وقف در خاندان سروقدی

وقف در خاندان سروقدی یکی از وقف نامه های خاندان ‏های کهن خراسانی است که در این مطلب راسخون به آن اشاره می کنیم.
پنجشنبه، 23 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقف در خاندان سروقدی
مقدمه
پژوهش تاریخ زمینداری در ایران، که تا همین چند دهه پیش ساختارشکنی نشده بود، نشان می‏دهد که هماره خاندان‏های قدیمی و دیرینه سال، بخش عمده‏ی زمین‏های موجود را در اختیار داشته‏اند. این دودمان‏ها و خاندان‏ها گاه خاستگاه اجتماعی - سیاسی کهن داشته ‏اند و گاه نوخاستگانی بوده‏ اند.

که در پی تغییرات سیاسی و تعویض حکومت‏ها اقتدار سیاسی به دست می‏ آورده ‏اند که اقتدار اقتصادی را نیز به همراه داشته است و می‏توانسته‏اند بر اراضی وسیع و حاصلخیز منطقه تحت نفوذ خود چنگ اندازند. (نمونه متأخر آن تصاحب اراضی در مناطق مختلف توسط رضاخان).

هرگونه مطالعه و بررسی که در تاریخ زمین داری در ایران صورت گیرد، پیوسته باید تضایف معرفتی خاندان‏ ها و دودمان‏ های ایران را با تاریخ زمینداری در پیش رو داشته باشد.

خاندان «سروقدی»ها
خاندان «سروقدی»ها تا آن جا که داده‏های تاریخی یاریمان می‏کند، جزو خاندان ‏های کهن خراسانی است. پژوهش در چند و چون این خاندان از دو منظر ضروری است.

نخست به جهت منزلت و جایگاه اجتماعی - سیاسی که در سلسله مراتب ساختاری اداری فئودالیسم از قرن هفتم تا قرن دهم هجری داشته‏اند. دیگرا به جهت پدیده‏ی مهم اجتماعی «وقف» که این خاندان حداقل در خراسان سهم قابل توجه‏ای را به خویش اختصاص داده‏اند.

به اجمال و در کلی‏ترین وجه می‏توان یادآور شد که پدیده‏ی «وقف» در بستر فلسفه‏ی اخلاق قابل بررسی است. و از آن جا می‏توان مقولات «دیگر خواهی» و «نیت خیرخواهانه» را مبدأ و ملاک و مناط شناخت قرار داد .

و در بحث فلسفه‏ ی اخلاق به طور انتزاعی ماند. اما به لحاظ ماهیت اجتماعی پدیده‏ی «وقف» و فونکسیون اجتماعی آن ضروری است پدیده‏ی «وقف» را از بستر فلسفه ‏ی اخلاق بیرون آورد.

و به طور انضمامی و مشخص آن را بررسی کرد که البته تأویل دیگری و در نهایت شناخت بسیط تری را فراهم خواهد کرد و ما را به حوزه‏ی تاریخ و جامعه‏ شناسی تاریخی منتقل خواهد کرد.

گذشتگان ما به تجربه، نیک آموخته بودند که در منطقه ‏ای زیست می‏کنند که پیوسته گذرگاه اقوام مهاجم است و شرایط زندگی به گونه‏ای است که هماره دستخوش بحران و تنش‏های سیاسی و نظامی است .

و می‏دانیم در شرایط بحرانی بخشی از نیروهای اجتماعی به قول لوکاچ به انسان‏های «پرو بلماتیک» تبدیل می‏شوند و پیوسته درآمد و رفت حکومت‏ها زندگی سیاسی و اجتماعی و معیشتی آنها دچار مخاطره می‏شود و سامانه‏ی زندگی ایشان ساختار طبیعی خویش را از دست می‏دهد.

در این میان گروه‏ ها و خاندان‏ه ایی که بیشتر کژتابی نشان داده‏اند زودتر به حاشیه رانده شده‏اند و بعضا حیات خویش را از کف داده‏اند. بنابراین مردمان پیشین خیلی زود درک درستیاز فرهنگ مصادره، چپاول و به زور ستاندن اموال غیر را در ساختار فئودالیسم بازشناسی کردند.

و از نوعی حصارکشی که پس زمینه دینی - اعتقادی نیز داشت بهره گرفتند و بر ستیزه‏ جویی قدرت‏های فائقه حصار کشیدند و املاک و آبادی‏های فراوانی را به ویژه در خراسان در حصار «وقف» قرار دادند و از آنجا نوعی امنیت اقتصادی برای خویش و اولاد یا نیازمندان جامعه که از سوی همین نیروهای مهاجم پیوسته به حاشیه زندگی رانده می‏شدند، فراهم نمودند.

برادران جوینی
به استناد منابع معتبر تاریخی و تصریح شادروان دکتر ذبیح‏الله صفا، جد اعلای خاندان «سروقدی»ها، شمس‏ا لدین محمد جوینی صاحب دیوان بوده است.

حضور فعال برادران جوینی در تاریخ ایران، در دوره‏ی ایلخانان مغول بویژه در زمان هلاکوخان و پسران او و نیز منصب‏های عالی پدران ایشان در دوران سلجوقیان ایران و خوارزمشاهیان قطعا جای تردید نیست.

همان‏طور که می‏دانیم برادران جوینی دانشوری خویش را دستمایه قرار دادند تا پایگاه اجتماعی مهمی را برای خود و خاندان خویش تعبیه نمایند.

برادران جوینی صرف نظر از کفایت و درایت شخصی، از سابقه‏ی خانوادگی خویش برای دستیابی به منزلت اجتماعی و احراز مقام‏های سیاسی مهم به نحو مطلوب بهره گرفتند.

از آن جمله قابل یادآوری است که دایی بزرگ شمس‏ الدین محمد جوینی از ملازمان و طرف وثوق سلطان سنجر بود و توانست در جنگ «هزار اسب» خشم سلطان را فرونشاند و رشید و طواط را از هفت پاره شدن رهایی دهد.

شمس ‏الدین محمد جوینی در سال 623 ه.ق متولد می ‏شود. در هفده سالگی به خدمت امیر ارغون حکمران ایران درمی ‏آید و سرانجام وزیر اعظم و صاحب اختیار مطلق ایران در زمان هلاکو و پسران او می‏ گردد.

و نیز می ‏دانیم فرزانگانی چون خواجه نصیرالدین طوسی و سعدی از توجه پیوسته‏ ی این خاندان و بویژه شمس‏ ا لدین محمد بی‏ نصیب نبوده ‏ا ند سرنوشت غمبار نسل اول خاندان سروقدی ‏ها چون خاندان برامکه قابل تعمق است.

که ستیزه‏ جویی ‏های طبقاتی درون جامعه گاه بر چشم خرد پرده می ‏افکند و فاجعه می‏ آفریند. می‏بینیم در پایان کار جوینی‏ ها ، همراه بسیاری از فرزندان، وابستگان و پیوستگان به قتل می‏رسند و جملگی در محله چرنداب تبریز به خاک سپرده می‏ شوند.

این کشتار ناجوانمردانه و هراس ‏افکنی متعاقب آن، چنان عمیق بوده است که اندکی کمتر از سه قرن مدلولی از آن همه دلالت تاریخی از این خاندان در اختیار نیست. تا اینکه دوباره در دوره صفویه نسلی از این خاندان می‏بالد و در عرصه زندگی اجتماعی خراسان و سرزمین هند منشأ آثار می ‏شود.

در این دوره با سه عضو برجسته این خاندان به نام‏های میرزا محمود، میرزا جعفر سروقدی و میرزا محمد طاهر برمی‏خوریم که هر سه برادرند. میرزا محمود و میرزا محمد طاهر در عهد سلطنت شاه جهان (1068 - 1037 ه) از مشهد به هند می‏روند.

میرزا محمد طاهر در شمار ملازمان اورنگ زیب عالمگیر درمی‏آید و در سال 1069 هجری صوبه‏دار شهر برهانپور و اکبرآباد و مالوه می‏شود و در سال 1083 هجری بدرود حیات می‏گوید،

میرزا محمود بانی و بنیانگذار دو شهر محمود پوره در اورنگ‏آباد و برهانپور می ‏شود. میرزا محمد باذل فرزند میرزا طاهر، سراینده کتاب «حمله حیدری» است که جزو حماسه‏ای دینی به شمار می‏آید و در وصف دلاوری‏های حضرت علی بن ابی‏طالب (ع) است.

میرزا محمد باذل در شاه جهان‏آباد ولادت یافت و در دوران پادشاهی اورنگ زیب عالمگیر در خدمت دولت بود. وی پس از آن به دهلی بازگشت و به سال 1123 هجری درگذشت.


میرزا جعفر سروقدی خود در مشهد ماند و سه پسر او نورالدین محمدخان، فخرالدین محمدخان و کفایت‏خان چون دیگر اعضای این خاندان به هند رفتند و در آنجا منصب‏ها و خطاب‏های درخور یافتند.

بنابراین، چنانچه به داده‏های تاریخی در خصوص این خاندان تکیه کنیم و ایشان را از اعقاب شمس ‏ادین محمد صاحب دیوان بدانیم، در آن صورت نیای اعلای خاندان مزبور «فضل بن ربیع» وزیر مشهور هارون‏الرشید عباسی (خلافت 193 - 170 ه.ق) خواهد بود.

و چون اجداد «فضل بن ربیع» نیز تا صدر اسلام کما بیش شناخته شده هستند؛ تبار خاندان «سروقدی» تا آن زمان معلوم خواهد شد.

باید گفت، بحث انتساب یا عدم انتساب جوینی ‏ها به «فضل به ربیع» نیز در زمان حیات ایشان به سر زبان‏ها بوده است، و برخی آن را محل تردید دانسته‏اند. از جمله «ابن طقطقی» مؤلف تاریخ فخری که خود از نقبای علویان بغداد و خصم و حریف عطا ملک جوینی حاکم بغداد بوده است(1).

«ابن طقطقی» می‏گوید: «برایم نقل شده که علاءالدین عطا ملک جوینی صاحب دیوان خویشتن را به «فضل بن ربیع» نسبت می‏داد. من از شخصی مانند صاحب علاءالدین با آن همه شرافت و فضل و اطلاع بر تواریخ و سیر درشگفتم که چگونه راضی می‏شد خود را به فضل بن ربیع نسبت دهد.

اگر علاءالدین خویشتن را به فضل بن ربیع [نسبت می‏داد] این خود رسوایی آشکاری بیش نبود. و اگر راستی بدو منسوب بود، عقل صحیح اقتضا می‏کرد ، علاءالدین آن را پنهان کند، زیرا نسبتی پست‏تر و... از آن وجود نداشت.

بدین دلیل که فضل بن ربیع شخصی آزاده و جوانمرد نبود وی به ارتکاب گناه و زشتکاری مشهور بود و... دوم آنکه... وی کودکی سر راهی بوده است و... بهترین نسبت‏ها درباره او این بود که اتصالش به «ابو فروه» مولای عثمان بن عنان درست باشد، و همین امر خود برای صاحب علاءالدین بزرگترین ننگ به شمار م ی‏آمد...» (2).

اعم از اینکه جوینی‏ها از اعقاب «فضل بن ربیع» بوده باشند یا نه، این نکته مسلم است که آن خاندان علوی و به اصطلاح امروز «سید» نبوده‏اند. و در القاب بزرگان خاندان «سروقدی»ها هیچ نشانه‏ای که خبر از سیادت ایشان باشد، به چشم نم ی‏خورد.

اما در چند سال اخیر متولی سابق با همدستی برخی اعضای ساده‏اندیش به منظور تأمین برخی اغراض نا به جای خود مدعی سیادت این خاندان شد. ناهمزمانی اشخاصی که مهر ایشان پای سند مجعول بودن آن را بر آفتاب می ‏اندازد.

اعقاب میرزا جعفر سروقدی، اکنون با نام خانوادگی «سروقدی»، «سروقد»، سروقد بطق مقدم»، «سروقد روضه‏خوان»، «سروقد توسی»، «سروقد مقدم» و نیز سرانجام نام خانوادگی و بحث‏انگیز «سروقد رضوی»(3)در خراسان و عمدتا در مشهد زندگی می ‏کنند.

سروقدی‏های سهم بر از املاک، تا آنجا که میسر بوده و احصا گردیده، در حال حاضر بیش از چهارصد نفر (بدون احتساب سروقدی‏های غیر ساکن در خراسان) هستند که نسل پیشین عمدتا به کار کشاورزی مشغول بوده‏اند .

و نسل کنونی به ویژه پس از اصطلاحات ارضی در شرایط جدیدی قرار گرفتند و در طیف گسترده‏ای از مشاغل اجتماعی، پراکنده شدند که بعضا از سطح دانش بالایی برخوردارند و سهمی در ارتقای فرهنگ جامعه‏ی خود دارند.

از نسل پیشین و از معمرین اولاد، می‏توان از شادروان محمد حسن سروقدی فرزند مرحوم میرزا محمود (1290 - 1376) یاد کرد. او از جمله زهاد زمانه خویش بود .

و متصف به صفات برجسته، به تصریح خود ایشان افتخار شاگردی استادان مهمی چون آقای شیخ مجتبی قزوینی که از فیلسوفان متکلم حوزه علمیه مشهد بود و مرحوم حافظیان که خود در علوم غریبه استادی بی‏نظیر به شمار می‏رفت، داشته است.

به روایت گروه کثیری از معتقدان به مشار الیه، صاحب کرامات و مستجاب الدعوه بوده است. از او چندین رساله و کتاب، کوچک و بزرگ در علوم جفر، گیاه‏شناسی و طب کلاسیک برجای مانده. «خاندان سروقدی‏ها، املاک و موقوفات آنان» عنوان رساله کوچکی است که در شمارگان محدود منتشر شده است.

با وجودی که نامبرده از شمار خاندان مورد بحث به حساب می‏آید متأسفانه آگاهی‏های تاریخی بسیاری از چشم ایشان دور مانده است.

افراد دیگر این خاندان نیز اطلاعات محدودی از گذشته دورتر خویش دارند که همین آگاهی‏های اندک آمیخته با افسانه و اسطوره‏ های چندی است .که از دقت علمی قابل اعتنایی بهره ندارد.

بنابراین ناهمگنی آگاهی‏ها که شاکله ناسازمندی از تاریخ خاندان سروقدی‏ها را فراهم می‏کند نیازمند به بازنگری دقیق‏تری است. با این وجود چند سند معتبر به صورت وقف‏نامه که در خاندان سروقدی‏ ها وجود دارد.

چون سند و متن ادبی - تاریخی زمینه‏های پژوهش‏های گوناگون را برای پژوهندگان در جوهره خود دارد و تعمق در ادبیات وقف‏نامه و تأویل‏های برخاسته از آن، در جای خود، و ریشه‏یابی در ساختار هرمنوتیک آن به سهم خود قادر است .

برخی مؤلفه‏های اساسی فئودالیسم را چه به لحاظ عینی و چه به لحاظ روانشناسی، این فرماسیون دراز آهنگ جامعه ایران را به عرصه باز هم روشن‏تری بکشاند. لذا اجازه دهید هر چند به اختصار با متن وقف‏نامه‏های موجود آشنا شویم.
 

وقف ‏نامه مدرسه میرزا جعفر

اولین سند موثق وقف‏نامه بنای مدرسه میرزا جعفر است که اصل وقف‏نامه مزبور نزد ورثه مرحوم میرزا مهدی رضوی متولی سابق است.در مقدمه این وقف‏نامه آمده است:

«الحمد لله الذی وقف املاک نفوس الانسان علی مدارس الایات و... حیث تصرف انتفاع اوقاتهم فی تحصیل الخیرات و مراتب الکمال الی یوم الوقت المعلوم و صلی الله علی... المرسلین و سید الواقفین علی العلم المکتوم محمد و آله المعصومین... وقف مؤبد شرعی و حبس مخلد ملی نمود، قربتا الی الله و طلبا لمرضاته اعلی حضرت رفیع منزلت، قدسی فطرت، شرافت مرتبت و معالی پناه... صاحب الاطوار المرضیة و الاخلاق الحمیدة... میرزایی میرزا محمد جعفر مرحمت و مغفرت پناه، رضوان جایگاه، میرزا محمد تقی المشهدی.

پس از این مقدمه نسبتا طولانی نیز، املاک و مستغلات وقف شده به چند گروه طبقه‏بندی شده است.

الف. دکاکین واقع در بازار میدان مشهد مقدس که جمعا 30 باب دکان است که هر یک با کاربری زمانه خود مشخص شده است. مثل دکان‏های: شمشیرگری، خفافی، کمانگیری، گازری، تفنگ‏سازی، صباغی و از این قبیل، علاوه بر آن دکاکین واقع در سر سنگ من اسواق مشهد مقدس که جمعا 5 باب را شامل است؛

ب. طاحونه حاجی علی، بلوک تبادکان؛
ج. خان و تیمچه: خان مشهور به کاروانسرای لشکرخان، تیمچه در جنب مدرسه؛
د. حمامات، حمام لشکر خان شهره واقع در سرخه معلی، حمام واقع در محله پاچنار قتلگاه.

واقف، مادام که در قید حیات بوده، خود را متولی موقوفه قرار داده است و بعد از فوت به تصریح متن وقف‏نامه اولاد ذکور بطنا بعد بطن به شرط سکنای مشهد مقدس که از روی علم و فهمیدگی بتواند به شرایط مندرج در وقف‏نامه قیام کند. یکی از شروط بسیار مهم در خور توجه این وقف‏نامه به طور خلاصه بدین شرح است:

«... سلاطین و امرا و حکام شرع و عرف و عمال دیوانی و صدور و گماشتگان صدور و غیره مدخل ننمایند و به وظیفه ندهند، وقف مذکور را به طریق مسطور وقف دانند و... از تغییر و تبدیل مصون و محروس شناسند و... تغییر دهنده و تصرف‏کننده به لعنت خدا و نفرین رسول خدا (ص) گرفتار شود و از شفاعت محمد - صلی الله علیه

و آله و سلم - اهل بیت طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین بی‏نصیب باشند...».

تحریر این وقف‏نامه به سال 1089 است. متأسفانه مدرسه میرزا جعفر و موقوفات آن از فرهنگ تجاوز به دور نمانده است و «موقوفه خوران» در درازای 331 سال گذشته دندان طمع از آن برنگرفته‏اند. به طوری که آنچه باقی مانده بوده، کفایت روغن چراغ را نیز نمی‏کرده است، چه برسد به آنکه معماری نخ‏نما شده او را محل عواید موقوفات مرمت نمایند
.
بین سال‏های 1283 - 1285 ظهیرالدوله قاجار والی خراسان است. بانی خیر می‏شود، و در چهره مدرسه دستی می‏برد و بدینسان مدرسه یکبار دیگر در «شکل» بازسازی می‏شود و مشارالیه املاک و مستغلاتی را وقف مزبور می‏نماید و وقف‏نامه‏ای از او برجاست که به بخشی از آن اشاره می‏ شود:

«... مدرسه مرحوم میرزا جعفر سروقدی واقعه در میان صحن مقدس عتیق که از بناهای عالی است، به واسطه آنکه موقوفات آن به مرور از میان رفته باقی نبود مگر قلیلی که کفایت مواجب خادم و حصیر حجرات و روغه چراغ درب مدرسه را نمی‏ کرد.

مدرسه خراب و قریب الانهدام بوده، و دوازده سال قبل مرحوم مغفور حاجی محمد ناصرخان ظهیرالدوله قاجار که به ایالت خراسان مأمور بود قربة الی الله این مدرسه را تعمیر خوبی نمود که تازه و جدیدالبنا به نظر می ‏آمد. موقوفه هم برقرار کرد.»

چندی بعد در سال 1302، آصف‏الدوله والی خراسان می‏گردد. مدرسه مورد بحث، توجه او را هم به خود جلب می‏کند و می‏کوشد تا موقوفات از دست رفته را به اصل خود بازگرداند. بدینسان بسیاری از آن موقوفات احیا و باز پس گرفته می ‏شود.

در گیر و دار تعمیرات، اصل کتیبه، نام و نشان دقیق مهندس و معمار و نیز بنیانگذار و سال احداث مدرسه مخدوش و از میان می‏رود. با این همه در افواه است که مدرسه مزبور به سال 1059 ه.ق بنیاد یافته است.

بی‏جا نیست که گفته شود، در حال حاضر بر خلاف آنچه در متن وقف‏نامه مسطور است و علی‏رغم نظر واقف مدرسه میرزا جعفر چنان دگرسان شده است که تو گویی، هیچ‏گاه نه تاکی بوده است و نه تاک نشانی و نه هرگز از زمره‏ی وقفیات!
 

وقف ‏نامه روستای دهرود (1078 ه.ق)

میرزا محمد طاهر سروقدی مشهور به وزیر خان ساکن هند، به برادر خود در مشهد یعنی میرزا جعفر سروقدی نیابت می‏دهد تا رقباتی را از ولایت مشهد خریداری و وقف سقاخانه نجف اشرف نماید.

میرزا جعفر، مزرعه دهرود را در کنار کشف رود از بلوک شهر (اکنون در مسیر جاده سیمان) و یک باب کاروانسرا در (میدان... مشهد) جمعا به بهای حدود 550 تومان تبریزی خریده، وقف می‏ن ماید.

میرزا جعفر یا کاتب وقف‏نامه، میرزا محمد طاهر را با این القاب معرفی کرده است: «... عمدة اعاظم الاشراف والوزراء الکرام... اعنی صاحب السیف و القلم و منبع الجود و البر و النعم جناب آقای حضرت العظیم الشأن الرفیع اسکان میرزا محمد طاهر الشریف المخاطب وزیرخان...»

و سپس می‏افزاید: «نامزد بنده داعی و مخلص بی وداعی المتشرف بالاخوة نسبا و المعترف بالعبودیة فضلا و حسبا محمد جعفر بن محمد تقی المرحوم گردیده بود .

مشتمل بر این مضمون خیر... که از جمله رقبات و املاکی که در مشهد مقدس معلی جهت سر کار خیر آثار آن نیکو اطوار از عین المال ایشان وکالة ابتیاع نموده‏ام. قدری که به حسب قیمت وقت مساوی مبلغ پانصد تومان (500) تبریزی نصفه تأکیدا مبلغ دویست و پنجاه تومان موصوف بوده باشد.

به صیغه ‏ی وقف شرعی و تولیت این داعی و اولاد این داعی به قیدی چند که مسطور می‏گردد، حاصل و منافع آن سال به سال صرف سقاخانه‏ی نجف اشرف علی مشرفه... شود.»

میرزا جعفر می‏افزاید: «وقف صحیح صریح معتبر شرعی نمودم و انا العبد المذنب الراجی الی رحمة الله الملک الغنی محمد جعفر بن محمد تقی الشریف مشهدی، وکالة عن نواب اخی و مخدومی السابق بعض القابه الشریفه مجموع محلین مفصلین زیرا را:

همگی و تمامی کل مزرعه... موسوعه به دهرود بلوک شهر من بلوکات مشهد مقدس معلی... محدود به اراضی مزرعه سیس آباد و به اراضی مزرعه‏ ی کبود و به مزرعه‏ ی زیرکن و قرامحمد و به حریم رودخانه‏ ی کشف رود باکلی توابع شرعیه و لواحق ملیه خصوصا دو قطعه مکروم و یک قطعه دالستان که به نصف کاری است. کل مزرعه مزبوره که مدار آن بر شش زوج عوامل (است)،

که هر زوجی هر سال مقدار شش خروار گندم و جو بذر می‏شود، دایر است. از عین‏المال نواب منظم‏الیه وکالة عنه دامت دولته و حشمته به مبلغ چهارصد تومان تبریزی ابتیاع نموده ‏ام.

مع همگی و تمامی کل یک باب کاروانسرای معین معلوم واقع در بازار جدیده راه میدان مشهد مقدس به موضع سرجیه (...)، شهرة، محدود به کاروانسرای شیخ حسن داوود و به خانه ‏ی امناء کله پز و تیمچه‏ ی غایب خانه‏ ی محمد حسین خارخسی فروش و به شارع بازار باکل توابع شرعیه خصوصا دکاکین متصله به آن که منحصر است.

بر پنج باب دکان از دو جانب در کاروانسرای مزبور، با همه‏ی توابع و لواحق به مبلغ یکصد و پنجاه تومان تبریزی از خالص مال نواب معظم الیه وکالة عنه دام عزه و عظمة، ابتیاع نموده‏ام...».

در باب تولیت آن هم گفته شده است: «... که متولی شرعی وقف مزبور... سال به سال منافع محلین مزبورین را نقد نموده بعد از اخراجات و برداشتن عشر به صیغه‏ی حق التولیه بقیه‏ ی آنچه ماند مصحوف امنا نموده روانه نجف اشرف سازد...

و متولی محلین مزبورین به اذن نواب سابق الالقاب گردانیدم خود را مادام که حیات مستعار باقی بوده باشد و بعد از خود از هر طبقه از طبقات اولاد ذکور از روی فهمیدگی به شرایط مزبور قیام نماید .

و هیچ حصه‏ ای از حصص آنها را به احدی از اهل امارت و فرمانروایی و وکلای ایشان و جماعتی که دست از دامن قدرت و مکنت ایشان کوتاه بوده... به اجاره و مصالحه و هیچ یک از عقود شرعیه ندهد، و با هیچ کس زیاده بر سه سال مدت تصرف در محلین مزبورین مقرر نسازد.

و دست تصرف صدور و حکام و عمال متصدیان مباشرین موقوفات را به قدر مقدور از مدخل داشتن در وقف مزبور کشیده و کوتاه داشته باشد.در منع ایشان بذل مجهود بنماید... مورخا به تاریخ شهر ربیع‏الاول من شهور سنة ثمان و سبعین بعد الف من الهجرة النبویة (1078)(4).
 

وقف ‏نامه املاک اراضی

به سال 1079 ه.ق شادروان میرزا محمد جعفر سروقدی وقف‏نامه دیگری تنظیم و تحریر می‏کند که در خاندان و فرزندان او اکنون به وقف‏نامه اولادی معروف است.

اصل این وقف‏نامه به همراه چند سواد دیگر که با اندکی تحریفدر سنوات پسین سوادبرداری شده در مرکز اسناد اوقاف خراسان و نیز در مرکز خراسان‏شناسی و نزد چند تن از اولاد موجود است (5)در مقدمه‏ی وقف‏نامه می‏خوانیم:

«روایت ثنا و سپاس و وظایف محامد بی‏حد و قیاس حضرت واقف السر والخفیات و واهب البر والعطیات را سزاست که مشهد مقدس دل کامل که سلطان ممالک رضاست، مطاف اشراف عاکفان حریم الطاف بی‏پایان اوست .

پادشاهی که خوان سالار فضل عمیمش موائد فوائد و فی السماء از حاکم جهت اطعام مستحقان آماده گردانیده و سفره‏ی نوال بی‏زوال و مامن دابة فی الارض الا علی الله رزقها...» و اندکی سپس تر واقف چنین می‏ نگارد:

«.. بناء علی هذا المقدمات، در این وقت شمه‏ای توفیقات ربانی و شرذمه‏ای از تأییدات سبحانی شامل حال و کافل امانی و آمال عالی حضرت متعالی منزلت، ستوده مرتبت، خجسته خصلت، پسندیده سیرت، حمیده طویت، و مرضیه رتبت، راسخة العقیدت...

میرزا محمد جعفر، خلف الصدق مرحمت پناه، مغفرت دستگاه مبروری... میرزا محمد تقی مشهدی گردیده... وقف مخلد و حبس مؤبد نمود بر اولاد ذکور خود بطنا بعد بطن و نسلا بعد نسل و - عیاذ بالله -

اگر اولاد ذکور و اناث اولاد ذکور واقف مذکور بطنا بعد بطن منقرض گردند، بر ذکور اولاد اناث مشارالیه بطنا بعد بطن و نسلا بعد نسل بر این موجب، وقفا صحیحا شرعا و حبسا صریحا دینیا اسلامیا.»

نتیجه:
املاک موجود در وقف‏نامه مزبور را می‏توان در سه مجموعه دسته‏ بندی کرد:

املاک مشهد مقدس

1. املاک مشهد مقدس 14 ملک و مزرعه‏ی کوچک و بزرگ است که در گستره‏ی وسیع بلوک تبادکان به شرح ذیل پراکنده‏اند:
- مزرعه ‏ی خارستانک، بلوک درزاب معه ملحقات، دو ربع (در سواد)؛

- مزرعه‏ ی باغوچه، بلوک تبادکان و ملحقات، از جمله‏ی هشت سهم پنج سهم و از طاحونه‏ی واقعه در او نصف که مدار او بر دو سنگ؛
- مزرعه ‏ی کالاکان (مساوی است با کلاکوب) بلوک تبادکان معه ملحقات و باغات نصفه‏کاری و خاصگی بالتمام؛

- مزرعه‏ ی سرتش (مساوی است با سرطیوش) بلوک تبادکان معه ملحقات و با میرات و باغات نصفه‏کاری مالدهی بالتمام؛
- مزرعه‏ ی غیاث‏آباد، بلوک ایضا، معه ملحقات و باغات نصفه‏کاری و مالدهی بالتمام؛

- مزرعه‏ ی خرم‏آباد بلوک ایضا، معه ملحقات و باغات بالتمام؛
- مزرعه‏ ی چهار کواره که در زیر مزرعه‏ی مهنار و گراب واقع است، بالتمام؛

- مزرعه ‏ی نضرآباد، مشهور به حصر سنگ بلوک شهر، معه ملحقات و باغات، کلها، س ربع، و دو یخدان که زیر باغ عمارت واقع است.
- مزرعه‏ ی نظریه بلوک تبادکان معه ملحقات، از جمله بیست و چهار سهم نوزده سهم؛

- مزرعه‏ ی محمدآباد، بلوک تبادکان، دو شبانه‏روز آب، معه اراضی شقا چهارده جریب و دو قطعه باغ؛
- مزرعه‏ ی برج‏آباد بلوک تبادکان، سه ربع معه ملحقات و باغات.

- مزرعه‏ ی دهرود بلوک شهر، معه باغات و ملحقات، بالتمام. (وقف سقاخانه نجف اشرف) طاحونه‏ی واقع در مزرعه‏ی دهرود که بر دو حجر دایر است، بالتمام.

2. باغات و غیره
- باغات مکروم مشجر واقع در قریه‏ی ویرانی معه آب کاریز که متعلق به باغات مذکوره است و دو آلاز آب کوه و اراضی که در قریه‏ی مذکور واقع است.
- خان و دکاکین واقع در بازارچه‏ی عیدگاه،... نصف.
- منزل مهمانخانه با باغچه،: مطبخ و سایر متعلقات و حرمسرا و حمام واقع در کوچه‏ی مسجد شهرة.
 

املاک نیشابور

- مزرعه‏ ی داشخانه و میاه کارشک بر هشت زوج عوامل دایر است.
- مزرعه ‏ی اردوغشن، حصار سرو، دریا صفی و اراضی آبکوه و طاحونه با ملحقات بالتمام.
- مزرعه‏ ی فخرآباد، بلوک اردوغشن، بالتمام.
 

املاک سرجام

- مزرعه‏ی جنابد بلوک پساکوه جام معه متعلقات و باغات از جمله بیست سهم، نه سهم؛

- مزرعه‏ی معاد سرجام بلوک سرجام، معه ملحقات و قنوات و چشمه‏ی آب، بالتمام سپس در وقف‏نامه می‏خوانیم : «... که حاصل محال موقوفه را بعد از اخراج بذر و نفقة القنات و زکوة و اخراجات ضروریه شرعیه و عرفیه به هر اسم و رسم که بوده باشد، مساوی علی رؤوس الاولاد که در مشهد مقدس متوطن باشند، قسمت نمایند...».

در وقف‏نامه‏ی مورد بحث رقباتی وقف اولاد اناث وجود دارد، که راقم این سطور هیچ‏گاه، از بزرگان و صاحبان اطلاع اولاد خبری در این خصوص نشنیده است، از سرنوشت و بده بستان‏هایی که در طول سه قرن اتفاق افتاده است، در حافظه‏ی فردی و جمعی خاندان مورد بحث، جایی ندارد. اولاد دختر واقف متأسفانه در حال حاضر هیچ حصه و سهمی در اختیار ندارند ! در اینجا به برخی از آنها اشاره می ‏شود.

- چاه آب بلوک جاغرق با باغات و ملحقات بالتمام؛

- مزرعه چمیزدر، سفید کمر، همت‏آباد بلوک تبادکان با باغات و قنوات و ملحقات؛

- مزرعه قاسم‏آباد بلوک تبادکان، بالتمام؛

- مزرعه پاژ (مساوی است با فاز مساوی است با باز) و ملحقات از مدار معینه کل مزرعه مذکوره یک فرد.

واقف، میرزا جعفر، در خصوص تولیت املاک و اراضی در وقف‏نامه مشهور به اولادی، می‏نویسد: «... و شرط نمود ضمن العقد تولیت را به جهت خود مادام الحیاة و بعد از خود در هر مرتبه‏ای از مراتب هر کس باشد.

از روی فهمیدگی به شرایط مزبوره قیام نماید... و ایضا شرط نمود که در هیچ مرتبه‏ای از مراتب محال موقوفه را نفروشند و رهن ننمایند و به صداق و هبه ندهند... و به ارباب منصب و عمال دیوانی متقلبه... و جمعی که انتزاع از ایشان متعذر باشد.


به هیچ وجه ندهند... و هرگاه متولی شرعی هر زمان از ازمنه و ایام خلاف شرعی از او صادر شد و توبه نماید، باز سایر اولاد او را متولی شرعی دانند...».

و نیز در خصوص املاک وقفی اولاد دختر خود می ‏نویسد:
«.. و ایضا ضمن العقد، تولیت را شرط نمود واقف مشارالیه از برای خود فی قید الحیات و بعد از خود از جهت اسن اولاد اناث خود ذکورا و اناثا بطنا بعد بطن و نسلا بعد نسل و واقف...».

از برخی نسخ سوادبرداری شده از اصل وقف‏نامه، که اندکی در آن تصرف شده است، و تغییرات عمدی در آنها راه یافته است، چندین برمی‏آید که بعد از فوت میرزا محمد جعفر سروقدی بین ورثه‏ ی نسل اول او منازعه و اختلاف پیش می‏ آید، و تعدادی از آنها مدعی می ‏شوند که املاک یاد شده از زمره‏ ی وقفیات نبوده است،.

و کوشش نموده‏ا ند که املاک مزبور را به صورت ملکی به تصرف خویش درآورند. از این میان تعدادی هم اقرار به وقف املاک داشته‏اند، دعوا بالا می ‏گیرد، از کسانی که در زمان حیات از جریان امر مطلع بوده‏ا ند در یک جا جمع می‏ شوند.

و ضمن سوادبرداری مجدد و یحتمل دخل و تصرف در اصل وقف‏نامه، به صحت وقف‏نامه شهادت می‏دهند. در انتهای یکی از نسخ می‏خوانیم: «... بعد از آن که فی مابین ورثه مرحمت‏پناه جنت آرامگاه منازعه بود.

در باب لزوم وقفیت و عدم لزوم آن و رجوع واقف از وقفیت آن و عدم رجوع آن و تصرف واقف در بعضی از اعیان موقوفه به بیع و اجاره زائد بر مدت مشروطه و غیر ذالک من المقدات و جمیع فضلا و سادات که در حضور ایشان این گفتگو مذکور شده اداء شهادت نمودند.

بدین مضمون که واقف مرحوم در حضور ایشان به لزوم وقفیت و اقباض آن نموده، بنابراین رجوع لغو و تصرفات منافیه باطل و از درجه‏ی اعتبار ساقط خواهد بود، و علی ذالک وقوع الاشتهاد و کان ذالک فی شهر ربیع‏الثانی سنه 1085».

در این مجمع 50 نفر از بزرگان و علما و سادات مورد وثوق مردم شهر مقدس مشهد اقرار و اعتراف به وقفیت می‏نمایند.

یک بار دیگر، در دوره‏ی پهلوی‏ها، مرحوم میرزا محمد باقر رضوی، متولی وقت، چشم طمع بر املاک می‏دوزد، و تلاش می‏کند تمامی املاک اولادی را به نام خود به ثبت برساند.

که دعوایی چندین ساله در محاکم آن دوره طرح و نهایتا صلح نامه‏ای رسمی در سال 1327 شمسی به طرفیت میرزا محمد باقر رضوی و 30 نفر از رؤوس اولاد منعقد می‏شود که همین صلح ‏نامه پایه عملکرد موقوف علیهم قرار می ‏گیرد..

در پایان سخن لازم است یادآور شد که موقوفات میرزا جعفر بویژه املاک آن در اصلاحات ارضی شاه ساخته مورد تعرض قرار می‏گیرد و بار دیگر به طور رسمی موقوفات دچار تحدیدهای ظاهرا قانونی می‏گردد.
 

پی نوشت:

1- برای آگاهی بیشتر بنگرید به مقدمه جهانگشای جوینی، ج 1، ص «ید» و «لد».
2- تاریخ فخری، محمد بن علی بن طباطبایی (ابن طقطقی)، ترجمه محمد وحید گلپایگانی، تهران، بنگاه ترجمه ، 1360، ص 240.

3- انتساب فامیل «سروقد رضوی» بی‏تردید ساختگی است و به دنبال یک توطئه برای تصاحب املاک موقوفه در آغاز سلطنت رضاخان صورت گرفته است، چرا که مرحوم محمد سرابی بزرگ خاندان و جد این خانواده که در آن زمان خود تولیت مدرسه میرزا جعفر سروقدی را عهده‏دار بوده است، خود، از خاندان سروقدی‏ها نبوده است و سلسله نسب او تا دوره صفویه در کتاب شجره طیبه ص 147 که کتابی است در سلسله نسب سادات رضوی خراسان آمده است. پسران او مرحوم میرزا محمد باقر و مرحوم میرزا مهدی رضوی که هر دو به ناحق به املاک این خاندان به عنوان تولیت چنگ انداخته‏اند و موجب انهدام و فروش و واگذاری‏های بی‏حد و حصر املاک شدند به هیچ روی با خاندان سروقدی‏ها پیوند ندارند.

4- بنگرید به کتابچه موقوفات آستان قدس رضوی، تحریر 1268، به امر میرزا عبدالباقی منجم‏باشی متولی، توسط عبدالمؤمن ابن ابوالقاسم، محفوظ در کتابخانه آستان قدس، به شماره 8557 ، صص 315 تا 319.

5- چندی پیش در شورای وقف مرکز خراسان‏شناسی که هر هفته به پایمردی دوست بزرگوار آقای مهدی سیدی برگزار می‏شد، وقف‏نامه‏ی اولادی مورد بررسی اعضا شورا قرار گرفت و از میان نسخه و نسخه بدل‏های موجود، وقف‏نامه‏ی اصل شناسایی شد.

 

منبع:
میراث جاویدان
نویسنده: محمود سروقدی



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم دلارام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دلارام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیال و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دانیال و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آتنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آتنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم یاشار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم یاشار و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم تینا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کارن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم کارن و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بلقیس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم بلقیس و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم عرفان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم عرفان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرناز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فرناز و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جانان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم جانان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
پاسخ به شبهات انتخابات ریاست جمهوری
پاسخ به شبهات انتخابات ریاست جمهوری
شهرستان گنبد کاووس کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان گنبد کاووس کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان لالی کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان لالی کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان لنده کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان لنده کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان فنوج کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری
شهرستان فنوج کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری