سلام بر مکه و مدینه
سلام بر مکّه، سرزمین وحی الهی، سلام بر کعبه، مطاف فرشتگان کبریایی؛ سلام بر صفا؛ سلام بر سعی؛ سلام بر زمزم؛ زلالِ جاریِ محبت خدا؛ سلام بر مشعر؛ خاستگاه شعور؛ سلام بر مناء مذبح منیّت؛ سلام بر عرفات؛ عرصه عرفان ناب اسلام بر ابراهیم و مقامش و اسماعیل و حِجرش. سلام بر مدینه، مدفن عصاره هستی؛ سلام بر بقیع، قبرستان کهکشانهای خفته در خاک و سلام بر همه رهبران راستین راه توحید؛ آنان که رمزهای عشق را شناختند و رازهای حج را دریافتند و سلام بر همه عاشقان خدا.
سفر به سرزمین خاطرهها
شائق لقاییم و زائر حرم. باید به قصد دیدار یار راهی دیار دوست شویم. پس بار سفر میبندیم با کوله باری از عشق و رخت بر میبندیم نه با دنیا، که از دنیا، و عازم میشویم؛ برای آنکه مَحرم حریمش شویم و مُحرم میشویم. جامه محرمان راز میپوشیم و دل را به معرفت عرفات میبریم و غفران حق را میطلبیم. در صلابت مَشعر آیات قیامت را به نظاره میایستیم و در مِنا آرزوهای خود را از خدا میطلبیم. سپس با سنگریزههای برائت، بتهای درون و برون را رهی میکنیم و میکوشیم که به سمت صفای دل و به سوی سعی در تقوا برویم و همیشه در پرتگاههای تردید، هوسهای پوچمان را قربانی کنیم. از آن جا روبه شهر یادگارهای پیامبر مینهیم تا زلال وحی را در بارگاه قدسیترین انسان بجوییم و رنجِ غریبِ قربتِ بقیع را باور کنیم. مدینه دیار مظلومیتها، مکّه سرزمین خاطرهها و حج سفر عشق است پس باید آهنگ رفتن حضور طلبید.
کنگره بزرگ اسلام
حج جلوه گاه روشن حقایق الهی، آیینه تمام نمای دین و نمایشگر تمام ابعاد فرهنگ اسلام است. حج میعادگاه حضور گسترده امت مسلمان جهان، برای دست یافتن به هویت راستین و منش والای الهی در معبد عشق و میقات عرفان عرفان و شعور است. حج رهیدن از خود، پیوستن به حق، گام نهادن بر هوس، پیراستن جان از همه آلودگیها، و آراستن آن به همه زیبایی هاست. حج، تبلور شکوه و تجلی قدرت امت مسلمان و نمایشگاه حضور هم دلانِ همراهی است که تفاوت صورت را با تشابه سیرت پیوند میزنند و شعار وحدت را فراتر از شکلها و رنگها و مرزهای جغرافیایی تحقق میبخشند. حج، کنگره بزرگ اسلام، نمایش عظمت، سرود وحدت و شعار مساواتِ مسلمانان است.
جایگاه حج در اسلام
حج، از شکوهمندترین شعائر دین و از فرائض بزرگ اسلام است. تا آن جا که آن را از ارکان دین و ترک آن را از گناهان کبیره و هم سنگ کفر دانستهاند. هیچ عمل و عبادتی هم پایه حج نیست؛ چراکه حج با وجود آنکه یک عبادت است، چندین عبادت بزرگ را درون خود دارد. حج بار گران گناهان را از پشت مومن برمیگیرد و زنگار معاصی را میزداید و دل آدمی را همچون نوزاد، پاک میکند. در فرهنگ اسلام حج از فرائض نخستین شرایع الهی بوده است و فرشتگان و آدم و حوا و پیامبران خدا آن را با شکوه تمام نمودهاند و سرانجام آنکه، حج گزار پاداشی جز رضوان و بهشت جاوید خدا ندارد.
ره آورد حج از دیدگاه حضرت علی علیهالسلام
امیر بیان، مولیالموحدین حضرت علی علیهالسلام یکی از فلسفههای حج را این چنین میفرماید: «خدا حجِّ خانه محترم خود را بر شما واجب کرد؛ همان خانهای که آن را قبلهگاه انسان قرار داد تا چونان تشنگان به سوی آن روی آورند و همانند کبوتران به آن پناه برند. خدای سبحان کعبه را مظهر تواضع بندگان در برابر عظمت خویش و نشانه اعتراف آنان به بزرگی و قدرت خود قرار داد و در میان انسانها شنوندگان را برگزید که دعوت او را برای حج اجابت کنند و سخن او را تصدیق نمایند و پای بر جایگاه پیامبران الهی نهند.... خدای سبحان کعبه را برای اسلام نشانه گویا، و برای پناهندگان خانه امن و امان قرار داد. گزاردنِ حق آن را واجب فرمود و حج بیتاللّه را واجب شمرد و بر همه انسانها مقرر داشت که به زیارت آن بروند و فرمود: آنکه توان رفتن به خانه خدا را دارد، حج بر او واجب است و آنکه انکار کند، خداوند از تنهمه جهانیان بینیاز است».
حج در قرآن
در ضمن آیات بسیاری از قرآن، به فلسفه و اهمیت احکام حج اشاره شده و حتی بیست و دومین سوره قرآن نیز بدین نام آمده است. در قرآن مجموعا سی آیه در پنج جای درباره حج و کعبه وارد شده که بدین قرارند: سیزده آیه از سوره بقره، دوازده آیه از سوره آل عمران، چهار آیه از سوره مائده، سه آیه از سوره توبه و هشت آیه از سوره حج، و این به جز آیات سوره بقره درباره قبله و حرمت قتل در حرم و نیز آیات سورههای فیل و ایلاف است که به هر حال به گونهای با کعبه ارتباط دارند. اشارههای بسیار قرآن درباره حج، نشان از اهمیت و تاکید این فریضه بزرگ الهی دارد.
مهمانان ویژه
حج، عطیّه بزرگ الهی و حاجیان مهمانان ویژه درگاه خداوندیاند. امام صادق علیهالسلام در اینباره در حدیث گرانقدری میفرمایند: «حاجی و زائر عمره مهمانان خدا هستند. اگر بخواهند، به آنان میدهد، اگر او را بخوانند و دعا کنند اجابت نماید. اگر درحق کسی شفاعت کنند شفاعت آنها را میپذیرند. اگر درخواستی نکنند، خود به آنان عطا کند و در برابر هر درهم که در این راه خرج کنند هزاران درهم عوض میدهد».
ذرهای در حرکت
آینهها و عطرها تحکمها و کشتار جانوران و گیاهان و وسوسههای شیطانی به دور ریخته میشود و سرود «لَبَّیْکَ اللّهُمَ لَبَّیْکَ» فضا را سرشار میکند. مقصد کجا؟ مقصد قصری پر طمطراق با حاکمیت تجمل و تفرعن نیست. چند قطعه سنگ سیاه است که قرنها پیش مرد و زنی و کودکی از کوهی کنار مکه بریدهاند و ساده و بیهیچ هنری و فنّی و تزئینی بر هم نهادهاند. نامش کعبه است، یک مکعب، همین. درست مانند صاحبش ساده و صمیمی و مهربان.... کعبه نقطهای ثابت است که همه در پیرامونش دایره وار در گردشند؛ درست مانند همه کهکشانها که تسبیح گوی دایره وار خداوندند. خدا، قلب جهان است؛ محور وجود است؛ کانون عالمی است که بر گِردش طواف میکنند و مسلمین در این منظومه، چه در کعبه و چه در عالم، ذره است، ذرهای در حرکت.
حجّ تن، حجّ روح
به حج میتوان از دو زاویه نگریست. در یک نگاه فرعی از فروع دین است که با احراز شروطی واجب میشود. در این دیدگاه مسلمانی که توانایی حج داشته باشد، با قرار گرفتن در مکان و زمانی خاص و اجرای مراسمی ویژه، متصف به لقبی میشود که نزد مسلمانان از شأنی برخوردار است. اما در دیدگاه دوم حج حادثهای است که در روح اتفاق میافتد و چه بسا شخصی در مکان معهود و در زمان معین تن به مراسمی ویژه بسپارد، اما کوچکترین اتفاقی در سرزمین روحش رخ ندهد. در این دیدگاه کسی که روحِ در قفس خود را به حج میبرد و باز به همان شکل باز میگرداند، جز حمل باری بیهوده کاری نکرده است. باید طوطی روح را در هندوستان دوست از قفس رها کرد و عصاره جهان بینی توحیدی و یک رساله فکری است.
شمار حاجیان واقعی
در آموزههای اسلام برای قبولی حج در درگاه الهی شروط بسیار آوردهاند و حجّ حقیقی را امری فراتر از رعایت احکامِ فقهیِ ظاهریِ آن دانستهاند. در واقع حج کسانی مقبول درگاه الهی است که توشه خود را در این سفر از ثروتی حلال برگرفتهاند و با نیتی خالص گام در این مسیر نهاده و در این راه به ایمان کامل و طهارت نفس دست یافتهاند؛ از این رو شمار حاجیان حقیقی همیشه کمتر از شماره زائران خانه خداست. به این امر در گفتههای ائمه معصومین نیز اشاره شده است. زُهَری یکی از اصحاب امام سجاد علیهالسلام میگوید: سالی با امام زین العابدین در مراسم حج بودم. شمار زیاد حاجیان مرا به شگفتی وا داشته بود. امام که حیرت مرا دیدند پرسیدند: به نظر تو چند حاجی امسال در مراسم حج شرکت کردهاند؟ گفتم: صدها هزار مسلمانند که در بارگاه الهی ضجه و ناله میکنند. حضرت فرمود: «ای زُهَری، بدان که ضجّه زنندهْ فراوان، و حاجی حقیقی به غایت اندک است».
عنصر زمان و مکان
در اعمال حج و آغاز و فرجام آن دو عنصر زمان و مکان نقش ویژهای دارند. در حج، معیار زمان، ماههای قمری است. این ماهها در بستر چهار فصل سال و ماههای تقویم شمسی حرکت میکنند و به سبب آنکه بیست و نه تا سی روز هستند با ماههای شمسی اختلاف دارند. بدین دلیل ماه ذیالحجه گاه در زمستان و گاهی در تابستان یا بهار و پاییز قرار میگیرند. محور مکانی اعمال حج نیز خانه کعبه است. کعبه ساختمان مکعب شکل سادهای است که از سنگهای ارزان و سیاه رنگ ساخته شده و در گرداگرد آن صحن حیاطی است که همان مسجدالحرام میباشند. این مسجد، مقدسترینِ مساجد و معابدِ روی زمین است. ماه ذیالحجه از بهترین ماههای سال و مکّه برترین سرزمین گیتی است. از این رو هر حج گزار آگاه و هوشمند در تمام لحظات این سفر نورانی به اهمیت این زمان و این مکان خاص به خوبی واقف است و میکوشد از توفیق حضور خود چنین سفری بهترین توشههای معنوی را ذخیره کند.
فرزند مکّه و منا
امامان معصوم، علیهم السلام، گاه در معرض خویش به مردمان، خود را فرزندان راستین خانه کعبه نامیدهاند. این توصیفهای پرمعنا هم به جهت انتساب پر افتخارشان به خاندان وحی و آگاهی دادن مردم نسبت به مقام بلند آنان، و هم به دلیل عشق بیکران ایشان به این مکان با عظمت بوده است. حضرت امام مجتبی علیهالسلام در خطبهای ضمن معرفی خود فرمودند: «همانا من فرزند رکن و مقام و فرزند مکّه و منا و فرزند مشعر و عرفاتم». امام زینالعابدین علیهالسلام نیز پس از واقعه جان سوز کربلا، ضمن خطبهای کوبنده در شام این گونه فرمودند: «ای مردم، هر که مرا میشناسد، شناخته و هر که نمیشناسد بداند که همانا من فرزند مکه و منا و زاده زمزمم و صفایم. من فرزند پیامبری هستم که ارکان کعبه را (در تعمیر بنای کعبه) جامه خویش حمل نمود؛ همو که بهترین طواف و سعی، نیکوترین حج و لبیک را داشته است».
استواری دین در برپایی حج
در قرآن کریم و احادیث اسلامی میان حج و قوام جامعه اسلامی رابطهای محکم وجود دارد؛ بدین معنا که بقای جامعه مسلمین را بسته به برپایی حج، و رها ساختن و ترک آن را سبب ذلت و نابودی مسلمین دانستهاند. در قرآن کریم، آیه 97 سوره مائده، آمده است: «خداوند، کعبه ـ بیتالحرام ـ را مایه استواری و سامان یافتی کار مردم قرار داده است». در این آیه، قوام زندگی مردمان، کعبه و اعمال حج دانسته شده و از اینجا نتیجه میگیریم که ترک آن نیز سبب فرو ریختن حیثیت سیاسی و اجتماعی مسلمین خواهد شد؛ یعنی در پرتو آثار گران بهای فریضه عظیم حج، مسلمانان از خطرهای سیاسی و اجتماعی در امان خواهند بود. این رابطه در احادیث با بیانی دیگر نیز آمده است. امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: «تا مکّه برپاست دین خدا نیز پابرجاست» و در حدیثی دیگر آمده است: «اگر حج را رها کنید از خطر در امان نخواهید بود و مهلت نخواهید یافت». از این رو ملتهای مسلمان باید با همبستگی کامل مراقب استمرار فروغ این روشنایی و برپایی این بنیان باشند.
اردوی تربیتی
نخستین مرحله حج و سرآغاز مرحله انسانی کردنِ جوامعِ جهانِ متمدن، ساختن افرادی است که به جای خصلتهای حیوانی همچون درندگی و خود خواهی به خصلتهای خاص خالص انسانی یعنی نوع دوستی، احترام به دیگران، مساوات، آزادگی و ارج نهادن به آزادیها و حفظ امنیت و آرامش و صلح روی بیاورند. از این نظر میتوان حج را یک اردوی تربیتی دانست که به طور فشرده و با شناخت ویژگیهای طبیعی بشر، او را در ابعاد شخصی تربیت میکند تا برای ورود به جامعه انسانی آماده گردد.
حجّ پیاده
امامان معصوم (علیهمالسلام) که عارفان حقیقی معارف الهی هستند عظمت حج را میدانسته و در تعظیم این فریضه الهی کوشا بودهاند. سیره این مردان الهی گواه روشنی بر این مدعاست. در تاریخ زندگی امام حسن مجتبن علیهالسلام میخوانیم که آن حضرت بیش از بیست مرتبه باپای پیاده به حج مشرف شدند و وقتی که علت این امر را از ایشان پرسیدند فرمودند: «من از خدای خویش حیا میکنم که سواره به سوی خانه او بروم». امام حسین علیهالسلام نیز به دفعات به همراه پدر بزرگوارش، امام علی علیهالسلام ، برادرشان، امام حسن مجتبی علیهالسلام ، وعدهای دیگر از نزدیکان در موسم حج شرکت مینمود. درباره ایشان نقل شده که تنها 25 مرتبه با پای پیاده و لبیک گویان به بیتاللّهالحرام مشرف شده است. آخرین سفر حجّ آن بزرگوار در سال 60 ه بود که منجر به واقعه بزرگ، جان سوز و جاودانه کربلا شد.
تمنای اهل قبور
محمدبنمسلم از امام باقر علیهالسلام روایت میکند که فرمودند: «آرزوی کسانی که دستشان از دنیا کوتاه شده است و دار فانی را وداع گفتهاند این است که ای کاش در دنیا بودند و موفق میشدند که حجی بهجا آورند.» این سخنِ عمیق امام حاکی از این واقعیت است که صورت واقعی اعمال ما پس از مرگ معلوم میشود؛ از این رو وقتی کسی دست از جهان مادی فرو شست، واقعیاتی از اعمال عبادی برای وی روشن میشود که در دنیا بر او پوشیده بود. حج و پاداش عظیم معنوی آن نیز از اموری است که گاه مردم از اهمیتآن غافلند؛ در حالیکه بهرههای فراوان فریضه الهی، راه گشای دنیا و آخرت آنان است.
حج عمره
حج در اسلام به سه صورت تعریف شده است که دو صورت آن مخصوص اهالی شهر مقدس مکه و حومه آن است و به آن حج «قِران» و «اِفراد» میگویند. صورت مهم و مشهور آنکه به عموم مسلمانان جهان مربوط میشود «حج تمتع» نام دارد. اعمال و آیین دیگری نیز به نام «عُمره» وجود دارد که میتوان آن را به صورت مستقل و بدون تقلید به زمان خاص انجام داد. عمره با اندکی اختلاف، تقریبا همان اعمال حج است که با عمل احرام آغاز میشود و با سعی بین صفا و مروه پایان مییابد. برای حج عمره در روایات فضیلتهای بسیار شمردهاند.
نشانِ قبولی حج
در معارف اسلامی، ائمه معصوم علیهمالسلام برای قبولی حج، نشانههای بسیار گفتهاند. از جمله پیامبر گرامی اسلام فرمودهاند: «از نشانههای قبولی حج آن است که وقتی حاجی از مکه برگشت، از تمام گناهانی که قبلاً انجام میداده اجتناب کند و دیگر گِرد معصیت نگردد.پس اگر مرتکب گناه شود، حجّ او به خودش باز پس داده شده و مورد قبول درگاه الهی نیست».
سیر روحانی حج
وقتی ماجرای حضرت ابراهیم خلیل را در قرآن دنبال میکنیم و آوردن فرزند و همسرش را به صحرای مکه و سپس ذبح اسماعیل و برخاستن ندای آسمانی پس از آن بنای کعبه و اعمال حج را بررسی مینماییم، دوره کاملی از سیر عبادتی و سلوک روحانی و معنوی انسان را از تنگنای خود و خود پرستی تا اوج قرب به خدا و رَستن از تعلقات و وابستگیهای مادّی و پیوستن به مقام ربّ و رکون به دارالکبریا مییابیم مناسک حج مراحل سیر و سلوک روحانی و مراتب طلب و حضور و مراسم حب و عشق و اخلاص سرانجام بیرون آمده از جلد خودی و پیوستن در دریای بیکران هستی خالق را در بطن خود دارد. این سلوک اشرافی که در تمامی عبادتها، روح عبودیت محسوب میگردد در حج بیش از هر عبادتی نمود مییابد.
تأسیس کعبه و تجدید بنای آن
از آیات قرآن چنین برمیآید که خداوند متعال مکان کعبه را به حضرت ابراهیم نشان داد و ابراهیم با فرزندش اسماعیل دیوارهای کعبه را بالا بردند. اما براساس برخی از روایات و گفتههای تاریخی، اولین کسی که کعبه را بنا نهاد حضرتآدم علیهالسلام بود. حضرت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم در اینباره میفرمایند: «خداوند جبرئیل را به سوی آدم و حوّا فرستاد و به آنها فرمود: برای من بنایی بسازید. جبرئیل مکان آن را تعیین کرد و حضرت آدم و حوا کعبه را ساختند. سپس خداوند به حضرتآدم خطاب کرد: برگِرد آن طواف کند... پس از قرنها کعبه از بین رفت تا اینکه حضرت نوح آن را طواف کرد. دوباره بر اثر گذشت زمان، کعبه از بین رفت تا اینکه حضرت ابراهیم پایههای آن را بالا برد».
حج آدم
حضرتآدم علیهالسلام پس از آزمایش الهی و خروج از بهشت و هبوط به عالم مُلک و ماده و یافتن راه توبه، برای جبران گذشته و تطهیر خود، به راهنماییِ فرشته خدا به گزاردنِ مراسم حج هدایت شد و در پایان مناسک به حضرتآدم مژده رسید که خداوند گناهانش را بخشیده همسرش را بر وی حلال کرده و توبهاش را پذیرفته است». هنگامی که حضرتآدم آثار شکوهمند دید؛ از خداوند توفیق بهرهگیری از این نعمت عظیم را برای فرزندان خود نیز درخواست نمود و خداوند در اجابت و دعای وی، وعده فرمود که هر انسانی از نسل وی هر گاه چون آدم خالصانه در این راه گام نهد، چون او خالص و پاک گردد.
حجّ ابراهیم
کعبه، قبل از تجدید بنا به دست ابراهیم نیز، مقصد آمال بود و مردم برای گزاردنِ حج رو به سوی آن مینهادند. اما دیوارهای کعبه به مرور زمان فرسوده شده و رو به انهدام بود؛ از این رو حضرت ابراهیم علیهالسلام به امر خدا پایههای آن را از نو برافراشت و با اسماعیل به راهنمایی فرشته وحی، مناسک حج را به جای آورد. پس از حضرت اسماعیل، هم چنان حراست از کعبه و تولیت این پایگاه توحید بر عهده فرزندان او بود و پاسداری از مراسم حج و تطهیر آن از تحریفهای شرک آلوده را پیامبرانی از فرزندان اسماعیل بر عهده داشتند. بنای ماندگار کعبه، یادگار همه رنجها و مرارتهای آن مردان بزرگ الهی است.
حج شرکآلود جاهلی
در تاریخ، بارها کعبه و مناسک حج توسط انبیای الهی از لوث شرک و بت پرستی تطهیر و این پایگاه توحید از حیطه قدرت و سود جوییها و سلطهگریها طاغوت و استکبار خارج گردید و به شکل و محتوای توحیدی باز گرداند شد. اما در فاصله طولانی بین نبوت حضرتعیسی علیهالسلام و مبعث پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ـ که مردم شبه جزیره عرب با شرک و بت پرستی خو گرفته بودند ـ کعبه و حج دچار انحرافیترین بدعتها و زیان بارترین عادتهای شرکآلود گردید و این پایگاهِ رهایی بخشِ توحید به مرکز وابستگیهای استکباری و جایگاه بتها و بت پرستیها تبدیل شد و هر گروهی که برای زیارت کعبه و انجام دادن حج به مکّه روی میآورند، به بتی تعلق داشتند و سر بر آستان آن میساییدند. قبیله قریش که منافع خود را در همین وابستگیها و جهالتها میدید. حمایت و پاسداری از بتها را بر عهده داشت. تا آنکه آفتاب عالمتاب پیامبر علیهالسلام ظهور کرد و بار دیگر کعبه را به پایگاه تردید و خانه یکتا پرستی مبدل ساخت.
حج، منظومه ستایش
خداوند با قرار دادن نشانهها در هستی، انسان را از صحرای حیرت، مهربانانه به سوی خود میخواند. حج نشانه است. تبلور منظومه ستایش کیهان در برابر خداوند. هر مسلمان در کمتر از یک ماه خود را در کاروان هستی قرار میدهد و با این کاروان به طوافی شگرف میپردازد؛ طوافی که در کارگاه هستی آنی قطع نمیشود. در این کاروان از ابراهیم علیهالسلام تا محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم حضور دارند و باران خشوع و ایثار و عشق همواره میبارد. حج، حرکتی است از خودِ اسیرِ درمانده در مشغلههای روز مرگی به سوی خدا؛ هجرت از خانه خویش به خانه خدا، قرار گرفتن یک بینهایت کوچک در برابر یک بینهایت بزرگ. تمامی آداب حج تمهیدی است برای یادآوری آیه: «نحنُ اَقرَبُ اِلَیهِ مِنْ حَبلِ الوَرید؛ ما از رگ به او نزدیکتریم».
اسرار حج
حج، مراسمی تشریفاتی و عبادتی خشک و بیروح نیست که در زمان و مکانی خاص فرجام پذیرد و در قالبهای ظاهری عبادات تغییر شود. حج، روح و فلسفهای عمیق و عالی و اسرار و حکمتهایی گران قدر دارد. هر کلام و هر حرکت و هر یک از مراسم آن به قدری زیبا، پرمعنا، پرطراوت و تازه است که بانگ تحسین متفکران و اندیشمندان حقیقت جوی عالم را برانگیخته است. اگرچه خصیصه تفکّر و تعقل ـ که رسولِ باطنیِ وجود انسان است ـ از شناخت هدفها و ابعاد مختلف حج ناتوان نیست؛ اما دقیقترین اسرار و ژرفترین فلسفههای حج را باید در بیان رسای قرآن و کلام معصوم جست. باید اسرار حج را شناخت و حقیقت آن را دریافت؛ زیرا بیفهم این حقایق، آنچه به نام و با صورت حج انجام گیرد جز «محنت بادیه به سیم خریدن» نیست.
کعبه طوافگاه آزادی خواهان
کعبه، کهنترین و با سابقهترین جایگاه نیایش مردمان بوده است؛ خانهای عقیق و آزاد از قید مالکیت بشری که مملوک هیچ فردی واقع نشده است. بنابراین کعبه خانهای است که در طول تاریخ آزادی و عتیق بوده است و طواف برگردِ بنای آزاد و آزادگی میدهد و کسانی به زیارت آن نائل میشوند که نه مملوک آز و طمع و نه برده حرص و حسد باشند؛ زیرا بردگی باطواف بر مدار آزادگی سازگار نیست و از همین رهگذر است که قرآن کریم در آیه 29 سوره حج کعبه را بیت عتیق و آزاد نامیده است.
کعبه، مدار پاکیزگی
همان طور که تأسیس کعبه براساس وحی آسمانی بود، پیراستن آن از هر شرک و آلودگی و طغیان و تمرد نیز به فرمان وحی الهی بود تا تنها پاکان به حریم آن حرم راه یابند. بنابراین کعبه خانهای است پاک از هر گونه آلودگی، و طواف حریم آن درس طهارت و دستور پاکیزگی میدهد. این خانه پاک، به دست بهترین پاکان ساخته شده است و جز پاکان را نمیپذیرد و جز طهارت روحی دستوری نمیهد و سنتی جز سنت پاک توحید را روا نمیدارد. پس ناپاکانی که به گناه شرک آلوده شده و به لوث طغیان و تمرد تن دادهاند هرگز نمیتوانند کعبه را ادراک کنند و در حریم آن به نماز توفیق یابند. از این رو عبادتشان در مدار پاکترین پایگاه توحید تنها چرخشی صوری و خالی از معناست.
کعبه، اساس تقوا
تمام پیام آوران الهی به این منظور مبعوث شدهاند که برفراز قله توحید، که کسی شرک پرنکشد و در حرم والای وحدانیت، شیطان طغیان و تَمرد احرام نبندد. در حقیقت هدف وحی الهی و نبوت پیامبران تنها دو چیز است که یکی اثبات توحید و دیگری نفی طاغوت و شرک. از این رو قرآن کریم در آیه 109 سوره توبه، کعبه و حج و زیارت آن را محور تقوا و اساس پرهیز از طغیان، و پرخاش در برابر طاغوت میداند. و چون بنیاد تقوا بر پایه استوار و خللناپذیر توحید بنا شده و حج و کعبه نماد توحید الهی است، از این رو قرآن کریم در آیه 197 سوره بقره حج را بهترین توشه تقوا و زاد راه مسیر تکاملی انسان دانسته است.
برنامهای شاخص در دین
امام باقر علیهالسلام میفرماید: «اسلام بر پنج پایه بنیان نهاده شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت». بنابراین، با فرو ریختن یک پایه، اسلام کامل نیز از بین میرود، این مهم در مورد حج چنان نمود مییابد که خداوند متعالی، از ترک عمدی حج به«کفر» تعبیر فرموده است. امیرمؤمنان علیهالسلام میفرماید: «خدا را درباره خانه پروردگارتان در نظر بگیرید. تا زنده هستید، آن راخالی نگذارید؛ زیرا اگر کعبه ترک شود، مهلت داده نمیشوید». از آن سو حیات کعبه، حیان دین کامل است. از این رو، امام صادق علیهالسلام میفرماید: «همواره دین خدا قائم و زنده است، مادام که کعبه پا برجاست». اهمیت این مایه قوام و مرکز اقتدار هنگامی جلوهگر میود که قائم آل محمد صلیاللهعلیهوآله ، قیام جهانی خویش را در راستای حیات نوین اسلام، با تکیه بر کعبه پایدار آغاز کند.
بانگ «الرّحیل»
در نزدکی خدا به بندگان هیچ گونه تردیدی وجود ندارد. اما این گناهان هستند که مانن حجابی، این نزدیکی حق را میپوشانند. انسان برای رهیدن از چنین بندی و درین چنین مانعی، به مصداق «تو خود حجب خوی حافظ از میان برخیز»، باید ازخویشتن سفر کند و از خواستههای مادی خویش هجرت نماید. اسلام، رفتن به سوی کعبه را «هجرت همگان به سوی خدا» میشمارد. موسم حج و انجام تدریجی مناسک، انسان را «پله پله تا ملاقات خدا» میکشاند.در این سفر، فرار از غیر خدا به سوی خدا صورت میگیرد و چون خدا همه جا هست، فرار به سوی خدا، یعنی انسان جز خدا را ترک کند و تنها آن یگانه را بخواهد. ایام حج، برترین زمان برای رهایی از خودبینی و کوچیدن از خانه نفس است. به پیرو این مهاجرت از پلیدی و زشتی ـ که قرآن به مناسبتی تصویه کرده است ـ بازگشت حج گزار، با نورانیتیاست که گویی تازه از مادر متولد شده است. از این رو گفته شده: مردم موظفند به زیارت او بروند، پیش از آنکه با آلوده شدنشان به گناه، آن نور الهی حج از ایشان رخت بربندد.
خلوص ناب، توحید محض
حج، دعوتی است به مراسمی که از آغاز تا انجامش، طرد شرک، بارز است. حج، گرایشی است حتمی به یگانه پرستی و توحید ؛ از این رو ترک آن، کفر قلمداد شده است. اگر حج سیری است به سوی خدا و رفتن برای دیدار و تلاش براینزدیکی به او ـ که این گونه نیز هست ـ پُر پیداست که بنده جز با توحید ناب، به این مهم نمیرسد. پایه گذاری کعبه بر توحید محض به وسیله حضرت ابراهیم علیهالسلام و اسماعیل علیهالسلام ، دیگران را نیز به تجلی گاه یکتاپرستی فرا میخواند. این دو موحد پاک، چون تلاش خالصانهای در ساخت کعبه داشتند و از کسی خواهان پاداش یا سپاس نبودند، عبادتشان مورد پذیرش خداوند متعالی قرار گرفت. بر پایه همین آخیتگی هندسه کعبه با قداست خلوص و یکتاپرستی، خانه خدا، اصل همه بنیانهایی به شمار میرود که همچون مسجد قبا، بر شالوده تقوا تأسیس شده است و بناهای دیگری مانند مسجد ضرار که بر پایه شرک تأسیس گردید، بر پرستگاه و در سراشیبی آتش دوزخ قرار داشتند.
شرک زدایی از کعبه
اهمیت زدودن آثار شرک از پیرامون کعبه، در هز زمانی پدیدار است. از این رو، همان گونه که حضرت خلیل و ذبیح علیهمالسلام مأمور شدند کعبه با از هر گونه پلیدی انحراف و آلودگی شرک پیراسته سازند، در زمان دیگر، به دست توانای نبوی صلیاللهعلیهوآله و بازوی قدرتمند علوی علیهالسلام ، این خانه از وجود مسموم بتهای جاهلی پاک سازی شد، تا همچنان راه بر مشرکان و عقاید آنان در این مسیر بسته باشد و هموراه بیت اللّه الحرام، مرکز نشر معارف توحیدی بماند.
تجسم مساوات
«و مردم را دعوت عمومی به حج کن؛ تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری به سوی تو آیند». این بیان نورانی قرآن، دعوت فراگیر اسلام را درباره حج، به طور یکسان متوجه همه مردم کرده است؛ شهری و روستایی، متمدن و صحرانشین، و دور و نزدیک. پیام اثرگذار لبیک گویی ر سرزمین مساوات نیز، همان زدودن هر گونه امتیاز فردی و نژادی از خویش است. کعبه که خود نمونه آشکار برابری است، درس پرهیز از فخر فروشیها، خودبرتر بینیها و امتیازات بیجای دنیوی میدهد و انسان پندپذیر و نکته یاب، همان گونه که گل به واسطه کمال همنشینی عطر گل مییابد، از فضیلت اخلاقی هم نشینی با کعبه خوشبو میشود و با این خوی قرآنی، تمامی برتریها را در پارسایی میاند که خصیصهای معنوی است.
منابع:
ماهنامه گلبرگ،ش37
ماهنامه گلبرگ،ش57
ماهنامه گلبرگ،ش81