برکات حضور امام رضا علیه السلام در ایران
بی شک باید حضور امام رضا (علیه السلام) را در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و به دنبال آن در ایران) بشمار آورد. علی رغم همه ی محدودیت هایی که مامون برای جلوگیری از فعالیت امام رضا (ع) و ارتباط شیعیان با امام (ع) به وجود آورده بود، بارزترین موضوعی که در سیره امام رضا(علیه السلام) از مدینه تا مرو، به ویژه در نیشابور مشهود است، تلاش حضرت برای معرفی جایگاه معصومین(علیهم السلام) در این فرصت می باشد.امام رضا(علیه السلام) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو همیشه از روش های گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد. رجاء بن ابی الضحاک که مأمور آوردن امام به مرو بود، می گوید: امام در هیچ شهری از شهرها فرود نمی آمد، مگر این که مردم به سراغ او می آمدند و مسایل دینی و اعتقادی خویش را از او می پرسیدند.
امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدرانش به حضرت علی و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین ) می رساند که این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیّع و خنثی کننده ی توطئه هایی بود که شیعه را خارج از دین می شمرد. نمونه ی برجسته آن، حدیث سلسله الذهب بود...
حضور امام در مناظرات یکی دیگر از کارهایی بود که در پی آن، مکتب شیعه به درستی معرفی شد و استدلال مخالفان باطل گشت. مأمون برای محکوم کردن امام در جلسه های مناظره با بزرگان ادیان دیگر به تشکیل چنین جلسه هایی دست یازیده بود. با این حال، امام از همه ی آنها سربلند بیرون آمد. پس از استقبال مردم از این جلسه ها، مأمون دستور داد مردم را از در خانه ی امام دور کنند تا مبادا شیعه ی واقعی به مردم معرفی شود.[1]
همچنین مجموعه نامه هایی که امام برای توضیح مبانی تشیع به افراد گوناگون می نوشتند، در این زمینه نقش داشت. نامه های ایشان در تبیین جایگاه اهلبیت در کتاب خدا و سنّت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مسایل اختلافی با اهل سنّت مانند: ایمان آوردن ابوطالب، توضیح مصداق شیعه واقعی، مراد از اولوالامر در قرآن، در گسترش فکر شیعی و استحکام پایه های اعتقادی در ایران بسیار اثر داشت.[2]
...ورودامام رضا (علیه السلام) به خراسان، حرکت گروهی سادات و شیعیان را به ایران درپی داشت. علویان از موقعیت به وجود آمده برای امام رضا (علیه السلام) در حکومت مأموناستفاده کردند و به صورت گروهی راهی ایران شدند...
حاکم فارس از سوی مامون دستور یافت که از ورود آنانجلوگیری کند. رهبری کاروان با احمد بن موسی (علیه السلام) (شاهچراغ) و محمد بنموسی (علیه السلام) بود. آنان پس از درگیری با لشکر فارس، به یاران خود دستور دادندلباس مبدل بپوشند و در اطراف پراکنده شوند تا از گزند حکومت مأمون در امان باشند.به همین دلیل گفته می شود بیشتر امامزادگانی که در شهرهای گوناگون ایران مدفونشده اند، جزء همان قافله هستند.[3]مردم ایران چون به سادات و آل رسول عشق میورزیدند، به این گروه پناه دادند و آنان را یاری کردند. حضور آنان در میان عاشقاناهلبیت پیامبر[4]به گسترش تشیع اعتقادی انجامید...
دیگر از برکات وجود آن حضرت به وجود آمدن حوزه ی درسی بود که "عده ای از اصحاب و محدثان و فقها دور امام (ع) حلقه زدند و از محضر مبارک ایشان بهره گرفتند. شیخ طوسی اصحاب حضرت رضا (ع) را 317 نفر ضبط کرده است[5]پس از رحلت امام این حوزه به فعالیت خود ادامه داد و شیخ طوسی[6]خود در این حوزه پرورش یافت و در 408 ق به بغداد هجرت نمود."[7]
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدرانش به حضرت علی و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین ) می رساند که این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیّع و خنثی کننده ی توطئه هایی بود که شیعه را خارج از دین می شمرد. نمونه ی برجسته آن، حدیث سلسله الذهب بود...
حضور امام در مناظرات یکی دیگر از کارهایی بود که در پی آن، مکتب شیعه به درستی معرفی شد و استدلال مخالفان باطل گشت. مأمون برای محکوم کردن امام در جلسه های مناظره با بزرگان ادیان دیگر به تشکیل چنین جلسه هایی دست یازیده بود. با این حال، امام از همه ی آنها سربلند بیرون آمد. پس از استقبال مردم از این جلسه ها، مأمون دستور داد مردم را از در خانه ی امام دور کنند تا مبادا شیعه ی واقعی به مردم معرفی شود.[1]
همچنین مجموعه نامه هایی که امام برای توضیح مبانی تشیع به افراد گوناگون می نوشتند، در این زمینه نقش داشت. نامه های ایشان در تبیین جایگاه اهلبیت در کتاب خدا و سنّت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مسایل اختلافی با اهل سنّت مانند: ایمان آوردن ابوطالب، توضیح مصداق شیعه واقعی، مراد از اولوالامر در قرآن، در گسترش فکر شیعی و استحکام پایه های اعتقادی در ایران بسیار اثر داشت.[2]
...ورودامام رضا (علیه السلام) به خراسان، حرکت گروهی سادات و شیعیان را به ایران درپی داشت. علویان از موقعیت به وجود آمده برای امام رضا (علیه السلام) در حکومت مأموناستفاده کردند و به صورت گروهی راهی ایران شدند...
حاکم فارس از سوی مامون دستور یافت که از ورود آنانجلوگیری کند. رهبری کاروان با احمد بن موسی (علیه السلام) (شاهچراغ) و محمد بنموسی (علیه السلام) بود. آنان پس از درگیری با لشکر فارس، به یاران خود دستور دادندلباس مبدل بپوشند و در اطراف پراکنده شوند تا از گزند حکومت مأمون در امان باشند.به همین دلیل گفته می شود بیشتر امامزادگانی که در شهرهای گوناگون ایران مدفونشده اند، جزء همان قافله هستند.[3]مردم ایران چون به سادات و آل رسول عشق میورزیدند، به این گروه پناه دادند و آنان را یاری کردند. حضور آنان در میان عاشقاناهلبیت پیامبر[4]به گسترش تشیع اعتقادی انجامید...
دیگر از برکات وجود آن حضرت به وجود آمدن حوزه ی درسی بود که "عده ای از اصحاب و محدثان و فقها دور امام (ع) حلقه زدند و از محضر مبارک ایشان بهره گرفتند. شیخ طوسی اصحاب حضرت رضا (ع) را 317 نفر ضبط کرده است[5]پس از رحلت امام این حوزه به فعالیت خود ادامه داد و شیخ طوسی[6]خود در این حوزه پرورش یافت و در 408 ق به بغداد هجرت نمود."[7]
پي نوشت :
[1]عیون اخبارالرضا، شیخ صدوق، جهان، 1378ق، ج2، ص170.
[2]تاریخ تشیع در ایران، رسول جعفریان، صص 158-157 .
[3]شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی، ج1، ص130.
[4]پیروان شیعه سیاسی.
[5]رجال، 366.
[6]م460 ق.
[7]دائرة المعارف تشیع، ج6، ص574.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله