امكلثوم در كربلا
خطبتْ أمكلثوم بنت علي(ع) من وراء كلة و قد غلب عليها البكاء؛ فقالت: يا أهل الكوفة، سوءة ما لكم خذلتم حسينا و قتلتموه و سبيتم نساؤه ... .
امكلثوم دختر امام على(ع) از پشت پرده هودج با گريه چنين خطبه خواند: اى اهل كوفه، بدا به حال شما! چرا حسين را كوچك شمرديد و او را كشتيد و زنانش را به اسارت گرفتيد؟!
خطبه بالا را سيد بن طاووس(م664ق) نيز از زبان امكلثوم نقل كرده است. ابن اعثم(م314ق) مىنويسد:
... و أقبل الشمر بن ذيالجوشن ـ لعنه اللّه ـ حتي وقف قريبا من خيمة النساء فقال لقومه: ادخلوا فاسلبوا بزيّهن. قال: فدخل القوم فأخذوا كل ما كان في الخيمة حتي افضوا إلى قرط كان في أذن أمكلثوم ـ رضي الله عنها ـ فأخذوه و خرموا أذنها؛
فرهنگ و انديشه / ديدگاه
همين مضمون را ابن شهر آشوب(م588ق) هم آورده است.
از جمله مباحث مطرح در مورد امكلثومى كه در واقعه عاشورا حضور داشته اين است كه او كيست؟ در اين زمينه سه فرض قابل طرح است كه آنها را مطرح و نتيجه تحقيق را عرضه مىكنيم.
در خور توجه است كه در بررسى، به منابعى تمسك مىكنيم كه بتوان به آنها به عنوان مرجع تاريخى استناد كرد و به كتابهايى كه در قرون متأخر نوشته شده يا بىاعتبارى آنها روشن است، استناد نمىكنيم.
1. امكلثوم دختر فاطمه(س) غير از زينب كبرى(س)
ـ محمد بن اسحاق(م151ق):
فاطمه[س] براى على[ع] اين فرزندان را به دنيا آورد: حسن و حسين و محسن ـ كه در كوچكى از دنيا رفت ـ و امكلثوم و زينب.
ـ محمد بن سعد(م230ق):
محمد بن عمر مىگويد: فاطمه براى على، حسن و حسين و امكلثوم و زينب را به دنيا آورد.
ـ محمد بن سليمان كوفى (زنده در 300ق):
حضرت فاطمه[س] موى حسن و حسين و زينب و امكلثوم را وزن كرد و هموزن آن را نقره داد.
ـ محمد بن احمد دولابى(م310ق):
على بن ابىطالب[ع] با حضرت فاطمه[س [ازدواج كرد و حاصل اين ازدواج حسن اكبر و حسين ـ كه در عراق در سرزمين طف كشته شد ـ و زينب و امكلثوم است. اينها كسانى هستند كه حضرت فاطمه[س] از على[ع] به دنيا آورد.
ـ شيخ صدوق (م381ق):
راوى مىگويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: آيا پيامبر(ص) فرمود: فاطمه پاك است، پس خداوند آتش را بر ذريّه او حرام كرده است؟ امام(ع) فرمود: بله، مراد پيامبر(ص) از اين سخن، حسن و حسين و زينب و امكلثوم است.
ـ شيخ صدوق به نقل از حماد بن عثمان:
به امام صادق(ع) عرض كردم: فدايت گردم، معناى اين سخن پيامبر(ص) چيست كه فرمود: فاطمه پاك است، پس خداوند آتش را بر ذرّيّه او حرام كرد؟ امام(ع) جواب داد: رهاشدگان از آتش فرزندان او هستند: حسن و حسين و زينب و امكلثوم.
از اين اخبار به ضميمه خبرهاى ديگرى كه در ادامه مىآيند و نشان مىدهند زينب و امكلثوم دو نفر بودهاند، به دست مىآيد امكلثوم حاضر در كربلا دختر دوم حضرت زهرا(س) مىباشد.
اشكال: بر اساس اخبار رسيده، امكلثومى كه مادرش حضرت زهرا(س) است در زمان حيات امام حسن(ع) از دنيا رفت؛ زيرا حضرت در نماز بر او شركت داشت. بنابر اين نمىتواند در كربلا حضور داشته باشد. بعضى اخبار در اين زمينه عبارتند از:
ـ محمد بن سعد از قول عبدالله بهى:
حاضر بودم كه ابن عمر بر امكلثوم و زيد بن عمر بن خطاب نماز خواند و زيد به طرف امام جماعت گذارده شد و حسن و حسين[ع[ در نماز شركت داشتند.
ـ محمد بن سعد:
ابن عمر بر امكلثوم دختر على[ع [و فرزندش زيد نماز خواند و زيد را در طرف امام جماعت گذاردند و چهار بار بر او تكبير گفت ... و پشت سر او حسن و حسين فرزندان على[ع] در نماز شركت داشتند.
ـ ابن ابى شيبه(م235ق) از قول عمار:
شاهد بودم كه امكلثوم و زيد بن عمر در يك ساعت از دنيا رفتند و آنان را بيرون برده، سعيد بن عاص بر آن دو نماز خواند و زيد را در طرف امام گذاشتند و امكلثوم در مقابل زيد بود. ميان مردم عدهاى از اصحاب پيامبر(ص) و حسن و حسين بودند.
ـ بخارى(م256ق):
زيد بن عمر و امكلثوم از دنيا رفتند وعبداللّه بن عمر را براى نماز، جلو قرار دادند و پشت سر او حسن و حسين[ع] بودند.
ـ بخارى از قول عبداللّه بهى:
حضور داشتم كه ابن عمر بر امكلثوم و زيد بن عمر بن خطاب نماز خواند و حسن و حسين در نماز شركت داشتند.
ـ محمد بن احمد دولابى:
امكلثوم دختر على[ع] و زيد بن عمر از دنيا رفتند و تكفين شدند. سعيد بن عاص بر آنها نماز خواند و پشت سر او حسن و حسين و ابوهريره بودند.
ـ شيخ طوسى(م460ق):
برخى بر اين باورند امكلثومى كه در واقعه عاشورا از او نام مىبرند،در واقع زينب كبرى است و به عبارت ديگر امكلثوم كنيه زينب كبرى است.
جنازه امكلثوم دختر على(ع) و پسرش زيد بن عمر بيرون برده شد و پشت سر جنازه، حسن(ع) و حسين(ع) و عبداللّه بن عمر و ... بودند.
از اين اخبار به دست نمىآيد كه مادر اين امكلثوم، حضرت فاطمه(س) است؛ اما از خبرهاى فراوان ديگر اين امر به دست مىآيد. در اينجا به ذكر بعضى از اخبار بسنده مىكنيم:
ـ محمد بن سعد:
امكلثوم دختر على بن ابىطالب(ع) ... و مادرش فاطمه(س) دختر رسول خدا(ص) و مادر او خديجه دختر خويلد ... است كه عمر بن خطاب با او ازدواج كرد.
ـ مالك بن انس:
جنازه امكلثوم دختر على بن ابىطالب[ع[ از فاطمه(س) بر زمين گذاشته شد و او همسر عمر بود.
ـ ابن شهر آشوب:
نصى نداريم كه «امكلثوم» كنيه حضرت زينب است و ظاهرا چنين ادعايى استنباط و برداشت برخى محققان از مجموع اخبار است.
بنا به نقلى كنيه زينب كبرى "امحسن" بوده است.
فرزندان فاطمه(ع) عبارتند از: حسن و حسين و محسن ـ كه سقط شد ـ و زينب كبرى و امكلثوم كبرى كه عمر با او ازدواج كرد.
ـ محمد بن احمد دولابى(م310ق):
على بن ابىطالب[ع] با فاطمه[س[ ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج، حسن و حسين و زينب و امكلثوم و رقيه بود. رقيه پيش از بلوغ از دنيا رفت. زينب همسر عبداللّه بن جعفر بن ابىطالب و امكلثوم همسر عمر بن خطاب بود.
ـ محمد بن حبان(م354ق):
عمر با امكلثوم دخترعلى[ع [ازدواج كرد و مادر او فاطمه بود.
ـ بلاذرى(م279ق):
فرزندان على بن ابىطالب[ع [عبارتند از: حسن و حسين و محسن ـ كه در كوچكى از دنيا رفت ـ و زينب كبرى ـ كه عبداللّه بن جعفر با او ازدواج كرد و از او فرزنددار شد ـ و امكلثوم كبرى ـ كه عمر با او ازدواج كرد ـ مادر همه اينها فاطمه(س) است.
ـ طبرى(م310ق):
عمر با امكلثوم دختر على[ع] و فاطمه[س [ازدواج كرد.
ـ قطيعى:
عمر براى خواستگارى از امكلثوم نزد امام على[ع] رفت. امام[ع] عذر آورد كه او كوچك است. عمر گفت: من براى شهوت نمىخواهم ازدواج كنم؛ بلكه از رسول خدا(ص) شنيدم كه در قيامت همه سبب و نسبها قطع مىشود غير از سبب و نسب من. رگ و ريشه هر كسى از طريق پدرش است؛ به جز فرزندان فاطمه كه من پدرشان هستم.
در اخبار متعدد ديگر نام مادر امكلثوم ذكر نشده؛ اما عمر هدف خود از ازدواج را اينگونه ذكر كرده كه مىخواهد نسلى از پيامبر(ص) داشته باشد. روشن است كه خواسته عمر زمانى تحقق مىيابد كه با فرزند حضرت زهرا(س) ازدواج كند.
2. امكلثوم كنيه زينب كبرى(س)
أ) بر اساس منابع متعدد، وقتى دشمنان تصميم گرفتند امام سجاد(ع) را به شهادت برسانند، زينب كبرى خود را روى حضرت انداخت و اظهار داشت: «اگر بناست كشته شود، پيش از او من را بكشيد.» زينب كبرى به اين صورت از شهادت امام(ع) جلوگيرى كرد.
اما اسفراينى در نورالعين، صفحه 53 همين قضيه را به امكلثوم نسبت داده است.
ب) طبرى:
لما دخل برأس حسين و صبيانه و أخواته و نسائه علي عبيدالله بن زياد لبستْ زينب ابنة فاطمة أرذل ثيابها و تنكرت و حف بها إماؤها فلما دخلت جلست فقال عبيدالله ابن
زياد: من هذه الجالسة؟ فلم تكلمه فقال ذلك ثلاثا كل ذلك لا تكلمه فقال بعض إمائها: هذه زينب ابنة فاطمة. قال فقال لها عبيدالله: الحمد لله الذي فضحكم و قتلكم و أكذب أحدوثتكم. فقالت: الحمد لله الذي أكرمنا بمحمد ـ صلى الله عليه وسلم ـ و طهّرنا تطهيرا لا كما تقول أنت؛ إنما يفتضح الفاسق و يكذب الفاجر ... ؛
هنگامى كه سر مبارك امام حسين[ع] و فرزندان و خواهران و زنان اهل بيت حضرت را بر عبيداللّه بن زياد وارد كردند، زينب دختر فاطمه[س [كهنهترين لباسش را پوشيد و ناشناس وارد شد و ميان كنيزانش نشست. عبيداللّه پرسيد: اين زن كيست؟ زينب كبرى جواب نداد. تا سه بار اين سؤال را تكرار كرد اما حضرت جوابى نداد. يكى از كنيزان گفت: او زينب دختر فاطمه[س [است. عبيداللّه خطاب به حضرت گفت: سپاس خدايى را كه شما را رسوا كرد و كشت و بدعتهايتان را باطل كرد. زينب كبرى فرمود: سپاس خدايى را كه ما را به محمد(ص) گرامى داشت و ما را پاك گرداند، نه آن گونه كه تو مىگويى؛ همانا فاسق رسوا مىشود و فاجر تكذيب مىگردد.
همين مضمون در منابع متعدد ديگر در مورد زينب كبرى نقل شده اما در نورالعين، صفحه 57 اين قضيه به امكلثوم نسبت داده شده است.
ج) ابن نماى حلى(م645ق):
خطبت أمكلثوم بنت علي(ع) من وراء كلة وقد غلب عليها البكاء فقالت: يا أهل الكوفة، سوءة ما لكم خذلتم حسينا وقتلتموه وسبيتم نساءه ... ثم قالت:
قتلتم أخي صبرا فويل لأمكم
ستجزون نارا حرّها يتوقد
امكلثوم دختر امام على(ع) از پشت پرده هودج با گريه چنين خطبه خواند: اى اهل كوفه، بدا به حال شما! چرا حسين را كوچك شمرديد و او را كشتيد و زنانش را به اسارت گرفتيد؟!
[سپس اين شعر را خواند:]
برادرم را با زجر كشتيد؛ واى به مادرانتان. به زودى در آتشى كه شعلههايش زبانه مىكشد مجازات مىشويد.
ابن طاووس نيز اين خطبه را از امكلثوم نقل كرده اما محمدعلى قراچهداغى تبريزى(م1310ق) اين خطبه را به حضرت زينب(س) نسبت داده است.
د) طبرسى(م560ق) آورده است كه وقتى اسيران به كوفه رسيدند، حضرت زينب پس از دعوت مردم به سكوت، فرمود:
أما بعد يا أهل الكوفة، يا أهل الختل و الغدر و الخذل و المكر، ألا فلارقأت العبرة ... ؛
اى اهل كوفه، اى اهل مكر و حيله، اشكهايتان خشك نشود.
ابن طيفور(م380ق) نوشته است كه امكلثوم پس از ساكت كردن مردم اين سخن را فرمود.
اشكال: ايراداتى بر اين ديدگاه وارد است:
اوّلاً، اخبار متعدد نشان مىدهند كه نه تنها امكلثوم در كربلا حضور داشته، بلكه اين كنيه نمىتواند براى زينب كبرى(س) باشد. به عبارت ديگر امكلثوم و زينب دو نفر بودهاند؛ زيرا از هر دو در يك رخداد سخن گفتهاند:
ـ دينورى(م282ق):
حسين(رض) با همراهى خواهرانش امكلثوم و زينب و فرزندان برادرش به طرف مكه حركت كرد.
ـ ابوالفرج اصفهانى(م356ق) هنگام شمارش اسرا:
... و زينب العقيلة و أمكلثوم بنت علي بن ابيطالب و سكينة بنت الحسين ... ؛
ـ امام حسين(ع) پس از رسيدن به سرزمين كربلا، ابياتى را خواند كه چنين آغاز مىشوند:
يا دهر أف لك من خليل
كم لك بالإشراق و الأصيل
ابن اعثم پس از آن نوشته است:
و سمعتُ ذلك أخت الحسين زينب و أمكلثوم فقالتا: يا أخي هذا كلام مَن أيقن بالقتل. فقال: نعم يا أختاه. فقالت زينب: واثكلتاه! ليتَ الموت أعدمني الحياة ... و جعلتْ أمكلثوم تنادي: واجدّاه! واأبي علياه! واأماه واحسناه! واحسيناه! ... ؛
اين شعر را خواهران حسين، زينب و امكلثوم شنيدند و گفتند: اى برادر، اين سخن كسى است كه يقين به كشته شدن دارد. امام[ع] فرمود: بله، خواهرانم. زينب فرمود: اى واى، كاش مرگ مرا از بين مىبرد ... و امكلثوم ندا داد: وا جدّا، اى پدرم على، اى مادرم، اى حسن، اى حسين ... .
سيد بن طاووس نيز پس از شعر مذكور، از قول راوى مىنويسد:
فسمعتْ زينب بنت فاطمة(ع) ذلك؛ فقالت: يا أخي، هذا كلام من أيقن بالقتل. فقال(ع): نعم يا أختاه. فقالت زينب: واثكلتاه ينعي الحسين(ع) إلى نفسه.
قال: فبكى النسوة و لطمن الخدود و شققن الجيوب و جعلتْ أمكلثوم تنادي: وامحمداه، واعليّاه، واأماه، واأخاه، واحسيناه ... ثم قال [الحسين: [يا أختاه يا أمكلثوم و أنت يا زينب و أنت يا فاطمة ... ؛
زينب اين شعر را شنيد و عرض كرد: اى برادر، اين سخن، كلام كسى است كه يقين به كشته شدن دارد. امام(ع) فرمود: بله، خواهرم. زينب گفت: اى واى، حسين از مرگش خبر مىدهد!
زنان گريستند و به صورتهايشان زدند و گريبان دريدند. امكلثوم هم ندا داد: اى محمد، اى على، اى مادر، اى برادر، اى حسين ... سپس امام(ع) فرمود: خواهرانم، اى امكلثوم، اى زينب، اى فاطمه ... .
دوم، بعيد است كنيه حضرت زينب(س) امكلثوم باشد؛ زيرا امام على(ع) از حضرت فاطمه(س) دو دختر به نامهاى زينب و امكلثوم كبرى داشته، از همسر ديگر دخترى به نام امكلثوم صغرى داشته است (متن اخبار در ادامه مىآيد.) اگر كنيه زينب كبرى، «امكلثوم» بود، كنيه خواهر كوچكتر
نقل وقايع مربوط به زينب كبرى در مورد امكلثوم و برعكس، در كتابهاى متأخر و در منابع غير قابل اعتماد، صورت گرفته است.
«كبرى» نمىشد و موصوف به «وسطى» مىشد.
نصى نداريم كه «امكلثوم» كنيه حضرت زينب است و ظاهرا چنين ادعايى استنباط و برداشت برخى محققان از مجموع اخبار است. بنا به نقلى كنيه زينب كبرى "امحسن" بوده است.
سوم، نقل وقايع مربوط به زينب كبرى در مورد امكلثوم و برعكس، در كتابهاى متأخر و در منابع غير قابل اعتماد، صورت گرفته؛ چنان كه دو دليل اوّلى كه ذكر شد، اشتباه از كتاب نورالعين اسفراينى است كه كتابى غير قابل اعتماد است و بر خلاف منابع متعدد كهن و قابل اعتماد نوشته شده است. در مورد شاهد سوم هم قراچهداغى (م1310ق) از علماى قرن چهاردهم است و نمىتوان به گفته او اعتماد كرد.
البته شاهد چهارم قابل توجه است؛ اما در منابعى كه بتوان آنها را به عنوان منبع تاريخى به حساب آورد، چنين امرى بسيار نادر است و بعيد نيست بتوان اين مورد و مورد مشابه آن را ـ اگر يافت شود ـ حمل بر اشتباه كرد.
3. امكلثوم دختر امام على(ع) از غير حضرت فاطمه(س)
ـ محمد بن سعد(م230ق):
فرزندان على(ع) عبارتند از: حسن و حسين و زينب كبرى و امكلثوم كبرى كه مادر آنها فاطمه دختر رسول خدا(ص) است. فرزندان ديگر رمله صغرى و امكلثوم صغرى و ... هستند.
ـ بلاذرى:
فرزندان امام على[ع] عبارتند از: حسن و حسين و محسن ـ كه در كوچكى از دنيا رفت ـ و زينب كبرى ـ كه عبداللّه بن جعفر بن ابىطالب با او ازدواج كرد و از او فرزنددار شد ـ و امكلثوم كبرى ـ كه عمر با او ازدواج كرد ـ مادر همه اينها فاطمه(س) است ... و رمله صغرى و امكلثوم صغرى ... ؛
ـ محمد بن سليمان كوفى:
ـ طبرى:
فرزندان فاطمه[س] از امام على[ع[ عبارتند از: حسن و حسين و مىگويند كه پسر ديگرى به نام محسن داشته كه در كوچكى از دنيا رفته است و زينب كبرى و امكلثوم كبرى ... امام على[ع] دختران ديگرى از زنان متعدد داشته كه نام مادرانشان معلوم نيست. از جمله آنها رمله صغرى و امكلثوم صغرى هستند.
ـ محمد بن حبان:
على بن ابىطالب[ع] 25 فرزند داشت. از جمله آنها عبارتند از: حسن و حسين و محسن و امكلثوم كبرى و زينب كبرى. مادر اين پنج نفر فاطمه[س [است. فرزندان وى از غير فاطمه[س] عبارتند از: محمد بن على و عبيداللّه و عمر و ابوبكر و يحيى و جعفر و عباس و عبداللّه و رقيه و رمله و امحسن و امكلثوم صغرى و ... . ـ ابن اثير:
أول زوجة تزوجها فاطمة بنت رسولالله(ص) ... و كان له منها ... زينب الصغرى و أمكلثوم الكبرى ... و كان له بنات من أمهات شتى لميذكرن لنا، منهن ... أمكلثوم الصغرى؛
اولين كسى كه امام على[ع] با او ازدواج كرد فاطمه[س] بود و از او زينب صغرى و امكلثوم كبرى و ... را دارد. امام على[ع] از زنان متعدد كه نامشان براى ما معلوم نيست امكلثوم صغرى و ... را دارد.
ب) در منابع مربوط به عاشورا، اشارهاى به نام مادر امكلثوم نشده و از آنها همينقدر استفاده مىشود كه خواهر امام حسين(ع) بوده است.
ج) بنا به نقلى مسلم بن عقيل با دو دختر اميرالمؤمنين(ع) كه نامشان رقيه بوده ازدواج كرد. ابن عنبه، همسر مسلم بن عقيل را امكلثوم دختر امام على(ع) معرفى كرده، بنابراين احتمال دارد كنيه رقيه «امكلثوم» بوده است.
از مطالعه مجموع مطالب تاريخى به نظر مىرسد امكلثومى كه در كربلا حضور داشته همان امكلثوم صغرى يا رقيه است. او از همسر ديگر امام على(ع) غير از حضرت زهرا(س) است. اما وقتى از امكلثوم به عنوان دختر امام على(ع) نام برده مىشود، شخصى به ذهن تبادر مىكند كه مادرش حضرت فاطمه(س) است. تبادر زمانى بيشتر مىشود كه افراد كمدقت او را به عنوان شخصيتى نقشآفرين مطرح مىكنند.
نتيجه:
ب) امام على(ع) از حضرت زهرا(س) دخترى به نام امكلثوم كبرى و از همسر ديگر امكلثوم صغرى داشته است.
ج) امكلثوم كبرى در زمان حيات امام حسن(ع) از دنيا رفت.
د) به خبرى دست نيافتيم كه نام مادر امكلثوم حاضر در كربلا را مشخص كند. ظاهرا اين امكلثوم از همسر ديگر امام على(ع) غير از حضرت زهرا(س) است. احتمال دارد امكلثوم صغرى باشد كه مادرش كنيز بوده است و شايد همان رقيه همسر مسلم بن عقيل باشد.
پىنوشتها:
امام على(ع) از حضرت زهرا(س) دخترى به نام امكلثوم كبرى و از همسر ديگر امكلثوم صغرى داشته است.
امكلثوم كبرى در زمان حيات امام حسن(ع) از دنيا رفت.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله