وظيفه والدين در برابر نماز فرزندان (2)
نویسنده:محمد وحيدي
الگوي عملي بودن براي فرزندان نسبت به نماز
اميرمؤمنان عليه السلام در منزل خود اتاق متوسطي که نه کوچک بود و نه بزرگ براي نماز خود اختصاص داده بودند و شب ها براي نماز خواندن به آن اتاق مي رفتند و همراه خود طفل کوچکي که نمي خوابيد به آن اتاق مي بردند .
2. يکي از اصحاب حضرت صادق عليه السلام از آن بزرگوار پرسيد شخصي براي نماز شب ، آخر شب قيام مي کند و صدايش را در خواندن نماز بلند مي کند حضرت فرمودند : ينبغي للرجل اذا صلي بالليل أن يسمع أهله لکي يقوم القائم و يتحرک المتحرک ؛ (2)
شايسته است شخصي که نماز شب مي خواند صدايش را به اهلش برساند تا آنهايي که آمادگي خواندن نماز شب دارند بشنوند و براي خواندن نماز شب قيام نمايند .
3. مراد از رفتار مذهبي چيست ؟ اصولاروان شناسي را علم رفتار مي دانند ، رفتار به يک معنا در روان شناسي يعني مجموعه ي گويش ها ، عادت ها ، عملکردها ، باورها و به يک معنا همه ي آنچه از انسان سر بزند ، نسبتا پايدار است چون پايدار است قابل مشاهد ه است . چون قابل مشاهده است ، قابل ارزيابي است ، قابل سنجش است ، قابل ارائه ي آمار است و بالطبع چون مي توانيم بسنجيم ، مي توانيم پيش بيني هم بکنيم ؛ به اين مي گويند رفتار .
اين رفتار مي تواند شغلي باشد ، تحصيلي باشد ، حرفه اي باشد ، اجتماعي باشد و مي تواند به معناي « رفتاي مذهبي » باشد . جلوه هاي رفتار مذهبي مي تواند نماز باشد ، حجاب باشد ، تقدم در سلام باشد ، روزه باشد ، ايثار باشد ، خويشتن داري باشد، صداقت باشد ، رفتن به جهاد باشد ، رفتن به نماز جمعه باشد ، حضور در مسجد و در مجامع مذهبي که همه ي اينها رفتارهاي مذهبي است ....
بچه ها که به دنيا مي آيند ذهنشان کاملا آماده است تا بر اساس دريافت هاي حسي ياد بگيرند اين دريافتهاي حسي کودکان و نوجوانان با يک احساس توأم است . وقتي مي گوييم احساس مراد ما آن بعد خوشايندي يا ناخوشايندي است اگر مثلا يک ميوه را براي من نام مي برند يا يک فرد خاصي را نام مي برند و يا از شهر و مکان خاصي صحبت مي کنند يا خوشم مي آيد يا بدم مي آيد . چه زماني اين خوشايندي يا ناخوشايندي براي من پيش مي آيد؟ وقتي که آن مکان ، آن رفتار و يا آن شيء به گونه به من ارائه شده که من راضي بودم ، لذت بردم ، آرامش به من داده و شرايطي بوده که براي من خوشايند بوده من آن وقت خوشم مي آيد و شدت و حدتش هم فرق مي کند ؛ به عنوان مثال وقتي که بچه ها با پدر و مادرشان آشنا مي شوند شناخت بيشتري به پدر و مادر پيدا مي کنند . محبت از پدر و مادر مي بينند بالطبع به رفتارهاي پدر و مادر بيشتر کنجکاو مي شوند ، بيشتر از آنها مي آموزند و براي اين که پدر و مادري توجه بچه اش را به خودش جلب کند به طور غير مستقيم تا او ياد بگيرد و يک يادگيري پايدار پيدا کند لازمه اش اين است که به او محبت بيشتري بکند ؛ زيرا بچه ها از هر کس محبت ببينند به او بيشتر توجه مي کنند و به هرکس بيشتر توجه کردند از او بيشتر ياد مي گيرند از او بيشتر تقليد مي کنند با او بيشتر همانند سازي مي کنند . به همين جهت همه ي رفتارها را بچه ها ياد مي گيرند و رفتارهايي که مستعد آن هستند در آنها ظاهر مي شوند. زماني که شاهد جلوه هاي رفتارهاي مذهبي در پدر و مادر هستند اين رفتارهاي مذهبي تداعي مي شود با بهترين احساسات ، اين قسمت را با مثال بيان مي کنم :
اگر بچه ها مي بينند بهترين اوقات پدر و مادرشان زماني است که آنها به نماز ايستاده اند ، اگر چيزي مي خواهند به پدر بگويند يا چيزي از مادر مي خواهند صبر مي کنند وقت نماز برسد ؛ زيرا مي بينند که آرام ترين ، راحت ترين شرايط و هيأت پدر و مادر زماني است که وقت اذان است ، زماني است که به اذان گوش مي دهند ، زماني که مي خواهند براي نماز آماده شوند . مي بينند زيباترين جامه ، خوش بو ترين و معطر ترين لباس در تن پدر و مادر زماني است که مي خواهند نماز بخوانند و از نظر اخلاقي خوش اخلاق ترين زمان عمرشان است آن وقت مي بينيم اين نماز تداعي مي شود با بهترين احساسات ، براي بچه مي ماند اين نقشي است که خانواده در ظهور رفتار مذهبي دارد و بچه همان موقع بدون اين که پدر و مادر بخواهند شروع مي کند به نماز خواندن و به نماز علاقه مند مي شود ؛ و زيباترين ، دوست داشتني ترين شرايط و اوقات براي بچه ها زماني است که پدر و مادر نماز مي خوانند و اما اگر خداي ناکرده شرايط نماز را براي بچه ها سخت بکنيم در بدترين شرايط رواني بخواهيم نماز بخوانيم بچه ها يواش يواش احساس مي کنند که نماز يک چيز کاملا خشن و سخت است . يعني بابا وقتي نماز مي خواند همه بايد ساکت باشند ، کسي جلويش نرود که مبادا حواسش پرت شود و بچه ها در يک تنش خاصي بايد به سر ببرند ، در اين صورت ما احساس بچه ها را آزرده مي کنيم و نسبت به مسجد هم همين طور است ، کارگزران مسجد به خصوص امام جماعت يا خادم مسجد وقتي بچه ي خردسال 3 يا 4 ساله که با پدر يا مادرش به مسجد مي رود ، وقتي فضاي مسجد را باز و آرام مي بيند مي خواهد بدود اگر خداي ناکرده به او اخم و تندي بشود ، آزردگي رواني و عاطفي پيدا بکند يواش يواش با مسجد قهر مي کند.
در مدرسه به همين صورت است ، در مدرسه هم ، با احساس بچه ها سر و کار داريم بچه ها بايد بيابند که با کمال ترين ، با سوداترين ، خوش اخلاق ترين ، متين ترين مديران ، ناظم ها و معلمين ، نماز خوان هاي آنها هستند براي بچه هاي مدرسه به خصوص دبستان ، معلمين کامل ترين الگوها هستند و بچه مي خواهد خودش را با او همانند بکند هر چه قدر معلم بيشتر به بچه محبت بکند بچه بيشتر از او مي خواهد ياد بگيرد . و يکي از مشکلات تربيتي بچه ها تعارض هاي خانه و مدرسه است و يا تعارض هاي زباني و عملي پدر و مادر و يا اولياي مدرسه و نداشتن شيوه ي مطلوب براي انتقال ارزش ها که ما بعضا ارزش ها را قرباني مي کنيم به خاطر اين که شيوه ي خوبي در ارائه نداريم . (3)
پىنوشتها
1. وسائل الشيعه ، ج 3 ، ص 555.
2. بحارالانوار ، ج 84 ، ص 209.
3. نماز پيوند خلق و خالق ، سومين سمينار نماز ، ص 35 - 43 ، سخنراني جناب آقاي دکتر افروز .
معرفی پایگاههای اینترنتی
تصاوير شخصيت ها