بلدرچین
نويسنده:دکتر هدایت تاج بخش
گونه : بلدرچين Coturnix Coturnix
خانواده : قرقاول Phasianidae
راسته : ماكيانسانان Galliformes
بلدرچين معمولي يك پرنده كوچك بازيگوش است كه در تمام مدت از اروپا و شرق دور تا چين مهاجرت ميكند. با وجود بالهاي كوچك اين پرنده پر طاقت هزاران كيلومتر را ميپيمايد.
طول: 16 تا 18 سانتيمتر
طول بالها: 32 تا 35 سانتيمتر
وزن نر: 85 تا 110 گرم
وزن ماده: 90 تا 120 گرم
زاد و ولد : Breeding
سن بلوغ: 1 سال
فصل زاد و ولد: متغير بر حسب مكان و موقعيت
تخمها: معمولاً 8 تا 13 تخم
روي تخم خوابيدن: 17 تا 20 روز
دوران جوجهآوري: 19 روز
صدا: نرهاي صدايي سرود مانند مثل هواي باراني دارند.
غذاي ويژه: دانه و حشرات
بلدرچينها در سراسر ايران در بهار و تابستان ديده ميشوند. معدودي از آنها زمستانها دز زمينهاي كم ارتفاع سراسر ايران باقي ميمانند.
ماده: پر و بال كم رنگتر از نر و در گلو و نوك خطهاي كمتري دارد و داراي خطهاي سياه دراز در روي سينه است.
جوجه: سريع آشكار ميشوند پر و بال علاوه بر حركت براي استتار نيز به كار ميرود.
جوجههايي كه به تازگي از تخم بيرون آمدهاند قادرند لانه را ترك كنند.
تخمها: 8 تا 13 تخم به رنگ كرم با لكههاي قهوهاي به صورت خوابيده و برهنه روي زمين گذاشته ميشود.
بعضي از بلدرچينها هرگز به طرف اروپا پرواز نميكنند ولي در زمستان به طرف آفريقاي مركز و تابستان تا سمت آفريقاي جنوبي ميروند.
با وجود اين، بلدرچين يك مهاجر است و بسياري از عاداتش سالانه به صورت مهاجر تكرار ميشود.
برخلاف اكثر پرندگان مهاجر، بلدرچينهاي خاصي ممكن است از برخي فرمان حركت هر سال پيروي نكنند و ممكن است حتي نواحي ديدارشان در زمستان يا تابستان مختلف باشد. نرها قبل از مادهها به مهاجرت كردن توجه ميكنند و استقرار قلمرويي را براي خودشان در نظر ميگيرند.
چرا كه آنها حريفان خود را به وسيله نغمهسرايي كه نشان ويژه آنهاست (سرودن با لبهايشان در هواي باراني) دفع ميكنند.
وقتي كه مادهاي تازه وارد ميشود خودش حق تقدم داشته كه يك نر شايسته را جهت همسر انتخاب كند.
در تابستان بلدرچين معمولي در نواحي مركزي و جنوبي اروپا و شرق و مركز چين پيدا ميشود. در زمستان آنها در دستههاي بزرگي به جنوب مهاجرت ميكنند.
بلدرچين يك پرنده قهوهاي رنگ كوچك با خطهاي تيره روي بالهايش است و سينه مايل به قرمز دارد. او دوست دارد كه لانهاش را روي زمينهاي خشك از علفهاي بلند و محصولات غلهاي در گندمزار بسازد.
بعدها در طول سال غذاي بلدرچين از دانهها كه به وفور يافت ميشود قسمت اعظم خوراك او را تشكيل ميدهد.
بلدرچين معمولي دوست دارد آشيانه خود را در ميان كشتزارها و مزارع دانههاي روغني و هر جا كه غذا يافت مي شود، بسازد.
انرژي بسيار زياد خوراك بلدرچين به چاق شدن پرنده و آمادگي او براي مهاجرت طولاني پاييزه از اروپا و چين به افريقا و هند كمك ميكند.
بلدرچين معمولي به وسيله جثه كوچك و نواري در امتداد نوك پر بالهايش از گونههاي مشابه مشخص ميشود. اين پرنده شكاري كوچك به طور خيلي عالي خود را در ميان مرغزارها پنهان ميكند (صدايش در سه سيلاب است و شبيه هواي باراني است).
يهوديان در عهد باستان وقتي كه از مصر فرار ميكردند بلدرچين را به عنوان يك غذاي عالي و اعجابانگيز پيدا كردند هر چند در مسير مهاجرت وقتي كه بلدرچينها روي زمين مينشستند به راحتي به توسط يهوديان گرسنه شكار ميشدند. ولي دستههاي بزرگ از آنها در اوايل قرن جاري وجود داشت.
معمولاً لانههايش را در كشورهاي پهن و مسطح و يا ارتفاع كمتر از 1000 متر انتخاب ميكند. البته او را در مناطق بسيار بلند هم ميتوان يافت به عنوان مثال در هيماليا.
او لانهاش را در باغچه و روي رستنيهاي ضخيم و كشتزارهاي گندم ترجيحاً روي علفهاي بلند انتخاب ميكند.
مادهها نسبت به نرهايي كه آنها را جذب كرده به قلمرو شخصيشان صدا ميزنند، عكسالعمل نشان ميدهند.
نر به ماده نزديك ميشود و پر سينه را پف ميكند و به آرامي زمزمه ميكنند و تنها يكي از بالهايشان را به اطراف ميكشند اين نمايش ابراز عشق، خيلي شبيه به كبوترهاست.
وقتي كه نمايش كامل انجام شود و اين پرندهها همدم شوند آنها همسر يكديگرند.
آثار موثر جفتگيري معمولاً در تمام فصل است و جفتها اغلب همديگر را صدا ميكنند.
ماده در روز يك تخم ميگذارد به مدت حدوداً ده روز و حدود 18 روز روي تخمهايش ميخوابد. او از كمك همسرش بهرهمند نميشود. جوجهها در سه هفتگي ميتوانند پرواز كنند و در سن دو ماهگي آماده مهاجرت هستند.
بلدرچين را كرك و يا به خاطر صدايش بدبده نيز مينامند.
منبع: http://www.irandeserts.com/h-24.htm
خانواده : قرقاول Phasianidae
راسته : ماكيانسانان Galliformes
بلدرچين معمولي يك پرنده كوچك بازيگوش است كه در تمام مدت از اروپا و شرق دور تا چين مهاجرت ميكند. با وجود بالهاي كوچك اين پرنده پر طاقت هزاران كيلومتر را ميپيمايد.
Key Facts
طول: 16 تا 18 سانتيمتر
طول بالها: 32 تا 35 سانتيمتر
وزن نر: 85 تا 110 گرم
وزن ماده: 90 تا 120 گرم
زاد و ولد : Breeding
سن بلوغ: 1 سال
فصل زاد و ولد: متغير بر حسب مكان و موقعيت
تخمها: معمولاً 8 تا 13 تخم
روي تخم خوابيدن: 17 تا 20 روز
دوران جوجهآوري: 19 روز
طريقه زيست : Life Style
صدا: نرهاي صدايي سرود مانند مثل هواي باراني دارند.
غذاي ويژه: دانه و حشرات
پراكندگي Distribution
بلدرچينها در سراسر ايران در بهار و تابستان ديده ميشوند. معدودي از آنها زمستانها دز زمينهاي كم ارتفاع سراسر ايران باقي ميمانند.
حفاظت Conservation
مشخصات بلدرچين معمولي : Features of the common Quail
ماده: پر و بال كم رنگتر از نر و در گلو و نوك خطهاي كمتري دارد و داراي خطهاي سياه دراز در روي سينه است.
جوجه: سريع آشكار ميشوند پر و بال علاوه بر حركت براي استتار نيز به كار ميرود.
جوجههايي كه به تازگي از تخم بيرون آمدهاند قادرند لانه را ترك كنند.
تخمها: 8 تا 13 تخم به رنگ كرم با لكههاي قهوهاي به صورت خوابيده و برهنه روي زمين گذاشته ميشود.
بعضي از بلدرچينها هرگز به طرف اروپا پرواز نميكنند ولي در زمستان به طرف آفريقاي مركز و تابستان تا سمت آفريقاي جنوبي ميروند.
مهاجرت Migtation
با وجود اين، بلدرچين يك مهاجر است و بسياري از عاداتش سالانه به صورت مهاجر تكرار ميشود.
برخلاف اكثر پرندگان مهاجر، بلدرچينهاي خاصي ممكن است از برخي فرمان حركت هر سال پيروي نكنند و ممكن است حتي نواحي ديدارشان در زمستان يا تابستان مختلف باشد. نرها قبل از مادهها به مهاجرت كردن توجه ميكنند و استقرار قلمرويي را براي خودشان در نظر ميگيرند.
چرا كه آنها حريفان خود را به وسيله نغمهسرايي كه نشان ويژه آنهاست (سرودن با لبهايشان در هواي باراني) دفع ميكنند.
وقتي كه مادهاي تازه وارد ميشود خودش حق تقدم داشته كه يك نر شايسته را جهت همسر انتخاب كند.
در تابستان بلدرچين معمولي در نواحي مركزي و جنوبي اروپا و شرق و مركز چين پيدا ميشود. در زمستان آنها در دستههاي بزرگي به جنوب مهاجرت ميكنند.
ديدگان پرندگان : Bird watch
بلدرچين يك پرنده قهوهاي رنگ كوچك با خطهاي تيره روي بالهايش است و سينه مايل به قرمز دارد. او دوست دارد كه لانهاش را روي زمينهاي خشك از علفهاي بلند و محصولات غلهاي در گندمزار بسازد.
غذا و تغذيه : Food & Feeding
بعدها در طول سال غذاي بلدرچين از دانهها كه به وفور يافت ميشود قسمت اعظم خوراك او را تشكيل ميدهد.
بلدرچين معمولي دوست دارد آشيانه خود را در ميان كشتزارها و مزارع دانههاي روغني و هر جا كه غذا يافت مي شود، بسازد.
انرژي بسيار زياد خوراك بلدرچين به چاق شدن پرنده و آمادگي او براي مهاجرت طولاني پاييزه از اروپا و چين به افريقا و هند كمك ميكند.
بلدرچين معمولي به وسيله جثه كوچك و نواري در امتداد نوك پر بالهايش از گونههاي مشابه مشخص ميشود. اين پرنده شكاري كوچك به طور خيلي عالي خود را در ميان مرغزارها پنهان ميكند (صدايش در سه سيلاب است و شبيه هواي باراني است).
آيا ميدانيد؟
آيا ميدانيد بلدرچين معمولي هميشه مهاجرت خود را در يك سفر تمام نميكند. ايتاليا محل فرود مطلوبي براي پرندگان دور پرواز شمال اروپا است.يهوديان در عهد باستان وقتي كه از مصر فرار ميكردند بلدرچين را به عنوان يك غذاي عالي و اعجابانگيز پيدا كردند هر چند در مسير مهاجرت وقتي كه بلدرچينها روي زمين مينشستند به راحتي به توسط يهوديان گرسنه شكار ميشدند. ولي دستههاي بزرگ از آنها در اوايل قرن جاري وجود داشت.
زاد و ولد : Breeding
معمولاً لانههايش را در كشورهاي پهن و مسطح و يا ارتفاع كمتر از 1000 متر انتخاب ميكند. البته او را در مناطق بسيار بلند هم ميتوان يافت به عنوان مثال در هيماليا.
او لانهاش را در باغچه و روي رستنيهاي ضخيم و كشتزارهاي گندم ترجيحاً روي علفهاي بلند انتخاب ميكند.
آنها لانههايشان را از شكارچيان پنهان ميكنند.
مادهها نسبت به نرهايي كه آنها را جذب كرده به قلمرو شخصيشان صدا ميزنند، عكسالعمل نشان ميدهند.
نر به ماده نزديك ميشود و پر سينه را پف ميكند و به آرامي زمزمه ميكنند و تنها يكي از بالهايشان را به اطراف ميكشند اين نمايش ابراز عشق، خيلي شبيه به كبوترهاست.
وقتي كه نمايش كامل انجام شود و اين پرندهها همدم شوند آنها همسر يكديگرند.
آثار موثر جفتگيري معمولاً در تمام فصل است و جفتها اغلب همديگر را صدا ميكنند.
ماده در روز يك تخم ميگذارد به مدت حدوداً ده روز و حدود 18 روز روي تخمهايش ميخوابد. او از كمك همسرش بهرهمند نميشود. جوجهها در سه هفتگي ميتوانند پرواز كنند و در سن دو ماهگي آماده مهاجرت هستند.
بلدرچين را كرك و يا به خاطر صدايش بدبده نيز مينامند.
منبع: http://www.irandeserts.com/h-24.htm