تأملی در هنر معماری اسلامی
جایگاه ممتاز معماری اسلامی در هنر جهان
مؤلفههای به جا مانده از پیش از ظهور اسلام نشان میدهد از زمانی که انسان هنررا شناخت یعنی از هزاران سال پیش به طراحی رنگی از حیواناتی که منقرض شدند به منظور نشان دادن واقعیتها و مهارتهای خود بر روی دیوارها پرداخت . در واقع هنر پیش از زبان و ادبیات در زندگی انسان وسیلهای برای برقراری ارتباط او به شمار میرفت .
هنگامی که تمدن پا به عرصه وجود گذاشت، خیزشی جدی در ارائه مهارتهای موجود ایجاد شد که اینک در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بخوبی قابل رؤیت است که برخی از آنها به هزاره هفتم قبل از میلاد مسیح (ع) باز میگردد.
اما آنچه که بیشتر از دیگر هنرها توجه انسان را به خود معطوف داشت، معماری و هنرهای تجسمی بود که انسان بر روی اشیاء یا ساختمانهایی که می ساخت از هنر خود بهره مند می شد و آن را به نمایش می گذاشت. معماری هنری بود که به غیر از تنوعات رنگی، هویت و فرهنگ را نشان میداد؛ به گونهای که تجلی معماری در تصاویر یا کنده کاریها بخوبی نمایان است. در قصرهای ساخته شده در زمان امویان کندهکاریهای رنگی و غیررنگی با عکسهای قدیمی بسیاری داشت. دستنوشته ها، ظروف و یا اثاثیه هایی که به علت تنوعات رنگی و نوع کار بر روی آنها از اهمیت به سزایی برخوردارند، نشانگر ارتباط و علاقه انسان با هنر است.
بنابراین باید میان معماری و هنر معماری تفاوت قائل شد که دو مفهوم کاملا مجزا هستند. در معماری منظور ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمت رسانی است. مانند ساختن اماکن مسکونی، عبادتی و یا تحصیلی. اما در هنر معماری تأکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزئنیی بر روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجره ها و درهاست و حتی باغها و حوض ها نیز به گونه ای با هنر معماری ترکیب می شوند تا تأثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود.
هنر معماری اسلامی به واسطه وجود معماران زبردست که فعالیتهای ابداعی انجام می دادند با رعایت یکسری اصول خاص بسط و گسترش یافت که این هنر بر درایت و نوع نگاه دینی شخص صحه می گذاشت؛ در واقع این نوع معماری بر نظرات، تجارب و ابتکاراتی متکی بود که معمار از آن بهره می گرفت. این مسئله منجر به تنوع در معماری اسلامی شد و با توجه به اینکه این معماری از زبان قرآن نشأت می گرفت، عمق و غنای تمدن اسلام را با بهره گیری از روح معنویت نشان می داد.
با وجود تفاوت میان معماری و هنر معماری، معماری اسلامی دارای شاخصه های متفاوتی می شود که آن را از سبک و سیاقهای دیگر بناها جدا می سازد. این مؤلفه ها شامل هندسه علمی و هنرهای ابداعی بر گرفته از اندیشه های معنوی شخص میشود. ابداعی که معمار از آن بهره مند می شد، شیوه ای است که در هنر معماری پیش از این سابقه نداشته است و این به علت ویژگیهای دینی در اندیشه زیبایی شناسی اسلام است که در هنر معماری اسلامی متجلی شده است.
ارتباط معماری با دین اسلام نشانه اعتقاد به توحید، ایمان و عمل به آموزه ها و تعالیم دین اسلام است. اندیشه توحیدی مبنی بر اعتقاد به خدای واحد سبکی بود که در اکثر هنرهای اسلامی به عنوان موضوعی بکر به کار می رفت. معماری اسلامی هنری بود که نه تنها در اماکن دینی چون مساجد مورد استفاده قرار می گرفت، بلکه از آن در مدارس، ضریحها و قصرها و حتی خانه ها و حمامها نیز بهره گرفته می شد.
مقیاسهای ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی بسیار مورد توجه بود. دورانی که معماری اسلامی در اوج رشد و شکوفایی خود بود، ارتباط معنوی شایسته ای با نیازهای انسان، شرایط زندگی و اجتماعی زمان خود برقرار می کرد . بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی با روح تمدن اسلام تطبیق داشت.
هویت معماری اسلامی در همه جهان با وجود تنوعات زبانی و تمدنی یکسان است و این تنوعات از چین تا اقیانوس اطلس با وجود تعددات فرهنگها دیده می شود. اگر چه رومیها و دیگر اقوام نیز دارای معماری بودند، اما معماری اسلامی ویژگی خاص خود را داشت. از دیگر ویژگیهای هنر معماری اسلامی تزئینات است که مسجد النبی به عنوان اولین بنای اسلامی دارای معماری اسلامی دارای این ویژگی بوده است. اگر چه در زمان نبی اکرم (ص) سقف آن از شاخه های نخل بود و با اتکا به عناصر تزئینی ساخته نشد، اما در زمان ولید بن عبدالملک معماری اسلام با استفاده از موزاییکهایی با رنگهای بسیار زیبا و متنوع معنوی در آن به کار رفت.
در هنر معماری اسلامی بیشتر از آیات قرآن به عنوان برجسته ترین ابداعات هنر اسلامی مورد استفاده قرار می گرفت که نوشتههایی از آیات قرآن بر روی سقفها، دیوارها و یا ستونها استفاده و به شکل خاص تزئین می شد . از برجسته ترین و قدیمی ترین خطوط زیبایی که با هنر معماری اسلامی تزئین شده داخل قبه الصخره است که آیات قرآن با خط کوفی نوشته و با موزاییک تزئین شده است.
وحدت و تنوع در معماری اسلامی شاید از برجسته ترین ویژگیهای آن باشد. این وحدت عامل اساسی توسعه و تکوین هویت معماری اسلامی و تأسیسات دینی به شمار می رود. به طوری که شیوه های معماری اسلامی در هر یک از کشورهای اسلامی متفاوت بوده است، اما وحدت در آنها به خوبی مشاهده می شود. حتی در ساختمانهای دینی که در پاریس، لندن، مونیخ و دیگر شهرهای اروپایی به شیوه معماری اسلامی ساخته می شد، هویت اسلامی کاملا مشخص است و نشان می دهد که اسلام در اروپا اشاعه یافته و مسلمانان به ویژه معماران اسلامی بیشترین نقش را در ارائه تمدن و هویت اسلامی داشتند.
اما نکته مهم و قابل توجه این است که دیگر تمدنها هنر و معماری اسلامی را به عاریت گرفته اند، اما اگر چه تلاشهایی می کنند تا هنر معماری اسلامی را در نظام خود در آورند، اما هنرهای اسلامی اعم از معماری، خط و تزئینات اسلامی بر اقتدار و ابداع مسلمانان تکیه دارد که ما نمونه ای از این تزئینات و هنرهای معماری را در اصفهان، بغداد، دمشق، قاهره، قیروان می بینیم که به 15 قرن پیش به زمان تاریخ تمدن اسلام باز می گردد و انتساب آن به هیچ حاکم و دولتی امکانپذیر نیست.
اصالت و هویت ملموس معماری اسلامی
معماری اسلامی تا حدی مورد توجه بود که با ظهور اسلام و علاقه مسلمانان به ساخت مسجد و استقبال آنها، تلاش کردند تا از این هنر نه تنها در بنای مساجد بلکه در کاخها، کوخها، ساختمانهای شهری، حمام و دیگر بناها از آن بهره برند. بنابراین معماری اسلامی طی زمان کمی توسعه و رشد چشمگیری یافت و اینک با گذشت قرنها و ایجاد معماری مدرن غرب بازهم معماری اصیل اسلامی جایگاه زیبایی و ابداعی خود را حفظ کرده و نشانه های تمدن و فرهنگ اسلامی در آن به صورت قابل ملاحظه ای نمایان است.
اگر چه نو آوری در معماری غربی بسیار زیاد است و شهرها از طرحهای مدرن استقبال زیادی کردند اما معماری مدرن از زبان معماری اصیل جدا شده و بی هویت و بدون زبان تاریخی پیش رفت که این امر منجر شد تا انسان به معماری خاصی رجوع کند که نه تنها هویت داشته باشد بلکه با محیط تاریخی و اجتماعی بشر منسجم باشد و با داشتن زبانی شیوا گذرگاهی برای هویت بشری را ایجاد کند.
این امر زمینه ای فراهم کرد تا اصالت معماری اسلامی و آنچه که پس از نوآوری ایجاد شده بود، حرکتی جدی را آغاز کند و زمینه ای برای دیدار استادان، دانشجویان و محققان معماری اسلامی را فراهم کرد تا به فرهنگ و تمدن اسلام بیشتر توجه شود.
بنابراین در این راستا آنچه که مهم به نظر می رسد، اطلاع رسانی تاریخی درباره هنر معماری اسلامی است که متأسفانه غربیها بیشتر به تاریخ معماری مدرن پرداخته اند تا مسلمانان به تاریخ معماری اسلامی. از سوی دیگر ترجمه و تألیف کتابهایی در ارتباط با معماری اسلامی به زبانهای مختلف نه تنها زمینه ای برای شکوفایی معماری اسلامی را فراهم می کند بلکه بستری برای معرفی معماری اسلامی در جهان ایجاد می کند.
هر چند گروهی از مسلمانان به تاریخ معماری اسلامی و یا اساس زیبایی و فلسفه معماری و هنر اسلامی پرداخته اند، اما باید این گرایش بیش از پیش شود.
اما عملکردی که برخی از کشورها و شهرهای تاریخی دارند اهتمام آنها را به هنر معماری اسلامی نشان می دهد که تدریس درس معماری اسلامی در شهرهای تاریخی چون اصفهان و قاهره نمونه ای از آنها است که با این اقدام اهمیت معماری اسلامی با فعال سازی عملیات ترمیم و بازسازی این اماکن نمود بیشتری یافته است.
هنر معماری اسلامی هنری است که بر پایه دین گام بر می دارد و اولین جرقه های توسعه آن زمانی بود که مسلمانان هنگامی که کشوری را فتح می کردند نه تنها اندیشه اسلامی بلکه معماری اسلامی را در میان کشورهای فتح شده اشاعه می دادند، چرا که اساس این فتوحات توسعه اندیشه اسلامی و ظهور اندیشه زیبایی شناسی بوده است.
اولین حاکمان مسلمان اموی به معماری اسلامی اهمیت به سزایی می دادند و در ساخت مساجدی چون مسجدالاقصی، مسجد دمشق و مسجد قیروان از آن بهره می گرفتند و دیوارها، درها، ستونها، پنجره ها، سقف و گلدسته های مساجد را با سنگهای قدیمی زیبا و با کاشی های تزئینی می آراستند.
در دوران عباسیها معماری اسلامی به دلیل نفوذ فرهنگ فارسها و ترکها تنوع بسیاری یافت، اما بر بافت معماری اسلامی تأثیر نگذاشت. آنها در دیوارهای ساختمانها و بناهای اسلامی علاوه بر استفاده از تزئینات خاص و متنوع خود، از خطوط مختلف کوفی، ثلث و نسخ نیز برای تزئین بهره مند می شدند.
بنابراین می توان گفت که معماری اسلامی معماری مستقلی است که همه عناصر زیبایی معماری را با در نظر گرفتن ویژگیهای اسلامی در خود جای داده است به گونه ای که هویت و فرهنگ اسلامی را به تصویر می کشد
تصویرسازی معنوی در معماری اسلامی
اندیشه اسلامی در همه هنرهای اسلامی اعم از معماری و تصویر سازی تحرک و جنبشی تازه به وجود آورد که علم زیبایی شناسی اسلامی در ذیل تفکر هنری اسلامی تکامل یافت .
می توان گفت که هدف هنرمند خلق نیست، بلکه ابداع و نو آوری است که از این راه نمیخواهد خدا را به تصویر کشد و یا تشبیه کند که این کار برای مردم بدترین عذابها را در پی دارد، بلکه سعی دارد تا رویکردی از معنویت را به نمایش گذارد که این مسئله در دوره های مختلف اسلامی از زمان خلفای راشدین توسعه و ترویج یافت و در قصرهای پادشاهان و دیوارها نمادی از حیوانات و پرندگان به تصویر در آمده بود و اینک باقی مانده آنها در موزه های مختلف دیده می شود.
هنگامی که هنر اسلامی پدید آمد تصویرسازی در عمارتهای دینی نیز جلوه گری کرد و در اکثر بناهای اسلامی و دینی هنرمندان مسلمان با هدف قرب الهی به تصویر سازی در بخشهای مختلف این اماکن اعم از قبه ها و گلدسته ها پرداختند . در این تصویرسازی هنرمند از هر تصویری که عبادت، وحدانیت، جلوه های دینی را نشان دهد، بهره می گرفت و مناظری از گیاهان، درختان و شکوفه های بهشتی را به تصویر در می آورد. حتی در خانه ها نیز طرحی از بهشت موعود که با درختان، شکوفه ها و فضای کلی بهشت تصویر سازی می شد.
هنرمندان مسلمان سعی می کردند واقعیتهای زندگی خود را با تصویری دقیق و با رعایت قوانین ریاضی بیاورند که بعد روحانی هنر و اینکه همه هستی سرچشمه خداوندی دارد را نشان دهند.
هنرهای اسلامی ویژگیهای تمدنی دینی واضحی دارند که در شهرهای اسلامی مورد استفاده قرار می گرفت . این جلوه ها در مساجد جامع در مراکز شهر بسیار بود و حتی در معماری مدارس، بیمارستانها و کتابخانه ها نیز وجود داشت.
از دیگر ویژگیهای معماری اسلامی این بود که ساختمانهای شهر به سوی قبله ساخته می شد و به این مسئله که خانه ها و ساختمانها از گلدسته ها و قبه های مساجد مرتفع تر نباشد، اهمیت بسیاری می دادند که اهتمام معماری به اسلام و اعتقادات دینی را نشان مدهد
معماری اسلامی؛ منعکس کننده ارزشهای تاریخی و تمدنی مسلمانان
اگر چه اسلام از همان آغاز به تزئین ساختمانها و کناره لباسها با استفاده از هنر تأکید کرد، اما هدف تمدن اسلام و هنرهای مسلمانان در ورای این ابداعات فرصتی مغتنم برای ارتقاء فرهنگ دینی، تاریخی و اجتماعی آنها بوده است و فرصتی دیگر برای معرفی واقعیتهای دین به شمار می رود تا رسالت تمدن را با تأثیرگذاری اسلام بر فرهنگ ملتهایی که آن را محکوم می کردند، نشان دهند.
این در حالی است که هنرهای اسلامی و با توجه به بناهای اسلامی شرایطی برای ارائه ارزشهای اسلام را فراهم کرد؛ به طور مثال کعبه اولین عمارتی که اندیشه توحیدی را ارائه کرد، حج گزاردن میلیونها مسلمان در اطراف آن دلیل به خدمتگیری ارزشهای انسانی در اسلام است که پس از گذشت قرنها از ساخت آن، همچنان مکانی برای وحدت مسلمانان به شمار می رود و جایگاه مقدسی است که خداوند و مسلمانان در طول تاریخ آن را گرامی داشته اند.
با رشد هنر معماری اسلامی، ساخت مساجد بزرگ در مرکز شهر به منظور تمرکز بر فرهنگ دینی و تمدنی اسلام در اولویت امور قرار گرفت. بنابراین ساخت اولین مسجد با معماری اسلامی زیبا خیزشی برای دعوت به اسلام بود تا علاوه بر اینکه مسلمانان در آن به اقامه نماز بپردازند، گردهم آمده و امور سیاسی و قضایی در آنجا انجام دهند. از سوی دیگر معماری اسلامی به ویژه در مساجد دلیلی بر ایمان به خدا و تقوا بود که خداوند اجازه داد آنرا بالاتر از خانه ها بسازند.
پیش از برای مساجد وظیفه دینی و ملی تعریف شده بود که امور مختلفی حتی اعلام ازدواج و برنامه های سیاسی در راستای گردهم آمدن مسلمانان در آن انجام می شد، بنابراین مسجد به عنوان بنایی اسلامی و دینی باید از نظر معماری نیز مورد توجه قرار می گرفت که بهترین معماران و هنرمندان اسلامی با تأکید بر ارزشهای دینی مسجد را بیشتر از ساختمانهای دیگر مورد عنایت و ابتکارات غنی هنر معماری اسلامی قرار می دادند، به گونه ای که هر بخش مسجد با داشتن معماری خاص جلوه و نمایی به این مکان دینی داده است.
در راستای ارائه و معرفی تمدن اسلامی و معماری اسلامی به منظور خدمت رسانی به جامعه اسلامی و تحقق اهداف دینی، شهرها نیز با ویژگی خاصی ساخته شدند تا در آن علاوه بر ساخت مساجد، مدارس و ساختمانهایی تأسیس شوند که در خدمت فرهنگ دینی باشد و معمار این مؤسسه و تأسیسات را در مرکز شهر با هنر خود می آراست تا ساکنان بخشهای مختلف بتوانند به مرکز شهر رجوع کنند و از معماری این اماکن بهره مند شوند.
با ساخته شدن درمانگاهها، خانقاهها، مدارس، کتابخانه، بازارها، مغازه های عطاری و پارچه فروشی، تجارت رونق گرفت؛ به گونه ای که اهتمام به معماری اسلامی بیشترین نقش را در رونق تجارت به عهده داشت و این اماکن با معماری اسلامی نه تنها ارزشهای دینی را ارائه می کردند، بلکه ارزشهایی چون احترام به حقوق دیگران، صلح و امنیت را نیز افزایش و از اخلاق حمایت می کردند.
معمار در این بناها از تزئیناتی چون سنگ، چوب، آجر و گلهای پخته شده استفاده می کرد تا آیات قرآن و احادیث را به شکلی بسیار زیبا با خطی زیبا در دیوارها، سقفها، درها و پنجره ها به کار برد. معمار از نقشهای گیاهان و جانوران با تصویری از تسبیج گویی آنها بهره مند می شد. در این نوع معماری هنرهایی چون تراشیدن سنگها در ارائه هنر معمار و انعکاس اعتقادات و عقاید او نقش به سزایی داشت تا جاییکه همه معماران عبادت، جهاد، معرفت و همچنین حج، طواف و داستانهای جنگ حضرت محمد (ص) را در معماری خود منعکس می کردند.
در گذشته که شیوه بیان وجود نداشت و انسانها به منظور ارتباط از ایما و اشاره و تصویر استفاده می کردند، زمینه ای برای استفاده هنرمندان معمار را فراهم کرد تا آنها نیز تاریخ و دین اسلام و حتی اکرام اشخاص را از طریق تصویر و ایما و اشاره نشان دهند و اغراض دینی و اسلامی خود را با ابداعات و ابتکارات هنری خود اینگونه ارائه دهند.
مذهب، منبع هنر معماری مساجد ایران
از همان ابتدای ظهور اسلام تا کنون ، ملتها و اقوام مختلف مانند یک امت واحد، با فرهنگها، آداب و رسوم و به ویژه با توانایی و درک هنری متفاوت و متنوع در کار ساختن و پرداختن مساجد در سرزمینهای وسیعی که از اندلس در باختر تا جنوب خاوری آسیا امتداد دارد، تلاش کردهاند.
بر این اساس هر آنچه که دیروز و امروز تحت عنوان معماری اسلامی در سرزمینهای گشوده شده، با سبکها و شیوههای شناخته شده، اندلسی ـ آفریقای شمالی ـ شامی و مصری ـ ایرانی و بینالنهرینی ـ عثمانی ـ هندو ـ یمنی و عربستانی ایجاد شده است، در حقیقت هنر مردمان ساکن در این نواحی است که دیرزمانی پیش از ظهور اسلام هر کدام دارای تمدنهای درخشانی بوده اند، و اینک در پرتو تعالیم اسلام دارای سمت و سو و شخصیت واحدی شده اند.
اگرچه به ظاهر واجد تفاوتهایی بودهاند که بیش از همه در شیوه تزیین بنا، تجرید و درک هنری مبتنی بر برخی جنبههای فرهنگی مانند آداب و رسوم قومی و سنتهای قبیلهای، اقلیم، عادتها، معیارها و هنجاریهای مورد قبول آنها بوده است.
معماران و هنرمندان مسلمان تاکنون نهایت ذوق و خلاقیت هنری خویش را بدون توجه به اجر و مزدی بذل کرد اند، به گونه ای که گاه حتی از نصب نام و نشان خود هم غافل شدهاند.
در بنای بسیاری از مساجد در سرزمینهای اسلامی هنرهای گونه گون در انبیق این خیزش سترگ به هم درآمیخته و معماری در این میان نقش توازنکنندهای ایفا کرده است. کاشیکاری، نقاشی ، گچبری ، منبتکاری ، خوشنویسی ، خطاطی کتیبهها ،حتی صوت خوش و موسیقی دلانگیز در صدای مؤذن و قرائت کتابخدا.
بدان گونه از بررسی یافتههای باستانشناسی در نجد ایران حاصل آمده، پوشش گنبدی با قاعده مدور، نخستین بار به وسیله معماران هنرمند دوران مقدم ساسانی و در بنای کاخهای خسروان، هم چون کاخ اردشیر بابکان در فیروزآباد و کاخ سروستان به کار رفته که این وضعیت صرف نظر از پوشش فضاهای وسیع و رفیع، شکوفایی بیرونی و درونی اینگونه بناها را فراهم میآورد که پیشتر با استفاده از قابهای مربع متحدالمرکز با چرخشی به مقدار نیم قائمه بر روی قاب زیرین و محاط در آن زیگوراتی را به وجود میآورد، ساخته میشد.
اکنون تبدیل آن به شکل مدور، در واقع تحولی در جهت دست یافتن به نرمش و ایستایی بهتر و تقسیم یکنواخت و متوازنتر نیروهای موجود در بنا بوده است.
به علاوه این تمدید خردمندانه، معمار را از لزوم بهکارگیری احجام و عناصر ساختمانی حجیم و وزین که از پیش برای پوشش فضاهای اصلی و جنبی فراهم آورده بود، بینیاز کرده و در عوض استفاده از آجر و یا سنگ با ابعاد کوچک و قابل حمل را مقدور میساخت و کار ساختن و پرداختن را آسان میکرد.
بناهای فاخر و نفیسی که از رهگذر این ابداع هوشمندانه حاصل میآمد، این بار مقدر بود تا در شکلدهی به بنای مساجد اسلامی و در خدمت به اهداف مقدس و جهانبینی نو کمر ببندد. ابتکار عملی که در خاستگاه اسلام به کلی بیسابقه بوده است.
در آغاز تقریبا همه مساجد اسلامی در جای معابد، کاخها و کلیساهای سرزمینهای مفتوح و با استفاده از عناصر و مصالح موجود در آنها ساخته میشد.
مسجد جامع اموی دمشق به عنوان مسجد و مرکز اسلامی که هم پارلمان بوده و هم محلی که به امور جاری مسلمانان میپرداخت، با هدف نشان دادن قدرت جامعه جوان مسلمانان، در محل پرستشگاه ژوپیتر، خدای خدایان رومی که سابقا به کلیسا مبدل شده بود، ساخته شد.
در ایران هم اغلب آتشکدهها تبدیل به مسجد شدند از آن جمله میتوان از مسجد جامع اصفهان در عهد خلافت منصور نام برد.
مسجد ایرانی علاوه بر افزودن گنبد به فضای شبستان به کمک یک هندسه گام به گام و ایجاد ایوان که به شکوه و جلال آن میافزود، دارای ویژگیهای منحصربه فردی است که لطافت و ظرافت در آراستن و تزیین بدنه در داخل و خارج بنا، از آن جمله اند.
با این همه میراث متقدمان و تجربه به جای مانده از آنها توام با تنوع و تجربه های سنتی در استفاده از فرم و فضا به ویژه در معماری مساجد، قرنهاست که به کمال رسیده و به بلوغ هنری و ماندگاری فنی دست یافته است.
تبلور این امر را میتوان در بنای کوچک زیبا و ظریفی همچون مسجد "شیخ لطفالله" اصفهان که در اوج زیبایی، ادراک علمی و استادی مسلم است، به وضوح مشاهده کرد.
ویل دورانت مورخ مشهور و معاصر آمریکایی در باره این شاهکار بیمانند تووصیف جالبی دارد. او در تاریخ تمدن خود و در آغاز عصر خرد مینویسد: بیش از همه داخل مسجد دارای زیبایی شگفتانگیزی است که شامل نقوش اسلیمی، اشکال هندسی، چنبره[ایی با طرح کامل و یک شکل است. در این جا هنر مجرد (آبستره) را میبینیم ولی با منطق و سبک و اهمیتی که هرج و مرج مبهوت کننده ای را به عقل عرضه نمیکند، بلکه نظم قابل فهم و آرامش فکری را میرساند.
پروفسرو پوپ، ایرانشناس و مستشرق معروف معاصر در کتاب خود «بررسی هنر ایران» مینویسد: «کوچکترن نقطه ضفعی در این بنا دیده نمیشود. اندازه ها بسیار مناسب اند، نقشه آن بسیار قوی و زیبا و به طور خلاصه توافقی است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش باشکوه که نماینده ذوق سرشار زیبایی شناسی است و منبعی جز ایمان مذهبی و الهام آسمانی نمیتواند داشته باشد.
منبع: خبر گزاری مهر / سایت هنر
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله