قیم در امور سیاسی؟
چکیده:
علاوه بر این چگونه این سخن منقول ایشان از امام راحل، با تأكید مكرر امام راحل و تحكیم مبانی ولایت فقیه كه در كتب استدلالی است قابل جمع است؟
انقلاب اسلامی ایران كه با خون هزاران شهید به بار نشست و با خون شهیدان بسیار دیگری نهالش پرورش یافت، نظامی است كه از ابتدا بر پایه رهبری و زعامت ولی فقیه و نظارت او در بخشهای مختلف اجرا و قانون گذاری و قضا شكل گرفت.
امام راحل (ره) غیر از كتاب بیع و كتاب حكومت اسلامی كه در آن به طور مبسوط به این نظریه پرداخته و مبانی آن را تحكیم كردهاند در نوشتارها در سخنرانیهای مختلف نیز بحث ولایت فقیه و حیطه اعمال ولایت او را مد نظر قرار داده و بر آن تأكید میكردند . امام راحل بارها و بارها به وجود تعداد زیادی از احكام دین كه درباره جنگها و سیاست و ... است برای تشكیل حكومت استناد كرده و میفرمودند: " ... تمام اختیاراتی كه برای امام به عنوان حجت خداوند بر مردمان وجود دارد عینا برای فقها كه از جانب امام به عنوان حجت بر مردمان تعیین شدهاند نیز جاری است.... ولایت كه از شئون نبوت است به عنوان ارث به فقها میرسد .. فقها اوصیای دست دوم رسول اكرم (ص)هستند و اموری كه از طرف رسولالله به ائمه واگذار شده برای آنان نیز ثابت است و باید تمام كارها رسول خدا را انجام دهند چنان كه حضرت امیر انجام داد... فقها از طرف رسولالله (ص) به خلافت و حكومت منصوبند " (صحیفه نور / جلد 10، ص 15)
چندی پیش آقای صانعی در ملاقات با اعضای سازمان مجاهدین سخنانی در این رابطه مطرح كردند كه بسیار شگفتی آفرید. ایشان در بخشی از مطالب خود میگوید : " باید تلاش كنیم به همه بفهمانیم كه خدا كسی را در امور سیاسی قیم بر مردم قرار نداده است و خداوند مردم را حاكم بر سرنوشت خویش قرار داده است و تنها نبی مكرم اسلام وائمه معصومین (علیهم السلام ) هستند كه هر چه فرمودند ما باید بدون سؤال و جواب قبول كنیم چون آنجا پشتوانه عصمت وجود دارد مضافا به اینكه قطع نظر از عصمت اسلام در بیان امور اجتماعی و سیاسی هم قانون دارد "و ما ینطق عن الهوی * ان هو الا وحی یوحی "
همچنین ایشان با اشاره به بحث اطاعت از اولی الامر و شمول خطاب اولی الامر افزود: " زمانی در مجلس دوم عنوان شد كه اولوالامر علماء و یا امام امت ( سلامالله علیه ) را نیز شامل میشود؟ كه امام بلافاصله پیغام دادند آیات و روایاتی كه در این خصوص وارد شده است مخصوص به معصومین (علیهم السلام ) است و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آنها شركت ندارند چه رسد به مثل اینجانب " .
این سخنان اگر چه پاسخ تفصیل میطلبد كه این مختصر جای آن نیست ، اما تذكر چند نكته در این باره ضروری است،
الف) سخن نقل شده از امام راحل – خواسته یا ناخواسته – تحریف شده بود كه به هر صورت جای تأمل دارد.
متن نامه حضرت امام (ره) خطاب به نمایندگان مجلس دوم آنگونه كه در صحیفه امام – جلد 19 صفحه 403 – آمده ، چنین است، " با تشكر وافر از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، چون گفتار آقایان پخش میشود و ممكن است سوء تفاهمی بین مردم حاصل شود. لازم است عرض كنم آیات و روایاتی وارد شده است كه مخصوص به معصومین علیهم السلام است . و فقها و علمای بزرگ اسلام هم در آنها شركت ندارند، تا چه رسد به مثل اینجانب هر چند فقهای جامع الشرائط از طرف معصومین نیابت در تمام امور شرعی و سیاسی و اجتماعی دارند و تولی معصوم است. تقاضای اینجانب آن است كه در صحبتهایی كه میشود و پخش میگردد ایهامی نباشد و مرزها از هم جدا باشد . والسلام علیكم.
علاوه بر این چگونه این سخن منقول ایشان از امام راحل، با تأكید مكرر امام راحل و تحكیم مبانی ولایت فقیه كه در كتب استدلالی است قابل جمع است؟
ب) نكته قابل توجه دیگر اینكه این سخنان با ایده و نظریه مطرح شده توسط ایشان در كتاب ولایت فقیه تفاوتی بنیادین و اختلاف یكصد و هشتاد درجهای دارد.
وی درباره مقبوله عمر بن حنظله چنین مینویسد :" حكم كردن و تحاكم به معنای حاكمیت است و یكی از مصادیق حكم ، قضاوت است. در لغت هم "الحكام " به معنی "القاضی "نمیباشد. معنای حاكمیت و ولایت بوده كه حضرت آن را برای فقیه جامعه الشرایط جعل فرمودهاند ".
یا در جای دیگری از این جزوه آوردهاند:"فقها كه دژها و حصنهای حصین اسلامند ، آیا میتوانند در امور مردم دخالت كنند و قوانین خدا را در قضاوت اجرا كنند یا نمیتوانند؟ آیا با مسأله گویی فقط میشود قلعه محكم بود؟ معنای قلعه محكم ، همان احكام اسلام كه برای عمل است . میباشد . فقها نیز از این جهت دژ و قلعه محكم هستند كه احكام اسلام را اجرا میكنند و اجرای احكام هم مستلزم تشكیل حكومت و داشتن قدرت است."
یا در ذیل روایت " اما الحوادث الواقعه " میآورد : "راویان حدیث نمیتوانند فقط ناقل باشند، چون لازمه نقل روایت اجتهاد است. در این روایت ،دستور داده شده كه فقیه در متن حوادث باشد تا حجت خداوند بر مردم تمام شده و روز قیامت هیچ گونه عذری وجود نداشته باشد".
ج) متأسفانه این سخنان ایشان در جمعی مطرح میشود كه برخی از آنان با تشكیك در مبانی ولایت فقیه و مطرح كردن آن در حد ولایت بر صغار و مجانین ،سعی در تنزل جایگاه آن و معرفی جایگاه ولایت فقیه به عنوان قیم مردم داشته اند ، استفاده از نوع كلمات خدا كسی را در امور سیاسی قیم بر مردم قرار نداده و بیان كلمات امام راحل به صورت ناقص جای تأمل فراوان دارد...؟!
امید است این ابهام و نقص با ارائه توضیحات ، زمینه استفادههای نابجا از سخنان ایشان را بر طرف نماید.
منبع:خبرنامه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله