زندگی نامه رهبر کبیر انقلاب اسلامی
نويسنده: عقیقی بخشایشی
حضرت آیت الله العظمی سید روح الله موسوی خمینی (متولد 1320- متوفی1409 ه.ق) که نقش رهبریهای قاطع او از دیوار مرزها عبور کرده و تصدیق و تحسینهمگان را برانگیخته است،یکی از معدود مراجع عالیقدر تقلید شیعه میباشد کهتوانست زعامت روحی و معنوی را با زعامتحکومتی و ولائی هماهنگ سازد،وجهانیان را در برابر معنویت و صداقت تشیع به حیرت و شگفت وادارد.او یکی ازشگفتیهای آفرینش و یکی از نوادر روزگار بود که شناخت واقعی او به این زودیها میسرنیست.
مولود مسعود که پیش از شناختن جهان اطراف خود پدر بزرگوار خود را ازدست داده بود،در گهواره یتیمی بزرگ شد. هنگامی که هنوز پا به16 سالگی نگذاشتهبود،مادر گرامی خود را نیز در سال1336 از دست داد،آن گاه تحتسرپرستی عمه گرامی و برادر بزرگ خود،آیت الله حاج سید مرتضی پسندیده قرار گرفت،و زیر نظرآندو،به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی مقدمات دروس ادبی را در خمین آموخت،آن گاه در سال1339 ه.ق،در عنفوان جوانی عازم اراک شد تا در حوزه درس مرحومآیت الله حاج شیخ عبد الکریم حائری به تحصیلات دینی و علمی خود ادامه دهد.آن گاهکه مرحوم حاج شیخ عبد الکریم در سال 1340 ه.ق عازم حوزه نوپای قم میگردید،اونیز همراه آن بزرگ مرد به قم رهسپار گردید و در مدرسه دار الشفاء سکونت ورزید و بهادامه تحصیل و تکمیل تهذیب نفس خویش پرداخت تا در سال 1345 ه.ق،با استعدادو ذکاوت خاصی کهداشت،سطوح عالیهرا به اتمام رساند وسپس در محضردرس خارج فقه واصول آیت اللهحائری،مؤسس حوزه علمیهقم حضور پیدا کرد.
هوش سرشار،استعداد فوق العادهفراوان،جدیت وتلاش بینظیرشآنچنان در وی تجلییافت که در سال1355،هم زمان بارحلت مؤسس حوزهعلمیه قم،او به عنوان استادی گرانقدر و مجتهدی عالی مقام در آسمان علم و فضیلتحوزه درخشید،و یکیاز اساتید بنام و معروف حوزه گردید.وی در کنار فقه و اصول،به کسب فلسفه و عرفاناسلامی و اخلاق عالیه نیز پرداخت،و آن چنان در این زمینه تلاش علمی و عملیداشت،که خود به عنوان استاد و مربی اخلاق در حوزه علمیه قم مطرح گردید وعاشقان علم و عرفان دور او را گرفتند.او به عنوان استاد مبرز معقول و منقول در حوزهعلمیه شناخته شد و با سرعتی برقآسا،آوازه شهرت و شیوه تدریس و تعلیم او زبانزدخاص و عام گردید و گروهی از افراد با استعداد و شاگردان کمال جو،دور شمع وجود اورا گرفتند و از معلومات و مکتسبات اخلاقی او،استفاده و استضائه نمودند.
او که به خوبی با موقعیت زمانی و مکانی آشنا بود،با دقتی موشکافانه،و باآرامشی طوفان برانگیز،دور از انظار مزدوران و نادانان به راه خود ادامه میداد و منتظربود تا دوران سیاه بیداد رضاخانی تمام شود،و چون آن دوران به سر آمد،ایشان نیزدرس انسان سازی خود را مجددا آغاز نمودند و مدرسه فیضیه را پایگاه خود ساختند.
سبک تدریس و شیوه مخصوص ایشان در بررسی مسائل علمی،و موشکافیها،ژرفنگریها،و تحقیقات عمیقی که در مسائل و مطالب غامض فقه و اصول به عملمیآورد،روش استنباط و اجتهاد را در دانش پژوهان میپروراند و راه آن را به شیفتگان میآموخت.از این رو میبینیم که بیش از دهها نفر مجتهد صاحب نظر و بینیاز از تقلیداز حوزه درسی پر بار ایشان در قم بیرون آمدند.لازم به یادآوری است که شیوه درسیایشان در سطحی قرار داشت که برای هر کسی قابل استفاده نبود،و لازم بود که محصلچند سالی دوره خارج دیده و پایههای علمی خود را تا حدی بالا برده باشد تا بتواند ازحوزه درس ایشان بهره گیرد،از این رو در حوزه علمیه قم،محصل تازه به خارجرسیده کمتر به درس ایشان میآمد،با وجود این خصیصه،بزرگترین کرسی تدریسعلوم اسلامی از آن ایشان بود،و جمعیتحوزه درسی ایشان،از لحاظ کمیت و کیفیتدر حد والایی قرار داشت،و حدود هزار نفر از فضلاء و صاحبنظران محقق وچیرهدست در حوزه درس ایشان زانو زده،از آن دریای مواج علم و فضیلتبهرهمندمیشدند،و آن گاه که درس ایشان پایان مییافت،انبوه شاگردان در سراسر مسجدسلماسی(واقع در کوچه آقا زاده قم)یا در مدرسه فیضیه موج میزد،و حالتی روحانیبه خیابان ارم و حومه صحن مطهر قم میبخشید.در سالهای آخری که ایشان در قممیزیستند، و در مسجد اعظم تدریس مینمودند،تعداد شاگردان درس ایشان از هزار ودویست نفر تجاوز میکرد،که یک برابر و نیم شاگردان درس آیة بروجردی در سالهایآخر عمر آن فقید سعید بود.
1-آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی(مؤلف کتاب اسرار الصلوة و غیره)متوفی1343 ه.ق
2-آیت الله حاج میر سید علی یثربی کاشانی،که از سال 1341 تا1347 ه.ق درقم بودهاند.
3-آیت الله حاج میرزا ابو الحسن رفیعی قزوینی،حکیم و فیلسوف متاله،صاحبشرح دعای سحر،که از سال 1341 تا1349 ه.ق در قم بودهاند،سپس به تهران وقزوین مهاجرت کردهاند.
4-آیت الله حاج شیخ محمد رضا مسجد شاهی،صاحب وقایة الاذهان،که درسالهای 1344 تا1346 ه.ق در قم بودهاند.
5-آیت الله حاج میرزا محمد علی شاه آبادی،صاحب رشحات البحار،که درسالهای1347 تا 1354 ه.ق در قم بودهاند،و معظمله در تمام این هفتسال از ایشاناخلاق و عرفان تلمذ نمودهاند،و در کتاب«چهل حدیث»بارها از ایشان یاد نموده و باکمال تواضع کلمه«روحی فداه»را پس از نام استاد بزرگوارش ذکر میکنند.
6-آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی،مؤسس حوزه علمیه قم،و صاحب کتاب«درر الفوائد»که از حدود سال 1345 تا 1355 ه.ق،از درس فقه واصول ایشان بهره میبردهاند. (1)
1-مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی
2-شهید آیت الله استاد مرتضی مطهری
3-آیت الله سیدعلی حسینی خامنهای(رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران(
4-شهید آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی
5-شهید آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبائی
6-شهید آیت الله حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی
7-آیت الله حاج شیخ عبد الجواد اصفهانی
8-آیت الله حاج شیخ علی کاشانی(فرید)
9-آیت الله حاج آقا ضیاء استر آبادی کاشانی
10-آیت الله حاج شیخ اسد الله نور اللهی اصفهانی کاشانی
11-آیت الله حاج آقا سید رضا صدر
12-آیت الله حاج شیخ عباس ایزدی نجف آبادی
13-آیت الله سید مرتضی خلخالی
14-آیت الله حاج سید عز الدین زنجانی
15-حجة الاسلام و المسلمین شهید سید محمد رضا سعیدی
16-آیت الله شیخ محمد صادقی تهرانی
17-آیت الله حاج شیخ علی مشکینی
18-آیت الله حاج شیخ حسین نوری
19-آیت الله شیخ محمد شاه آبادی
20-آیت الله شیخ محمد موحدی فاضل لنکرانی
21-آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی
22-شهید دکتر محمد مفتح همدانی
23-استاد شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی
24-آیت الله شیخ هاشم قدیری
25-آیت الله شیخ ابو القاسم خزعلی
26-آیت الله شیخ احمد جنتی
27-آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی
28-حجة الاسلام و المسلمین شیخ محمد جواد حجتی کرمانی
29-حجة الاسلام شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی
30-حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی اصغر مروارید
31-آیت الله شیخ محمدتقی مصباح یزدی
32-آیت الله شیخ غلامرضا صلواتی
33-آیت الله شیخ ابراهیم امینی نجف آبادی
34-آیت الله سید حسن شیرازی
35-حجة الاسلام و المسلمین شهید شیخ فضل الله محلاتی
36-حجة الاسلام و المسلمین شهید سید عبد الکریم هاشمی نژاد خراسانی
37-آیت الله استاد شیخ جعفر سبحانی تبریزی
38-آیت الله سید عباس یزدی
39-آیت الله شیخ غلامرضا رضوانی خمینی
40-آیت الله شیخ حسین راستی کاشانی
41-آیت الله شیخ عباس محفوظی گیلانی
42-آیت الله شیخ مجتبی حاج آخوند
43-آیت الله شیخ مرتضی تهرانی
44-آیت الله شیخ مجتبی تهرانی
45-آیت الله شیخ محمد محمدی گیلانی
46-آیت الله سید محمد باقر ابطحی اصفهانی
47-آیت الله شیخ محمد یزدی
48-آیت الله شیخ عبد الله جوادی آملی
49-آیت الله شیخ حسین شب زندهدار
50-حجة الاسلام مرحوم شیخ علی اکبر تربتی(واعظ)
51-آیت الله اخوان مرعشی
52-آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی
53-شهید آیت الله شیخ علی قدوسی
54-آیت الله شیخ محمد علی گرامی
55-حجة الاسلام و المسلمین حیدری نهاوندی
56-آیت الله سید یعقوب موسوی زنجانی
57-آیت الله حاج میرزا ابو القاسم آشتیانی
58-آیت الله حاج میرزا صادق نصیری سرابی
59-آیت الله حاج شیخ محمد مؤمن قمی
60-آیت الله شیخ صدرا قفقازی
61-آیت الله شیخ جواد خندق آبادی
62-آیت الله فقیه برقعی
63-آیت الله سید عبد الغنی اردبیلی
64-آیت الله سید عبد الکریم اردبیلی
65-آیت الله شیخ عبد الله لنکرانی
66-حجة الاسلام و المسلمین حاج آقا مهدی حائری یزدی
67-آیت الله شیخ فضل الله خوانساری
68-آیت الله شیخ یحیی اراکی
69-آیت الله شیخ مسلم ملکوتی سرابی
70-آیت الله شیخ عباسعلی اصفهانی
71-آیت الله شیخ عبد الحسین زنجانی
72-آیت الله شیخ بهاء الدین اراکی
73-آیت الله شیخ محمد نهاوندی
74-آیت الله شیخ محمد حسین لنگرودی تهرانی
75-آیت الله سید اسد الله اشکوری
76-حجة الاسلام و المسلمین صدر اشکوری
77-آیت الله سید عباس ابوترابی قزوینی
78-آیت الله وحیدی تبریزی
79-آیت الله مشایخی اراکی
80-آیت الله سعید اشراقی
81-آیت الله شیخ محمد مهدی ربانی گیلانی
82-آیت الله شیخ محمد رضا کشفی تهرانی
83-آیت الله شیخ حسین مفیدی دلیجانی
84-آیت الله شیخ عباس رفسنجانی
85-آیت الله شیخ عبد العظیم محصلی خراسانی
86-آیت الله شیخ محسن حرمپناهی
87-حجة الاسلام و المسلمین عبد المجید رشیدپور تهرانی
88-آیت الله سید عبد الرسول شیرازی
89-مرحوم آیت الله شیخ عبد الرحیم ربانی شیرازی
90-مرحوم آیت الله سید عبد المجید ایروانی تبریزی
91-آیت الله سید علی اکبر موسوی یزدی
92-آیت الله سید جعفر یزدی
93-آیت الله حسین زرندی قمی
94-آیت الله شیخ محمد حسین قائینی
95-آیت الله سید احمد امامی اصفهانی
96-آیت الله عابدی زنجانی
97-حجة الاسلام و المسلمین مهدی کروبی
98-آیت الله شیخ محمد رضا مهدوی کنی
99-آیت الله شیخ مرتضی مقتدائی
100-آیت الله سید محمد علی حسینی تهرانی
101-آیت الله شهید شیخ حسین غفاری
102-مرحوم آیت الله سید ابراهیم علوی خوئی
103-آیت الله بطحائی گلپایگانی
104-حجة الاسلام و المسلمین شیخ رضا گلسرخی کاشانی
105-شهید آیت الله سید اسد الله مدنی تبریزی
106-آیت الله شیخ یوسف صانعی
107-حجة الاسلام و المسلمین شیخ حسن صانعی
108-آیت الله صابری همدانی
109-حجة الاسلام و المسلمین شیخ عباسعلی عمید زنجانی
و جمعی دیگر که در کتابهای تاریخ معاصرین و تذکرهها معرفی شدهاند. (2)
ایشان در تقسیم بندی که در مورد آثار قلمی امام دارند،آنها را در موضوعاتدهگانه زیر خلاصه نمودهاند:
1-عرفان
2-اخلاق
3-فلسفه
4-فقه استدلالی
5-اصول فقه
6-رجال
7-رسائل علمیه
8-حکومت
9-امامت و روحانیت
10-شعر و ادب
الف-عرفان:در این رشته کتابهای متعددی نوشتهاند که تاریخ تالیف آنها از1347 تا 1355 ه.ق میباشد.تالیفات عرفانی ایشان به این شرح است:
1-شرح دعای سحر.این کتاب از کتابهای عرفانی معظمله،همانند تالیف دیگرایشان،«مصباح الهدایة»،فقط مورد استفاده کسانی میتواند باشد که با فلسفه و عرفانآشنایی کامل داشته باشند.
2-مصباح الهدایه.این کتاب در بیان حقیقت محمدیه(ص)و ولایت علویه(ع)است.تالیف این کتاب در سال1349 ه.ق به پایان رسیده است.
3-لقاء الله.مقالهای استبه زبان فارسی در7 صفحه،که در آن از استادشمرحوم شاهآبادی یاد میکند.این کتاب در پایان کتاب لقاء الله حاج میرزا جواد آقا ملکیچاپ شده است.
4-سر الصلوة(صلوة العارفین یا معراج السالکین)فارسی.این کتاب برایخواص از اهل عرفان و سلوک نگارش یافته و تاریخ پایان تالیف آن،سال 1358 ه.ق است،و تا کنون دو بار چاپ شده است.
5-تعلیقة علی شرح فصوص الحکم(عربی).«فصوص الحکم»،تالیفمحی الدین عربی،و شرح آن از محمود قیصری است،و امام خمینی شرح فصوص رادر هفتسالی که از محضر مرحوم آیة الله شاه آبادی استفاده میکرده،نزد ایشان خواندهو تاریخ تالیف این تعلیقه هم در همان سالها است،و در این تعلیقه به مصباح الهدایهخود ارجاع میدهد،و از استادش مرحوم شاه آبادی نیز یاد میکند.
کتاب شرح فصوص،495 صفحه است،و تعلیقه امام تا صفحه396 آن میباشد.
6-تعلیقة علی مصباح الانس(عربی)
7-تعلیقة علی شرح حدیث راس الجالوت(عربی)
8-شرح حدیث راس الجالوت(عربی).که تاریخ تالیف آن سال 1348 ه.قمیباشد.
9-شرح دیگری بر حدیث راس الجالوت(عربی)،بنا به نوشته سید ریحان اللهیزدی
10-تفسیر سوره حمد.تفسیری است عرفانی بر سوره حمد که در سالهای اولپیروزی انقلاب در 5 جلسه بیان فرمودهاند.
11-الحاشیة علی الاسفار
12-آداب الصلوة
13-مبارزه با نفس-جهاد اکبر(فارسی).رسالهای است اخلاقی در موضوعجهاد با نفس،که تقریر بیانات حضرت امام در نجف اشرف برای طلاب و فضلاست.این رساله بارها چاپ شده است.
14-شرح جنود عقل و جهل(فارسی)
15-اربعین یا چهل حدیث(فارسی).شرح چهل حدیث است که33 حدیثآن اخلاقی،و7 حدیث دیگر آن اعتقادی است. (این کتاب توسط نگارنده از کتابخانهمرحوم آیة الله العظمی آخوند ملا علی معصومی همدانی،کشف و پیگیری شد و به سازمان تبلیغات اسلامی،مرکز تهران انتقال یافت،و نخستین بار با استخراج منابع ومصادر در مجله اعتصام،وابسته به آن مرکز تبلیغی انتشار یافت،و سپس به صورتمستقلی چاپ گردید که هم اکنون در تیراژ وسیع انتشار یافته است)
ب-کتابهای فقه استدلالی:در فقه استدلالی کتابهای متعددی دارند که تالیفآنها مربوط به سال 1365 تا تاریخی است که حضرت امام از نجف به ایران آمدند،یعنیدر حدود سال1397 ه.ق.
16-کتاب الطهاره،جلد اول.تاریخ پایان تالیف دهم ذی حجة1373 ه.ق،چاپ اول در 272 صفحه در قم،و چاپ دوم در 358 صفحه در نجف به سال1389
17-جلد دوم کتاب الطهاره،بحث میاه ثلاثه،تاریخ پایان تالیف،22 ربیع الاول1376 ه.ق،چاپ قم در319 صفحه
18-جلد سوم کتاب الطهاره،بحث تیمم،تاریخ پایان تالیف،11 شعبان1376چاپ قم در 235 صفحه
19-جلد چهارم کتاب الطهاره،پیرامون بحث از احکام طهارات و نجاسات.اینکتاب که آخرین قسمت از مباحث طهارت است،تالیف آن در تاریخ 28 ذیقعده1377ه.ق به پایان رسیده و چاپ آن نیز در سال1389 در نجف اشرف انجام پذیرفته است.تعداد صفحات این کتاب 290 صفحه است.
20-جلد اول المکاسب المحرمه،پایان تالیف آن پس از سال1377 و قبل از1380 ه.ق میباشد.چاپ قم در 322 صفحه
21-جلد دوم المکاسب المحرمه،شامل بحثهای قمار،کمک به ظالم،ولایت ازطرف جائر،تکسب به واجبات،جوایز سلطان، و خراج و مقاسمه.تاریخ پایان تالیف،هشتم جمادی الاولی 1380،چاپ قم در 290 صفحه،در سال 1381
22-جلد اول کتاب البیع،تالیف پس از 1380،در457 صفحه که در نجفچاپ شده است.
23-جلد دوم کتاب البیع،در سال 1391 در 575 صفحه در نجف چاپ شدهاست،متضمن بحث ولایت فقیه معظمله که منشا بسیاری از تحولات اجتماعی وسیاسی گشت.
24-جلد سوم کتاب البیع،تاریخ پایان تالیف 11 جمادی الاولی 1392،و درهمان سالها در 485 صفحه در نجف چاپ شده است.بدین ترتیب این سه جلد حاصلتدریس حدود 12 سال حضرت امام میباشد که به قلم خودشان نوشته شده است.
25-جلد چهارم کتاب البیع،بحثخیارات،تاریخ پایان تالیف،25 جمادیالاولی 1394 ه.ق.این کتاب در 452 صفحه در نجف در همان سال تالیف چاپ شدهاست.
26-جلد پنجم کتاب البیع،شامل بقیه بحثخیارات،و بحث نقد و نسیه وقبض،تاریخ پایان تالیف،15 جمادی الاولی1396 میباشد.این کتاب در 402 صفحهدر سال1397 در نجف به چاپ رسیده است.
27-کتاب الخلل،بحثخلل صلوة است که ظاهرا پس از سال1397 تا هنگاممراجعتبه ایران بحث نموده و نوشتهاند.این کتاب در 314 صفحه چاپ قم میباشد.
28-رسالة فی التقیه،رسالهای استشامل مباحث تقیه در 35 صفحه،که تاریختالیف آن شعبان1373 میباشد.پیوست رسالههای اصولی حضرت امام در سال 1385در قم به چاپ رسیده است.
29-رسالة فی«قاعدة من ملک».این رساله در کتاب«آثار الحجة»جلد دوم،ص 45 جزء تالیفات حضرت امام یاد شده است.
30-رسالة فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره.این رساله در 32 صفحه رقعی درسال1367 منتشر شده است.در عین اختصار از تالیفات فقه استدلالی ایشان به شمارمیآید.
ج-کتابهای اصول فقه:در این زمینه هم رسالههای متعددی دارند که تالیف آنها مربوط به سالهای قبل از 1370 تا حدود 1371 میباشد که نوعا به زبان عربی است.
31-رساله لا ضرر.تاریخ پایان تالیف آن،غره جمادی الاولی 1368 میباشد کهدر 68 صفحه،به پیوست چند رساله دیگر، تحت عنوان«الرسائل»در قم،به سال 1385چاپ شده است.
32-رسالة الاستصحاب.این رساله در دوره اول درس اصول ایشان نوشته شده،و تاریخ پایان تالیف آن نهم رمضان 1370 میباشد که در 290 صفحه،با همان رسائلدر سال 1385 در قم چاپ شده است.
33-رسالة فی التعادل و التراجیح.در دور اول درس نوشتهاند و تاریخ پایانتالیف آن،نهم جمادی الاولی 1370،و تاریخ پاکنویسی آن،ماه رمضان همان سال کهدر 92 صفحه در همان رسائل در سال 1385 در قم به چاپ رسیده است.
34-رسالة الاجتهاد و التقلید،تاریخ پایان تالیف این رساله،همان سال 1370است،و این رساله در 78 صفحه در همان کتاب رسائل،در سال 1385 در قم به چاپرسیده است.
35-رسالة فی الطلب و الاراده.پایان تالیف این رساله،ماه رمضان 1371 درهمدان است.این رساله با ترجمه فارسی آن در157 صفحه در سال 1362 ه.ش(1404 ه.ق)توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.
36-تعلیقة علی کفایة الاصول.مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه،ج26،ص 285 چاپ مشهد مینویسد: «حاشیه کفایة الاصول آخوند خراسانی،تالیفامام خمینی که تاریخ تالیف آن 1368 میباشد.»
37-رساله در موضوع علم اصول.
38-تقریرات درس آیة الله العظمی بروجردی،بنا به تصریح استاد سبحانی که ازشاگردان برجسته اصول حضرت امام بودهاند،این کتاب از آغاز مباحث اصول،تاحجیت ظن میباشد. د-رسائل عملیه یا فقه غیر استدلالی:رسائل عملیه و حواشی حضرت امام کهبرای مقلدین نوشتهاند.البته غیر از«تحریر الوسیله»که پیش از سال 1380 تالیف شدهاست.
39-تعلیقة علی العروة الوثقی(عربی)حاشیهای استبر تمام العروة الوثقی،تالیف مرحوم آیة الله العظمی سید محمد کاظم یزدی.تاریخ پایان این تعلیقه،هفتمجمادی الاولی1357 میباشد.چاپ اول آن در349 صفحه در قم انجام شده است وپس از چندی توسط مطبوعات دار الفکر تجدید چاپ،و سپس به ضمیمه خود العروةالوثقی مکرر به چاپ رسیده است.
40-تعلیقة علی وسیلة النجاة(عربی)حاشیهای استبر تمام وسیلة النجاةآیة الله سید ابو الحسن اصفهانی.تاریخ تالیف آن مشخص نیست.
41-حاشیة توضیح المسائل(فارسی)حاشیهای استبر توضیح المسائل آیة اللهالعظمی بروجردی که در قم در 138 صفحه در سال 1381 پس از رحلت آیة اللهبروجردی چاپ شده است.
42-رساله نجاة العباد(فارسی)این رساله از مکاسب محرمه تا طلاق است،و در155 صفحه در حدود سال 1380 به چاپ رسیده است.
43-حاشیه رساله ارث(فارسی).مرحوم حاج ملا هاشم خراسانی،صاحبکتاب«منتخب التواریخ»رسالهای در ارث به زبان فارسی نوشته که با حاشیه برخی ازمراجع تقلید گذشته چاپ سنگی شده است.حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه)حاشیهای بر اینرساله نوشتهاند که با اصل رساله در 120 صفحه در قم،ظاهرا پس از رحلت آیة اللهالعظمی بروجردی چاپ شده است.
44-مناسک یا دستور حج(فارسی).این رساله مکررا چاپ شده است.
45- و46-تحریر الوسیله(عربی).وسیلة النجاة تالیف مرحوم آیة الله العظمیآقای اصفهانی،از جهت کثرت ابواب فقهی،بر العروة الوثقی،تالیف آیة الله یزدیبرتری دارد،یعنی بسیاری از ابواب فقه،مانند مکاسب،طلاق و نذر در العروة الوثقی نیست،ولی در وسیلة النجاة هست.امام خمینی(رحمت الله علیه)همان طور که قبلا گفته شد،بروسیلة النجاة حاشیه داشتهاند و در سال 1384 که در ترکیه تبعید بودند،به این فکرافتادند حاشیه خود را در متن وسیله درج کرده و ضمنا بابهایی را هم که وسیلة النجاةناقص دارد،تتمیم کرده و مسائل مستحدثه را هم به آن بیفزایند.این کار به صورتبسیار خوبی در مدتی که تبعید بودند انجام گرفت و به نام«تحریر الوسیلة»در همانسالها در نجف،در 2 جلد،662 و647 صفحه چاپ شده و سپس مکرر تجدید چاپگردیده است و اخیرا به فارسی نیز برگردانده شده است.
47-زبدة الاحکام(عربی)رساله مختصری است که با توجه به تحریر الوسیلهتوسط برخی از شاگردان ایشان تنظیم و مکرر به چاپ رسیده است.یکی از چاپهایممتاز آن،چاپ سازمان تبلیغات اسلامی،در273 صفحه در سال 1404 قمری انجامپذیرفته است.
48-توضیح المسائل(فارسی)در زمان آیة الله العظمی بروجردی احساس شدکه رساله عملیه ایشان باید ویراستاری شود تا برای عامه مردم باسواد قابل فهم باشد.بهاین منظور حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اصغر کرباسچی،مؤسس مدرسهعلویه در تهران،و استاد محترم جناب آقای علی اصغر فقیهی،صاحب تالیفاتارزشمند،با همکاری یکدیگر رساله عملیه آن مرحوم را به صورت بسیار مطلوبیدرآوردند و به نام«توضیح المسائل»نامیده شد.پس از رحلت آیة الله بروجردی،مراجع تقلید بر این کتاب حاشیه زدند،از جمله حضرت امام،حاشیهای بر این کتابنوشتند که بعدها توسط برخی از علماء،حاشیه ایشان در متن درج شده و به نام«توضیح المسائل امام خمینی»مکرر چاپ شده است.
49-ملحقات توضیح المسائل(فارسی).تحریر الوسیله حضرت امام(رحمت الله علیه)مسائل جدید و مستحدثه را نیز داشت،ولی به زبان عربی بود،و چون این مسائل برایفارسی زبانان هم لازم بود،به فارسی ترجمه شده و به زبان برخی از مسائل امر بهمعروف و نهی از منکر و دفاع که در توضیح المسائل نبود،به نام«ملحقات توضیح المسائل»مکرر چاپ شده است.
50- و 51-استفتائات(فارسی).یکی از کارهای بسیار ارزنده،جمع و تنظیمجواب سؤالاتی است که از فقهاء میشد تا برای غیر سؤال کننده هم مورد استفاده قرارگیرد.استفتائات حضرت امام نیز در دو جلد تنظیم شده است.یک جلد آن در519صفحه توسط انتشارات جامعه مدرسین قم چاپ شده است.امید است همین کارنسبتبه کل استفتائات آن بزرگوار به صورت وسیع انجام گیرد که جلد دوم آنمحسوب گردد.
52-حکومت اسلامی یا ولایت فقیه(فارسی)این کتاب حاصل درسهایحضرت امام راجع به ولایت فقیه است که در کتاب«البیع»ایشان هم به گونهایمختصرتر آمده است.چاپ سوم این کتاب در 208 صفحه در سال 1391 انجام شدهاست،و این همان کتابی است که زمینه فکری تشکیل حکومت اسلامی را در ایرانآماده ساخت،و دستگاه جبار شاهنشاهی سبتبه آن خیلی حساسیت نشان میداد.
53-کشف الاسرار(فارسی).مرحوم حاج شیخ مهدی پائین شهری،از علمایبزرگ قم و از اتقیاء بود.فرزند ناخلف او،علی اکبر حکمی زاده،رسالهای به نام«اسرارهزار ساله»نوشت و در 38 صفحه در سال 1322 ه.ش منتشر ساخت.موضوع اینرساله حمله به مذهب تشیع بود.او حرفهای فرقه ضاله وهابی را به ضمیمه تبلیغاتسوء علیه روحانیت که آن روزها بازارش بسیار داغ بود،در این رساله آورده بود،و درحقیقت رسالهای بود در ترویج وهابیت،و از طرفی همسو با کسروی،و از دیگر سو،همگام با رضاخان که دشمن روحانیتبود.امام خمینی(رحمت الله علیه)سکوت را روا ندانستند وکتاب«کشف الاسرار»را در همان تاریخ در پاسخ آن رساله نوشتند،و در ضمنخیانتهای رضاخان را هم با صراحتبیان کردند.کتاب مورد استقبال قرار گرفت و بارهابه چاپ رسید.چاپ اول در سال1323 ه.ش و چاپ سوم آن در سال1327 ه.ش در334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده است.قابل ذکر استحضرت امام برای تالیف کشف الاسرار مدتی درس خود را تعطیل کردند و به نوشتناین کتاب پرداختند،و یک بار دیگر به همه این درس را آموختند که باید دنبال عمل بهتکلیف بود،نه اینکه به یک کار مخصوص دل بست.
54-رسالهای مشتمل بر فوائدی در بعضی مسائل مشکله.این کتاب در بعضی ازمصادر یاد شده است و اطلاعی از کم و کیف آن وجود ندارد.
ه-رجال:در این موضوع بحثی دارند که در کتاب«الطهاره»درج شده است.
55-رساله در رجال(عربی).حضرت امام در علم رجال تالیف مستقلی ندارند،اما در جلد اول کتاب«الطهاره»که قبلا یاد شد،بحثی درباره خبر اصحاب الاصول والکتب دارند که در 24 صفحه تنظیم شده است،و میتوان آن را رسالهای جداگانهدانست.
ز-کتابهای اصول فقه:در این زمینه رسالههای متعددی دارند که تالیف آنهامربوط به سالهای قبل از 1370 تا حدود سال 1371 میباشد.
57- و 58-تهذیب الاصول(عربی)تقریر بحث اصول فقه معظم له به قلم استادمحترم آیة الله حاج شیخ جعفر سبحانی است که با چهار رساله«لا ضرر»،«استصحاب»،«تعادل و تراجیح»و«اجتهاد و تقلید»که به قلم خود امام است،دوره کامل اصول فقهمیباشد.پایان جلد اول1373،و تاریخ تقریظی که حضرت امام بر آن نوشتهاند،1375میباشد،و تاریخ پایان جلد دوم که تا آخر برائت است،1375،و تاریخ پاکنویسی آن،1379 است.این کتاب در سه جلد و دو جلد مکرر تجدید چاپ شده است.
59-رسالة فی قاعدة لا ضرر یا نیل الاوطار(عربی).تقریر بحثحضرت امام بهقلم استاد آیة الله جعفر سبحانی.تاریخ پایان تالیف،1375 و تاریخ پاکنویسی آن 1380ه.ق میباشد.این رساله به ضمیمه تهذیب الاصول چاپ شده است.
60-رسالة فی الاجتهاد و التقلید(عربی).تقریر بحثحضرت امام به قلم استادسبحانی،تاریخ پایان تالیف،1370 ه.ق که تاریخ پایان دوره اول درس اصول فقه اماماست،و تاریخ تجدید نظر در این رساله،1377 است که تاریخ پایان دوره دوم درساصول فقه امام میباشد،و تاریخ پاکنویسی آن 1382 میباشد.این رساله هم به پیوستتهذیب الاصول چاپ شده است.
61-لب الاثر یا رسالة فی الطلب و الاراده و الجبر و التفویض(عربی).تقریراتبحثحضرت امام به قلم استاد سبحانی.تاریخ پایان تالیف،1371 و تاریخ پاکنویسی1373 میباشد.
62-کتاب البیع(عربی).تقریر قسمتی از بحثبیع حضرت امام است،به قلم استاد محترم،جناب آقای قدیری که اخیرا توسط وزارت ارشاد چاپشده است.
83-وصیتنامه سیاسی،الهی.آخرین تالیف حضرت امام خمینی است که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت،و در میلیونها نسخه چاپ وانتشار یافته است و به اغلب زبانهای زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است.
85-باده عشق(فارسی)نامه عرفانی دیگری است از انتشارات سروش (3) مطالب فوق،برگزیدهای از مقاله استاد رضا استادی بود که از نظر گذشت.
نگارنده کتاب دیگری از معظم له در کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی مشاهده نمودهاست که همراه جمعی از فضلاء روی کتاب«عبقات الانوار»میر حامد حسین هندیانجام دادهاند که میتوان آن را جزء آثار آن بزرگ پیرامون ولایت و امامتدانست.
در مورد عامل یا عوامل پیروزی انقلاب اسلامی،تحلیلهای مختلفی از سویدوست و دشمن ابراز شده است،ولی اعتقاد ما بر آن است که ذیلا یادداشت میگردد:
راز پیروزی انقلاب اسلامی ایران،مرهون دو عامل اساسی زیر بود که جا دارد بهصورت فشرده به آنها اشاره شود:
1-کلمه توحید و استواری آن بر ستون دین و معیار آسمانی ایمان و اعتقادمسلمانان،با الهام از مکتب خونین حسینی(ع)، بدون هیچگونه وابستگی به شرق وغرب،و بدون کمترین پیوستگی به چپ یا راست،فقط و فقط الهام گرفتن از اصالتها ومعیارهای متعالی اسلام،و برخورداری از منبع پر فیض تعالیم انبیاء(علیهم السلام)،واین عامل مهمترین و اصلیترین راز و رمز پیدایش،و راز بقا و استمرار انقلابشکوهمند اسلامی میباشد.
2-وحدت کلمه مسلمین و پیوستگی آنان به حبل مستحکم الهی.البته ایجادوحدت و یکپارچگی،در اثر اعلامیهها و آگاهی بخشیها و تدابیر حکیمانه مقام معظمرهبری انقلاب بود،ولی هوشیاری و آگاهی ملت متدین و فداکار و ایثارگر کهمشکلات را به جان خریدند و در راستای رهبریهای رهبر دانا و فرزانه گرد هم آمدند وهمه اقشار و تودهها و گروهها، اعم از مرد و زن،کوچک و بزرگ،روحانی ودانشگاهی،بازاری و کشاورز،همه و همه در کنار هم دوشادوش همدیگر قرار گرفتندو به مبارزه حیات بخشیدند.این امر دومین عامل پیروزی انقلاب اسلامی بود.درلحظههای پیروزی انقلاب،باران رحمت و عطوفت و انبوه احساسها و محبتها،آنچنان شروع به باریدن گرفته بود که همه بالعیان این عنایات ربانی و فیوض صمدانی رالمس میکردند،بیآنکه بتوانند آن را ترسیم نمایند،و مردم علاقمند انقلاب،آن چنانبا هم صمیمی و متحد و متفق شده بودند که قاموس«من»از میان رفته،و جای خود رابه«ما»و«مصالح ما»بخشیده بود.
در این میان نقش رهبریهای امام بس والا و ارزشمند بود که قلم نمیتواندعظمت آن را ترسیم نماید.صحنهها و صفحههای تاریخ انقلاب اسلامی،بازگو کننده ومیدان نمایش این صداقتها و صرافتها است.
در این عکس تاریخی:جمعی از خبرگان قانون اساسی در لحظههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی،در اقامتگاه حضرت امام(رحمت الله علیه)در قم،حضور یافتند.از سمتچپ پس از حضرت امام:آیة الله شیخ مرتضی حائری(نماینده قم)،آیة الله سید محمد علی انگجی(نماینده آذربایجان)،آیة الله صدوقی(نماینده یزد)،آیة الله سبحانی(نماینده تبریز)،آیة الله مکارم شیرازی(نماینده شیراز)و جمعی دیگر از سادات و اعیان حضور دارند که متاسفانه قابل شهود و رؤیت نیستند.
نگارنده راز پیروزی انقلاب اسلامی را دو امر بالا میداند و بس،هر چند استادمحمد رضا حکیمی در کتاب«تفسیر آفتاب»، رمز پیروزی را سه چیز دانستهاند:
1-مکتب انقلابی اسلام(تشیع)
2-قاطعیت و والایی رهبری
3-فداکاری فداکاران (4)
گر چه این سخن بهرهای از واقعیت و حقیقت دارد،ولی ما معتقدیم رهبریبزرگوار انقلاب آن چنان در اسلام و تعالیم عالیه مکتب ارزنده آن فانی و فادی شدهبود،که نمیتوان با حد و مرزی فاصله انداخت،یا مقوله جداگانهای بر او بازگشود. اوهر چه داشته است،از اسلام بوده است و هر تلاشی انجام داده است،جهت اعتلایاسلام و سرافرازی مسلمین بوده است و بس.
حضرت آیة الله العظمی گلپایگانی با جمعیتبیشماری از شخصیتهای مذهبیو سیاسی،بر جسد مطهر امام نماز گزارد، سپس با تشییع عظیم میلیونی،از مصلایتهران،به آرامگاه ابدی خود در بهشت زهرا،در جوار شهیدان انقلاب اسلامی منتقلشد.هجوم جمعیتبرای تبرک از خاک مرقد و شرکت در تدفین،ساعتها این مراسم رابه عقب انداخت،و بدین سان جهان ناباورانه با صحنه شگفت انگیز و معجزهآسایدیگری از عظمت اسلام و انقلاب روبرو شد و حتی دشمنان به ناچار اعتراف کردند کهبزرگترین تشییع جنازه تاریخ در«بدرقه امام»به وقوع پیوست. (5)
پینوشتها:
1- کیهان اندیشه،ویژهنامه حضرت امام،مقاله حجة الاسلام رضا استادی.
2- بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی،ص 42.
3- کیهان اندیشه،ویژهنامه حضرت امام،مقاله حجة الاسلام رضا استادی.
4- تفسیر آفتاب،ص 15.
5- در مورد زندگی امام(رضوان الله تعالی علیه)منابع و مآخذ فراوانی وجود دارد که نگارنده به منابع زیردسترسی داشته است:
تفسیر آفتاب،تالیف استاد محمد رضا حکیمی،از انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی،در 465 صفحه- تحلیلی از نهضت امام خمینی(رحمت الله علیه)،تالیف سید حمید روحانی،در3 مجلد،حدود 3000 صفحه- یکصدسال مبارزه روحانیت از میرزای شیرازی تا امام خمینی،تالیف نگارنده،از انتشارات دفتر نشر نوید اسلام،4 جلد،حدود 700 صفحه- ویژهنامه کیهان اندیشه،شماره 24،خرداد و تیرماه 1368،مقاله استادآشتیانی و استاد جوادی آملی- ویژهنامه درسهایی از مکتب اسلام، شماره خرداد ماه 1368،مقاله استادجعفر سبحانی و دیگر اعضای هیات تحریریه آن مجله- درخششی در غروب،مرکز پژوهشهای فرهنگیبنیاد شهید- شمارههای مجله حضور،از انتشارات مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمت الله علیه)، شمارههای 1 تا4- ویژهنامه مجله حوزه،از انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی- سایه آفتاب،تالیف حجة الاسلام محمدحسن رحیمیان از اعضای دفتر مرکزی امام(رحمت الله علیه)،انتشارات پاسدار اسلام- ویژهنامه مجله مشکوة،بنیادپژوهشهای اسلامی،و دهها منبع دیگر.
منبع: فقهای نامدار شیعه
ولادت:
مولود مسعود که پیش از شناختن جهان اطراف خود پدر بزرگوار خود را ازدست داده بود،در گهواره یتیمی بزرگ شد. هنگامی که هنوز پا به16 سالگی نگذاشتهبود،مادر گرامی خود را نیز در سال1336 از دست داد،آن گاه تحتسرپرستی عمه گرامی و برادر بزرگ خود،آیت الله حاج سید مرتضی پسندیده قرار گرفت،و زیر نظرآندو،به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی مقدمات دروس ادبی را در خمین آموخت،آن گاه در سال1339 ه.ق،در عنفوان جوانی عازم اراک شد تا در حوزه درس مرحومآیت الله حاج شیخ عبد الکریم حائری به تحصیلات دینی و علمی خود ادامه دهد.آن گاهکه مرحوم حاج شیخ عبد الکریم در سال 1340 ه.ق عازم حوزه نوپای قم میگردید،اونیز همراه آن بزرگ مرد به قم رهسپار گردید و در مدرسه دار الشفاء سکونت ورزید و بهادامه تحصیل و تکمیل تهذیب نفس خویش پرداخت تا در سال 1345 ه.ق،با استعدادو ذکاوت خاصی کهداشت،سطوح عالیهرا به اتمام رساند وسپس در محضردرس خارج فقه واصول آیت اللهحائری،مؤسس حوزه علمیهقم حضور پیدا کرد.
هوش سرشار،استعداد فوق العادهفراوان،جدیت وتلاش بینظیرشآنچنان در وی تجلییافت که در سال1355،هم زمان بارحلت مؤسس حوزهعلمیه قم،او به عنوان استادی گرانقدر و مجتهدی عالی مقام در آسمان علم و فضیلتحوزه درخشید،و یکیاز اساتید بنام و معروف حوزه گردید.وی در کنار فقه و اصول،به کسب فلسفه و عرفاناسلامی و اخلاق عالیه نیز پرداخت،و آن چنان در این زمینه تلاش علمی و عملیداشت،که خود به عنوان استاد و مربی اخلاق در حوزه علمیه قم مطرح گردید وعاشقان علم و عرفان دور او را گرفتند.او به عنوان استاد مبرز معقول و منقول در حوزهعلمیه شناخته شد و با سرعتی برقآسا،آوازه شهرت و شیوه تدریس و تعلیم او زبانزدخاص و عام گردید و گروهی از افراد با استعداد و شاگردان کمال جو،دور شمع وجود اورا گرفتند و از معلومات و مکتسبات اخلاقی او،استفاده و استضائه نمودند.
مدرس عالیقدر حوزه:
او که به خوبی با موقعیت زمانی و مکانی آشنا بود،با دقتی موشکافانه،و باآرامشی طوفان برانگیز،دور از انظار مزدوران و نادانان به راه خود ادامه میداد و منتظربود تا دوران سیاه بیداد رضاخانی تمام شود،و چون آن دوران به سر آمد،ایشان نیزدرس انسان سازی خود را مجددا آغاز نمودند و مدرسه فیضیه را پایگاه خود ساختند.
مکتب درسی و تربیتی امام خمینی:
سبک تدریس و شیوه مخصوص ایشان در بررسی مسائل علمی،و موشکافیها،ژرفنگریها،و تحقیقات عمیقی که در مسائل و مطالب غامض فقه و اصول به عملمیآورد،روش استنباط و اجتهاد را در دانش پژوهان میپروراند و راه آن را به شیفتگان میآموخت.از این رو میبینیم که بیش از دهها نفر مجتهد صاحب نظر و بینیاز از تقلیداز حوزه درسی پر بار ایشان در قم بیرون آمدند.لازم به یادآوری است که شیوه درسیایشان در سطحی قرار داشت که برای هر کسی قابل استفاده نبود،و لازم بود که محصلچند سالی دوره خارج دیده و پایههای علمی خود را تا حدی بالا برده باشد تا بتواند ازحوزه درس ایشان بهره گیرد،از این رو در حوزه علمیه قم،محصل تازه به خارجرسیده کمتر به درس ایشان میآمد،با وجود این خصیصه،بزرگترین کرسی تدریسعلوم اسلامی از آن ایشان بود،و جمعیتحوزه درسی ایشان،از لحاظ کمیت و کیفیتدر حد والایی قرار داشت،و حدود هزار نفر از فضلاء و صاحبنظران محقق وچیرهدست در حوزه درس ایشان زانو زده،از آن دریای مواج علم و فضیلتبهرهمندمیشدند،و آن گاه که درس ایشان پایان مییافت،انبوه شاگردان در سراسر مسجدسلماسی(واقع در کوچه آقا زاده قم)یا در مدرسه فیضیه موج میزد،و حالتی روحانیبه خیابان ارم و حومه صحن مطهر قم میبخشید.در سالهای آخری که ایشان در قممیزیستند، و در مسجد اعظم تدریس مینمودند،تعداد شاگردان درس ایشان از هزار ودویست نفر تجاوز میکرد،که یک برابر و نیم شاگردان درس آیة بروجردی در سالهایآخر عمر آن فقید سعید بود.
اساتید او:
1-آیت الله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی(مؤلف کتاب اسرار الصلوة و غیره)متوفی1343 ه.ق
2-آیت الله حاج میر سید علی یثربی کاشانی،که از سال 1341 تا1347 ه.ق درقم بودهاند.
3-آیت الله حاج میرزا ابو الحسن رفیعی قزوینی،حکیم و فیلسوف متاله،صاحبشرح دعای سحر،که از سال 1341 تا1349 ه.ق در قم بودهاند،سپس به تهران وقزوین مهاجرت کردهاند.
4-آیت الله حاج شیخ محمد رضا مسجد شاهی،صاحب وقایة الاذهان،که درسالهای 1344 تا1346 ه.ق در قم بودهاند.
5-آیت الله حاج میرزا محمد علی شاه آبادی،صاحب رشحات البحار،که درسالهای1347 تا 1354 ه.ق در قم بودهاند،و معظمله در تمام این هفتسال از ایشاناخلاق و عرفان تلمذ نمودهاند،و در کتاب«چهل حدیث»بارها از ایشان یاد نموده و باکمال تواضع کلمه«روحی فداه»را پس از نام استاد بزرگوارش ذکر میکنند.
6-آیت الله العظمی حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی،مؤسس حوزه علمیه قم،و صاحب کتاب«درر الفوائد»که از حدود سال 1345 تا 1355 ه.ق،از درس فقه واصول ایشان بهره میبردهاند. (1)
شاگردان او:
1-مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی
2-شهید آیت الله استاد مرتضی مطهری
3-آیت الله سیدعلی حسینی خامنهای(رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران(
4-شهید آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی
5-شهید آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبائی
6-شهید آیت الله حاج آقا عطاء الله اشرفی اصفهانی
7-آیت الله حاج شیخ عبد الجواد اصفهانی
8-آیت الله حاج شیخ علی کاشانی(فرید)
9-آیت الله حاج آقا ضیاء استر آبادی کاشانی
10-آیت الله حاج شیخ اسد الله نور اللهی اصفهانی کاشانی
11-آیت الله حاج آقا سید رضا صدر
12-آیت الله حاج شیخ عباس ایزدی نجف آبادی
13-آیت الله سید مرتضی خلخالی
14-آیت الله حاج سید عز الدین زنجانی
15-حجة الاسلام و المسلمین شهید سید محمد رضا سعیدی
16-آیت الله شیخ محمد صادقی تهرانی
17-آیت الله حاج شیخ علی مشکینی
18-آیت الله حاج شیخ حسین نوری
19-آیت الله شیخ محمد شاه آبادی
20-آیت الله شیخ محمد موحدی فاضل لنکرانی
21-آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی
22-شهید دکتر محمد مفتح همدانی
23-استاد شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی
24-آیت الله شیخ هاشم قدیری
25-آیت الله شیخ ابو القاسم خزعلی
26-آیت الله شیخ احمد جنتی
27-آیت الله شهید دکتر سید محمد حسینی بهشتی
28-حجة الاسلام و المسلمین شیخ محمد جواد حجتی کرمانی
29-حجة الاسلام شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی
30-حجة الاسلام و المسلمین شیخ علی اصغر مروارید
31-آیت الله شیخ محمدتقی مصباح یزدی
32-آیت الله شیخ غلامرضا صلواتی
33-آیت الله شیخ ابراهیم امینی نجف آبادی
34-آیت الله سید حسن شیرازی
35-حجة الاسلام و المسلمین شهید شیخ فضل الله محلاتی
36-حجة الاسلام و المسلمین شهید سید عبد الکریم هاشمی نژاد خراسانی
37-آیت الله استاد شیخ جعفر سبحانی تبریزی
38-آیت الله سید عباس یزدی
39-آیت الله شیخ غلامرضا رضوانی خمینی
40-آیت الله شیخ حسین راستی کاشانی
41-آیت الله شیخ عباس محفوظی گیلانی
42-آیت الله شیخ مجتبی حاج آخوند
43-آیت الله شیخ مرتضی تهرانی
44-آیت الله شیخ مجتبی تهرانی
45-آیت الله شیخ محمد محمدی گیلانی
46-آیت الله سید محمد باقر ابطحی اصفهانی
47-آیت الله شیخ محمد یزدی
48-آیت الله شیخ عبد الله جوادی آملی
49-آیت الله شیخ حسین شب زندهدار
50-حجة الاسلام مرحوم شیخ علی اکبر تربتی(واعظ)
51-آیت الله اخوان مرعشی
52-آیت الله شیخ حسن صافی اصفهانی
53-شهید آیت الله شیخ علی قدوسی
54-آیت الله شیخ محمد علی گرامی
55-حجة الاسلام و المسلمین حیدری نهاوندی
56-آیت الله سید یعقوب موسوی زنجانی
57-آیت الله حاج میرزا ابو القاسم آشتیانی
58-آیت الله حاج میرزا صادق نصیری سرابی
59-آیت الله حاج شیخ محمد مؤمن قمی
60-آیت الله شیخ صدرا قفقازی
61-آیت الله شیخ جواد خندق آبادی
62-آیت الله فقیه برقعی
63-آیت الله سید عبد الغنی اردبیلی
64-آیت الله سید عبد الکریم اردبیلی
65-آیت الله شیخ عبد الله لنکرانی
66-حجة الاسلام و المسلمین حاج آقا مهدی حائری یزدی
67-آیت الله شیخ فضل الله خوانساری
68-آیت الله شیخ یحیی اراکی
69-آیت الله شیخ مسلم ملکوتی سرابی
70-آیت الله شیخ عباسعلی اصفهانی
71-آیت الله شیخ عبد الحسین زنجانی
72-آیت الله شیخ بهاء الدین اراکی
73-آیت الله شیخ محمد نهاوندی
74-آیت الله شیخ محمد حسین لنگرودی تهرانی
75-آیت الله سید اسد الله اشکوری
76-حجة الاسلام و المسلمین صدر اشکوری
77-آیت الله سید عباس ابوترابی قزوینی
78-آیت الله وحیدی تبریزی
79-آیت الله مشایخی اراکی
80-آیت الله سعید اشراقی
81-آیت الله شیخ محمد مهدی ربانی گیلانی
82-آیت الله شیخ محمد رضا کشفی تهرانی
83-آیت الله شیخ حسین مفیدی دلیجانی
84-آیت الله شیخ عباس رفسنجانی
85-آیت الله شیخ عبد العظیم محصلی خراسانی
86-آیت الله شیخ محسن حرمپناهی
87-حجة الاسلام و المسلمین عبد المجید رشیدپور تهرانی
88-آیت الله سید عبد الرسول شیرازی
89-مرحوم آیت الله شیخ عبد الرحیم ربانی شیرازی
90-مرحوم آیت الله سید عبد المجید ایروانی تبریزی
91-آیت الله سید علی اکبر موسوی یزدی
92-آیت الله سید جعفر یزدی
93-آیت الله حسین زرندی قمی
94-آیت الله شیخ محمد حسین قائینی
95-آیت الله سید احمد امامی اصفهانی
96-آیت الله عابدی زنجانی
97-حجة الاسلام و المسلمین مهدی کروبی
98-آیت الله شیخ محمد رضا مهدوی کنی
99-آیت الله شیخ مرتضی مقتدائی
100-آیت الله سید محمد علی حسینی تهرانی
101-آیت الله شهید شیخ حسین غفاری
102-مرحوم آیت الله سید ابراهیم علوی خوئی
103-آیت الله بطحائی گلپایگانی
104-حجة الاسلام و المسلمین شیخ رضا گلسرخی کاشانی
105-شهید آیت الله سید اسد الله مدنی تبریزی
106-آیت الله شیخ یوسف صانعی
107-حجة الاسلام و المسلمین شیخ حسن صانعی
108-آیت الله صابری همدانی
109-حجة الاسلام و المسلمین شیخ عباسعلی عمید زنجانی
و جمعی دیگر که در کتابهای تاریخ معاصرین و تذکرهها معرفی شدهاند. (2)
آثار و تالیفات امام:
ایشان در تقسیم بندی که در مورد آثار قلمی امام دارند،آنها را در موضوعاتدهگانه زیر خلاصه نمودهاند:
1-عرفان
2-اخلاق
3-فلسفه
4-فقه استدلالی
5-اصول فقه
6-رجال
7-رسائل علمیه
8-حکومت
9-امامت و روحانیت
10-شعر و ادب
الف-عرفان:در این رشته کتابهای متعددی نوشتهاند که تاریخ تالیف آنها از1347 تا 1355 ه.ق میباشد.تالیفات عرفانی ایشان به این شرح است:
1-شرح دعای سحر.این کتاب از کتابهای عرفانی معظمله،همانند تالیف دیگرایشان،«مصباح الهدایة»،فقط مورد استفاده کسانی میتواند باشد که با فلسفه و عرفانآشنایی کامل داشته باشند.
2-مصباح الهدایه.این کتاب در بیان حقیقت محمدیه(ص)و ولایت علویه(ع)است.تالیف این کتاب در سال1349 ه.ق به پایان رسیده است.
3-لقاء الله.مقالهای استبه زبان فارسی در7 صفحه،که در آن از استادشمرحوم شاهآبادی یاد میکند.این کتاب در پایان کتاب لقاء الله حاج میرزا جواد آقا ملکیچاپ شده است.
4-سر الصلوة(صلوة العارفین یا معراج السالکین)فارسی.این کتاب برایخواص از اهل عرفان و سلوک نگارش یافته و تاریخ پایان تالیف آن،سال 1358 ه.ق است،و تا کنون دو بار چاپ شده است.
5-تعلیقة علی شرح فصوص الحکم(عربی).«فصوص الحکم»،تالیفمحی الدین عربی،و شرح آن از محمود قیصری است،و امام خمینی شرح فصوص رادر هفتسالی که از محضر مرحوم آیة الله شاه آبادی استفاده میکرده،نزد ایشان خواندهو تاریخ تالیف این تعلیقه هم در همان سالها است،و در این تعلیقه به مصباح الهدایهخود ارجاع میدهد،و از استادش مرحوم شاه آبادی نیز یاد میکند.
کتاب شرح فصوص،495 صفحه است،و تعلیقه امام تا صفحه396 آن میباشد.
6-تعلیقة علی مصباح الانس(عربی)
7-تعلیقة علی شرح حدیث راس الجالوت(عربی)
8-شرح حدیث راس الجالوت(عربی).که تاریخ تالیف آن سال 1348 ه.قمیباشد.
9-شرح دیگری بر حدیث راس الجالوت(عربی)،بنا به نوشته سید ریحان اللهیزدی
10-تفسیر سوره حمد.تفسیری است عرفانی بر سوره حمد که در سالهای اولپیروزی انقلاب در 5 جلسه بیان فرمودهاند.
11-الحاشیة علی الاسفار
12-آداب الصلوة
13-مبارزه با نفس-جهاد اکبر(فارسی).رسالهای است اخلاقی در موضوعجهاد با نفس،که تقریر بیانات حضرت امام در نجف اشرف برای طلاب و فضلاست.این رساله بارها چاپ شده است.
14-شرح جنود عقل و جهل(فارسی)
15-اربعین یا چهل حدیث(فارسی).شرح چهل حدیث است که33 حدیثآن اخلاقی،و7 حدیث دیگر آن اعتقادی است. (این کتاب توسط نگارنده از کتابخانهمرحوم آیة الله العظمی آخوند ملا علی معصومی همدانی،کشف و پیگیری شد و به سازمان تبلیغات اسلامی،مرکز تهران انتقال یافت،و نخستین بار با استخراج منابع ومصادر در مجله اعتصام،وابسته به آن مرکز تبلیغی انتشار یافت،و سپس به صورتمستقلی چاپ گردید که هم اکنون در تیراژ وسیع انتشار یافته است)
ب-کتابهای فقه استدلالی:در فقه استدلالی کتابهای متعددی دارند که تالیفآنها مربوط به سال 1365 تا تاریخی است که حضرت امام از نجف به ایران آمدند،یعنیدر حدود سال1397 ه.ق.
16-کتاب الطهاره،جلد اول.تاریخ پایان تالیف دهم ذی حجة1373 ه.ق،چاپ اول در 272 صفحه در قم،و چاپ دوم در 358 صفحه در نجف به سال1389
17-جلد دوم کتاب الطهاره،بحث میاه ثلاثه،تاریخ پایان تالیف،22 ربیع الاول1376 ه.ق،چاپ قم در319 صفحه
18-جلد سوم کتاب الطهاره،بحث تیمم،تاریخ پایان تالیف،11 شعبان1376چاپ قم در 235 صفحه
19-جلد چهارم کتاب الطهاره،پیرامون بحث از احکام طهارات و نجاسات.اینکتاب که آخرین قسمت از مباحث طهارت است،تالیف آن در تاریخ 28 ذیقعده1377ه.ق به پایان رسیده و چاپ آن نیز در سال1389 در نجف اشرف انجام پذیرفته است.تعداد صفحات این کتاب 290 صفحه است.
20-جلد اول المکاسب المحرمه،پایان تالیف آن پس از سال1377 و قبل از1380 ه.ق میباشد.چاپ قم در 322 صفحه
21-جلد دوم المکاسب المحرمه،شامل بحثهای قمار،کمک به ظالم،ولایت ازطرف جائر،تکسب به واجبات،جوایز سلطان، و خراج و مقاسمه.تاریخ پایان تالیف،هشتم جمادی الاولی 1380،چاپ قم در 290 صفحه،در سال 1381
22-جلد اول کتاب البیع،تالیف پس از 1380،در457 صفحه که در نجفچاپ شده است.
23-جلد دوم کتاب البیع،در سال 1391 در 575 صفحه در نجف چاپ شدهاست،متضمن بحث ولایت فقیه معظمله که منشا بسیاری از تحولات اجتماعی وسیاسی گشت.
24-جلد سوم کتاب البیع،تاریخ پایان تالیف 11 جمادی الاولی 1392،و درهمان سالها در 485 صفحه در نجف چاپ شده است.بدین ترتیب این سه جلد حاصلتدریس حدود 12 سال حضرت امام میباشد که به قلم خودشان نوشته شده است.
25-جلد چهارم کتاب البیع،بحثخیارات،تاریخ پایان تالیف،25 جمادیالاولی 1394 ه.ق.این کتاب در 452 صفحه در نجف در همان سال تالیف چاپ شدهاست.
26-جلد پنجم کتاب البیع،شامل بقیه بحثخیارات،و بحث نقد و نسیه وقبض،تاریخ پایان تالیف،15 جمادی الاولی1396 میباشد.این کتاب در 402 صفحهدر سال1397 در نجف به چاپ رسیده است.
27-کتاب الخلل،بحثخلل صلوة است که ظاهرا پس از سال1397 تا هنگاممراجعتبه ایران بحث نموده و نوشتهاند.این کتاب در 314 صفحه چاپ قم میباشد.
28-رسالة فی التقیه،رسالهای استشامل مباحث تقیه در 35 صفحه،که تاریختالیف آن شعبان1373 میباشد.پیوست رسالههای اصولی حضرت امام در سال 1385در قم به چاپ رسیده است.
29-رسالة فی«قاعدة من ملک».این رساله در کتاب«آثار الحجة»جلد دوم،ص 45 جزء تالیفات حضرت امام یاد شده است.
30-رسالة فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره.این رساله در 32 صفحه رقعی درسال1367 منتشر شده است.در عین اختصار از تالیفات فقه استدلالی ایشان به شمارمیآید.
ج-کتابهای اصول فقه:در این زمینه هم رسالههای متعددی دارند که تالیف آنها مربوط به سالهای قبل از 1370 تا حدود 1371 میباشد که نوعا به زبان عربی است.
31-رساله لا ضرر.تاریخ پایان تالیف آن،غره جمادی الاولی 1368 میباشد کهدر 68 صفحه،به پیوست چند رساله دیگر، تحت عنوان«الرسائل»در قم،به سال 1385چاپ شده است.
32-رسالة الاستصحاب.این رساله در دوره اول درس اصول ایشان نوشته شده،و تاریخ پایان تالیف آن نهم رمضان 1370 میباشد که در 290 صفحه،با همان رسائلدر سال 1385 در قم چاپ شده است.
33-رسالة فی التعادل و التراجیح.در دور اول درس نوشتهاند و تاریخ پایانتالیف آن،نهم جمادی الاولی 1370،و تاریخ پاکنویسی آن،ماه رمضان همان سال کهدر 92 صفحه در همان رسائل در سال 1385 در قم به چاپ رسیده است.
34-رسالة الاجتهاد و التقلید،تاریخ پایان تالیف این رساله،همان سال 1370است،و این رساله در 78 صفحه در همان کتاب رسائل،در سال 1385 در قم به چاپرسیده است.
35-رسالة فی الطلب و الاراده.پایان تالیف این رساله،ماه رمضان 1371 درهمدان است.این رساله با ترجمه فارسی آن در157 صفحه در سال 1362 ه.ش(1404 ه.ق)توسط مرکز انتشارات علمی و فرهنگی چاپ شده است.
36-تعلیقة علی کفایة الاصول.مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعه،ج26،ص 285 چاپ مشهد مینویسد: «حاشیه کفایة الاصول آخوند خراسانی،تالیفامام خمینی که تاریخ تالیف آن 1368 میباشد.»
37-رساله در موضوع علم اصول.
38-تقریرات درس آیة الله العظمی بروجردی،بنا به تصریح استاد سبحانی که ازشاگردان برجسته اصول حضرت امام بودهاند،این کتاب از آغاز مباحث اصول،تاحجیت ظن میباشد. د-رسائل عملیه یا فقه غیر استدلالی:رسائل عملیه و حواشی حضرت امام کهبرای مقلدین نوشتهاند.البته غیر از«تحریر الوسیله»که پیش از سال 1380 تالیف شدهاست.
39-تعلیقة علی العروة الوثقی(عربی)حاشیهای استبر تمام العروة الوثقی،تالیف مرحوم آیة الله العظمی سید محمد کاظم یزدی.تاریخ پایان این تعلیقه،هفتمجمادی الاولی1357 میباشد.چاپ اول آن در349 صفحه در قم انجام شده است وپس از چندی توسط مطبوعات دار الفکر تجدید چاپ،و سپس به ضمیمه خود العروةالوثقی مکرر به چاپ رسیده است.
40-تعلیقة علی وسیلة النجاة(عربی)حاشیهای استبر تمام وسیلة النجاةآیة الله سید ابو الحسن اصفهانی.تاریخ تالیف آن مشخص نیست.
41-حاشیة توضیح المسائل(فارسی)حاشیهای استبر توضیح المسائل آیة اللهالعظمی بروجردی که در قم در 138 صفحه در سال 1381 پس از رحلت آیة اللهبروجردی چاپ شده است.
42-رساله نجاة العباد(فارسی)این رساله از مکاسب محرمه تا طلاق است،و در155 صفحه در حدود سال 1380 به چاپ رسیده است.
43-حاشیه رساله ارث(فارسی).مرحوم حاج ملا هاشم خراسانی،صاحبکتاب«منتخب التواریخ»رسالهای در ارث به زبان فارسی نوشته که با حاشیه برخی ازمراجع تقلید گذشته چاپ سنگی شده است.حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه)حاشیهای بر اینرساله نوشتهاند که با اصل رساله در 120 صفحه در قم،ظاهرا پس از رحلت آیة اللهالعظمی بروجردی چاپ شده است.
44-مناسک یا دستور حج(فارسی).این رساله مکررا چاپ شده است.
45- و46-تحریر الوسیله(عربی).وسیلة النجاة تالیف مرحوم آیة الله العظمیآقای اصفهانی،از جهت کثرت ابواب فقهی،بر العروة الوثقی،تالیف آیة الله یزدیبرتری دارد،یعنی بسیاری از ابواب فقه،مانند مکاسب،طلاق و نذر در العروة الوثقی نیست،ولی در وسیلة النجاة هست.امام خمینی(رحمت الله علیه)همان طور که قبلا گفته شد،بروسیلة النجاة حاشیه داشتهاند و در سال 1384 که در ترکیه تبعید بودند،به این فکرافتادند حاشیه خود را در متن وسیله درج کرده و ضمنا بابهایی را هم که وسیلة النجاةناقص دارد،تتمیم کرده و مسائل مستحدثه را هم به آن بیفزایند.این کار به صورتبسیار خوبی در مدتی که تبعید بودند انجام گرفت و به نام«تحریر الوسیلة»در همانسالها در نجف،در 2 جلد،662 و647 صفحه چاپ شده و سپس مکرر تجدید چاپگردیده است و اخیرا به فارسی نیز برگردانده شده است.
47-زبدة الاحکام(عربی)رساله مختصری است که با توجه به تحریر الوسیلهتوسط برخی از شاگردان ایشان تنظیم و مکرر به چاپ رسیده است.یکی از چاپهایممتاز آن،چاپ سازمان تبلیغات اسلامی،در273 صفحه در سال 1404 قمری انجامپذیرفته است.
48-توضیح المسائل(فارسی)در زمان آیة الله العظمی بروجردی احساس شدکه رساله عملیه ایشان باید ویراستاری شود تا برای عامه مردم باسواد قابل فهم باشد.بهاین منظور حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ علی اصغر کرباسچی،مؤسس مدرسهعلویه در تهران،و استاد محترم جناب آقای علی اصغر فقیهی،صاحب تالیفاتارزشمند،با همکاری یکدیگر رساله عملیه آن مرحوم را به صورت بسیار مطلوبیدرآوردند و به نام«توضیح المسائل»نامیده شد.پس از رحلت آیة الله بروجردی،مراجع تقلید بر این کتاب حاشیه زدند،از جمله حضرت امام،حاشیهای بر این کتابنوشتند که بعدها توسط برخی از علماء،حاشیه ایشان در متن درج شده و به نام«توضیح المسائل امام خمینی»مکرر چاپ شده است.
49-ملحقات توضیح المسائل(فارسی).تحریر الوسیله حضرت امام(رحمت الله علیه)مسائل جدید و مستحدثه را نیز داشت،ولی به زبان عربی بود،و چون این مسائل برایفارسی زبانان هم لازم بود،به فارسی ترجمه شده و به زبان برخی از مسائل امر بهمعروف و نهی از منکر و دفاع که در توضیح المسائل نبود،به نام«ملحقات توضیح المسائل»مکرر چاپ شده است.
50- و 51-استفتائات(فارسی).یکی از کارهای بسیار ارزنده،جمع و تنظیمجواب سؤالاتی است که از فقهاء میشد تا برای غیر سؤال کننده هم مورد استفاده قرارگیرد.استفتائات حضرت امام نیز در دو جلد تنظیم شده است.یک جلد آن در519صفحه توسط انتشارات جامعه مدرسین قم چاپ شده است.امید است همین کارنسبتبه کل استفتائات آن بزرگوار به صورت وسیع انجام گیرد که جلد دوم آنمحسوب گردد.
52-حکومت اسلامی یا ولایت فقیه(فارسی)این کتاب حاصل درسهایحضرت امام راجع به ولایت فقیه است که در کتاب«البیع»ایشان هم به گونهایمختصرتر آمده است.چاپ سوم این کتاب در 208 صفحه در سال 1391 انجام شدهاست،و این همان کتابی است که زمینه فکری تشکیل حکومت اسلامی را در ایرانآماده ساخت،و دستگاه جبار شاهنشاهی سبتبه آن خیلی حساسیت نشان میداد.
53-کشف الاسرار(فارسی).مرحوم حاج شیخ مهدی پائین شهری،از علمایبزرگ قم و از اتقیاء بود.فرزند ناخلف او،علی اکبر حکمی زاده،رسالهای به نام«اسرارهزار ساله»نوشت و در 38 صفحه در سال 1322 ه.ش منتشر ساخت.موضوع اینرساله حمله به مذهب تشیع بود.او حرفهای فرقه ضاله وهابی را به ضمیمه تبلیغاتسوء علیه روحانیت که آن روزها بازارش بسیار داغ بود،در این رساله آورده بود،و درحقیقت رسالهای بود در ترویج وهابیت،و از طرفی همسو با کسروی،و از دیگر سو،همگام با رضاخان که دشمن روحانیتبود.امام خمینی(رحمت الله علیه)سکوت را روا ندانستند وکتاب«کشف الاسرار»را در همان تاریخ در پاسخ آن رساله نوشتند،و در ضمنخیانتهای رضاخان را هم با صراحتبیان کردند.کتاب مورد استقبال قرار گرفت و بارهابه چاپ رسید.چاپ اول در سال1323 ه.ش و چاپ سوم آن در سال1327 ه.ش در334 صفحه توسط کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران انجام شده است.قابل ذکر استحضرت امام برای تالیف کشف الاسرار مدتی درس خود را تعطیل کردند و به نوشتناین کتاب پرداختند،و یک بار دیگر به همه این درس را آموختند که باید دنبال عمل بهتکلیف بود،نه اینکه به یک کار مخصوص دل بست.
54-رسالهای مشتمل بر فوائدی در بعضی مسائل مشکله.این کتاب در بعضی ازمصادر یاد شده است و اطلاعی از کم و کیف آن وجود ندارد.
ه-رجال:در این موضوع بحثی دارند که در کتاب«الطهاره»درج شده است.
55-رساله در رجال(عربی).حضرت امام در علم رجال تالیف مستقلی ندارند،اما در جلد اول کتاب«الطهاره»که قبلا یاد شد،بحثی درباره خبر اصحاب الاصول والکتب دارند که در 24 صفحه تنظیم شده است،و میتوان آن را رسالهای جداگانهدانست.
و-شعر و ادب:
ز-کتابهای اصول فقه:در این زمینه رسالههای متعددی دارند که تالیف آنهامربوط به سالهای قبل از 1370 تا حدود سال 1371 میباشد.
57- و 58-تهذیب الاصول(عربی)تقریر بحث اصول فقه معظم له به قلم استادمحترم آیة الله حاج شیخ جعفر سبحانی است که با چهار رساله«لا ضرر»،«استصحاب»،«تعادل و تراجیح»و«اجتهاد و تقلید»که به قلم خود امام است،دوره کامل اصول فقهمیباشد.پایان جلد اول1373،و تاریخ تقریظی که حضرت امام بر آن نوشتهاند،1375میباشد،و تاریخ پایان جلد دوم که تا آخر برائت است،1375،و تاریخ پاکنویسی آن،1379 است.این کتاب در سه جلد و دو جلد مکرر تجدید چاپ شده است.
59-رسالة فی قاعدة لا ضرر یا نیل الاوطار(عربی).تقریر بحثحضرت امام بهقلم استاد آیة الله جعفر سبحانی.تاریخ پایان تالیف،1375 و تاریخ پاکنویسی آن 1380ه.ق میباشد.این رساله به ضمیمه تهذیب الاصول چاپ شده است.
60-رسالة فی الاجتهاد و التقلید(عربی).تقریر بحثحضرت امام به قلم استادسبحانی،تاریخ پایان تالیف،1370 ه.ق که تاریخ پایان دوره اول درس اصول فقه اماماست،و تاریخ تجدید نظر در این رساله،1377 است که تاریخ پایان دوره دوم درساصول فقه امام میباشد،و تاریخ پاکنویسی آن 1382 میباشد.این رساله هم به پیوستتهذیب الاصول چاپ شده است.
61-لب الاثر یا رسالة فی الطلب و الاراده و الجبر و التفویض(عربی).تقریراتبحثحضرت امام به قلم استاد سبحانی.تاریخ پایان تالیف،1371 و تاریخ پاکنویسی1373 میباشد.
62-کتاب البیع(عربی).تقریر قسمتی از بحثبیع حضرت امام است،به قلم استاد محترم،جناب آقای قدیری که اخیرا توسط وزارت ارشاد چاپشده است.
ح-حکومت و سیاست:
83-وصیتنامه سیاسی،الهی.آخرین تالیف حضرت امام خمینی است که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت،و در میلیونها نسخه چاپ وانتشار یافته است و به اغلب زبانهای زنده دنیا ترجمه و منتشر شده است.
ط-عرفان:
85-باده عشق(فارسی)نامه عرفانی دیگری است از انتشارات سروش (3) مطالب فوق،برگزیدهای از مقاله استاد رضا استادی بود که از نظر گذشت.
نگارنده کتاب دیگری از معظم له در کتابخانه آیة الله العظمی مرعشی مشاهده نمودهاست که همراه جمعی از فضلاء روی کتاب«عبقات الانوار»میر حامد حسین هندیانجام دادهاند که میتوان آن را جزء آثار آن بزرگ پیرامون ولایت و امامتدانست.
تشکیل حکومت اسلامی:
در مورد عامل یا عوامل پیروزی انقلاب اسلامی،تحلیلهای مختلفی از سویدوست و دشمن ابراز شده است،ولی اعتقاد ما بر آن است که ذیلا یادداشت میگردد:
راز پیروزی انقلاب اسلامی ایران،مرهون دو عامل اساسی زیر بود که جا دارد بهصورت فشرده به آنها اشاره شود:
1-کلمه توحید و استواری آن بر ستون دین و معیار آسمانی ایمان و اعتقادمسلمانان،با الهام از مکتب خونین حسینی(ع)، بدون هیچگونه وابستگی به شرق وغرب،و بدون کمترین پیوستگی به چپ یا راست،فقط و فقط الهام گرفتن از اصالتها ومعیارهای متعالی اسلام،و برخورداری از منبع پر فیض تعالیم انبیاء(علیهم السلام)،واین عامل مهمترین و اصلیترین راز و رمز پیدایش،و راز بقا و استمرار انقلابشکوهمند اسلامی میباشد.
2-وحدت کلمه مسلمین و پیوستگی آنان به حبل مستحکم الهی.البته ایجادوحدت و یکپارچگی،در اثر اعلامیهها و آگاهی بخشیها و تدابیر حکیمانه مقام معظمرهبری انقلاب بود،ولی هوشیاری و آگاهی ملت متدین و فداکار و ایثارگر کهمشکلات را به جان خریدند و در راستای رهبریهای رهبر دانا و فرزانه گرد هم آمدند وهمه اقشار و تودهها و گروهها، اعم از مرد و زن،کوچک و بزرگ،روحانی ودانشگاهی،بازاری و کشاورز،همه و همه در کنار هم دوشادوش همدیگر قرار گرفتندو به مبارزه حیات بخشیدند.این امر دومین عامل پیروزی انقلاب اسلامی بود.درلحظههای پیروزی انقلاب،باران رحمت و عطوفت و انبوه احساسها و محبتها،آنچنان شروع به باریدن گرفته بود که همه بالعیان این عنایات ربانی و فیوض صمدانی رالمس میکردند،بیآنکه بتوانند آن را ترسیم نمایند،و مردم علاقمند انقلاب،آن چنانبا هم صمیمی و متحد و متفق شده بودند که قاموس«من»از میان رفته،و جای خود رابه«ما»و«مصالح ما»بخشیده بود.
در این میان نقش رهبریهای امام بس والا و ارزشمند بود که قلم نمیتواندعظمت آن را ترسیم نماید.صحنهها و صفحههای تاریخ انقلاب اسلامی،بازگو کننده ومیدان نمایش این صداقتها و صرافتها است.
در این عکس تاریخی:جمعی از خبرگان قانون اساسی در لحظههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی،در اقامتگاه حضرت امام(رحمت الله علیه)در قم،حضور یافتند.از سمتچپ پس از حضرت امام:آیة الله شیخ مرتضی حائری(نماینده قم)،آیة الله سید محمد علی انگجی(نماینده آذربایجان)،آیة الله صدوقی(نماینده یزد)،آیة الله سبحانی(نماینده تبریز)،آیة الله مکارم شیرازی(نماینده شیراز)و جمعی دیگر از سادات و اعیان حضور دارند که متاسفانه قابل شهود و رؤیت نیستند.
نگارنده راز پیروزی انقلاب اسلامی را دو امر بالا میداند و بس،هر چند استادمحمد رضا حکیمی در کتاب«تفسیر آفتاب»، رمز پیروزی را سه چیز دانستهاند:
1-مکتب انقلابی اسلام(تشیع)
2-قاطعیت و والایی رهبری
3-فداکاری فداکاران (4)
گر چه این سخن بهرهای از واقعیت و حقیقت دارد،ولی ما معتقدیم رهبریبزرگوار انقلاب آن چنان در اسلام و تعالیم عالیه مکتب ارزنده آن فانی و فادی شدهبود،که نمیتوان با حد و مرزی فاصله انداخت،یا مقوله جداگانهای بر او بازگشود. اوهر چه داشته است،از اسلام بوده است و هر تلاشی انجام داده است،جهت اعتلایاسلام و سرافرازی مسلمین بوده است و بس.
رحلت:
حضرت آیة الله العظمی گلپایگانی با جمعیتبیشماری از شخصیتهای مذهبیو سیاسی،بر جسد مطهر امام نماز گزارد، سپس با تشییع عظیم میلیونی،از مصلایتهران،به آرامگاه ابدی خود در بهشت زهرا،در جوار شهیدان انقلاب اسلامی منتقلشد.هجوم جمعیتبرای تبرک از خاک مرقد و شرکت در تدفین،ساعتها این مراسم رابه عقب انداخت،و بدین سان جهان ناباورانه با صحنه شگفت انگیز و معجزهآسایدیگری از عظمت اسلام و انقلاب روبرو شد و حتی دشمنان به ناچار اعتراف کردند کهبزرگترین تشییع جنازه تاریخ در«بدرقه امام»به وقوع پیوست. (5)
پینوشتها:
1- کیهان اندیشه،ویژهنامه حضرت امام،مقاله حجة الاسلام رضا استادی.
2- بررسی و تحلیل نهضت امام خمینی،ص 42.
3- کیهان اندیشه،ویژهنامه حضرت امام،مقاله حجة الاسلام رضا استادی.
4- تفسیر آفتاب،ص 15.
5- در مورد زندگی امام(رضوان الله تعالی علیه)منابع و مآخذ فراوانی وجود دارد که نگارنده به منابع زیردسترسی داشته است:
تفسیر آفتاب،تالیف استاد محمد رضا حکیمی،از انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی،در 465 صفحه- تحلیلی از نهضت امام خمینی(رحمت الله علیه)،تالیف سید حمید روحانی،در3 مجلد،حدود 3000 صفحه- یکصدسال مبارزه روحانیت از میرزای شیرازی تا امام خمینی،تالیف نگارنده،از انتشارات دفتر نشر نوید اسلام،4 جلد،حدود 700 صفحه- ویژهنامه کیهان اندیشه،شماره 24،خرداد و تیرماه 1368،مقاله استادآشتیانی و استاد جوادی آملی- ویژهنامه درسهایی از مکتب اسلام، شماره خرداد ماه 1368،مقاله استادجعفر سبحانی و دیگر اعضای هیات تحریریه آن مجله- درخششی در غروب،مرکز پژوهشهای فرهنگیبنیاد شهید- شمارههای مجله حضور،از انتشارات مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی(رحمت الله علیه)، شمارههای 1 تا4- ویژهنامه مجله حوزه،از انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی- سایه آفتاب،تالیف حجة الاسلام محمدحسن رحیمیان از اعضای دفتر مرکزی امام(رحمت الله علیه)،انتشارات پاسدار اسلام- ویژهنامه مجله مشکوة،بنیادپژوهشهای اسلامی،و دهها منبع دیگر.
منبع: فقهای نامدار شیعه