مسجد مدرسه‏هاي تهران

فعاليت‏هاي آموزشي، از جمله‏ي آموزش خط و کتابت، از همان آغاز گسترش اسلام در مساجد صورت مي‏گرفت و زمان پرداختن بدان به نحوي بود که موجب بروز اشکال در فعاليت‏هاي عبادي نمي‏شد. برخي از علما حتي در منزل خود به تدريس مي‏پرداختند،اما گسترش فعاليت‏هاي متنوع آموزشي و مذهبي موجب شد که مراکز خاص ديگري براي آموزش علوم مذهبي و ساير علوم مربوط با آن شکل گيرد. بيت‏الحکمه، يکي از نخستين مراکز علمي و فرهنگي بود که گويا در اوايل قرن سوم هجري قمري
شنبه، 16 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مسجد مدرسه‏هاي تهران
مسجد مدرسه‏هاي تهران
مسجد مدرسه‏هاي تهران

نويسنده: حسين سلطان ‏زاده

روند پيدايش و تشکل مسجد - مدرسه‏ها

فعاليت‏هاي آموزشي، از جمله‏ي آموزش خط و کتابت، از همان آغاز گسترش اسلام در مساجد صورت مي‏گرفت و زمان پرداختن بدان به نحوي بود که موجب بروز اشکال در فعاليت‏هاي عبادي نمي‏شد. برخي از علما حتي در منزل خود به تدريس مي‏پرداختند،اما گسترش فعاليت‏هاي متنوع آموزشي و مذهبي موجب شد که مراکز خاص ديگري براي آموزش علوم مذهبي و ساير علوم مربوط با آن شکل گيرد. بيت‏الحکمه، يکي از نخستين مراکز علمي و فرهنگي بود که گويا در اوايل قرن سوم هجري قمري در بغداد تأسيس شد (1) بغداد در اين دوره از مراکز مهم علمي به شمار مي‏رفت، و گفته‏اند که در بازار شهر حدود يک صد دکان کاغذفروشي (وراقي) و صحافي وجود داشت (2).
با وجود آنکه واژه‏ي مدرسه در اشعار دعبل خزاعي، شاعر قرن دوم هجري قمري، به کار رفته است، اما اطلاع روشني از اينکه ساختار مستقلي به نام مدرسه نيز در آن دوره شکل گرفته باشد در دسترس نيست (3).
در اواخر قرن سوم هجري قمري، به تدريج مراکزي با عنوان «دارالعلوم» از سوي علما و امرا تأسيس شد و تفاوت عمده‏ي آنها با کتابخانه‏ها در اين بود که نه تنها براي امر تعليم، بلکه براي اقامت طلايي که بعضا از شهرهاي دور راهي مرکزي علمي مي‏شدند تسهيلات و از جمله اقامتگاه‏هايي در نظر مي‏گرفتند (4) با طراحي و احداث مساکن ساده، آن هم در کنار فضاهاي آموزشي، نوع ويژه‏اي از آموزشگاه‏ها که تلفيقي از سکونتگاه و فضاي آموزشي بود، شکل گرفت و به تدريج الگوي طراحي مدرسه‏هاي علميه گرديد و تکامل يافت.
گويا از اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجري قمري بود که مکان‏هايي به نام مدرسه ساخته شد و در همين دوره است که احداث مدرسه‏اي را در آمل به ناصر کبير (متوفي 304 ه.ق) و نيز داعي صغير که از فرمانروايان علوي اين خطه بودند نسبت داده‏اند (5).
در قرن چهارم هجري قمري، چندين مدرسه در قلمرو حکومت غزنويان و نواحي ديگر ساخته شد که در
آثار تاريخي و ادبي بدانها اشاره شده است (6) اما اثري از ساختمان هيچ يک باقي نمانده است تا بتوان به خصوصيات معماري آنها پي‏برد. اسنادي از دو مدرسه متعلق به دوره‏ي سلجوقي وجود دارد که نشان مي‏دهد طرح نخستين مدرسه‏ها با الهام از طرح‏هاي خانه‏هاي درون‏گرا بوده که بعدها دچار دگرگوني‏هايي نيز شده است.
از مدارس نظاميه‏ي ساخته‏ي خواجه نظام‏الملک طوسي که از نخستين مدرسه‏هاي بزرگ و سازمان‏يافته به شمار مي‏آيد نقشه‏اي باقي نمانده است، در حالي که مدرسه‏ي مستنصريه‏ي بغداد (ساخته‏ي قرن هفتم هجري قمري) هنوز باقي است. به ظن قوي، به هنگام احداث بناي مذکور، مدرسه‏ي نظاميه‏ي بغداد نيز معمور و مورد استفاده بود، لذا با عنايت به پيشينه‏ي مدارس نظاميه و ويژگي‏هاي معماري آها، قاعدتا بايد مدرسه‏ي مستنصريه را با الهام از خصوصيات معماري مدرسه‏ي نظاميه ساخته باشند.
در مدرسه‏هاي ساخته شده تا دوره‏ي ايلخانان، متناسب با شرايط، امکانات و نيازها، از يک فضاي ساده هم به عنوان مسجد استفاده مي‏شد. اما از دوره‏ي ايلخانان و به خصوص از دوره‏ي تيموريان و بعد از آن به تدريج در مدارسي که داراي طرحي معمارانه بودند و نيز در بسياري از مدرسه‏هاي بزرگ، فضاي خاصي را به مسجد اختصاص مي‏دادند، که اين فضا غالبا به شکل گنبدخانه‏اي (و در مواردي به صورت شبستاني) بود که در گوشه‏اي از بنا (به ويژه در مدارس دوره‏ي تيموري) يا در امتداد يکي از محورهاي تقارن آن (بيشتر در دوره‏ي صفويه) بنا مي‏شد. اين فضا به دليل برخي خصوصيات ساختاري، از جمله وسعت، به گونه‏اي نبود که هميشه آن را به عنوان مسجد عمومي مورد استفاده قرار دهند. ولي البته از مساجد واقع در بعضي مدارس بزرگ (مانند مسجد مدرسه‏ي چهارباغ در اصفهان يا مسجد مدرسه‏ي امام خميني (سلطاني) در کاشان) در اوقات و ايام ويژه براي برگزاري نماز يا ساير فعاليت‏هاي عام مذهبي به صورت‏هاي عمومي نيز استفاده مي‏شد. اما از طرفي زمان و نحوه‏ي استفاده از اين مساجد غالبا به گونه‏اي نبود که آرامش فضاي مدرسه را مختل و يا درس و بحث طلاب علم را با اشکال مواجه نمايد.به اين ترتيب از قرن چهارم هجري قمري به بعد، مدرسه به عنوان فضاي نسبتا مستقل آموزشي مورد استفاده قرار مي‏گرفت.
در دوره‏ي صفويه مسجد جامع بزرگي در فرح‏آباد ساري ساخته شد که با توجه به قرائن مي‏توان آن را يکي از نخستين مسجد - مدرسه‏ها در ايران به شمار آورد. در اين بنا، جبهه‏ي سمت قبله به فضاي اصلي مسجد يعني گنبدخانه و شبستان، و سه جبهه‏ي ديگر به حجره‏هاي طلاب اختصاص يافته است. ساختار اين بنا و توزيع فضايي فعاليت‏ها در آن به گونه‏اي است که از لحاظ ساختماني و کاربردي، آن را مي‏توان «مسجد - مدرسه» ناميد؛ چرا که هر يک از فضاهاي مختص مسجد و يا مدرسه، آن قدر گسترده است که به نظر مي‏رسد هر دو فضا در نظر کارفرما و طراح بنا اهميت کمابيش برابر و همساني در آن داشته است، و به همين مناسبت هر دوي اين فضاها را مي‏توان جزء «فضاهاي اصلي» مجموعه به شمار آورد. به عبارت بهتر هيچ يک از اين دو فضا را نمي‏توان نسبت به ديگري، جنبي يا فرعي دانست.
درباره‏ي چگونگي تکوين و زمان دقيق طراحي و احداث اين نوع بنا در ايران، هنوز بررسي‏هاي کافي صورت نگرفته است. اما به نظر مي‏رسد که نوع طراحي و ساختمان مسجد - مدرسه‏ها در ايران با نحوه‏ي بناي آنها در قلمرو گورکانيان در هند، بي‏ارتباط نبوده است؛ و چنان که براي نمونه، نقشه‏هاي دو مسجد - مدرسه‏ي «سردار» در قزوين و مسجد - مدرسه‏ي «خيرالمنزل» در دهلي مقايسه شوند آشکار مي‏گردد که برخي ويژگي‏هاي مدرسه‏ي «خيرالمنزل» بنا شده، در بعضي موارد از شيوه‏ي طراحي مسجد - مدرسه‏ي «خيرالمنزل» اقتباس شده است.
ارتباطات فرهنگي و هنري متقابل ايران و هند در دوره‏ي صفوي و گورکاني و تداوم آن تا عهد قاجار، امکان تبادل تجربيات فرهنگي را فراهم آورده بود و چنان که بررسي شود، چنين به نظر مي‏رسد که برخي از خصوصيات مهم معماري مساجد جامع دوره‏ي قاجار از شيوه‏ي طراحي مساجد جامع گورکاني اقتباس شده است (7).
به هر ترتيب، دوره‏ي اوج توجه به احداث مسجد - مدرسه را عصر قاجار بايد دانست، و بيشترين شمار اين نوع بنا نيز در تهران، يعني پايتخت آن روزگار ساخته شد.

برخي از مسجد - مدرسه‏هاي تهران

مسجد - مدرسه‏ي شهيد مطهري (سپهسالار)

واقع در ميدان بهارستان، جنب ساختمان مجلس شوراي اسلامي.
اين مسجد - مدرسه را ميرزا حسين خان قزويني سپهسالار ساخته بود. ساختمان آن در 1296 ه.ق آغاز شد و تا زمان فوت باني (1298 ه.ق) به پايان نرسيده بود. پس از او برادرش يحيي‏خان مشيرالدوله کار را دنبال و تا پايان کار بر احداث بنا نظارت نمود (8).
صحن مدرسه تقريبا به شکل مربع است و در سه طرف آن در حدود شصت حجره در دو طبقه ساخته شده
است. شبستاني بزرگ در پشت جبهه‏ي شرقي و يک گنبدخانه‏ي عظيم در جبهه‏ي جنوبي مسجد وجود دارد.
ورودي اصلي اين بنا در جبهه‏ي غربي مجموعه واقع و داراي جلوخاني بزرگ و تزيين شده است. ورودي ديگري هم که طراحي و تزيين شده است در جبهه‏ي شرقي بنا وجود دارد و غالبا از آن براي دسترسي به شبستان مجاورش استفاده مي‏شود.
اين مدرسه مشتمل بر طرحي چهار ايواني با گنبدخانه‏اي بزرگ است و بدين ترتيب فضايي به وجود آمده که موجب باشکوه شدن جلوه‏ي بيروني فضايي به وجود آمده کمه موجب باشکوه شدن جلوه‏ي بيروني ترکيب حجمي بنا نيز شده است. از ويژگي‏هاي مهم ترکيب حجمي فضاي دروني مدرسه، وجود چهار مهتابي يا فضاي باز جلو حجره‏هاي طبقه‏ي فوقاني است. اين نوع ترکيب حجمي در مسجد - مدرسه‏هاي «سيد» و «رحيم‏خان» در اصفهان نيز مشاهده مي‏شود. وجود هشت منار در بناي مزبور حاکي از توجه طراح به اين عنصر معماري است. طراحي ورودي نيز از مسيري غير مستقيم، تحت تأثير بهترين الگوي طراحي ورودي مساجد، براي دسترسي به صحن تشکيل شده است.
گنبدخانه‏ي اين بنا ويژگي خاصي دارد؛ به اين ترتيب که گنبد اصلي به چند نيم گنبد اتصال يافته است. به نظر مي‏رسد چنين ويژگي بيشتر به مساجد دوره‏ي عثماني تعلق دارد و به احتمال زياد از برخي نمونه‏هاي اين مساجد اقتباس شده است.
سطوح نماي مدرسه با انواع کاشي‏هاي منقوش پوشيده شده است و نمونه‏هايي از کاشي‏هاي نفيس معرق را همراه با نمونه‏ي کاشي‏هاي هفت رنگ همراه با تصاوير و نقش‏هايي که در دوره‏ي قاجار معمول شد، مي‏توان مشاهده کرد.
اين بنا را مي‏توان بزرگ‏ترين مسجد - مدرسه‏ي تهران در دوره‏ي قاجار به شمار آورد که به دليل وجود شمار فراواني حجره، شبستان و گنبدخانه‏اي بسيار بزرگ در آن، «جامع» نيز ناميده مي‏شد. همچنين به طوري که نقل شده است مجهز به حمام، مريض‏خانه و مطبخ نيز بوده است. صاحب المآثر والآثار در اين باره آورده است:
تأسيس و بنياد و انشاء ابواب البر مرحوم ميرزا حسين خان قزويني سپهسالار اعظم - قدس سره - در دارالخلافه‏ي ناصري که مشتمل است بر جامعي کبير و مقصوره‏اي خطير و مدرسه‏ي بديع با صحني وسيع و طبقات از حجرات و مآذن و منارات و مکتب و مخزن و مريض‏خانه و حمام و ساير لواحق و ضمايم در نهايت امتياز و استحکام... (9).

مدرسه‏ي حکيم هاشم

واقع در خيابان پانزده خرداد، کوچه‏ي تکيه‏ي دولت.
باني اين مدرسه، بر پايه‏ي کتيبه‏ي سنگي ورودي آن، شخصي به نام حکيم هاشم است که در دوره‏ي صفويه مي‏زيسته غاست. اين بنا در 1296 ه.ق به دستور مهد عليا مرمت شد. بر کتيبه‏ي مزبور که در 1304 ه.ق تنظيم شده، به اين نکته چنين اشاره شده است:
چو برگذشت ز هجرت هزار و يک صد و اند
حکيم بارع با فضل هاشم رازي
بناي مدرسه‏اي خواست برنهد که ز علم
رواج يابد شرع پيمبر تازي
به شهر طهران بنمود اين خجسته بناي
که به سپهر برينش بود سرافرازي
گذشته چون که بر آن سال و مه به ظاهر آن
شکست و رخنه بسي کرد يار و دمسازي
برفت چون نود و شش پس از هزار و دويست
به امر ناصردين شاه با فر و غازي
عليقلي سر شهزادگان وزير علوم
که حکم شه را دارد به صدق همرازي
بگفت آنچه خرابي بدان رسيده، کنند
زنو مرمت آن اهل حرفت رازي (10).
مدرسه‏ي حکيم هاشم داراي دو ايوان در جبهه‏ي شمالي و جنوبي، ورودي نسبتا ساده در جبهه‏ي غربي و تعدادي حجره است.
ترکيب برخي از فضاها و عناصر بنا و نيز نماهاي نامتقارن آن به خوبي نشان مي‏دهد که بر اثر دگرگوني‏ها و مرمت‏هاي متعدد، شکل نخستين بنا تغيير يافته و نظم و انسجام اوليه را از دست داده است. در حال حاضر نيز ساختمان آن آسيب ديده و متروک مانده است.

مسجد - مدرسه‏ي حکيم ‏باشي (آقا محمود)

واقع در خيابان پامنار، کوچه‏ي مروي.
بناي آن را به ميرزا احمد حکيم‏باشي نسبت داده‏اند که گويا در دوره‏ي فتحعلي شاه زندگي مي‏کرده است، و در خصوص اشتهار اين مسجد - مدرسه به آقا محمود، آمده است که آقا محمود کرمانشاهي نامي مدتي پيشنماز آنجا بود (11).
در جبهه‏ي قبله، گنبدخانه و ايواني وجود دارد که شاخص‏ترين عناصر مسجد به شمار مي‏آيد. شبستاني
کم‏عمق و طويل نيز در جبهه‏ي مقابل آن ساخته و در دو جبهه‏ي ديگر، هشت حجره‏ي روبه‏روي هم قرار داده‏اند. در وسط هر يک از دو جبهه‏ي مزبور نيز ايواني وجود دارد، و به اين ترتيب اين بنا داراي سه ايوان است. دو سوي گنبدخانه، به دو ورودي مجهز است که هر کدام متشکل از پيش طاق، هشتي و دالاني است و مستقيما به حياط ختم مي‏شود.

مسجد - مدرسه‏ي معيرالممالک

واقع در خيابان خيام، کوچه‏ي معير.
دوستعلي خان نظام‏الدوله‏ي معيرالممالک، از رجال دوره‏ي قاجار، اين بنا را احداث نمود (12) و تاريخ احداث و وقف بنا را پيش از 1290 ه.ق دانسته‏اند (14).
گنبدخانه و ايواني بزرگ در جبهه‏ي قبله‏ي آن ديده مي‏شود و در جبهه‏ي مقابل گنبدخانه، شبستاني کم‏عمق و طويل قرار دارد که در سال‏هاي اخير شکلي ديگر يافته است. در دو جبهه‏ي ديگر و مقابل، هم شماري حجره وجود دارد و در جلو آنها و همچنين در دو جلو جبهه‏ي مقابل گنبدخانه، رواقي طراحي و ساخته شده است؛ ولي متأسفانه رواق جبهه‏ي روبه‏روي قبله تخريب شده است.
فضاهاي ساخته شده در جبهه‏ي قبله، نسبت به سه جبهه‏ي ديگر ارتفاع بيشتري دارد. گنبدخانه، فاقد پوشش تزئيني است و منارهاي دو سوي ايوان نيز پيش از آنکه بنايشان به اتمام برسد، به حال خود رها شده‏اند. اين بنا داراي دو ورودي است و گويا ورودي جبهه‏ي غربي آن، بيشتر براي عبور و مرور خانم‏ها اختصاص مي‏يافته است.

مسجد - مدرسه‏ي مروي

واقع در خيابان ناصرخسرو، کوچه‏ي مروي.
اين بنا را حاجي محمدحسين خان مروي، از مقامات دربار فتحعلي شاه و ملقب به فخرالدوله (متوفي 1234 ه.ق) ساخته است (14).
مسجد - مدرسه‏ي مروي داراي يک حياط وسيع و دو حياط کوچک و شبستاني بزرگ در جبهه‏ي جنوبي است که يک راه دسترسي به آن از دالان ورودي وجود دارد. در حدود سي حجره در اطراف صحن ساخته شده است و چهار ايوان در وسط هر يک از جبهه‏هاي بنا وجود دارد که
گويا دو فضاي پشتي ايوان‏هاي شرقي و غربي، به مدرس اختصاص داشته است. بساري از حجره‏هاي اين مدرسه بزرگ هستند و هر يک، از يک فضايي اصلي با يک ايوان و صندوق‏خانه تشکيل شده است. بايد افزود که بخش‏هايي از بنا، در دهه‏هاي اخير مرمت و بازسازي گرديده است.

مسجد - مدرسه‏ي فيلسوف ‏الدوله

واقع در خيابان شهيد مصطفي خميني، جنب امامزاده سيد اسماعيل (ع).
اين مسجد - مدرسه را ميرزا کاظم فيلسوف‏الدوله (متوفي 1323 ه.ق) پزشک مشهور دوره‏ي ناصري، ساخته است (15) پيرامون صحن آن را در حدود دوازده حجره و دو ايوان احاطه کرده است و در جبهه‏ي مقابل ورودي، شبستاني ستون‏دار وجود دارد که براي برگزاري مراسم نماز از آن استفاده مي‏شد. ورودي بنا، مسيري غير مستقيم به صحن دارد و به شکلي طراحي شده است که در آن عناصري همچون جلوخان، هشتي، دالان و ايوان به کار رفته است.
از ويژگي‏هاي اين بنا، وجود مقبره‏ي باني آن در کنار حياطي بسيار کوچک در پشت صحن اصلي است که به اين ترتيب مي‏توان آن را نوعي مسجد - مدرسه - مزار به شمار آورد. همچنين داراي کاشي‏کاري‏هاي ظريف و کاربندي‏هاي زيباست، و چنين به نظر مي‏رسد که دو منار واقع در دو سوي ورودي بنا، به همان صورت ناتمام رها شده باشد.
شبستان، داراي دو ورودي مجزاي مردانه و زنانه است که پرده‏اي آنها را از يکديگر جدا کرده است.

مسجد - مدرسه‏ي مشيرالسلطنه

واقع در خيابان مولوي، ابتداي خيابان اسفندياري.
ميرزا احمدخان مشيرالسلطنه اين بنا را ساخته و به تاريخ 1318 ه.ق وقف شده است (16) اين بنا، داراي صحني کوچک است کمه هشت حجره در سه طرف آن وجود دارد، با شبستاني ستون‏دار در جبهه‏ي شمالي و در مقابل جبهه‏ي قبله. ايوان و مدرس در جبهه‏ي جنوبي و حجره‏ها در دو جبهه‏ي ديگر در مقابل هم ساخته شده است. از ويژگي‏هاي اين بنا، وجود يک برج ساعت در جبهه‏ي شرقي آن است که از معابر مجاور، قابل رؤيت بوده
و به همين سبب به مسجد ساعت نيز شهرت يافته است. در پشت شبستان، مطبخ و انباري، با دالاني مجزا تا خيابان مجاور، تعبيه شده است و در طبقه‏ي اول آن يک حجره و يک مهتابي وجود داشت که گويا در گذشته از حجره به عنوان کتابخانه و از مهتابي براي بخش زنانه‏ي مسجد استفاده مي‏شده است.

مسجد - مدرسه‏ي سپهسالار قديم

واقع در خيابان ناصرخسرو، کوچه‏ي مروي.
اين بنا را ميرزا محمدخان قاجار، که مدتي منصب وزارت جنگ را داشت، ساخته است (17) او در 1284 ه.ق در مشهد درگذشت. اين مسجد - مدرسه، احتمالا قبل از 1277 ه.ق ساخته شده است (18).
در جبهه‏ي قبله و جبهه‏ي مقابل آن دو شبستان، و در دو جبهه‏ي ديگر تعدادي حجره ساخته شده که در جلو آنها رواقي ستون‏دار قرار گرفته است. شبستان واقع در جبهه‏ي قبله که داراي اهميت بيشتري است، ارتفاعي معادل دو طبقه دارد؛ در حالي که شبستان واقع در جبهه‏ي روبه‏روي آن کوتاه‏تر است.
اين بنا، داراي يک جلوخان بزرگ و دو منار کاشي‏کاري شده در دو سوي ورودي است و مسير دسترسي به حياط به شکلي خاص داراي اعوجاج است. مسجد - مدرسه‏ي سپهسالار قديم، در سال‏هاي اخير مرمت شده و شکلي ديگر يافته است.

نتيجه

«مسجد - مدرسه» نوعي فضاي معماري است که کارکردهاي اصلي مسجد و مدرسه را توأم دارد و از لحاظ کالبدي نيز فضاهاي اختصاص يافته بدانها از اهميت کمابيش مشابه و متعادلي نسب به يکديگر برخوردار است. در متون تاريخي از اين نوع بناها با عناويني نظير «مسجد»، «مدرسه» و يا غالبا «مسجد و مدرسه» ياد شده است.
انواع مسجد - مدرسه‏ها را به لحاظ کالبدي مي‏توان به چهار گروه زير طبقه‏بندي کرد:
1. گونه‏ي نخست، مسجد - مدرسه‏هايي هستند که در آنها جبهه‏ي رو به قبله به مسجد و سه جبهه‏ي ديگر به حجره‏هاي مدرسه اختصاص يافته است؛ مانند مسجد - مدرسه‏ي مروي در تهران. در برخي از اين نوع مسجد - مدرسه‏ها، معمولا فضاهاي بهداشتي و وضوخانه را در گوشه‏اي از مسجد و در نزديکي گنبدخانه يا شبستان مي‏ساختند تا کساني که از بيرون بنا براي اقامه‏ي نماز مراجعه مي‏کنند، ناگزير از رفتن به درون صحن و ايجاد اخلال در زندگي آرام طلاب نباشند.
2. گونه‏ي دوم، بناهايي هستند که در آنها دو جبهه رو به قبله و جبهه‏ي مقابل آن به مسجد و دو جبهه‏ي تقريبا شرقي و غربي به مدرسه اختصاص يافته است. مسجد - مدرسه‏ي آقا محمود و معيرالممالک در تهران از اين‏گونه به شمار مي‏رود. در اين بناها، تداخل فعاليت‏ها با يکديگر و آمد و شد افراد به داخل صحن به گونه‏اي بود که بعضا آرامش فضاي زندگي و آموزشي طلاب، به طور کامل حفظ نمي‏شد.
3. گونه‏ي سرنو شامل نوعي بناست که طبقه‏ي همکف به مسجد و طبقه‏ي فوقاني به مدرسه اختصاص مي‏يافت؛ مانند مسجد - مدرسه‏ي سيد در اصفهان. در اين‏گونه بناها، دو جبهه‏ي صحن کاملا به مسجد و دو جبهه‏ي ديگر به دو شبستان کوتاه در طبقه‏ي همکف اختصاص يافته و حجره‏هايي نيز در بالاي دو حجره‏ي اخير طراحي و ساخته
مي‏شده است. همچنين در جلو حجره‏هاي هر يک از دو جبهه‏ي مزبور، دو مهتابي قرار داشت، ولي اصولا اين طرح به لحاظ کاربري براي فضاي آموزشي چندان مناسب نبود و به سبب در معرض ديد بودن طلاب، مهتابي‏هاي جلو حجره‏ها محل‏هاي آرامي براي استراحت و آموزش و مباحثه‏ي طلاب به شمار نمي‏آمدند.
4. گونه‏ي چهارم طراحي فضاي مسجد - مدرسه، شامل نوعي بناست که طبقه‏ي همکف به مسجد و طبقه‏ي زيرين به مدرسه اختصاص مي‏يابد. اين طرح، به شکل خاصي، در مسجد - مدرسه‏ي آقا بزرگ در کاشان قابل ملاحظه است. قرار گرفتن فضاي آموزشي در طبقه‏ي زيرين، که داراي حياطي سبز و آرام است، موجب پديد آمدن فضاي مناسبي براي طلاب مي‏شود. همچنين وجود پنجره‏هاي ارسي و دالان‏هاي دو سوي حجره‏ها که راه دسترسي به آنها از طريق همين دالان‏ها تأمين مي‏شود، امکان حفاظت فضاي دروني حجره‏ها را از ديد عابران به خوبي فراهم آورده است.
در مسجد - مدرسه‏هاي تهران، از طرح‏هاي گروه اول و دوم استفاده شده است. البته در اينجا طبقه‏بندي اصول طراحي مسجد - مدرسه‏ها به اين چهارگونه، بر اساس موقعيت و ترکيب حجمي فضاي استقرار مسجد و مدرسه نسبت به يکديگر صورت گرفته است، و طبعا در طراحي بسياري از بناها - متناسب با زمان و محل طراحي، احداث و نيز ساير عوامل و امکانات - از ويژگي‏هايي استفاده شده است که بايد در بررسي‏هاي دقيق‏تر مورد توجه قرار گيرد.

پی نوشت:

1- حتي، فيليپ، تاريخ عرب، ج 1، ترجمه‏ي ابوالقاسم پاينده، تبريز، بي‏تا، ص 393.
2- احمد بن ابي‏يعقوب، البلدان، ترجمه‏ي محمدابراهيم آيتي، تهران، 1356، ص 17.
3- عزتي، ابوالفضل، آموزش و پرورش اسلامي، تهران، 1357، ص 76.
4- متز، آدام، تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري، ج 1، ترجمه‏ي عليرضا ذکاوتي قراگزلو، تهران، 1362، ص 206.
5- اولياء الله آملي، تاريخ رويان،تصحيح منوچهر ستوده، تهران، 1348، صص 110 و 113.
6- سلطان‏زاده، حسين، تاريخ مدارس ايران، تهران، 1364، صص 107 -99.
7- کخ، ابا، معماري هند در دوره‏ي گورکانيان، ترجمه‏ي حسين سلطان‏زاده، تهران، 1373.
8- اعتمادالسلطنه، صدرالتواريخ، به کوشش محمد مشيري، تهران، 1357، ص 278.
9- اعتمادالسلطنه، المآثر والآثار، ج 1، به کوشش ايرج افشار، تهران، 1363، ص 116.
10- بلاغي، تاريخ تهران (قسمت مرکزي)، تهران، بي‏نا، بي‏تا، ص 40.
11- بلاغي، همان، ص 75.
12- اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، صص 117 و 118.
13- بلاغي، همان، ص 184.
14- مصطفوي، محمدتقي، آثار تاريخي طهران، ج 1، به کوشش ميرهاشم محدث، تهران، 1361، ص 86.
15- بلاغي، همان، ص 261.
16- بلاغي، همان، ص 197.
17- اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، ص 117.
18- بلاغي، همان، ص 178.
منبع: ميراث جاويدان





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.