دفاع مقدس
دفاع مقدس، نامآشناترین واژه در قاموس حماسههای عزت آفرین ایران است که خاطرات دلاوریهای آن، در تاریخ شکوهمند این دیار به یادگار خواهد ماند.
زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماهس عظیماند که با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدّسی شدند که پاداش آن، جاودانگی و بقا بود.
دفاع مقدس زمینه ساز فرهنگ مقدسّی شد که طریق اتّصال به ملکوت را هموار کرد.
رزمندگان اسلام با توکل به خدا و توسل به اهل بیت، در کارزاری وارد شدند که جز لطف و هدایت الهی نمیتوانست آنان را به پیروزی نزدیک کند و زمینه ساز این هدایت، تحوّل باطنی بود که آنها را به «انسانیت» و «خویشتن خویش» رهنمون ساخت.
حماسه دفاع مقدس، فریاد بیدادگری بود که وجدانهای آگاه و بیدار را راسختر و دلهای غبار گرفته و زنگار زده را متنبّه و جانهای پژمرده را بیدار کرد تا به حراست از کیانشان برخیزند.
وابستگی آغاز اسارت انسانها و فرجام حیاتِ ملتی است که از پس از آن میتواند بزرگی کند.
دفاع مقدس احیا کننده خودباوری مردمی بودو که سالیان دراز این تحفه الهی را رژیم ستمشاهی از آنها ستاینده بود و آنان بار دیگر با اعتماد به نفس، تار و پود اسارت وابستگی را گسستند تا برای عزّت و عظمت دینشان، جامعهای خود شکوفا داشته باشند.
سلاحهای شیمیایی، جزء سلاحهای کشتار جمعی است. رژیم عراق در مناطق جنگی بارها از آنها علیه سربازان ایرانی استفاده کرد. در این میان، هولناکترین مورد استفاده از این سلاح، در منطقه کردنشین «حلبچه» بود. عمق این فاجعه به حدی بود که بسیاری از محافل رسمی و غیر رسمی بیگانه، رژیم بعث عراق را محکوم کردند. با استفاده مکرر عراق از گازهای خردل، اعصاب و سیانور، هزاران نفر از مردم مظلوم حلبچه کشته و زخمی شدند و زنان، مردان و کودکان این منطقه به ایران و ترکیه آواره شدند.
هنگامی که کمکهای مردمی را جمع آوری میکردیم، به قلک پلاستیکی کوچکی بر خوردم. با تعجّب آن را تکان دادم. میاندیشیدم که چقدر پول در آن جا میگیرد؟ 100 تومان، 200 تومان؟ یا...
قلک را شکافتم، در لابهلای سکهها برگهای را یافتم. در آن، چنین نوشته بود:
« بسم الله الرحمن الرحیم.
من کودکی هشت ساله هستم. پدر و مادرم به من قول دادهاند در ازای هر نمره 20، بیست تومان به من جایزه بدهند من هم تصمیم گرفتم بهتر درس بخوانم تا نمره 20 بگیرم و تمام جایزههایم را به شما رزمندگان هدیه کنم.»
با خواندن نامه، اشک در چشمانم حلقه زد. به خاطر روح بزرگ که در کالبد کوچک این کودک هشت ساله یافتم، از خودم خجالت کشیدم.
منبع: ماهنامه گلبرگ
زیباترین فصل این فرهنگ، خالقان این حماهس عظیماند که با صلابت اراده و نور ایمان، رهنورد راه مقدّسی شدند که پاداش آن، جاودانگی و بقا بود.
نماد استقامت
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تنها جنگ دو کشور نبود، بلکه جنگ ابرقدرتهای دنیا با ایران بود و اگر همان از این جنگ به عنوان حماسه بزرگ و دفاع مقدس یاد میشود، از آن جهت است که فرزندان رشید ایران اسلامی با بضاعتی ناچیز به مصاف کسانی رفتند که ماشینهای جنگی برخوردار بودند. از این رو هفته دفاع مقدس نماد استقامت و سمبل پیروزی از پیچیدهترین عرصه رقابتهای جهانی به شمار میرود.تسلیم ناپذیری
ایران هرگز به منظور فزونخواهی و قدرتطلبی وارد عرصه جنگ نشد، بلکه روحیه حمیت و غیرت فرزندان این آب خاک بود که به تأسی از مولا و سالارشان حضرت حسین بن علی(ع) در تحقق شعار «هیات منّا الذله» کوشیدند تا هرگز تسلیم ننگ و ذلّت و زبونی نشوند و از کیان و حیثیت اعتقادی خود دفاع کنند.دستاوردهای دفاع مقدس
دفاع مقدس دستاوردهای بزرگ و فراوانی به دنبال داشت. یکی از مهمترین آنها، دستاوردهای سیاسی است. بسیج همگانی مردم دلاور ایران بیش از هر چیز نشان از وحدت ملی و التزام جمعیِ ایرانیان به حفظ منابع و مرزها و سرمایههای ملی بود و به دنبال مدارانی چشم طمع به گنجینههای کشور داشتند فهمانید که نمیتوانند با زر و زور و تزویر ملتی را به استشمار خود در آورند.حماسه سرنوشتساز
سرنوشت هر ملتی به دست خود اوست. این سرنوشت ـ هر چه باشد ـ بر آینده آن ملت تأثیر خواهد گذاشت. یکی از مقاطع سرنوشتسازی که ملت رشید ایران هوشمندانه در آن حضور یافت و سهم مهمّی در رسالت تاریخی خود ایفا نمود، دوران «دفاع مقدس» بود. بی تردید این اراده خللناپذیر به عنوان یکی از افتخارات ماندگار تاریخ حماسه آفرینهای ملّت ایران به ثبت خواهد رسید.آزمون الهی
انسجام نیروهای بسیجی و بی توقّعی و انگیزه الهی فرزندان این مرز و بوم نشان از رشد بینش سیاسی، درایت و آگاهی و نیز شعور الهی آنان بود که علیرغم هم سختیها و فشارهای ناجوانمردانه و نابرابر دشمنان دین خدا، ایستادگی و مقاومت را پیش خویش ساختند تا از این آزمون بزرگ الهی نیز سربلند بیرون آیند.فرهنگ سازی دفاع مقدس
یکی از ثمرات بزرگ دفاع مقدس، فرهنگ سازی است. در دفاع مقدس جوانان و رزمندگان اسلام با از خودگذشتیها و ایثارگریهای خود، آیین و مرامی را بنیان نهادند که ایثار و شهادت به عنوان فرهنگی ارزشی و ارزشی فرهنگی همه جریانها و مسائل دیگر را تحت الشعاع قرار داده.دفاع مقدس زمینه ساز فرهنگ مقدسّی شد که طریق اتّصال به ملکوت را هموار کرد.
تبلور دوباره اسلام
دفاع مقدس، اسلام را احیا کرد؛ اسلامی که در گذر زمان هماره مورد بیمهرهای ظلمتپیشگان واقع شده بود و به جای حق و حقیقت، کفر و ضلال حکمرانی میکرد؛ یکباره از مظلومیّت رهایی یافت و با حرکتی انقلابی، اسلام انقلابی و اصیل تبلوّر دوباره یافت.ثمره جهانی
حماسه دفاع مقدس، با سختیها و نثار خونهای پاک جوانانش به ثمر نشست و از حرکت باز نایستاد. از مهمترین دستاوردهای بین المللی این حماسه، شناساندن انقلاب اسلامی است؛ انقلابی نوپا که به یکبار ره صد ساله پیمود و با ایستادگی در برابر قدرتهای بزرگ، خود را به عنوان نظامی مردمی و قدرتمند، شناساند و دفاع جانانه رزمندگان اسلام در مقابل امپریالیسم بر جدیّت و قطعیت آن، افزود.درس عبرت
اگر چه انهدام سرمایههای ملی، آواره شدن صدها انسان بی گناه و به شهادت رسیدن رشیدترین جوانان ایران اسلامی، از نتایج تلخ جنگِ نابرابر ایران و عراق بود، امّا افشای چهره کریه دشمنان اسلام را در پی داشت. آنان با حرکات خباثتبار خود، نشان دادند که «حمایت از حقوق بشر» تنها ادعا و شعاری بیش نیست که با مستمسک قرار دادن آن، به دنبال قدرتطلبی و فزون خواهی خود میباشند.آزمون پر تجریت
دفاع مقدس، آزمونی بزرگ بود؛ آزمونی همراه با صدها تجربت و هزاران کشف و شهود که هرگز نمیتوانست در فضای روزمره زندگی به دست آید.رزمندگان اسلام با توکل به خدا و توسل به اهل بیت، در کارزاری وارد شدند که جز لطف و هدایت الهی نمیتوانست آنان را به پیروزی نزدیک کند و زمینه ساز این هدایت، تحوّل باطنی بود که آنها را به «انسانیت» و «خویشتن خویش» رهنمون ساخت.
فریاد بیدادگری
وجدانهای بیدار جامعه، زندگی را از بیمارزدگی و آفتهای مهلک نجات میدهند. بیهویتی و بیاهمیتی به آنچه در متن جامعه میگذرد؛ بستر را برای ورود هر نوع آلودگی فراهم میآورد و جامعهای که به بیهویّتی دچار شود؛ از مقام انسانیت خارج میشود و به جایگاه حیوانیت تنزل میکند.حماسه دفاع مقدس، فریاد بیدادگری بود که وجدانهای آگاه و بیدار را راسختر و دلهای غبار گرفته و زنگار زده را متنبّه و جانهای پژمرده را بیدار کرد تا به حراست از کیانشان برخیزند.
احیای خودباوری
هر ملتی که به خودباوری نرسد، به شکوفایی نخواهد رسید و هر جامعهای که به فکر شکوفایی نباشد؛ لاجرم به دریوزگی و وابستگی تن خواهد داد.وابستگی آغاز اسارت انسانها و فرجام حیاتِ ملتی است که از پس از آن میتواند بزرگی کند.
دفاع مقدس احیا کننده خودباوری مردمی بودو که سالیان دراز این تحفه الهی را رژیم ستمشاهی از آنها ستاینده بود و آنان بار دیگر با اعتماد به نفس، تار و پود اسارت وابستگی را گسستند تا برای عزّت و عظمت دینشان، جامعهای خود شکوفا داشته باشند.
نقش آفرینی در توسعه سیاسی
یکی از نتایج مهم دفاع مقدس، نقش آن در توسعه سیاسی بود؛ چه آنکه بنا به گفته کار آ گاهان سیاسی، ضرورت اجتنابناپذیر هر توسعهای، عبور را از بحرانها است و جنگ، با شرایط دشوارش، یکی از بحرانهایی بود که نظام ما با عبور از آن، زمینه توسعه همهگیر اجتماعی ـ سیاسی و فرهنگی را فراهم آورد.جلوههای دفاع در فرهنگ
تأثیر جلوههای دفاع مقدس در فرهنگ ایران اسلامی نمودی آشکار دارد؛ به طوری که میتوان آن را، «ادبیات دفاع مقدس» نام نهاد. به تصویر کشاندن حماسه آفرینیها و ایثارگریهای مردان غیور ایران اسلامی، در قالبهای گوناگون ادبی، از داستان و شعر گرفته تا رمان و فیلمنامه، جملگی سبب ایجاد سبکی نو در تاریخ ادبی و نیز باعث تحوّل و تکامل در فرهنگ حماسی این مرز و بوم گردید.دشمن در خانه
دوم مهرماه 1359 شمسی صدای مخوفی مردم اهواز را به وحشت انداخت. زمین میلرزید، گویی از هر طرف هیولای آهنین، ما را دنبال میکرد. پس از لحظهای انفجار و سقفی از آتش، صحنهای دلخراش از فریاد زنان و مردان و گریه کودکان پدیدار شد. چهارده روز پس از حمله عراق به اهواز، در شانزدهم مهر، شهر دزفول مورد حمله میگهای عراقی قرار گرفت و بسیاری از مردم بیدفاع کشته و زخمی شدند. علاوه بر این؛ بسیاری از شهرهای ایران، از جمله قصر شیرین، ارومیه، باختران، خرم آباد، مهران، اندیمشک، بهبهان، خرمشهر، سنندج، تهران و قم مورد حملات هواپیماهای عراقی قرار گرفت.گلهای باغ رسالت
«خداوندا! تو خود میدانی که استکبار و امریکای جهانخوار گلهای باغ رسالت تو را پرپر نمودند.»سلاحهای شیمیایی، جزء سلاحهای کشتار جمعی است. رژیم عراق در مناطق جنگی بارها از آنها علیه سربازان ایرانی استفاده کرد. در این میان، هولناکترین مورد استفاده از این سلاح، در منطقه کردنشین «حلبچه» بود. عمق این فاجعه به حدی بود که بسیاری از محافل رسمی و غیر رسمی بیگانه، رژیم بعث عراق را محکوم کردند. با استفاده مکرر عراق از گازهای خردل، اعصاب و سیانور، هزاران نفر از مردم مظلوم حلبچه کشته و زخمی شدند و زنان، مردان و کودکان این منطقه به ایران و ترکیه آواره شدند.
نالههای گمشده
با گذشت یازده سال از پایان جنگ تحمیلی، هنوز آثار گازهای شیمیایی را در تن رنجور جانبازان سرفراز مشاهده میکنیم؛ قهرمانانی که صبح روشن پیروزی را برای مردم خوب ایران به ارمغان آوردند.روح بزرگ
«حتی آن بچههای کوچلو قلکهایشان را میآورند و میدهند.»هنگامی که کمکهای مردمی را جمع آوری میکردیم، به قلک پلاستیکی کوچکی بر خوردم. با تعجّب آن را تکان دادم. میاندیشیدم که چقدر پول در آن جا میگیرد؟ 100 تومان، 200 تومان؟ یا...
قلک را شکافتم، در لابهلای سکهها برگهای را یافتم. در آن، چنین نوشته بود:
« بسم الله الرحمن الرحیم.
من کودکی هشت ساله هستم. پدر و مادرم به من قول دادهاند در ازای هر نمره 20، بیست تومان به من جایزه بدهند من هم تصمیم گرفتم بهتر درس بخوانم تا نمره 20 بگیرم و تمام جایزههایم را به شما رزمندگان هدیه کنم.»
با خواندن نامه، اشک در چشمانم حلقه زد. به خاطر روح بزرگ که در کالبد کوچک این کودک هشت ساله یافتم، از خودم خجالت کشیدم.
انتظار شهادت
انقلاب اسلامی ایران، نعمتی الهی است که به بهای ایثار و پایمردیِ شیرزنان و دلیرمردانِ بسیاری به دست آمد و حفظ شد. پزشکی که پس از شش بار اعزام به جبهه و خدمت در درمانگاه، برای هفتمین بار به سوی جبهه نبرد شتافت، اما این بار به عنوان جوشکار؛ زیرا میخواست با کارهای سخت و طاقتفرسای رزمندگان آشنا شود. پیرمرد هفتاد سالهای که با هدیه دادن چهار فرزندش خود نیز به جبهه میرود و طلبهای بیسیمچی که در زیر آتش شدید دشمن، خود را روی دستگاه بیسیم میاندازد؛ چون معتقد است اگر او ترکش بخورد، یک نفر دیگر بیسیمچی خواهد شد، اما اگر بیسیم از کار بیفتد، همه بچهها شهید میشوند.منبع: ماهنامه گلبرگ