن شود:
الف. مقصود از نوشتن (کتبنا) حتمی بودن یک کار است و کلمه «الارض» بدون قید به معنای همه زمین است. «ارث» درباره چیزی به کار میرود که بدون معامله و داد و ستد به کسی انتقال مییابد و در قرآن کریم گاهی به معنای تسلط و پیروزی یک قوم شایسته بر قوم بدکار و در اختیار گرفتن امکانات و دارایی آنها به کار رفته است. (14) بنابراین، آیه از پیروزی قطعی صالحان خبر داده است.
ب. درباره معنای زبور و ذکر، احتمالات گوناگونی بیان شده است. زبور، کتاب حضرت داوود بوده است؛ ولی کلمه زبور در لغت به هر کتابی گفته میشود؛ بنابراین ممکن است مقصود، تمام کتب آسمانی باشد.
واژه ذکر در قرآن درباره تورات (15) و نیز قرآن (16) به کار رفته است؛ ولی به دلیل معنای اصلی آن که یادآوری و تذکر است، درباره همه کتابهای آسمانی هم به کار میرود.
از میان نظرهای فوق، تفسیر نمونه آیه را این گونه معنا کرده است:
ما در زبور نوشتیم پس از آنکه در تورات بیان کردیم که زمین را بندگان شایسته به ارث خواهند برد. (17)
اما چون در همه ادیان الهی بشارت ظهور منجی آخرالزمان وجود داشته و پیروزی صالحان جزء سنتهای الهی در تاریخ بشر است، این معنا هم دور نیست که: ما در زبور نوشتیم پس از آن که در کتابهای آسمانی بیان کردیم که زمین را بندگان شایسته ما وارث خواهند شد.
ج. «عبادی الصالحون»، یعنی بندگان شایسته خدا که هم ایمان و توحید آنان را بیان میکند و هم شایستگی آنها را از نظر عمل و پرهیزکاری و نیز از جهت علم و آگاهی اعلام کرده است.
گویی آیه شریف، شرط حاکمیت و پیروزی مستضعفان بر مستکبران را در دو محور عبودیت خدا و صلاحیت علمی و عملی خلاصه کرده است. (18)
در شرح و بیان آیه روایت شده است که امام باقر (علیه السلام) فرمود:
کتابهای آسمانی همه ذکر هستند و مقصود از «عبادی الصالحون» قائم و یاران او هستند.
آخرین نکته درباره آیه مورد بحث، بشارتهایی است که در زبور داوود (علیه السلام) در ضمن کتب عهد قدیم آمده است:
زیرا که شریران منقطع میشوند و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد ...
اما متبرکان خداوند، وارث زمین خواهند شد؛ اما ملعونان وی، منقطع خواهند شد ... خداوند روزهای صالحان را میداند و میراث ایشان ابدی خواهد شد. (19)
با دقت در عبارات بالا روشن میشود که در زبور داوود همان تعبیر قرآنی صالحان آمده و به علاوه با کلمه شبیه آن یعنی متوکلان و متبرکان از آنها یاد شده است.
دو. مستضعفان، پیشوایان و وارثان زمین
قرآن کریم میفرماید:(وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
* وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَنُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا یَحْذَرُونَ
) (20)
و ما بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم و آنها را در آن سرزمین، مکانت بخشیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان چیزی را نشان دهیم که از آن میترسیدند.
برای توضیح این آیات و چگونگی ارتباط آنها با موضوع مهدویت، نکاتی را بیان میکنیم:
الف. وقتی به آیات ابتدایی سوره قصص مینگریم در مییابیم که خداوند از اراده قطعی خود مبنی بر پیروزی مستضعفان بر مستکبران خبر داده است و این که قوم بنی اسرائیل را به پیشوایی میرساند و آنها را پس از دورهای محرومیت، وارث زمین و نعمتهای آن قرار میدهد و دشمنان آنها را به دست ایشان خوار و زبون میسازد.
ب. با اینکه داستان بنی اسرائیل مربوط به گذشته تاریخ است، قرآن کریم در این دو آیه، با صیغه مضارع و فعل آینده سخن گفته است؛ گویی درباره یک جریان جاری در گذر زمان سخن میگوید که محدود به زمین خاصی مانند مصر و قوم مخصوصی چون بنی اسرائیل نیست؛ بلکه سخن از یک قانون کلی در نظام آفرینش و سنت همیشگی خدا مبنی بر پیروزی مستضعفان در گستره زمان و در پهنه زمین است.
ج. با توجه به نکات گذشته، داستان بنی اسرائیل یکی از مصادیق آیه است؛ ولی خداوند، این بشارت بزرگ را به همه اقوام و ملتهای مستضعف داده است. بنابراین پیروزی مسلمانان بر مشرکان و شکلگیری حکومت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز از مصادیق همین آیات است.
آیا در آینده تاریخ نیز چنین ارادهای برای خداوند خواهد بود؟ پاسخ این است که آری؛ نمونه گستردهتر و کاملتر پیروزی مستضعفان در حکومت جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رخ خواهد داد که در آن روز، صالحان به پیشوایی زمین رسیده، همه زمین را به ارث خواهند برد؛ چنان که این حقیقت به روشنی در آیه 105 سوره انبیاء بیان شد. (21)
د. این حقیقت که این آیات به حکومت جهانی مهدی اشاره دارد در روایات متعدد از معصومان (علیهم السلام) بیان شده است. امام سجاد (علیه السلام) در توضیح این آیه فرمود:
والذی بعث محمداً بالحق بشیراً و نذیراً ان الابرار منا اهل البیت و شیعتهم بمنزلة موسی و شیعته و ان عدونا و اشیاعهم بمنزلة فرعون واشیاعه؛ (22)
سوگند به کسی که محمد را به حق، بشارت دهنده و بیم دهنده قرار داد! نیکان از ما اهل بیت و پیروان آنها به منزله موسی و پیروان او هستند و دشمنان ما و پیروان آنها به منزله فرعون و پیروان او میباشند.
یعنی سرانجام ما پیروز میشویم و آنها نابود میشوند و حکومت حق و عدل از ما خواهد بود.
و امیرالمؤمنین (علیه السلام) در تفسیر این آیه فرمود:
این گروه، آل محمد هستند. خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و سختیای که بر ایشان وارد میشود، بر میانگیزد و به آنها عزت داده، دشمنانشان را ذلیل و خوار میکند. (23)
گفتنی است در جایی دیگر امیرالمؤمنین در نهج البلاغه به این آیه استناد کرده و از حاکمیت امامان در آینده جهان خبر داده است:
لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس علی ولدها و تلا عقیب ذلک و نرید ان نمن علی الذین ... ؛
«دنیا همانند شتر بدخو که به بچهاش گاز میگیرد (و باز به او مهربانی میکند) به ما باز میگردد» سپس این آیه را قرائت فرمود: و (نرید ان نمن علی الذین ... ). (24)
سه. امام مهدی ذخیره بزرگ الهی
یکی از معروفترین آیات درباره وجود مبارک امام مهدی آیه 86 سوره هود است که از مشهورترین لقبهای آن حضرت گردیده است.قرآن کریم میفرماید:
(بَقیَّتُ اللهِ خَیرُ لَکُم إِنَّ کُنتُم مُومِنینَ) (25)
ذخیره خدا برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید.
این آیه شریف از نظر تفسیری، درباره حضرت شعیب و قومش است. آن پیامبر الهی درباره رعایت حقوق مردم و کم فروشی نکردن، به قوم خود سفارش میکند و این نکته را گوشزد مینماید که افزایش ثروت - اگر از راه ستم و خیانت بر دیگران باشد - خیر و برکتی نخواهد داشت؛ بلکه سود حلال معامله که خدا برای شما باقی میگذارد (=بقیة الله) سبب برکت و افزایش نعمت است واین واقعیت را کسانی درک میکنند که به خدا و قوانین او ایمان داشته باشند و تنها به او اعتماد کنند.
از توضیح بالا روشن شد که مقصود از «بقیة الله» در این آیه شریف که یگانه مورد به کارگیری این واژه در تمام قرآن است، سرمایه و سود حلال معامله میباشد؛ ولی از آن جا که «بقیة الله» از نظر ترکیب لغوی به معنای بازمانده خدا است، در اصل لغت به معنای هر موجود سودمندی است که به لطف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او میشود. بنابراین «بقیة الله» در این آیه، مصداق خاصی دارد؛ ولی محدود و منحصر به این مورد نخواهد بود و با توجه به معنا و مفهوم جامعی که برای آن گفتیم، میتواند بر مصداقهای دیگر تطبیق شود.
طبق این برداشت، همه پیامبران خدا و پیشوایان بزرگ، بقیة الله هستند؛ چنانکه در زیارت جامعه کبیره، همه امامان با این لقب بقیه الله خطاب شدهاند. (26) چون مهدی موعود آخرین امام از سلسله امامان (علیهم السلام) وتنها بازمانده اولیای الهی بعد از پیامبران و امامان و آخرین امید مستضعفان و صالحان جهان است، مهمترین و روشنترین مصداق «بقیة الله» و از همه به این لقب شایسته تر است. به همین دلیل است که در روایات معصومان (علیهم السلام) نیز از او به همین تعبیر زیبا یاد میکنند.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
نخستین جملهای که مهدی پس از ظهور خود بر زبان میآورد، این آیه است: «بقیة الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین» سپس میگوید: «منم بقیة الله و حجت و خلیفه خدا در میان شما». پس از آن، هیچ کس بر او سلام نمیکند، مگر به این عبارت: «السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه». (27)
منابع بیشتر برای مطالعه و پژوهش
1. معجم احادیث امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ج 7.2. امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن، مهدی یوسفیان.
3. درسنامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ج 1.
4. من هو المهدی، ابوطالب تجلیل تبریزی.
5. فصلنامه انتظار موعود، شماره 19، ویژه نامه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن.
6. سیمای مهدویت در قرآن، محمد جواد مولوی نیا.
پینوشتها:
1. سوره فتح، آیه 29.
2. سوره مائده، آیه 55.
3. در آیه ولایت (سوره مائده، 55) وقتی امام علی (علیه السلام) را با ویژگیهای ایمان و نماز و زکات و حال رکوع معرفی میکند، او را به عنوان بنده صالحی که بین عبادت خدا و انفاق نیازمندان جمع کرده الگوی دیگران قرار داده است؛ چنانکه بزرگان اهل سنت مانند زمخشری در تفسیر کشاف، به آن اعتراف کردهاند.
4. سوره نحل، آیه 44.
5. برای نمونه ر.ک: معجم احادیث الامام المهدی، ج 7، تألیف جمعی از مؤلفان؛ سیمای امام مهدی در قرآن ترجمه کتاب المحجه تألیف علامه سیدهاشم بحرانی.
6. سوره نور، آیه 55.
7. سوره آل عمران، آیه 9.
8. سوره نور، آیه 55. البته لازم نیست اقوام صالح در گذشته در همه زمین حاکم شده باشند؛ زیرا ممکن است آیه، اصل خلافت را به خلافت گذشتگان تشبیه کرده باشد نه گستره خلافت را.
9. مفسر بزرگ شیعه، مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان به این نکته تصریح کرده است.
10. و «من جن و انس نیافریدم، مگر برای اینکه مرا عبادت کنند» (سوره ذاریات، آیه 56).
11. تفسیر المیزان، ج 15، ذیل آیه 55 نور.
12. مانند این حدیث از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) نیز روایت شده است.
13. سوره انبیاء، آیه 105.
14. تفسیر نمونه، ج 13، ص 515.
15. سوره انبیاء، آیه 48.
16. سوره تکویر، آیه 27.
17. تفسیر نمونه، ج 13، ص 517.
18. همان، ص 518.
19. همان، ص 520.
20. سوره قصص، آیه 5 و 6.
21. شرح و بیان آیه در بخشهای پیشین همین درس گذشت.
22. مجمع البیان، ذیل آیه مورد بحث.
23. کتاب الغیبه، شیخ طوسی، ح 143، ص 184.
24. نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 200.
25. سوره هود، آیه 86.
26. «السلام علی الائمة الدعاة و القادة الهداة و السادة الولاة و الذادة الحماة و أهل الذکر و أولی الأمر و بقیة الله و خیرته و حزبه عیبة علمه و حجته و صراطه و نوره و برهانه و رحمة الله و برکاته (مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره).
27. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 32، ح 16.
نگین آفرینش (1) (درسنامه دوره عمومی معارف مهدویت)، مؤلفان: محمدامین بالادستیان، محمدمهدی حائری پور و مهدی یوسفیان، ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، چاپ 64، اسفند 1393