خوشنويسي هنر مقدس از منظر اديان
نويسنده: مريم فدايي
هنر خوشنويسي از بنياديترين و انتزاعيترين هنرهاست. هنري ناب که همواره در پيوند زمين و آسمان است و در آن محاکات و حتي تقليد از طبيعت بگفته ارسطو وجود ندارد زيرا هدف غايي آن تنها در کسب لذت بصري نيست و مصاديق آن فرامادي است.
ماهيت غير زميني و ماورايي آن موجب شده تا به آن بار تقدس دهند و به نوعي منشا آن را الهي دانسته و از آنجا که اين هنر با ضبط و ثبت کلام مرتبط است توانسته به والاترين وظيفه خود يعني انتقال مفاهيم الهي در متون مقدس عمل کند. حفظ و نگهداري متون مقدس با نظام نوشتاري خاصي که براي اديان جهان وضع شده باعث گرديد تا منشا اين هنر را ديني دانسته و در اساطير کهن براي پيدايش آن به سرچشمههاي غير انساني و الهي ان اشاره شود.
براي شناخت علل هنر خوشنويسي بهتراست با هنر اسلامي آغاز کنيم زيرا هنر اسلامي تنها هنري است که از خوشنويسي به عنوان هنر مقدس ياد کرده و آن را کاملترين قالب هنري و بياني براي انتقال مستقيم مفاهيم الهي مي داند همچنين خوشنويسي اسلامي همواره به عنوان هنرمقدس به جهان اسلام مطرح شده و اين مسئله تاکنون درباره هنر اديان جهان طرح نشده است.
خوشنويسي، هنر مقدس و اديان کلماتي هستند که شايد بارها ذهن هر پژوهشگري را به خود جلب کند در اين پژوهش خوشنويسي به عنوان هنري مقدس از منظر اديان بررسي ميشود آيا بين خوشنويسي و هنر مقدس ارتباطي هست و اصولا چه ويژگي در هنر مقدس وجود دارد که هنر خوشنويسي به عنوان يکي از انتزاعيترين قالبهاي هنري توانسته از آن بهره مند شود و کدام دين اين هنر را به عنوان هنر مقدس ميپذيرد. همچنين هنرمقدس چه ارتباطي با دين دارد و اگر چنين است پس هنر مقدس نوعي هنر ديني است و خوشنويسي هنر ديني است زيرا توانسته با استفاده از خصوصيات هنر مقدس که نوعي هنر ديني است از محتوا و مفاهيم والاي معنوي برخوردار شود .
خوشنويسي هنر مقدس به عنوان کامل ترين هنر در شريعت اسلامي با روح هنر اسلام سازگاري دارد زيرا تنها قالب هنري است که توانسته کلام الهي را تجلي دهد و با اشکال قراردادي توسط حروف کلام خدا را عينيت بخشد در ميان همه هنرها خوشنويسي مهمترين تجلي روح اسلام بشمار مي آيد و قرآن مجيد تاکيد زيادي به نوشتن دارد و اختراع خط به حدي است که آن را در رديف لغت قرار دادند و انسان را داراي دو زبان بنان و بيان دانستند. خط وسيله ابلاغ معاني شد و لغت ميتواند نزديکي معاني را ارسال کند و خوشنويسان اسلامي همواره به حرمت پيشه مقدس خويش که بهر ه يابي از کتابت کلام و کلمه است معتقدند اين هنر الهي است .
اگر بپذيريم منشا هنر ريشه در انديشههاي متعالي انسان و جنبه معنوي داشته و يکي از راههاي رسيدن به رستگاري است و همه اديان توانستهاند براي نيل به کمال و مقصود حقيقي هنري مطابق با اشکال اعتقادي و باورهاي معنوي خود نسبت به خدا و جهان هستي داشته باشد پس مي توان براحتي به اين مفهوم رسيد که غايت هنر در نزد اديان همواره يکسان است و انچه متفاوت است شکل هنر است نه محتواي آن.
اين تفاوت در شکل هنر که هر چند وقت يک بار بنا به نبوغ و خلاقيت هنري هنرمندان ان تغيير مي يابد نميتواند به عنوان عنصر اصلي تقدس يک هنر قابل قبول باشد کما اينکه قالبهاي متفاوت خوشنويسي و انواع خطوط براي نگارش کلام الهي در دورههاي زماني ابداع شد و همگي در انتقال پيام الهي دخالت داشتند و مادام که وظيفه انها نگهداري و انتقال کلام خداست پس در هر وضع و شکلي مقدس است.
انتقال و فرود کلام الهي در شکل وحي به نام اديان متفاوتي صورت گرفته است و جهان هستي جلوه گاه اين کلام الهي است در جهان هستي هميشه حقيقت با هاله اي از زيبايي که مبين حضور و درخشش جلوه حق است بر بشر فرود مي آيد همچون وحي که زيباست خواه بصورت قران عربي، تورات عبري، وداي سانسکريت ومسيح و بودا و...
براي شناخت خوشنويس اسلامي مي بايست منشا هنر اسلامي را جستجو کرد که در سه بخش قابل بيان است روح هنر اسلامي، ويژگي هنر اسلامي، حکمت و فلسفه هنر اسلامي .منشا و روح اين هنر در قران، توحيد و وجود پيامبر اسلام ص نهفته و منشا اين هنر پيام و کلام قراني است و هنر اسلامي در پي اين است تا ارزشهاي الهي را در طرح و رنگ و نقش به نمايش گذارد و ويژگي اين هنر در وحدت در کثرت و نورو فضا است.
از ميان همه هنرها خوشنويسي را نمونه تجلي روح اسلام دانسته که ريشه در کلام خدا دارد اين هنر در مقام هنر مقدس نشات يافته از بطن دين اسلام بوده و هنر ان از حقيقتي با ( بسم ال.. الرحمن الرحيم ) شروع ميشود و بنا به آرا نظريه پردازان نقطه اولين قطره الهي برلوح محفوظ است که نماد ذات الهي است و از انجا که جوهر توحيد در وراي کلمات ودر قران ظاهر ميشود پس کلام سرشت خداگونه دارد و از انجا که خداوند آدم را اسم اموخت و تعليم اسما منشا پيدايي زبان شد ماهيت هنر خوشنويسي اسلامي ريشه در اين کلام نخستين دارد.
کلمه ( کنّ) ( بشو – باش ) د ر قران آمده و همان اراده الهي و امر الهي است که به اصطلاح هايدگر ( کنّ) به کلمه الهي بستگي دارد و همان لوگوس است که در فلسفه اشراق ايران باستان و يونان قديم سابقه دارد و جهان و کل موجودات يک کتاب و خطاب الهي است و هر چيز در جهان نشانههاي معنادار براي فهم مقاصد الهي اند و خداوند در قالب زباني با بشر سخن ميگويد و کلام خداوند بي ارتباط با کلام وجودي نيست جهان کتاب خداست و سراسر يک کلمه است و هربار به گونه اي ظاهر ميشود و به ان منطق و کلام نخستين گويند و اين نقطه نخستين سرآغاز خوشنويسي مقدس است که تجسم عيني کلام مقدس يا (کنّ) و لوگوس است کلامي که با قلم الهي برلوح محفوظ نوشته شده است بنا به انديشه صوفيان هيچ حرفي در زبان نيست که به نيايش خدا نپردازد و به علت تقدس حروف بايد با احتياط نوشته شود مانند سنتهاي مسيحي يهودي و بودايي .
کلمه الهي به عنوان پيام – کلمه بر انبيا ظاهر شد و از نظر اسلام تمام صنايع هنري تبلوري صوري در قلمرو کثرت وحدت الهي يعني حقيقت دروني قران است که پيامبر (ص) مبدع خوشنويسي اسلامي آن را ظاهر کرد ابزار آلات هنري ابزار الهي اند و انسان را به مسطوره الهياش يعني کلام و لوگوس پيوند ميدهد و ابزار اسباب خدايان و عاملان کيهاني اند مانند قلم ني و معناي رمزي قلم، کتاب، لوح نقش مهمي در سنت اسلامي دارد زيرا قلم اعلي و عقل کل است و لوح محفوظ که قلم بران سرنوشت همه را ثبت ميکند و لوح و قلم نمادهاي ويژه اسلامياند که بنا بر حديث پيامبر اسلام ص نخستين آفريده خداوند قلم بود و قلم کيهاني را همان عقل اول مي دانند ارزش زيبا شناختي خوشنويسي اسلامي در قابليت تنظيم و ترکيب ابعاد حروف است و در شيوه هاي ان نظام تناسب بر اساس ( نقطه ) است.
تجلي حروف و کلمات با هم اصل و اساس خوشنويسي اسلامي را که در مقام عيني کلمه ( ال..) است سرچشمه مي گيرد و از نظر هنر اسلامي هنر همان شرافت بخشيدن روحاني به ماده است هنگاميکه هر هنري مانند هنر اسلامي ناشي از اصل جامع است و نوآوري و خلاقيت هنري آن بر گرفته از همان اصل باشد محدوديتي براي کاربرد ان و تجلياتش پيش نمي آيد. درست است که هنر خوشنويسي قواعدي دارد و زبان و کلام وحي با قواعدي قراردادي در قالب حروف شکل مادي مي يابد و هر کدام در مقام و حال خود با ديگري متفاوت هستند اما اين تجليات اصل واحدي داشتند که بنا به گفته ابن عربي حقيقت الهي يکي است ولي جلوه بسيار دارد و هيچ يا دو بار در يک صورت ظاهر نميشود.
همواره سبکهاي هنري متفاوتي وجود دارند که در تقدس زدايي يا تقدس بخشي به روح مفاهيم ان نقشي ندارند بلکه بايد مفهوم والاي آن را در نظر داشت نزول کلام مقدس در انواع قالبها قرار گرفته و شيوه هاي متفاوت هنري حتي در اشکال خوشنويسي از انجا که از قداست باطني آن برخوردار است در روح تقدس آن خللي وارد نميآورد زيرا هدف از بکار گيري کلمات در هنرها تنها بهره وري از شکل با معناي خاص نيست بلکه قصد اين است که کلمات شکل هنري بيافريند که ضامن ابعاد نمادين و مفاهيم روحي باشد.
اگر کلمات از زمان و مکان فراتر رود اين گستردگي معطوف به يک نوع خط و يک نوع دين نيست کماکان اينکه در عصر حاضر قرآن کريم را به زبانهاي متفاوت ترجمه مي کنند و به خطوط متفاوت لاتين، چيني، عبري مي نويسند بدون اينکه به مفاهيم مقدس ان خدشه اي وارد شود حتي اگر بحث تقدس زبان هم پيش بيايد بايد گفت طبق گفتارهاي پيشين تمام زبانها مقدس اند و برگرفته از يک زبان نخستين و با منشا الهي پس هيچ قالب هنري برازنده تر از خوشنويسي و خط نيست که توانسته کلام خدا را درخود حفظ و با زيبايي تمام تجلي دهد هنري بي واسطه و بي حد و مرزو بي هيچ شائبه اي .
منبع: میراث آریا
ماهيت غير زميني و ماورايي آن موجب شده تا به آن بار تقدس دهند و به نوعي منشا آن را الهي دانسته و از آنجا که اين هنر با ضبط و ثبت کلام مرتبط است توانسته به والاترين وظيفه خود يعني انتقال مفاهيم الهي در متون مقدس عمل کند. حفظ و نگهداري متون مقدس با نظام نوشتاري خاصي که براي اديان جهان وضع شده باعث گرديد تا منشا اين هنر را ديني دانسته و در اساطير کهن براي پيدايش آن به سرچشمههاي غير انساني و الهي ان اشاره شود.
براي شناخت علل هنر خوشنويسي بهتراست با هنر اسلامي آغاز کنيم زيرا هنر اسلامي تنها هنري است که از خوشنويسي به عنوان هنر مقدس ياد کرده و آن را کاملترين قالب هنري و بياني براي انتقال مستقيم مفاهيم الهي مي داند همچنين خوشنويسي اسلامي همواره به عنوان هنرمقدس به جهان اسلام مطرح شده و اين مسئله تاکنون درباره هنر اديان جهان طرح نشده است.
خوشنويسي، هنر مقدس و اديان کلماتي هستند که شايد بارها ذهن هر پژوهشگري را به خود جلب کند در اين پژوهش خوشنويسي به عنوان هنري مقدس از منظر اديان بررسي ميشود آيا بين خوشنويسي و هنر مقدس ارتباطي هست و اصولا چه ويژگي در هنر مقدس وجود دارد که هنر خوشنويسي به عنوان يکي از انتزاعيترين قالبهاي هنري توانسته از آن بهره مند شود و کدام دين اين هنر را به عنوان هنر مقدس ميپذيرد. همچنين هنرمقدس چه ارتباطي با دين دارد و اگر چنين است پس هنر مقدس نوعي هنر ديني است و خوشنويسي هنر ديني است زيرا توانسته با استفاده از خصوصيات هنر مقدس که نوعي هنر ديني است از محتوا و مفاهيم والاي معنوي برخوردار شود .
خوشنويسي هنر مقدس به عنوان کامل ترين هنر در شريعت اسلامي با روح هنر اسلام سازگاري دارد زيرا تنها قالب هنري است که توانسته کلام الهي را تجلي دهد و با اشکال قراردادي توسط حروف کلام خدا را عينيت بخشد در ميان همه هنرها خوشنويسي مهمترين تجلي روح اسلام بشمار مي آيد و قرآن مجيد تاکيد زيادي به نوشتن دارد و اختراع خط به حدي است که آن را در رديف لغت قرار دادند و انسان را داراي دو زبان بنان و بيان دانستند. خط وسيله ابلاغ معاني شد و لغت ميتواند نزديکي معاني را ارسال کند و خوشنويسان اسلامي همواره به حرمت پيشه مقدس خويش که بهر ه يابي از کتابت کلام و کلمه است معتقدند اين هنر الهي است .
اگر بپذيريم منشا هنر ريشه در انديشههاي متعالي انسان و جنبه معنوي داشته و يکي از راههاي رسيدن به رستگاري است و همه اديان توانستهاند براي نيل به کمال و مقصود حقيقي هنري مطابق با اشکال اعتقادي و باورهاي معنوي خود نسبت به خدا و جهان هستي داشته باشد پس مي توان براحتي به اين مفهوم رسيد که غايت هنر در نزد اديان همواره يکسان است و انچه متفاوت است شکل هنر است نه محتواي آن.
اين تفاوت در شکل هنر که هر چند وقت يک بار بنا به نبوغ و خلاقيت هنري هنرمندان ان تغيير مي يابد نميتواند به عنوان عنصر اصلي تقدس يک هنر قابل قبول باشد کما اينکه قالبهاي متفاوت خوشنويسي و انواع خطوط براي نگارش کلام الهي در دورههاي زماني ابداع شد و همگي در انتقال پيام الهي دخالت داشتند و مادام که وظيفه انها نگهداري و انتقال کلام خداست پس در هر وضع و شکلي مقدس است.
انتقال و فرود کلام الهي در شکل وحي به نام اديان متفاوتي صورت گرفته است و جهان هستي جلوه گاه اين کلام الهي است در جهان هستي هميشه حقيقت با هاله اي از زيبايي که مبين حضور و درخشش جلوه حق است بر بشر فرود مي آيد همچون وحي که زيباست خواه بصورت قران عربي، تورات عبري، وداي سانسکريت ومسيح و بودا و...
براي شناخت خوشنويس اسلامي مي بايست منشا هنر اسلامي را جستجو کرد که در سه بخش قابل بيان است روح هنر اسلامي، ويژگي هنر اسلامي، حکمت و فلسفه هنر اسلامي .منشا و روح اين هنر در قران، توحيد و وجود پيامبر اسلام ص نهفته و منشا اين هنر پيام و کلام قراني است و هنر اسلامي در پي اين است تا ارزشهاي الهي را در طرح و رنگ و نقش به نمايش گذارد و ويژگي اين هنر در وحدت در کثرت و نورو فضا است.
از ميان همه هنرها خوشنويسي را نمونه تجلي روح اسلام دانسته که ريشه در کلام خدا دارد اين هنر در مقام هنر مقدس نشات يافته از بطن دين اسلام بوده و هنر ان از حقيقتي با ( بسم ال.. الرحمن الرحيم ) شروع ميشود و بنا به آرا نظريه پردازان نقطه اولين قطره الهي برلوح محفوظ است که نماد ذات الهي است و از انجا که جوهر توحيد در وراي کلمات ودر قران ظاهر ميشود پس کلام سرشت خداگونه دارد و از انجا که خداوند آدم را اسم اموخت و تعليم اسما منشا پيدايي زبان شد ماهيت هنر خوشنويسي اسلامي ريشه در اين کلام نخستين دارد.
کلمه ( کنّ) ( بشو – باش ) د ر قران آمده و همان اراده الهي و امر الهي است که به اصطلاح هايدگر ( کنّ) به کلمه الهي بستگي دارد و همان لوگوس است که در فلسفه اشراق ايران باستان و يونان قديم سابقه دارد و جهان و کل موجودات يک کتاب و خطاب الهي است و هر چيز در جهان نشانههاي معنادار براي فهم مقاصد الهي اند و خداوند در قالب زباني با بشر سخن ميگويد و کلام خداوند بي ارتباط با کلام وجودي نيست جهان کتاب خداست و سراسر يک کلمه است و هربار به گونه اي ظاهر ميشود و به ان منطق و کلام نخستين گويند و اين نقطه نخستين سرآغاز خوشنويسي مقدس است که تجسم عيني کلام مقدس يا (کنّ) و لوگوس است کلامي که با قلم الهي برلوح محفوظ نوشته شده است بنا به انديشه صوفيان هيچ حرفي در زبان نيست که به نيايش خدا نپردازد و به علت تقدس حروف بايد با احتياط نوشته شود مانند سنتهاي مسيحي يهودي و بودايي .
کلمه الهي به عنوان پيام – کلمه بر انبيا ظاهر شد و از نظر اسلام تمام صنايع هنري تبلوري صوري در قلمرو کثرت وحدت الهي يعني حقيقت دروني قران است که پيامبر (ص) مبدع خوشنويسي اسلامي آن را ظاهر کرد ابزار آلات هنري ابزار الهي اند و انسان را به مسطوره الهياش يعني کلام و لوگوس پيوند ميدهد و ابزار اسباب خدايان و عاملان کيهاني اند مانند قلم ني و معناي رمزي قلم، کتاب، لوح نقش مهمي در سنت اسلامي دارد زيرا قلم اعلي و عقل کل است و لوح محفوظ که قلم بران سرنوشت همه را ثبت ميکند و لوح و قلم نمادهاي ويژه اسلامياند که بنا بر حديث پيامبر اسلام ص نخستين آفريده خداوند قلم بود و قلم کيهاني را همان عقل اول مي دانند ارزش زيبا شناختي خوشنويسي اسلامي در قابليت تنظيم و ترکيب ابعاد حروف است و در شيوه هاي ان نظام تناسب بر اساس ( نقطه ) است.
تجلي حروف و کلمات با هم اصل و اساس خوشنويسي اسلامي را که در مقام عيني کلمه ( ال..) است سرچشمه مي گيرد و از نظر هنر اسلامي هنر همان شرافت بخشيدن روحاني به ماده است هنگاميکه هر هنري مانند هنر اسلامي ناشي از اصل جامع است و نوآوري و خلاقيت هنري آن بر گرفته از همان اصل باشد محدوديتي براي کاربرد ان و تجلياتش پيش نمي آيد. درست است که هنر خوشنويسي قواعدي دارد و زبان و کلام وحي با قواعدي قراردادي در قالب حروف شکل مادي مي يابد و هر کدام در مقام و حال خود با ديگري متفاوت هستند اما اين تجليات اصل واحدي داشتند که بنا به گفته ابن عربي حقيقت الهي يکي است ولي جلوه بسيار دارد و هيچ يا دو بار در يک صورت ظاهر نميشود.
همواره سبکهاي هنري متفاوتي وجود دارند که در تقدس زدايي يا تقدس بخشي به روح مفاهيم ان نقشي ندارند بلکه بايد مفهوم والاي آن را در نظر داشت نزول کلام مقدس در انواع قالبها قرار گرفته و شيوه هاي متفاوت هنري حتي در اشکال خوشنويسي از انجا که از قداست باطني آن برخوردار است در روح تقدس آن خللي وارد نميآورد زيرا هدف از بکار گيري کلمات در هنرها تنها بهره وري از شکل با معناي خاص نيست بلکه قصد اين است که کلمات شکل هنري بيافريند که ضامن ابعاد نمادين و مفاهيم روحي باشد.
اگر کلمات از زمان و مکان فراتر رود اين گستردگي معطوف به يک نوع خط و يک نوع دين نيست کماکان اينکه در عصر حاضر قرآن کريم را به زبانهاي متفاوت ترجمه مي کنند و به خطوط متفاوت لاتين، چيني، عبري مي نويسند بدون اينکه به مفاهيم مقدس ان خدشه اي وارد شود حتي اگر بحث تقدس زبان هم پيش بيايد بايد گفت طبق گفتارهاي پيشين تمام زبانها مقدس اند و برگرفته از يک زبان نخستين و با منشا الهي پس هيچ قالب هنري برازنده تر از خوشنويسي و خط نيست که توانسته کلام خدا را درخود حفظ و با زيبايي تمام تجلي دهد هنري بي واسطه و بي حد و مرزو بي هيچ شائبه اي .
منبع: میراث آریا