برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی (ره)

همه‏ساله با فریاد وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً...(1) میهمانانی گرانقدر از گوشه گوشه دنیا و از هر فجٍّ عمیق، در کنگره‏ای که به دعوت ابراهیم و محمد برپا می‏شود اجتماع می‏کنند؛ اینان کسانی هستند که از همه هستی و مال خویش برائت جسته، قدم در راهی گذاشته‏اند که انتها و عاقبتش رسیدن به توحید ناب است. درواقع اینان آنگونه که پروردگارشان فرموده؛ مال و فرزندان (المال و البنون) را زینت زندگی دنیوی یافته‏اند(2) و از آن برائت جسته، با پشت‏کردن به همه مظاهر
پنجشنبه، 7 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی (ره)
برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی قدس‏ سره الشریف
برائت از مشرکین از دیدگاه امام خمینی (ره)

نويسنده: علیرضا اسماعیل آبادی
همه‏ساله با فریاد وَأَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً...(1) میهمانانی گرانقدر از گوشه گوشه دنیا و از هر فجٍّ عمیق، در کنگره‏ای که به دعوت ابراهیم و محمد برپا می‏شود اجتماع می‏کنند؛ اینان کسانی هستند که از همه هستی و مال خویش برائت جسته، قدم در راهی گذاشته‏اند که انتها و عاقبتش رسیدن به توحید ناب است.
درواقع اینان آنگونه که پروردگارشان فرموده؛ مال و فرزندان (المال و البنون) را زینت زندگی دنیوی یافته‏اند(2) و از آن برائت جسته، با پشت‏کردن به همه مظاهر دنیوی، با دستی تهی به وعده‏گاه یار می‏روند.
آری! زائر بیت‏اللّه‏ الحرام پس از طی راه‏ها، با پا و سرِ برهنه، می‏رود تا ابراهیم را خوشحال کند. می‏رود تا در میهمانی خدا شرکت جوید، تا با آب زمزم گرد و غبار سفر از چهره بزداید و عطش خویش را در زلال مناسک حج برطرف نماید و با توانی بیشتر مسؤولیت‏پذیر گردد و در سیر و صیرورت ابدیِ خود نه تنها در میقات حج، که در میقات عمل نیز لباس و حجاب پیوستگی و دلبستگی به دنیا را از تن به‏درآورد.(3)
زائر بیت‏اللّه‏ می‏رود تا دلش را که خانه خدا و امانت اوست؛ به او بسپرد و از شرک و زَیْغ و زنگار تطهیر کند.(4)
او می‏رود تا به ندای ابراهیم و محمد پاسخ دهد و از هرچه شیطان و شرک و کفر است برائت جوید و شعار ابراهیم را تکرار نماید که: اِنّی بَری‏ءٌ مِمّا تُشْرِکُون(5)
زائر بیت عتیق می‏رود تا بر گرد محور توحید و با برائت از مشرکین و نفی و طرد همه بت‏ها، ابراهیمی شود تا به خیل امت محمد بپیوندد و ید واحده گردد.
کوتاه سخن آنکه حاجی باید برگرد محور توحید بگردد و از تمام مشرکین و بت‏ها و استکبار برائت جوید و زیر بار هیچ‏کس جز خدا نرود و نشان دهد که از مبارزه خسته نشده است.
حج عرصه نمایش و آیینه سنجش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان است.(6)
حاجی همچنین باید بداند که ابوجهل و ابولهب و ابوسفیان در کمین نشسته‏اند و با خود می‏گویند: مگر هنوز لات و هبل در کعبه‏اند؟ آری، خطرناک‏تر از آن بت‏ها، اما در چهره و فریبی نو.(7)
بت هرآن چیزی است که به‏جای خدا قرار گیرد و ولایت الهی را به ولایت خود تبدیل کند و نیرو و اراده افراد بشر را در اختیار بگیرد. حال چه سنگ و چوب و چه قدرت‏های شیطانی سلطه‏گر و جبار و چه عصبیت‏های جاهلی ناحق که: فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلاَّ الضَّلاَلُ...(8)
پس بدین ترتیب حج باید دارای روح و تحرّک باشد و در حج باید حاجی برائت خویش را از مشرکین و بت‏های نوین اعلام نماید که: «حج بی‏روح و بی‏تحرّک و قیام، حج بی‏برائت، حج بی‏وحدت و حجی که از آن هدم کفر و شرک برنیاید، حج نیست.»(9)
حال که دانسته شد حج بی‏برائت حج نیست، این پرسش وجود دارد که: «فلسفه حج چیست و آیا سیاست نیز در این فلسفه می‏گنجد؟
حج گرچه عبادت است و ذکر و دعا و استغفار؛ اما عبادت و ذکر و استغفاری است درجهت ایجاد حیات طیّبه امت اسلامی و نجات آن از زنجیرها و غل‏های استعباد و استبداد و خداوندان زر و زور، و تزریق روح عزّت و عظمت به آن و زدودن کسالت و ملالت از آن.(10)
درواقع حج، کانون معارف الهی است که از آن، محتوای سیاست اسلام، در تمامی زوایای زندگی را باید جستجو کرد.(11) به دیگر سخن، حج کانون معارف اسلام و بیان‏کننده سیاست کلّی آن برای اداره زندگی انسان است.(12)
بنابراین، باید گفت: «یکی از فلسفه‏های بزرگ حج ـ قضیه ـ بُعد سیاسی اوست که دست‏های جنایتکار از همه اطراف برای کوبیدن این بعد در کار هستند و تبلیغات دامنه‏دار آنها مع‏الأسف در مسلمین هم تأثیر کرده است که مسلمین سفر حج را بسیاریشان یک عبادت خشک، بدون توجه به مصالح مسلمین می‏دانند. حج از آن روزی که تولد پیدا کرده است، اهمیت بعد سیاسی‏اش کمتر از بعد عبادی‏اش نیست، بعد سیاسی علاوه بر سیاستش، خودش عبادت است.(13) پس به راستی، اگر این کنگره عظیم دارای چنین فلسفه‏ای نبود یا اصلاً فلسفه‏ای نداشت، دیگر لازم نبود که مردم از هرگوشه دنیا و از هر فجّ عمیق در آن اجتماع کنند که همانگونه که این کنگره سراپا سیاست به دعوت ابراهیم و محمد برپا می‏شود پس در ادامه بت‏شکنی‏های ابراهیم و محمد است و دارای فلسفه‏ای سیاسی است.(14)
و بالأخره ما که بر حج ابراهیمی و محمدی تأکید نموده، برای احیای آن تلاش می‏کنیم باید بدانیم که حج ابراهیمی و محمدی و حج علوی و حسینی، آن است که در آن توجه به خدا و پناه بردن به حکومت و قدرت او با پشت کردن به قدرت طواغیت و جباران همراه باشد.(15)
پس حاجی باید همانگونه که برای رسیدن به توحید ناب از زینت حیات دنیا گذشته و برائت جسته است، باید از هر شرک و کفری هم برائت جوید و آن را هم اعلام نماید.

برائت در قرآن

برائت تعبیری قرآنی است به مفهوم بیزاری و اجتناب از مشرکین و دشمنان مسلمانان و قطع پیوند با آنها. در قرآن گذشته از نکوهش و مذمّت شرک و مشرکان، بر ضرورت گسستن پیوند از مشرکان و توصیه جدّی به مقابله با آنان در آیات مختلف(16) تصریح شده و آیاتی در برائت انبیا از مشرکان و اعلام بیزاری آنها از شرک در سوره‏های(17) متعدد آمده است.

برائت در لغت

راغب در «مفردات» گوید:
اصل واژه «برء» و «براء» و «تبرّی» به معنای کناره‏گیری و بیزاری از هر چیزی است که مجاورت با آن مورد کراهت باشد. لذا گفته می‏شود «بَرئْتُ مِنْ المَرض»؛ «از بیماری بهبودی یافتم» و «بَرئْتُ مِنْ فُلان»؛ «از دست فلانی نجات یافتم» و «تَبَرّأتُ أو أَبْرَأتُه مِنْ کذا و برِئْتُهُ»؛ «از فلان عمل بیزاری جستم و یا فلانی را از آن عمل بری‏ء ساختم». و در مفرد گفته می‏شود: «رجل بَری‏ءٌ» و در جمع گفته می‏شود: «قومٌ بُرآءٌ» و یا «قوم بریئون».
و خداوند متعال در قرآن می‏فرماید: أَنَّ اللّهَ بری‏ءٌ مِنْ المُشرِکینَ و رسولُهُ(18) در ترجمه‏های فارسی «برائت» به واژه «بیزاری» تعبیر شده است و شاید این واژه به‏خاطر بُعد احساسی و عاطفی آن، برای بیان معنا و مفهوم اصل برائت رسا و کافی نباشد.
برائت به معنای دوری جستن و کناره‏گیری کردن و منزوی ساختنِ دشمن است‏واین‏درزمان صلح،به‏منظور بازداشتن دشمن از سوء استفاده از روابط صلح‏آمیز، برضد اسلام و امّت اسلامی، به شیوه‏ای مناسب‏وبا مقتضای زمان، انجام می‏گیرد.(19)
و بالأخره برائت از مشرکین، تعبیری است قرآنی به مفهوم بیزاری و اجتناب از مشرکین و دشمنان مسلمانان و قطع پیوند با آنها. این تعریف، توسعا، به فعالیت‏هایی که در بُعد سیاسی حج به صورت اجتماعی انجام می‏گیرد نیز اطلاق می‏شود.(20)

برائت در اصطلاح

برائت به این معنا، با معنای لغوی آن بی‏تناسب نیست و در واقع، مفهوم برائت، از بیزاری که یک امر قلبی و عاطفی باشد، فراتر رفته و مستلزم کناره‏گیری، منزوی ساختن و طرد عمل مشرکان و توطئه‏گران است و همانگونه که مفسران گفته‏اند: به معنای رفع امان و سلب مصونیت و عدم تعهد در برابر مشرکان و حتی جنگ با آنان می‏باشد، چه، آنان آغازگر توطئه بوده و نقض عهد کرده و مهلت و مدت پیمانشان به‏پایان رسیده است.(21)

مفهوم برائت از نظر امام

برائت از نظر امام یعنی: توطئه‏های جهانخواران‏راست‏وچپ،به‏ویژه آمریکای چپاولگر و متجاوز و اسرائیل جنایتکار را به گوش جهانیان رساندن و یا با برشماریِ جنایات این جانیان، از جهانیان استمداد جستن و برای قطع ایادی آنان و اصلاح حال مسلمانان به خدا ملتجی شدن.(22)

پیشینه تاریخی برائت

الف) در امت‏های پیشین
به‏گواهی قرآن، برائت از مشرکان در امت‏های پیشین نیز بوده و پیامبران آن امت‏ها اعلام برائت نموده‏اند، که نمونه بارز اعلام برائت از مشرکان در امت‏های پیشین، طبق فرموده قرآن، آنجا است که می‏فرماید: قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللّه‏ِ کَفَرْنَا بِکُمْ...(23)
حضرت ابراهیم علیه‏السلام و یارانش بودند که قاطعانه برائت خود را از مشرکان و بتهای آنها اعلام داشتند.(24)
ب) در دوره اسلامی
گرچه اعلام برائت از مشرکان، در امت‏های پیشین بوده است ولی با ظهور اسلام و بعثت پیامبر، این امر در دین اسلام به اوج خود رسید؛ به طوری که اعلان عمومی «برائت از مشرکین» و احکام الحاقی آن، در تاریخ اسلام برای نخستین بار، پس از نقض عهد مشرکینی بود که پس از فتح مکه (8 ه .ق.) با پیامبر اسلام پیمان عدم تهاجم و دشمنی بسته بودند. در ابلاغ «برائت از مشرکین»، حضرت علی علیه‏السلام ، در بعد از ظهر دهم ذیحجه در منا، با شمشیر برهنه، به خطبه ایستاد و پس از تلاوت آیات نخست سوره برائت، چهار حکم الحاقی رسول‏خدا را ابلاغ کرد.(25)
در هر حال، اعلام برائت یکی از وقایع مهم تاریخ عصر رسالت، در اواخر عمر پیامبر بود که بدین وسیله دولت اسلامی تثبیت شد و دعوت جهانی اسلام نیز آغاز گردید و پیام‏ها و پیک‏های آن حضرت به سران دول و ملل گسیل شدند.
پس، بدین ترتیب در دوره پس از اسلام، بنیانگذار اعلام برائت از مشرکین شخص رسول خداست.(26)
آری! پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با این عمل خود، راهی را به مسلمانان نشان دادند تا روی پای خود بایستند و سلطه کافران را بر خود نفی کنند، همانگونه که قرآن نفی کرده است: لَنْ یَجْعَلَ اللّه‏َ لِلْکافِرِین عَلَی الْمُؤْمِنِین سَبِیلاً(27)

زمان اعلان برائت از مشرکین

از آنجایی که نخستین اعلام برائت توسط پیامبر نسبت به مشرکان، در ایام حج انجام گرفت و از آنجایی که سنت و سیره نبوی جاوید است؛ لذا این سنت نبوی در ایام حج به اجرا در می‏آید. گرچه اعلام برائت از مشرکین مقطعی و موسمی نبوده که هر مسلمانی باید همواره در سراسر حیات خویش از مشرکان برائت جوید و تنفر خویش را نسبت به آنان اظهار کند. با این‏همه، لازم است به این پرسش پاسخ داد: چرا برائت در زمان حج مورد تأکید بوده و هست؟
به گفته نویسنده کتاب «در راه برپایی حج ابراهیمی» اولاً:
مناسب‏ترین موقعیت از نظر وضعیت زمانی و مکانی، برای رسیدن به اهداف و نتایج پربار اعلام برائت، سرزمین مقدس حرم و ایام نورانی حج است و اولویت سرزمین حرم بدان جهت است که نخستین اعلام برائت توسط پیامبر نسبت به مشرکان، به منظور پاکسازی دو حرم شریف از لوث مشرکان، در حرم انجام گرفت و مناسبت برائت با ایام حج نیز بدان جهت از اولویت زمانی برخوردار است که حج مظهر تجلّی وحدت و حضور اقشار زبده و کارآمد مسلمانان از اقصا نقاط جهان و بالأخره ایام نمایش باشکوه اسلام می‏باشد.(28)
و ثانیا: تأکید آیه 3 از سوره توبه؛ برائت را به‏خصوص در ایام حج و سرزمین حرم مورد تأکید قرار داده است.
در دانشنامه جهان اسلام نیز آمده است:
«مضمون «اذان برائت» ـ با توجه به تعبیر أنَّ اللّه‏َ بَری‏ء مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ و مفاد آیات تفصیلی بعدی سوره توبه درباره مشرکان (11ـ28)، ذمّیان مشرک و کافر (29ـ32)، زراندوزان (34ـ35) و منافقان (50ـ57) ـ اشاره به آن دارد که این اعلامیه را نباید مقابله مقطعیِ رسول‏اللّه‏ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله با رفتار مشرکان پیمان‏شکن دانست، بلکه این مضمون و نحوه ابلاغ، بیان‏کننده یک اصل همیشگی و جاودانه است که خداوند آن را مقرّر کرده تا روش سیاسی اسلام و مسلمانان را در مقابل مخالفانِ توحید و ناقضان حقوق انسانی و مشروع مسلمانان، روشن سازد.»(29)
از نظر امام‏خمینی قدس‏سره فریاد برائت از مشرکان، مخصوص به زمانی خاص نیست و در هر سال باید تکرار شود. امام اعلام برائت را خاطره مهم‏ترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر می‏دانند که «کهنه شدنی» نیست و حتی آن را منحصر به ایام حج و مراسم حج نمی‏دانند:
«... سنت پیامبر و اعلام برائت، کهنه‏شدنی نیست و نه‏تنها اعلام برائت به ایام و مراسم حج منحصر نمی‏شود که باید مسلمانان، فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض‏های عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردید آفرینان و متحجّرین و منحرفین گوش فراندهند و لحظه‏ای از این آهنگ مقدس توحیدی و جهان‏شمولی اسلام غفلت نکنند...»(30)
و باز می‏فرمایند: «فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست. این دستوری است جاوید، درصورتی که مشرکان حجاز منقرض شده‏اند. و «قیام ناس» مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جمله عبادات مهم است الی الأبد.»(31)
آری! اگرچه مشرکان حجاز منقرض شده‏اند و بت‏هایشان هم شکسته شد ولی بت‏های بزرگی پیدا شده‏اند که باید برای شکستن آنها مجهّز شد؛ «مجهز شوید از مرکز بت‏شکنی برای شکستن بت‏های بزرگ که به‏صورت قدرت های شیطانی و چپاولگران آدمخوار درآمده‏اند.»(32)

خاستگاه اصلی برائت

برخی از مفسّران هدف از اعلام برائت را «رسیدن به توحید ناب» می‏دانند و از نظر آنان خاستگاه اصلی برائت همان اصل «تولّی و تبرّی» است:
«هدف نهایی ساختن بیت‏اللّه‏، رسیدن به توحید است و نیل به توحید ناب، بدون تبرّیِ تام از هر مشرک و ملحد میسر نخواهد بود، لذا اعلام این هدف نهایی به‏صورت اعلام تبری خدا و رسول اکرم از مشرکان متبلور شده است و تا انسان در روی زمین زندگی می‏کند وظیفه حج و زیارت به عهده اوست و تا مشرک در جهان هست اعلام تبری از او نیز جزو مهمترین وظیفه حج به‏شمار می‏رود و هیچ‏جایی برای تبرّی از ملحدان مناسب‏تر از حرم خدا نخواهد بود.»(33)
یکی دیگر از محققان در این زمینه می‏نویسد: «برائت از ملحدان و مشرکان، یکی از دو رکن اساسی توحید است. نظری به اصول بنیادین ادیان توحیدی نشان می‏دهد که «اعلام برائت از مشرکان» جزء لاینفک توحید است. توحید، به عنوان اولین اصل و پایه در مکتب انبیای الهی، مرکب از دو جزء، «نفی غیر خدا» و «اثبات خدای سبحان» می‏باشد. (مفاد کریمه لا اله الاّ اللّه‏)... حقیقت آن است که این جوهره یکسانی در مکتب همه پیامبران داشته است، چیزی جز «ابراز محبت و ارادت» به حق تعالی و جبهه حق و «اعلان بغض و انزجار و برائت» از باطل و دشمنان حق نیست. کلمات پیشوایان دینی ما مملو از این واقعیت است که سنت اعلان برائت از مشرکان همچنان که تاریخچه‏ای به درازای عمر ادیان توحیدی دارد، یکی از ارکان «توحید و یکتاپرستی» است.»(34)
خاستگاه اصلی دیدگاه امام خمینی قدس‏سره در برائت از مشرکان، همان «اصل تولّی و تبرّی» است و ایشان هم اعلام برائت از مشرکان را از «ارکان توحیدی» می‏دانند و می‏فرمایند: «مگر تحقّق دیانت، جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسّر شود و کدام خانه‏ای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و ناس که در آن هرچه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون‏صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود و در تجدید میثاق «اَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ» بت الهه‏ها و اربابان متفرقون شکسته شود و خاطره مهم‏ترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر در وَأَذَانٌ مِنْ اللّه‏ِ وَرَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الاْءَکْبَرِزنده بماند و تکرار شود؛ چرا که سنت پیامبر و اعلان برائت کهنه شدنی نیست»(35)

شیوه‏های اعلام برائت از مشرکین

امام خمینی قدس‏سره در مورد شیوه‏های اعلان برائت از مشرکین معتقدند که هر عصر و زمانی شیوه‏های خاص خود را می‏طلبد و درواقع چنین نیست که یک شیوه در هر عصری کاربرد داشته باشد بلکه با توجه به شرایط و اوضاع و احوال زمانی، باید شیوه خاص آن شرایط را به‏کار برد.
«اعلان برائت در هر عصر و زمانی جلوه‏ها و شیوه‏ها و برنامه‏های متناسب خود را می‏طلبد وباید دید که در هر عصری، همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداخته‏اند و تمامی مظاهر ملّی و فرهنگی، دینی و سیاسی ملّت‏ها را بازیچه هوس‏ها و شهوت‏های خود نموده‏اند، چه باید کرد؟
آیا باید در خانه‏ها نشست و با تحلیل‏های غلط و اهانت به مقام و منزلت انسان‏ها و القاء و عجز در مسلمانان، عملاً شیطان و شیطان‏زادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص که غایت کمال و نهایت آمال است، منع کرد و تصور نمود که مبارزه ابراهیم در شکستن بت‏ها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترک کرده‏اند.»(36)
امام با نفی این پرسش و اعلان برائت در حج به عنوان «مرحله اول مبارزه» بیان می‏دارند:
«اعلام برائت، به شعار خلاصه نمی‏شود بلکه همانطور که حاجی باید در حج هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگیرد و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را و همانطور که امت‏ها باید از احرام حج به احرام حرب و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از توضُّؤ زمزم به غسل شهادت و خون روآورند و به امتی شکست‏ناپذیر و بنیانی مرصوص مبدل گردند، همانگونه هم «اعلان برائت در حج، میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بت‏پرست‏هاست و به شعار خلاصه نمی‏شود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدای تعالی در برابر جنود ابلیس و ابلیس‏صفتان است و از اصول اولیه توحید به شمار می‏رود... خلاصه، اعلام برائت مرحله اول مبارزه و ارائه آن، مراحل دیگر وظایف ماست.»(37)

بیان شیوه‏ها

1ـ برپایی تظاهرات و راهپیمایی
امام راحل قدس‏سره بر برپایی مراسم اعلام برائت از مشرکین به صورت تظاهرات و راهپیمایی تأکید نموده و در این‏باره فرموده‏اند: «اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حج است، باید در ایام حج به‏صورت «تظاهرات و راهپیمایی» باصلابت و شکوه هرچه بیشتر و بهتر برگزار شود.»(38)
و در ادامه، خطر جهانخواران و دشمنان ملت‏ها را متذکر می‏شوند که برای خلع سلاح مسلمانان؛ از جمله سلاح‏های کار آمد برائت از مشرکین و ضربه‏زدن به صلابت و ابهت و اقتدار امت محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به هر کاری دست می‏زنند و از جمله اقدامات آنان این است که این تفکر را القاکنند که حج جای عبادت و ذکر است نه میدان صف و رزم!
«مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابله جدّی و دفاع از ارزش‏های الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند.»(39)
به نظر می‏رسد که امام برائت از مشرکین را به‏عنوان نوعی «دفاع» مطرح نموده‏اند و به‏همین جهت در شرکت همگانی در این دفاع و برگزاری آن به شکل راهپیمایی و تظاهرات تأکید دارند.
2ـ شرکت همگانی و حضور همه حاجیان
حضرت امام شرکت همگان در مراسم برائت را «وظیفه» زائران خانه خدا می‏دانند و بر آن تأکید دارند و همه حجاج را، چه ایرانی و چه غیر ایرانی، به شرکت در تمامی مراسم اعلام برائت دعوت می‏نمایند و در عین حال از تفرقه افکنی، دشمنان بر حذر می‏دارند:
«در راهپیمایی‏ها، باید فریاد برائت از مشرکان و ستمکاران به‏طور کوبنده و با شرکت همگانی باشد که صدای مظلومیت مسلمانان و ملت‏های تحت سلطه ابرجنایتکاران را به گوش جهانیان برساند و خفتگان را بیدار و ساکتان را در مقابل جباران هشدار و ناهیان از معروف و آمران به منکر را به جای خود بنشاند.»(40)
3ـ اعلام برائت با فریاد بلند و کوبنده
اعلام برائت باید همراه با فریاد و نمایش قدرتی باشد که نشانگر صلابت، قدرت و اعتماد به نفس مسلمانان و تهدید مشرکان توطئه‏گر و متجاوز و بالأخره امید بخش رهایی محرومان و مستضعفان جهان گردد.
شیوه فریاد و تظاهر به عنوان وسیله‏ای هشدار دهنده برای خودی و دشمن، خود نوعی تاکتیک تبلیغی است که اسلام در دعوت و بیان مقاصد و اهداف خود بارها از آن بهره برده است.(41)
اینجاست که امام قدس‏سره همواره بر این نکته تأکید می‏ورزید که:
«فریاد برائت باید کوبنده و رسا باشد تا صدای مظلومیت ملت‏های تحت سلطه ابرجنایتکاران را به گوش جهانیان برساند و خفتگان را بیدار و ساکتان در مقابل جباران را هشیار سازد.
و در واقع با فریاد برائت از مشرکان و اعلام آن وظیفه الهی و قرآنی، فرد، زائر خانه خداست که رسول اکرم به وسیله مولانا علی‏بن ابی‏طالب علیه‏السلام در حج اکبر آن را اجرا فرمودند.»(42)
4ـ رعایت نظم و آرامش در اجتماع برائت
مهمترین نکته در برپایی مراسم برائت ، اهمیت دادن به نظم و آرامش است؛ چرا که اگر نظم و آرامش رعایت نشود، نه تنها اهداف برائت تأمین نمی‏شود، حتی ممکن است که اثر منفی هم داشته باشد؛ به عبارت دیگر در صورت نبودن نظم، امکان نفوذ عمال دشمنان در صفوف زائران وجود دارد که در نتیجه تحریکاتشان، موجبات بدنامی زائران و ایجاد تفرقه و اختلاف فراهم می‏آید. امام خمینی قدس‏سره همواره بر این نکته تأکید خاصی داشته‏اند و به عنوان یکی از نکات مهم به زائران بیت‏اللّه‏ الحرام متذکر شده‏اند: «در راهپیمایی‏ها لازم است در وقت، کیفیت شعار و امثال آنها از متصدیان امور پیروی کنید و نظم و آداب اسلامی را به طور شایسته مراعات نمایید و به هیچ‏کس اجازه ندهید که سرخود و بدون دستور شعار دهد، که ممکن است عمال دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی که برای تفرقه افکندن و بدنام نمودن شما آمده باشند، در بین شما نفوذ کنند و با تحریکات و شعارهای غلط مخالف اخلاق اسلامی، به آبروی شما و ملت شما و اسلام و مذهب لطمه وارد کنند.»(43)
آری! اعلام برائت با چنین کیفیتی تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکّل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بت‏پرست‏هاست و چنین راهپیمایی و اعلام برائتی است که به ضرر ابرقدرت‏ها و قدرت‏های جهانی است و بدیهی است اگر برائتی با چنین کیفیتی برپا نشود، هیچ ضرری برای ابرقدرت‏ها نخواهد داشت.

نقش‏برائت ازمشرکین‏درجهان اسلام

1ـ نفی قدرتهای استکباری
نقش برائت از مشرکین در جهان اسلام، درصورت فراگیر شدن آن، نفی قدرت‏های استکباری و سلطه‏جویی آنهاست. منشأ همه مصائبی که جهان اسلام امروز گرفتار آن است، سلطه‏طلبی قدرت‏های استکباری و در رأس آنها آمریکای تبهکار است.
برای خاتمه دادن به سلطه طلبی مستکبران، تنها راه، وحدت صفوف مسلمانان است، وحدت هم با شعار حاصل نمی‏شود، تا ریشه‏های شرک از جوامع اسلامی زدوده نشود، تا بت نفس اماره که ریشه همه فسادها و جدایی‏هاست شکسته نگردد و بالأخره تا برائت از مشرکین به مفهوم مطلق و کامل آن در جوامع اسلامی تحقق نیابد، وحدت حاصل نمی‏شود و مشکلات جهان اسلام حل نمی‏گردد.(44)
2ـ به هم پیوستن مسلمانان
امام راحل با فراخواندن عموم زائران و مسلمانان به اعلام برائت از مشرکان، در واقع، به آنان درس اتحاد و همبستگی می‏دهد و آنان را از تفرقه و اختلاف برحذر می‏دارد و خطرات این تفرقه را متذکر می‏شود که به سود مسلمانان نیست و از مسلمانان می‏خواهد آنجا که پای مصالح عالی اسلام و مسلمین در میان است، اختلافات را کنار نهاده و به اتحاد و همبستگی با یکدیگر بیاندیشند تا با این اتحاد خود بتوانند کاخ‏های ستم را از میان بردارند.
«لازم است حجاج بیت‏اللّه‏ الحرام، در این مجمع عمومی و سیل خروشان انسانی، فریاد برائت از ظالمان و ستمکاران را هرچه رساتر برآورند و دست برادری را هرچه بیشتر بفشارند و مصالح عالیه اسلام و مسلمین مظلوم را فدای فرقه‏گرایی و ملی‏گرایی نکنند و برادران مسلم خود را هرچه بیشتر متوجه به «توحید کلمه و ترک عصبیّت‏های جاهلی» که جز به نفع جهانخواران و وابستگان آنان تمام نمی‏شود بنمایند، که این خود نصرت خداوند تعالی است و وعده حق‏تعالی به واثق شامل حالشان می‏شود.»(45)
«... و اگر ان شاءاللّه‏ عموم زائران، از هر طایفه و مذهب که از سراسر جهان در آن مکان شریف مجتمع شده‏اند، ندای خداوند را اجابت کنند و با فریاد واحد، ستمگران و ظالمان را محکوم نمایند، کاخ‏های ستم فرو خواهد ریخت.»(46)
«همه شما زائران بیت‏اللّه‏ الحرام، از این قدرت‏های تهی از ایمان نهراسید و با اتکال به خدای بزرگ در این مواقف عظیمه پیمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرک و شیطنت ببندید و از تفرّق و تنازع بپرهیزید ...وَلاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ... رنگ و بوی ایمان و اسلام که اساس پیروزی و قدرت است با تنازع و دسته‏بندی‏های موافق با هواهای نفسانیه و مخالف با دستور حق‏تعالی زدوده می‏شود واجتماع در حق و توحید کلمه و کلمه توحید، که سرچشمه امت اسلامی است، به پیروزی می‏رسد.»(47)
امام در این گفتار خود ریشه ضعف امت‏های مسلمان را تفرقه و اختلاف می‏دانند و رمز پیروزی آنان را اتحاد و وحدت کلمه. از سوی دیگر قدرت‏های استکباری را قدرت‏های شیطانی و چپاولگر معرفی نموده و از مسلمانان می‏خواهند تا «از مرکز بت‏شکنی برای شکستن بت‏های بزرگ که به صورت قدرت‏های شیطانی و چپاولگران آدمخوار درآمده‏اند»(48) مجهز شوند و با اتکال به خدا از آنان نهراسند که اینان قدرت‏های تهی از ایمانند.

ریشه‏های اختلافات از نظر امام

«یکی از بزرگترین و اساسی‏ترین مشکلات، عدم اتحاد بین مسلمین است که بعضی از به اصطلاح سران کشورهای اسلامی منشأ آن می‏باشند که مع‏الأسف برای رفع آن تاکنون اقدام چشمگیری نشده است، بلکه جنایتکارانِ سودجو که از اختلافات ملت‏ها و دولت‏ها به سود خودشان بهره‏برداری می‏کنند، با دست عمال ازخدا بی‏خبر خود به اختلافات دامن می‏زنند و هرگاه شالوده وحدت بین مسلمانان ریخته می‏شود، با تمام نیرو برمی‏خیزند و بذر خلاف می‏افشانند.»(49)
3ـ آگاهی و بیداری ساده‏دلان
«در پناه برائت از مشرکین است که ساده‏دلان هم می‏فهمند که نباید سر بر آستان قدرت‏های استکباری نهاد و در برابرشان خاضع بود و در پناه همین برائت از مشرکین است که حتی ساده‏دلان می‏فهمند که نباید سر بر آستان شوروی و آمریکا نهاد.»
مصداق و مؤید این گفتار «فلسطین و فلسطینیان» می‏باشند. «آری فلسطینی راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهای آهنین را فروریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنی‏اسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت، و دوباره کوکب درّیه فلسطین از شجره مبارکه لا شرقیه و لاغربیه ما برافروخت.»(50)
4ـ آزادی انرژی متراکم جهان اسلام
ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادی انرژی متراکم جهان داشته و داریم و به یاری خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت.»(51)

پي نوشت :

1 ـ حج:27.
2 ـ کهف : 46
3 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 228ـ227
4 ـ حدیث ولایت، ج 1، ص 205
5 ـ توبه: 3
حدیث ولایت، ج 1، ص 206.
6 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 229
7 ـ همان، ص 228ـ227
8 ـ یونس:32؛ حدیث ولایت، ج 1،ص 206
9 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 229
10 ـ حدیث ولایت، ج 1، ص 207
11 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 229
12 ـ حدیث ولایت، ج 1، ص 206
13 ـ صحیفه نور، ج 18، ص 67ـ66
14 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 18
15 ـ حدیث ولایت، ج 1، ص 206
16 ـ نساء: 48 و 116 ؛ انعام: 79 و 106 ؛ یونس: 105 ؛ حجر: 94 ؛ قصص: 87 ؛ روم: 31 ؛ فصلت: 60 ؛ توبه: 5 و 36 ؛ بینه: 6 ؛ احزاب: 73 ؛ فتح: 6.
17 ـ انعام: 19 و 78 ؛ توبه: 3 و 114 ؛ هود: 35 و 54 ؛ یونس: 41 ؛ شعراء : 276 ؛ زخرف : 26 ؛ (دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج1، ص366ـ365).
18 ـ توبه: 3، راغب اصفهانی؛ المفردات.
19 ـ عباسعلی عمید زنجانی، در راه برپایی حج ابراهیمی، ص 104
20 ـ دانشنامه جهان اسلام، ج 2، ص 627
21 ـ محمدتقی رهبر؛ حج و برائت از مشرکان، میقات حج، سال ششم، شماره 22، ص 33
22 ـ عباسعلی عمید زنجانی؛ در راه برپایی حج ابراهیمی، ص 106. اقتباس از پیام امام خمینی، صحیفه نور، ج 10، ص 222
23 ـ ممتحنه: 4
24 ـ دانشنامه جهان اسلام، ج 2، ص 627
25 ـ همان.
26 ـ محمدتقی رهبر؛ حج و برائت از مشرکان، فصلنامه «میقات حج»، ص 36
27 ـ نساء : 141
28 ـ عباسعلی عمید زنجانی؛ در راه برپایی حجّ ابراهیمی، ص107
29 ـ دانشنامه جهان اسلام، ج 2، ص 627
30 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 111
31 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 21
32 ـ صحیفه نور، ج 10، ص 221
33 ـ آیة اللّه‏ جوادی آملی، صهبای صفا، ص 213
34 ـ سید جواد ورعی: مبانی دینـی برائت از مشرکان (1)، مجله میقات حج، شماره 25، صص 38ـ30
35 ـ صحیفه نور، ج20، ص111
36 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 112
37 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 112
38 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 111
39 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 111
40 ـ صحیفه نور، ج 19، ص 201
41 ـ عباسعلی عمید زنجانی؛ در راه برپایی حج ابراهیمی، ص 110
42 ـ صحیفه نور، ج 19، صص 199ـ198
43 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 23 و ج 19، ص 201
44 ـ محمد محمدی ری‏شهری ؛ فلسفه برائت از مشرکان، میقات حج، سال دوم، شماره چهارم، ص 43ـ42 این مورد از نظر امام قدس‏سره که پیشتر در تعریف ارائه گردید، بحث شد.
45 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 21
46 ـ صحیفه نور، ج 19، ص 199
47 ـ صحیفه نور، ج 10، ص 221
48 ـ همان.
49 ـ صحیفه نور، ج 15، ص 124ـ123
50 ـ صحیفه نور، ج 20، ص 234
51 ـ همان، ص 231

منبع: فصل نامه میقات حج

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط