نقد بددلی و تردید و فتنه‌ی اختیار در مثنوی

اگر لطف ازلی خدا شامل حال انسان شود، چگونه ممکن است که در برابر جاذبه‌ی حق چنین بددلی و بد گمان شود؟‌ای خداوندی که دادرسِ دادخواهانی! فریاد از دوراهی‌های اختیارِ پلید. مولانا می‌گوید: تردید و دو دلی شوم‌ترین پدیده‌ی
چهارشنبه، 30 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نقد بددلی و تردید و فتنه‌ی اختیار در مثنوی
 نقد بددلی و تردید و فتنه‌ی اختیار در مثنوی

 

مؤلف: محمدرضا افضلی




 

لیک گر بودیش لطف ما سبق *** کی بدی این بددلی با جذب حق
الغیاث‌ای تو غیاث المستغیث *** زین دو شاخه‌ی اختیارات خبیث
من ز دستان و ز مکر دل چنان *** مات گشتم که بماندم از فغان
من که باشم چرخ با صد کار و بار *** زین کمین فریاد کرد از اختیار
که‌ای خداوند کریم و بردبار *** ده مانم زین دو شاخه‌ی اختیار
جذب یک راهه‌ی صراط المستقیم *** به ز دو راه تردد‌ای کریم
زین دو ره گرچه همه مقصد تویی *** لیک خود جان کندن آمد این دویی
زین دو ره گرچه به جز تو عزم نیست *** لیک هرگز رزم هم‌چون بزم نیست
در نبی بشنو بیانش از خدا *** آیت آشفقن اَن یحملنها
این تردد هست در دل چون وغا *** کین بود به یا که آن حال مرا
در تردد می‌زند بر هم‌دگر *** خوف و اومید بهی در کرّ و فر

اگر لطف ازلی خدا شامل حال انسان شود، چگونه ممکن است که در برابر جاذبه‌ی حق چنین بددلی و بد گمان شود؟‌ای خداوندی که دادرسِ دادخواهانی! فریاد از دوراهی‌های اختیارِ پلید. مولانا می‌گوید: تردید و دو دلی شوم‌ترین پدیده‌ی روانی است، زیرا این پدیده روح را از سیر تکاملی باز می‌دارد و زندان روح است. تنها با استعانت از خدا و مدد از اولیا و سالکان راستین، می‌توان خود را از این زندان رهانید. من از مکر و حیله‌ی دل، چنان مات شدم که حتی از فریاد زدن هم بازماندم. حتی فلک نیز با همه‌ی شکوه و شوکتش از دام اختیار، فغانش بلند شد.‌ ای خداوند بخشنده‌ی بردبار! مرا از این دو راهی اختیار و دو راهی تردید نجات بده.‌ای خداوند کریم! گرایش و انجذاب به راه مستقیم، بهتر از دو راهی تردید است. خداوندا! اگرچه مقصود و منظور از انتخاب این دو راه تویی، لیکن این دوگانگی و تردید نوعی جان کندن است. این‌که بنده در دست مشیت حق به راهی بیفتد که از دو راهه‌ی تردّد دور بماند، در مرتبه‌ی وصال حق صورت می‌پذیرد، که عمل واصلان چیزی جز عمل حق نیست. این مطلب را که آسمان و زمین و کوه‌ها از قبول امانت الهی، (اختیار) شانه خالی کردند از قرآن کریم بشنو که در آیه‌ی 72 سوره‌ی احزاب آمده: (وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا). این تردید و گفتن این‌که انجام این کار برای من بهتر است یا آن کار، جنگ و غوغایی در دل ایجاد می‌کند. در حالت تردید و دودلی، بیم و امید ناشی از این خیال که آیا این کار بهتر است یا آن کار با یک‌دیگر گلاویز می‌شوند.

اولم این جزر و مدّ از تو رسید *** ورنه ساکن بود این بحر‌ای مجید
هم از آن جا کاین تردید دادیم *** بی‌تردد کن مرا هم از کرم
ابتلاام می‌کنی آه الغیاث ***‌ای ذکور از ابتلاات چون اناث
تا به کی این ابتلا یا رب مکن *** مذهبی‌ام بخش و ده مذهب مکن
اشتری‌ام لاغری و پشت ریش *** ز اختیار همچو پالان شکل خویش
این کژاوه گه شود این سو گران *** آن کژاوه گه شود آن سو کشان
بفکن از من حمل ناهموار را *** تا ببینم روضه‌ی ابرار را
همچو آن اصحاب کهف از باغ جود *** می‌چرم ایقاظ نی بل هم رقود
خفته باشم بر یمین یا بر یسار *** برنگردم جز چو گو بیاختیار
هم به تقلیب تو تا ذات الیمین *** یا سوی ذات الشمال‌ای رب دین

ای خداوند بلند مرتبه! دریای وجودم آرام بود، اما تو برای نخستین بار آن را متلاطم کردی و با دادن قوه‌ی اختیار به من، سرگشته‌ام نمودی، زیرا دائم میان دو کار حیرانم که این را انجام بدهم یا آن را. ولی اگر اختیاری در کار نبود این تردید و اضطراب هم نبود. خداوندا! تو را به حق کرمت، چون این تردید را تو به من دادی، آن را از من بازگیر. ‌ای خداوندی که از سختی و شدت امتحانت مردان هم‌چون زنان شوند، مرا امتحان می‌کنی. آه و فریاد از این امتحان. این امتحان تا کی ادامه دارد؟ پروردگارا! مرا امتحان مکن و تنها یک راه پیش پایم قرار بده تا در جست‌وجوی تو به بی‌راهه نروم. این اختیار و تعقّل، بنده را از سیرالی‌الله باز می‌دارد، مانند پالانی که بر پشت مجروح اشتری نهاده باشند. اختیارات و اندیشه‌های متناقضِ آدمی در کشاکش عقل و نفسِ اماره به این سو و آن سو می‌گراید. خداوندا! بار ناهموار را از دوش من بیفکن تا گلزار بندگان صالح را مشاهده کنم؛ مانند اصحاب کهف که ظاهراً بیدار بودند و باطناً خواب. اشاره دارد به آیه‌ی 18 سوره کهف: (وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظاً وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ)؛ آنها را بیدار می‌پنداری، در حالی که خفته‌اند و ما آنها را به راست و چپ می‌گردانیم.

منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بین‌المللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.