صحنه گردانان اصلي انتخابات در آمريکا

اشاره: درتاریخ مدرن آمریکا، هر انتخابات ماجرایی است از توطئه ها، دوز و کلک ها، مبارزات قدرت و ضربه های بیش و کم ناجوانمردانه که کارگردانی و صحنه گذاری شان با سیاستمداران «کله گنده» است و اجرایش نیز با عروسک های خیمه شب بازی که با دقت تمام انتخاب شده و از سوی تیمی از جنایتکاران جنگی فاسد، «مشاوران» اطلاعاتی و امنیتی و گروه های «تعمق» فعال حمایت و هدایت می شوند.
پنجشنبه، 11 مهر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صحنه گردانان اصلي انتخابات در آمريکا
صحنه گردانان اصلي انتخابات در آمريکا
صحنه گردانان اصلي انتخابات در آمريکا

نويسنده:لاري چين
ترجمه و تنظيم: مژگان نژند

اشاره:

درتاریخ مدرن آمریکا، هر انتخابات ماجرایی است از توطئه ها، دوز و کلک ها، مبارزات قدرت و ضربه های بیش و کم ناجوانمردانه که کارگردانی و صحنه گذاری شان با سیاستمداران «کله گنده» است و اجرایش نیز با عروسک های خیمه شب بازی که با دقت تمام انتخاب شده و از سوی تیمی از جنایتکاران جنگی فاسد، «مشاوران» اطلاعاتی و امنیتی و گروه های «تعمق» فعال حمایت و هدایت می شوند. و ماجرای انتخابات سال 2008 نیز از این قاعده مستثنی نیست. «لاری چین» روزنامه نگار آمریکایی که مقاله ذیل از اوست، دراین راستا می گوید: اکنون انتخابات جنون آمیز دیگری در راه است و وقت آن رسیده که بار دیگر جنون انتخاب و امیدهای واهی و بی اساس توده ها را از بین ببریم تا بدانند که برای کشورشان هیچ «ناجی» ای در کار نیست، بحران جهان پایانی ندارد و مطلقا هیچ «تغییری» نیز انتظارشان را نمی کشد.
درحالی که مردم آمریکا باردیگر به نمایش مضحک انتخابات کشانده شده و پا به سرگردانی دیگری گذارده اند، «جشنواره» مسخره ای تصمیم می گیرد که کدام «شخصیت» ریاست جمهوری، «مهربان تر و دوست داشتنی تر» است، کدام عروسک خیمه شب بازی ازپیش انتخاب شده ای بهترین نطق را تحویل می دهد و... کمتر توجهی به هیوهایی که پشت هر کاندیدا پنهان اند، نیروهایی که نخ ها را بالا می کشند و عروسک ها را به حرکت درمی آورند و آنها که حقیقتا دستور کار ژئوپلتیک را تعیین می کنند، معطوف می گردد.
«واشنگتن پست» فهرستی کامل از «اربابان» هریک از عروسک های خیمه شب بازی ارائه داده که مطالعه آن بسیار آموزنده است و «فهرست» مشاوران امنیت ملی و سیاست خارجی که کاندیداهای دوحزب را به ریاست جمهوری رهنمون می گردند» نام دارد. این فهرست حاوی «کلید» موضوع و محور مرکزی است، که «جنگ» است.
همانطور که اسامی نشان می دهند، هر کاندیدای مهم (عروسک خیمه شب بازی انتخاب شده که از بخت بالایی برای پیروزی برخوردار است) دستور کاری است که نومحافظه کاران قدیمی و کنونی، کارمندان «امنیتی و سیاستمداران «بودار» نئولیبرال، اعضای «گروه بیلدربرگ»ها (Bilderberg)، «کمیسیون سه جانبه»، «شورای روابط خارجی» و دستگاه هایی مانند «بنیاد هریتیج» (Heritage Foundation)، «مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی»، «موسسه بروکینگز» (Brookings Institution)، «آیپک» (AIPAC)، «مؤسسه هوور» (Hoover Institution)، «مؤسسه امریکن اینترپرایز» (American Enterprise Institute) و دیگر مؤسسات و سازمان ها تعیین کرده اند. بدین ترتیب و همان گونه که در ذیل مشاهده می کنیم، برخی از خوفناکترین افراد که به کابوس می مانند و امروز کره زمین را «در می نوردند»، پشت کاندیداها پنهان اند. این افراد عبارتند از:

جان مک کین

هنری کیسینجر - ریچارد آرمیتاژ، معاون سابق وزیر خارجه، مأمور مخفی و متحد قدیمی بوش- رابرت «بود» مک فارلین، مشاور امنیت ملی ریگان، بوش - ویلیام کریستول، رئیس نشریه «ویکلی استاندارد» (نو محافظه کار) - الکساندر هیگ، وزیر خارجه ریگان، بوش- جرج شولتز، وزیر خارجه ریگان، بوش، «مؤسسه هوور»، «بچتل»- برنت اسکوکرافت، «فورد»، مشاور امنیت ملی جرج اچ دبلیو بوش- جیمز وولسی، مدیر سابق «سیا» لورنس ایگلبرگر، وزیر خارجه جرج اچ دبلیو بوش- ویلیام بال، وزیر نیروی تفنگداران دریایی ریگان- کالین پاول

باراک اوباما

زبیگنیو برژینسکی- آنتونی لیک، مشاور امنیت ملی دولت کلینتون- ساراسیوال، معاون وزارت دفاع دولت کلینتون، یک «تزار» ضدشورش- ریچارد کلارک، «تزار» ضد تروریسم در دولت های کلینتون و بوش- سوزان رایس، کارشناس آفریقا در دولت کلینتون، عضو شورای امنیت ملی، «مؤسسه بروکینگز»- بروس ریدل، مأمور سابق «سیا»، شورای امنیت ملی در امور خاورمیانه و آسیا، «بروکینگز».

هیلاری کلینتون

بیل کلینتون- مادلین آلبرایت، وزیر خارجه دولت کلینتون- سندی برگر، مشاور امنیت ملی بیل کلینتون - ریچارد هولبروک، سفیر آمریکا در سازمان ملل در دولت کلینتون- ژنرال وسلی کلارک، فرمانده نیروهای آمریکایی در کوزوو در دوران کلینتون- لسلی گلب، شورای روابط خارجی، وزیر سابق امور خارجه و کارمند وزارت دفاع- مارتین ایندیک، سفیر آمریکا در اسرائیل در دوران کلینتون، «بروکینگز» - استروب تالبوت، معاون وزیر خارجه دولت کلینتون، بنیانگذار گروه نفتی «2+6» خلیج فارس، «بروکینگز»- جفری اسمیت، دادستان سابق «سیا».

رودی جولیانی

کیم هولمز، معاون سابق وزیر خارجه جرج دبلیو بوش، «بنیاد هریتیج» - لوئیس فریح، مدیر سابق «اف بی آی» - استیفن یتز، معاون سابق دیک چنی- نورمن پودهارتز، «مؤسسه هودسون» (نومحافظه کار)- کنت وینستاین، «مؤسسه هودسون» - بسیاری افراد دیگر وابسته به نهادهای نومحافظه کار «مؤسسه هوور» و «بنیاد هریتیج».

مایک هاکیبی

«هاکیبی» در مورد تیم خود بسیار محتاطانه و مخفیانه عمل کرده است. در بین اسامی فاش شده می توان به اشخاص ذیل اشاره کرد: اد رولینز، مأمور جمهوریخواه- فرانک گافنی، نو محافظه کار- جان بولتون، سفیر آمریکا در سازمان ملل در دولت جرج دبلیو بوش

جان ادواردز

«ادواردز» به این موضوع می بالد که تیم بزرگی از افسران حرفه ای، نظامیان و اطلاعاتی ها به راه انداخته که غالب آنها «هسته فعالان» را تشکیل می دهند. از جمله: باری بلچمن، معاون آژانس «کنترل تسلیحات و خلع سلاح آمریکا» در دوران جیمی کارتر، بنیانگذار و رئیس «مرکز هنری ال استیمسون» -ایروینگ بلیکستین، دستیار سابق معاون عملیات دریایی، «رند کورپوریشن».

میت رومنی

کافر بلک، حسابدار سابق «سیا» و جرج دبلیو بوش، افسر ضدتروریسم، معاون «بلک واتر»، مأمور سابق «سیا» و جرج دبلیو بوش -آلبرتو کاردناس، لابی گر و رئیس سابق حزب جمهوریخواه «فلوریدا» -راجر نوریگا، معاون امور نیم کره غربی در دولت جرج دبلیو بوش- پیت هوکسترا، نماینده جمهوریخواه «میشیگان»، کارمند بلندپایه، کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان.

انتخاب عروسک خیمه شب بازی اربابان

همان گونه که «دانیل استولین» در «داستان واقعی گروه بیلدربرگ» بدان اشاره کرده است، اربابان «دولت جهانی متحد شده» که اعضایش کل انتخابات را از پشت پرده هدایت می کنند، به دنبال اهداف عمده ذیل اند: هویت بین المللی، یا «انترناسیونالیسم» -کنترل تمرکزیافته مردم جهان- جامعه فراصنعتی با «رشد صفر»- یک کشور جهانی پیوسته بی ثبات -کنترل تمرکز یافته کلیه سیاست های خارجی و داخلی -به دست گرفتن قدرت سازمان ملل و ناتو- تجارتی تحت سلطه بلوک انگلیس- آمریکا.
اگر چه برای مشخص ساختن انتخاب نهایی گروه های عمده ای که هدایت این شکل بخشی جهانی را برعهده دارند (بیلدربرگ، کمیسیون سه جانبه، شورای روابط خارجی، و غیره) هنوز بسیار زود است، اما فهرست فوق اینگونه می نمایاند که عروسک های خیمه شب بازی پذیرفته شده برای کاخ سفید در «جوخه صدر» قرار دارند.
و در حالی که نمایندگان واقعی «تغییرات»، مانند «دنیس کاسینیچ»، «سینتیا مک کینی» و «ران پل»، هیچ گونه شانسی برای پیروزی ندارند (آرای آنها به هر صورت به طور منظم حذف می شود)، تنها عروسک های خیمه شب بازی باقی مانده، و تیم های مربوطه، بانیان و هواداران جنگ کنونی و صاحبان صنایع هستند که عروسکی را از بین عروسک ها برگزیده، به بهای پایمال کردن سایرین زیر چتر حمایت خود می گیرند و پرورش می دهند.
قدر مسلم آن که، از بین کاندیداها به ویژه «جان مک کین» جمهوریخواه، به بدترین عناصر عمیقا وابسته است، که «هنری کیسینجر» برجسته ترین آنهاست. و این که می دانیم «زبیگنیو برژینسکی» حامی «باراک اوباما» دموکرات است، خود بسیار گویاست.
در سال های دهه 1980، شرکت «مک کین» در رسوایی صندوق های پس انداز و وام به عنوان عضو «کیتینگ فایر» (Keating Fire) بدنام، واقعیتی تاریخی است. دیدگاه های خشن «مک کین» در مورد جنگ و کشتار نیز ماجرایی ثبت شده است که در سرمقاله ای به قلم وی مورخ 2001 پیرامون «جنگ، جهنم است. در موردش حالا توافق کنیم»، تجلی می یابد. بهترین چیزی که به «مک کین» شکل می بخشد و او را متصور می سازد واژه هایی است که خود به کار برده و بوی خون می دهند.
همگان به خوبی می دانند که هر دو «کلینتون» از دیرباز عضو «بیلدربرگ »ها هستند. و همان گونه که «دانیل استولین» بدان اشاره دارد، «جان ادواردز» -که حالا ادای «پوپولیست»ها را در می آورد- با دقت تمام از سوی «هنری کیسینجر» (که اکنون در حمایت از «جان مک کین» عمل می کند) انتخاب شده بود تا در سال 2004 کاندیدای معاونت «جان کری» باشد. امروز، چهار سال بعد، بدون شک روابط وی مستحکم نیز شده است.

«جنگ ضدتروریسم» تهاجمی تری در راه است

کاملا واضح است که با «کاندیداهای» انتخاب شده هیچ پایانی برای جنگ و ادامه زوال و انحطاط امپراتوری آمریکایی وجود ندارد. «جنگ ضدتروریسم» نه تنها ادامه می یابد، بلکه احتمالا شدت نیز خواهد گرفت و تحت «مدیریت جدید» گسترش نیز خواهد یافت. تنها سؤال این است که آیا این گرایش تحت لوای نئولیبرال، یک نظم نوین جهانی چند ملیتی «گوناگون تر»، «توافقی دوجانبه»
در «واشنگتن» که بیشتر رنگ اقتصادی داشته باشد تا سیاسی و... قرارخواهد گرفت یا این که کماکان به خشونت علنی و جنایت «بوش- چنی» ادامه خواهد داد؟!
رویدادهای خشونت باری چون قتل «بوتو» در پاکستان و دیگر رخدادها از قبیل «11سپتامبر» با گزینه دوم مطابقت دارد... اما از نوع «مک کین» و «جولیانی»! کاندیداها جمهوریخواه به گونه ای یکسان پیوسته همانند «پژواک» دستور کار جنگ نو محافظه کارانه «بوش- چنی» و دروغ های «تروریسم» و 11سپتامبر، عمل می کنند. «هاکیبی»، اسب سیاه و سرکش عجیب و غریب حزب جمهوریخواه، بارها علیه برخی سیاست های «بوش- چنی» انتقاد کرده است، اما نه علیه «جنگ ضدتروریسم» به طور کلی.
کاندیداهای دموکرات جملگی خود را قهرمانان «ضدتروریست ها» یا به عبارت دیگر، ضد تروریست های «واقعی»- یعنی همان که «بوش»، نیست- قلمداد کرده اند. دیدگاه های مرگبار «اوباما» پیرامون جنگ- که با دیدگاه های «بوش- چنی» مشابهت دارد- کاملا مستند است. «اوباما» علاوه بر جنگ علیه ایران اعلام کرده است که در صورتی که دولت اسلام آباد «اطلاعاتی دال بر پنهان شدن اسامه بن لادن» در این کشور در اختیار داشته و علیه القاعده وارد عمل نشود»، به پاکستان نیز حمله خواهد کرد.
در سال 2004، «ادواردز» که در جریان مناظره اش با «دیک چنی» بر سر معاونت ریاست جمهوری مدام «جیغ و ویغ» می کرد که «تروریست ها را خواهد کشت»، اخیرا بار دیگر اعلام کرده است: «چنانچه، به عنوان رئیس جمهور، می دانستم که اسامه بن لادن کجاست، به سراغش می رفتم!»
«کلینتون» در ارائه جزئیات دیدگاه عجیب و غریبش پیرامون جنگ باز هم از او فراتر رفته است: «بالاخره روزی، احتمالا هنگامی که موشک ها پرتاب شوند، دولت پاکستان خواهد فهمید که در مسیرشان قراردارد.» در واقع، به این نتیجه می رسیم که «جنگ، جهنم است. در موردش حالا توافق کنیم» مک کین رأی اکثریت قاطع و مطلق است... و رویداد 11سپتامبر الگویی برای دروغ قرارگرفته است.

شمارش آرا و دیگر توهمات

همان گونه که قبلا نیز بدان اشاره کردیم، هر جنبه رأی گیری در آمریکا با دستکاری های پشت پرده همراه بوده است و این روند همچنان ادامه دارد. معهذا، این واقعیتی است که با پیشرفت فناوری، شرکت های «دایبولد» (Diebold)، «ای اس اس» (ESS)، «سکویا» (Sequoia) و «اس ای آی سی» (SAIC)- که اساساً به دستگاه سیاسی جمهوریخواه وابسته اند- رأی گیری آمریکایی را در کنترل کامل خود گرفته اند و نسل های جدید ماشین هایشان نیز در سال2008 مورد استفاده قرارخواهد گرفت. امواج کوبنده ای که سال های متمادی با هدف نابودی جنایتکارانه دموکراسی جریان داشته و خارج از دسترس موج پرشهامت اعتراض ها و فعالیت نهادهایی مانند «بلک باکس ووتینگ» (Black Box Voting) و سایرین هستند، کماکان بر اوضاع تسلط دارند و سکان کنترل را در دست می فشارند.

جنایت، فاتح انتخابات 2008

همان گونه که «مایک روپرت» در «کراسینگ دروبیکن» (Crossing the Rubicon) بدان اشاره کرده است: «آنچه از جنایت و جنگ بهره می برد، آنچه ویرانگر زندگی انسان ها، کار، خوشبختی، سلامت در همسایگی (چه در آمریکا، افغانستان، آفریقا و یا عراق) است، و در واقع کلید اقتصاد جهانی و عامل تعیین کننده موفقیت در رقابت بیرحمانه به شمار می رود، قطب نمایی برای تمدن انسانی است. نمی توانیم انتظار داشته باشیم که با عمل کردن به دستور تهیه خوراکی از جانورانی که کنار جاده له شده اند، دسری شکلاتی به دست آوریم! جنایتکاران به قوانین احترام نمی گذارند. جنایتکاران به دموکراسی اعتقادی ندارند.» جنایتکاران اجازه «انتخاب» نمی دهند. آنها به نتیجه انتخابات 2008 اجازه عمل نخواهند داد... و شخص دیگری تحمیل خواهد شد...¤ در تاریخ مدرن آمریکا، هر انتخابات ماجرایی است از توطئه ها، دوز و کلک ها، مبارزات قدرت و ضربه های بیش و کم ناجوانمردانه که کارگردانی و صحنه گذاری شان با سیاستمداران «کله گنده» است.
منبع:کیهان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط