مولانا و شهسواران جلیل

همان خدایی که از خاک بی‌مقدار، شهسوارانی بزرگ هم چون انبیا و اولیا را آفرید؛ مردان حقی که صفات خاکیان را واگذاشته و از مرتبه‌ی فرشتگان هم فراتر رفته‌اند. «تک افلاکیان»، یعنی عالم ملکوت که در آن افلاکیان تاخت و تاز می‌کنند.
سه‌شنبه، 4 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
مولانا و شهسواران جلیل
 مولانا و شهسواران جلیل

 

نویسنده: محمدرضا افضلی




 
آن خدایی که فرستاد انبیا *** نه به حاجت بل به فضل و کبریا
آن خداوندی که از خاک ذلیل *** آفرید او شهسواران جلیل
پاکشان کرد از مزاج خاکیان *** بگذرانید از تک افلاکیان
برگرفت از نار و نور صاف ساخت *** وانگه او بر جمله‌ی انوار تاخت
آن سنا برقی که بر ارواح تافت *** تا که آدم معرفت زآن نور یافت
آن کز آدم رست و دست شیث چید *** پس خلیفه‌ش کرد آدم کان بدید
نوح از آن گوهر که برخوردار بود *** در هوای بحر جان دربار بود
جان ابراهیم از آن انوار زفت *** بی‌حذر در شعله‌های نار رفت
چون که اسماعیل در جویش فتاد *** پیش دشنه‌ی آبدارش سر نهاد

همان خدایی که از خاک بی‌مقدار، شهسوارانی بزرگ هم چون انبیا و اولیا را آفرید؛ مردان حقی که صفات خاکیان را واگذاشته و از مرتبه‌ی فرشتگان هم فراتر رفته‌اند. «تک افلاکیان»، یعنی عالم ملکوت که در آن افلاکیان تاخت و تاز می‌کنند. «نار» آتشی نیست که فرشتگان را از آن آفریده‌اند؛ وجودی است که در راه حق نیست و سوختنی است. پروردگار با خلقت انسان، از مایه‌ی دوزخی و ناری؛ «نور صاف ساخت». این انسان‌هایی که شایسته‌ی امانت الهی شدند (آیه‌ی 72 احزاب)، بر همه‌ی روشنایی‌ها تافتند و برتر از همه‌ی روشنایی‌ها شدند. این نور عقل خداجوی آنهاست که به عقل کل پیوسته و قادر به ادراک غیب و معرفت حق است. «سنابرق»، یعنی روشنی برق که در آیه‌ی 43 سوره‌ی «نور»، ضمن توصیف قدرت حق و ابر و باران و رعد و برق به کار رفته است. نور الهی چون آذرخش، ارواح مردان حق را روشن کرد و به آنها معرفت داد. حضرت آدم نور معرفت را از آن نور به دست آورد. آن معرفتی که از حضرت آدم روییدن گرفت و نمایان شد، حضرت شیث آن را دروید و به دست آورد. از این رو، وقتی آدم آثار و نشانه‌های آن نور را در شیث مشاهده کرد، وی را به جانشینی خود گماشت. حضرت نوح که از آن گوهر عرفان بهره مند شد، در عشق دریای جان، مرواریدهای اسرار و معرفت را به مردم زمان خویش نثار کرد. این نور همه‌ی وجود ابراهیم را به معنا تبدیل کرده بود و تن مادی نداشت که در آتش بسوزد و مطابق آیه‌ی قرآنی، آتش نمرود او را نسوزانید. اسماعیل به همین دلیل به اسانی تن به مرگ می‌داد و آماده قربانی شدن بود.

جان داوود از شعاعش گرم شد *** آهن اندر دست بافش نرم شد
چون سلیمان بد وصالش را رضیع *** دیو گشتش بنده فرمان و مطیع
در قضا یعقوب چون بنهاد سر *** چشم روشن کرد از بوی پسر
یوسف مه رو چو دید آن آفتاب *** شد چنان بیدار در تعبیر خواب
چون عصا از دست موسی آب خورد *** ملکت فرعون را یک لقمه کرد
نردبانش عیسی مریم چون یافت *** بر فراز گنبد چارم شتافت
چون محمد یافت آن ملک و نعیم *** قرص مه را کرد او در دم دو نیم
چون ابوبکر آیت توفیق شد *** با چنان شه صاحب و صدیق شد
چون عمر شیدای آن معشوق شد *** حق و باطل را چو دل فاروق شد
چون که عثمان آن عیان را عین گشت *** نور فایض بود و ذی‌النورین گشت
چون ز رویش مرتضی شد درفشان *** گشت او شیر خدا در مرج جان

داوود که مطابق روایات زره می‌بافته، آهن را به قدرتِ این نور حق نرم کرده است. (آیه‌ی 80 سوره انبیا) «رضیع» به معنای شیرخوار است؛ سلیمان از این نور معرفت شیرخورده بود که بر جن و انس مسلط بود. هنگامی که برادران یوسف او را به چاه انداختند و به پدر گفتند که او را گرگ ربوده است، یعقوب در برابر قضای الهی تسلیم شد و سنت رضا را پیش گرفت؛ پس آن نور به وسیله‌ی بوی یوسف، چشمان او را روشن و بینا کرد. همین که یوسف زیبا رخسار آن خورشید را در خواب دید، در تعبیر خواب دانا و آگاه شد. چون عصا از دست موسی آب خورد، حکومت فرعون را یک لقمه کرد. چون عیسی، نردبان آن نور معرفت را پیدا کرد، پس بر فراز آسمان چهارم عروج کرد. چون حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن حکومت و نعمت پایدار معرفت حق رسید، در لحظه‌ای قرص ماه را دو نیم کرد. مولانا از این جا تأثیر همان نور صاف و آن سنابرق معرفت حق را در اولیا و عرفا مورد بحث قرار می‌دهد. «با چنان شه صاحب و صدیق شد»، یعنی با پیامبر دوست و یار صمیم او گردید. همین که عمر، شیفته‌ی آن معشوق شد، مانند قلب که آگاه و هوشیار است میان حق و باطل فرق نهاد. چون که عثمان، چشم شد و آن نور را می‌دید، نوری فیض بخش شد و دارای دو نور شد. ذوالنورین، لقب عثمان است، زیرا وی دو بار داماد پیامبر شد؛ ابتدا با رقیه، دختر پیامبر، ازواج کرد و پس از فوت رقیه با ام‌ّکلثوم ازدواج نمود. دُرفشان شدن مولا علی، تعبیری از بیان حقایق الهی است. «مرج»، یعنی چراگاه و «مرج جان» عالم روح و عالم غیب است. مولا علی(علیه السلام) از دیدار روی پیامبر و از پیوند با او، قدرت بیان حقایق را یافت و در عالم به عنوان شیر مرد راه حق شناخته شد.

چون جنید از جند او دید آن مدد *** خود مقاماتش فزون شد از عدد
با یزید اندر مزیدش راه دید *** نام قطب‌العرفین از حق شنید
چون که کرخی کرخ او را شد حرس *** شد خلیفه عشق و ربانی نفس
پور ادهم مرکب آن سو راند شاد *** گشت او سلطان سلطانان داد
وان شقیق از شق آن راه شگرف *** گشت او خورشید رای و تیز طرف
صد هزاران پادشاهان نهان *** سر فرازان‌اند زآن سوی جهان
تنامشان از رشک حق پنهان بماند *** هر گدایی نامشان را برنخواند
حق آن نور و حق نورانیان *** کاندر آن بحرند هم چون ماهیان
بحر جان و جان بحر ار گویمش *** نیست لایق نام نو می‌جویمش
حق آن آنی که این و آن ازوست *** مغزها نسبت بدو باشند پوست

مولانا پس از چهار خلیفه اول، پنج عارف نامدار را به عنوان رهروان راه حق و روشنی‌یافتگان از معرفت و عنایت حق یاد می‌کند. جنید بغدادی، عارف قرن سوم و پیشوای مکتب صحو (هوشیاری) در تصوف است. همین که جنید از لشکر آن نور معرفت یاری و مدد گرفت، مقامات معنویش از شمار خارج شد. بایزید یا ابویزید طیفو بن عیسی بسطامی، پایه‌گذار مکتب سُکر در تصوف اسلامی و از عرفای قرن سوم است. بایزید به سبب نور عرفان فراوانی که داشت راه حق را دید و از جانب حضرت حق لقب قطب‌العارفین را شنید. چون معروف کرخی، نگهبان شهر و حریم عشق او گردید، پس خلیفه عشق او شد و دمی الهی پیدا کرد؛ «خلیفه عشق» به کسی می‌گویند است که واسطه‌ی پیوند مؤمنان با معشوق حقیقی باشد. به عبارت دیگر، مرشد و پیشوای عرفاست. «ربّانی نفس» کسی است که سخن او سخن حق است. معروف بن فیروز کرخی از عرفای اواخر قرن دوم و از مردم شهرکی به نام کرخ در شرق عراق است. پسر ادهم با شادی به سوی حق شتافت، پس او شاه شاهان دادگر و عدالت شد. ابراهیم بن ادهم از اعاظم قرن دوم و مطابق روایات تاریخی، پادشاه بلخ بود و پس از راه یافتن به معرفت حق، سلطنت را رها کرد. شقیق، بر اثر رنج کشیدن و در نور دیدن آن راه عظیم، اندیشه‌ای خورشید آسا و نگاهی تیزبین یافت. علاوه بر انبیا و اولیا و مشایخ عظام که نامشان گذشت، صدها هزار تن از بزرگان طریق حق وجود دارند که نام و نشان آنان از مردم مستور و پنهان است. گمنام‌اند و هیچ آوازه‌ای به هم نرسانده‌اند، ولی به سبب آن نور اعظم- که ذکرش گذشت- سرفراز و بلند مرتبه هستند. مضمون این بیت به حدیث قباب اشاره دارد: اولیائی تحتی لایعرفهم غیری؛ اولیای من در زیر آسمان‌های من به سر برند، در حالی که کسی آنان را نشناسد. اینای اولیای مستورند و پرده‌نشینان حرم الهی. حضرت علی(علیه السلام) درباره‌ی آنان می‌فرماید: «مجهولون و فی السماء معروفون».
به اعتقاد عرفا این مردان حق ممکن است یک دیگر را هم نشناسند و گاه چنان محو در حق‌اند که خود نیز از مرتبه‌ی خود آگاهی ندارند. «نورانیان» همین مردان حق‌اند و نور همان نور صاف است که انبیا و اولیا از آن بهره‌ورند و مثل ماهی در دریا، آنها نیز به همین نور زنده‌اند. مولانا می‌گوید: این الفاظ هیچ یک برای بیان آن حقیق یا آن نور رسا نیست. «آن و آنی که این و آن از اوست»، یعنی آن حقیقت وصف‌ناپذیری که «بحر جان و جان بحر» هر دو از اوست. «مغزها» به معنای باطن‌ها یا معنویات و معارف ماست؛ آن چه ما از حقیقت می‌دانیم در برابر آن کیفیت وصف‌ناپذیر، پوسته‌ای است.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
استوری تبریک شب یلدا 1403
play_arrow
استوری تبریک شب یلدا 1403
کلیپ شب یلدا 1403
play_arrow
کلیپ شب یلدا 1403
چرا زبان عربی، زبان اسلام است؟ آیا اسلام برای اعراب آمده است؟
چرا زبان عربی، زبان اسلام است؟ آیا اسلام برای اعراب آمده است؟
هوس‌های نفتی ترامپ در سوریه
play_arrow
هوس‌های نفتی ترامپ در سوریه
قاب متفاوتی از دیدار صبح امروز اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب
play_arrow
قاب متفاوتی از دیدار صبح امروز اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب
حاشیه‌های دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبرانقلاب
play_arrow
حاشیه‌های دیدار هزاران نفر از زنان و دختران با رهبرانقلاب
آخرین وضعیت تامین سوخت نیروگاه‌ها
play_arrow
آخرین وضعیت تامین سوخت نیروگاه‌ها
سنگین ترین محموله تاریخ صنعت فضایی ایران پرتاب شد!
play_arrow
سنگین ترین محموله تاریخ صنعت فضایی ایران پرتاب شد!
وقتی کارشناس آمریکایی مناظره پخش زنده را ترک می‌کند!
play_arrow
وقتی کارشناس آمریکایی مناظره پخش زنده را ترک می‌کند!
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان
music_note
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان
بیان دیدگاه و نظرات | خانم مریم سهرابی، برگزیده جشنواره کشوری قصه‌گویی
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم مریم سهرابی، برگزیده جشنواره کشوری قصه‌گویی
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه رایگانی، دکتری فلسفه دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه رایگانی، دکتری فلسفه دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره)
بیان دیدگاه و نظرات | خانم سمیرا خطیب‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی سوره
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم سمیرا خطیب‌زاده، عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی سوره
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه ترابی، معاون علمی مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم فاطمه ترابی، معاون علمی مرکز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران
بیان دیدگاه و نظرات | خانم عائده سرور، مادر دو شهید، از لبنان
music_note
بیان دیدگاه و نظرات | خانم عائده سرور، مادر دو شهید، از لبنان