جمعیت و توسعه

کمیت و کیفیت نیروی کار هر دو از متغیرهای اصلی و تعیین کننده در تولید اقتصادی و شکل‌گیری توسعه محسوب می‌شوند. این دو متغیر خود تحت تأثیر ساختار جمعیت یک کشور است. بحث جمعیت با قلمرو ماهیتی که دارد بسیار
جمعه، 28 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جمعیت و توسعه
 جمعیت و توسعه

 

نویسنده: محمد ستاری‌فر




 

کمیت و کیفیت نیروی کار هر دو از متغیرهای اصلی و تعیین کننده در تولید اقتصادی و شکل‌گیری توسعه محسوب می‌شوند. این دو متغیر خود تحت تأثیر ساختار جمعیت یک کشور است. بحث جمعیت با قلمرو ماهیتی که دارد بسیار گسترده و در عین حال حائز اهمیت فراوان است. و نیازمند مطالعه همه جانبه پیرامون جمعیت و توسعه است.
کمیت نیروی کار یک جامعه، مربوط می‌شود به چگونگی ساختار جمعیتی آن کشور، و چگونگی ساختار جمعیت یک جامعه نیز از اهمیت بالایی برخوردار بوده و ابعادی وسیعتر از تأمین غذا و اشتغال دارد، که گستردگی آن به گستردگی مسائل توسعه برمی‌گردد. این مسائل یعنی چگونگی جمعیت، رشد آن، ترکیب جنسی و سنی، پراکندگی آن، بهداشت، تغذیه، آموزش ... شکل دهنده‌ی سرمایه انسانی یک کشور شمرده می‌شوند. اثر رشد جمعیت زیاد نه تنها بر روی بهبود تغذیه و تأمین غذا، اثر منفی می‌گذارد بلکه محدودیت‌های جدی برای پس‌انداز، توسعه، موازنه پرداخت‌ها، منابع انسانی و ... ایجاد می‌کند. رشد جمعیت زیاد، همچنین بر کاهش سرانه پس‌انداز و سرمایه فیزیکی به ازای هر کارگر اثر می‌گذارد.
مهمترین اثر رشد زیاد جمعیت را که امروزه یکی از مسائل عمده و غامض جوامع توسعه نیافته باید بر روی سرمایه انسانی جستجو کرد، زیرا هر چقدر جمعیت بیشتر باشد تأثیرات بازدارنده‌ای بر کمیت و کیفیت آموزش، کیفیت نیروی کار، دستمزدها، تأمین بهداشت، وضعیت تغذیه خواهد داشت. ساختار جمعیتی ناهمگون باعث می‌شود که به جای اینکه منابع به طرف تشکیل سرمایه رفته و توسعه را تسریع کند، برای امور مصرفی جمعیت صرف شود. رشد زیاد جمعیت باعث می‌شود که، سرمایه سرانه منابع کاهش یابد، که این، در فرآیند خود موجبات افت کیفیت‌های جمعیت را فراهم خواهد ساخت. مشکل اصلی توسعه کشورهای توسعه نیافته به کمبود آموزش، مهارت مربوط می‌شود که رشد جمعیت زیاد باعث کاهش سرمایه‌گذاری در ابعاد کیفی جمعیت مانند آموزش، مهارت می‌شود.
در بسیاری از کشورهای توسعه نیافته، جمعیت بسیاری در بخش کشاورزی مشغول بوده و رشد جمعیت زیاد، دائماً عدم تعادل بین جمعیت زیاد و منابع کشاورزی آب، زمین را حادتر می‌کند که این خود عدم تعادل‌های دیگر را وخیم‌تر و حادتر ساخته و باعث مسائلی از قبیل مهاجرت‌های بی‌رویه و ضایعات زیست محیطی می‌شود.
همچنین، رشد جمعیت زیاد، باعث مشکل شدن انجام تعدیل‌های لازم که باید بطور مستمر در اقتصاد، اجتماع و فرهنگ صورت گیرد تا توسعه تحقق پذیرد، خواهد شد. از جمله این مشکلات رشد بی‌رویه شهرهاست که، این رشد، تطابقی با ساختار و توان‌های اقتصادی و اجتماعی جوامع توسعه‌نیافته ندارد و این مشکل خود به مسائل قبلی این جوامع عمق بیشتر بخشیده و باعث مسائل جدیدی برای آنان می‌شود.
در مقایسه با اروپا و ژاپن درآمد سرانه کشورهای توسعه نیافته کنونی بسیار کمتر از آنان در قرن 19 و سرمایه‌های فیزیکی و انسانی آنان نیز بسیار کمتر از اروپا و ژاپن در قرن 19 می‌باشد. ساختارهای اجتماعی و فرهنگی آنان در ابعاد مختلف از جمله توانایی‌ها، قابلیت‌ها، توان علمی و فنی، تعادل‌های بخشی و بین بخشی نیز، به خوبی آنان نیست، جمعیت بسیاری در جوامع توسعه نیافته در بخش روستایی و کشاورزی است، در حالی که در آن دو کشور تعداد بیشتر جمعیت در بخش شهری زندگی می‌کند.

اروپا و ژاپن در قرن 19 از سطح بالای آموزش، سرمایه بیشتر، ساختارهای مناسبتر در حمل و نقل، ارتباطات، نهادهای سیاسی و اجتماعی پایدار و باثبات برخوردار بودند، این امکانات می‌توانستند جوابگوی رشد جمعیت بالای این جوامع (یک درصد) باشند در حالی که این شرایط در کشورهای توسعه نیافته وجود نداشته و نمی‌تواند جوابگوی رشد 3 درصدی آنان باشد (1)
رشد زیاد جمعیت، همچنین در کشورهایی که از منابع طبیعی قابل توجهی برخوردارند، مسایل و مشکلاتی ایجاد می‌کند. زیرا رشد زیاد جمعیت بر تولید سرمایه انسانی و مهارت آنان که باید اداره کننده توسعه و استخراج کننده منابع بالقوه، آنان باشند، اثر می‌گذارد. برای توسعه، استفاده و بهره‌وری از این منابع بالقوه نیاز به خدمات زیربنایی، عمومی و آموزش، می‌باشد ولی جمعیت زیاد و رشد سریع آن، اجازه این سرمایه‌گذاری را نمی‌دهد. رشد زیاد جمعیت باعث می‌شود که توزیع درآمد بهبود نیابد و بر سرمایه‌گذاری انسانی لازم، صورت نگیرد و به دلیل فقدان امکانات سرمایه‌گذاری کافی برای کسب مهارت‌ها و آموزش‌های عمومی، مردم فقیر نتواند از فرصت‌های برابر استفاده کنند که این خود فاصله طبقاتی را حادتر می‌سازد.

در جوامع توسعه نیافته، سطح نازل آموزش، سطح پایین درآمد، بهداشت نامناسب، فقدان برنامه‌های اجتماعی، رشد بالای جمعیت و ... باعث می‌شود که فقر شدیدتر شده و تشدید فقر، موجبات بدتر شدن کیفیت زندگی آنان را فراهم سازد و یک دور تسلسل عقب‌افتادگی پدید آید. چه باید کرد؟ گویا تنها راه این است که نرخ باروری پایین نگه داشته شود. در خانواده‌های فقیر به دلیل فقر و کمبود درآمد، هزینه‌هایی که برای هر بچه صرف می‌شود، پایین است، با کاهش باروری این هزینه برای هر نفر افزایش یافته و هر بچه می‌تواند کیفیت بالاتری را کسب کند. چون فرصت مدرسه رفتن کم است، با کاهش رشد جمعیت و باروری، شانس مدرسه رفتن بیشتر می‌شود و آموزش می‌تواند راه موفقیت را برای بچه‌ها فراهم سازد.
در بسیاری از جوامع توسعه نیافته، والدین به منظور کسب درآمد و تأمین در آینده، فرزندان بیشتری تولید می‌کنند، از این رو اولین قدم برای از بین بردن این باور، همانا کاهش فقر و از بین بردن نااطمینانی آنان نسبت به آینده است. تأمین اجتماعی، افزایش آموزش، مراقبت‌های بهداشتی، بهبود تفکر زنان و آموزش آنان و بیمه بازنشستگی، از متغیرهای کلیدی برای کاهش باروری است.
استراتژی سرمایه انسانی (2)، یکی از استراتژی‌های توسعه است، اگرچه در آغاز چنین تصور می‌شد که توسعه از طریق تحقق و تجمع سرمایه فیزیکی و مادی، قابل حصول است. ولیکن در سالهای اخیر این تصوّر جای خود را تغییر داده و پندارها چنین شکل گرفته است که، سرمایه منابع انسانی تعیین کننده‌تر است. به طوری که امروزه همگان بر این اعتقادند که کیفیت مردم، باید مرکز ثقل اهداف توسعه باشد و چنانچه توانایی‌ها و مهارت‌های مردم افزایش یابد و انگیزه‌ها، ارزش‌ها و تلقی‌های مردم بهبود پیدا کند در آن صورت تلاش مردم، توسعه را تحقق می‌بخشد. و تحقق توسعه درون‌زا در یک کشور، از این طریق ممکن است (3).
تبیین مسائل سرمایه انسانی و آثار آن با توجه به ابعاد وسیع و گسترده، فقط متوجه اقتصاددانان نبوده و دربرگیرنده جامعه‌شناسان، روان‌شناسان، سیاستمداران نیز می‌شود زیرا که رسیدگی و بررسی منابع و سرمایه انسانی یک متغیر چندجانبه بوده و بررسی گسترده را برای شناخت آن طلب می‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Meier G. Leading Issues in Economic Development FiFth edition N. Y Oxford University press 1989 pp 433-440.
2. در سال 1960 اولین بار کلمه سرمایه و منابع انسانی توسط تئورو- شولتز بکار گرفته شد. در مقاله‌ای تحت Schultz T., Investment in Human Beigns journal of political Economy oct 1962.
3. Meier G. p 431.

منبع مقاله :
ستاری‌فر، محمد؛ (1374)، درآمدی بر سرمایه و توسعه، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.