مؤلف: محمدرضا افضلی
روز روشن گردد آن شب چون صباح *** من نتانم باز گفت آن اصطلاح
خود تو دانی که آفتاب اندر حمل *** تا چه گوید با نبات و با حلل
خود تو میدانی که آن آب زلال *** میچه گوید با ریاحین و نهال
صنع حق با جمله اجزای جهان *** چون دم و حرف است از افسونگران
جذب یزدان با اثرها و سبب *** صد سخن گوید نهان بیحرف لب
نی که تأثیر از قدر معمول نیست *** لیک تأثیرش ازو معقول نیست
چون مقلّد بود عقل اندر اصول *** دان مقلّد در فروعشای فضول
سخن از تأثیر قدرت و لطف حق است که به اسباب و عوامل ظاهر نیاز ندارد. جذب و کشش پروردگار به آثار و اسباب ظاهر نیز مربوط میشود، اما رابطه آن ظاهر و مرئی نیست. مولانا توضیح کلامی یا مدرسهای میافزاید: نه اینکه قدرت حق نباید تأثیر مرئی داشته باشد، نه، میتواند داشته باشد، اما معقول این است که تأثیر آن قدرت، چون خود آن، از طریق باطن صورت گیرد. اینطور نیست که تأثیرات و تحولاتی که در عرصه هستی پیدا میشود ناشی از تقدیر الهی نباشد. ولی چگونگی این تأثیرات و تحولات از حیطهی ادراک بشری فراتر است. هر اثر و سببی، از جاذبه الهی مستفیض میشود و کار جهان با همان جاذبه سامان مییابد. اما عادت خداوند بر این تعلق گرفته که نظام امور عالم از طریق آثار و اسباب صورت گیرد. درک عقل مادی و عقل حسابگر یا عقل جزئی، فقط از طریق همین آثار ظاهر است، به همین دلیل به حقیقت هستی نمیرسد؛ یعنی مقلد است و محقق نیست. لذا عقل دنیایی و تعقّل مدرسهای به مقصود و غایت سیر اهل معنا راه نمییابد، مگر اینکه عنایت و کشش الهی شامل حال او گردد.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول
خود تو دانی که آفتاب اندر حمل *** تا چه گوید با نبات و با حلل
خود تو میدانی که آن آب زلال *** میچه گوید با ریاحین و نهال
صنع حق با جمله اجزای جهان *** چون دم و حرف است از افسونگران
جذب یزدان با اثرها و سبب *** صد سخن گوید نهان بیحرف لب
نی که تأثیر از قدر معمول نیست *** لیک تأثیرش ازو معقول نیست
چون مقلّد بود عقل اندر اصول *** دان مقلّد در فروعشای فضول
سخن از تأثیر قدرت و لطف حق است که به اسباب و عوامل ظاهر نیاز ندارد. جذب و کشش پروردگار به آثار و اسباب ظاهر نیز مربوط میشود، اما رابطه آن ظاهر و مرئی نیست. مولانا توضیح کلامی یا مدرسهای میافزاید: نه اینکه قدرت حق نباید تأثیر مرئی داشته باشد، نه، میتواند داشته باشد، اما معقول این است که تأثیر آن قدرت، چون خود آن، از طریق باطن صورت گیرد. اینطور نیست که تأثیرات و تحولاتی که در عرصه هستی پیدا میشود ناشی از تقدیر الهی نباشد. ولی چگونگی این تأثیرات و تحولات از حیطهی ادراک بشری فراتر است. هر اثر و سببی، از جاذبه الهی مستفیض میشود و کار جهان با همان جاذبه سامان مییابد. اما عادت خداوند بر این تعلق گرفته که نظام امور عالم از طریق آثار و اسباب صورت گیرد. درک عقل مادی و عقل حسابگر یا عقل جزئی، فقط از طریق همین آثار ظاهر است، به همین دلیل به حقیقت هستی نمیرسد؛ یعنی مقلد است و محقق نیست. لذا عقل دنیایی و تعقّل مدرسهای به مقصود و غایت سیر اهل معنا راه نمییابد، مگر اینکه عنایت و کشش الهی شامل حال او گردد.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول