مؤلف: محمدرضا افضلی
دفتر صوفی سواد حرف نیست *** جز دل اسپید همچون برف نیست
زاد دانشمند آثار قلم *** زاد صوفی چیست آثار قدم
همچو صیادی سوی اشکار شد *** گام آهو دید و بر آثار شد
چندگاهش گام آهو در خور است *** بعد از آن خود ناف آهو رهبر است
چونکه شکر کام کرد و ره برید *** لاجرم زآن گام در کامی رسید
رفتن یک منزلی بر بوی ناف *** بهتر از صد منزل گام و طواف
آن دلی کو مطلع مهتابهاست *** بهر عارف فتّحت ابوابُهاست
با تو دیوار است و با ایشان در است *** با تو سنگ و با عزیزان گوهر است
«دفتر صوفی»، دل پاک اوست که میتواند نقش حقیقت را بپذیرد، نه مثل سیاهی کلمات بر روی کاغذ. مولانا بر این نکته تأکید دارد که برای رسیدن به حقیقت، علوم ظاهری و کتاب و دفتر وسیله مناسبی نیست. باید راهی به حقیقت و معرفت آن پیدا کرد که از طریق دلِ پاکِ مردانِ حق است. «آثار قلم»، همان عالم ظاهر است. «آثار قدم»، یعنی نتایج سیر باطنیِ مردان حق و آنچه آنها در طیّ طریق به دست آوردهاند. «ناف آهو»، معرفت حقیقت است که سالک را به حق میرساند. «کام»، وصال حق است. «گام و طواف»، میتواند به معنای آداب و تکالیف ظاهری شریعت باشد یا گذشتن از مقامات و منازل سلوک. به هر حال مولانا میگوید: سیرالیالله باید با معرفت همراه باشد و یک منزل راه پیمودن همراه با معرفت حق، بهتر از صد منزلی است که فقط طی طریق باشد و معرفتی با آن همراه نگردد. کسی که عارف به حقایق است دلی دارد که مهتاب معرفت در آن طلوع میکند. چنین دلی در نظر او دروازهی بهشت است که بر او گشودهاند: (وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا). (1) پروردگار در این آیه از پرهیزکاران سخن می گوید و اینکه درهای بهشت بر آنها گشوده است. آن دلی که مظهر معرفت و اسرار تابان الهی است، نسبت به عارف، دری به سوی بهشت ذات حق است. مولانا میگوید: دل همان دل است، اما اگر کسی لیاقت معرفت حق را نداشته باشد همین دروازهی بهشت در برابر او دیوار میشود.
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول
زاد دانشمند آثار قلم *** زاد صوفی چیست آثار قدم
همچو صیادی سوی اشکار شد *** گام آهو دید و بر آثار شد
چندگاهش گام آهو در خور است *** بعد از آن خود ناف آهو رهبر است
چونکه شکر کام کرد و ره برید *** لاجرم زآن گام در کامی رسید
رفتن یک منزلی بر بوی ناف *** بهتر از صد منزل گام و طواف
آن دلی کو مطلع مهتابهاست *** بهر عارف فتّحت ابوابُهاست
با تو دیوار است و با ایشان در است *** با تو سنگ و با عزیزان گوهر است
«دفتر صوفی»، دل پاک اوست که میتواند نقش حقیقت را بپذیرد، نه مثل سیاهی کلمات بر روی کاغذ. مولانا بر این نکته تأکید دارد که برای رسیدن به حقیقت، علوم ظاهری و کتاب و دفتر وسیله مناسبی نیست. باید راهی به حقیقت و معرفت آن پیدا کرد که از طریق دلِ پاکِ مردانِ حق است. «آثار قلم»، همان عالم ظاهر است. «آثار قدم»، یعنی نتایج سیر باطنیِ مردان حق و آنچه آنها در طیّ طریق به دست آوردهاند. «ناف آهو»، معرفت حقیقت است که سالک را به حق میرساند. «کام»، وصال حق است. «گام و طواف»، میتواند به معنای آداب و تکالیف ظاهری شریعت باشد یا گذشتن از مقامات و منازل سلوک. به هر حال مولانا میگوید: سیرالیالله باید با معرفت همراه باشد و یک منزل راه پیمودن همراه با معرفت حق، بهتر از صد منزلی است که فقط طی طریق باشد و معرفتی با آن همراه نگردد. کسی که عارف به حقایق است دلی دارد که مهتاب معرفت در آن طلوع میکند. چنین دلی در نظر او دروازهی بهشت است که بر او گشودهاند: (وَسِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا). (1) پروردگار در این آیه از پرهیزکاران سخن می گوید و اینکه درهای بهشت بر آنها گشوده است. آن دلی که مظهر معرفت و اسرار تابان الهی است، نسبت به عارف، دری به سوی بهشت ذات حق است. مولانا میگوید: دل همان دل است، اما اگر کسی لیاقت معرفت حق را نداشته باشد همین دروازهی بهشت در برابر او دیوار میشود.
پینوشت:
1. زمر، آیهی 73.
منبع مقاله :افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول