امام خمینی (ره) و محبت به محرومین (2)

امام واقعاً چهره‌ی خیلی ملایم و پر ملاطفتی دارند. ایشان مخصوصاً به طبقه‌ی ضعیف عشق و علاقه‌ی عجیبی دارند و با یک عنایت خاصی به آنها می‌نگرند؛ مثلاً اگر به ایشان بگویید یک آدم پیر و فقیری آمده است، ایشان حتماً خودشان
يکشنبه، 24 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
امام خمینی (ره) و محبت به محرومین (2)
امام خمینی (ره) و محبت به محرومین (2)

 

نویسنده: رسول سعادتمند




 

اگر بگویی فقیری آمده است

خانم زهرا مصطفوی:

امام واقعاً چهره‌ی خیلی ملایم و پر ملاطفتی دارند. ایشان مخصوصاً به طبقه‌ی ضعیف عشق و علاقه‌ی عجیبی دارند و با یک عنایت خاصی به آنها می‌نگرند؛ مثلاً اگر به ایشان بگویید یک آدم پیر و فقیری آمده است، ایشان حتماً خودشان می‌روند و پرده جلوی در را کنار می‌زنند و با او ملاقات می‌کنند. در حالی که این روحیه را برای ملاقات با رییس اداره‌ی فلان و... نشان نمی‌دهند. (1)

حرف شما را قبول دارم

حجت الاسلام و المسلمین عبایی خراسانی:

یک روز حاجت و نیازمندی شخصی را خدمت امام مطرح کردیم و گفتیم اگر اجازه بدهید این شخص خودش بیاید و مسائلش را بگوید تا اگر صلاح دانستید کمکی به او بکنید. فرمودند: «شما خوب کاری کردید که برای دیگری حاجت آوردید چون اگر او خودش بیاید و بخواهد حرفش را بزند خجالت می‌کشد. من حرف شما را قبول دارم و نیازی نیست خود او بیاید.» بعد در رابطه با رفع نیاز آن شخص به آقای صانعی دستوراتی دادند. (2)

مردم را نرنجانید

حجت الاسلام و المسلمین کریمی:

در نجف نامه‌ی امام این بود که شبی نیم ساعت در بیرون منزل تشریف می‌آوردند و مسائلی مطرح می‌شد. یک شب فقیری برای عرض حاجت به منزل امام آمد. بعضی از آقایان که مسئول اداره‌ی بیرونی بودند با او برخورد خوبی نکردند. امام که از دور با دقت مواظب بودند، وقتی به قصد تشرف به حرم از مجلس بلند شدند به درب بیرونی که رسیدند به مسؤول مربوطه سخت اعتراض کرده و گفتند: «این چه طرز برخورد است؟» او جواب داد: آقا این دیروز هم آمده بود، روز قبل هم آمده بود. امام فرمودند: «بگذارید بیاید، محتاج است، نیازمند است،‌ حاجتش او را واداشته که اینجا بیاید. باید حاجتش را برآورده کنیم و با یک بیانی او را راضی نماییم. نرنجانیم مردم را.» (3)

با این پولها نمی‌شود چاپ کرد

فریده مصطفوی:

این چیزی است که خودم در نجف شنیده‌ام. یک روز خانم به امام گفتند: چرا اقدامی برای انتشار کتب تفسیر آقا مصطفی نمی‌کنید؟ امام گفتند: «پولی نیست که این کتابها چاپ شود» خانم گفتند مگر نمی‌شود با این پولها کتاب ایشان را چاپ کنید. امام گفتند: «نه، این پولها پولی نیست که با آن بتوان کتاب چاپ کرد.» خانم هم دیگر چیزی نگفتند و من فکر کردم امام چقدر دقیق هستند. که تفسیر قرآن را که بچه‌شان نوشته است می‌گویند با این پولها نمی‌توان چاپ کرد. چون این پولها مال مستمندان است. (4)

اگر لازم بود برئ الذمه می‌کردند

حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان:

امام به بسیاری از وکلایشان به ویژه در مناطق محروم اجازه می‌دادند که در مورد خانواده‌های شهدا و بسیجیها و رزمندگان و به طور کلی افرادی که در خدمت اسلام هستند و وضع معیشتی خوبی ندارند و برای حساب سالانه خمس خود مراجعه می‌کنند، گذشته از دستگردان و امهال (5)، اگر لازم دیدند بعد از حساب و کتاب به طور کلی آنها را برحسب مورد برئ الذمه کنند. همان طور که خودشان نیز در موارد مذکور همین روش را معمول می‌داشتند. (6)

دو سوم را در محل مصرف کنید

حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان:

در حالی که وکلای امام و دارندگان اجازه امور حسبیه از سوی ایشان اجازه نداشتند که بیش از ثلث وجوهات دریافتی را در محل صرف کنند و دو ثلث بقیه را برای صرف در حوزه‌های علمیه به دفتر تحویل می‌دادند، ولی در مناطق دور افتاده و محروم برعکس عمل می‌کردند، یعنی دو سوم را اجازه داشتند در محل مصرف کنند و یک سوم را به دفتر بفرستند. در مناطقی که درجه‌ی محرومیت بیشتر بود امام تمام مبالغ دریافتی منطقه را اجازه می‌فرمودند که در همانجا در موارد مقرره شرعیه و کمک به فقرای متدین مصرف شود. (7)

تمام وجوهات لبنان را به همانجا می‌دادند

حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان:

در یک مقطع زمانی امام کلیه‌ی اجازات امور حسبیه و وجوه شرعیه را به ثلث تقلیل دادند، ولی در مورد علمای لبنان - که رابط اصلی آنان در این زمینه جناب حجت الاسلام آقای طباطبایی بود - در حد دو ثلث تثبیت فرمودند. و عجیب‌تر آن‌که ثلث باقیمانده را که هر بار از مجموع وجوهات دریافتی جهت گرفتن رسید به دفتر ارسال می‌کردند، در تمام دفعات مجدداً اجازه می‌دادند که دوباره به لبنان برگردد تا در صندوقی که به نام صندوق بیت‌المال و به منظور کمک به مستمندان و امور خیریه تأسیس شده بود، واریز نمایند. در واقع امام کل وجوهات شرعیه مربوط به لبنان را به لبنان بر می‌گرداندند و این روش نقش مهمی را در جهت تقویت معنوی و اقتصادی امت اسلامی در لبنان ایفا می‌کرد. (8)

از قشر محروم باشند

حجت الاسلام و المسلمین آشتیانی:

امام هنگامی که در روز چند عقد نکاح دائم را جاری می‌کردند، تأکید داشتند افرادی که نزد ایشان معرفی می‌شوند از قشر محروم و مستضعف و از خانواده شهدا باشند. امام با تمام مشغله‌ای که داشتند به منظور پاسخ به ابراز علاقه افراد از قشر محروم برای جاری شدن عقد توسط امام وقت گرانبهای خود را در اختیار می‌گذاشتند. (9)

به افراد نیازمند بدهید

حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان:

امام از هدایایی نظیر پارچه، عمامه، قبا، پیراهن، سجاده، مهر، نعلین، جوراب و عرقچین که به خدمتشان تقدیم می‌شد که گاهی یکی از آنها را برحسب نیاز در آن مقطع زمانی بر می‌داشتند و اگر از یک چیز چند عدد بود می‌فرمودند: من این همه را می‌خواهم چه کنم؟ بدهید به افرادی که نیاز دارند. مواردی را هم که تصور می‌شد برای خودشان قبول کرده‌اند گاهی بعداً معلوم می‌شد که این طور نبوده و می‌خواسته‌اند خودشان به شخص مورد نظر بدهند. (10)

به افراد مستحق هدیه می‌کردند

حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان:

امام املاک و خانه‌های متعددی را که از سوی مؤمنین و شیفتگانشان نه به عنوان وجوهات، بلکه به عنوان نذر و هدیه چه قبل از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن، تقدیم ایشان می‌شد بعد از قبول به افراد مستحق و مؤسسات خیریه اهداء می‌کردند. (11)

شرمنده‌ی مردم مستضعف هستم

حجت الاسلام و المسلمین توسلی:

همانطور که توده‌ی مستضعف و محروم به امام عشق می‌ورزند. ایشان نیز به همین نسبت به این قشر محبت داشتند ما این تعبیر را مکرر از امام می‌شنیدیم که می‌فرمودند: «من شرمنده‌ی این مردم مستضعف هستم و از این‌که نتوانستم در این مدت برای اینها کاری انجام دهم خجل هستم. استکبار نگذاشت که به وعده‌هایی که داده بودم عمل کنم و برای این مردم محروم و مستضعف کاری انجام بدهم. (12)

زمین‌ها را بین فقرا تقسیم کنید

حجت الاسلام و المسلمین حیدرعلی جلالی خمینی:

روزی امام در خصوص ارثیه‌ای که از طرف مرحوم پدرشان به ایشان به ارث رسیده بود ما را خواستند و طبق نامه کتبی به بنده مرقوم فرمودند که: «جنابعالی وکیل هستید زمین‌های متعلق به این جانب را هر چند ناقابل است هر طور که صلاح می‌دانید تقسیم کنید بین فقرا و تملیک آنان نمایید، چه ساختمان شده باشد یا نشده باشد. البته این ارثیه حدود 7، 8 هزار متر بیشتر نبود که شاید با کوچه‌بندی به 30 تا 35 قطعه زمین تقسیم می‌شد ما هم هیئت سه نفره‌ای تشکیل دادیم و اولویت را به متقاضیان نیازمند از خانواده‌های شهدا، اسرار و مفقودین دادیم و زمین‌ها را بین آنها تقسیم کردیم. (13)

مقدار قابل توجهی کمک کردند

حجت الاسلام و المسلمین ناصری:

ما در رسیدگی امام به وضع مستمندان موارد عجیبی را می‌دیدیم. مثلاً گاهی افرادی می‌آمدند و درخواست کمک می‌کردند. وقتی به امام می‌گفتم، کمک مختصری می‌کردند که در این مواقع مقداری از خودم روی آن می‌گذاشتم و به آنها می‌دادم ولی وقتی بررسی می‌کردیم می‌دیدیم چه قدر این کار امامبه جا بود گاهی در بعضی مواقع عرض می‌کردیم که فلان شخص آمده و احتیاج به کمک دارد مقدار قابل توجهی به او کمک می‌کردند بعد متوجه می‌شدیم که آن شخص بسیار محتاج بود. یکی از این افراد اظهار می‌داشت من پیش هر کسی که می‌رفتم مقدار مختصری کمک می‌کردند ولی وقتی پیش امام آمدم با این که مرا نمی‌شناختند با کمک خودشان زندگی مرا خریدند و فرزندانم را از مرگ نجات دادند. (14)

اگر کسی احتیاج داشت

حجت الاسلام و المسلمین فردوسی‌پور:

امام فرموده بودند اگر از طلاب همسایه شما کسی احتیاجی داشت و فقیر بود، دو نفر از کسانی که من می‌شناسم بیایند و شهادت بدهند من به او کمک خواهم کرد بسیار اتفاق می‌افتاد که ما دو نفر می‌رفتیم و می‌گفتیم طلبه‌ای هست که احتیاج دارد به پنکه و احتیاج دارد به فرش و یا به لباس محتاج است و یا همسایه‌ای داشتیم که مثلاً دخترش احتیاج به جهیزیه داشت امام به آنها کمک می‌کردند. یک مورد خود مرحوم حاج آقا مصطفی رفته بود خدمت امام و وساطت کرده بود راجع به یک طلبه که او طلبه‌ای فقیر است،‌ خوب است شما به ایشان کمک بکنید، امام عوض این‌که بیشتر از این امر استقبال بکند به فرزندشان فرموده بودند: شما مشغول درس خودت باش و بگذار این کارها را دیگران بکنند. (15)

با تمام توان در خدمت محرومین

امام خمینی:

و از امور مهمی که لازم است وصیت نمایم اعانت نمودن به بندگان خدا، خصوصاً محرومان و مستمندان که در جامعه‌ها مظلوم و بی‌پناهند، هرچه توان دارای در خدمت اینان - که بهترین زاد راه تو است و از بهترین خدمت‌ها به خدای تعالی و اسلام عزیز است - به کار بر و هرچه توانی در خدمت مظلومان و حمایت آنان در مقابل مستکبران و ظالمان کوشش کن. (16)

پی‌نوشت‌ها:

1. همان.
2. همان، ص 221-222.
3. همان، ص 222.
4. همان، ص 222-223.
5. در مواقعی که فردی که باید وجوهات بپردازد اما در آن مقطع زمانی آمادگی پرداخت نداشته باشد، از طرف گیرنده وجوهات به او فرصت و مهلت داده می‌شود و آن پول طی دستگردان به صورت قرض نزد او می‌ماند تا در اولین فرصت ممکن به صورت اقساط یا یک جا پرداخت کند.
6. برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ج 1، ص 223.
7. همان.
8. همان.
9. همان، ص 224-225.
10. همان، ص 227.
11. همان، ص 228.
12. همان.
13. همان، ص 217-218.
14. همان، ص 218-219.
15. همان، ص 224.
16. صحیفه‌ی امام، ج 16، ص 224.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1389)، درسهایی از امام: عدالت‌خواهی، قم: انتشارات تسنیم، چاپ اول.

 



مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط