مسجد آقا اسدالله خوانسار و موقوفات آن
اسدالله خان شهريارعجم
مسجدي ساخته چون خلد ارم
ظل السلطان حاکم اصفهان از عنوان شهريار عجمي وي آشفته شده، به درآوردن چشمان آقا اسدالله امر مي کند. مداح از شعراي قرن دوازدهم خوانسار، در اين باب قطعه اي ساخته که يک بيتش اين است:
به گرد کاسه ي چشمش فلک به خط غبار
نوشته فا عتبروامنه يا اولي الابصار
(2)
وي همچنين قصيده اي درباره ي بناي مسجد سروده که ابياتي از آن چنين است:
قمر خد و، نبي جد و، علي قد موسوي آباء
ضياءالحق، جمال الدين پي ترويج دين آمد
بناي يک بنايي از دو باني گشت مستحکم(3).
که بناي قدرت بهر طرحش آفرين آمد
طواف کعبه گر خواهي مکش رنج بيابان را
که بهر طوف بيت الله ما روح الامين آمد
بگو مداح تاريخش به عهد ناصرالدين شه
ز محراب دو ابروي مه منبر نشين آمد (4)
(1279)
مسجد آقا اسدالله در سال 1374 قمري برابر با 1334 شمسي در مسير خيابان واقع شد و تقريباً نصف آن به طور مثلث از بين رفت ونصف ديگر آن پس از يک سال در اثر سيل عظيم مرداد ماه 1335 خراب، و در نتيجه به کلي منهدم شد؛ بدين سبب در تاريخ 1336شمسي، به سعي و اهتمام جمعي از مؤمنان خيرانديش و نيکوکار، تجديد بنا شد.
مرحوم محمد جواد ولايي متخلص به افسر از شعراي قرن اخير خوانسار، (5) در سال 1334 در ماجراي تخريب مسجد آقا اسدالله جهت احداث خيابان و تصاحب حسينيه موسوم به دوراه از سوي عمال دولتي جهت ايجاد مدرسه، چکامه اي سروده که ابياتي از آن چنين است:
دو ديده همچو مهر و ماه پر نور
در اين خوانسار ما هر دو شدند کور
حسينيه مه ومسجد چو خورشيد
مهش تابنده مهرش مي درخشيد
مهش سفيانيان ويرانه کردند
ز مولا خويش را بيگانه کردند
فتادي مهر چشمانش چو بر خاک
ملک گفت اي تفو بر ذات ناپاک
خياباني که از مسجد گذر کرد
به ما چون بوم اعلام خطر کرد
که اي اصحاب فيل! آيد ابابيل
که در منقار دارند بمب سجيل
دو چشمان را چو از کف داده باشيد
دگر خوانساريان آماده باشيد
شود ابر غصب بر ما بلابار
گلستانت شود خوانسار پر خار
تمام آب تو آتش فروزد
تر خشکت همه با هم بسوزد...
دعا کن افسرا بر بينوايان
به درگاه خدا همچون گدايان
خداوندا به حق آل اطهار
تو ما را از حوادث ها نگه دار(6)
چکامه ي پيشين در سال 1334 سروده شده است، و چنان که مرحوم افسر عنوان کرده بود، تخريب مسجد سبب نزول عذاب الاهي شد و ابر غضب بر خوانسار، بلا باريد و در مرداد ماه 1335 يعني يک سال بعد، سيلي عظيم در خوانسار جاري و ربعي از شهر را به ويرانه اي تبديل کرد؛ چنان که خود افسر در يک مثنوي مشتمل بر چهل و يک بيت، شرح سيل پيشين را به نظم آورده است. (7) همچنين در سال 1337 که بخشي از مسجد پس از سيل 1335 بازسازي شد و مرحوم افسر، قطعه اي سرود که بر سر در ورودي مسجد نقش بسته بود:
مسجد که در او ز نور حق آثاري است
در ديده حق بين ز عمل انواري است
اين بيت که هست بيت المعمور
معمار بنايش حسن معماري است (8)
(9)
(جواد افسر خوانساري، 1337)
مرحوم محمدتقي خان حکيم در گنج دانش، در بيان مساجد خوانسار فقط ذکري از اين مسجد به ميان آورده است و مي گويد: از ميان مساجد [خوانسار]، مسجد آقا اسدالله نامي که مسجد خوبي است و دائم [از آن] آب روان مي گذرد (10) و اين در حالي است که مسجد جامع خوانسار از جهت گستردگي و قدمت، سابقه اي بيش از مسجد آقا اسدالله داشته است. نکته اي که ذکر آن ضرورت دارد اين که مرحوم محمد حسن فاضلي در مقدمه ي فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه ي آيت الله فاضلي خوانساري به اشتباه محمد باقر خان، فرزند آقا اسدالله را که بخشي از مسجد نيز به اهتمام او تکميل شده، جد پدري خود شمرده، و موقوفات و اقدامات وي را از فعاليت هاي خير خواهانه پدر خود انگاشته است. (11) اين در صورتي است که در اسناد خطي موقوفات مسجد آقا اسدالله، محمد باقر خان، فرزند اسدالله خان عنوان شده و محمد باقر، جد پدري مرحوم فاضلي، فرزند حاج ملک بوده است؛ بنابر اين هيچ گونه ارتباطي بين اين دو وجود ندارد. مسجد ياد شده موقوفات بسيار داشته که قسمت عمده ي آن در اثر سوء استفاده برخي از اشخاص، فروخته شده و از بين رفته است. شايان ذکر است که بخش اعظم موقوفات مسجد، به زمان محمد باقر خان مربوط مي شود. در سيل مرداد ماه 1366، مسجد آقا اسدالله دچار آب گرفتگي شد و اخيراً به سبب آ ن که در حريم رود خانه قرار گرفت و احتمال تخريب دو باره ي آن بر اثر سيل وجود داشت، به طور کلي تخريب، و به باز سازي آن با طرح و نقشه اي نو اقدام شده است. در اين ميان، متأسفانه سنگ نوشته ي موقوفات آن که يگانه اثري است که موقوفات مسجد بر آن حک شده، به علّت عدم دقت هنگام تخريب شکسته شده است؛ بدين سبب به جهت آن که موقوفات حفظ شود، عين رو نوشت سنگ را که نگارنده در سال 1367 به نگارش آن توفيق يافت، در پي مي آوريم:
بسم الله الرحمن الرحيم. بر ارباب بصيرت و اهل تحقيق مخفي نماناد که مسجد مرحوم آقا اسدالله رحمة الله عليه در سال 1258 يک قسمت آن به اهتمام آقا اسدالله و قسمت ديگر آن پس از ده سال به کوشش فرزندش مرحوم محمد باقر خان ساخته شده بود و در سنه 1374 قمري برابر 1334 شمسي در مسير خيابان واقع و تقريباً نصف آن به طور مثلث از بين رفت و نصف ديگر پس از يک سال در اثر سيل عظيم خراب و در نتيجه به کلي منهدم گرديد، لذا در تاريخ 1336 ش و 1376 قمري به سعي و اهتمام جمعي از مؤمنين خيرانديش و نيکوکار به مهندسي آقاي لرزاده (12) تجديد بنا شد و به اين صورت فعلي درآمد و ناگفته نماند که مسجد مزبور، داراي موقوفاتي بوده که قسمت عمده ي آن در اثر سوء استفاده بعضي از اشخاص، فروخته شده و از بين رفته و فعلاً فقط 9 قلم از آن بدين تفضيل باقي است:
1. همگي و تمامي يک قطعه زمين پلاک شماره ي 275 که تقريباً چهار جيريب و در آخر نهر افيونچه جنب زمين حسينيه واقع است؛
2. تعداد 9 اصله درخت گردو و پلاک ش - مغروسه در کنار نهر زر آغوش فوق زمين هاي جوادي معروف به دور حاج صانع؛
3. يک اصله درخت گردو و پلاک ش - مغروسه در کنار نهر کولان رو به روي شهر داري فعلي؛
4. همگي و تمامي سه دانگ و نيم مشاع از آسياي پلاک ش 1646 معروف به آسياي شيرين با سهمي از منابت اطراف به نسبت مذکور؛
5. همگي و تمامي يک باب دکان نبشي پلاک 971 واقع در بازار بالا؛
(13)
6. همگي و تمامي يک باب دکان پلاک جزوفلکه شده پشت دفتر گاراژ شجاعي؛
7. همگي و تمامي يک باب دکان پلاک شماره ي 1359 پشت کاروانسراي حاج محمدجواد؛
8. همگي و تمامي يک باب دکان پلاک شماره ي 1478 مقابل دکان پشت سراي حاج محمد جواد نامبرده، سمت رودخانه با بالا خانه ي آن که پس از خرابي سيل، مجدداً ساخته شده است؛
9. يک دانگ از شش دانگ دکان پلاک شماره ي 1686 واقع در بازار پلگوش مشترکا با حاج آقا حسين تقوي و پس از تجديد بناي مسجد تا اين تاريخ که اقدام به تهيه ي اين سنگ گرديده موقوفات مفصله در ذيل، به همت و کوشش امام راتب موروثاً عن آبائه و اجداده، حضرت آقاي حاج آقا محمد فخرائي (14) دامت افاضاته اضافه گرديده:
1. همگي و تمامي 3 باب دکان جديد البناء کنار فلکه ي متصل به مسجد پلاک 1709 - 1708 - 1707 چهار باب بالاخانه هاي آن و پله و مستراح همگي؛
2. تمامي 6 باب دکان هاي پشت مسجد که از داخل ديوارهاي مسجد استفاده شده و پلاک آن، پلاک خود مسجد است؛
3. همگي و تمامي دو باب دکان پلاک ش 1691 -1690 فرعي و اصلي که از محل در قديم مسجد ميان بازار که در مسير خيابان واقع گرديد، ساخته شده با بالاخانه هاي فوق آن با پله ي اختصاصي؛
4. همگي و تمامي يک باب دکان مثلث کوچک پلاک شماره ي 2 فرعي از 1690 سمت شمالي 2 دکان قبل که از باقي مانده ي ديوار مسجد قبلي استفاده شده و يک باب دکان پشت همين مثلث به سمت بازار، آن هم جزو موقوفه است.
براي اين که تغيير و تبديلي در اين موقوفات رخ ندهد - چنان که در بقيّه ي موقوفات مسجد واقع شده - در اين قطعه سنگ نگارش يافت تا عموم از آن اطلاع داشته باشند.
فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدّلونه والسلام علي من اتبع الهدي. مورخه ي بيست و دوم - 22 - رجب المجرب 1383 مطابق با هجدهم آذر ماه يک هزار و سيصد و چهل و دو، 1337خورشيدي.
پي نوشت :
1- ميرمحمدي، حميدرضا، جغرافياي خوانسار، ج 1، ص 97.
2-** صفحه =62
3- اشاره ي به بناي مسجد به وسيله ي مرحوم آقا اسدالله و مرحوم محمد باقر خان.
4- جغرافياي خوانسار، ص 98. .
5- مرحوم محمدجواد ولايي، متخلص به افسر از شعراي معاصر خوانسار، در سال 1270متولد شد و مدار زندگي وي بر نويسندگي لوايح و اسناد گذشته و تقريباً تمام اشعار سروده شده ي وي در بيان مدايح ائمه ي اطهار و مراثي ايشان بوده است. مجموعه اشعار او را بالغ بر صد و بيست هزار بيت قلمداد کرده اند. مرحوم افسر رحمه الله در سال 1347 دار فاني راوداع گفت و به سوي معبود شتافت.
6- بر گرفته از آثار منتشر شده مرحوم محمدجواد افسر. .
7- مثنوي مزبور تحت عنوان خوانسار سيل زده درسال 1335 در اراک چاپ و منتشر شده است.
8- اين اشعار تا سال هاي اخير پيش از تخريب مسجد جهت نوسازي بر سر در ورودي مسجد نقش بسته بود. .
9-** صفحه =63
10- حکيم محمدتقي خان، گنج دانش، جغرافياي تاريخي شهر هاي ايران، انتشارات زرين، ص 796.
11- فهرست نسخه هاي خطي کتابخانه آيت الله فاضل خوانساري، دفتر اول، ص 16.
12 طراحي و معماري بسياري از مساجد کشور را مرحوم حسين لرزاده به عهده داشته، و رعايت اصول معماري اسلامي و لحاظ هنر ديني در ساختمان سازي مساجد، از اصول طراحي وي رحمه الله بوده است.
13-** صفحه =64
14- مرحوم حاج آقا محمد فخرائي، مدتي امام جماعت مسجد را به عهده داشته است.