توسل ، سنتي اسلامي

دلايل روشن عقلي و قرآني وجود دارد كه اساس توسل به معناي واسطه قرار دادن اولياي الهي در پيشگاه خداوند براي تقرب و استجابت دعا امري است اولا موافق و هماهنگ با روح شرع و ثانيا مورد تاكيد فراوان اسلام ، اما...
شنبه، 9 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
توسل ، سنتي اسلامي
توسل ، سنتي اسلامي
توسل ، سنتي اسلامي

نويسنده:جواد محدثين

توسل ، زيارت و شفاعت خواهي ؛ سنتهاي مشترك اسلامي

دلايل روشن عقلي و قرآني وجود دارد كه اساس توسل به معناي واسطه قرار دادن اولياي الهي در پيشگاه خداوند براي تقرب و استجابت دعا امري است اولا موافق و هماهنگ با روح شرع و ثانيا مورد تاكيد فراوان اسلام ، اما تكيه بيشتر ما در اين مقال ، بر اشتراك و توافق مذاهب اسلامي در اين امور و به ويژه تاكيد منابع اهل سنت بر توسل ، زيارت و شفاعت خواهي است و به دلايل شرعي آن نيز خواهيم پرداخت. كتاب “ الفقه علي المذاهب الاربعه ” از منابع مهم فقهي موجود در معرفي احكام ديني چهار مذهب اهل سنت يعني فقه حنفي ، مالكي ، شافعي و حنبلي بوده ، مورد تاييد دانشگاه الازهرا مي باشد. در اين كتاب در ضمن احكام حج ، بابي با عنوان “ زيارت قبر پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) ” گشوده شده كه در آن پس از بيان فضيلتهاي فراوان در زيارت قبر رسول خدا (صلی الله علیه واله) به ويژه پس از انجام مناسك حج ، در بيان آداب آن مي نويسد : “ سپس ( زائر ) نزد سر آن حضرت مي ايستد مي گويد : خداوندا تو خود فرمودي و سخن تو حق است كه اگر آنان هنگامي كه به خود ستم مي كنند نزد پيامبر بيايند و از خدا طلب آمرزش كنند و پيامبر هم براي آنان طلب آمرزش نمايد ، خداوند را بسيار توبه پذير و مهربان خواهند يافت ، اكنون ما آمده ايم ، در حالي كهه به سخن تو گوش سپرده و امرت را گردن نهاده ايم و پيامبرت را شفيع خود قرار داده ايم. ” توجه فرماييد كه در همين عبارت كوتاه ، هم زيارت رسول خدا (صلی الله علیه واله) و هم توسل به آن حضرت و نيز طلب شفاعت از آن حضرت مورد تاكيد قرار گرفته است.
در عبارت ياد شده ، اشاره اي به مضمون آيه 64 سوره نساء وجود دارد كه در آن خداوند مي فرمايد “ اگر آنان هنگامي كه به خود ستم كردند نزد تو ( رسول خدا ) بيايند و از خداوند طلب آمرزش كنند و پيامبر (صلی الله علیه واله) هم براي آنان آمرزش بخواهد ” خداوند را بسيار توبه پذير و مهربان خواهند يافت. ”
بسياري از علماي اهل تسنن ( به مانند آنچه نقل كرديم ) زيرات پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) را چنگ زدن به بشارت الهي در آيه اخير و مصداق آن مي شمارند. به عنوان نمونه شيخ تقي الدين سبكي شافعي ( شفاء السقام 75 ) ، غزالي در احياء العلوم ( 1/232 ) ، شرنبلاني حنفي ( مراقي الفلاح 150 )
عدوي حمزاوي ( كنز المطالب 216 ) و … همچنين بنابر آنچه از كتاب “ الفقه علي المذاهب الاربعه ” آورديم ، اين عقيده عموم اهل سنت است. مالك بن انس پيشواي مذهب مالكي هنگامي كه منصور خليفه عباسي در مسجد نبوي از وي پرسيد : “ براي دعا رو به سوي قبله كنم يا به سوي قبر پيامبر (صلی الله علیه واله) توجه نمايم ؟ ” پاسخ داد : “ چرا از اين شخصيت بي همتا روي بگرداني در حالي كه او وسيله تو و وسيله پدرت آدم در پيشگاه خداوند است. پس به او رو كن و از او بخواه كه ترا شفاعت كند ، تا خداوند شفاعت او را در مورد تو بپذيرد. خداوند در قرآن فرموده است : “ اگر آنان هنگامي كه به خود ستم كردند … ” ( وفاء الوفاء سمهودي ، 4/1376 و الشفاء بتعريف حقوق المصطفي ، قاضي عياض 2/92 ) قسطلاني مي نويسد : “ شايسته است كه زائر رسول خدا (صلی الله علیه واله) در دعا و زاري و استغائه و شفاعت جويي و توسل به آن حضرت بسيار بكوشد … استغاثه و توسل و شفاعت خواستن و توجه به پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) در هر حال يعني قبل از خلقت آن حضرت و بعد از آن در مدت زندگي ايشان در دنيا و بعد از رحلت ايشان ، در عالم برزخ و بعد از برانگيخته شدن مردگان در صحراي قيامت تحقق مي يابد . ”
وي سپس به تفصيل بحث پيرامون اين مراحل مختلف پرداخته است. ( المواهب اللدينه 4/593 ) در رابطه با اينكه توسل به پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) حتي قبل از خلقت اين دنيايي حضرت مطرح بوده چنانكه از مالك بن انس ، توسل حضرت آدم (ع) به خاتم الانبياء (صلی الله علیه واله) را نقل كرديم و اشاره قسطلاني را آورديم ، بحثهاي جذابي وجود دارد كه مجال تفصيل آن نيست.
در باب توسل مسلمانان به آن حضرت در دوران حيات شريف ايشان كه از جمله دستور صريح ايه ياد شده ( نساء / 64‌) بود ، نمونه هاي زيادي در سيره مسلمانان وجود دارد. در صحيح بخاري ، باب “ علامات النبوه ” نقل شده كه در روز جمعه اي كه پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) مشغول ايراد خطبه بودند ، مردي برخاست و به جهت وجود خشكسالي در مدينه عرض كرد ، “ اي پيامبر گرامي چهار پايان و گوسفندان هلاك شدند ، از خدا بخواه كه ما را سيراب كند . ” دراين هنگام رسول خدا (صلی الله علیه واله) دست به دعا برداشتند و از خدا طلب باران كردند. ماجراي ديگري كه بخاري در صحيح خود ، نسابي ، ابن ماجه ، ترمذي ، حاكم نيشابوري ، احمد حنبل و ديگران نقل كرده اند ، مراجعه پيرمردي نابينا به رسول خدا و درخواست از ايشان براي طلب شفاي او از خداوند است. حضرت به او فرمودند دو ركعت نماز بگزار و چنين دعا كن : “ خدايا به پيامبرت كه پيامبر رحمت است از تو مي خواهم و رو به درگاه تو مي آورم . اي پيامبر من با توسل به تو رو به درگاه خدا آورده ام تا اين حاجتم را برآورد . خداوندا شفاعت او را در مورد من بپذير ”. ( تفصيل مدارك در آيين وهابيت / جعفر سبحاني / صص 140 ـ 144 ).
و اما توسل به پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) پس از رحلت ايشان نيز ميان اصحاب و مسسلمانان رايج بوده است و روشن ترين دليل جواز آن در نزد اهل سنت گوشه اي از نقلياتي است كه از علماي آنان آورديم و آيه 64 سوره نساء را در مراجعه به پيامبر (صلی الله علیه واله) و درخواست از ايشان براي طلب آمرزش گناهانمان ، امروزه نيز جائز و لازم شمرده و همين آيه را مبناي اهميت زيارت رسول خدا (صلی الله علیه واله) مي شمردند. زرقاني از علامه خليل كه از فقهاي بزرگ مالكي در قرن هشتم است نقل مي كند :
“ بايد به پيامبر (صلی الله علیه واله) توسل جست و از خداوند با توسل به آن حضرت درخواست نمود كه اين توسل موجب فرو ريختن كوههاي معاصي و بارهاي سنگين گناهان است ، زيرا بركت شفاعت آن حضرت و عظمتش در درگاه الهي چنان است كهه هيچ گناهي در برابر آن بزرگ نيست. هر كس خلاف اين عقيده را داشته باشد محرومي است كه خداوند ديده بصيرتش را كور ساخته و دلش را گمراه نموده است. آيا چنين منكري سخن خداوند را نشنيده كه “ اگر آنان هنگامي كه به خود ستم كردند … ” ( نساء / 64 ) زرقاني پس از نقل اين عبارات مي نويسد : “ گويا مراد علامه خليل كنايه به ابن تيميه است . ( شرح المواهب / 317 ) زنده دانستن رسول خدا (صلی الله علیه واله) در عقيده علماي اهل سنت چنان است كه بسياري از آنان از جمله غزالي ، سمهودي ، شافعي ، قسطلاني ، شرنبلاني فقيه حنفي ، حافظ . تقي الدين سبكي در كتابي به نام “ شفاء السقام في زياره خير الانام ” يعني “ شفاي بيماري ها در زيارت بهترين خلايق ” كه مستقلا در موضوع زيارت پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) تاليف شده است و ديگران در باب زيارت پيامبر اكرم(صلی الله علیه واله) به نيابت از ديگري ، مي نويسند كه شخص زائر چنين بگويد : “ سلام بر تو اي رسول خدا ، از جانب فلان شخص : كه او را شفيع خويش به سوي رحمت پروردگار قرار داده ، پس از او شفاعت فرما. ” ( تفصيل مدارك در الغدير 5/128 )
شيخ محمد زاهد الكوثري از علماي متاخر حنفي (متوفي 1371 ه.ق ) مي نويسد : “ احاديث وارد
شده در زيارت رسول اكرم (صلی الله علیه واله) در نهايت فراواني است … و امت اسلام مستمرا به موجب آنها عمل نموده است تا زماني كه ابن تيميه در اين موضوع نظري بي سابقه در ميان مسلمانان ابراز كرد … تلاش او در ممانعت مردم از زيارت رسول خدا (صلی الله علیه واله) نشانه كينه اي نهفته در وجود او نسبت به آن حضرت است و چگونه مي توان تصور كرد كه به دليل زيارت و توسل ،مسلماني كه معتقد است پيامبر بنده و فرستاده خدا مي باشد و حداقل روزي پنج بار در نماز خود اين را تكرار مي كند. مشرك شود ؟ … شدت توجه به زيارت پيامبر مصطفي (ص) و توسل به آن حضرت ، مذهبي حنابله است . ” ( پايان سخن شيخ ، ر.ك. الغدير 5/124 ) مرحوم علامه اميني در جلد پنجم الغدير پس از حدود شصت صفحه ذكر سخنان علماي اعل سنت در باب اهميت زيارت و توسل به رسول اكرم (صلی الله علیه واله) مي نويسد : “ اگر ما همه آنچه را از مشاهير مذاهب چهارگانه تسنن ، در باب آداب توسل به نبي اطهر (صلی الله علیه واله) يافته ايم ذكر كنيم ، كتاب قطوري خواهد شد . ” ( 5/145)
در سنن ابن ماجه از صحاح ششگانه اهل سنت روايت شده كه رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند :
“ روزهاي جمعه بر من زياد درود بفرستيد ، چرا كه درودهاي شما بر من عرضه مي شود . ”
پرسيدند : چگونه پس از مرگ درودهاي ما بر شما عرضه خواهد شد ، در حالي كه بدنتان پس از مرگ خواهد پوسيد ؟ ” پيامبر (صلی الله علیه واله)پاسخ دادند : “ خدا بر زمين حرام كرده كه بدنهاي پيامبران را از هم فرو پاشد ، پيامبر خدا زنده است و روزي داده مي شود . ” ( 1/524 )

شرك خواندن يك سنت قطعي اسلامي

جايگاه برجسته زيارت ، توسل و شفاعت در فرهنگ تشيع در كليت آن موضوع روشني است. همچنين در خلال مطالب قبل معلوم شد كه علماي تسنن زيارت و توسل به پيامبر اكرم (صلی الله علیه واله) را يك سنت قطعي ديني مي شمارند و بر آن به شدت تاكيد مي ورزند. حال سؤال اينجا است كه چگونه مي توان دستوري ديني و مورد التزام همه فرق اسلامي يعني توسل را كه به دستور خداوند انجام مي پذيرد ، شرك ناميد ؟
ضمنا ياد آور مي شويم كه اگر عملي شرك باشد، هيچ مصداق جايز و مشروعي نمي توان براي آن يافت. مثلا اگر توسل به غير خدا اين معنا را مي داشت كه
كسي را در رتبه خدايي قرار دهيم ( البته هرگز چنين نيست و توسل يعني تمسك جستن به واسطه هايي كه خداوند ، خود در اجراي امور عالم قرار داده است ) آنگاه ديگر معنا نداشت كه چنين عملي حتي در مورد يكنفر مانند رسول خدا (صلی الله علیه واله) جايز باشد ، به تعبير ديگر روا دانستن بلكه مورد تاكيد بودن زيارت و توسل و شفاعت خواستن از پيامبر (صلی الله علیه واله) ثابت مي كند كه اين اعمال اساسا نسبتي با شرك ندارد. در سخنان و سيره عملي علماي اهل سنت ، زيارت و توسل محدود به رسول گرامي (صلی الله علیه واله) نيست و آنان زيارت بسياري بزرگان ديني و توسل به مقام آنان در نزد پروردگار را عمل و توصيه مي نموده اند . مرحوم علامه اميني در جلد پنجم الغدير ، پس از اتمام مباحث و شواهد مربوط به اهميت زيارت رسول خدا (صلی الله علیه واله) و توسل به ان حضرت ، از صفحه 156 تا 209 نمونه هاي زيارت و توسل به اشخاص ديگر از منابع تسنن را آورده است. ما در زيارتگاههاي ايران و ساير كشورها از جمله حرم مطهر امام ابا الحسن الرضا (علیه السلام) و عتبات عاليات در عراق ، شاهد حضور مسلمانان اهل سنت براي زيارت اين بزرگان هستيم.
خطيب بغدادي در تاريخ خود از ابوعلي حسن بن ابراهيم خلال كه از او به شيخ حنابله در عصر خود تعبير كرده نقل مي كند كه مي گفت : “ هيچ امر سختي برايم پيش نيامد كه به سوي قبر موسي بن جعفر [ امام كاظم (علیه السلام)] رفته و به ايشان توسل نمودم ، مگر آنكه خداوند چنانكه دوست داشتم كار را بر من هموار ساخت . ” ( 1/ 120 )
ابوبكر محمد بن موسل از علماي مالكيه در قرن چهارم هجري نقل مي كند با امام اهل حديث ابوبكر بن خزيمه ( كه از بزرگان اهل سنت در زمان خويش بوده و از او به امام الائمه تعبير كرده اند ) و همطراز او ابوعلي ثقفي شافعي ( كه ذهبي در سير اعلام النبلاء از او به امام محدث فقيه عابد زاهد و شيخ خراسان تعبير كرده ) و جماعت فراواني از مشايخمان به زيارت ابوالحسن علي بن موسي الرضا در طوس رفتيم ، و من ديدم كه ابن خزيمه چنان اين بارگاه را بزرگ مي دارد و در مقابل آن تواضع و تضرع مي كند كه موجب تحيرم شد. ( تهذيب التهذيب 7/388)
دكتر محمد سعيد رمضان البوطي دانشمند مشهور سوري واستاد دانشگاه دمشق ، در كتاب خود “ السلفيه ” ( كه به نام “سلفيه بدعت يا مذهب ” ترجمه و توسط انتشارات آستان قدس رضوي منتشر گرديده ) مي نويسد : “ در مورد توسل به آبروي رسول خدا (صلی الله علیه واله) يا ديگر صالحان و مقربان ، هيچ منازعه و اختلافي در عصر سلف و دوران صحابه و تابعين و شاگردان آنها سراغ نداريم و آنچه مي دانيم روايات ثابت و صحيحي است كه از توسل جستن صحابه و يا از تبرك جستن آنان به عرق رسول خدا (صلی الله علیه واله) و موي او و آب وضوي او حكايت دارد و در صحيح مسلم و صحيح بخاري ثبت و نقل شده است . ” ( ص 176 )
وي سپس به نقل برخي از اين روايات پرداخته و مي افزايد :“ اين عقيده همچنان رواج داشت تا آنكه ابن تيميه آمد و ميان توسل به پيامبران و صالحان در دوران حياتشان و توسل به آنان پس از مرگشان تفاوت گذاشت و ما براي چنين تفاوت نهادني هيچ مستندي كه به عصر سلف برگردد نداريم … اين توسل ، توسل به عظمت و منزلت رسول خدا و صالحان در نزد خداوند است ” نه جسم و يا قدرت مادي محسوس آنان … ” ( ص 178 )
جمع بندي بحث خود را نيز به بيان دكتر البوطي مي آوريم ، آنجا كه در بخش چكيده سخن از كتاب ياد شده خود مي نويسد : “ زشت ترين بدعت و مايه همه فتنه ها و بديها براي مسلمانان آن است كه گروهي مجموعه اي از اجتهادها و آراي معين در حوزه اصول و احكام ديني را گردآورند ، از آن يك مذهب بسازند و براي آن نامي ديني راگرد آورند ، از آن يك مذهب بسازند و براي آن نامي چون سلفيه كه سلف صالح با آن هيچ آشنايي نداشته اند ابداع كنند و سپس اين مذهب ساختگي را مظهر دين حق و نماد عقيده درست قرار دهند … به گونه اي كه هر كس نيز از آن روي برتابد و به اجتهاد يا رأي يا ديدگاه ديگري روي آورد گمراه و گمراه كننده و بدعت گذار ، بلكه در بسياري از مواقع كافر و مشرك است . ” ( ص 277 و 278 )
منبع:گنجینه معرفت

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط