مسجد دارالاحسان سنندج
پيشينه تاريخي
در منابع تاريخي کردستان (1) ميخوانيم: «خانهپاشا» حاکم تحت امر دولت عثماني که به جهت ضعف حکومت مرکزي ايران از کرکوک به کردستان تاخته، عليقليخان ـ والي کردستان ـ را مجبور به عزيمت به اصفهان ميگرداند، در طول مدت حکمرانيش در کردستان، مسجد و مدرسهاي بزرگ و دو منار رفيع و... را در شهر سنندج برپاي ميسازد، ليکن پس از پايان حکمراني وي و پسرش اين بناها به دست والياني که پادشاهان صفوي منصوب کرده بودند، تخريب ميشود. سرانجام اماناللّه خان ـ والي بزرگ کردستان ـ با برکندن دو منار رفيع آن اين بنا را کاملاً ويران کرد. (2)
با استناد به ديگر مدارک تاريخي (3) به قرينه ميتوان دريافت که اين بنا بر شالوده مسجدي که در عهد صفويه ـ با انتخاب سنندج به عنوان مرکز حکومتي کردستانات ـ احداث گرديده بود بنا نهاده شد و دو منار يادشده نيز درست برجاي منارههاي مسجد صفوي، يعني مکان فعلي مسجد دارالاحسان استوار گرديده بودند.
مسجد دارالاحسان که به «مسجد جامع» نيز شهرت دارد، به دستور «اماناللّه خان» والي بزرگ کردستان در سال 1228 هجري، در زمان حکومت فتحعليشاه قاجار احداث گرديده است. (4)
با استناد به قصايد مرحوم «ميرزاصادق ناطق اصفهاني» (5) که در ايوان جنوبي بنا، بر سنگ ازاره حجاري گرديده و همچنين قصايد مرحوم «ميرزا فتحاللّه خرم کردستاني» (6) که در کتيبه سنگ مرمر ايوان شرقي بنا آمده تاريخ بناي مسجد، سال 1227 بوده و به همين استناد اين بنا مجموعهاي است مشتمل بر مسجد و مدرسهاي که در دوران رونق خود دارالعلمي معتبر در ايران بوده است.
در قصيده خرّم ميخوانيم:
کرد از عون و عنايتهاي ربّاني بنا
مسجدي و مدرسي در اين ملطف سرزمين
وه چه مسجد، منهج اعطاء فيض ايزدي
وه چه مدرس کاشف احکام ربالعالمين
هزينههاي تحصيلي طلاب و مستمري و حقوق مدرسين اين مدرسه و نيز هزينه نگهداري و مرمت آن از درآمد باغهاي روستاي «خليچيان» واقع در شمال شهر سنندج که به امر اماناللّه خان والي به اين منظور اختصاص يافته بودند تأمين ميشد. (7) با گذشت زمان بعضي از عناصر و اجزاي بنا از جمله گلدستههاي آن تخريب گرديده است که به همت حکّام وقت و مردم مرمت شدهاند. گلدستههاي فعلي اين مسجد به همت و دستور مظفرخان سردار انتصار ـ حکمران کردستان ـ و حمايت مردم اين ديار مرمت شدهاند.
گفته ميشود کاشيهاي اصلي بنا نيز که عمدهترين عنصر تزئيني آن را تشکيل ميداده، با گذشت زمان و به واسطه کمتوجهي متوليان آن فروريخته و در بازار شهر سنندج به فروش رسيده. بدين ترتيب ميتوان گفت که شکل اصلي عناصر تزئيني آن دستخوش تحول گرديده است.
در سالهاي اخير اداره کل ميراث فرهنگي استان کردستان تعميراتي در بنا انجام داده که از آن جمله ميتوان به تعويض آجر فرش کف حياط و گسترش فضاي بهداشتي آن اشاره نمود. اين تغييرات با رعايت اصول فني زير نظر اداره ميراث فرهنگي استان کردستان صورت گرفته است.
ساخت و سازه بنا
مسجد دارالاحسان در ضلع غربي قلعه حکومتي (8) به روي صفهاي سنگي در جايگاه ويژهاي که از اندامهاي ديگر بافت شهري نمايانتر است قرار دارد، به گونهاي که از هر نقطه شهر بهسهولت ميتوان گلدستههاي آن را ديد و صداي مؤذّن را شنيد. اين مسجد را هم درزمان ساخت و هم در شرايط حاضر ميتوان قلب مذهبي شهر سنندج دانست.
اگر با استناد به نوشتههاي تاريخي، مدرسه ملحق به مسجد را به روزگارِ رونقش دارالعلم کردستان بدانيم، آنگاه پيوستگي عميق آن با بافت تاريخي شهر سنندج و بلکه تمام استان محسوستر ميگردد.
معابر و خيابانهايي که در جوانب چهارگانه مسجد ايجاد شدهاند، دسترسي به مسجد را از همه طرف سهل و آسان ميسازند. در ساخت اين بنا به اصولي نظير: پرهيز از اسراف، مردمداري، حرمت و محرميت و سلسلهمراتب فضايي توجه خاص مبذول گرديده است. بعلاوه از روزنهاي معمول و متناسب با شرايط جوّي، وزش باد و تابش خورشيد، استفاده منطقي به عمل آمده است.
ترکيب صحيح فضاها و رعايت تناسب بين حجمها را نيز يکي ديگر از ابعاد شايان توجه در ساخت بنا ميتوان محسوب نمود.
شيوه ساختمان اين مسجد هرگز مورد تقليد مردم بومي واقع نشده است زيرا:
1ـ معماراني که مسجد مزبور را احداث نمودند، همگي اصفهاني و داراي فرهنگي غيربومي بودند و پس از اتمام کار اين ساختمان به مأوايشان رجعت نمودند.
2ـ بعضي از مصالح به کار بردهشده در بنا از مناطق ديگر بدانجا حمل گرديدهاند که بعد از ساخت اين مسجد تا ديرزماني نهتنها والي باهمتي چون اماناللّه خان در صحنه سياسي کردستان ظاهر نشد، بلکه از حيث اقتصادي نيز امکان تهيه مصالح از نقاط ديگر ميسور نگشت.
ساخت اين بنا با اندکي اختلاف، همزماني دارد با احياي مجدد و مرمت بازار سنندج، ساخت حمامهاي خان (9) و قصلان (10) و عمارت خسروآباد (11) و عمارت وکيلخان (12) در سنندج.
يکي ديگر از ويژگيهاي اين بنا که آن را در ميان تمامي بناهاي قبل و بعد خود در کردستان متمايز ميسازد، وسعت کاشيکاري آن است. کاشي در اين بنا نهتنها به صورت تزئيني بلکه به عنوان عايقي مطمئن به کار رفته. ويژگي ديگر آن استفاده وسيع از معماران، آجرتراشان، کاشيکاران و نجاران اصفهاني در ساخت آن است. جالب توجهتر اينکه اماناللّه خان حتي شاعري را از اصفهان دعوت کرد تا در وصف بنا شعر بسرايد.
به تقليد از سنّت معماري اسلامي ايران، دورتادور ميانسرا (صحن حياط) مسجد را حجرات دوازدهگانه مدرسهاي محاط نموده و بدين ترتيب بنا کاربري آموزشي نيز پذيرفته است.
ايوانهاي دوگانهاي که در شرق و جنوب مسجد احداث گرديدهاند حکايت از آن دارد که طرح اصلي و پلان مورد
توجه والي به طور کامل اجرا نگرديده. بعلاوه گفته ميشود که ايوان جنوبي به منظور الحاق مدرسهاي ديگر به ضلع جنوبي آن ساخته شده، ليکن عمر اماناللّه خان کفايت نداده و اين خواست تا به امروز بر زمين مانده است. (13) آب جاري که امروزه نيز در حوض سنگي وسط ميانسراي بنا جريان دارد، از قناتي در پنجکيلومتري شمال غربي شهر سنندج به اين نقطه آورده شده است.
جزئيات
در بررسي جزييات ساخت و سازه اين مسجد ضرورت دارد نخست اجزاي آن را معرفي کنيم و سپس به توصيف تکتک آنها بپردازيم:
اين اجزا عبارتاند از:
ـ درايگاه و هشتي ورودي
ـ ميانسرا (صحن حياط مرکزي)
ـ ايوان شرقي
ـ صحن شبستان
ـ ايوان جنوبي
ـ مدرسه
ـ فضاهاي تدارکاتي و بهداشتي.
13 ـ.
14 ـ.
درايگاه
درايگاه در ضلع جنوبي صحن ميانسرا واقع گرديده و مشتمل است بر دو ايوان کوچک در دو نماي دروني و بيروني که صحن هشتي را در بين خود جاي دادهاند. در طرفين مدخل ورودي آن دو سکوي سنگي ديده ميشود که با استفاده از سنگهاي تراشيدهشده يک تخته با ابعاد 2 در 1متر و ارتفاع 70سانتيمتر ساخته شده. تا ارتفاع يکمتر بالاتر از سکوي مزبور نيز با ازاره سنگي (سنگهاي کلنگي) پوشيده شده است.
در سمت راست ايوان درايگاه کتيبهاي سنگي (از سنگ مرمر) با ابعاد60 در 30سانتيمتر تعبيه گرديده که متن فرمان مظفرالدينشاه قاجار را در خصوص ممنوعيت قمار در سنندج به آگاهي عموم ميرساند. (14)
بر بالاي ورودي نيز کتيبهاي بر سنگ مرمر به طول 120 و عرض 60 سانتيمتر حک شده که عبارت است از پانزده خط متنِ عربي در تمجيد از اماناللّه خان و توصيف مسجد. در حاشيه اين کتيبه سنگي نقوش گل و گياه حجاري شده است.
در ورودي با ارتفاع 5/2 و عرض 5/1متر، دو رکابه و از چوبي ضخيم ساخته شده و هر رکاب (لنگه) آن داراي دو رديف گل ميخ و دو کوبه متفاوت مردانه و زنانه است.
با گذشتن از اين در به فضاي هشتي ميرسيم که کف آن با آجر فرش شده و گنبد کوچکي به روي آن واقع گرديده. کتيبهاي که با استفاده از رنگ سفيد بر زمينه آبي روي کاشي نوشته شده، دورتادور اضلاع پايه گنبد هشتي به چشم ميخورد. متن برخي ابيات کتيبه چنين است:
حبّذا از دارالاحسان جامع دين مبين
مجمع شرع متين و مطلع صدق و يقين
جاي تقوا جاي شرع و جاي ورع و جاي زهد
دارالاحسان، دارالايمان، دارالايقان دارِ دين
زير ايوانش رسد هر لحظه از غيب اين نويد
هذه جنّات عدن ادخلوها خالدين
بعد يکصدسال و بيست و هفت سال ايوان آن
رو نهاد اندر خرابي تا در اين عهد گزين
پس مهين استاد کاشيکار ميناچي حسن
با مهارت کرد تعميرش به طرز بهترين
آنگونه که از متن پيداست مسجد بعد از 127سال از زمان ساخت، دستخوش اندکي تخريب در اجزا گرديده که پس از آن به دست استاد کاشيکار حسن ميناچي مرمت شده است.
در زير ايوان کوچک ديگري که در نماي دروني هشتي ورودي تعبيهشده کتيبهاي ديگر به روي کاشي، با زمينه لاجورد خودنمايي ميکند که عبارت از اشعاري در مدح مسجد و باني آن است. برخي از ابيات آن چنين است:
حبّذا مسجد والي اماناللّه خان
آن که ابواب صفا بر رخ آفاق گشود
يا رب اين ابنيه خير مخلد بادا
جاودان نام بوَد تا ز دوام و ز خلود
غرض اين درگه والي چو... والي
يافت اتمام به توفيق خداوند ودود
هاتفي گفت به خرّم ز پي تاريخش
حق در اين ملک در کعبه اقبال گشود
«1227»
ميانسرا
صحن حياط مرکزي آجرفرشي که از ابتداي ورودي مسجد، کف آن را پوشانيده، تمامي کف ميانسرا را نيز پوشش داده. حوض مستطيلشکل سنگي که از هشت تختهسنگ بزرگ ساخته شده، آب جاري قنات را در دسترس نمازگزاران قرار ميدهد. صفه سنگي طرفين شمال، غرب و شرق حوض آب که از سنگهاي تخت تراشيدهشده ـ با ابعاد تقريبي 12 در 6 متر ـ جايگاه مناسبي براي اداي فريضه نماز در بامداد و شامگاه ايام تابستان محسوب ميگردد.
حجرات دوازدهگانه مدرسه (دارالعلم سابق کردستان)، اضلاع شمالي، شرقي و جنوبي صحن ميانسرا را احاطه نمودهاند و ايوان عظيم شرقي مسجد در ضلع غربي صحن ميانسرا قرار گرفته است.
ايوان شرقي
اين ايوان عظيم با ارتفاعي برابر 14متر بر پايه چهارطاقي مانندي استوار است. ورودي اصلي شبستان در زير همين ايوان تعبيه گرديده. بعلاوه دو معبر در طرفين صحن ايوان نيز به فضاي شبستان راه مييابند. رانش اين ايوان رفيع به کمک دو مناره آن و نيز تأسيسات شمالي و جنوبي آن مهار شده است. نماي اين قسمت تماما با کاشي تزئين شده است. طاقنماهاي طرفين ايوان، زيبايي آن را مضاعف ساختهاند و سقف ايوان با تزئينات زيباي هندسي که با کاربرد آجرهاي لعابدار ايجاد گرديده، زينت يافته است.
کتيبهاي که به روي کاشي به خط ثلث با رنگ سفيد بر زمينه آبي نوشته شده، نماي ايوان را به دونيمه شمالي و جنوبي تقسيم ميکند. بر بالاي کتيبه مزبور در محدودهاي مثلثيشکل، قصيده مرحوم «خرّم کردستاني» در مدح
اماناللّه خان والي و اين مسجد بر کاشي نوشته شده است. شاعر در اين قصيده هنرنمايي شگفتي کرده است زيرا هريک از مصرعهاي اوّل آن برابر با 1227 مادّه تاريخ آغاز بناي دارالاحسان و مصرعهاي دوّم برابر با 1228 مادّه تاريخ اتمام اين بناست. متن برخي ابيات کتيبه اينچنين است:
منت ايزد را ز عدل والي ايام شد (=1227)
اين همايون سرزمين بس به ز فردوس برين (=1228)
شاهباز اوج عز و جاه اماناللّه خان (= 1227)
آن که باشد فرّ يزدانيشْ طالع از جبين (= 1228)
آن که باشد شمع بزم عفو از طبع سليم
آن که باشد درّ کنز عالم از رأي رزين
و آن هژبرِ ارسلان بيمي که لرزد بيدرنگ
گاه کين از بازوي او پيکر شير عرين
يمن يزدان کشور او را بود محکم قلاع
امن سبحان ملکت او را بوَد حصن حصين
کرد دامان گهر ريزش گه الطاف وجود
جيب هر سائل پر از زيبا لألّي ثمين
ياد ندْهد عقل در دوران عيشانگيز وي
از پريشاني جعد مهوشان نازنين
بود چون رأي جهان آرايش از فرّ عطا
زيور دنيا و فرّ ملت و ابقاي دين،
کرد از عون و عنايتهاي ربّاني بنا
مسجدي و مدرسي در اين ملطف سرزمين
وه چه مسجد، منهج اعطاي فيض ايزدي
وه چه مدرس، کاشف احکام رب العالمين
آسمان فر معبد دلجو که زيبد از شرف
در وي از قطب فلک از دل شود منزل گزين
حبّذا از اين صفا جو مسجد والا اساس
کز علو و ز قدر باشد آسماني بر زمين
مرحبا زين عرش سا ايوان والا کاسمان
بر زمين صحن وي شام و سحر سايد جبين
هم جدار او چو اعلي همت شاهي بلند
هم اساس او چو والا نيّت والي متين
دلنشينصحن و همايونطاقِ گردون سان وي
زيبد ار نيکويي افشاند به افلاک آستين
چون حرم محراب عالي و دل آرايش بود
قبله اربابِ برّ و دانش و علم و يقين
روحپرور آب پاک و صاف نيکويش بوَد
به بسي از سلسبيل و کوثر و ماء معين
بهر احسان چون بنا شد اين مقام از عون حق
دارالاحسان نام کردش والي اعلي نگين
مدعا، چون شد تمام اين معبد والابنا
از عطاي بيکرانِ والي دولت قرين،
هاتفي گفتا بماند تا ابد بنيان او
کعبه صدق است اين يا مسجدالاقصاي دين؟
شد ز بهر سال بنياد و پي اتمام آن
هريک از اين مصرع دلکش گواهان گزين
باد خرم از عطا و لطف يزداني مدام
بر علوّ همت و اعطاي والي آفرين
تا بود از بهر تحميد و درود لميزل
جرگه کروبيان در مسجد گردون مکين،
دارالاحسان اماناللّه خان بادا مدام
مجمع طاعات احسان، منهج صدق و يقين
کتيبهاي ديگر بر سنگ مرمر در وسط کتيبههاي اشارهشده تعبيه گرديده که دورتادور آن با تزئينات گل و گياه گچبري شده است.
ورودي اصلي شبستان به تناسب عظمت آن بسيار کوچک ساخته شده و بر بالاي آن به خط بنّايي (با کاربرد آجرهاي لعابدار) نوشته شده:
«لا اله الا اللّه، محمد رسولاللّه».
صحن شبستان
سقف اين صحن به روي بيست و چهارستون سنگي که در چهار رديف ششتايي قرار گرفتهاند، استوار است. رديف ستونها درست در جهت محراب قرار گرفته و مجموعا پنجدهانه (فرشانداز) را ايجاد نمودهاند. عرض همه دهانهها با هم برابر است. ستونهاي سنگي، همگي داراي بدنهاي
مارپيچ و پايهاي هشتضلعي هستند و بر پايه آنها نقوش گل و گياه حجاري گرديده است. کف شبستان آجر فرش و سقف آن با سي و پنج گنبد کوچک که بار خود را بر ستونها تحميل مينمايند پوشش يافته. محراب در ضلع جنوبي شبستان واقع شده است.
کتيبهاي که از بالاي محراب آغاز و به روي کاشي به خط ثلث نوشته شده به صورت نواري دورتادور صحن شبستان را طي نموده و در بالاي محراب به پايان ميرسد. متن کتيبه مشتمل است بر يک جزء از آيات قرآن کريم و در پايان نام اماناللّه خان والي و زمان ساخت آن را مشخص ميدارد.
نور فضاي شبستان از هفت پنجره که در ديوار غربي آن تعبيه گرديدهاند تأمين ميشود. در جانب راست محراب با استفاده از پلههاي مارپيچ معبري تعبيه گرديده که از ضلع غربي بنا خارج ميشود. بعلاوه معبري ديگر در شرق محراب قرار گرفته که ما را به صحن ايوان جنوبي ميرساند.
ايوان جنوبي
اين ايوان که با ارتفاع تقريبي 5/1متر از سطح معبر عمومي احداث شده از جمله اجزاي زيبا و قابل توجه بناست. اين ايوان در ضلع جنوبي صحن شبستان قرار گرفته است. تمامي نما و زير سقف آن با تزئينات زيباي کاشيکاري پوشيده شده، دو رديف طاقنما که به صورت دوطبقه در نماي ايوان ظاهر گرديدهاند، زيبايي آن را مضاعف ساخته است. ازاره اين ايوان با سنگهاي مرمر که بر آنها قصيده مرحوم ناطق اصفهاني در وصف بنا حک گرديده، پوشيده شده است. اين قصيده نيز مانند قصيده خرّم هر مصراعش به حساب ابجد مساوي 1227، تاريخ سال بناي مسجد ميباشد. گزيدهاي از اين قصيده چنين است:
حبّذا داراي جمگاه سليمان جايگاه (= 1227)
آن که شد ز الطاف او هر عالمي داراي علم (= 1227)
در مبارک عهد آن داراب اسکند نوال
کز کليد لطف او بگشوده شد درهاي علم
زيور ديباچه معني اماناللّه خان
آن که در کنز دول آمد دُر يکتاي علم
پايه ديد از گوهر او مدرس آيين شرع
جلوه کرد از افسر او تارک والاي علم
از لب جانبخش، حسن او کند ايجاد جود
وز کف دُر پاش، جودش ميکند احياي علم
ز ابر لطف عام وي اندر سنندج چشمهها
و آمده هر چشمه جاري چو يک درياي علم
در سنندج مسجدي گرديد از سعيش بنا
مسجدي و مدرسي آن جاي شکر آن جاي علم
جمع در هر گوشه و زاويه از اهل کمال
رب عرفان، اهل ايمان واله و شيداي علم
آن که سقف عالي و ايوان او را ديد گفت
شد بنا بنياد دين يا جنّتالاعلاي علم؟
مسجدي چون ديده ارباب فکرت جاي حق
مدرسي چون سينه اصحاب سيرت جاي علم
جاي ايمان، جاي عرفان، جاي حکمت، جاي عقل
جاي احسان، جاي فرقان، جاي طاعت، جاي علم
سنگ نبود اينکه بر هم چيده او را اوستاد
در سر هم يکبهيک جزوي است از اجزاي علم
دارالاحسانش مسمّي شد که بنّاي ازل
کسوتي ز احسان او آورد بر بالاي علم
با تکلف از پي سال بنا اين چند بيت
جلوگر آمد به جوش از بحر گوهرزاي علم
بهر سال اين بنا هستند يک در يک گواه
اين مصارع کامده از عين عقل و راي علم
زد رقم «ناطق» به سال اين بنا با فکر و عقل
دارالاحسان شد بنا و شد بجا مأواي علم
باد دائم دارالاحسان اماناللّه خان
جاي حمد و جاي مدح و جاي عرفان، جاي علم
مدرسه
سه ضلع شمال، جنوب و شرق ميانسرا با دوازده حجره مدرسه احاطه گرديده و تعداد پنج حجره در ضلع شمالي، چهار حجره در شرق و سه حجره در جنوب آن (در طرفين ورودي بنا) تعبيه شده است. در نماي دو حجره از حجرههاي پنجگانه شمالي و سه حجره از حجرههاي چهارگانه شرقي و دو حجره از حجرههاي سهگانه جنوبي ايوانهاي کوچکي احداث شده که سطح نماي آنها با کاشي زينت يافته است.
معابري که در جنب هر حجره تعبيه گرديده است، ما را به درون آنها ميرساند و علاوه بر استقلال حجرهها در تنظيم دماي دروني آنها نقش اساسي دارد. در انتهاي معابر مزبور، فضاي کوچکي که از آن به عنوان انبار ميتوان استفاده نمود تعبيه گرديده است.
نور حجرهها از پنجرههاي بزرگي که رو به صحن ميانسرا تعبيه شدهاند تأمين ميگردد و به منظور رعايت اصل حرمت و محرميت هيچ منفذي از ديوارهاي خارجي حجرهها به بيرون از بنا در نظر گرفته نشده.
کف حجرهها آجرفرش است و سقف آنها مسطح و با تيرهاي چوبي پوشش يافته است. در بين حجرههاي مدرسه، يکي از آنها که به نظر ميرسد مدرس عمومي يا تالار اجتماعات باشد از وسعت بيشتري برخوردار است و در تقاطع اضلاع شمالي و شرقي مدرسه احداث گرديده. متأسفانه اين مدرسه امروزه کاربري خويش را از دست داده و در کنار مسجد به صورت متروکه باقي مانده است.
مصالح عمده بنا
1ـ سنگ، اعم از لاشه، لوکه، باربر و کلنگي که در پي، کف، ازارهها و ستونها از آنها استفاده گرديده. گفته ميشود سنگهاي ازاره ايوان جنوبي و ستونهاي سنگي بنا از روستاي «قسلان» به اين مکان حمل گرديدهاند. (15)
2ـ آجر، اعم از ساده يا لعابدار. از آجر ساده درکالبد و بدنه ديوارهايي که کمتر در معرض ديد قرار دارند و همچنين فرش کف ميانسرا استفاده شده است. از آجرهاي لعابدار در تزئين نماي هشتي ورودي و بناي ايوان شرقي استفاده شده و با کاربرد آن نقوش هندسي و خطوط معقلي زيبايي در نما ايجاد گرديده است. آجرهاي به کاررفته در بنا داراي ابعاد گوناگوناند که برحسب مکان مورد استفاده، متفاوت ميباشند.
3ـ کاشي، از کاشيهاي لعابدار به منظور تزئينات و عايق مناسب در سطح بنا استفاده فراوان شده است.
4ـ چوب، از آن به منظور پوشش سقف حجرههاي مدرسه و هم در جهت ساخت در و پنجرههاي بنا استفاده شده.
در مبحث مربوط به شناخت ابعاد هنري بنا با چگونگي استفاده از هريک از اين عناصر آشنا خواهيد شد.
بعد هنري
آنچه در اين بنا از اهميت ويژهاي برخوردار است تلاش هنرمندانهاي است که در ترکيب اصولي عناصر و تزئينات کاشيکاري و آجرکاري معمول شده است.
ـ تنوع عناصر و اجزاي هنري به کاررفته در اين بنا درخور توجه و شايسته تعمق است.
ـ در تزئينات بنا خصوصا تزئينات کاشيکاري و آجرکاري به دقت قرينهسازيشده و تقريبا هيچ جزء تزئيني را نميتوان خارج از اين چهارچوب طبقهبندي کرد.
ـ به لحاظ محدوديتي که با توجه به دستور شرع مقدس در ترسيم اشکال انساني و طرحهاي حيواني ـ عليالخصوص در ابنيه مذهبي ـ وجود دارد، به هيچوجه در تزئينات بناي موصوف از اشکال مزبور استفاده نشده و اين را ميتوان يکي ديگر از نقاط افتراق آن از ابنيه همزمانش دانست.
ـ تزئينات آجري اين بنا در سنندج منحصر به فرد است و در هيچ نماي ديگر به وسعت دارالاحسان از تزئينات آجري (آن هم آجرهاي لعابدار) استفاده نشده است.
ـ کاربرد هنرمندانه بالغ بر يکصد و پنجاه بيت قصيده که همگي وضع بنا به هنگام ساخت و بعد از آن را معلوم ميدارند نيز ميتواند يکي از جنبههاي هنري منحصر به فرد در اين بنا شمرده شود. اين ويژگي به هيچوجه در ابنيه ديگر سنندج، حتي در ابنيهاي که در ادوار بعد احداث شده، نتوانسته مورد تقليد هنرمندان واقع شود.
ـ در دوره قاجار، بهيقين در تمام خطه غرب، هيچ مسجدي احداث نگرديده که در آن از بيست و چهار ستون سنگي يکسره و حجاريشده استفاده گرديده باشد. بعلاوه کتيبههاي زيباي مسجد به روي سنگ مرمر و حجاري گل و گياه در حواشي آنها ازجمله تزئينات حجاري منحصر به فرد محسوب ميگردند.
عوامل ذکر شده سبب امتياز هنري اين بنا نسبت به ابنيه معاصر در سنندج و در کل استان است.
جزئيات
اگرچه به مرور زمان در اجزاي تزئيني وهنري بنا تغييراتي داده شده، بهراحتي ميتوان اجزاي اصيل هنري را از آنچه بعدها بدان ملحق شده جدا کرد. عناصر تزئيني نماي حاضررا ميتوان اينگونه دستهبندي ومورد بررسي قرار داد:
1ـ کاشيکاري 4ـ حجاري
2ـ آجرکاري 5ـ گرهکاري
3ـ گچبري
کاشيکاري
يکي از برجستهترين ويژگيهاي هنري اين بنا کاشيکاري زيباي آن است. از اين عنصر يا به صورت مستقل و يا به شکل تلفيق با عناصر آجرکاري استفاده شده است. در واقع تمامي نماي درآيگاه، نماي رو به صحن ميانسراي مدرسه و نماي دو ايوان اصلي و بزرگ شرقي و جنوبي بنا و نيز بخش فوقاني محراب آن با استفاده از اين عامل زينت يافتهاند. کاشيهاي مسجد دارالاحسان را ميتوان در دو مقطع زماني بررسي نمود:
نخست، کاشيهايي با لعاب چند رنگ که به هنگام ساخت بنا در تمامي آن به کار رفته است. بخشي از اين کاشيها که مستقيما در معرض جريانات جوي قرار داشته، کمکم فروريختهاند، ليکن آن مقدار که کمتر در معرض عوامل طبيعي قرار داشتهاند، تاکنون سالم مانده است. عمده اجزاي تزئيني اين دسته عبارتاند از: گل و گياه که
به صورتهاي اسليمي در درون و اطراف ترنج و نيمترنجهايي که به عنوان طرح مرکزي محسوب ميشوند ظاهر گرديدهاند.
کاشيهاي «معقلي» که در زمانهاي بعد و به هنگام مرمت جاي کاشيهاي «با لعاب چند رنگ» را گرفتهاند. اين کاشيها به لحاظ طرح و شکلِ مستقلي که دارند، بهسهولت قابل شناسايياند.
عمده اجزاي تزئيني کاشيهاي معقلي عبارتاند از: عناصر هندسي که به صورت ستارههاي هشتپر يا گلهاي هندسي در نما ظاهر گرديدهاند. بيشترين سهم را در تزيين بنا کاشيهاي چند رنگ به خود اختصاص دادهاند. بعلاوه از کاشيهاي معرق در تزيين گلدستههاي دوگانه بنا که پيوسته در معرض خطرات ناشي از عوارض طبيعي قرار دارند، استفاده گرديده تا در مواقع لزوم بهراحتي بتوان نسبت به تعويض اجزاي آن اقدام نمود.
با اين وصف ميتوان کاشيهاي تزئيني مسجد را به دو دسته تقسيم کرد:
1ـ کاشيهاي چند رنگ که به هنگام ساخت بنا به کار گرفته شدهاند.
2ـ کاشيهاي معرق که به هنگام مرمت اجزاء تزئيني به کار رفتهاند.
خطوط ثلث و نستعليق را نيز که با رنگ سفيد به روي کاشيها نوشته شده ميتوان ازجمله عناصر تزئيني مهم بنا محسوب نمود.
تزئينات آجري
يکي ديگر ازعناصرتزئيني مسجد دارالاحسان، تزئينات
آجري آن است که به اين صورت نمايان گشته است:
1ـ تزئين با کاربرد آجرهاي قالبي بدون لعاب.
2ـ تزئين با کاربرد آجرهاي لعابدار.
3ـ کاربرد تلفيقي آجرهاي لعابدار و بيلعاب.
4ـ کاربرد تلفيقي آجرهاي لعابدار با عنصر تزئيني کاشي.
آجرهاي قالبي بيلعاب، بسيار اندک و فقط در درون نقوشي که با آجرهاي لعابدار ايجاد گرديدهاند به کار گرفته شدهاند.
آجرهاي لعابدار را ميتوان به سه دسته تقسيم کرد:
الف) داراي لعاب فيروزهاي.
ب) داراي لعاب آبي تيره.
ج) داراي لعاب مشکي.
عمدهترين تزئينات آجري را ميتوان به اين شرح دستهبندي کرد:
1ـ تزئينات آجري را ميتوان به اين شرح دستهبندي کرد:
1ـ تزئينات چليپايي که مکررا در نماي بيروني ديوارهاي بنا و همچنين زينتبخشي منارهها مورد استفاده واقع گشتهاند.
2ـ صليب شکسته که به صورت قرينه در ديوارهاي صحن ايوان شرقي به چشم ميخورند.
3ـ اشکال لوزيمانند که به صورت تکراري در کنار هم قرار گرفته و بخشي از صحن ايوان شرقي را زينت دادهاند. بعلاوه از تزئينات هندسي در زير سقف گنبد هشتي نيز استفاده شده است.
4ـ تزئينات کنگرهايشکل که در حواشي تزئينات کاشيکاري به کار گرفته شده و آنها را محدود ميسازند.
5ـ تزئيناتي از خطوط معقلي که با استفاده از آجرهايي با لعاب سياه ايجاد گرديده و کلماتي مانند «يا اللّه»، «يا محمد» و «يا علي» را به صورت تکراري در يک رديف نشان ميدهند.
شايان ذکر است که کليه پنجرههاي مشبّک ضلع غربي بنا که نور شبستان را تأمين مينمايند با آجرهاي لعابدار ساخته شدهاند که اصطلاحا آنها را «فخر و مدين» گويند.
گچبري
از اين عنصر تزئيني تنها در آرايش اطراف کتيبههاي سنگي نصبشده در ايوان شرقي و نيز محراب بنا استفاده شده است. به نظر ميرسد که محراب بنا در اصل داراي تزئينات زيباي گچبري بوده، اما به دليلي که در مبحث ساخت و سازه بيان گرديد، امروزه فقط با قنديلهاي گچي که درنهايت سادگي ساخته شدهاند، زينت يافته است.
حجاري
يکي ديگر از عناصر تزئيني مهم مسجد دارالاحسان نقوش حجاريشده به روي سنگ است. اجزاي بنا که با حجاري زينت يافتهاند عبارتاند از:
1ـ کتيبههاي حجاري نصبشده بر بالاي درايگاه و گوشه راست آن و همچنين ايوان شرقي بنا که علاوه بر متن، نقوش گل و گياه در حواشي آنها حجاري گرديده است.
2ـ ستونهاي سنگي صحن شبستان، هريک از اجزاي ستونهاي مزبور داراي تزئينات حجاري ويژهاي است. در طرفين پايههاي مکعبيشکل ستونها، نقوش گلهاي لوتوس و در ساقه مدور آنها تزئينات مارپيچي و در قسمت فوقاني ساقه، نقش ترنجيشکل و در سر ستونها نيز قرنيزهايي حجاريشده که مجموعا سبب زيبايي زايدالوصف ستونهاي مزبور گرديدهاند.
3ـ در قسمت فوقاني ازارههاي سنگي ايوان جنوبي که به صورت نواري دورتادور ايوان را پوشانيده است، اشعار مرحوم ميرزا ناطق اصفهاني حکاکي شده و در طرفين آن نقوش گل و گياه در دو حاشيه منظم و موازي حجاري گرديدهاند.
گره کاري
تمامي پنجرههاي مدرسه الحاقي به مسجد دارالاحسان با تزئينات زيباي گرهکاري زينت يافتهاند که در تصوير با چگونگي آن آشنا خواهيد شد.
متن وقف نامه مسجد و مدرسه دارالاحسان
بسماللّه الرحمن الرحيم
لک الحمد يا ذاالجود والمجد والعلي، تبارکت تعطي من تشاء و تمنع
و بعد، سبب از تحرير اين حروف شريعت قرين و غرض از تسطير اين سطور حقيقت رهين، آنکه در اين اوان سعادت اقتران، آقابابا ولد محمدسعيد بيگ (مهر: العبدالمذنب آقابابا) ولد شيخه بيگ و آقاحسين (مهر: محمدحسين) و ساير برادرانش ولدان آقاحسن ولد محمدسعيد بيگ ولد شيخه بيگ مالکين و مستحقين کلّ آب و زمين آبي و ديمي بياض قريه خليچيان و محمد زمان (مهر: محمد زمان) و فولاد محمّد مراد ولدان محمدسعيد و پرويز (مهر: پرويز) و احمد و خسرو و عليمحمد و ميرزامحمد و اللّه ويردي و محمود و يوسف ولدان آخه و علي و پير که ولدان حاصل نام و عليرضا ولد محمدرضا ولد محمدرضا و موسي قصاب و اماننامه دختر محمدحسين که مالکين و مستحقين کلّ باغات از مو و سر درختي و از معمور و غيرمعمور و اشجار مثمر و غيرمثمر قريه مزبور بودند به تاريخ بيست و پنجم شهر جميديالثاني سنه هزار و دويست و سي هجري، حاضر دارالشّرع انور گشتند، کلاً متفّقاللّفظ و متّحدالکلمه اصالةً عن نفسهم و وکالةً عن بواقي ذوي الفروض والسهام منالذکور والاناث بفروختند در حالت صحت بدن و نفوذ اقارير و تصرفات شرعي بلااکراه و اجبار بل بالطوع والاختيار همگي و جملگي و تمامي آب و زمين باير و بياض از آبي و ديمي و کلّ باغات از مو و سر درختي و اشجار مثمر و غير مثمر قريه مزبوره را بجميع ما احاطت الحدود المفصّله بها به نوّاب دولت و اقبال همعنان،
اميرالامراء العظام، الوالي ابنالوالي ابنالوالي اماناللّه خان اردلان والي والاشأن کردستان ـ ادام اللّه اقباله و دولته الي مديدالزمان ـ به مبلغ مبيّن معين مبلغ شصت تومان نقد سفيد نصفه توضيحا للاصل مبلغ سي تومان نقد سفيد به مبايعه صحيحه شرعيه مشتمل بر ايجاب و قبول و قبض و اقباض و تسليم و تسلّم و ايصال و وصول و رؤيت کافيه قبلالعقد و مصالحه غبن و غبنالغبن بالغا ما بلغ و ايصال و وصول مال مصالَح عليه از نقد و جنس مشخص حسبما يقتضيه الشرع القويم والمنهج المستقيم و بايعين و مالکين مزبورين هريک ثمنه حصه خود را در مجلس قبض و تخليه مثمنه نمودند و مستأنفا بايعين مزبورين کلاًّ و مجموعا اصالة و وکالة مقتدرا و مختارا کلّ آب و زمين بياض و باير حدّ اوّل کهريز ننله مشهور به ننجه، حدثاني فيروز قلعه، حد ثالث دو کران مسجد جامع، حدّ رابع درّه و هاران و کلّ باغات از سر درختي و مو و اشجار مثمر و غير مثمر و بجميع ما احاطت حدود المفصلة بها قريه مزبوره را به نوّاب والي والاشأن در مقابل ثمنه مصرحه نذر تبرر شرعي خالي از شوايب لجاج نمودند بناء علي هذا بعداليوم شش دانگ قريه خليچيان من اعمال حسنآباد بجميع ما فيها و بکل ما احاطت حدود المفصلة بها ملک حق و حق طلق متصرف فيها والي والاشأن مفخم اليه، احدي از بايعين مزبورين و ورثه ايشان و غير اوها به هيچوجهي من الوجوه در آن حق و نصيب نمانده کلاّ عينا و منفعةً داخل املاک زرخريد شرعي والي والاشأن است ـ يتصرف فيها تصرف الملاّک في ملکهم و ذوي الحقوق في حقوقهم. جري ذلک في 25 شهر جميديالثاني، سنه الف و مأتين و ثلثين (1230) من هجرة خيرالنبيين.
مراتب مسطوره متن را ـ کما هو حقه ـ مطلع و مستحضر است. العبدالاقل الحاج بن (مهر: لااله الاّ اللّه الملک الحق المبين. عبده احمد) ابنمرحوم ميرزا عبداللّه. ذلک کذالک و انا واقف بذلک. العبدالاقل (مهر: عنايتاله).
به چگونگي مراتب بيع و شراي قريه خليچيان از آب و اراضي و باغات و اشجار مثمر و غير مثمر و قبض و اقباض ثمن و صيغه نذر تبرّرا منالمبتدا اليالمنتهي مطلع و مستحضر است. العبدالاقل الحاج الملبّي (مهر: اللّهم صلّ عليالمصطفي).
به جريان بيع و شراي مراتب متن که عبارت از قريه خليچيان باشد مطلع گرديد. العبدالاقل (مهر: عبده فضلاللّه).
مضمون مسطوره متن را ـ کما هو حقه ـ استحضار کامل دارد العبد الاقل (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين. عبده محمد شفيع).
مضمون مسطوره متن را شاهدم، خلاف ندارد. العبدالاقل (مهر: العبد المذنب عبدالکريم) معتمد و والي والاشأن کردستان.
به نحوي که در متن نوشته شده شاهدم خلاف ندارد (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين. عبده ميره) ابنمرحوم مرزا بيگ من الحاضرين المجلس العقد المسفور و نذرالمنذور والبيع المزبور علي نهج الشرع المبرور والمطّلعين بجريان ما في هذا الکتاب المسطور. الداعي المدرس بدارالاحسان (مهر: محمد سعيد).
سمعت مضمون المتن من بعض الشاهدين و انا من المذنبين الاقل (مهر: مصطفي الحسيني) الباينچوبي.
اقرّا البايعون الناذرون بالبيع والنذر حسبما زبر فيالمتن لدي العبدالجاني المدرس (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين. عبده محمد نعيم).
به نحوي که در متن تحرير شده صورت جريان يافته (مهر: محمّد سعيد).
سمعت مضمون ما زبر فيالمتن و انا منالشاهدين العادلين الخطيب (مهر: عبده شمسالدين بن محمّد).
بسماللّه اشرفالاسماء جرت المبايعة الصحيحة الشرعية والمناذرة الصريحة المبارکة المرعية بتفاصيله الذي زبر و رقم فيالمتن لدي الداعي الجاني (مهر: لايقرء)
بسماللّه خيرالاسماء. جرت المبايعة الصحيحة الشرعية والمناذرة الصريحة المسعوده حسبما زبر و رقم فيالمتن بتفاصيله لدي الداعي الجاني (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين عبده ابراهيم).
مبايعه و مناذره شرعي به نوع مسطور جريان يافت (مهر: واذکر فيالکتاب اسمعيل).
باسماللّه اشرف الاسماء بعد الحمد والصلوة غرض از تحرير اين حروف شريعت آيات اينکه در دارالامتحان دنيا، سعادتمند کسي را توان گفت که در چند روزه ايام حيات به اشاعه برّ و حسنات و بذل خيرات و موقوفات که صدقه جاريه عبارت از آن است، بهرهاندوز سعادت ابدي و سرمايهافزاي فيض سرمدي بود، که ثمر زندگاني همين و نتيجه دولت جز اين نيست. در اين اوان ميمنت اقتران، بندگان ذي شرکت و شأن، دولت و اقبال همعنان، باسط بساط امن و امان طالب الحسنات و باذلالخيرات، الوالي ابنالوالي، اماناللّه خان اردلان والي
والاشأن کردستان ـ دام اجلاله و اقباله الي مديدالزمان ـ محضاللّه و طلبا لمرضاته، همگي و تمامي و جملگي شش دانگ قريه خليچيان من محال حسنآباد را بجميع ما فيها و احاطت الحدود المفصلة فيالضمن بها از آب و زمين و باغات مو و سر درختي و غيره بحيث لايخرج شيء عنها که از قرار قباله ضمن به مبايعه شرعيه و مناذره مرعيّه اسلاميه به حباله ملکيّت و حقيّت درآورده بود بر مسجد و مدرسه مبارکه دارالاحسان خلد بنيان که از محدثات و ابنيه رفيعه بندگان واقف عظيمالشأن است وقف مؤبد شرعي و حبس مخلّد مرعي فرمودند بحيث لاتباع و لاتوهب و لاتنذر و لاتوجر ازيد من سنة وقفا صحيحا صريحا شرعيا جامعا للشرايط والارکان. و توليت آن مادام الحياة به نفس نفيس خود و بعد به ارشد اولاد خود بطنا بعد بطن و نسلاً بعد نسل ماتناسلوا محوّل و موکول فرمود که چنانچه شايد، دقت تمام به عمل آورده، به گماشتن ناظرين و مباشرين متدّين و امين مداخل آن را ماکان و ماسيکون ضبط و جمع به انضمام موقوفات ديگر صرف حوايج و طلبه و مدرّس و خدمه و مؤذن مسجد مبارکه نمايند و از قرارداد بندگان واقف تعلل نورزند. تحريرا في ربيعالمولود 1234.
بسماللّه الرحمن الرحيم والحمدللّه ربالعالمين والصلوة علي خير خلقه سيدنا و حبيبنا و شفيع ذنوبنا و آله و اهلبيته الطاهرين اجمعين و صحبه. ششدانگ قريه خليچيان را مع جميع باغات و اراضي و آب کهريز و رودخانه و متعلق بها وقف صريح صحيح مؤبّد شرعي به مسجد و مدرسه احداثي اين نيازمند درگاه اللّه، موسوم به دارالاحسان کرديم که مخصوص مصارف مسجد و مدرسه بوده باشد و انشاءاللّه مادام الحيوة توليت آن به نفس اين عاصي که به هرکس صلاح داند مباشر کرده، منافع آن را صرف مسجد و مدرسه مبارکه نمايد و بعد به ارشد و اعقل اولاد، توليت آن محول است که انشاءاللّه موافق حساب و للّهيّت متوجه و منافع آن را به موقوفعليه عايد سازند و همچنين يک قطعه باغ احداثي خود را واقع در طرف شرقي شارعي که از دبّاغ خانه داخل قصبه ميشود به طريق مذکور وقف مؤبّد صريح مسجد و مبارکه دارالاحسان مذکوره کردم که داخل موقوفات مسجد است و کان ذلک في شهر ربيعالمولود. اللهم بارک لي بحق محمّد سيدالمرسلين ولد بهذه الشهر المبارک، 1234 (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين عبده امان اله).
بندگان واقف عظيمالشأن ـ اداماللّه اجلاله ـ محضاللّه و ابتغاء لوجهاللّه تمامي ششدانگ قريه خليچيان را با قطعه باغي واقع در طرف شرقي راهي و شارعي که از دباغخانه وارد قصبه محروسه ميشود، چنانکه به خط مبارک عالي، زيب نگارش يافته، وقف مسجد و مدرسه مبارکه دارالاحسان ساخته و در حضور جمعي کثير صيغه را جاري فرمودند (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين. عبده عنايتاللّه).
نوّاب مستطاب فلک جنابعالي ـ اداماللّه اقباله ـ ششدانگ قريه خليچيان را با قطعه باغ مزبور ـ چنانچه به خط مبارک زيب نگارش يافته ـ وقف مسجد و مدرسه مبارکه دارالاحسان فرمودند. اللهم بارکه (مهر: عبده خسرو ابن اماناللّه).
نواب مستطاب فلک جنابعالي ـ اداماللّه اقباله ـ شـشدانگ قريه خليچيـان را با يـک قطعـه باغ واقع در جنب شرقـي شارعـي که از دبّاغخـانه داخل قصبه ميشود ـ چنانچه به خط مبارک زيب تحرير يافته ـ وقف مسجد و مدرسه دارالاحسان فرمودند. (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين. محمدحسن) اللهم بارکه بحق محمّد وآله.
نواب مستطاب فلک جنابعالي ـ اداماللّه اقباله ـ ششدانگ قريه خليچيان را با يک قطعه باغ واقع در جنب شرقي شارعي که از دباغخانه داخل قصبه ميشود، ـ چنانچه به خط مبارک زيب تحرير يافته ـ وقف مسجد و مدرسه دارالاحسان فرمودند (مهر: لااله الااللّه الملک الحق المبين. محمدصادق).
رونوشت مطابق اصل وقفنامه است. شريف غريبپور، کارمند اوقاف سنندج. (دو مهر اداره اوقاف) 20 /10 / 1323.
پي نوشت :
1- وقايعنگار، علياکبر، حديقه ناصريه در جغرافيا و تاريخ کردستان، چاپ ارژنگ، ص141؛ کردستاني، مردوخ، تاريخ کرد و کردستان، انتشارات غريقي سنندج، ج2، ص119.
2- تاريخ کرد و کردستان، ج2، ص119. .
3- سنندجي، ميرزا شکراللّه، تحفه ناصري در تاريخ و جغرافياي کردستان. انتشارات امير کبير، ص135.
4- تاريخ کرد و کردستان، ج2، ص58. .
5- ميرزاصادق ناطق اصفهاني (فوت 1230هـ.ق) از شاعران قصيدهسراي قرنِ سيزدهم است. (فرهنگ معين).
6- در کتاب مکارمالاثار در احوال رجال دو قرن 13 و 14 هجري، تأليف ميرزا محمدعلي حبيبآبادي، ج4. در زير عنوان «خرّم» ميخوانيم: «ميرزا فتحاللّه متخلص به خرّم سنه اردلاني فرزند ميرزا عبداللّه از وزراي قاجار بوده است.».
7- تاريخ کرد و کردستان، ج2، ص59؛ تحفه ناصري، ص14؛ [عليرغم کوششهاي فراوان از طريق اوقاف و اداره کل ميراث فرهنگي استان کردستان، وقفنامه اين مسجد به دست نيامد و مسؤولين اوقاف کردستان اعلام داشتند که سند بناي يادشده تنها بر اساس صورت جلسه و استشهاد محلي به نام اداره اوقاف صادر شده است].
8- قلعه حکومتي «سنهدژ» که به دستور شاهصفي صفوي توسط سليمانخان والي کردستان مشرف بر روستاي «سنه» احداث گرديده بود را ميتوان شالوده اصلي شهر سنندج دانست. ليکن هماکنون جز مخروبهاي از آن بر جاي نمانده و به واسطه ساختوسازهاي جديد به سهولت قابل تشخيص نيست.
9- حمام خان که امروزه با نام حمام خلهيري در جانب شمال غربي بازار سنندج واقع گرديده نيز از جمله بناهايي است که به امر اماناللّه خان والي ساخته شده است.
10- قصلان، روستايي است در مسير راه باستاني همدان به سنندج (نزديک قروه کردستان که مورد توجه ويژه اماناللّهخان والي قرار گرفته و در آنجا نيز دستور ميدهد مجموعهاي باشکوه منجمله حمام بسازند).
11- عمارت خسروآباد، بنايي عظيم است که به دستور اماناللّهخان والي براي پسرش خسروخان ساخته شده و هماکنون در انتهاي بلوار شبلي واقع است.
12- عمارت وکيل مشتمل است بر سه بناي عظيم و مشرف بر باغي بزرگ که در ضلع غربي ميدان آزادي سنندج واقع است.
13- خيابان امام خميني که بافت قديم شهر را به دو نيمه شمالي، جنوبي تقسيم کرده از جنوب مسجد گذشته و امکان هر نوع گسترش را از ضلع جنوبي آن سلب نموده است.
14- در اين کتيبه آمده است: «در سنه 1324 بر حسب امر مبارک مظفرالدينشاه قاجار ايالت جليله کردستان ماليات قمارخانه سنندج را که سابقا معمول و باعث مضرت و مفاسد عمومي بود متروک و موقوف ابدي فرمودند، هرکس در آتيه اين امر شنيع را تجديد نمايد از جانب خداوند و رسول مطعون و ملعون ابد خواهد بود. في شهر... المبارک 1324.». .
15- تحفه ناصري، ص14؛ تاريخ کرد و کردستان، ج2، ص62. .
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله