وجود آفتاب در پرتو عقل (7) برهان عنایت

7- برهان عنايت يكي از براهيني كه بر وجود امام زمان عليه السلام استدلال مي شود برهان «عنايت» است، يعني عنايت خداوند تبارك و تعالي نسبت به تكوين و تشريع. عنايت در لغت و اصطلاح «عنايت» در لغت به معناي اراده و قصد آمده است و در اصطلاح براي آن تعريفات گوناگوني بيان شده است:
پنجشنبه، 2 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وجود آفتاب در پرتو عقل (7) برهان عنایت
وجود امام مهدي عليه السلام در پرتو عقل (7. برهان عنايت)
وجود آفتاب در پرتو عقل (7) برهان عنایت

7- برهان عنايت

يكي از براهيني كه بر وجود امام زمان عليه السلام استدلال مي شود برهان «عنايت» است، يعني عنايت خداوند تبارك و تعالي نسبت به تكوين و تشريع.

عنايت در لغت و اصطلاح

«عنايت» در لغت به معناي اراده و قصد آمده است و در اصطلاح براي آن تعريفات گوناگوني بيان شده است:
عنايت در مورد انسان به معناي اعتنا داشتن، كوشش كردن، همت گماردن به اين كه كار به بهترين وجه انجام گيرد تفسير شده است، به حيثي كه هيچ نقطه اي از نقاط آن ولو بسيار اندك و جزئي از هيچ جهت مبهم باقي نمي ماند و به فراموشي سپرده نمي شود. مثل عنايت معمار به تمام ساختمان حتي شيب گوشه ي حياط منزل.
و عنايت در مورد خداوند متعال به معاني گوناگوني تفسير شده است:
شيخ اشراق مي گويد: «عنايت، احاطه ي حق تعالي به چگونگي نظام كل و به آنچه كه تمام اين مجموعه بر آن است مي باشد...». (1)
فخر رازي مي نويسد: «عنايت، يعني علم خداوند به اين كه اشياء به چه حالتي باشند تا بر بهترين وكاملترين وجه واقع شوند». (2)
صدر المتألهين مي نويسد: «نظام معقول كه نزد حكما عنايت نام دارد مصدر همين نظام موجود است، پس اين عالم موجود در نهايت خير و فضيلت ممكن است». (3)

فرق عنايت خداوند حكيم با عنايت انسان

انسان در عنايت به كار خود مي تواند احتياجات خود را مرتفع و نقايص خود را تكميل نمايد، ولي خداوند سبحان واجب الوجود است از تمام جهات و مستجمع جميع كمالات، و جهان امكان، عنايت اوست، و لذا عنايت خداوند متعال به معناي ديگر است.

عنايت خداوند در علم و قدرت

حكماي اسلامي عنايت را به دو نوع تقسيم كرده اند:
1- عنايت در علم كه به آن علم عنائي مي گويند.
2- عنايت در فعل كه به معناي اتقان و محكم نمودن آن كار است.
ـ علم عنائي خداوند آن است كه خداوند متعال به غايت فعل و نتيجه ي كارش عالم است و همين علم به نظام هستي موجب صدور آن ها از خداي متعال شده است.
اين اصطلاح را پيروان حكمت مشاء مانند ابوعلي سينا مطرح ساخته اند. اينان قائلند به اين كه مجرد علم حق تعالي به آفرينش در خلقت آن ها كافي است و به قصد و انگيزه اي زائد بر ذات نيازي نيست.
ـ بخش دوم عنايت خداوند متعال عبارت است از قدرت او در خلقت اشياء و تنظيم اين جهان مورد بحث ماست.
و به عبارت ديگر: مراد به عنايت در فعل آن است كه نظام تكوين در كمال حسن و اتقان و جمال و زيبايي آفريده شده است و همان گونه كه نظام تكوين بهترين و كامل ترين نظامي است كه مي توان تصور نمود، نظام تشريع و تربيت انسان ها نيز بهترين نظام متصور است.
مي توان گفت كه عنايت خداوند به نظام تشريع بيشتر از عنايت او نسبت به نظام تكوين است زيرا همه ي تشريعات و تكوينات براي استكمال انسان است. و بنابراين نظام تكوين مقدمه ي تربيت انسان هاست و امروز بزرگ ترين معلم مدرسه ي خداشناسي و انسانيت حضرت حجه بن الحسن المهدي عليه السلام است. و نيز مي دانيم كه اگر معلم وجود نداشته باشد فلسفه ي وجود كلاس و مدرسه لغو و بي معناست.

عنايت خداوند حكيم به آفرينش

خداوند حكيم نظام آفرينش را با اتقان و زيبايي كامل آفريده است و همان طور كه به نظام تكوين عنايت فرموده است، به نظام تشريع و تربيت آدميان نيز عنايت ويژه اي دارد. به عبارت ديگر مي توان گفت: نظام تكوين مقدمه اي است براي نظام تشريع و شريعت و رشد و تربيت انسان ها، و براي اين كه آنان به هدف و غرض حكيمانه اي كه از آفرينش ايشان منظور بوده اند برسند . خداوند حكيم تمام امكانات و وسايل لازم را آماده فرموده است.

نظام تكوين

اگر از باب مثال ساختمان بدن را با ساختمان خانه مقايسه كنيم مي بينيم كه معمار خانه سعي كرده تمام پيش بيني هاي لازم را به كار برد تا در مقابل حوادث طبيعي ايستادگي كند.
معمار اين جهان نيز در حد كمال و بدون هيچ نقصي در بخشش و عطاي تمام وسايل حياتي مضايقه نكرده و هر آنچه را براي ادامه ي زندگي و رسيدن به كمال انسان نياز بوده به ما عنايت فرموده است.
يكي از اصول مهم ساختمان بدن ما اين است كه اكثر اعضاي بدن ما جفت آفريده شده است... .
خلاصه اين كه بشر به روشني دريافته است كه سراسر جهان مملو از قانون و نظم و هماهنگي و پيوستگي علت ها و سبب ها است و همه به سوي يك هدف معين حركت مي كنند، و آنچه در كاربري تكامل و فعاليت آن ها لازم است با كمال وجود و سخاوت به آن ها داده شده است.
اين همه بيانگر آن است كه خداوند حكيم نسبت به فعل خود اهتمام كامل دارد. وقتي همه چيز در همان جهت كه بايد به طور تكويني هدايت شوند، از جانب حق تعالي رهبري مي شوند آيا بي انصافي نيست كه اشرف مخلوقات يعني انسان بدون هادي و سرپرست رها شده و به حال خود بدانيم؟
آري، همچنان كه همه ي موجودات به سوي هدف معين و حكيمانه اي تحت تدبير خداي سبحان حركت مي كنند، انسان نيز با هدايت و سرپرستي و زعامت حجت حق تعالي راه كمال را مي پيمايد. و نظام جامعه بدون رهبري عادل و امامي معصوم به دور از هرگونه لغزش و خطا متزلزل است.

تقرير برهان عنايت

برهان «عنايت» بر وجود امام زمان عليه السلام را با دو تقرير مي توان بيان كرد:

تقرير اول

آفرينش هستي بهترين و نيكوترين نظام ممكن است. لازمه ي اين گفتار، لزوم وجود امام در آفرينش است، و گرنه نظام، احسن نخواهد بود. لذا به همان دليل و برهاني كه تكليف و بعثت ضرورت دارد. وجود مستمر امام نيز ضرورت دارد.

تقرير دوم

خداوند كه براي كمال يابي هر موجودي كه در اين عالم رنگ هستي مي گيرد همه نوع ابزار ضروري و غير ضروري را در اختيارش قرار داده تا به كمال برسد، چگونه ممكن است انساني كه در دامان همين طبيعت است از اين قانون استثنا شود و ارتقاي معنوي او ناديده گرفته شود.

پی نوشت:

1. اللمحات، سهروردي، ص 166.
2. المباحث المشرقيه، ج 2، ص 516.
3. الحكمه المتعاليه، ج 7، ص 111.

منبع:کتاب وجود امام مهدي عجل الله فرجه در پرتو عقل

معرفی سایت مرتبط با این مقاله


تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط