بخشی از مقاله نواب صفوی در مخالفت با انتقال جنازه رضا شاه

چکیده: بلی از حق نمی‌شود گذشت، پای دزدان و غارتگران را تا اندازه‌ای برید ولی در عوض خودش به تنهایی دست همه آنها را از پشت بست، در حالی كه احدی قدرت نفس‌كشیدن نداشت. اینجاست كه دو دوست خویش را به گوش گذرانده، با صدایی رعدآسا، به نمایندگی از قبل تمام درستكاران عالم،‌ خاصه اهل اسلام (فریاد می‌زنیم كه محیط ما تحمل و گنجایش جسد این ناپاك را ندارد، اگرچه جسد قلابی باشد،‌
دوشنبه، 27 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بخشی از مقاله نواب صفوی در مخالفت با انتقال جنازه رضا شاه
بخشی از مقاله نواب صفوی در مخالفت با انتقال جنازه رضا شاه
بخشی از مقاله نواب صفوی در مخالفت با انتقال جنازه رضا شاه

نويسنده: سید مجتبی نواب صفوی

«صیحه آسمانی نجف»

چکیده: بلی از حق نمی‌شود گذشت، پای دزدان و غارتگران را تا اندازه‌ای برید ولی در عوض خودش به تنهایی دست همه آنها را از پشت بست، در حالی كه احدی قدرت نفس‌كشیدن نداشت. اینجاست كه دو دوست خویش را به گوش گذرانده، با صدایی رعدآسا، به نمایندگی از قبل تمام درستكاران عالم،‌ خاصه اهل اسلام (فریاد می‌زنیم كه محیط ما تحمل و گنجایش جسد این ناپاك را ندارد، اگرچه جسد قلابی باشد،‌ اولیای امور كاری نكنند كه سینه‌ها از بغض هیأت حاكمه لبریز شده، باعث هیجان عمومی گردد. داغ ما را تازه نكنید و نمك به زخم ما نپاشید).
1- «...مگر نه این است كه هر روزه به طرز تازه‌ای جبهه‌ ضد دین و ناموس‌،‌ ضد شرافت؛ ضد امانت، جان و مال؛ ضد زن و فرزند، ضد دین و میهن و بالاخره ضد هستی این ملت نجیب را هدف باران تیر نموده و به نیستی دایمی تهدید می‌كند، اف بر این بی‌رشدی و سكوت خائنانه و زندگی ما كه صفحه تاریخ اسلام و ایران را ملموث نمودیم! اف بر ما كه این چنین لکه ناپاكی بر دامن قهرمانان و ابنای پاك‌سرشت این آب و خاك شدیم، اگر رشید بودیم، انتخاب سراسر نامشروع و قلابی دیروز را امضای سكوتی نمی‌نمودیم! اگر رشید بودیم، می‌دانستیم مجلس شورای ملی یا خانه مغضوب ملت بیچاره جای نمایندگان تحمیلی، دزدهای سرگردان، بیگانه‌پرست‌ها، بهترین رقاص بی‌ناموس هرزه نانجیبی همه‌چی نادرست نیست، بلكه جای مردان پارسا و باشرف و با اطلاع از آیین جعفری است، زیرا قوای مجریه‌ مملكتی تحت حكومت قوای تقنینیه و قوای مقننه، زیر پرچم مكتب محمد (ص) بایستی سیر كند و به نص صریح قانون اساسی هر آن قانونی كه مطابقت با آیین پاك آن حضرت را ندارد، عنوان قانونی نداشته و محترم نباشد، فلذا كسانی صلاحیت نمایندگی مجلس را دارند كه آیین جعفری بدانند و از تصویب مخالف آن خودداری نمایند.
2- بلكه اگر رشید بودیم، سنگر دین و میهن را اینطور خالی نمی‌گذاردیم تا هوس آوردن جنازه سخت‌ترین معاند اسلام و پلیدترین ننگ ایران در مغز خشك و آشوب‌طلب افرادی جنایت شعار و خیره‌سر تولید گردد. گرچه آنان دانسته و ما نیز می‌دانیم كه خاكستر سوخته او بازیچه بادهای جزیره موریس است و شایان او هم همین است و ایرانیان به هیچ‌وجه تاب دیدن نعش میكروبی او را نداشته، سهل است كه جو هوای ایران، بلكه فضای جمیع ممالك اسلام تحمل و گنجایش غبار سوخته استخوان او را هم ندارد، لكن از نقطه‌نظر شیطنت و ترور كردن پیكره دین و میهن،‌ این خیال خام از مخیله بعضی درندگان و تروریست‌های عصر اتم گذشته است و گرنه غرض، گوربه‌گور كردن رضا خان نیست، بلكه می‌خواهند یك پهلوی دیگری برای این ملت مادرمرده تراشیده و دوره دیكتاتوری را بار دیگر تجدید و بقایای هستی دین و میهن ما را به كلی نیست و نابود كنند. آری می‌خواهند از یك پهلوی مرده، صد پهلوی زنده بسازند، آری می‌خواهند با این تقدیر خائنانه هزاران مزدور خیانتكار را بر علیه مجتمع بشریت حریص نموده و جان دهند. آری می‌خواهند جبهه جنایت و ضد دین را صف‌آرایی نموده،‌ پهلوی مرامها را علیه دین و میهن تهییج و تشویق كنند. آری می‌خواهند عوامل بدبختی و نكبت این ملت را بهتر از این روی كار آورده و بر گردن شما سوار كنند. آری می‌خواهند تاریخ ایران را در هم بر هم نموده، نسل بعدی را در اشتباه اندازند، آری می‌خواهند با دهان‌های پر باز بگویند و بخوانند كه رضاخان شخص خائن و طماعی نبوده، بلكه جنایات و تعدیات بیست ساله او را خدمات برجسته وانموده كرده و به خورد این ملت دهند. آری می‌خواهند تطاولات و جرائم شاه فقید را امانت مالی نموده و با افكار متعفنشان، خرابی‌های او را پرده‌پوشی كنند، آری می‌خواهند اندازة‌ خونسردی و بی‌رشدی این ملت را بار دیگر محك زده،‌ درجه پیشرفت خودشان را در نقشه‌های شومی كه در سر دارند بفهمند، آری می‌خواهند بی‌حسی و ناتوانی این ملت را بار دیگر بر اهل عالم ثابت نموده و ما را پیش هر موجودی رسوا و مفتضح كنند. آری می‌خواهند با كمال دریدگی به مقدسات ما پوزخند زده ، آری می‌خواهند با این جار و جنجال زمینه‌ای از برای پیشرفت هزاران افكار پست خود چیده و با یك تیر صد نشان بزنند، آری می‌خواهند یك دسته خائن و مزدور را در لباس روحانی به استقبال جنازه برده و بدینوسیله روحانیت را مرهون و ریشخند كنند و حال آنكه هركس در این قضیه، كمترین مساعدتی بنماید،‌ جنایت و ناپاكی‌اش بر جامعه روشن می‌شود، سهل است،‌ ایمان او هم مورد بحث قرار می‌گیرد.
3- عجبا صحن و حرم مطهر حضرت ثامن‌الحجج ارواحنافداه و در و دیوار مسجد گوهرشاد به نابودكننده هزاران زن و مرد بیگناه لعنت می‌كند! هنوز ناله مجروحینی كه زنده زنده در چاه‌های تیره مشهد مقدس ریخته شده، به گوش می‌رسد، هنوز هم هزاران طفل یتیم و در‌به‌در آنان بالغ نشده و صدها بیوه‌زن تا به مرگشان سیاه‌پوشند. هنوز زمین این كشور از خون رجال برجسته و نامی‌اش مانند مرحوم حاج‌آقا نورالله، حاج آقا جمال اصفهانی، سید حسن مدرس، آقازاده خراسانی، نصرت‌الدوله‌ها، مستوفی‌ها و سردار اسعدها، پولادین‌ها، شیخ خزعل‌ها و صدها هزار مردان زبردست و كاردان می‌جوشد. هنوز تمام املاك صفحات شمال را كه پدر مهربان به قلدری گرفته است!، به صاحبانش رد نشده و هزاران در‌به‌در و بی‌نوا، در فقر و پریشانی اسیرند، صاحب همین جنازه بود كه عصا بر سر و صورت مرحوم مدرس زد، صاحب همین جنازه بود كه با چكمه به حرم مطهر حضرت معصومه سلام‌الله علیها وارد و عالم ربانی ابوذر زمان، مرحوم حاج شیخ محمدتقی بافقی یزدی را به واسطه كلمه‌ای كه در موضوع حجاب و ناموس گفته بود، به باد فحش گرفته و دنده‌های او را به زیر چكمه در هم شكسته و به كنج زندانش انداخت. صاحب همین جنازه بود كه عمامه و عبا را از رجال روحانی و چادر و معجر، از زنان شما ربوده و پرده ناموستان را در برابر نظر هر ناپاكی درید. صاحب همین جنازه بود كه برای ترقیات مملكتی و اصلاح اخلاق پسران و دختران شما دستگاه كارناوال را به راه انداخته و شنای نگفتنی استخر منظریه و امجدیه را تشكیل و تئاترها و میكده‌ها و شیره‌كش‌ خانه‌ها و فاحشه‌خانه‌ها را بسط و توسعه داد.
4- صاحب همین جنازه بود كه از لحاظ معارف پروری حوزه علمیه مشهد را به هم زده و كثیری از دانشمندان به نام و استوانه‌ای علوم دینی و اجتماعی و رزمندگان ثابت ممالك اسلامی،‌ را كه هریك به تنهایی جمیع شئونات دنیای اسلام را حافظ و حارس بودند، از مشهد و غیر مشهد، از قبیل آیت‌الله میرازعلی‌اكبر اردبیلی، آیت‌الله میرزاصادق آقا تبریزی، آیت‌الله آقا سید عبدالعظیم تبریزی، آیت‌الله حاج میرزا عبدالعلی تبریزی، آیت‌الله حاج میرزا ابوالحسن انگجی، آیت‌الله آقا سید مرتضی خسروشاهی و ... كه بعضی از اینان هنوز در قید حیاتند و یا در تاریكی زندان‌ها زهر خورانیده و از وطنشان آواره و سال‌های درازی آنان را ویلان و سرگردان نمود. صاحب همین جنازه بود كه هیكل علم و تقوا، مربی اكمل، طرفدار و پشتیبان حقیقی دین و میهن، مرحوم آیت‌الله قمی را چندی در باغ حاج‌سراج محبوس و جرعه‌های ناگوار خونابه جگر را به او خورانید. صاحب همین جنازه بود كه اساس تربیت و فرهنگ اسلامی را در هم شكسته و به جای آن دبستان و دبیرستان‌های مختلط و هزاران رشته هرزگی و فساد اخلاق به یادگار گذاشت. صاحب همین جنازه بود كه كمر محاربه با دین مقدس اسلام از هر جهت بسته، خون جمیع فداكاران این دین مبین را پایمال و تار و پود آن را در آتش كینه و عداوت خود سوخته و برشته كرد. صاحب همین جنازه بود كه كمر جنگ با حسین‌بن‌علی (ع) را تا آنجا بست كه از تعزیه‌داری در پشت در بند هم جلوگیری نمود.
5- صاحب همین جنازه بود كه شب تاسوعای حضرت حسین‌(ع) را كه صد میلیون عالم گریان و نالان است به بهانه شب تولد خود،‌ جشن گرفته و جمعی بدگوهر و ناپاك را با نوازندگی و خوانندگی در شوارع عام گردانیده و مردم را به چراغانی مجبور و پیروان آل محمد (ص) بلكه قلب چهارصدمیلیون مسلمان را جریحه‌دار نمود. صاحب همین جنازه بود كه ثغور و حدود مملكت را از مردان‌كار و دلاوران نامدار پرداخته و روح عیاشی و هرزگی را به جمیع اقسامش پرورانیده و زمینه را برای بیگانه مهیا ساخت. صاحب همین جنازه بود كه به حكم «الناس علی دین ملوكهم» هزاران هزار سفاك و بی‌باك دین و ناپاك،‌ طماع و پست دیوانه و مست بارآورده و خار راه ترقیان دین و میهن گردانید. صاحب همین جنازه بود كه با تمام شئون دینی و اجتماعی این ملت جنگیده و در اثر مستی غرورش آبروی شش هزار ساله‌ این كشور را به خاك مذلت ریخته و چه بگویم، مگر یكی دو تا صد تا هزارتاست، مثنوی هزار من كاغذ می‌شود. بلی از حق نمی‌شود گذشت، پای دزدان و غارتگران را تا اندازه‌ای برید ولی در عوض خودش به تنهایی دست همه آنها را از پشت بست، در حالی كه احدی قدرت نفس‌كشیدن نداشت. اینجاست كه دو دوست خویش را به گوش گذرانده، با صدایی رعدآسا، به نمایندگی از قبل تمام درستكاران عالم،‌ خاصه اهل اسلام (فریاد می‌زنیم كه محیط ما تحمل و گنجایش جسد این ناپاك را ندارد، اگرچه جسد قلابی باشد،‌ اولیای امور كاری نكنند كه سینه‌ها از بغض هیأت حاكمه لبریز شده، باعث هیجان عمومی گردد. داغ ما را تازه نكنید و نمك به زخم ما نپاشید).
منبع: www.irdc.ir

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط