سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهند
سخنرانی رهبر حکیم انقلاب بعد از خروج سفرای اروپایی
عزیزان من! كشور ایران اسلامی، امروز در حال عبور از یك مرحله بسیار مهمّ و حسّاس، مثل سالهای جنگ است. آن، یك طور بود؛ این، یك طور است. در این دوران، دشمنان مادر خارج از كشور - یعنی همین دولتها و ایادی استكباری - نشستهاند و به كشور ایران خیره شدهاند تا ببینند آیا میتوانند ملت ایران را از مواضع اصولی و اسلامی خود پایین بیاورند یا نه. همّتشان بر این است.
ببینید؛ در دنیا یك زنجیره وجود دارد كه در رأس آن، همین چند كشور استكباری دنیا - یعنی امریكا و بعضی از كشورهای اروپایی - قرار دارند، كه خودشان را كشورهای پیشرفته عالم میدانند. اینها در رأس زنجیرهاند و پشت سرشان هم كشورهای كوچك و فقیر و ضعیف و دولتهای غیرمردمی قرار دارند كه توسط همان زنجیره، به طرفی كشیده میشوند. آن كشورهای زنجیرهای، هر كاری كه خودشان میخواهند و هر جهتی را كه مایلند انتخاب كنند، بر آن پشت سریها تحمیل میكنند. این بیچارهها هم، آن زورگویان را به زورگویی عادت دادهاند. كار این دو گروه، مثل بازیای است كه بچهها میكنند؛ یعنی چند نفر جلو میایستند و بقیه هم دامن آنها را میگیرند و دنبالشان میدوند و حركت میكنند. به نظر من، تفصیر زورگویی دولتهای گردن كلفت زورگوی امروز، مقدار زیادی به گردن رژیمهایی است كه به خاطر ضعف خودشان، آنها را به پررویی و پرتوقّعی و زورگویی عادت دادهاند.
در این میان، ایران اسلامی، هفده، هجده سال است كه به این كشورها خطاب میكند و میگوید: خودتان باشید، مستقل باشید، ملتهای خودتان را داشته باشید، خودتان را اداره كنید، به فرهنگ و استقلال و راه خودتان پایبند باشید، چرا دنبالهروی میكنید؟ خود دولت و ملت ایران هم مثل كوه ایستادهاند و تسلیم پرروییها و زورگوییهای آنها نمیشوند. در حالی كه در گذشته، كشور ایران هم یكی از همان كشورهایی بود كه آن عقب عقبها، دامن جلویی را گرفته بود و دنبال اینها همین طور میدوید و حركت میكرد!
اینها پس از آنكه مسأله جنگ تمام شد، گفتند حال كه قضیه جنگ به اتمام رسید، شاید بتوانیم در اوضاع بعد از جنگ كه دولت و ملت ایران میخواهند بازسازی را شروع كنند، زیر فشار ضرورتها وادارشان كنیم كه از مواضع خودشان دست بكشند و بیایند باز دنباله روِ كشورهای استكباری شوند؛ ولی دیدند كه نشد. ملت ایران در طول این سالها، هم بحمداللَّه راه پیشرفت را طی كرده و گامهای بلندی در جهت توسعه كشور برداشته و كارهای زیادی انجام داده است، و هم از لحاظ مواضع سیاسی در مسائل بینالمللی، روزبه روز مواضع خود را صریحتر و روشنتر و قاطعتر كرده و تسلیم آنها نشده است. به همین خاطر، در صددند كه فشار وارد كنند.
در این دوران، ملت ایران بایستی خیلی به فكر خودسازی باشد. ملت ایران باید تمام تلاش را در طول این سالهایی كه هنوز امید آنها قطع نشده است، مصروف كند، برای این كه بتواند اندك اتّكایی هم به خارج از مرزهای خود نداشته باشد - یعنی خودكفایی حقیقی به معنای تام و تمام كلمه - تا نتوانند زورگویی كنند.
همین جلسهای را كه دیروز وزرای خارجه اروپا داشتند، ملاحظه كنید! حرفهای بیهوده و بیادبانهای زدند؛ مواضع غیر صحیحی اتّخاذ كردند؛ گفتند و برخاستند! هدف چه بود؟ هدف، فشار بر دولت و ملت ایران بود. ملت و دولت ایران باید نشان دهند كه در مقابل دولتهای زورگو و مستكبر و بیادب، برخوردشان بسیار شدید و قاطع خواهد بود.
یكی از حرفهای بسیار غلط اینها این بود كه دور هم نشستند، عقلهایشان را یكی كردند و گفتند برویم از دولت ایران بخواهیم كه به موازین حقوق بشر احترام بگذارد! من هر چه با خودم فكر كردم كه روی موضعگیری اینها چه اسمی میشود گذاشت و معنای كارشان چیست، دیدم غیر از كلمه «وقاحت»، هیچ چیز دیگری نمیتوانم نسبت به كار آنها بگویم. در بیان این مطالب، آقایان وقاحت بهخرج دادند. حقوق بشر؟! دولتهای اروپایی، بیشترین نقض حقوق بشر را در طول این یك قرن اخیر انجام دادهاند. صد سال ، و اگر كسی قبل از صد سال را هم پیش برود، همین است.
من تاریخ اروپا را تا حدود زیادی ورق زدهام و نگاه كردهام. حداقل در این صد سال، همین آقایان اروپاییها، دو جنگ جهانیِ پر از مفسده به وجود آوردند. در كمتر از دو قرن، وقوع دو جنگ جهانی، كار اینها بود. همین آقایان اروپاییها؛ همینهایی كه دیروز در لوكزامبورگ نشستند و ریشهایشان را همقد كردند و با هم حرف زدند و حكمت(!) صادر نمودند، دهها كشور دنیا را استعمار كردهاند. اگر استعمار و تضییع حقوق ملتها گناه است، این گناه فقط بر گردن همین دولتهایی است كه نمایندگانشان دیروز نشستند و راجع به ایران حرف زدند كه حقوق بشر را رعایت كند! این، آتشافروزی دو جنگ جهانی خانمانسوز متعلّق به دهها سال گذشته است؛ اما در همین زمان خودمان، چه كسی كارخانههای سلاح شیمیایی را در عراق به وجود آورد كه آن همه فاجعه پدیدار شد؟ همین آقایان. چه كسی تأسیسات اتمی برای ساخت بمب اتم در عراق به وجود آورد كه همه منطقه را تهدید میكرد؟ همین آقایان. چه كسی جنایات اسرائیل را - كه هر روزی كه میگذرد، یك جنایت انجام میدهد - زمینهسازی و توجیه میكند؟ همین آقایان. كسانی كه در این جا نشستهاند، بازماندگانِ شهدای قانا هستند. سال گذشته، دولت صهیونیست، یكی از فاجعهآمیزترین جنایتهای خودش را در مقابل چشم این آقایان انجام داد. آیا لب باز كردند؟! آیا حتی یك كلمه تقبیح كردند؟! معاذاللَّه! این قدر وجودشان آمیخته با نقض حقوق بشر است.
الان در داخل سرزمینهای اشغالی، این همه جنایت میكنند. روزانه، خانههای عادّی مردم لبنان بمباران میشود. با هلیكوپتر، به روستاها و دهكدههای لبنانی میآیند و مینشینند و آدمها را بر میدارند و سوار میكنند و به زندان میبرند! این كارها، جلوِ چشم همین آقایان اروپاییها - كه از خودشان هستند - انجام میگیرد! یك كلمه حرف بزنند، ابداً! یك كلمه اخم بكنند، ابداً! در قضیه بوسنی هرزهگوین، آن همه فاجعه آفرینی شد؛ بعد كه دیدند خیلی دیگر زشت است - چون بقیه جنایات ممكن بود در خارج از اروپا انجام گیرد، ولی این جنایت در قلب اروپا انجام گرفت - به همین خاطر یك مقدار جنجال و هیاهو كردند؛ ولی هیچ عمل صحیح و واقعی انجام ندادند. همین حالا، هم مسلمانان به وسیله صربها زیر فشار قرار دارند. جنایتكارانی كه هزاران نفر را كشتند، یا زنده به گور كردند، یا در داخل زندانها از گرسنگی نابود كردند، الان راست راست در اروپا راه میروند؛ كسی هم معترضشان نیست! آن وقت این دولتهای اروپایی، با این همه جنایتهایی كه یا به وسیله خودشان و یا در مقابل چشمشان انجام گرفته است و حرفی نزدهاند، چه طور رویشان میشود كه به ایران اسلامی - به یك نظام مردمی و به یك ملت رشید - بگویند: ناقض حقوق بشر؟! این، غیر از وقاحت چیز دیگری است؟ واقعاً اینها وقیحند!
به خیال خودشان، دولت ایران را میترسانند و میگویند ما گفتگوهای انتقادی را قطع میكنیم. به درك كه قطع میكنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفتگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم میگفتم كه بگویید این گفتگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما. شما چه انتقادی دارید؟ انتقاد شما به این است كه چرا ما به اصول اسلامی خود پایبندیم! این، افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح ، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلند! دشمنان جمهوری اسلامی، این گونهاند.البته ملت ایران كه بزرگتر از این دشمنیها را دیده است، مثل كوه ایستاده است.
مگر كسی اهمیت میدهد كه اینها چه گفتهاند؟ البته دستگاه دولتی ما كه بحمداللَّه مواضع بسیار خوبی در مقابل حركتهای زشت اینها داشته است، از حالا به بعد هم بایستی با كمال قدرت عمل كند و در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهد كه به ایران بیاید. بقیه هم كه میخواهند به عنوان یك حركت به اصطلاح آشتیجویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمیگردند. دیدند كه رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد. اینها میخواهند برگردند، مانعی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به كشورهای آنها، هیچ عجلهای نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزی مصلحت است؛ هر چه كه عزّت اسلامی اقتضا میكند - همان طور كه همیشه گفتهایم - همان گونه عمل كنند.
این نكته را، هم اروپاییها و هم دیگران بدانند. اروپا خیال نكند كه ما به او احتیاج داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجی نداریم. ما كشور خودمان را میتوانیم بدون اروپا هم اداره كنیم. حالا فرض كنید، اگر چهار قلم كالای لوكس و تجمّلاتی از فلان جا میآید، نیاید؛ چه اهمیتی دارد. آنچه كه مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید میشود و اگر هم چیزی باشد كه ما لازم داشته باشیم، خیلی از كشورها هستند كه صف كشیدهاند تا به ما بفروشند. چه نیازی به این چند دولت كشور اروپایی است كه خیال میكنند صاحب دنیا هستند؟!
البته به نظر من، در این قضیه اینها فریب صهیونیستها و امریكاییها را خوردند؛ یعنی زیر فشار امریكاییها قرار گرفتند، منتها نفهمیدند كه با چه كسی طرفند. نمیدانند كه ایران اسلامی، كشوری نیست كه بشود آن را با این حرفها از مواضعش پایین آورد، یا وادار كرد كه در مقابل كسی تسلیم شود. ایران كشوری است كه هجده سال با همه مشكلاتی كه ابرقدرتها برایش درست كردهاند، با صلابت و با قدرت و با عزّت تمام، خودش را به این جا رسانده است. ایران كشوری است كه از وضعیت روزهای انقلاب - كه هیچ چیز در اختیارش نبود؛ نه كارخانه ما كار میكرد، نه مزرعهای داشتیم، نه صادراتی، نه وارداتی - خودش را به این جا رسانده است. امروز در این كشور، آن قدر حركتِ كاری،تولیدی، فعّالیتها و نشاطهای علمی و تحقیقی انجام میگیرد! این، باید به همه بفهماند كه این ملت، یك ملت زنده و بیدار و سازنده و دارای نشاط است و به كسی احتیاج ندارد. كسانی كه میخواهند با ایران ارتباط داشته باشند، باید بدانند كه اگر ارتباط، ارتباط استكباری شد، ملت ایران پس خواهد زد.
منبع: www.irdc.ir
چکیده:
به خیال خودشان، دولت ایران را میترسانند و میگویند ما گفتگوهای انتقادی را قطع میكنیم. به درك كه قطع میكنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفتگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم میگفتم كه بگویید این گفتگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما. شما چه انتقادی دارید؟ انتقاد شما به این است كه چرا ما به اصول اسلامی خود پایبندیم! این، افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح ، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلند!عزیزان من! كشور ایران اسلامی، امروز در حال عبور از یك مرحله بسیار مهمّ و حسّاس، مثل سالهای جنگ است. آن، یك طور بود؛ این، یك طور است. در این دوران، دشمنان مادر خارج از كشور - یعنی همین دولتها و ایادی استكباری - نشستهاند و به كشور ایران خیره شدهاند تا ببینند آیا میتوانند ملت ایران را از مواضع اصولی و اسلامی خود پایین بیاورند یا نه. همّتشان بر این است.
ببینید؛ در دنیا یك زنجیره وجود دارد كه در رأس آن، همین چند كشور استكباری دنیا - یعنی امریكا و بعضی از كشورهای اروپایی - قرار دارند، كه خودشان را كشورهای پیشرفته عالم میدانند. اینها در رأس زنجیرهاند و پشت سرشان هم كشورهای كوچك و فقیر و ضعیف و دولتهای غیرمردمی قرار دارند كه توسط همان زنجیره، به طرفی كشیده میشوند. آن كشورهای زنجیرهای، هر كاری كه خودشان میخواهند و هر جهتی را كه مایلند انتخاب كنند، بر آن پشت سریها تحمیل میكنند. این بیچارهها هم، آن زورگویان را به زورگویی عادت دادهاند. كار این دو گروه، مثل بازیای است كه بچهها میكنند؛ یعنی چند نفر جلو میایستند و بقیه هم دامن آنها را میگیرند و دنبالشان میدوند و حركت میكنند. به نظر من، تفصیر زورگویی دولتهای گردن كلفت زورگوی امروز، مقدار زیادی به گردن رژیمهایی است كه به خاطر ضعف خودشان، آنها را به پررویی و پرتوقّعی و زورگویی عادت دادهاند.
در این میان، ایران اسلامی، هفده، هجده سال است كه به این كشورها خطاب میكند و میگوید: خودتان باشید، مستقل باشید، ملتهای خودتان را داشته باشید، خودتان را اداره كنید، به فرهنگ و استقلال و راه خودتان پایبند باشید، چرا دنبالهروی میكنید؟ خود دولت و ملت ایران هم مثل كوه ایستادهاند و تسلیم پرروییها و زورگوییهای آنها نمیشوند. در حالی كه در گذشته، كشور ایران هم یكی از همان كشورهایی بود كه آن عقب عقبها، دامن جلویی را گرفته بود و دنبال اینها همین طور میدوید و حركت میكرد!
اینها پس از آنكه مسأله جنگ تمام شد، گفتند حال كه قضیه جنگ به اتمام رسید، شاید بتوانیم در اوضاع بعد از جنگ كه دولت و ملت ایران میخواهند بازسازی را شروع كنند، زیر فشار ضرورتها وادارشان كنیم كه از مواضع خودشان دست بكشند و بیایند باز دنباله روِ كشورهای استكباری شوند؛ ولی دیدند كه نشد. ملت ایران در طول این سالها، هم بحمداللَّه راه پیشرفت را طی كرده و گامهای بلندی در جهت توسعه كشور برداشته و كارهای زیادی انجام داده است، و هم از لحاظ مواضع سیاسی در مسائل بینالمللی، روزبه روز مواضع خود را صریحتر و روشنتر و قاطعتر كرده و تسلیم آنها نشده است. به همین خاطر، در صددند كه فشار وارد كنند.
در این دوران، ملت ایران بایستی خیلی به فكر خودسازی باشد. ملت ایران باید تمام تلاش را در طول این سالهایی كه هنوز امید آنها قطع نشده است، مصروف كند، برای این كه بتواند اندك اتّكایی هم به خارج از مرزهای خود نداشته باشد - یعنی خودكفایی حقیقی به معنای تام و تمام كلمه - تا نتوانند زورگویی كنند.
همین جلسهای را كه دیروز وزرای خارجه اروپا داشتند، ملاحظه كنید! حرفهای بیهوده و بیادبانهای زدند؛ مواضع غیر صحیحی اتّخاذ كردند؛ گفتند و برخاستند! هدف چه بود؟ هدف، فشار بر دولت و ملت ایران بود. ملت و دولت ایران باید نشان دهند كه در مقابل دولتهای زورگو و مستكبر و بیادب، برخوردشان بسیار شدید و قاطع خواهد بود.
یكی از حرفهای بسیار غلط اینها این بود كه دور هم نشستند، عقلهایشان را یكی كردند و گفتند برویم از دولت ایران بخواهیم كه به موازین حقوق بشر احترام بگذارد! من هر چه با خودم فكر كردم كه روی موضعگیری اینها چه اسمی میشود گذاشت و معنای كارشان چیست، دیدم غیر از كلمه «وقاحت»، هیچ چیز دیگری نمیتوانم نسبت به كار آنها بگویم. در بیان این مطالب، آقایان وقاحت بهخرج دادند. حقوق بشر؟! دولتهای اروپایی، بیشترین نقض حقوق بشر را در طول این یك قرن اخیر انجام دادهاند. صد سال ، و اگر كسی قبل از صد سال را هم پیش برود، همین است.
من تاریخ اروپا را تا حدود زیادی ورق زدهام و نگاه كردهام. حداقل در این صد سال، همین آقایان اروپاییها، دو جنگ جهانیِ پر از مفسده به وجود آوردند. در كمتر از دو قرن، وقوع دو جنگ جهانی، كار اینها بود. همین آقایان اروپاییها؛ همینهایی كه دیروز در لوكزامبورگ نشستند و ریشهایشان را همقد كردند و با هم حرف زدند و حكمت(!) صادر نمودند، دهها كشور دنیا را استعمار كردهاند. اگر استعمار و تضییع حقوق ملتها گناه است، این گناه فقط بر گردن همین دولتهایی است كه نمایندگانشان دیروز نشستند و راجع به ایران حرف زدند كه حقوق بشر را رعایت كند! این، آتشافروزی دو جنگ جهانی خانمانسوز متعلّق به دهها سال گذشته است؛ اما در همین زمان خودمان، چه كسی كارخانههای سلاح شیمیایی را در عراق به وجود آورد كه آن همه فاجعه پدیدار شد؟ همین آقایان. چه كسی تأسیسات اتمی برای ساخت بمب اتم در عراق به وجود آورد كه همه منطقه را تهدید میكرد؟ همین آقایان. چه كسی جنایات اسرائیل را - كه هر روزی كه میگذرد، یك جنایت انجام میدهد - زمینهسازی و توجیه میكند؟ همین آقایان. كسانی كه در این جا نشستهاند، بازماندگانِ شهدای قانا هستند. سال گذشته، دولت صهیونیست، یكی از فاجعهآمیزترین جنایتهای خودش را در مقابل چشم این آقایان انجام داد. آیا لب باز كردند؟! آیا حتی یك كلمه تقبیح كردند؟! معاذاللَّه! این قدر وجودشان آمیخته با نقض حقوق بشر است.
الان در داخل سرزمینهای اشغالی، این همه جنایت میكنند. روزانه، خانههای عادّی مردم لبنان بمباران میشود. با هلیكوپتر، به روستاها و دهكدههای لبنانی میآیند و مینشینند و آدمها را بر میدارند و سوار میكنند و به زندان میبرند! این كارها، جلوِ چشم همین آقایان اروپاییها - كه از خودشان هستند - انجام میگیرد! یك كلمه حرف بزنند، ابداً! یك كلمه اخم بكنند، ابداً! در قضیه بوسنی هرزهگوین، آن همه فاجعه آفرینی شد؛ بعد كه دیدند خیلی دیگر زشت است - چون بقیه جنایات ممكن بود در خارج از اروپا انجام گیرد، ولی این جنایت در قلب اروپا انجام گرفت - به همین خاطر یك مقدار جنجال و هیاهو كردند؛ ولی هیچ عمل صحیح و واقعی انجام ندادند. همین حالا، هم مسلمانان به وسیله صربها زیر فشار قرار دارند. جنایتكارانی كه هزاران نفر را كشتند، یا زنده به گور كردند، یا در داخل زندانها از گرسنگی نابود كردند، الان راست راست در اروپا راه میروند؛ كسی هم معترضشان نیست! آن وقت این دولتهای اروپایی، با این همه جنایتهایی كه یا به وسیله خودشان و یا در مقابل چشمشان انجام گرفته است و حرفی نزدهاند، چه طور رویشان میشود كه به ایران اسلامی - به یك نظام مردمی و به یك ملت رشید - بگویند: ناقض حقوق بشر؟! این، غیر از وقاحت چیز دیگری است؟ واقعاً اینها وقیحند!
به خیال خودشان، دولت ایران را میترسانند و میگویند ما گفتگوهای انتقادی را قطع میكنیم. به درك كه قطع میكنید! اگر انتقادی هست، ما از شما انتقاد داریم. اسم این گفتگوها، از اوّل غلط بود. من از اوّل هم میگفتم كه بگویید این گفتگوها، انتقاد دو طرفه است. اگر انتقادات، انتقاد دوطرفه است، ما بیشتر از شما انتقاد داریم، تا شما از ما. شما چه انتقادی دارید؟ انتقاد شما به این است كه چرا ما به اصول اسلامی خود پایبندیم! این، افتخار ماست. ببینید دشمنان ملت ایران، چقدر وقیح ، ظالم، غیرمنصف، پررو و بددلند! دشمنان جمهوری اسلامی، این گونهاند.البته ملت ایران كه بزرگتر از این دشمنیها را دیده است، مثل كوه ایستاده است.
مگر كسی اهمیت میدهد كه اینها چه گفتهاند؟ البته دستگاه دولتی ما كه بحمداللَّه مواضع بسیار خوبی در مقابل حركتهای زشت اینها داشته است، از حالا به بعد هم بایستی با كمال قدرت عمل كند و در مرحله اوّل، سفیر آلمان را فعلاً تا مدّتی نباید راه بدهد كه به ایران بیاید. بقیه هم كه میخواهند به عنوان یك حركت به اصطلاح آشتیجویانه برگردند، مانعی ندارد. خودشان رفتهاند، خودشان هم برمیگردند. دیدند كه رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد. اینها میخواهند برگردند، مانعی ندارد؛ اما در رفتن سفرای ایران به كشورهای آنها، هیچ عجلهای نباید بشود. باید سرِ صبر و فرصت ببینند چه چیزی مصلحت است؛ هر چه كه عزّت اسلامی اقتضا میكند - همان طور كه همیشه گفتهایم - همان گونه عمل كنند.
این نكته را، هم اروپاییها و هم دیگران بدانند. اروپا خیال نكند كه ما به او احتیاج داریم؛ ابداً. ما به اروپا هیچ احتیاجی نداریم. ما كشور خودمان را میتوانیم بدون اروپا هم اداره كنیم. حالا فرض كنید، اگر چهار قلم كالای لوكس و تجمّلاتی از فلان جا میآید، نیاید؛ چه اهمیتی دارد. آنچه كه مورد نیاز ملت ماست، در داخل تولید میشود و اگر هم چیزی باشد كه ما لازم داشته باشیم، خیلی از كشورها هستند كه صف كشیدهاند تا به ما بفروشند. چه نیازی به این چند دولت كشور اروپایی است كه خیال میكنند صاحب دنیا هستند؟!
البته به نظر من، در این قضیه اینها فریب صهیونیستها و امریكاییها را خوردند؛ یعنی زیر فشار امریكاییها قرار گرفتند، منتها نفهمیدند كه با چه كسی طرفند. نمیدانند كه ایران اسلامی، كشوری نیست كه بشود آن را با این حرفها از مواضعش پایین آورد، یا وادار كرد كه در مقابل كسی تسلیم شود. ایران كشوری است كه هجده سال با همه مشكلاتی كه ابرقدرتها برایش درست كردهاند، با صلابت و با قدرت و با عزّت تمام، خودش را به این جا رسانده است. ایران كشوری است كه از وضعیت روزهای انقلاب - كه هیچ چیز در اختیارش نبود؛ نه كارخانه ما كار میكرد، نه مزرعهای داشتیم، نه صادراتی، نه وارداتی - خودش را به این جا رسانده است. امروز در این كشور، آن قدر حركتِ كاری،تولیدی، فعّالیتها و نشاطهای علمی و تحقیقی انجام میگیرد! این، باید به همه بفهماند كه این ملت، یك ملت زنده و بیدار و سازنده و دارای نشاط است و به كسی احتیاج ندارد. كسانی كه میخواهند با ایران ارتباط داشته باشند، باید بدانند كه اگر ارتباط، ارتباط استكباری شد، ملت ایران پس خواهد زد.
منبع: www.irdc.ir