اگر زبانش هم بريده شود دعايش مستجاب نميشود
روزي موسي ـ عليه السّلام ـ از محلي عبور ميكرد، در مسير راه مردي را ديد كه دستهايش را به سوي آسمان بلند كرده و با حالت خاصي از گريه و زاري دعا ميكند و خواستههايش را از درگاه خدا ميطلبد.
موسي ـ عليه السّلام ـ از آنجا گذشت و پس از يك هفته مراجعت نمود، باز ديد او در همان محل، مشغول دعا و زاري است و حاجت خود را از خدا ميطلبد.
در اين هنگام خداوند به موسي ـ عليه السّلام ـ وحي كرد:
اي موسي اگر آن مرد آن قدر دعا كند كه زبانش بريده شود و بيفتد دعايش را به استجابت نميرسانم مگر اينكه از طريقي كه من به او امر كردهام وارد شود. «يعني رهبري پيامبران و اوصياء آنها را بپذير و با اين اعتقاد دعا كند».
سراپا غرق عصيانم خدايا ز من بگذر پشيمانم خدايا
همي دانم كه غفار الذنوبي ببخشا جرم و عصيانم خدايا
يقين دارم كه ستار العيوبي بپوشان عيب و نقصانم خدايا
گنه كارم من و بخشندهاي تو بدرگاه تو گريانم خدايا
منبع:اندیشه قم
موسي ـ عليه السّلام ـ از آنجا گذشت و پس از يك هفته مراجعت نمود، باز ديد او در همان محل، مشغول دعا و زاري است و حاجت خود را از خدا ميطلبد.
در اين هنگام خداوند به موسي ـ عليه السّلام ـ وحي كرد:
اي موسي اگر آن مرد آن قدر دعا كند كه زبانش بريده شود و بيفتد دعايش را به استجابت نميرسانم مگر اينكه از طريقي كه من به او امر كردهام وارد شود. «يعني رهبري پيامبران و اوصياء آنها را بپذير و با اين اعتقاد دعا كند».
سراپا غرق عصيانم خدايا ز من بگذر پشيمانم خدايا
همي دانم كه غفار الذنوبي ببخشا جرم و عصيانم خدايا
يقين دارم كه ستار العيوبي بپوشان عيب و نقصانم خدايا
گنه كارم من و بخشندهاي تو بدرگاه تو گريانم خدايا
منبع:اندیشه قم