یکی از اسرار وجودی فاطمه زهرا که امام خمینی به آن اشاره کرده آن است که فاطمه، معجزهی تاریخ و افتخار عالم وجود است. حضرت امام در مقام تبیین این حقیقت میگوید:
"روز بیستم جمادی الثانی... روز پر افتخار ولادت زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است. (1)
یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است؛ یک زن به دنیا آمد که نمونهی انسان است؛ یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت انسانی در او جلوهگر است. (2)"
«معجزهی تاریخ و افتخار عالم وجود» که در بیان حضرت امام آمده از واژگان پرمحتوایی است که تنها درباره شخصیت انسان کامل و در مقام تبیین کمالات وجودی او مصداق پیدا میکند. در آموزههای دینی از برخی زنها به عنوان زنان برتر و نمونه یاد شده است؛ قرآن کریم درباره مریم میگوید:
(وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ)؛ (3) ای مردم، خداوند تو را برگزید و پاک ساخت و تو را بر زنان جهان برتری داده است.
همچنین در برخی آیات و روایات از آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و... به عنوان زنهای برتر یاد شده است. پرسش این است که با وجود اینکه زنان برتر دیگری نیز در تاریخ بودهاند، چرا از حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به عنوان «معجزهی تاریخ» یاد شده است؟
در پاسخ باید گفت: اولاً، برخی از صفات حضرت مریم، نظیر «صفوة الله»، مطهره و مُحدَّثه که در آیهی یاد شده آمده، اختصاص به او ندارد، بلکه آن صفات در حضرت فاطمه نیز وجود دارد.
اما صفتی که در فراز آخر آیه آمده است، یعنی: (وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ) ناظر به این است که از میان زنهای عالم، مریم برگزیده شد تا بدون داشتن همسر، حضرت مسیح از او متولد شود. (4)
بنابراین صفت اخیر، در مقام بیان امتیاز و برتری او نیست.
ثانیاً، براساس برخی از روایات، فرشتگان به حضور فاطمه زهرا آمدند و به آن حضرت گفتند:
(إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ)؛ خداوند تو را برگزید و پاکیزه قرار داد و بر همه زنهای عالم برتری داده است.
حضرت فاطمه در پاسخ فرشتهها فرمود:
«ألیست المفضّلة علی نساء العالمین مریم بنت عمران»؛ آیا مریم دختران عمران برگزیدهی زنهای عالم نیست؟
فرشتهها گفتند: «إنّ مریم کانت سیدة نساء عالمها، و إنّ الله جعلک سیدة عالمک و سیدة نساء الأولین و الآخرین»؛ مریم سیدهی زنهای عصر خود است، شما سیدهی عصر خود و تمام زنهای اول و آخر هستید. (5)
ثالثاً، گرچه در آموزههای دینی، غیر از فاطمه زهرا (علیهاالسلام)، از زنهای دیگری نظیر آسیه، خدیجه و مریم به عنوان زن برتر یاد شده است، اما در میان آنها نیز ممکن است تفضّل و برتری وجود داشته باشد؛ لذا فاطمه (علیهاالسلام) از میان زنهای برتر، برگزیده و ممتاز است. به این حقیقت در آموزههای دینی نیز اشاره شده است؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«أربع نسوة سادات عالمهنّ: مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)؛ و أفضلهنّ عالَماً فاطمة»؛ (6) چهار زن سیدهی عالم خود هستند. مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، و افضل آنها در عالم فاطمه است.
در تفسیر الدر المنثور ذیل آیهی (وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ) آمده است که مریم تنها بر زنهای عصر خود فضیلت داشت. (7)
پس این تعبیر قرآن که (وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ) به معنای برتری مریم بر فاطمه نیست؛ به خصوص آنکه در قرآن موارد دیگری نیز وجود دارد که به معنای برتری مطلق نیامده است؛ مثلاً خداوند خطاب به بنیاسرائیل فرمود:
(وَأَنِّی فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ)؛ (8) من شما را بر جهانیان برتری دادم.
اما این آیه هرگز به معنای فضیلت بنیاسرائیل بر مسلمانها نیست. (9) فضیلتی که در آیهی یاد شده برای مریم مطرح شده نیز به معنای برتری مطلق او، حتی بر فاطمه زهرا نیست.
با توجه به حقایق یاد شده مثل و مانند فاطمه در تاریخ نیامده و نخواهد آمد؛ به همین دلیل حضرت امام بر این اعتقاد است که تمام هویّت انسانی، در فاطمه جلوه کرده است و شاید براساس همین حقایق است که یکی از بزرگان اهل کشف و شهود میگوید:
"شجرهی طوبی حجاب مظهر نور فاطمه است و هرچه در بهشت نصیب اولیا میشود، متفرّع از نور فاطمه است. (10)"
با توجه به این حقایق علامه محمد اقبال لاهوری در سرودهی نغزی دربارهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) گفته است:
مریم از یک نسبت عیسی عزیز *** از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
نور چشم رحمةً للعالمین *** آن امام اولین و آخرین
بانوی آن تاجدار هل أتی *** مرتضی مشکلگشا شیر خدا
مادر آن مرکز پرگار عشق *** مادر آن کاروان سالار عشق
مزرع تسلیم را حاصل بتول *** مادران را اسوهی کامل بتول
آن ادب پروردهی صبر و رضا *** آسیاگردان و لب قرآن سرا
گریههای او ز بالین بینیاز *** گوهر افشاندی به دامان نماز
اشک او برچید جبرئیل از زمین *** همچو شبنم ریخت بر عرش برین
رشتهی آئین حق زنجیر پاست *** پاس فرمان جناب مصطفی است
ورنه گِرد تربتش گردیدمی *** سجدهها بر خاک او پاشیدمی (11)
پینوشتها:
1. صحیفه امام، ج 16، ص 192.
2. همان، ج 7، ص 341.
3. آل عمران (3): 42.
4. المیزان، ج 3، ص 205؛ تفسیر القمی، ج 1، ص 102.
5. دلائل الامامه، ص 81.
6. الدر المنثور، ج 2، ص 194.
7. همان، ص 195.
8. بقره (2): 47.
9. بحارالانوار، ج 43، ص 49.
10. الیواقیت و الجواهر، ج 2، ص 673.
11. کلیات اشعار فارسی مولانا اقبال لاهوری، ص 103-104.
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.