امامت امام هادي (عليه السلام)

امام هادي (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد (ع)، در اول ذيحجه ي سال 220 هجري قمري عهده دار مقام امامت شد. سن امام (ع) هنگام تصدي امامت نزديک به هشت سال بود.(2) و مدت امامتش 33 سال به طول انجاميد که حدود سيزده سال آن را در مدينه و بيست سال آخر را در سامرا گذراند. از آنجا که مشکل خردسالي امام (ع) به هنگام تصدي مقام امامت با پيشگامي امام جواد (ع) در اين عرصه، تا حدود زيادي حل شده بود،
چهارشنبه، 1 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امامت امام هادي (عليه السلام)
امامت امام هادي (عليه السلام)
امامت امام هادي (عليه السلام)

امام هادي (ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد (ع)، در اول ذيحجه ي سال 220 هجري قمري عهده دار مقام امامت شد. سن امام (ع) هنگام تصدي امامت نزديک به هشت سال بود.(2) و مدت امامتش 33 سال به طول انجاميد که حدود سيزده سال آن را در مدينه و بيست سال آخر را در سامرا گذراند.
از آنجا که مشکل خردسالي امام (ع) به هنگام تصدي مقام امامت با پيشگامي امام جواد (ع) در اين عرصه، تا حدود زيادي حل شده بود، ترديد خاصي در امامت آن حضرت براي بزرگان شيعه به وجود نيامد. به نوشته ي شيخ مفيد، نوبختي و سعد بن عبدالله اشعري، تمام پيروان امام جواد (ع) - جز تعداد اندکي - به امامت فرزندش امام هادي (ع) گردن نهادند. اين افراد معدود نيز تنها براي مدتي به امامت «موسي بن محمد» معروف به «موسي مبرقع» معتقد شدند، اما پس از چندي عقيده به امامت او را رها کرده امامت برادرش امام هادي (ع) را پذيرفتند.(3)
سعد بن عبدالله اشعري پس از بيان مطالب ياد شده مي افزايد: علت بازگشت اين افراد به امام هادي (ع) اين بود که خود موسي مبرقع آنان را تکذيب کرده از عقيده شان بيزاري جست. و بدين ترتيب امامت پيشواي دهم (ع) آغاز شد.

شرايط سياسي - اجتماعي عصر امام هادي (ع)

پيش از پرداختن به مباحث مربوط به دوران 33 ساله ي امامت امام هادي (ع) لازم است تصويري از شرايط سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي اين دوران حساس را ارائه دهيم؛ زيرا آگاهي از شرايط و ويژگيهاي حاکم بر يک دوران، نقش مهمي در تبيين و تفسير درست رخدادها و برداشت و قضاوت واقع بينانه نسبت به خط مشيها، موضعگيري ها و رفتارهاي افراد دارد.
برخي از شرايط سياسي - اجتماعي حاکم بر عصر امامت امام هادي (ع) با دوره هاي پيشين، همگون بوده و برخي از ويژگيهاي اين دوره به شمار مي رود. اينک مروري بر مهمترين اين شرايط.

1 - به سستي گراييدن دستگاه خلافت

موقعيت سياسي جامعه ي اسلامي در اين دوره بسيار بد و نگران کننده بود. نظام حاکم ثبات سياسي خود را از دست داده، امنيت و آسايش از تمام مناطق اسلامي رخت بربسته بود. افسار گسيختگي در همه جا به چشم مي خورد و فساد اداري و مالي در تمام زواياي حکومت نفوذ کرده بود.
در جامعه ي محدود صدر اسلام، ايمان و اعتقاد به خدا و پاسداري و نشر تعاليم انسان ساز اسلام، در پرتو نظام حکومتي عدالت گستر، از معتقدات و ارزشهايي بود که مسلمانان را بر محور خود گرد مي آورد و آنان را وادار به آن همه ايثار و فداکاري مي کرد؛ ولي به تدريج با روي کار آمدن عناصر خود خواه و قدرت طلب در مصدر خلافت اسلامي و انحراف حکومتها از سيره ي رسول خدا (ص) و اعمال سياست قلدري و چپاول نسبت به توده هاي مردم و نفوذ و گسترش فساد و بي بند و باري در درون دستگاه حاکم، اعتماد مردم از چنين حکومتهايي سلب، و رابطه ي اعتقادي و ولايي آنان با حکمرانان قطع شد، و همگان دريافتند که حکومت نه تنها پيوندي با ايشان ندارد و در قبال «رعيت» احساس مسؤوليت نمي کند؛ بلکه در جبهه ي مقابل و در ضديت کامل با آنان و منافعشان قرار دارد؛ از اين رو سعي مي کردند از آن کناره بگيرند.
از سوي ديگر، حکمرانان که مردم را همراه و پشتيبان خود نمي ديدند براي حفظ قدرت و موقعيت خود، ناچار به نيروي نظامي وابسته روي مي آوردند. عناصر اصلي اين نيروي نظامي را در دوران بني اميه نژاد عرب تشکيل مي داد. با روي کار آمدن بني عباس، نژاد فارس جايگزين عنصر عربي شد؛ ولي چون معتصم به خلافت رسيد از آن جهت که مادرش ترک بود، ترکان را جايگزين عربها و پارسيان کرد.
ترکان در آغاز حکومت معتصم، گروه کوچکي بودند که تعدادشان از چهار هزار نفر تجاوز نمي کرد؛ ولي با تلاش اين خليفه ي عباسي - که افرادش براي خريد آنان راهي «سمرقند»، «فرغانه»(4) و ديگر شهرها شدند - و صرف اموال فراوان در راه گردآوري و نگهداري آنان، در اندک زماني به ارتش بزرگ و قدرتمندي تبديل شدند که تعدادشان فزون بر پنجاه هزار نفر گرديد.(5) آنان وقتي دريافتند که حکمرانان، حتي شخص خليفه، بدون حمايت ايشان قادر به اداره ي امور و بلکه ادامه ي حيات سياسي نيستند، اراده و خواست خود را بر حکومت عباسي تحميل کرده، سرنوشت کشور اسلامي را به دست گرفتند؛ براساس ميل و اراده ي خود، فردي را از حکومت، برکنار و فرد ديگري را جايگزين او مي کردند.
روي همين جهت در دوران 33 ساله ي امات امام هادي (ع) بجز معتصم پنج نفر از همين قماش خليفگان بر مسند خلافت نشانده شده و پس از چند صباحي عزل مي گشتند. برکنار کردن معتز ومؤيد، فرزندان متوکل از مقام ولايتعهدي و روي کار آوردن مستعين، شورش عليه مستعين در زماني که از ناحيه ي او احساس خطر کردند و بيعت با معتز و... نمونه هايي از اين سلطه است.

2 - گسترش فساد و عياشي در دستگاه خلافت

خوشگذراني، هوسراني و شب نشيني هاي توأم با ميگساري و آوازه خواني از ويژگيهاي زمامداران دوره ي عباسي است. در اين دوره به لحاظ فراغت خلفا از کارهاي اداري و سياسي کشور، دستگاه خلافت بيش از پيش به عياشي و بي بند و باري روي آورد، و خلفا و درباريان به جاي رسيدگي به کار مردم و اداره ي امور کشور، وقت خود را به خوشگذراني و بزمهاي آنچناني مي گذارندند.
معتصم براي رونق دادن بيشتر به مجلس بزم خود و جلب آوازه خوانان و رقاصان بيشتر، بيت المال مسلمانان را سخاوتمندانه به جيب اين اراذل و اوباش سرازير مي کرد. وي به وزيرش «فضل بن مروان» دستور داد آوازه خوانان و دلقکان را از مواهب ملوکانه بهره مند سازد، و چون فهميد «فضل» حاضر به انجام خواسته ي او نيست. بر وي خشم گرفت و با سعايت دلقک دربار «ابراهيم» - که از پرداختن مزد دلقکي اش توسط «فضل» به معتصم شکايت برده بود - وزير خود را از کار برکنار کرد.(6)
ديگر خلفاي معاصر امام هادي (ع) نيز در اين جهت دست کمي از معتصم نداشتند و دربار آنان مرکز فساد، فحشاء و مجمع آوازه خوانان و رقاصان بود. براي متوکل تنها از سوي «عبيدالله بن طاهر» يکبار چهارصد عدد کنيز از نژادهاي مختلف هديه فرستاده شد.(7) «سيوطي» مي نويسد:
متوکل غرق در شهوات و باده گساري بود. وي در حرمسراي خود چهار هزار کنيز داشت که با همه ي آنها آميزش کرده بود.(8)
کار وقاحت و لااباليگري متوکل به جايي رسيد که حتي امام هادي (ع) را به مجلس بزم خود احضار کرد و با گستاخي از آن حضرت خواست تا او نيز شراب بنوشد!

3 - فساد اداري و مالي

کناره گيري خلفا از امور حکومتي و سپردن زمام امور کشور به ترکان بي کفايت و بيگانه از امور سياسي و اداري، موجب از هم گسيختگي نظام سياسي کشور پهناور اسلامي و گسترش نفوذ فساد اداري و مالي در تمامي زواياي حکومت شد.
از بارزترين مظاهر اين فساد، از بين رفتن روحيه ي تعهد و مسؤوليت پذيري کارگزاران و همگاني شدن رشوه و اختلاس اموال مردم در ميان کارمندان دولت بود. وزرا، استانداران و مسؤولان خراجها و مالياتها آنچه مي توانستند از اموال عمومي چپاول مي کردند؛ خلفا - که درآمدهاي جاري کفاف اسرافکاريها و عياشيهاي آنان را نمي کرد - اموال و داراييهاي عمال خويش را مصادره مي کردند.
واثق در سال 229 هجري اموال منشيان و دولتمرداني چند را مصادره کرد و از آنان نزديک به دو ميليون دينار گرفت. به عنوان نمونه از احمد بن اسرائيل هشتاد هزار دينار، از سلمان بن وهب، منشي «ايتاخ» چهارصد هزار دينار، از حسن بن وهب چهارده هزار دينار، از ابراهيم بن رباح و منشيان او صد هزار دينار، از «نجاح» شصت هزار دينار و از «ابوالوزير» صد و چهل هزار دينار گرفت.(9)
متوکل اموال محمد بن عبدالملک زيات را که به ستم از مردم گرفته بود مصادره کرد.(10) و نيز اموال و جواهرات منشي خود عمر بن فرج رخجي را به ارزش يکصد و بيست هزار دينا و اموار برادرش را به مبلغ يکصد و پنجاه هزار دينار گرفت.(11) متوکل به ضبط اموال اينان بسنده نکرد، داراييهاي افراد ديگري همچون سليمان بن ابراهيم، يحيي بن اکثم قاضي القضاه، ابن ابي داؤد قاضي، ابوالوزير و نيز برادر و منشي اش را ضبط نمود.(12)
فراهم آمدن اين همه اموال و ثروت نزد وزرا، منشيان و استانداران بطور قطع از راه مشروع و درآمد معقول و معمول نبود. استانداران به وزرا و منشيان رشوه مي دادند تا آنان را در پست خود ابقا کنند. اصولا مناصب و پستها به افراد فروخته مي شد. خاقاني وزير، پست استانداري کوفه را در يک روز به نوزده نفر فروخت و از هر کدام رشوه گرفت.
گاهي مقدار رشوه ي دريافتي بالغ بر دويست هزار دينار مي شد.(13) بازار رشوه در ميان دولتمردان آن چنان گرم بود که همگان بدان مبتلا بودند و آشکار - بدون آن که از ناحيه ي کسي مورد بازخواست قرار گيرند و يا حتي آن را عملي انحرافي و ناروا بدانند - مرتکب آن مي شدند، و اين خود دليل روشني بر فساد دستگاه حکومت در بعد مالي و اداري بود.

4 - بروز آشوب ها و فتنه ها در قلمرو اسلامي

در دوران امامت امام هادي و پس از آن، در دوران امامت امام عسکري (ع) قلمرو خلافت اسلامي صحنه ي درگيريها، آشوبها و جنبشهاي مسلحانه ي گروههاي مختلف با انگيزه هاي گوناگون بود، و برخوردهاي اعتقادي و مناقشات علمي دوران مأمون، در اين دوره جاي خود را به تحرکات سياسي و برخوردهاي نظامي داده بود.
علت اساسي آن تبديل ساختار حکومت از خلافت اسلامي به سلطنت بود که تحت سيطره ي فرماندهان ارتش و نظاميان ترک اداره مي شد و خلفاي عباسي در اين دوره تنها عنوان خليفه را يدک مي کشيدند و در حد ابزار اعمال سياستهاي نظامي فرماندهان ترک بودند، و گرنه هيچ نقشي در شؤون مختلف مملکتي و حکومتي نداشتند، تا جايي که وقتي يکي از خلفاي بني عباس از صاحب ديوان خود - مسؤول امور مالي دربار - براي انجام کارهاي شخصي خويش دويست درهم طلب کرد، وي از دادن آن خودداري نمود و پرداخت آن را مشروط به موافقت فرمانده ي نظامي دانست.(14)
در چنين شرايطي طبيعي بود که همه ي راهها به راه حل نظامي ختم شود و کسي جز شمشير تکيه گاه و پناهگاهي نداشته باشد؛ از اين رو، منشأ اساسي روي آوردن جناحها و گروههاي مخالف دستگاه خلافت بويژه حکومت نظاميان ترک را در اين دوره - علاوه بر ضعف و هرج و مرج سياسي، فاصله گرفتن زمامداران از اسلام، روي آوردن به عياشي و خوشگذراني و وارد آمدن فشارهاي سياسي و اقتصادي بيش از حد به توده هاي مردم از سوي دولتمردان - بايد همين صبغه ي نظاميگري حکومت دانست.
در کنار چهره هاي ستمگر، و خونريز ترک، عناصر ديگري همچون «محمد بن عبدالملک زيات» و «احمد بن خصيب» در پست وزارت بودند که با جنايات خود جو اختناق و وحشت را تشديد مي کردند.
در وصف جنايات «ابن زيات» نوشته اند: وي براي شکنجه و کيفر مخالفان حکومت، تنوري آهنين ساخته و ميخهاي فراواني در آن نصب کرده بود. انسانهاي حق گوي و آزاد يخواه را درون آن تنور مي افکند و شکنجه مي داد.(15) «ابن طقطقي» در وصف او نوشته است:
«و کان جبارا متکبرا فظا، غليط القلب، خشن الجانب، مبغضا الي الخلق.»(16)
او فردي ستمگر، مغرور و متکبر، سنگدل، خشن و دشمن کينه توز مردم بود.
وي در پرتو برخورداري از چنين ويژگيهايي همواره مورد توجه خلفاي اين دوره بود و در خلافت معتصم، واثق و بخشي از خلافت متوکل، پست وزارت را داشت.(17)
احمد بن خصيب، در آغاز منشي متوکل بود و پس از آن وزير وي شد. او نيز فردي تنگ نظر و ستمگر بود.
روند اوضاع سياسي و درگيريهايي پياپي نظامي ميان حکومتمداران ترک و جناحها و جريانات ناراضي و مخالف در اين دوره از تاريخ اسلام، آنچنان آثار سويي در جامعه بر جاي گذاشته بود که همگان احساس خمودگي و نااميدي کرده، آرزوي تغيير وضع موجود را داشتند.

5 - گسترش نهضت هاي علويان

از جمله ويژگيهاي اين دوره از تاريخ اسلام،گسترش جنبش ها و نهضت هاي علويان است که در مناطق مختلف کشور پهناور اسلامي صورت مي گرفت.
علويان با توجه به رابطه ي فکري و اعتقادي و پيوند ولايي که با پيشوايان معصوم (ع)، و نيز بينش درست و واقع بينانه اي که از اوضاع و احوال جامعه ي اسلامي داشتند، هر گاه فرصت يافته و شرايط را آماده مي ديدند، پرچم مخالفت عليه نظام حاکم را برافراشته با آن به ستيز برمي خاستند.
عاملي که در اين دوره از تاريخ اسلام - علاوه بر عوامل عمومي که بطور معمول در همه ي دوره هاي حاکميت ظلم و جور وجود داشت - خاندان پيامبر (ص) را بيش از پيش به قيام عليه دستگاه خلافت وامي داشت، بر سر کار آمدن ترکان ماجراجو و بيگانه از اسلام و در پيش گرفتن سياست خشونت و ترور از سوي آنان و نيز بعضي خلفاي عباسي اين دوره بود.
شعاري که در بيشتر نهضت هاي علويان به چشم مي خورد و بدان وسيله افراد را به گرد خود جمع مي کردند عبارت بود از شعار «الرضا من آل محمد». رهبران نهضت با عنوان کردن اين اشعار هر چند دعوت خود را به نام فرد خاصي مطرح نمي کردند؛ ولي افکار عمومي و جهتگيري نهضت خود را به سمت شايسته ترين و مقبول ترين چهره ي خاندان رسالت در آن دوره رهنمون مي ساختند و اين فرد جز امام معصوم (ع) نبود.
علت اتخاذ چنين خط مشيي اين بود که امامان (ع) بخاطر مسؤوليت و جايگاهي که داشتند همواره در نوک پيکان حملات ناجوانمردانه ي زمامداران ستمگر عصر خود قرار داشتند و نيز در دسترس و جلو چشم آنان بودند؛ از اين رو، رهبران نهضت صلاح نمي ديدند نام آن را برده و دعوت خود را به صراحت به اسم ايشان مطرح کنند.
اختلاف، و وجه تمايز اين نهضتها با شورشهايي که از سوي غير علويان در اين دوره پديد آمد - و ما پيش از اين به بعضي از آنها اشاره کرديم - در اهداف و انگيزه هاي رهبران آنها بود. علاوه بر آن تاکتيکها و روشهاي مبارزاتي آنان نيز قابل مقايسه با يکديگر نبود.آنچه در نهضتهاي علويان در اين دوره به چشم مي خورد آزاديخواهي، حق طلبي و خداجويي است. آنان بدون آنکه مردم را بسوي خود بخوانند با طرح شعار «الرضا من آل محمد» بطور غير مستقيم افکار را متوجه برترين و متشخص ترين فرد خاندان پيامبر (ص) يعني امام هادي (ع) مي کردند. از اين رو حرکت آنان توأم با اخلاص، ايثار و شهادت طلبي، تواضع و فروتني و خوشرفتاري با مردم بود. به عنوان نمونه:
«محمد بن حسين» به نقل از عمويش در تجليل از پارسايي و اخلاص «يحيي » مي گويد:
من مردي پارساتر از «يحيي» نديدم. هنگامي که قيام کرد نزدش رفته و گفتم: اي پسر رسول خدا! شايد آنچه تو را وادار به قيام کرده فشار زندگي (تنگناهاي مالي و مادي) است. اگر چنين است نزد من هزار دينار است و جز آن چيزي ندارم، آن را به تو مي بخشم، هزار دينار ديگر نيز از برادران مسلمانم برايت مي گيرم.
يحيي، سر بلند کرد و گفت: «همسرم مطلقه باد اگر منظور من از اين قيام چيزي جز رضاي خدا باشد». من وقتي چنين ديدم به او گفتم: دستت را دراز کن تا با تو بيعت کنم؛ سپس با او بيعت کرده و در قيامش او را همراهي نمودم.(18)
چنين خط مشي و هدف بلندي در قيامهاي ديگر علويان نيز به چشم مي خورد و اين مطلب پس از دقت در سخنان، شعارها، برخوردها و موضعگيريهاي ايشان در برابر رخدادهاي سياسي جامعه بطور روشن به دست مي آيد. در صورتي که چنين اهداف بلند و انگيزه هاي الهي و مردمي در آشوبها و شورشهاي غير علويان به چشم نمي خورد؛ اين است که چنان حرکتهاي در جامعه ي اسلامي نه تنها در راستاي اسلام و مصلحت مردم نبود که موجب هرج و مرج و ناامني جامعه و وارد آمدن خسارتهاي مالي و تلفات جاني بسياري از مردم مي شد.

پي نوشت ها:

2- شش سال و چهار ماه هم نوشته شده است. منشأ اين اختلاف، اختلاف در تاريخ ولادت آن حضرت است. اگر زمان ولادت او را نيمه ي ذيحجه ي سال 212 بدانيم، سن امام (ع) هنگام تصدي امامت، هشت سال، پانزده روز کم خواهد بود؛ و اگر رجب سال 214 بدانيم شش سال و چهار ماه مي شود.
3- ر.ک: الفصول المختاره، ص 317؛ فرق الشيعه، ص 91؛ المقالات و الفرق، ص 99.
4- فرغانه، نام شهر و ناحيه اي وسيع در ماوراء النهر است که تا سمرقند پنجاه فرسخ فاصله دارد (معجم البلدان، ج 4، ص 253). در تاريخ الخلفاء، ص 336 فرعانه ضبط شده است.
5- ر.ک: تاريخ اسلام، ج 2، ص 193.
6- همان، ص 18 - 20.
7- نساء الخلفاء، ص 92، پانوشت به نقل از: الف ليلة و ليلة. در تاريخ التمدن الاسلامي، ج 5، ص 35 تعداد کنيزان اهدايي دويست نفر ذکر شده است.
8- تاريخ الخلفا، ص 349.
9- کامل، ابن اثير، ج 7، ص 10.
10- مروج الذهب، ج 4، ص 5 .
11- همان، ص 19.
12- ر.ک: کامل، ج 7، ص 39، 59 و 74.
13- الفخري، ص 237.
14- امامان شيعه و جنبشهاي مکتبي، ص 317.
15- الفخري، ص 235.
16- همان، ص 234.
17- همان، ص 234.
18- مقاتل الطالبيين، ص 430.

منبع: تاريخ اسلام در دوره امامت امام هادي (ع) ، امام عسگري (ع) و امام زمان (عج ) عليه السلام

معرفی پایگاههای اینترنتی


کاغذ ديواري مذهبي




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط