تعریف یقین

منطق‌دانان مسلمان با پیروی از منطق ارسطو، برهان را منتج یقین و طبعاً مبادی برهان را یقینی می‌دانند. از این رو، در مواضع متعددی از منطق به ویژه مبحث برهان و مبادی آن به یقین پرداخته و آن را تعریف كرده‌اند؛ حتی برخی،
پنجشنبه، 7 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تعریف یقین
 تعریف یقین

 

نویسنده: محمد حسین زاده




 

منطق‌دانان مسلمان با پیروی از منطق ارسطو، برهان را منتج یقین و طبعاً مبادی برهان را یقینی می‌دانند. از این رو، در مواضع متعددی از منطق به ویژه مبحث برهان و مبادی آن به یقین پرداخته و آن را تعریف كرده‌اند؛ حتی برخی، نظیر فارابی، رساله‌ای جداگانه در باب تعریف و شرایط یقین نگاشته‌اند. [المنطقیات، الفارابی، ج1، صص 350-357].
به هر حال، فارابی یقین را به گونه‌ای تعریف كرده كه می‌توان از منظر ایشان امور ذیل را از مقومات و اركان یقین برشمرد:
1-اعتقاد 2-جزم 3-صدق 4-زوال ناپذیری [ر. ك: همان، ص350]
فارابی در جای دیگری از همان اثر، عبارت دیگری دارد كه از آن- دست كم- اركان ذیل استفاده می‌‌شود:
1-صدق 2-اعتقاد [جزمی] به مفاد قضیه 3-اعتقاد [جزمی]‌ به امتناع نقیض آن 4-زوال ناپذیری [ر.ك: همان، ص 267]
می‌توان گفت: هر دو تعریف فارابی مفاد واحدی دارد؛ زیرا وی در تعریف دوم، به جای جزم در تعریف اول، لازم آن را كه اعتقاد به امتناع نقیض است از مقوّمات و اركان یقین برشمرده است. در هر صورت، ابن سینا در تعریف یقین به شیوه دوم فارابی مشی كرده و تعریفی مشابه با آن ارائه كرده است. اما در تعریف وی قید «صدق» یا «مطابقت با واقع» گنجانده نشده است. [ر.ك: ابن سینا، الشفا، البرهان، المقالة الثالثة، الفصل التاسع، ص256 و نیز المقالة الاولی، الفصل الاول، ص51] ابن سینا در برهان شفا چنین اظهار می‌دارد:
و الیقین منه هو ان یعتقد فی الشیء انّه كذا و یعتقد انه لا یمكن الا یكون كذا اعتقاداً وقوعه من حیث لایمكن زواله... [همان، ص 256].
از این تعریف و مشابه آن در آثار وی استفاده می‌شود كه یقین سه ركن دارد: 1- اعتقاد به مفاد قضیه 2-اعتقاد ثانی به امتناع نقیض آن 3-ثبات و عدم امكان زوال اعتقاد دوم. آشكار است كه در این تعریف، قید «صدق» گنجانده نشده است و در نتیجه شامل جهل مركب نیز می‌شود. بدین ترتیب می‌توان گفت: ابن سینا از تعریف چهار جزئی یقین كه فارابی آن را شرح داده، عدول كرده و آن را به اصطلاحی سه جزئی فروكاسته است. آیا براستی ابن سینا از تعریف فارابی عدول كرده و با وی در تعریف یقین اختلاف نظر دارد؟ به نظر می‌رسد باید تأمل كرد و اختلاف نظری را كه در بادی امر به ذهن خطور می‌كند بررسی نمود. این اختلاف نظر ابن سینا و فارابی آن گاه كه مروری بر گفته‌های بهمنیار داشته باشیم جدی‌تر می‌شود. بهمنیار یقین را چنین تعریف كرده است:
«والیقین هو ان یتصوّر ان الشیء كذا و یتصور معه بالفعل و القوة القریبة من الفعل انه لایمكن كذا و الیقین بالحقیقة تابع لهذا التصور الثانی، لا انّه هو بعینه، (بهمنیار، التحصیل، ص192 و 193)
و نیز گفته است:
«والعلم اعتقاد بان الشی كذا و انه لایمكن ان یكون كذا و بواسطه توجبه والشی كذلك فی ذاته» (همان، ص 263).
با سیری گذرا در آثار فخرالدین رازی درمی‌یابیم كه وی نیز به روش ابن سینا یقین را تعریف كرده است:
«العلم اعتقاد ان الشیء كذا مع انّه لا یمكن ان یكون كذا إذا كان ممتنع التغیر لذاته كما فی الضروریات و اما بالبرهان كما فی النظریات و إذا كان الیقین لایحصل إلا مع هذه القیود فمتی اختل واحد منها او اكثر صارظنیا...» [الانارات فی شرح الاشارات، فخرالدین رازی، فی بیان اقسام التصدیق].
بدین سان، پس از ابن سینا نیز چنین عدولی از تعریف فارابی دیده می‌شود. به عصر خواجه نصیرالدین طوسی می‌رسیم، می‌بینیم تعریف محقق طوسی در اساس الاقتباس بسیار شبیه تعریف بهمنیار در تحصیل ص 263 است. [ر. ك: اساس الاقتباس، ص409 و شرح الاشارات و التنبیهات، ج1، ص294] به هر حال، حاصل هر دو عبارت این است كه یقین اعتقاد جزمی ضروری غیرقابل زوال است.
اما پس از محقق طوسی- یا از عصر وی- در واقع مرحله‌ی سومی آغاز می‌شود. در این مرحله یا دوره، اندیشمندان بسیاری را می‌بینیم كه به همان تعریف فارابی توجه كرده و مجدداً قید «صدق»‌را در تعریف یقین گنجانده‌اند. در میان آنها با چهره‌هایی مواجه می‌شویم همچون علامه‌ی حلی در القواعد الجلیة ص394، قطب الدین محمود بن محمد رازی (متوفی در سال 766هـ) در شرح رساله شمسیه موسوم به تحریر القواعد المنطقیة، ص166 و 167 و سید شریف علی بن محمد جرجانی (م 812هـ) در شرح مواقف، ج1، ص 67 و مولی عبدالله یزدی (م981هـ) در الحاشیة علی تهذیب المنطق، ص111 و صدرالمتألهین شیرازی در اللمعات المشرقیة فی الفنون المنطقیة و ملاهادی سبزواری در شرح منظومه، ص88. حاصل كلام همه‌ی آنها این است كه یقین در باب برهان و مبادی آن دارای اركان ذیل است:
1- حكم یا اعتقاد یا تصدیق؛ 2-جزم؛ 3-صدق و مطابقت با واقع؛ 4-ثبات یا زوال ناپذیری.
در این تحلیل تاریخی، پرسش‌های متعددی فراروی ماست: آیا براستی ابن سینا از تعریف فارابی عدول كرده است؟ اگر عدول كرده، علت آن چیست؟ به علاوه، برای خارج كردن جهل مركب از این اصطلاح چه تدبیری اندیشیده است؟ از سوی دیگر، بهمنیار و محقق طوسی و كسانی مانند آنها از عصر ابن سینا تا عصر محقق طوسی آیا تعریف ابن سینا را پسندیده‌اند یا تعریف فارابی را؟ كلام عمربن سهلان ساوی در بصائر النصیریة ص 139 و ابهری در تنزیل الافكار بر این امر گواهی می‌دهد كه آنها تعریف ابن سینا را پذیرفته‌اند. تعریف ساوی بدین شرح است:
و الیقین هو اعتقاد انّ الشی كذا مع اعتقاد آخر اما بالفعل او بالقوة‌ القریبة من الفعل انه لا یمكن ان لایكون كذا اعتقاداً لایمكن زواله (البصائر النصیریة، ص139)
و بالاخره چرا پس از محقق طوسی تقریباً گرایش عمومی منطق دانان متوجه تعریف فارابی است و آن‌ها قید «صدق» را در تعریف گنجانده‌اند؟ چه عاملی موجب این گرایش عمومی و تصریح به قید بودن «صدق» در تعریف یقین شده است؟
به نظر می‌رسد چیزی كه به بسیاری از پرسش‌های فوق پاسخ داده و برخی از این معماها را می‌گشاید عبارت محقق طوسی در «المعیار فی نقد تنزیل الافكار» ص 226 است. محقق طوسی در این كتاب كه آن را در نقد آرای یكی از معاصران خود، اثیرالدین اَبهری، نگاشته است پس از تعریف ابهری: «والیقین هو اعتقاد ان الشی كذا مع انه لایمكن ان یكون إلا كذا...» تعریف وی را چنین نقد می‌كند:
إن أراد بقوله فی تفسیر الیقین «اعتقاد ان الشیء كذا مع اعتقاد انه لایمكن ان یكون إلا كذا» دخل فیه الجهل المركب و إن اراد به «اعتقاد الشی كذا مع انّ الشی لا یمكن فی نفس الامر إلا ان یكون كذا» دخل فیه اعتقاد المقّلد الجازم إذا كان مطابقاً، و إن أراد به... (ص226)
پس از نقادی تعریف ابهری و مردود دانستن تعریف وی، خودْ تعریف دیگری ارائه می‌دهد:
و الصواب أنْ یفسّر الیقین «بالاعتقاد الجازم المطابق الذی لایمكن ان یزول»
بدین‌سان، ‌از نظر محقق طوسی شرط «صدق» در تعریف یقین لحاظ گردیده بلكه بدان تصریح شده و با این عبارتی كه نصّ در مقصود است تعبیرهای ایشان در اساس الاقتباس تبیین می‌گردد. بنابراین، محقق طوسی متوجه ضعف تعریف‌هایی كه قید «صدق» در آنها مندرج نیست شده و آن‌ها را نقّادی كرده است. از این رو، می‌توان محقق طوسی را سرآغاز تحولی بزرگ در تعریف یقین دانست. در این تحول، محقق طوسی به تعریف فارابی برمی‌گردد و مجدداً آن را احیا می‌كند. تأثیر كلام محقق طوسی را در آثار پس از ایشان می‌توان دید. عموم منطق دانان برجسته، پس از ایشان، قید «صدق» را در تعریف یقین گنجانده‌اند بلكه تقریباً تعریف محقق طوسی در رساله‌ی «المعیار فی نقد تنزیل الافكار» با تفاوت‌هایی بسیار جزئی در آثار متأخران ذكر می‌گردد. افزون بر آن، در أساس الاقتباس یا شرح اشارات شواهدی وجود دارد كه با دقت زیاد از آن شرط صدق فهمیده می‌شود، بلكه در اساس الاقتباس، به قید «صدق» یا «مطابقت با واقع» تصریح شده است آنجا كه می‌فرماید:
«و یقینی چنانكه گفته‌ایم اعتقادی بود جازم مطابق؛ و اعتقاد جازم مركب بود از تصدیقی مقارن تصدیق دیگر بامتناع نقیض تصدیق اول...» [مقالت پنجم، فصل پنجم، ص 360].
به علاوه، قید فی نفس الامر در گزاره‌های بعدی:‌«چه این مقارنت واجب نیست فی نفس الأمر» شاهد دیگری بر این مدعاست. در اساس الاقتباس ص 409 و شرح اشارات ص 294 گرچه یقین را چنین تعریف كرده كه حكمی ضروری است به گونه‌ای كه ممتنع الزوال است اما منظور از ضرورتْ اگر ضرورت صدق باشد كه ظاهراً چنین است- نه ضرورت تصدیق و واجب القبول بودن ویا... در این صورت نیز شرط «صدق» در تعریف یقین ذكر شده است. افزون بر آن، در نقد المحصل، شرط «صدق» را در تعریف می‌گنجاند:
«و الیقین حكمٌ ثانٍ علی الحكم الاول بالصدق علی وجهٍ لا یمكن ان یزول...»
[نقد المحصل، ص12]
بدین ترتیب، رمز اتفاق متأخران از عصر خواجه روشن می‌گردد. در واقع، كلام خواجه منشأ چنین اتفاقی است.
نكته‌ای كه در تأیید این تحلیل تأثیر بسزایی دارد قید «كذلك الشی فی ذاته» است كه بهمنیار آن را در التحصیل، ص263 ذكر كرده است؛ آشكار است كه قید مذكور در این تركیب به معنای فی نفس الامر است و با شرط «صدق» و «مطابقت با واقع» مساوق است. بهمنیار چنین نگاشته است:
«والعلم اعتقاد بان الشیء كذا و انه یمكن ان لا یكون كذا و بواسطه توجبه و الشی كذلك فی ذاته» [التحصیل، ص 263]
استاد شهید مطهری در پاورقی التحصیل، ذیل همین عبارت، تعریفی را از بصائر النصیریه ذكر كرده كه آن عبارت نیز به وضوح بر شرط «صدق» دلالت دارد:
العلم هو اعتقاد ان الشی كذا و انه لا یمكن ان یكون إلا كذا اعتقاداً لا یمكن زواله اذا كان الشی فی نفسه كذلك و حصل هذا الاعتقاد بواسطة اوجبته. (همان، ص263).
هر چند بهمنیار تعریف فوق را به علم اختصاص داده و درصدد تعریف اصطلاحی علم بوده، نه یقین، آشكار است كه مراد وی از علم، معرفت یقینی است. بدین ترتیب، با این بیان ابهام عبارت دیگر بهمنیار در التحصیل، ص192 و 193 رفع می‌گردد.
بدین سان، بدین نتیجه رهنمون می‌شویم كه قید «صدق» در كلام بهمنیار نیز كه شاگرد بدون واسطه ابن سیناست، گنجانده شده و مورد توجه وی بوده است؛ چنان كه در تعریفی كه ایجی در مواقف، ص10 و سید شریف در شرح مواقف، ج1، ص 67 به فخرالدین رازی نسبت می‌دهند قید «مطابق» كه به معنای صادق است، گنجانده شده است. براساس این استناد، شرط «صدق» در نظر فخرالدین رازی نیز معتبر بوده است. اما هنوز اولین پرسش باقی است. آیا ابن سینا از تعریف فارابی عدول كرده است؟‌اگر عدول كرده، علت آن چیست؟ با توجه به آنچه تاكنون گفتیم، خصوصاً با توجه به قید «الشی كذلك فی ذاته» در تحصیل، احتمال این كه این قید در برهان شفا به هر دلیلی حذف شده باشد (خواه به دلیل اشتباه نسخه برداران یا...) بسیار قوی است؛ خصوصاً با توجه به این كه ابن سینا در نجات، عبارت «والشی كذلك» را ذكر كرده و این تعبیر به خوبی بر اشتراط «صدق» و «مطابقت با واقع» دلالت دارد. تعریف ابن سینا در نجات ص 168 بدین شرح است:
الظن الحق هو رأی فی شیء إنه كذا و یمكن ان لایكون كذا، و العلم اعتقاد فی انَّ [بانّ (ن.ل)] الشی كذی و انّه لا یمكن ان یكون كذی و بواسطة ان توجبه و الشی كذاك [ب: و بوساطة توجبه انّ الشی كذا...؛ ط: و بوساطة توجبه و الشی كذاك فی ذاته؛... (ن ل)]
علاوه بر تعبیر «والشی كذاك» كه به روشنی بر اشتراط «صدق» دلالت دارد، در بعضی از نسخه‌های نجات، همچون عبارت تحصیل، قید «فی ذاته» نیز در متن دیده می‌شود: ‌«و الشی كذاك فی ذاته». آشكار است كه دلالت این عبارت بر نفس الامر و شرط «صدق» گویاتر است.
حاصل آن كه با تتبع و بررسی آثار منطق دانان و حكمای مسلمان درمی‌یابیم كه یقین در بدیهیات و برهان تنها یك معنا دارد و آن اعتقاد یا حكم یا تصدیق جزمی صادق ثابت است. در این مسأله، اختلاف نظری واقعاً وجود ندارد. اختلاف تعبیرها دلیل بر اختلاف در اصطلاح یا معنای یقین نیست. آنچه ممكن است موجب سوء برداشت شود عبارت برهان شفاست كه با قرائن، به ویژه آثار دیگر ابن سینا، اشكال مرتفع می‌گردد.
منبع مقاله :
حسین زاده، محمد، (1390)، پژوهشی تطبیقی در معرفت شناسی معاصر، قم: مركز انتشارات مؤسسه‌ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ سوم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها