امام در کلام امام (5)

والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه...
شنبه، 30 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
امام در کلام امام (5)
 امام در کلام امام (5)

 

نویسنده: رسول سعادتمند




 

باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم

والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم. من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم. من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم.
تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او از خود که چیزی نداریم، هر چه هسست اوست. والسلام. (1)

تعیین ملاک برای صحت و سقم مطالب منسوب به امام

[بسم الله الرحمن الرحیم. بعضی از افرادی که پس از پیروزی انقلاب پستهای مملکتی مهمی را اشغال کردند و به مقامات بالای مملکتی هم رسیدند، در بعضی از گفته‌هاو نوشته‌هایشان مسائلی را به حضرتعالی نسبت می دهند، و یا بعضی از گروهها مدعی اند که در پاریس از طرف حضرتعالی مأمور تشکیل دولت موقت در ایران شده‌اند. نظر مبارک در اینگونه مسائل چیست؟ ارادتمند احمد خمینی]
بسمه تعالی
مع الأسف در حالی که من زنده هستم بسیاری از مطالب که از طرف بعض اشخاص یا بعضی گروهها در نوشتار و گفتارها به من نسبت می دهند، برخلاف واقع است. امروز کتابها و رساله‌های فراوانی چاپ یا در دست چاپ است که عامداً یا اشتباهاً برای دروغ پردازی و تاریخ سازی بنا شده است. باید ملت عزیز بدانند که میزان در صحت آنچه به من نسبت داده شده است و می‌شود نوشته‌های خود من و گفته‌های من که ضبط شده است و گفته‌های من در زمان حیاتم در روزنامه‌های کثیرالانتشار می‌باشد، و یا به شهادت دو نفر عادل از اهل علم، خالی از گرایش به احزاب یا گروههای سیاسی ثابت شود. و قید آخر برای آن است که بعض اشخاص سیاسی برای مقاصد خویش توجیه دروغ را می‌نمایند، گر چه به حسب ظاهر موصوف به دیانت باشند. به خدای تبارک و تعالی پناه می‌برم از شر شیطان و نفس اماره.
روح الله الموسوی الخمینی (2)

دارایی حضرت امام خمینی (ره)

نام:

روح الله-

نام خانوادگی: مصطفوی،

معروف به

خمینی-

شماره شناسنامه:

2744

- محل صدور:

خمین

- سمت: روحانی،

1- دارایی غیر منقول (با ذکر مشخصات):
1. یک باب منزل مشتمل بر بیرونی و اندرونی در قم، محله باغ قلعه که معروف است.
2. قطعه زمینی است ارث پدری است و به حسب اطلاع حضرت آقای پسندیده مشاع است بین اینجانب و معظم له و ورثه مرحوم اخوی آقای هندی، که اجاره سهمیه اینجانب از قرار اطلاع آقای اخوی، سالی چهار هزار ریال است که داده نمی‌شود. (3)
2- دارایی منقول اعم از نقدی، موجودی یا سپرده بانکی، سهام و اموال غیرمنقول دیگر با ذکر قیمت تقریبی:
1. وجه مختصری است در تهران که نذورات و هدایای شخصی است.
2. اثاث منزل ندارم، مختصر اثاثی است در قم و تهران، ملک همسرم می‌باشد.
دو قطعه قالی در منزل است، داده‌اند که اگر خواستم بابت خمسی حساب کنم، و مال اینجانب و ورثه نیست باید به سادات فقیر بدهند.
چند جلد کتاب، بقیه کتبی است که در زمان شاه مخلوع به غارت رفت و نمی‌دانم چقدر است و چند جلد کتاب که در مدتی که در تهران هستم از طرف مؤلفین هدیه شده است که قیمت تقریبی آن را نمی‌دانم، ولی قدر قابلی نیست، اثاثی که در منزل مسکونی فعلی در تهران است ملک صاحبان منزل است، احمد اطلاع دارد.
3- کلیه وجوهی که در بانکها یا در منزل یا نزد اشخاص است که آقای پسندیده مطلع هستند، به استثنای وجه مختصری که‌ اشاره شد، وجوه شرعیه می‌باشد و ملک اینجانب نیست، و ورثه اینجانب در آنها حقی ندارند و تکلیف آنها را به حسب وصیت تعیین نموده ام. تاریخ 24 دی ماه 1359
7 ربیع الاول 1401
روح الله الموسوى (4)

وصیت نامه در امور شخصیّه

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله علی آلاثه و نعمائه والصلاه والاسلام علی انبیائه، سیما افضلهم و خاتمهم؛ و علی اولیائه المعصومین، سیما ابی الائمه و افضل الاولیاء امیرالمؤمنین صلوات الله علیه و علی اهل بیته و اولاده سیما بقیه الله روحی لترابا مقدمه الفداء. آمنت بكل ما جاء به النبى الخاتم (صلی الله علیه و آله و سلم).
و بعد در تاریخ 7 محرم الحرام 1403 موافق سوم آبان 1361 این چند سطر را به عنوان وصیت در امور شخصیه رقم می‌نمایم:
پس از توصیه به ورثه و نزدیکان خود به تقوا و صبر و ثبات در جمیع امور و معاشرت محبت آمیز بین خود به نحو شایسته و عشرت به معروف با بندگان خداوند تعالی و اعراض از زخارف دنیا و توجه به خداوند متعال، فرزند خود احمد خمینی- ایده الله تعالی- را وصی در امور شخصیه قرار دادم. و آنچه لازم به تذکر است در چند جمله توضیح می‌دهم:
1. من شخصا در هیچ بانکی یا مؤسسه یا شرکتی یا غیر اینها وجهی ندارم، و آنچه در بانکها یا بعض مؤسسات و غیرهما است، وجوه شرعیه است و هیچ یک از ورثه من در آنها حقی ندارند، و امر آنها پس از من با جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری- دامت برکاته- است و تحت نظر ایشان باید به مصارف شرعی برسد، و ار خدای نا خواسته برای ایشان حادثه ای رخ دهد، امر وجوه شرعیه با رهبر یا رهبرانی است که مجلس خبرگان تعیین می‌نمایند. (5)
2. کلیه اثاث منزل که در قم و یا تهران دارم، متعلق به مادر محترمه فرزندان من است. بعضی از آنها از شخص خودشان بوده و آنچه از من بوده است به ایشان هبه کردم و تحت ید ایشان است.
و در این جمله دو تخته قالی بزرگ است که از سهم سادات است و من به طور موقت از آنها اجازه استفاده داده ام. باید پس از من به مصرف سادات برسد. و بعضی اثاث هم امانتی است که احمد مطلع است و به صاحبانش باید رد کند. کتابهایی که در قم و تهران دارم که مقدار ناچیزی است در اختیار احمد است. اگر خودش احتیاج دارد بر دارد، و اگر حسین (6) برادرزاده‌اش لازم دارد به او بدهد، و الا در یک کتابخانه عمومی بگذارد و وقف آن نماید. و مقداری مختصر پول نقد دارم که از وجوه شرعیه نیست و محل آن از محل وجوه جدا است و نوشته ام که آنچه در آنجا است از شخص خودم می‌باشد، و پس از من از ورثه است؛ علی ما فرضه الله تعالی (7). ممکن است در خمین ملک مختصری داشته باشم که حضرت حجت الاسلام آقای پسندیده مطلع هستند. آن هم پس از من از ورثه است. (8)
3. منزل معروف که در قم دارم، مال شخصی است که پس از من به ورثه می‌رسد. و وصیت من آن است که منافع آن مادامی که مادر فرزندانم (9) حیات دارند از ایشان است و امید است فرزندان من و ایشان این وصیت را اجازه دهند که این مخدره محترمه به همه ما حقوق بسیار دارند. خداوند تعالی جبران فرماید و به ایشان عوض دهد.
4. احتیاطاً پنج سال نماز و روزه به وسیله شخص موثقی قضا شود. تا حال تحریر از کسی طلبی ندارم و به کسی بدهکار نیستم. یک دانگ از خانه قم را به مادر فرزندانم بدهند در ازای مهر ایشان.
5. از احمد- وفّقه الله تعالی- می‌خواهم که کوشش خود را صرف نماید در خدمت به جمهوری اسلامی، و اگر پس از من از طرف متصدیان کاری که به شایستگی می‌تواند انجام دهد از او خواستند برای خدمت به اسلام و مسلمین، نه برای مقام و جهات دنیوی، رد نکند و از خدمت رو برنگرداند که در حال حاضر خدمت به این جمهوری اسلامی بر عهده همه است.
6. از همه فرزندانم خصوصاً احمد می‌خواهم که با مادرشان به طور شایسته عمل کنند و از خدمت به او هر چه می‌توانند سر باز نزنند: و الجنه تحت اقدام الامهات. (10) و از احمد می‌خواهم که با خویشاوندان و بستگان خود رفتار اسلامی نماید و از خدمت به آنان کوتاهی ننماید. و به حسین و مادر و خواهرش (11) محبت بیشتر نماید، و در صورت احتیاج در صورت امکان رفع آن نماید. و امیدوارم که فرزندم حسین از اشتغال به علم و تهذیب نفس غفلت نکند و استعداد خدایی را هدر ندهد. و از فرزندم مریم- وفقهاالله تعالی- می‌خواهم در حفظ اخلاق اسلامی و محبت به خویشاوندان غفلت ننماید. و از همه خویشاوندان و بستگان و دیگران امید عفو و طلب رحمت دارم. و السلام علی عبادالله الصالحین.
روح الله الموسوى الخمینی (12)

دو وصیت نامه (13) دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم
به تاریخ 27 شهر ذی الحجه 1397
اینجانب روح الله موسوی خمینی، در حال صحت و سلامت، وصی خود قرار دادم حضرات حجج اسلام آقای آقا شیخ حبیب الله اراکی و آقای رضوانی خمینی و آقای آقا سید عباس خاتم یزدی و آقای آقا سید جعفر کریمی- دامت افاضاتهم- را در امور مربوطه به وجوه شرعیه که نزد اینجانب است. تمام وجوهی که نزد خودم و نزد آقای خلخالی (14) است وجوه شرعیه است و یک فلس (15) آن مال شخصی که مربوط به ورثه شود نیست مگر یک پاکت که مختصر وجهی در آن است و پشتش نوشته شده: «مال شخصی خودم است».
آقایان این وجوه را به طور شهریه، به هر نحو صلاح می‌دانند، در حوزه‌های علمیه مصرف نمایند. صورت وجوه در دفتر اینجانب موجود است؛ و چون وجوه بتدریج می‌رسد و صرف می‌شود نمی‌توانم صورت را بدهم. و اگر عائله اینجانب و مرحوم مصطفی- رحمه الله تعال- خواستند نجف بمانند، به آنها به مقدار متعارف مخارج بدهند. از خداوند تعالی توفیق و تأیید آقایان را خواستارم. امید است کمال
احتیاط را در امور مراعات فرمایند. والسلام علیکم و رحمه الله. (16)
روح الله الموسوى الخمینی (17)
در روز 26 محرم 1398 وصی خود قرار دادم حضرات حجج اسلام آقای حاج آقا مرتضی پسندیده و آقای حاج شیخ مرتضی حائری (18) و آقای حاج سید محمد باقر سلطانی (19) و آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری دامت برکاتهام را در امر وجوهی که در قم یا سایر بلاد ایران نزد وکلای اینجانب است و به حساب اینجانب اخذ شده است و حضرت آقای پسندیده مطلع هستند به حساب غالب تمام این وجوه باید با نظر آقایان محترم به مصرف شرعی برسد، و احدی از ورثه یا غیر آنها حقی در آن ندارند و نمی‌توانند مزاحمت با اوصیای محترم نمایند. و اگر بعضی از اوصیا مانعی داشته باشند که نتوانند تا آخر قیام به امر کنند، بقیه کسی دیگر را که مورد قبول و موجه است تعیین نمایند؛ و اگر بعضی غایب بودند دیگران قیام به امر نمایند. تکلیف وجوهی که در نجف است تعیین نموده ام. از خداوند تعالی سلامت و سعادت حضرات آقایان را مسئلت می‌نمایم. و امید دعای خیر دارم، والسلام علیکم.
روح الله الموسوی الخمینی (20)

پی‌نوشت‌ها:

1. همان، ج 21، ص 331 و 332.
2. همان، ج 17، ص343.
3. به موجب حکم مورخ 26/12/1362، امام خمینی سهم موروثی خویش در خمین را به فقرای این شهر بخشیده و واگذار نمود.
4. صحیفه امام، ج 13، ص 523 تا 524 .
5. به موجب وصیت بعدی امام خمینی، امر مربوط به وجوه شرعی به شورای مدیریت حوزه علمیه محول گردید.
6. آقای سید حسین خمینی، فرزند آقای سید مصطفی خمینی.
7. یعنی تقسیم آنچه بر جای مانده «ما ترک» بر اساس احکام فقهی در باب ارث «فرایض » می‌باشد.
8. امام خمینی، بعداً ملک مختصر و موروثی خویش در خمین را طی فرمانی به فقرا هبه کردند.
9. خانم خدیجه ثقفی، همسر امام خمینی؛ که در تمام رنجهای دوران غربت و قیام و حبس و حصار و تبعید امام در رنجهای ایشان شریک و چون یاری وفادار تا پایان عمر امام همراه و هم فکر او باقی ماند.
10. رسول اکرم صلى الله علیه وسلم «بهشت زیر پای مادران است».
11. خانم معصومه حائری همسر شهید سید مصطفی خمینی و فرزندانش آقای سید حسین خمینی و مریم خمینی.
12. صحیفه امام، ج 7، ص 68 تا 70.
13. این وصیتنامه و نیز وصیتنامه‌های دیگر که در سیر تاریخی اسناد درج شده، بعدها تغییر کرد. آخرین وصیتنامه «که معتبر می‌باشد» آن است که در سال 1368 ه. ش، پس از رحلت امام خمینی منتشر گردید.
14. آقای نصرالله خلخالی، مسئول امور مالی امام خمینی در نجف.
15. واحد پول خرد در کشور عراق.
16. امام خمینی پشت پاکت چنین مرقوم فرموده‌اند: «این پاکت نزد جناب آقای آقا سید جعفر کریمی محفوظ باشد، و پس از فوت اینجانب، آن را باز کنند و مطالعه نمایند. روح الله الموسوی الخمینی».
17. صحیفه امام، ج3، ص 280.
18. پدر همسر آقای سید مصطفی خمینی.
19. پدر همسر آقای سید احمد خمینی.
20. صحیفه امام، ج 3، ص 295.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، تاریخچه انقلاب اسلامی در کلام امام خمینی (ره)، قم: انتشارات تسنیم، چاپ سوم.

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط