نویسنده: تام فاریستر
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
Information Technology and Theory
وقتی رقمی شدن اطلاعات از طریق زبان مشترک کدگذاری در مبنای دو امکان پذیر شد، صدا و تصویر و دادهها به صورت جریانهایی از اطلاعات عددی درآمد که میشد آنها را با سرعت زیاد و هزینهی اندک به وسیلهی رایانههای رقمی (دیجیتال) ذخیره، دستکاری و منتقل کرد. در همین حین، صنایع الکترونیک، رایانهای و مخابراتی همسو شدند و به صنعت فناوری اطلاعات (IT) جهانی و فراگیر واحدی تبدیل شدند، این روند بیش از یک دههی پیش مورد توجه قرار گرفته بود (Nora and Minc, 1978; Barron and Curnoe, 1979).بسیاری از نویسندگان فنآوری اطلاعات را فنآوری «محوری» عام دانستهاند که دست کم به اندازهی نیروی برق یا بخار اهمیت دارد و از همین رو احتمالاً مهمترین تحول فنآوری در قرن بیستم است. اهمیت اساسی IT از این واقعیت نشئت میگیرد که- برخلاف فن آوریهای دیگر- هزینه و حجم لوازم الکترونیک را کاهش میدهد و همراه با آن قدرت و سرعت و پیچیدگی آنها را افزایش میدهد. به این ترتیب، اکنون رایانهای بسیار قدرتمند به راحتی روی میز تحریر جا میگیرد، در حالی که 25 سال پیش رایانهای با همین قدرت پردازش سالن بسیار بزرگی را اشغال میکرد.
اصطلاح «انقلاب» به وفور در مورد IT به کار میرود و «انقلاب IT» به لحاظ اهمیت اجتماعی با انقلاب صنعتی دو قرن پیش مقایسه میشود. دلالتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی انقلاب جاری و ساری در فن آوری اطلاعات موضوع پژوهشها و بحث و جدلهای مداومی است، ولی روشن است که بعضی تغییرات بسیار مهم در جامعه و خصوصاً در محل کار، اگر نگوییم در خانهها و مدارسی، در راه است (Guile, 1985;Miles et al., 1988). ولی بعضی از کارهای اخیر نیز شک و تردیدهایی درباره اهمیت «انقلابی» IT به وجود آوردهاند و بعضی IT را بخشی از تکامل مداوم فن آوریهای کنترل میدانند که در قرن بیستم آغاز شد (1986 ,Beniger) . مزیتهای بهره وری IT نیز به طور جدی زیر سؤال رفته است (1989 ,Forester).
بعضی از نویسندگان فرصت را مغتنم شمرده و ادعای پیدایش انواع نوین جامعه را از بطن انقلاب IT مطرح کردهاند و گفتهاند که «جامعهی اطلاعات» (Bell, 1979; Masuda, 1980) جای «جامعهی پساصنعتی» را گرفته است. دربارهی هر دو مفهوم فوق بررسیهای انتقادی وجود دارد (1988 ,Lyon) و پرسشهای مهمی دربارهی تغییر «پارادایم»، فرایند توسعهی اجتماعی، جبر تکنولوژیک و اهمیت صنایع تولیدی نسبت به بخش خدمات مطرح شده است (Cohen and Zysman, 1987).
صاحب نظران انقلاب IT معمولاً به دو دستهی کلی «خوشبینها»- دنیل بل (Bell, 1979)، آلوین تافلر (1980 ,Toffler) و کرانزبرگ- و «بدبینها» - وایزنباوم (1979 ,Weizenbaum) ، روژاک (Roszak) و وینر (Winner, 1989)- تقسیم میشوند؛ هرچند بهتر بود این سه نفر آخر را «مرتد» مینامیدیم چون قویاً مخالف این دیدگاه مرسوم هستند که رایانهای شدن به طورکلی آثار مثبت و سودمندی برای جامعه دارد.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمهی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول