نماز بازدارنده از فحشا و منكرات(2)
منبع:سایت اندیشه قم
آن وقت اگر حال چنين شخصي را با حال كسي ديگر مقايسه كني كه نماز ميخواند، و در نمازش به حدّاقل آن يعني آن مقداري كه تكليف از گردنش ساقط شود اكتفا ميكند خواهي ديد كه او از بسياري كارها كه بينماز از آن پروا نداشت پروا دارد. و اگر حال اين نمازگزار را با حال كسي مقايسه كني كه در نمازش اهتمام بيشتري دارد، خواهي ديد كه از گناهان بيشتري پروا دارد و به همين قياس هر چه نماز كاملتر باشد خودداري از فحشاء و منكرات بيشتر خواهد بود.[1]
ناميدن نماز به ذكر براي اين است كه نماز هم مشتمل است بر ذكر زباني از تهليل و حمد و تسبيح و هم به اعتباري ديگر مصداقي است از مصاديق ذكر چون روي هم آن عبوديت بنده، خداي را مجسم ميسازد، و لذا خدايتعالي نماز را ذكر الله ناميده فرمود (اذا نودي للصلوة من يوم الجمعه فاسعوا الي ذكر الله) چون روز جمعه به سوي نماز ندا ميشود، بشتابيد به سوي ذكر الله و هم به اعتباري ديگر امري است كه ذكر بر آن مترتب ميشود، ترتّب غايت بر صاحب غايت، يعني نتيجه نماز ياد خدا است، همچنان كه آيه (و اقم الصّلوة لذكري)، نماز بپا دار براي ياد من به آن اشاره ميكند.
جمله (و لذكر الله اكبر) اثر ديگري از نماز بيان ميكند، و آن اثر، بزرگتر از اثر قلبي است.
پس فرمود: نماز بگذار تا تو را از فحشاء و منكر باز بدارد، بلكه آنچه عايد تو ميكند بيش از اين حرفها است، چون مهمتر از نهي از فحشاء و منكر اين است كه تو را به ياد خدا مياندازد و اين مهمتر است، براي اينكه ذكر خدا بزرگترين خيري است كه ممكن است به انسان برسد و چون ذكر خدا شامل همه خيرات است و نهي از فحشاء و منكرات نسبت به آن فايدهاي جزئي است.[2]
ياد خدا مايه حيات قلوب و آرامش دلها است و هيچ چيز به پايه آن نميرسد (الا بذكر الله تطمئن القلوب) آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان دلها است.[3]
اصولاً روح همه عبادات چه نماز و چه غير آن ذكر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقيبات نماز، همه و همه در واقع، ياد خدا را در دل انسان زنده ميكند.[4]
در تفسير مجمع البيان آمده:
مهمترين چيزي كه انسان را از فحشا و گناهان باز ميدارد ياد پروردگار و هميشه به ياد دستورات او از امر و نهي و ثوابها و عقابها بودن است و اين بهترين لطف و چيزي است كه انسان را هميشه به ياد خداوند واداشته و ازگناهان دور مينمايد.
انس روايت كرده كه جواني از انصار نمازهاي خود را با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميخواند.
و در عين حال مرتكب فحشاء هم ميشد اين خبر به رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيد فرمود: نماز او روزي او را از فحشاء باز خواهد داشت.[6]
روايت شده كه به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اطلاع داده شد كه فلاني روزها نماز ميخواند و شبها مشغول دزدي است حضرت پاسخ فرمود: نماز او را باز خواهد داشت.
از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت نمودهاند كسي كه دوست دارد بداند كه نمازش قبول خداوند گرديده يا خير، بنگرد تا چه مقدار نماز او را از بديها و گناهان دور داشته به همان اندازه قبول شده است.[7]
از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت شده نماز نيست نماز كسي كه نماز خود را اطاعت نميكند و اطاعت نماز اين است كه از فحشاء و منكر دست بردارد.[8]
در تفسير نور الثقلين از مجمع البيان نقل كرده كه گفته اصحاب ما اماميه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت كردهاند كه فرمود منظور از ذكر الله ياد خدا است.
در هنگام برخورد به حلال و حرام او (يعني در برابر حلالش شكر گفتن و از حرامش پرهيز كردن).[9]
از معاذ بن جبل روايت كرده كه گفت: من از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرسيدم كداميك از اعمال محبوبترين عمل نزد خداست؟ فرمود: اينكه بميري در حالي كه زبانت از ذكر خداي عزّوجل تر باشد.[10]
رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به معاذ فرمود: اي معاذ! سابقين كساني هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده ميدارند و كسي كه دوست دارد در باغهاي بهشت گردش كند، زياد ذكر خداي عزوجل بگويد.[11]
در حديثي از (معاذ بن جبل) چنين آمده است: هيچ يك از اعمال آدمي براي نجات او از عذاب الهي برتر از ذكر الله نيست، از او پرسيدند حتي جهاد در راه خدا، گفت: آري زيرا خداوند ميفرمايد: (و لذكر الله اكبر)[12]
1ـ روح و اساس و هدف و پايه و مقدّمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است، همان «ذكر الله» است كه در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است.
البتّه ذكري كه مقدّمهي فكر، و فكري كه انگيزهي عمل بوده باشد،چنان كه در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است كه در تفسير جمله، (و لذكر الله اكبر) فرمود: (ذكر الله عند ما احلّ و حرّم، ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام)، (يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد).[13]
2ـ نماز وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته ميكند، لذا در حديثي ميخوانيم: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از ياران خود سؤال كرد:(لو كان علي باب دار احدكم نهر و اغتسل في كل يوم منه خمس مرات اكان يبقي في جسده من الدّرن شيء؟ قلت لا، قال: فانّ مثل الصّلوة كمثل النّهر الجاري كلّما صلّي كفرت ما بينهما من الذنوب، اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او ميماند؟)
در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود:(نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان كه انسان نمازي ميخواند گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان ميرود).[14]
و به اين ترتيب جراحاتي كه بر روح و جان انسان از گناه مينشيند، با مرهم نماز التيام مييابد و زنگارهايي كه بر قلب مينشيند زدوده ميشود.
3ـ نماز سدّي در برابر گناهان آينده است، چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت ميكند، و نهال تقوي را در دل پرورش ميدهد، و ميدانيم (ايمان) و(تقوي) نيرومندترين سدّ در برابر گناه است، و اين همان چيزي است كه در آيه فوق به عنوان نهي از فحشاء و منكر بيان شده است، و همان است كه در احاديث متعددي ميخوانيم: افرادگناهكاري بودند كه شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند: غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح ميكند و كرد.
4ـ نماز، غفلتزدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حقّ آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادّي و لذائذ زود گذر گردند، امّا نماز به حكم اين كه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود، مرتباً به انسان اخطار ميكند، هشدار ميدهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان ميسازد، موقعيّت او را در جهان به او گوشزد ميكند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّاً به او بيدار باش گويد.
5ـ نماز خودبيني و كبر را در هم ميشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا ميگذارد، خود را ذرّه كوچكي در برابر عظمت او ميبيند، بلكه صفري در برابر بينهايت.
پردههاي غرور و خودخواهي را كنار ميزند، تكبر و برتريجويي را در هم ميكوبد.
به همين دليل علي ـ عليه السّلام ـ در آن حديث معروفي كه فلسفههاي عبادات اسلامي در آن منعكس شده است بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه نماز است با همين هدف تبيين ميكند ميفرمايد: (فرض الله الايمان تطهيرا من الشّرك و الصّلوة تنزيهاً عن الكبر... خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر).[15]
6ـ نماز وسيله پرورش، فضايل اخلاق و تكامل معنوي انسان است، چرا كه انسان را از جهان محدود مادّه و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون ميبرد، به ملكوت آسمانها دعوت ميكند، و با فرشتگان همصدا و همراز ميسازد، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا ميبيند و با او به گفتگو برميخيزد.
تكرار اين عمل در شبانه روز آن هم با تكيه روي صفات خدا، رحمانيّت و رحيميّت و عظمت او مخصوصاً با كمك گرفتن از سورههاي مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوي نيكيها و پاكيها است اثر قابل ملاحظهاي در پرورش فضائل اخلاقي در وجود انسان دارد.
لذا در حديثي از امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم كه در فلسفه نماز فرمود: (الصّلوة قربان كلّ تقيٍ، نماز وسيله تقرّب هر پرهيزكاري به خدا است) .[16]
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
بالاترين ذكر و انواع ذكر
ناميدن نماز به ذكر براي اين است كه نماز هم مشتمل است بر ذكر زباني از تهليل و حمد و تسبيح و هم به اعتباري ديگر مصداقي است از مصاديق ذكر چون روي هم آن عبوديت بنده، خداي را مجسم ميسازد، و لذا خدايتعالي نماز را ذكر الله ناميده فرمود (اذا نودي للصلوة من يوم الجمعه فاسعوا الي ذكر الله) چون روز جمعه به سوي نماز ندا ميشود، بشتابيد به سوي ذكر الله و هم به اعتباري ديگر امري است كه ذكر بر آن مترتب ميشود، ترتّب غايت بر صاحب غايت، يعني نتيجه نماز ياد خدا است، همچنان كه آيه (و اقم الصّلوة لذكري)، نماز بپا دار براي ياد من به آن اشاره ميكند.
جمله (و لذكر الله اكبر) اثر ديگري از نماز بيان ميكند، و آن اثر، بزرگتر از اثر قلبي است.
پس فرمود: نماز بگذار تا تو را از فحشاء و منكر باز بدارد، بلكه آنچه عايد تو ميكند بيش از اين حرفها است، چون مهمتر از نهي از فحشاء و منكر اين است كه تو را به ياد خدا مياندازد و اين مهمتر است، براي اينكه ذكر خدا بزرگترين خيري است كه ممكن است به انسان برسد و چون ذكر خدا شامل همه خيرات است و نهي از فحشاء و منكرات نسبت به آن فايدهاي جزئي است.[2]
ياد خدا مايه حيات قلوب و آرامش دلها است و هيچ چيز به پايه آن نميرسد (الا بذكر الله تطمئن القلوب) آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان دلها است.[3]
اصولاً روح همه عبادات چه نماز و چه غير آن ذكر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقيبات نماز، همه و همه در واقع، ياد خدا را در دل انسان زنده ميكند.[4]
در تفسير مجمع البيان آمده:
مهمترين چيزي كه انسان را از فحشا و گناهان باز ميدارد ياد پروردگار و هميشه به ياد دستورات او از امر و نهي و ثوابها و عقابها بودن است و اين بهترين لطف و چيزي است كه انسان را هميشه به ياد خداوند واداشته و ازگناهان دور مينمايد.
بحث روايتي
انس روايت كرده كه جواني از انصار نمازهاي خود را با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميخواند.
و در عين حال مرتكب فحشاء هم ميشد اين خبر به رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيد فرمود: نماز او روزي او را از فحشاء باز خواهد داشت.[6]
روايت شده كه به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ اطلاع داده شد كه فلاني روزها نماز ميخواند و شبها مشغول دزدي است حضرت پاسخ فرمود: نماز او را باز خواهد داشت.
از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت نمودهاند كسي كه دوست دارد بداند كه نمازش قبول خداوند گرديده يا خير، بنگرد تا چه مقدار نماز او را از بديها و گناهان دور داشته به همان اندازه قبول شده است.[7]
از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت شده نماز نيست نماز كسي كه نماز خود را اطاعت نميكند و اطاعت نماز اين است كه از فحشاء و منكر دست بردارد.[8]
در تفسير نور الثقلين از مجمع البيان نقل كرده كه گفته اصحاب ما اماميه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ روايت كردهاند كه فرمود منظور از ذكر الله ياد خدا است.
در هنگام برخورد به حلال و حرام او (يعني در برابر حلالش شكر گفتن و از حرامش پرهيز كردن).[9]
از معاذ بن جبل روايت كرده كه گفت: من از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرسيدم كداميك از اعمال محبوبترين عمل نزد خداست؟ فرمود: اينكه بميري در حالي كه زبانت از ذكر خداي عزّوجل تر باشد.[10]
رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به معاذ فرمود: اي معاذ! سابقين كساني هستند كه شبها را با ذكر خدا زنده ميدارند و كسي كه دوست دارد در باغهاي بهشت گردش كند، زياد ذكر خداي عزوجل بگويد.[11]
در حديثي از (معاذ بن جبل) چنين آمده است: هيچ يك از اعمال آدمي براي نجات او از عذاب الهي برتر از ذكر الله نيست، از او پرسيدند حتي جهاد در راه خدا، گفت: آري زيرا خداوند ميفرمايد: (و لذكر الله اكبر)[12]
ده تأثير نماز در تربيت فرد و جامعه
1ـ روح و اساس و هدف و پايه و مقدّمه و نتيجه و بالاخره فلسفه نماز همان ياد خدا است، همان «ذكر الله» است كه در آيه فوق به عنوان برترين نتيجه بيان شده است.
البتّه ذكري كه مقدّمهي فكر، و فكري كه انگيزهي عمل بوده باشد،چنان كه در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است كه در تفسير جمله، (و لذكر الله اكبر) فرمود: (ذكر الله عند ما احلّ و حرّم، ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام)، (يعني به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد).[13]
2ـ نماز وسيله شستشوي از گناهان و مغفرت و آمرزش الهي است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته ميكند، لذا در حديثي ميخوانيم: پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ از ياران خود سؤال كرد:(لو كان علي باب دار احدكم نهر و اغتسل في كل يوم منه خمس مرات اكان يبقي في جسده من الدّرن شيء؟ قلت لا، قال: فانّ مثل الصّلوة كمثل النّهر الجاري كلّما صلّي كفرت ما بينهما من الذنوب، اگر بر در خانه يكي از شما نهري از آب صاف و پاكيزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، آيا چيزي از آلودگي و كثافت در بدن او ميماند؟)
در پاسخ عرض كردند: نه، فرمود:(نماز درست همانند اين آب جاري است، هر زمان كه انسان نمازي ميخواند گناهاني كه در ميان دو نماز انجام شده است از ميان ميرود).[14]
و به اين ترتيب جراحاتي كه بر روح و جان انسان از گناه مينشيند، با مرهم نماز التيام مييابد و زنگارهايي كه بر قلب مينشيند زدوده ميشود.
3ـ نماز سدّي در برابر گناهان آينده است، چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت ميكند، و نهال تقوي را در دل پرورش ميدهد، و ميدانيم (ايمان) و(تقوي) نيرومندترين سدّ در برابر گناه است، و اين همان چيزي است كه در آيه فوق به عنوان نهي از فحشاء و منكر بيان شده است، و همان است كه در احاديث متعددي ميخوانيم: افرادگناهكاري بودند كه شرح حال آنها را براي پيشوايان اسلام بيان كردند فرمودند: غم مخوريد، نماز آنها را اصلاح ميكند و كرد.
4ـ نماز، غفلتزدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حقّ آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادّي و لذائذ زود گذر گردند، امّا نماز به حكم اين كه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود، مرتباً به انسان اخطار ميكند، هشدار ميدهد، هدف آفرينش او را خاطر نشان ميسازد، موقعيّت او را در جهان به او گوشزد ميكند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّاً به او بيدار باش گويد.
5ـ نماز خودبيني و كبر را در هم ميشكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا ميگذارد، خود را ذرّه كوچكي در برابر عظمت او ميبيند، بلكه صفري در برابر بينهايت.
پردههاي غرور و خودخواهي را كنار ميزند، تكبر و برتريجويي را در هم ميكوبد.
به همين دليل علي ـ عليه السّلام ـ در آن حديث معروفي كه فلسفههاي عبادات اسلامي در آن منعكس شده است بعد از ايمان، نخستين عبادت را كه نماز است با همين هدف تبيين ميكند ميفرمايد: (فرض الله الايمان تطهيرا من الشّرك و الصّلوة تنزيهاً عن الكبر... خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر).[15]
6ـ نماز وسيله پرورش، فضايل اخلاق و تكامل معنوي انسان است، چرا كه انسان را از جهان محدود مادّه و چهار ديوار عالم طبيعت بيرون ميبرد، به ملكوت آسمانها دعوت ميكند، و با فرشتگان همصدا و همراز ميسازد، خود را بدون نياز به هيچ واسطه در برابر خدا ميبيند و با او به گفتگو برميخيزد.
تكرار اين عمل در شبانه روز آن هم با تكيه روي صفات خدا، رحمانيّت و رحيميّت و عظمت او مخصوصاً با كمك گرفتن از سورههاي مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترين دعوت كننده به سوي نيكيها و پاكيها است اثر قابل ملاحظهاي در پرورش فضائل اخلاقي در وجود انسان دارد.
لذا در حديثي از امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ ميخوانيم كه در فلسفه نماز فرمود: (الصّلوة قربان كلّ تقيٍ، نماز وسيله تقرّب هر پرهيزكاري به خدا است) .[16]
پی نوشت
[1] . الميزان، ج 16، ص 212 ـ 213.
[2] . الميزان، ج 16، ص 213 ـ 214.
[3] . تفسير نمونه، ج 16، 287 و 288.
[4] . تفسير نمونه، ج 16، 287 و 288.
[5] . الميزان، ج 16، ص 224.
[6] . الميزان، ج 16، ص 224.
[7] . مجمع البيان، ج 19، ص 65.
[8] . مجمع البيان، ج 19، ص 65.
[9] . الميزان، ج 16، ص 224.
[10] . الميزان، ج 16، ص 225.
[11] . الميزان، ج 16، ص 224.
[12] . الميزان، ج 16، ص 288.
[13] . بحار الانوار، ج 82، ص 200.
[14] . وسائل الشيعه، ج 3، ص 7 (باب 2 از ابواب اعداد الفرائض حديث 3).
[15] . نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 252.
[16] . نهج البلاغه، كلمات قصار، جمله 136.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله