نویسنده: محمد امین صادقی ارزگانی
سیری در اندیشه عرفانی امام خمینی (ره)
اثر، نموداری از مؤثر است و برخی از کمالات وجودی مؤثر در اثر او به خوبی دیده میشود؛ زیرا اثر هر چیز در واقع تجلی آن چیز است؛ از این رو سخن، جلوهای از علم گوینده است. امیرمؤمنان با طرح قاعدهای کلی در این باره فرمود:
«رسولک ترجمان عقلک، و کتابک أبلغ من ینطق عنک»؛ (1) فرستادهی تو بیان کنندهی میزان عقل تو است و نوشتههایت گویاترین چیزی است که از جانب تو سخن میگوید.
در همین راستا، قرآن کریم را تجلی خداوند و گویای قدرت و عظمت او معرفی نموده است:
«فتجلی لهم سبحانه فی کتابه، من غیر أن یکون رأوه بما أراهم من قدرته و خوفهم من سطوته»؛ (2) خداوند سبحان در کتاب خود بیآنکه او را ببینند از طریق قدرتی که به بندگانش نمایاند و سطوت و قهری که آنها را ترساند، بر بندگانش تجلی کرده است.
بنابراین کلمات و سخنان معجزهآسای امیرمؤمنان در نهجالبلاغه نیز جلوهای از عظمت وجودی و نموداری از ژرفای معرفت آن حضرت است؛ لذا امام خمینی از نهجالبلاغه به «نازلهی روح علی (علیهالسلام)» یاد کرده است:
دانشمندان بزرگ جهانی میخواهند مولی امیرالمؤمنین را معرفی کنند... یا کتاب نهجالبلاغه را؟ ما با کدام مؤونه و با چه سرمایهای میخواهیم در این وادی وارد شویم؟... کتاب نهجالبلاغه که «نازلهی روح» اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان؛... معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعهای است دارای ابعادی به اندازهی یک انسان و یک جامعهی بزرگ انسانی... هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند، هان، فیلسوفان و حکمت اندوزان بیایند و در جملات خطبهی اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلندپایهی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان، این یک جملهی کوتاه را به تفسیر بپردازند... تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله: «مع کل شیء لا بمقارنة، و غیر کل شیء لا بمزایلة». (3) و این جمله و نظیر آن... تفسیر کلام الله است که... (هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ) (4)... شما دانشمندان و متفکران متعهد،... ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بُعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید. (5)
این فراز نورانی گویای حقایق فراوانی درباره نهجالبلاغه است، اما مقصود اصلی ما توجه به نهجالبلاغه به عنوان گویاترین نمودار شناخت ویژگیهای امیرمؤمنان است.
چگونه میتوان از نهجالبلاغه به عنوان «نازلهی روح علی (علیهالسلام)» و تجلّی علم آن حضرت، برای تبیین ویژگیهای امیرمؤمنان بهره گرفت؟
امام خمینی نهجالبلاغه را «نازلهی روح بلند» بزرگترین شاگرد مکتب قرآن و تربیت یافتهی ختمی مرتبت میداند؛ سخنان اعجازگونهی او در نهجالبلاغه در حقیقت جلوهای از اعجاز قرآن و یکی از بهترین راههای شناخت مقام و منزلت امیرمؤمنان (علیهالسلام) محسوب میشود. با این رویکرد است که متخصصان فن نکتههای آموزندهای درباره نهجالبلاغه و نحوهی شناخت عظمت علی از طریق آن بیان کردهاند که در این جا به دو نمونه اشاره میشود:
الف. برای اثبات حقانیت قرآن همین دلیل کافی است که قرآن تنها مکتبی است که شاگردی چون علی بن ابیطالب پرورش داده است؛ کسی که همه دانشمندان بزرگ به فهم و درک کلمات او افتخار میکنند و از دریای علم و معرفت او علم میاندوزند. خطبههای آن حضرت در نهجالبلاغه در موضوعات مختلف، به گونهای است که جایی برای سخن دیگران باقی نگذاشته است؛ حتی کسانی که شناخت کامل نسبت به سیرهی علمی و عملی آن حضرت ندارند، وقتی با خطبههای ایشان مواجه میشوند گمان میکنند که آن خطبه حاصل تلاش کسی است که عمر خود را در تحقیق در آن موضوع صرف کرده است.
تردیدی نیست که همه این معارف، متصل به سرچشمهی وحی الهی است؛ بلکه میتوان ادعا کرد که تصدیق و تأیید علی (علیهالسلام) دلیل بر معجزه بودن قرآن است. (6)
ب. یکی از شارحان بزرگ نهجالبلاغه میگوید:
"اگر همه فصحای عرب در یک مجلس جمع شوند و این خطبه برای آنها خوانده شود، سزاوار است که همگی در برابر این کلام سجده کنند؛ زیرا اُدبا میگویند: ما جای سجدهی شعر را میدانیم، همان طور که شما جای سجدهی قرآن را میدانید. من سوگند یاد میکنم به کسی که تمام امتها به او قسم یاد میکنند که این خطبه را از پنجاه سال پیش تاکنون بیش از هزار بار قرائت کردهام، و هر بار که آن را خواندهام، در دل و اعضایم اثر گذاشته است. (7)"
این سخن، برداشت یکی از بزرگان سخنشناس عرب درباره نهجالبلاغه است عمق این برداشت وقتی روشن میشود که به نقل قول یکی از مشایخ بزرگوار ما - دام ظلّه - دقت شود:
"وقتی از استادمان سید محمدحسین طباطبائی پرسیدم: گفتار ابن ابیالحدید را دربارهی خطبه مزبور که گفته است: «شایسته است فصیحان عرب در برابر آن سجده کنند» چگونه ارزیابی میکنید؟ فرمود: این کلام نه افراط است و نه اغراق؛ زیرا ظهور معارف قرآن و تجلی کلام خدا در خطبهی امیرمؤمنان (علیهالسلام) باعث چنین فروغی شده است و در حقیقت سجده ادیبان فصاحتشناس برای قرآن است، هر چند به صورت خطبهی علوی متبلور شده است. (8)"
براساس اینگونه سخنان روشن میشود که چرا در عرفان امام خمینی از نهجالبلاغه به عنوان «نازلهی روح علی (علیهالسلام)» یاد شده است؛ همچنین به دست میآید که چگونه میتوان از نهجالبلاغه برای شناخت عظمت و منزلت امیرمؤمنان (علیهالسلام) بهره برد.
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.
اثر، نموداری از مؤثر است و برخی از کمالات وجودی مؤثر در اثر او به خوبی دیده میشود؛ زیرا اثر هر چیز در واقع تجلی آن چیز است؛ از این رو سخن، جلوهای از علم گوینده است. امیرمؤمنان با طرح قاعدهای کلی در این باره فرمود:
«رسولک ترجمان عقلک، و کتابک أبلغ من ینطق عنک»؛ (1) فرستادهی تو بیان کنندهی میزان عقل تو است و نوشتههایت گویاترین چیزی است که از جانب تو سخن میگوید.
در همین راستا، قرآن کریم را تجلی خداوند و گویای قدرت و عظمت او معرفی نموده است:
«فتجلی لهم سبحانه فی کتابه، من غیر أن یکون رأوه بما أراهم من قدرته و خوفهم من سطوته»؛ (2) خداوند سبحان در کتاب خود بیآنکه او را ببینند از طریق قدرتی که به بندگانش نمایاند و سطوت و قهری که آنها را ترساند، بر بندگانش تجلی کرده است.
بنابراین کلمات و سخنان معجزهآسای امیرمؤمنان در نهجالبلاغه نیز جلوهای از عظمت وجودی و نموداری از ژرفای معرفت آن حضرت است؛ لذا امام خمینی از نهجالبلاغه به «نازلهی روح علی (علیهالسلام)» یاد کرده است:
دانشمندان بزرگ جهانی میخواهند مولی امیرالمؤمنین را معرفی کنند... یا کتاب نهجالبلاغه را؟ ما با کدام مؤونه و با چه سرمایهای میخواهیم در این وادی وارد شویم؟... کتاب نهجالبلاغه که «نازلهی روح» اوست برای تعلیم و تربیت ما خفتگان؛... معجونی است برای شفا و مرهمی است برای دردهای فردی و اجتماعی و مجموعهای است دارای ابعادی به اندازهی یک انسان و یک جامعهی بزرگ انسانی... هر قدر متفکران و فیلسوفان و محققان بیایند و در آن غور کنند و غرق شوند، هان، فیلسوفان و حکمت اندوزان بیایند و در جملات خطبهی اول این کتاب الهی به تحقیق بنشینند و افکار بلندپایهی خود را به کار گیرند و با کمک اصحاب معرفت و ارباب عرفان، این یک جملهی کوتاه را به تفسیر بپردازند... تا میدان دید فرزند وحی را دریافته و به قصور خود و دیگران اعتراف کنند و این است آن جمله: «مع کل شیء لا بمقارنة، و غیر کل شیء لا بمزایلة». (3) و این جمله و نظیر آن... تفسیر کلام الله است که... (هُوَ مَعَكُمْ أَیْنَ مَا كُنتُمْ) (4)... شما دانشمندان و متفکران متعهد،... ابعاد عرفانی و فلسفی و اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و نظامی و فرهنگی و دیگر بُعدها را به مقدار میسور بیان فرمایید و این کتاب بزرگ را به جوامع بشری معرفی نموده و عرضه دارید. (5)
این فراز نورانی گویای حقایق فراوانی درباره نهجالبلاغه است، اما مقصود اصلی ما توجه به نهجالبلاغه به عنوان گویاترین نمودار شناخت ویژگیهای امیرمؤمنان است.
چگونه میتوان از نهجالبلاغه به عنوان «نازلهی روح علی (علیهالسلام)» و تجلّی علم آن حضرت، برای تبیین ویژگیهای امیرمؤمنان بهره گرفت؟
امام خمینی نهجالبلاغه را «نازلهی روح بلند» بزرگترین شاگرد مکتب قرآن و تربیت یافتهی ختمی مرتبت میداند؛ سخنان اعجازگونهی او در نهجالبلاغه در حقیقت جلوهای از اعجاز قرآن و یکی از بهترین راههای شناخت مقام و منزلت امیرمؤمنان (علیهالسلام) محسوب میشود. با این رویکرد است که متخصصان فن نکتههای آموزندهای درباره نهجالبلاغه و نحوهی شناخت عظمت علی از طریق آن بیان کردهاند که در این جا به دو نمونه اشاره میشود:
الف. برای اثبات حقانیت قرآن همین دلیل کافی است که قرآن تنها مکتبی است که شاگردی چون علی بن ابیطالب پرورش داده است؛ کسی که همه دانشمندان بزرگ به فهم و درک کلمات او افتخار میکنند و از دریای علم و معرفت او علم میاندوزند. خطبههای آن حضرت در نهجالبلاغه در موضوعات مختلف، به گونهای است که جایی برای سخن دیگران باقی نگذاشته است؛ حتی کسانی که شناخت کامل نسبت به سیرهی علمی و عملی آن حضرت ندارند، وقتی با خطبههای ایشان مواجه میشوند گمان میکنند که آن خطبه حاصل تلاش کسی است که عمر خود را در تحقیق در آن موضوع صرف کرده است.
تردیدی نیست که همه این معارف، متصل به سرچشمهی وحی الهی است؛ بلکه میتوان ادعا کرد که تصدیق و تأیید علی (علیهالسلام) دلیل بر معجزه بودن قرآن است. (6)
ب. یکی از شارحان بزرگ نهجالبلاغه میگوید:
"اگر همه فصحای عرب در یک مجلس جمع شوند و این خطبه برای آنها خوانده شود، سزاوار است که همگی در برابر این کلام سجده کنند؛ زیرا اُدبا میگویند: ما جای سجدهی شعر را میدانیم، همان طور که شما جای سجدهی قرآن را میدانید. من سوگند یاد میکنم به کسی که تمام امتها به او قسم یاد میکنند که این خطبه را از پنجاه سال پیش تاکنون بیش از هزار بار قرائت کردهام، و هر بار که آن را خواندهام، در دل و اعضایم اثر گذاشته است. (7)"
این سخن، برداشت یکی از بزرگان سخنشناس عرب درباره نهجالبلاغه است عمق این برداشت وقتی روشن میشود که به نقل قول یکی از مشایخ بزرگوار ما - دام ظلّه - دقت شود:
"وقتی از استادمان سید محمدحسین طباطبائی پرسیدم: گفتار ابن ابیالحدید را دربارهی خطبه مزبور که گفته است: «شایسته است فصیحان عرب در برابر آن سجده کنند» چگونه ارزیابی میکنید؟ فرمود: این کلام نه افراط است و نه اغراق؛ زیرا ظهور معارف قرآن و تجلی کلام خدا در خطبهی امیرمؤمنان (علیهالسلام) باعث چنین فروغی شده است و در حقیقت سجده ادیبان فصاحتشناس برای قرآن است، هر چند به صورت خطبهی علوی متبلور شده است. (8)"
براساس اینگونه سخنان روشن میشود که چرا در عرفان امام خمینی از نهجالبلاغه به عنوان «نازلهی روح علی (علیهالسلام)» یاد شده است؛ همچنین به دست میآید که چگونه میتوان از نهجالبلاغه برای شناخت عظمت و منزلت امیرمؤمنان (علیهالسلام) بهره برد.
پینوشتها:
11. نهجالبلاغه، حکمت 101.
2. همان، خطبه 147.
3. فرازی از خطبهی اول نهجالبلاغه و در بیان اوصاف ذات باری تعالی: «... خداوند با هر چیزی هست، اما نه با مقارنت (و یکسانی) و غیر هر چیز است، نه به کنارهگیری و (انفکاک)».
4. بخشی از آیهی 4 سورهی حدید: «و او (خداوند) با شماست هر کجا که باشید».
5. صحیفه امام، ج 14، ص 347-349.
6. البیان فی تفسیر القرآن، ص 77.
7. شرح نهجالبلاغه، ج 11، ص 153، ذیل خطبه 216.
8. دانش نامه امام علی، ج 4، ص 89.
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.