مقدمه:
با تشکر از جناب آقای عبدالرحیم علائی مدیر کل دفتر اسناد و شناسایی موقوفات سازمان اوقاف و امور خیریه شناخت اسناد از ضروریات کار با اسناد است. روشن است که همه ی اسناد از نظر محتوا و ظاهر شبیه به هم نیستند؛
به عنوان مثال شیوه ی تهیه اسناد وقف و خاصه وقف نامه که از جمله اسناد شرعی است، با اسناد و مکاتبات دیوانی تفاوت کلی دارد. همچنان که پژوهشگر مسائل حکومتی باید شناخت کافی از چگونگی اسناد دیوانی و مکاتبات، داشته باشد، پژوهشگر اجتماعی - دینی نیز در هنگام استفاده از اسناد غنی وقف، باید چنین اسنادی را بشناسد.
البته این بدان معنی نیست که چنین پژوهشگری باید سندشناس حرفهای باشد هم چنانکه سکهشناس و نسبشناس و خط شناس و کتیبهخوان حرفهای و...؛ چرا که او در مواجهه با سند، پس از اطمینان از درستی ابزار است که دست به کار گزینش و تفسیر متن میشود. لازم است پیش از ادامهی مطلب، هدف از تبیین آن مطرح شود:
1. شمار قابل توجهی رونوشت اسناد وقف کشور - مربوط به وزارت معارف و اوقاف - در بایگانی دفتر کل اسناد و شناسایی موقوفات سازمان اوقاف وجود دارد که ادارهی کل اوقاف در همان دهه های نخست تصویب قانون وظایف اوقاف، موظف به تهیه ی آن شده بوده است.
2. تاکنون هیچ پژوهشی دربارهی سندشناسی وقف ایران، از جمله پژوهشی که نشان دهندهی وجود یا عدم شباهت رونوشت این اسناد با اصل باشد صورت نگرفته است.
3. معدود پژوهشگران وقف ایران، خاصه فرنگیان، در مورد اعتبار این رونوشتها ابراز تردید میکنند.
پس از مراجعه به بایگانی اسناد سازمان اوقاف و امور خیریه، 150 پروندهی مادر از اسناد وقف استان تهران، سلسلهوار بررسی شد که تنها در 8 پرونده اصل وقفنامه و رونوشت وزارت معارف و اوقاف هر دو موجود بود. این 8 پرونده حاوی نه فقره اصل وقفنامه و رونوشت بود.
جز یک مورد که در ادارهی تحقیق تهیه شده، بقیهی این اسناد در دفتر اوقاف ادارهی کل اوقاف نسخهبرداری شده است. پس از بررسی مقدماتی معلوم شد که اسناد مذکور مربوط به اصناف و طبقات و سالهای مختلف است و در حد فاصل 16 سال تهیه شدهاند که به ترتیب تاریخ نسخه یا رونوشتبرداری از این قرارند:
1. واقف: حاج محمدابراهیم تاجر تنباکوفروش اصفهانی؛ تاریخ تحریر سند: 1266 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1331 ه ق؛ شمارهی پرونده: 69؛ (1)
2. واقف: حاج میرزا محمود شیرازی، تاریخ تحریر سند: 1131 ه ق؛ تاریخ رونوشت: احتمالا 1331 ه ق؛ شمارهی پرونده 83؛
3. واقف: کربلایی محمد اسماعیل بن کربلایی محمد ابراهیم؛ تاریخ تحریر: 1315 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1336 ه ق؛ شمارهی پرونده: 88؛
4. واقف: نهنه خانم بنت کلبعلی قاجار؛ تاریخ تحریر: 1251 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 70؛
5. واقف: محمدرحیم خان قاجار شامبیاتی؛ تاریخ تحریر: 1272 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 130-1؛
6. واقف: محمدرحیم خان قاجار شامبیاتی؛ تاریخ تحریر: 1279، ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 130-2؛
7. واقف: میرزا موسی وزیر (به سبب گم شدن سند اصلی، توسط آقا میرزا عیسی وزیر این سند شرعی مجددا تنظیم شده است)؛ تاریخ تحریر: 1308 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 139؛
8. واقف: منیرالسلطنه: تاریخ تحریر: 1310 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1343 ه ق؛ شمارهی پرونده: 34؛
9. واقف: آقا میرزا عیسی وزیر سابق دارالخلافه؛ تاریخ تحریر: 1307 ه ق؛ تاریخ رونوشت؛ 1347 ه ق؛ شمارهی پرونده: 17؛
چنان که ملاحظه میشود، اولین رونوشت این مجموعه مربوط به سه سال پس از تصویب نخستین قانون اوقاف (1328 ه ق) و آخرین رونوشت مربوط به 19 سال پس از آن است. رونوشتهای این مجموعه با اصل آنها در سه مورد ذیل تمایز ظاهری دارد:
1. رونوشتها روی کاغذهایی با نشان شیر و خورشید و با عناوین وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه یا فواید عامه و ادارهی کل اوقاف، نوشته شده است.
2. در رونوشتها، مهرهای نقش علما و آگاهان محلی اصل وقفنامه اغلب بازنویسی شده است. این بخش از بازنویس در مورد رجال دینی اغلب از الگوی ذیل پیروی میکردهاند:
محل مهر به اضافه متن مهر؛ «محل مهر مرحوم حجت الاسلام... طاب ثراه» یا «محل خاتم مبارک قبلةالانام... حفظه الله تعالی» به اضافه متن مهر، که گاه به سبب خوب ضرب نشدن مهر و در نتیجه خوب منتقل نشدن نقش مهر، متن قابل خواندن و بازنویسی نبوده است.
3. تصدیقات اداری؛ در طول تاریخ رونوشتبرداری از مهرهای مختلفی برای تصدیق و تأیید رونوشت استفاده شده است، اما در این مجموعه که مربوط به ادارهی کل اوقاف بوده است،
در تصدیق رونوشتها فقط سه مهر اداری دیده میشود که هر سه به خط نستعلیق است. دو مهر نقش مثبت دارند: یکی مهر «وزارت معارف» است که در مستطیلی به ابعاد 1 ضربدر 3ر2 سانتیمتر جا دارد؛ و دیگری مهر: «دفتر اوقاف 1328» است که در یک بیضی به ابعاد 5ر1 ضربدر 5ر2 سانتیمتر جا دارد.
مهر دیگر که فقط در یکی از رونوشتهای این مجموعه دیده میشود مهری است به خط نستعلیق با نقش منفی با عبارت «دائرهی تحقیق اوقاف 1333 «که در یک بیضی به ابعاد 2 ضربدر 8ر2 سانتیمتر جا دارد.
نباید چنین توهمی در ذهن خواننده ایجاد شود که ادارهی کل اوقاف اصل سند را نیز ضبط میکرده است. هرگز چنین نبوده است چرا که:
1. اولین مادهی قانونی وظایف اوقاف، امر به «استنساخ» کرده نه گردآوری اصل یا حتی رونوشتهایی که دیگران پیش از تأسیس ادارهی اوقاف تهیه کردهاند.
2. یکی از وظایف امین یا مدیر اوقاف تهیهی رونوشت از اسنادی بوده که مدعی به اوقاف میآورده است. انبوه رونوشتهای تهیه شده در دورههای مختلف اوقاف دلیل دیگری بر این نکته است.
3. در ذیل رونوشتهای اوقاف تصدیقی نوشته شده مبنی بر اینکه اصل نسخه به حامل آن مسترد شده است. اما چه بسا که اصل سند گم میشده است. پروندهی شمارهی 34 از این نظر بسیار خواندنی است. بر اصل سند نوشته شده است:
تحت نمرهی 586 در دفتر ثبت موقوفات مرکزی ثبت شد. مورخهی شنبه، 7 قوس 1303. حال آنکه نامهای به تاریخ 15 / 1 / 62 پیوست آن است که دال بر اینکه اصل سند در لابهلای مقداری اثاث خانه بوده و پس از دست به دست شدنهای مکرر سرانجام به اوقاف تحویل شده است!
4. ادارات اوقاف ایران، در دهههای گذشته و حتی امروز، درصدد گردآوری و خرید اصل برخی از وقفنامهها از مجموعهداران نبوده یا شاید امکانات این کار را نداشته است. در حال حاضر سازمان اوقاف در صورت دستیابی به اصل سند با اجازهی صاحبش از آن کپی تهیه میکند و بنا به همان سنت مذکور اصل به آورندهاش مسترد میشود.
و یا با ذکر شماره در متن، آنها را در حاشیهی سند مینوشته و بر موارد تکراری یا زیادی خط میکشیده و بالاخره در پایان کار در ذیل سند، تصدیق یا سجل خود مبنی بر مورد قبول و پسند بودن ماحصل کار را، اغلب با عبارت کلیشهای «مقابله شد. امضا - اسم»؛ یا «مقابله شده است. صحیح است. امضا - اسم» نشان میداد.
نام مقابله کنندگان رونوشتها به قرار ذیل است:
70 (1337 ه ق)، 88 (1336 ه ق) و 139 (1337 ه ق) توسط «عبدالحسین»؛ 69 (1331 ه ق) و 1-130 (1337 ه ق) و 130-2 (1337 ه ق) توسط «تقی»؛ 83 (1331 ه ق) توسط «ادیب»؛ 17 (1347 ه ق) و 34 (1343 ه ق) هم نامشخص است.
در مورد این قسمت از تشکیلات ادارهی کل اوقاف نکات ذیل را باید خاطرنشان کرد:چنان که تاریخ رونوشت پروندههای 70 و 130 و پروندههای 69 و 131 نشان میدهد این کار در یک سال بر عهدهی مسؤول ثابت و منفردی نبوده است.
تصدیق ثبت دفتر موقوفات که بر اصل پروندههای 88 (1336 ه ق) و 139 (1337 ه ق) توسط تقی نوشته شده و امضای او نشان میدهد که وی همان شخصی است که کار مقابله را نیز انجام میداده و همزمان به کار دیگری در زمینهی رونوشتبرداری نیز مشغول بوده است.
رونوشتهای پروندههای 69 (1331 ه ق)، 70 (1337 ه ق)، 88 (1336 ه ق)، 130-1 و 130-2 (1337 ه ق) توسط «حسین مقبل»؛ 83 (1331 ه ق)، 139 (1337 ه ق) توسط «فخرائی»؛ 17 (1347 ه ق) توسط «محمد علی دفتری» 34 (1343 ه ق) توسط «محمد اسدزاده» مورد تصدیق مجدد قرار گرفته است.
با توجه به چند رونوشت ادارهی کل اوقاف از اسناد وقف مازندران، حداقل در مورد فخرایی که اسم کامل او «میرزا آقاخان فخرایی» است، آشکار است که همزمان با حسین مقبل در سالهای 1330 و 1333 ه ق تصدیق تطبیقی را مینوشته، او نوشتن تصدیق مقابلهای را برعهده داشته است؛
این در حالی است که با توجه به مکاتبات موجود، میرزا آقا فخرائی در حد فاصل سنوات 1334-1330 ه ق در ادارهی کل به برخی از امنای اوقاف شیوهی رونوشتبرداری را آموزش میداده و پیشنویسهایی برای رئیس کل اوقاف مینوشته، هم چنین رونوشت اسناد ارسالی از ادارات شهرستانها را در دفاتر مخصوصی ثبت میکرده است،
که میتواند حاکی از وظایف متفاوت و تخصصی مطابقهنویس باشد. البته با توجه به حجم کلان مکاتبات ارسالی، بعید است که سند را کاملا میخوانده است، بلکه احتمالا فقط بنا به یک رسم اداری، با این کار صحه بر کار مقابلهنویس میگذارده است.
در سمت چپ و راست سربندهای رونوشت پروندههای 130-2، 130-1، 69 و 139 که دو یا چند کاغذ به هم الصاق شده بنا به سنت با مهر، تأیید شده است.
در این مجموعه سربندهای رونوشتهای اداری، با مهر دفتر اوقاف و در یک مورد با مهر ادارهی کل تحقیق تأیید شده و از آنجا که در نمونههای بسیار، این مهر با تصدیق مطابقهنویس همراه است، احتمالا این کار نیز پس از رونوشتبرداری توسط او انجام میشده است. با توجه به یادداشت مطابقهنویس بر رونوشت 130-2:
توضیح آنکه اصل وقفنامهی (130-1) مزبوره که حاکی از وقفیت یک دانگ مشاع قریهی میمونآباد بود و تعیین متولی و ناظر را در این ورقه (310-2)، محول به قبالهی فوق (130-1) میکند، قبالهی مزبور عبارت از وقفنامهی میمونآباد مرقوم است.[مهر:[ (ادارهی اوقاف 1328).
به سبب تفاوت خط یادداشتها با متن سند، احتمالا مطابقهنویس بر کل کار نظارت داشته است. پس از بررسی و مهر کردن سربندها، تاریخ رونوشتبرداری و شمارهی ترتیبی دفتر موقوفات و دفتر تمبر به اصل و رونوشت افزوده میشده است.
در حاشیهی رونوشت پروندهی 153 (جمادیالثانی 1330) تهران که جزو این مجموعهی نهگانه نیست، یادداشتی به امضای میرزا آقا وجود دارد نشان میدهد که پیش از اینکه تصدیق آن دو بر سند نوشته شود، شخصی با عنوان سوادنویس، سواد یا رونوشت را به خط خوش و همانند آن دو با خودنویس تهیه میکرده است؛ بیآنکه نام و امضایی بر سند بنویسد:
این یک سطر که در حاشیه نوشته شده / چون سوادنویس در موقع / نوشتن سهوا انداخته بود / لذا در حاشیه الحاق شد / در اصل آن الحاق نبوده / صحیح است.[امضا:]میرزا آقا.
اصل با آن نوشته شده، با شکل خط و رنگ مرکب استفاده شده در تاریخ رونوشتبرداری و نمرهی اندیکاتور سند یکسان است که حاکی از سرعت استنساخ است. گفتنی است پس از این مرحله چکیدهی سند در دفتر موقوفات ثبت میشد. بر اصل اسناد پروندههای 139، 83، 70، 34 به ازای هر سند 5 قران تمبر الصاق شده است.
فقط بر اصل سند 88، ده تمبر 6 شاهی که معادل 4 قرن است الصاق شده است. چون هر دو سند پروندهی 130 به دنبال هم نوشته شدهاند و چیزی که امروز در اختیار ماست عکس آنهاست معلوم نیست که آنها هم تمبر شدهاند یا نه؟ در این مجموعه فقط رونوشت پروندهی 69 است که تمبر شده است. گفتنی است
روی اصل همین سند هیچ تصدیق اداری نوشته نشده، اما بالعکس، رونوشت آن دارای چند تصدیق اداری و دو تمبر 3 قرانی - برابر 6 - قران است. تنها پروندهای که به روشنی آشکار است که اصل و رونوشت آن تمبر نشده، پروندهی 17 است که بر هر دو فقط تصدیق اداری نوشته شده است. بر اصل سند نوشته شده:
سواد این وقفنامه در ادارهی کل اوقاف (اوقاف مرکز) مضبوط است. 1 / 5 / 1307.[امضا:]محمد علی دفتری. و بر رونوشت آن، همان شخص با همان خط و تاریخ و مهر نوشته است:
سواد مطابق اصل و اصل آن به آقای آقا شیخ حسن، حامل آن مسترد گردید. 1 / 5 / 1307.[امضا:]محمد علی دفتری.
2. گفتنی است که تمبرهای این مجموعه همگی با مهر چهارگوش «وزارت معارف» باطل شدهاند. دیگر آنکه با توجه به پروندههای 88، 83، 70، 69، 34 و اسناد بسیار دیگری که در ادارهی کل اوقاف و وزارت معارف تهیه شدهاند، دانسته میشود.
که مسؤولان مشخصی به نامهای «مهدی» و «اسماعیل» پس از رونوشتبرداری اقدام به الصاق تمبر و شمارهگذاری در پشت سند میکردهاند.
مکاتبهای در ضمن پروندهی 33 تهران - که البته جزو این مجموعه نیست - از دائرهی تحقیق خطاب به ادارهی کل اوقاف به تاریخ 22 سنبله 1303 ه ش / 1343 ه ق در دست است که حاکی از آن است که دفتر اوقاف هزینهی تمبر را در صورت بضاعت، از صاحبان سند که احتمالا متولیان آن بودهاند، دریافت میکرده و در غیر این صورت، از آن چشمپوشی میکردها ند:
اخیرا وقفنامهی معتبره راجع به چهار دانگ قریهی حسن / آباد و غیره واقعات در فیروزکوه که از جملهی موقوفات / مرحوم میرزا کریم خان سردار مکرم فیروزکوهی است / دائرهی تحقیق تحصیل نموده و برای ثبت آن به دفتر / ادارهی کلی اوقاف ارسال شده است.
چون صاحبان / آن چند نفر علویهی فقیر بیبضاعت هستند و قادر بر / تأدیهی قیمت تمبر نمیباشند لهذا مقتضی است / دستور فرمایند که دفتر اوقاف ثبت و وجه تمبر مطالبه ننمایند.[امضا:]محمدرضا الغروی.
گرچه متن این یادداشت حاکی از این است که ادارهی تحقیق، سند را برای تمبر کردن و ثبت نمودن در دفتر موقوفات، به دفتر اوقاف ادارهی کل اوقاف ارسال میکرده است، اما توجه به یادداشت رونوشت سند 34 چیز دیگری نشان میدهد:
رونوشت کتابچهی وقفنامه است که در پنجاه و یک صفحه نوشته شده و در صفحات آن (چند کلمهافتادگی دارد احتمالا: که مشتمل است) بر سجلات که فوقا سواد شده است. هر صفحه منطبع به طبع دو مهر است؛
یکی مهر مرحوم حاجی میرزا حسن مجتهد آشتیانی و یکی مهر واقفه مرحوم منیرالسلطنه و در بعضی صفحات هم مهر شاهزاده کامران میرزا امیرکبیر و این سواد 14 صفحه است. 6؟ قوس 1303. محمد صدر؟ زاده.[مهر:](ادارهی کل تحقیق 1333).
و به همان خط و قلم بر اصل نوشته شده است:تحت نمرهی 586 در دفتر ثبت موقوفات مرکزی / ثبت شد. / مورخهی شنبه 7 قوس 1303.
این تصدیق نشان میدهد که در همان سال، مسؤولی نیز در ادارهی تحقیق بر همان سیاق همزمان با دفتر اوقاف، بر رونوشتبرداری نظارت داشته است. دلیل دیگر بر اینکه این رونوشت در ادارهی تحقیق تهیه شده است،
تکرار 24 بار مهر ادارهی تحقیق در طرفین چپ و راست متن در محل الصاق سربندهاست. این رونوشت و اصل سند، همچنین نشان میدهند که پس از رونوشتبرداری و آن یادداشت مفصل که میتوان آن را در حکم یادداشت
مطابقهنویس به شمار آورد، سربندها، مهر میشده و پس از ذکر تاریخ رونوشتبرداری، بر اساس نمرهی ترتیبی دفتر موقوفات، نمرهای به سند تخصیص مییافته است.
3. پشت اکثر رونوشتها از جمله تعدادی از رونوشتهای این مجموعه، توسط شخصی به نام «حسن تقوی» با خودنویس و مرکب نیلیرنگ، نمرههایی درج شده است که دلالت بر آن دارد که در سالی که تاکنون مشخص نیست،
آن هم به شیوهای نامشخص، برخی از اسناد وقف تهران در دفتر جدیدی به نام «دفتر موقوفات تهران» شمارهبندی و ثبت شدهاند. چنان که بر 6 رونوشت پروندههای 69 (نمرهی 8)، 70 (نمرهی 268)، 88 (نمرهی 259)،130-1 (نمرهی 127)، 130-2 (نمرهی 128)، 139(نمرهی 113) مشاهده میگردد.
تنها اصل سندی که این شماره را دارد پروندهی 83 (نمرهی 549) است. فقط پروندههای 17 (1307 ه ش / 1347 ه ق) و 34 (1303 ه ش / 1343 ه ق) هستند که چنین شمارهای ندارد.
گفتنی است چنین یادداشتی بر دو رونوشت دیگر آرشیو سازمان نیز وجود دارد که خوشبختانه تاریخ ثبت در «دفتر موقوفات طهران» را دارند. این دو رونوشت اگر چه در مجموعهی گزینش شدهی این نوشتار جای نگرفتهاند،
اما با استناد به آنها میتوان یک احتمال را رد کرد، احتمال اینکه شاید اسنادی که پس از 1303 ه ش / 1343 ه ق برای انجام دادن امور اداری به دفتر اوقاف وارد میشده اند دیگر در دفتر موقوفات تهران ثبت نمیشده اند.
پروندهی شمارهی 45، با نمرهی 618 در 9 / 12 / 1309 و پروندهی شمارهی 29، با نمرهی 635 در 14 / 9 / 1309 توسط شخص دیگری ثبت «دفتر موقوفات طهران» شده است.
4. نکتهی دیگر نوع تاریخ یادداشتهای اداری است. در یادداشت اصل پروندهی 70 میخوانیم:
تحت نمرهی 136 / 1306 ثبت دفتر موقوفات شد. یونت ئیل قوس 1337.در یادداشت رونوشت آن میخوانیم: «تاریخ 5 قوس 1297 «.
و در یادداشت اصل سند 130-2 آمده است: «تحت نمرهی 178 به تاریخ 26 سنبله 1337 ثبت شد».
و در یادداشت پروندهی 34 میخوانیم:نمره ی 586 دفتر موقوفات مرکزی مورخهی 7 قوس 1303.
چنان که مشاهده میشود در این یادداشتها از دوازده برج (حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت) و گاهشماری ایرانی یا تاریخ هجری شمسی، همراه با تاریخ هجری قمری استفاده شده است؛
بدون اینکه حرف ه ق یا ه ش جنب آن درج شود. به طوری که ممکن است یادداشت را غلط یا مربوط به چند دهه قبل یا بعد از زمان مورد نظرش تصور کند. گفتنی است با مصوبهی 11 فروردین 1304 مجلس شورای ملی (رک: گاهنامهی تطبیقی سه هزار ساله، احمد بیرشک، بنیاد دانشنامهی بزرگ فارسی) این مشکل برطرف شد.
در سربرگهای وزارت معارف و ادارات تابعه در دههی سی هجری قمری، برای رفع ابهام و توجه دادن نویسنده، جایی برای تاریخ شمسی و جایی برای تاریخ قمری منظور شد:
به تاریخ...... برج..... 129
به تاریخ...... شهر..... 133
5. سجل یکی از ارکان سند است. در دو سند 130 و در عکس اصل پروندهی 130-1 در محل الصاق کاغذها ذیل سه مهر عبارتی آمده که در رونوشت منعکس نشده است:=
این قباله به خط میرزا محمد ساوجبلاغی ولد مرحوم میرزا علیقلی نجمآبادی است.
این در حالی است که سجل دیگری به قلم قرمز خط زده شده و در ذیل آن با همان قلم نوشته است: «مکرر است».
در حاشیهی سمت راست اصل سند 130-2 سجلی است که نشان میدهد سند در تهران و منزل واقف و در حضور یکی از رجال و علمای وقت تنظیم شده است، اما در رونوشت بازنویسی نشده است.
به تاریخ عشر ثانی جمادیالاول ایتئیل 1279 هجری در دارالخلافه / احقر الأنام در منزل خان معظم واقف حاضر محضر جناب قبلة الأنام سرکار حجت الاسلام آقاحاجی ملا میرزا محمد [اندرمانی] سلمه الله تعالی / بودم صیغه جاری فرمودند از قرار تفصیل در متن شاهدم.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](عبده الراجی امامقلی).
هم چنین سجل دیگری در همین سند به قرار ذیل وجود دارد:
کنت من الحاضرین فی المجلس و جرت صیغة لمحضری. انا ابن صدرالدین استرآبادی.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](صدرالدین).
این سجل در رونوشت به صورت ذیل دچار دخل و تصرف شده است:
قد جرت الصیغة لدی و انا من الشاهدین.[محل مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](صدرالدین).
در مورد سجلات پرونده 69 نیز چنین موردی وجود دارد. در اصل آمده است:
بسم الله تعالی / اقر بالوقف بشرایطه لدی.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق: ](عبده عبدالحسین).
یا:
قد اقر و اعترف جناب کهف الحاج / حاجی محمد ابراهیم علی الوقف / المرقوم المسطور جمیعا / حرره محمدباقر فی رجب المرجب / فی سنة....[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](یا باقرالعلوم).
یا:
بسم الله خیر الاسما/ قد اقر و اعترف جناب الحاج الواقف / علی حسب ما زبر فیه لدی الجانی / فی یوم الخمیس الخامس و العشرین فی رجب المرجب سنة 1271.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](عبده الراجی ابن محمدباقر، محمد).
این سجلات به ترتیب در رونوشت چنین دچار دخل و تصرف شدهاند:
بسم الله / اقر بالوقف بشرایطه لدی.[محل مهر:](قرائت نمیشود.).
قد اقر و اعترف الواقف بما رقم فیه. محمدباقر.[محل مهر:](محمدباقر)
بسم الله تعالی / قد اقر و اعترف جناب الحاج الموفق / بالوقف علی حسب ما... لدی الجانی فی یوم الخمیس الخامس / عشر من رجب المرجب. / [محل مهر:](قرائت نمیشود.).
این در حالی است که در حاشیهی رونوشت پروندهی 70 در مورد یک کلمهی سه حرفی به قلم قرمز نوشته است:
کلمه مبتدای حد ثانی قرائت در اصل وقفنامچه نمیشد، ولی ظاهرا شبیه به «نهر» است. هم چنین در رونوشت پروندهی 60 در متن سند واژهای قابل خواندن نبوده است که با ذکر شماره با قلم قرمز در محل مورد نظر و با همان قلم و شماره و در حاشیهی سند نوشته شده است: «قرائت نمیشود».
به نظر میرسد بیشتر به بازنویسی متن در حد واژه توجه میشده است تا بازنویسی جملهای سجلات.
6. دو اصل سند به شماره پروندههای 69 (1266 ه ق) و 139 (1308 ه ق) از مجموعهی مزبور روی متقابل نوشته شدهاند. 69 روی پارچهای به ابعاد 41 ضربدر 78 سانتیمتر و 139 روی پارچهای به ابعاد 51 ضربدر 5ر81 سانتیمتر که در رونوشت به جنس هیچ یک از اسناد اشاره نشده است که حاکی از استفادهی همزمان متقال و کاغذ برای وقفنامهنویسی است.
این مقایسه همچنین نشان داد که اصل و رونوشت در موارد ذیل نیز یکسان نیستند:
1. قطع سند؛ اصل پروندههای 17 و 34 هر دو کتابچه است، اما رونوشت 17 در دو صفحهی مجزا از هم، و رونوشت 34 از الصاق چهارده برگ به دنبال هم نوشته شده است.
2. اندازهی حروف؛ توجه به تعداد سطر و مقایسهی آن در رونوشت و اصل نشان داد که در مجموعهی گزینش شده به سبب اختلاف در قطع کاغذ و اندازهی نوک قلم، یک پرونده که تعداد سطر اصل و رونوشت آن یکی باشد وجود ندارد. مثلا اصل سند 17 هشتاد سطر است
اما رونوشت آن سی سطر است. اصل سند 130-1 سی و دو سطر و رونوشت آنپنجاه سطر است. یا اصل سند 34 حدودا 592 سطر است؛ در حالی که رونوشت آن حدودا 412 سطر است.
3. نوع خط؛ نوع خط در چهار رونوشت با اصل سند فرق میکند. اصل سند 34 به خط نستعلیق است در حالی که رونوشت آن به شکسته نستعلیق است. اصل سند 139 به خط ثلث است در حالی که رونوشت آن شکسته نستعلیق است. اصل سند 88 و 130-2 به خط غیر تعلیم دیدهای نوشته شده در حالی که رونوشت آنها به شکسته نستعلیق است.
4. جدولبندی و تزیینات سند؛ رونوشتهای ادارهی کل عموما بدون جدولبندی و تزیین میباشند. این در حالی است که درصدی از اسناد چناناند. در این مجموعه اصل اسناد 130-2، 130-1، 34، 17 و 139 آراسته بودند در حالی که در رونوشت اشارهای به این موضوع نشده است.
5. رنگ مرکب؛ مقداری از اسامی و عبارات دعایی و قرآنی و حدیث در اصل سند 34 و 83 و 139 با مرکب قرمز و آبی نوشته شده است؛ در حالی که در رونوشت، این قسمتها کمی درشت و خط آن تا حدودی متفاوت از متن نوشته شده است.
6. شمار مهرها؛ تعداد مهر رونوشت بیش از اصل سند بود که به دلیل مهرهای اداری است که پیش از این شرح داده شد.
7. تمایز دیگر رونوشت با اصل، در مشخص نبودن شکل، خط و اندازهی مهرهای اصل سند است. در رونوشتها به هیچ یک از این خصوصیات مهر توجه نشده است.
8. در رونوشت 139 صاحب چند سجل که از رجال محسوب میشوند، توسط رونوشتنویس به صورت کامل معرفی شدهاند. در بعضی موارد، صاحب سجل و مهر اسمش را به صورت عادی نوشته است،
مثلا: «عبدالله الموسوی» در حالی که در رونوشت، پس از سجل و قبل از متن مهر نوشته شده است: «محل مهر مرحوم حجت الاسلام آقا سید عبدالله مجتهد بهبهانی»، یا در بازنویسی اصل سجلی که بدون اسم و امضا فقط با مهر تأیید شده است،
پس از سجل و قبل از متن مهر چنین نوشته شده است: «محل مهر مرحوم مغفور آقای آقا سید زینالعابدین امام جمعه طهران طاب ثراه».
میراث جاویدان
نویسنده: امید رضایی
این مقال در تاریخ 1403/2/9 بروز رسانی شده است.
به عنوان مثال شیوه ی تهیه اسناد وقف و خاصه وقف نامه که از جمله اسناد شرعی است، با اسناد و مکاتبات دیوانی تفاوت کلی دارد. همچنان که پژوهشگر مسائل حکومتی باید شناخت کافی از چگونگی اسناد دیوانی و مکاتبات، داشته باشد، پژوهشگر اجتماعی - دینی نیز در هنگام استفاده از اسناد غنی وقف، باید چنین اسنادی را بشناسد.
البته این بدان معنی نیست که چنین پژوهشگری باید سندشناس حرفهای باشد هم چنانکه سکهشناس و نسبشناس و خط شناس و کتیبهخوان حرفهای و...؛ چرا که او در مواجهه با سند، پس از اطمینان از درستی ابزار است که دست به کار گزینش و تفسیر متن میشود. لازم است پیش از ادامهی مطلب، هدف از تبیین آن مطرح شود:
1. شمار قابل توجهی رونوشت اسناد وقف کشور - مربوط به وزارت معارف و اوقاف - در بایگانی دفتر کل اسناد و شناسایی موقوفات سازمان اوقاف وجود دارد که ادارهی کل اوقاف در همان دهه های نخست تصویب قانون وظایف اوقاف، موظف به تهیه ی آن شده بوده است.
2. تاکنون هیچ پژوهشی دربارهی سندشناسی وقف ایران، از جمله پژوهشی که نشان دهندهی وجود یا عدم شباهت رونوشت این اسناد با اصل باشد صورت نگرفته است.
3. معدود پژوهشگران وقف ایران، خاصه فرنگیان، در مورد اعتبار این رونوشتها ابراز تردید میکنند.
پس از مراجعه به بایگانی اسناد سازمان اوقاف و امور خیریه، 150 پروندهی مادر از اسناد وقف استان تهران، سلسلهوار بررسی شد که تنها در 8 پرونده اصل وقفنامه و رونوشت وزارت معارف و اوقاف هر دو موجود بود. این 8 پرونده حاوی نه فقره اصل وقفنامه و رونوشت بود.
جز یک مورد که در ادارهی تحقیق تهیه شده، بقیهی این اسناد در دفتر اوقاف ادارهی کل اوقاف نسخهبرداری شده است. پس از بررسی مقدماتی معلوم شد که اسناد مذکور مربوط به اصناف و طبقات و سالهای مختلف است و در حد فاصل 16 سال تهیه شدهاند که به ترتیب تاریخ نسخه یا رونوشتبرداری از این قرارند:
1. واقف: حاج محمدابراهیم تاجر تنباکوفروش اصفهانی؛ تاریخ تحریر سند: 1266 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1331 ه ق؛ شمارهی پرونده: 69؛ (1)
2. واقف: حاج میرزا محمود شیرازی، تاریخ تحریر سند: 1131 ه ق؛ تاریخ رونوشت: احتمالا 1331 ه ق؛ شمارهی پرونده 83؛
3. واقف: کربلایی محمد اسماعیل بن کربلایی محمد ابراهیم؛ تاریخ تحریر: 1315 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1336 ه ق؛ شمارهی پرونده: 88؛
4. واقف: نهنه خانم بنت کلبعلی قاجار؛ تاریخ تحریر: 1251 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 70؛
5. واقف: محمدرحیم خان قاجار شامبیاتی؛ تاریخ تحریر: 1272 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 130-1؛
6. واقف: محمدرحیم خان قاجار شامبیاتی؛ تاریخ تحریر: 1279، ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 130-2؛
7. واقف: میرزا موسی وزیر (به سبب گم شدن سند اصلی، توسط آقا میرزا عیسی وزیر این سند شرعی مجددا تنظیم شده است)؛ تاریخ تحریر: 1308 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1337 ه ق؛ شمارهی پرونده: 139؛
8. واقف: منیرالسلطنه: تاریخ تحریر: 1310 ه ق؛ تاریخ رونوشت: 1343 ه ق؛ شمارهی پرونده: 34؛
9. واقف: آقا میرزا عیسی وزیر سابق دارالخلافه؛ تاریخ تحریر: 1307 ه ق؛ تاریخ رونوشت؛ 1347 ه ق؛ شمارهی پرونده: 17؛
چنان که ملاحظه میشود، اولین رونوشت این مجموعه مربوط به سه سال پس از تصویب نخستین قانون اوقاف (1328 ه ق) و آخرین رونوشت مربوط به 19 سال پس از آن است. رونوشتهای این مجموعه با اصل آنها در سه مورد ذیل تمایز ظاهری دارد:
1. رونوشتها روی کاغذهایی با نشان شیر و خورشید و با عناوین وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه یا فواید عامه و ادارهی کل اوقاف، نوشته شده است.
2. در رونوشتها، مهرهای نقش علما و آگاهان محلی اصل وقفنامه اغلب بازنویسی شده است. این بخش از بازنویس در مورد رجال دینی اغلب از الگوی ذیل پیروی میکردهاند:
محل مهر به اضافه متن مهر؛ «محل مهر مرحوم حجت الاسلام... طاب ثراه» یا «محل خاتم مبارک قبلةالانام... حفظه الله تعالی» به اضافه متن مهر، که گاه به سبب خوب ضرب نشدن مهر و در نتیجه خوب منتقل نشدن نقش مهر، متن قابل خواندن و بازنویسی نبوده است.
3. تصدیقات اداری؛ در طول تاریخ رونوشتبرداری از مهرهای مختلفی برای تصدیق و تأیید رونوشت استفاده شده است، اما در این مجموعه که مربوط به ادارهی کل اوقاف بوده است،
در تصدیق رونوشتها فقط سه مهر اداری دیده میشود که هر سه به خط نستعلیق است. دو مهر نقش مثبت دارند: یکی مهر «وزارت معارف» است که در مستطیلی به ابعاد 1 ضربدر 3ر2 سانتیمتر جا دارد؛ و دیگری مهر: «دفتر اوقاف 1328» است که در یک بیضی به ابعاد 5ر1 ضربدر 5ر2 سانتیمتر جا دارد.
مهر دیگر که فقط در یکی از رونوشتهای این مجموعه دیده میشود مهری است به خط نستعلیق با نقش منفی با عبارت «دائرهی تحقیق اوقاف 1333 «که در یک بیضی به ابعاد 2 ضربدر 8ر2 سانتیمتر جا دارد.
نباید چنین توهمی در ذهن خواننده ایجاد شود که ادارهی کل اوقاف اصل سند را نیز ضبط میکرده است. هرگز چنین نبوده است چرا که:
1. اولین مادهی قانونی وظایف اوقاف، امر به «استنساخ» کرده نه گردآوری اصل یا حتی رونوشتهایی که دیگران پیش از تأسیس ادارهی اوقاف تهیه کردهاند.
2. یکی از وظایف امین یا مدیر اوقاف تهیهی رونوشت از اسنادی بوده که مدعی به اوقاف میآورده است. انبوه رونوشتهای تهیه شده در دورههای مختلف اوقاف دلیل دیگری بر این نکته است.
3. در ذیل رونوشتهای اوقاف تصدیقی نوشته شده مبنی بر اینکه اصل نسخه به حامل آن مسترد شده است. اما چه بسا که اصل سند گم میشده است. پروندهی شمارهی 34 از این نظر بسیار خواندنی است. بر اصل سند نوشته شده است:
تحت نمرهی 586 در دفتر ثبت موقوفات مرکزی ثبت شد. مورخهی شنبه، 7 قوس 1303. حال آنکه نامهای به تاریخ 15 / 1 / 62 پیوست آن است که دال بر اینکه اصل سند در لابهلای مقداری اثاث خانه بوده و پس از دست به دست شدنهای مکرر سرانجام به اوقاف تحویل شده است!
4. ادارات اوقاف ایران، در دهههای گذشته و حتی امروز، درصدد گردآوری و خرید اصل برخی از وقفنامهها از مجموعهداران نبوده یا شاید امکانات این کار را نداشته است. در حال حاضر سازمان اوقاف در صورت دستیابی به اصل سند با اجازهی صاحبش از آن کپی تهیه میکند و بنا به همان سنت مذکور اصل به آورندهاش مسترد میشود.
ساختار تشکیلات رونوشت برداری
مقابله نویس
مقابلهنویس کسی است که پس از نسخهبرداری از اصل، رونوشت را با آن مقایسه میکرده، جاافتادگیها و جاخالیها را در صورت خوانا بودن با خودنویس دیگری که رنگش اغلب با متن رونوشت متفاوت بوده تکمیل میکرد .و یا با ذکر شماره در متن، آنها را در حاشیهی سند مینوشته و بر موارد تکراری یا زیادی خط میکشیده و بالاخره در پایان کار در ذیل سند، تصدیق یا سجل خود مبنی بر مورد قبول و پسند بودن ماحصل کار را، اغلب با عبارت کلیشهای «مقابله شد. امضا - اسم»؛ یا «مقابله شده است. صحیح است. امضا - اسم» نشان میداد.
نام مقابله کنندگان رونوشتها به قرار ذیل است:
70 (1337 ه ق)، 88 (1336 ه ق) و 139 (1337 ه ق) توسط «عبدالحسین»؛ 69 (1331 ه ق) و 1-130 (1337 ه ق) و 130-2 (1337 ه ق) توسط «تقی»؛ 83 (1331 ه ق) توسط «ادیب»؛ 17 (1347 ه ق) و 34 (1343 ه ق) هم نامشخص است.
در مورد این قسمت از تشکیلات ادارهی کل اوقاف نکات ذیل را باید خاطرنشان کرد:چنان که تاریخ رونوشت پروندههای 70 و 130 و پروندههای 69 و 131 نشان میدهد این کار در یک سال بر عهدهی مسؤول ثابت و منفردی نبوده است.
تصدیق ثبت دفتر موقوفات که بر اصل پروندههای 88 (1336 ه ق) و 139 (1337 ه ق) توسط تقی نوشته شده و امضای او نشان میدهد که وی همان شخصی است که کار مقابله را نیز انجام میداده و همزمان به کار دیگری در زمینهی رونوشتبرداری نیز مشغول بوده است.
مطابقه نویس
تصدیق این مسؤول عموما مفصلتر از تصدیق قبلی و عموما همراه با امضا و مهر بیضی شکل است. او نیز عموما در ذیل رونوشت و پس از پایان کار مقابلهنویس مینوشت: «سواد مطابق با اصل است. امضا.[مهر بیضی شکل:](دفتر اوقاف 1328 (و یا: «مطابق اصل و و اصل آن به آقای... حامل آن مسترد گردید. تاریخ. اسم و امضا.[مهر بیضی شکل](دفتر اوقاف 1328)».رونوشتهای پروندههای 69 (1331 ه ق)، 70 (1337 ه ق)، 88 (1336 ه ق)، 130-1 و 130-2 (1337 ه ق) توسط «حسین مقبل»؛ 83 (1331 ه ق)، 139 (1337 ه ق) توسط «فخرائی»؛ 17 (1347 ه ق) توسط «محمد علی دفتری» 34 (1343 ه ق) توسط «محمد اسدزاده» مورد تصدیق مجدد قرار گرفته است.
با توجه به چند رونوشت ادارهی کل اوقاف از اسناد وقف مازندران، حداقل در مورد فخرایی که اسم کامل او «میرزا آقاخان فخرایی» است، آشکار است که همزمان با حسین مقبل در سالهای 1330 و 1333 ه ق تصدیق تطبیقی را مینوشته، او نوشتن تصدیق مقابلهای را برعهده داشته است؛
این در حالی است که با توجه به مکاتبات موجود، میرزا آقا فخرائی در حد فاصل سنوات 1334-1330 ه ق در ادارهی کل به برخی از امنای اوقاف شیوهی رونوشتبرداری را آموزش میداده و پیشنویسهایی برای رئیس کل اوقاف مینوشته، هم چنین رونوشت اسناد ارسالی از ادارات شهرستانها را در دفاتر مخصوصی ثبت میکرده است،
که میتواند حاکی از وظایف متفاوت و تخصصی مطابقهنویس باشد. البته با توجه به حجم کلان مکاتبات ارسالی، بعید است که سند را کاملا میخوانده است، بلکه احتمالا فقط بنا به یک رسم اداری، با این کار صحه بر کار مقابلهنویس میگذارده است.
در سمت چپ و راست سربندهای رونوشت پروندههای 130-2، 130-1، 69 و 139 که دو یا چند کاغذ به هم الصاق شده بنا به سنت با مهر، تأیید شده است.
در این مجموعه سربندهای رونوشتهای اداری، با مهر دفتر اوقاف و در یک مورد با مهر ادارهی کل تحقیق تأیید شده و از آنجا که در نمونههای بسیار، این مهر با تصدیق مطابقهنویس همراه است، احتمالا این کار نیز پس از رونوشتبرداری توسط او انجام میشده است. با توجه به یادداشت مطابقهنویس بر رونوشت 130-2:
توضیح آنکه اصل وقفنامهی (130-1) مزبوره که حاکی از وقفیت یک دانگ مشاع قریهی میمونآباد بود و تعیین متولی و ناظر را در این ورقه (310-2)، محول به قبالهی فوق (130-1) میکند، قبالهی مزبور عبارت از وقفنامهی میمونآباد مرقوم است.[مهر:[ (ادارهی اوقاف 1328).
به سبب تفاوت خط یادداشتها با متن سند، احتمالا مطابقهنویس بر کل کار نظارت داشته است. پس از بررسی و مهر کردن سربندها، تاریخ رونوشتبرداری و شمارهی ترتیبی دفتر موقوفات و دفتر تمبر به اصل و رونوشت افزوده میشده است.
سواد نویس
چنان که در ابتدای این بخش آمد، به گواهی تصدیقات رونوشتها، ساختار تشکیلات رونوشتبرداری ادارهی کل (اوقاف مرکز) شامل دو نفر بوده است، اما هیچ یک از این اسناد نشان نمیدهند که آیا رونوشت نیز توسط یکی از این دو تهیه میشده است یا شخص دیگری این وظیفه را به عهده داشته است.در حاشیهی رونوشت پروندهی 153 (جمادیالثانی 1330) تهران که جزو این مجموعهی نهگانه نیست، یادداشتی به امضای میرزا آقا وجود دارد نشان میدهد که پیش از اینکه تصدیق آن دو بر سند نوشته شود، شخصی با عنوان سوادنویس، سواد یا رونوشت را به خط خوش و همانند آن دو با خودنویس تهیه میکرده است؛ بیآنکه نام و امضایی بر سند بنویسد:
این یک سطر که در حاشیه نوشته شده / چون سوادنویس در موقع / نوشتن سهوا انداخته بود / لذا در حاشیه الحاق شد / در اصل آن الحاق نبوده / صحیح است.[امضا:]میرزا آقا.
مقایسه ی اصل با رونوشت و ضوابط اداری
1. از بررسی گروه اسناد گزینش شده، معلوم شد 7 رونوشت از مجموع 9 رونوشت اداری که مربوط به پروندههای شماره 130-2، 130-1، 88، 70، 34، 17 و 139 هستند در همان روزهایی تهیه شده که اصل سند برای ثبت در دفتر موقوفات، به ادارهی کل ارسال شده است، چرا که شکل خط و رنگ و مرکبی که تاریخ مهر ورود و نمرهی وروداصل با آن نوشته شده، با شکل خط و رنگ مرکب استفاده شده در تاریخ رونوشتبرداری و نمرهی اندیکاتور سند یکسان است که حاکی از سرعت استنساخ است. گفتنی است پس از این مرحله چکیدهی سند در دفتر موقوفات ثبت میشد. بر اصل اسناد پروندههای 139، 83، 70، 34 به ازای هر سند 5 قران تمبر الصاق شده است.
فقط بر اصل سند 88، ده تمبر 6 شاهی که معادل 4 قرن است الصاق شده است. چون هر دو سند پروندهی 130 به دنبال هم نوشته شدهاند و چیزی که امروز در اختیار ماست عکس آنهاست معلوم نیست که آنها هم تمبر شدهاند یا نه؟ در این مجموعه فقط رونوشت پروندهی 69 است که تمبر شده است. گفتنی است
روی اصل همین سند هیچ تصدیق اداری نوشته نشده، اما بالعکس، رونوشت آن دارای چند تصدیق اداری و دو تمبر 3 قرانی - برابر 6 - قران است. تنها پروندهای که به روشنی آشکار است که اصل و رونوشت آن تمبر نشده، پروندهی 17 است که بر هر دو فقط تصدیق اداری نوشته شده است. بر اصل سند نوشته شده:
سواد این وقفنامه در ادارهی کل اوقاف (اوقاف مرکز) مضبوط است. 1 / 5 / 1307.[امضا:]محمد علی دفتری. و بر رونوشت آن، همان شخص با همان خط و تاریخ و مهر نوشته است:
سواد مطابق اصل و اصل آن به آقای آقا شیخ حسن، حامل آن مسترد گردید. 1 / 5 / 1307.[امضا:]محمد علی دفتری.
2. گفتنی است که تمبرهای این مجموعه همگی با مهر چهارگوش «وزارت معارف» باطل شدهاند. دیگر آنکه با توجه به پروندههای 88، 83، 70، 69، 34 و اسناد بسیار دیگری که در ادارهی کل اوقاف و وزارت معارف تهیه شدهاند، دانسته میشود.
که مسؤولان مشخصی به نامهای «مهدی» و «اسماعیل» پس از رونوشتبرداری اقدام به الصاق تمبر و شمارهگذاری در پشت سند میکردهاند.
مکاتبهای در ضمن پروندهی 33 تهران - که البته جزو این مجموعه نیست - از دائرهی تحقیق خطاب به ادارهی کل اوقاف به تاریخ 22 سنبله 1303 ه ش / 1343 ه ق در دست است که حاکی از آن است که دفتر اوقاف هزینهی تمبر را در صورت بضاعت، از صاحبان سند که احتمالا متولیان آن بودهاند، دریافت میکرده و در غیر این صورت، از آن چشمپوشی میکردها ند:
اخیرا وقفنامهی معتبره راجع به چهار دانگ قریهی حسن / آباد و غیره واقعات در فیروزکوه که از جملهی موقوفات / مرحوم میرزا کریم خان سردار مکرم فیروزکوهی است / دائرهی تحقیق تحصیل نموده و برای ثبت آن به دفتر / ادارهی کلی اوقاف ارسال شده است.
چون صاحبان / آن چند نفر علویهی فقیر بیبضاعت هستند و قادر بر / تأدیهی قیمت تمبر نمیباشند لهذا مقتضی است / دستور فرمایند که دفتر اوقاف ثبت و وجه تمبر مطالبه ننمایند.[امضا:]محمدرضا الغروی.
حاشیه ی راست یادداشت:
دفتر! در دفتر ثبت / و مطالبه وجه تمبر / ننمایند. / 23 سنبله 1303. / احمد الموسوی.گرچه متن این یادداشت حاکی از این است که ادارهی تحقیق، سند را برای تمبر کردن و ثبت نمودن در دفتر موقوفات، به دفتر اوقاف ادارهی کل اوقاف ارسال میکرده است، اما توجه به یادداشت رونوشت سند 34 چیز دیگری نشان میدهد:
رونوشت کتابچهی وقفنامه است که در پنجاه و یک صفحه نوشته شده و در صفحات آن (چند کلمهافتادگی دارد احتمالا: که مشتمل است) بر سجلات که فوقا سواد شده است. هر صفحه منطبع به طبع دو مهر است؛
یکی مهر مرحوم حاجی میرزا حسن مجتهد آشتیانی و یکی مهر واقفه مرحوم منیرالسلطنه و در بعضی صفحات هم مهر شاهزاده کامران میرزا امیرکبیر و این سواد 14 صفحه است. 6؟ قوس 1303. محمد صدر؟ زاده.[مهر:](ادارهی کل تحقیق 1333).
و به همان خط و قلم بر اصل نوشته شده است:تحت نمرهی 586 در دفتر ثبت موقوفات مرکزی / ثبت شد. / مورخهی شنبه 7 قوس 1303.
این تصدیق نشان میدهد که در همان سال، مسؤولی نیز در ادارهی تحقیق بر همان سیاق همزمان با دفتر اوقاف، بر رونوشتبرداری نظارت داشته است. دلیل دیگر بر اینکه این رونوشت در ادارهی تحقیق تهیه شده است،
تکرار 24 بار مهر ادارهی تحقیق در طرفین چپ و راست متن در محل الصاق سربندهاست. این رونوشت و اصل سند، همچنین نشان میدهند که پس از رونوشتبرداری و آن یادداشت مفصل که میتوان آن را در حکم یادداشت
مطابقهنویس به شمار آورد، سربندها، مهر میشده و پس از ذکر تاریخ رونوشتبرداری، بر اساس نمرهی ترتیبی دفتر موقوفات، نمرهای به سند تخصیص مییافته است.
3. پشت اکثر رونوشتها از جمله تعدادی از رونوشتهای این مجموعه، توسط شخصی به نام «حسن تقوی» با خودنویس و مرکب نیلیرنگ، نمرههایی درج شده است که دلالت بر آن دارد که در سالی که تاکنون مشخص نیست،
آن هم به شیوهای نامشخص، برخی از اسناد وقف تهران در دفتر جدیدی به نام «دفتر موقوفات تهران» شمارهبندی و ثبت شدهاند. چنان که بر 6 رونوشت پروندههای 69 (نمرهی 8)، 70 (نمرهی 268)، 88 (نمرهی 259)،130-1 (نمرهی 127)، 130-2 (نمرهی 128)، 139(نمرهی 113) مشاهده میگردد.
تنها اصل سندی که این شماره را دارد پروندهی 83 (نمرهی 549) است. فقط پروندههای 17 (1307 ه ش / 1347 ه ق) و 34 (1303 ه ش / 1343 ه ق) هستند که چنین شمارهای ندارد.
گفتنی است چنین یادداشتی بر دو رونوشت دیگر آرشیو سازمان نیز وجود دارد که خوشبختانه تاریخ ثبت در «دفتر موقوفات طهران» را دارند. این دو رونوشت اگر چه در مجموعهی گزینش شدهی این نوشتار جای نگرفتهاند،
اما با استناد به آنها میتوان یک احتمال را رد کرد، احتمال اینکه شاید اسنادی که پس از 1303 ه ش / 1343 ه ق برای انجام دادن امور اداری به دفتر اوقاف وارد میشده اند دیگر در دفتر موقوفات تهران ثبت نمیشده اند.
پروندهی شمارهی 45، با نمرهی 618 در 9 / 12 / 1309 و پروندهی شمارهی 29، با نمرهی 635 در 14 / 9 / 1309 توسط شخص دیگری ثبت «دفتر موقوفات طهران» شده است.
4. نکتهی دیگر نوع تاریخ یادداشتهای اداری است. در یادداشت اصل پروندهی 70 میخوانیم:
تحت نمرهی 136 / 1306 ثبت دفتر موقوفات شد. یونت ئیل قوس 1337.در یادداشت رونوشت آن میخوانیم: «تاریخ 5 قوس 1297 «.
و در یادداشت اصل سند 130-2 آمده است: «تحت نمرهی 178 به تاریخ 26 سنبله 1337 ثبت شد».
و در یادداشت پروندهی 34 میخوانیم:نمره ی 586 دفتر موقوفات مرکزی مورخهی 7 قوس 1303.
چنان که مشاهده میشود در این یادداشتها از دوازده برج (حمل، ثور، جوزا، سرطان، اسد، سنبله، میزان، عقرب، قوس، جدی، دلو و حوت) و گاهشماری ایرانی یا تاریخ هجری شمسی، همراه با تاریخ هجری قمری استفاده شده است؛
بدون اینکه حرف ه ق یا ه ش جنب آن درج شود. به طوری که ممکن است یادداشت را غلط یا مربوط به چند دهه قبل یا بعد از زمان مورد نظرش تصور کند. گفتنی است با مصوبهی 11 فروردین 1304 مجلس شورای ملی (رک: گاهنامهی تطبیقی سه هزار ساله، احمد بیرشک، بنیاد دانشنامهی بزرگ فارسی) این مشکل برطرف شد.
در سربرگهای وزارت معارف و ادارات تابعه در دههی سی هجری قمری، برای رفع ابهام و توجه دادن نویسنده، جایی برای تاریخ شمسی و جایی برای تاریخ قمری منظور شد:
به تاریخ...... برج..... 129
به تاریخ...... شهر..... 133
5. سجل یکی از ارکان سند است. در دو سند 130 و در عکس اصل پروندهی 130-1 در محل الصاق کاغذها ذیل سه مهر عبارتی آمده که در رونوشت منعکس نشده است:=
این قباله به خط میرزا محمد ساوجبلاغی ولد مرحوم میرزا علیقلی نجمآبادی است.
این در حالی است که سجل دیگری به قلم قرمز خط زده شده و در ذیل آن با همان قلم نوشته است: «مکرر است».
در حاشیهی سمت راست اصل سند 130-2 سجلی است که نشان میدهد سند در تهران و منزل واقف و در حضور یکی از رجال و علمای وقت تنظیم شده است، اما در رونوشت بازنویسی نشده است.
به تاریخ عشر ثانی جمادیالاول ایتئیل 1279 هجری در دارالخلافه / احقر الأنام در منزل خان معظم واقف حاضر محضر جناب قبلة الأنام سرکار حجت الاسلام آقاحاجی ملا میرزا محمد [اندرمانی] سلمه الله تعالی / بودم صیغه جاری فرمودند از قرار تفصیل در متن شاهدم.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](عبده الراجی امامقلی).
هم چنین سجل دیگری در همین سند به قرار ذیل وجود دارد:
کنت من الحاضرین فی المجلس و جرت صیغة لمحضری. انا ابن صدرالدین استرآبادی.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](صدرالدین).
این سجل در رونوشت به صورت ذیل دچار دخل و تصرف شده است:
قد جرت الصیغة لدی و انا من الشاهدین.[محل مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](صدرالدین).
در مورد سجلات پرونده 69 نیز چنین موردی وجود دارد. در اصل آمده است:
بسم الله تعالی / اقر بالوقف بشرایطه لدی.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق: ](عبده عبدالحسین).
یا:
قد اقر و اعترف جناب کهف الحاج / حاجی محمد ابراهیم علی الوقف / المرقوم المسطور جمیعا / حرره محمدباقر فی رجب المرجب / فی سنة....[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](یا باقرالعلوم).
یا:
بسم الله خیر الاسما/ قد اقر و اعترف جناب الحاج الواقف / علی حسب ما زبر فیه لدی الجانی / فی یوم الخمیس الخامس و العشرین فی رجب المرجب سنة 1271.[مهر بیضی شکل به خط نستعلیق:](عبده الراجی ابن محمدباقر، محمد).
این سجلات به ترتیب در رونوشت چنین دچار دخل و تصرف شدهاند:
بسم الله / اقر بالوقف بشرایطه لدی.[محل مهر:](قرائت نمیشود.).
قد اقر و اعترف الواقف بما رقم فیه. محمدباقر.[محل مهر:](محمدباقر)
بسم الله تعالی / قد اقر و اعترف جناب الحاج الموفق / بالوقف علی حسب ما... لدی الجانی فی یوم الخمیس الخامس / عشر من رجب المرجب. / [محل مهر:](قرائت نمیشود.).
این در حالی است که در حاشیهی رونوشت پروندهی 70 در مورد یک کلمهی سه حرفی به قلم قرمز نوشته است:
کلمه مبتدای حد ثانی قرائت در اصل وقفنامچه نمیشد، ولی ظاهرا شبیه به «نهر» است. هم چنین در رونوشت پروندهی 60 در متن سند واژهای قابل خواندن نبوده است که با ذکر شماره با قلم قرمز در محل مورد نظر و با همان قلم و شماره و در حاشیهی سند نوشته شده است: «قرائت نمیشود».
به نظر میرسد بیشتر به بازنویسی متن در حد واژه توجه میشده است تا بازنویسی جملهای سجلات.
6. دو اصل سند به شماره پروندههای 69 (1266 ه ق) و 139 (1308 ه ق) از مجموعهی مزبور روی متقابل نوشته شدهاند. 69 روی پارچهای به ابعاد 41 ضربدر 78 سانتیمتر و 139 روی پارچهای به ابعاد 51 ضربدر 5ر81 سانتیمتر که در رونوشت به جنس هیچ یک از اسناد اشاره نشده است که حاکی از استفادهی همزمان متقال و کاغذ برای وقفنامهنویسی است.
این مقایسه همچنین نشان داد که اصل و رونوشت در موارد ذیل نیز یکسان نیستند:
1. قطع سند؛ اصل پروندههای 17 و 34 هر دو کتابچه است، اما رونوشت 17 در دو صفحهی مجزا از هم، و رونوشت 34 از الصاق چهارده برگ به دنبال هم نوشته شده است.
2. اندازهی حروف؛ توجه به تعداد سطر و مقایسهی آن در رونوشت و اصل نشان داد که در مجموعهی گزینش شده به سبب اختلاف در قطع کاغذ و اندازهی نوک قلم، یک پرونده که تعداد سطر اصل و رونوشت آن یکی باشد وجود ندارد. مثلا اصل سند 17 هشتاد سطر است
اما رونوشت آن سی سطر است. اصل سند 130-1 سی و دو سطر و رونوشت آنپنجاه سطر است. یا اصل سند 34 حدودا 592 سطر است؛ در حالی که رونوشت آن حدودا 412 سطر است.
3. نوع خط؛ نوع خط در چهار رونوشت با اصل سند فرق میکند. اصل سند 34 به خط نستعلیق است در حالی که رونوشت آن به شکسته نستعلیق است. اصل سند 139 به خط ثلث است در حالی که رونوشت آن شکسته نستعلیق است. اصل سند 88 و 130-2 به خط غیر تعلیم دیدهای نوشته شده در حالی که رونوشت آنها به شکسته نستعلیق است.
4. جدولبندی و تزیینات سند؛ رونوشتهای ادارهی کل عموما بدون جدولبندی و تزیین میباشند. این در حالی است که درصدی از اسناد چناناند. در این مجموعه اصل اسناد 130-2، 130-1، 34، 17 و 139 آراسته بودند در حالی که در رونوشت اشارهای به این موضوع نشده است.
5. رنگ مرکب؛ مقداری از اسامی و عبارات دعایی و قرآنی و حدیث در اصل سند 34 و 83 و 139 با مرکب قرمز و آبی نوشته شده است؛ در حالی که در رونوشت، این قسمتها کمی درشت و خط آن تا حدودی متفاوت از متن نوشته شده است.
6. شمار مهرها؛ تعداد مهر رونوشت بیش از اصل سند بود که به دلیل مهرهای اداری است که پیش از این شرح داده شد.
7. تمایز دیگر رونوشت با اصل، در مشخص نبودن شکل، خط و اندازهی مهرهای اصل سند است. در رونوشتها به هیچ یک از این خصوصیات مهر توجه نشده است.
8. در رونوشت 139 صاحب چند سجل که از رجال محسوب میشوند، توسط رونوشتنویس به صورت کامل معرفی شدهاند. در بعضی موارد، صاحب سجل و مهر اسمش را به صورت عادی نوشته است،
مثلا: «عبدالله الموسوی» در حالی که در رونوشت، پس از سجل و قبل از متن مهر نوشته شده است: «محل مهر مرحوم حجت الاسلام آقا سید عبدالله مجتهد بهبهانی»، یا در بازنویسی اصل سجلی که بدون اسم و امضا فقط با مهر تأیید شده است،
پس از سجل و قبل از متن مهر چنین نوشته شده است: «محل مهر مرحوم مغفور آقای آقا سید زینالعابدین امام جمعه طهران طاب ثراه».
نتیجه گیری
با آنکه دقت فراوانی در بازنویسی متن اسناد صورت گرفته است، به خاطر قدمت اسناد و فرسودگی آنها تفاوتهایی در اصل سند و رونوشتها ملاحظه میشود در تحقیقات مرتبط با شناخت رجال، تمبرشناسی، خواندن مهر، شناخت روند امور اداری که در گذشته وجود داشته، همچنین شناخت خطوط، کاغذشناسی و تزیینات اسناد، اصل و رونوشت از جهات مختلف میتوانند مکمل یکدیگر باشند.پی نوشت :
1- طرحهای مقاله برگرفته از رونوشت این سند است.
میراث جاویدان
نویسنده: امید رضایی
این مقال در تاریخ 1403/2/9 بروز رسانی شده است.