مرگ کاتب یاسین

درام نویس الجزایری «کاتب یاسین» متولد 1929، روز 28 اکتبر 1989، در فرانسه، به بیماری سرطان خون، در شصت سالگی، چشم از جهان فرو بست، و در روز چهارشنبه اول نوامبر 1989 که سالروز انقلاب (1945) الجزایر است، در
شنبه، 15 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
مرگ کاتب یاسین
 مرگ کاتب یاسین

 

نویسنده: جلال ستاری


 

درام نویس الجزایری «کاتب یاسین» متولد 1929، روز 28 اکتبر 1989، در فرانسه، به بیماری سرطان خون، در شصت سالگی، چشم از جهان فرو بست، و در روز چهارشنبه اول نوامبر 1989 که سالروز انقلاب (1945) الجزایر است، در خاک وطن به خاک سپرده شد. خبرگزاری رسمی‌الجزایر، در بزرگداشتش گفت: «چه کسی به اندازه‌ی وی مظهر الجزایری شورشی و نافرمان و سرکش بوده است؟ نویسنده‌ای نازک بین، شاعری توانا و پرخاشگری مطلوب، برای آرامش واجدانمان و زندگانی‌ای بسان همه‌ی آشوبگران با پشتوانه و سابقه دار، داشت». «ژاک لانگ»
دلیر فرهنگ فرانسه نیز وی را به عنوان یک تن از نویسندگان مشعلدار «مغرب» (الجزایر، مراکش و...) امروز، ستود.
کاتب یاسین، در آغاز جنگهای استقلال الجزایر در 1954، بیست و پنج سال است. پیش از آن به سال 1945، ارتش فرانسه، مردم را در سطیف قتل عام کرد و کاتب در فیلمی‌که به سال 1989 از زندگانیش ساخته شده و در 3 نوامبر 1989 از تلویزیون بلژیک به نمایش درآمد، گفت که مادرش بر اثر مشاهده‌ی صحنه‌‌های قتل عام الجزایریان، دیوانه شد و تا آخر عمر، تعادل روانیش را بازنیافت.
از آن زمان، کاتب یاسین عزم جزم کرد که با استعمار مرگزای فرانسه بستیزد. و شگفت آنکه با کلام و زبان شعر در این باره به فرانسه خطاب و عتاب می‌کرد! بارها به زندان افتاد و می‌گفت که مردم و غنای درونیشان را در زندان، کشف کرده است.
تا 1951 که در الجزایر زیست، به شغل روزنامه نگاری اشتغال داشت و در همان ایام اشغال الجزایر توسط فرانسه، رهبر تئاتری پیشتاز بود؛ ولی اشغالگران که در حق کاتب بدگمان بودند، ویرا به نقطه‌ی دور افتاده‌ای در خاک الجزایر گسیل داشتند. پس از 1951، در فرانسه و ایتالیا و آلمان اقامت گزید و در آغاز دهه‌ی 70 به الجزایر بازگشت و رهبری گروهی تئاتری را بر عهده گرفت. در همان فیلم می‌گوید که بعد از استقلال الجزایر نتوانستم بیدرنگ در کشورم جایی درخور بیابم و زندگی کنم. اما در حدود سال 1971 توانستم، چون تئاتری مناسب وطنم پدید آوردم و نمایشنامه‌‌هایی نوشتم که ندا می‌داد که الجزایریان باید به کشورشان بازگردند و دولت الجزایر موظف است هر کاری برای حصول این مقصود انجام دهد، زیرا نهضت آزادی و استقلال الجزایر در الجزایر پا نگرفته، بلکه در میان مهاجران الجزایری مقیم فرانسه زاده شده است. در شورش 1968 فرانسه نیز، از همراهی با جوانان فرانسه، به قدم و قلم، کوتاهی نکرد.

در 1946 نخستین مجموعه اشعارش را با عنوان Soliloques به چاپ رساند و در 1956، با رمانش «نجمه» به شهرت رسید، که در عین حال داستان پردازی و ترجمه‌ی حال خود وی و تاریخ و نقد و ردّیه و هجو و شعر حماسی است. یا به بیانی دیگر، رمانی است به قلم شاعری دیده ور و اهل مطالبه و بازخواست که برای فرانسه و کشور زخمگینش، خشونت تاریخ و تن در ندادن به خواری و عشق به زمین مادری را حکایت می‌کند. نجمه نام دختر عموی کاتب یاسین بود که عموزاده به یک نگاه، چنانکه خود می‌گوید، به وی دل بست، ولی این عشق و دلدادگی به زناشویی نیانجامید، و کاتب، نجمه را به نماد وطن محبوب و از دست شده تبدیل کرد. در 1966، Poligone etoilé را منتشر ساخت که دنباله‌ی نجمه است. اما در واقع نمایشنامه‌‌های کاتب یاسین، نام ویرا در جهان بلند آوازه ساختند:

Le cercle des représailles, Le cadavre encerclé, La poudre d’intelligence. Les ancêtres redoublent de férocité, L’Homme aux sandales de caoutchouc.
به گویش عربی الجزایری:
Mohamed prends ta valise. La guerre de 2000 ans. La Palestine trahie Le Roi de l’Ouest.
ور در 1986 انتشارات سندباد در فرانسه، مجموعه‌ای از آثار چاپ نشده‌اش را به نام L"Oeuvre en fragment منتشر ساخت.
کاتب یاسین مدتی نیز در ویتنام زیست و از آنجا نمایشنامه‌ی «مرد صندل به پا» را که ذکرش رفت به ارمغان آورد که توفیقی نیافت و گویی نویسنده، فاجعه را چنانکه باید و شاید به آزمایش وجدان درنیافته بود و اثرش دروغین و ساختگی می‌نمود. کاتب که خود بدین امر وقوف داشت، چنان ازین شکست دردمند و رنجه شد که خاموشی گزید و دیگر تقریباً چیزی ننوشت. در 1977جایزه‌ی بزرگ ملی فرانسه در ادبیات را، به خاطر آنکه یک تن از بزرگترین نویسندگان آفریقایی فرانسه زبان بوده است، گرفت.
کاتب یاسین مردی بود که ریشه در وطنش داشت، اما غالباً در سفر به سر می‌برد و ناگزیر از زندگانی در خارج از کشورش بود. ازینرو به قول منتقدی، این بت شکن آزاداندیش، در سراسر عمر، جاودانه و خواسته و دانسته، یتیم ماند و در حسرت زیست: در حسرت الجزایری مستقل که یاسین، نسیم فرانسه را بر آن ترجیح داد؛ در حسرت جهانی رهیده از بند استعمار؛ در غم «فرانسه زبانی» (francophonie) الجزایریان که خود در عین حال آنرا می‌پذیرفت و ردّ می‌کرد و می‌گفت دریافتم که برتری فرانسوی در زبان اوست، ازینرو خواستم که کاربرد آن سلاح را نیک بیاموزم. خاطراتی نیز که از مکتب خانه‌ها نقل می‌کند، تلخ است و دردناک، ازینرو به مدرسه‌ی فرانسوی زبانان دل می‌بندد و از آن به نیکی یاد می‌کند.
در زندگی و آثار کاتب یاسین، به رغم پیچیدگیشان، آن ورطه‌ای که در «مغرب»، میان روشنفکران و مردم جدایی می‌افکند، وجود نداشت. مردی ساده بود، پیشه‌وری که گفتگو در کافه با مردم را بر مجالس بحث بین‌الملل ترجیح می‌داد. مردی بی نقاب که همواره اندیشه‌‌هایش را فاش باز گفت، حتی در بدترین ایام، در آخرین سالهای حکومت بومدین که می‌خواستند صدایش را در گلو خفه کنند.
کاتب یاسین تنها یک تن از بنیانگذاران بی‌بدیل نثر فرانسه‌ی معاصر و نوکننده‌ی آن زبان نیست، بلکه مظهر مجسم حقیقت کشور خویش است، حقیقتی مرموز که حتی وی نیز بدان دست نیافت و همه‌ی آثارش که در رمان «نجمه» خلاصه شده، در اطراف حماسه‌ی پیچیده‌ی رهیدگی‌ای غنایی دور می‌زند. ازینرو مفهومش از آزادی، ساده نیست، بلکه استنباطی غامض و هزار لاست، و از نوادر کسانیست که امتناع داشت اسیر تصویری باشد که در پاریس و جاهای دیگر از «استعمارزده» رقم می‌زنند.
در طول مبارزه‌اش برای استقلال الجزایر، القائات مرامی‌ و عقیدتی را نمی‌پذیرفت، و بر حق و حقوق فرد اصرار می‌ورزید، و می‌خواست سرکش بماند و همچنان نیز ماند. در فیلمی‌که اندکی پیش از مرگش از زندگانی وی تهیه شده (در 1989) و در شب پنجشنبه 3 نوامبر 1989، از تلویزیون بلژیک، به نمایش درآمد، می‌گوید: زنان را عزیز می‌دارم، چون ستمدیده‌اند و سرنوشتشان اینست که مورد ظلم و جور قرار گیرند. و در 1985 ضمن مصاحبه‌ای با لوموند گفت در الجزایر، هیچ چیز، بدون مشارکت فعال و تام و تمام زنان، به سرانجام نخواهد رسید. بسان بسیاری از روشنفکران الجزایری، با جنبه‌‌هایی از عربیت و دیانت که به اعتقادش هر دو تمایزات فردی را زایل یا بیرنگ می‌کنند، سر ناسازگاری یا به سخنی درست‌تر، مناسباتی دو پهلو داشت. در مصاحبه‌ای با لوموند می‌گوید: «نه مسلمان است و نه عرب، بلکه الجزایری است» و ژان دانیل در شرح این معنی توضیح می‌دهد که ظاهراً برای گریز از این مشکل به قومیّت بربر می‌چسبید، و روزگاری کمونیسم، وسوسه‌اش کرده بود. در آخرین نوشته‌اش که مقدمه‌ایست بر آخرین کتابی که از او به چاپ رسیده می‌نویسد:
«هلدرین می‌گوید که «شاعر در قلب جهان جای دارد». برای آنکه در قلب جهان جای داشته باشد، نخست باید در قلب قوم و ملت خود جایگزین باشد تا ملتش بتواند در (آئینه‌ی) وی، خود را (بشناسد) و ببیند». در همین مقدمه اظهار می‌دارد که الجزایر، عرب نژاد نیست، برابر است، و نژاد یا ملت عرب وجود ندارد، بلکه زبان مقدس قرآن، عربی است که رهبران الجزایر از آن زبان برای پوشیدن و پنهان داشتن هویت الجزایر، ناروا سود می‌جویند. این رهبران حتی زبان عربی توده‌ی خلق را نیز قبول ندارند، بلکه به عربی ادبی و سخته‌ای سخن می‌گویند که مردم نمی‌فهمندش و بدینگونه، رهبران، آنانرا از مشارکت در بحث سیاسی، باز می‌دارند، و چون جهل، موجب تحقیر و کوچک شمری است، بسیاری از الجزایریان، که خود را عرب می‌پندارند، همانگونه که برخی دیگر فرانسوی می‌پنداشتند، اصل خویش را نفی می‌کنند.
منبع مقاله :
قاسم زاده، محمد، (1389)، افسانه‌های ایرانی، تهران: هیرمند، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها