سوگواری پیامبران(علیهم السلام) بر امام حسین علیه‏السلام

عزاداری برای سالار شهیدان و گریه بر آن حضرت، پیشینه‏ای طولانی و افقی بلند دارد. زمانی که حضرت آدم علیه‏السلام به زمین آمده تا مدتی در تب و تاب بود که چگونه گذشته‏اش را جبران کند و به ساحت قدس الهی بار یابد. پس جناب جبرئیل به سوی او فرود آمد و این کلمات را به وی القا کرد تا با توسل به آنها اذن وصال یابد: «یا حمیدُ بحقِّ مُحمّدٍ، یا عالی بحقِّ علیٍّ، یا فاطِرُ بحقِّ فاطمةَ یا مُحْسِنُ بحقِّ الحَسَن و الْحُسَین و مِنْکَ الاحسان». وقتی حضرت آدم علیه‏السلام نام‏های یاد شده را بر زبان
سه‌شنبه، 10 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سوگواری پیامبران(علیهم السلام) بر امام حسین علیه‏السلام
سوگواری پیامبران(علیهم السلام) بر امام حسین علیه‏السلام
سوگواری پیامبران(علیهم السلام) بر امام حسین علیه‏السلام

اشک رهایی

عزاداری برای سالار شهیدان و گریه بر آن حضرت، پیشینه‏ای طولانی و افقی بلند دارد. زمانی که حضرت آدم علیه‏السلام به زمین آمده تا مدتی در تب و تاب بود که چگونه گذشته‏اش را جبران کند و به ساحت قدس الهی بار یابد. پس جناب جبرئیل به سوی او فرود آمد و این کلمات را به وی القا کرد تا با توسل به آنها اذن وصال یابد: «یا حمیدُ بحقِّ مُحمّدٍ، یا عالی بحقِّ علیٍّ، یا فاطِرُ بحقِّ فاطمةَ یا مُحْسِنُ بحقِّ الحَسَن و الْحُسَین و مِنْکَ الاحسان». وقتی حضرت آدم علیه‏السلام نام‏های یاد شده را بر زبان آورد، خطاب به جبرئیل گفت: «چرا هنگامی که نام حسین علیه‏السلام را بر زبان می‏رانم، قلبم می‏شکند و اندوه بر دلم چیره می‏گردد و اشکم جاری می‏شود؟» جبرئیل در پاسخ وی، به مقام و منزلت آن حضرت اشاره کرد و مصایب و گرفتاری‏هایش را برشمرد و بیش از همه به موضوع تشنگی و عطش او و یارانش پرداخت.

لعن ابراهیم خلیل بر یزید

لعن بر قاتلان امام حسین علیه‏السلام و یارانش تنها به زمان پس از شهادت آنان اختصاص نداشته، بلکه حضرت ابراهیم علیه‏السلام نیز از لعن کنندگان یزید بوده است. روزی حضرت ابراهیم علیه‏السلام هنگام گذر از سرزمین کربلا، از اسب به زمین افتاد و سرش زخمی گشت و خون از آن جاری شد. حضرت استغفار کرد و فرمود: «بار خدایا! چه گناهی از من سر زده است؟» جبرئیل به سوی او فرود آمد و گفت: «هیچ گناهی از تو سر نزده است. این‏جا فرزند آخرین پیامبر و جانشین بلافصل او کشته می‏شود و خون تو برای هم‏دردی با او ریخته شد». حضرت پرسید: «قاتل او کیست؟» وی گفت: «شخصی است که اهل آسمان‏ها و زمین بر او لعنت می‏فرستند». پس آن حضرت نیز دست‏هایش را بلند کرد و بر یزید بسیار لعنت فرستاد.

محبت حضرت ابراهیم به امام حسین علیه‏السلام

امام رضا علیه‏السلام در حدیثی می‏فرماید: «وقتی که خداوند به ابراهیم فرمان قربانی کردن فرزندش را داد، او آرزو کرد ای کاش قوچ نمی‏آمد تا وی شایسته عالی‏ترین درجات «صاحبان پاداش بر مصایب» می‏شد. در این هنگام، خدا وحی کرد: «ای ابراهیم! محبوب‏ترین خلق نزد تو کیست؟» ابراهیم پاسخ داد: «پروردگارا! خلقی را نیافریدی که در نزد من محبوب‏تر از حبیب تو، محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم باشد. خدا فرمود: «محمد یا فرزند محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را بیشتر دوست داری یا خود و فرزندت را؟» ابراهیم پاسخ داد: «محمد و فرزند او را». خدا فرمود: «ذبح و کشته شدن فرزند محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم به دست دشمنانش از روی ظلم دردناک‏تر است، یا قربانی کردن فرزندت به دست خود برای اطاعت از فرمان من؟» ابراهیم پاسخ داد: «ذبح فرزند محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم دردناک‏تر است». خداوند فرمود: «ای ابراهیم! به زودی جمعیتی از روی ظلم فرزند آن حضرت را ذبح می‏کنند و در نتیجه، آن جمعیت مورد غضب من واقع می‏شوند». پس ابراهیم گریه کرد و خداوند به او فرمود: «ای ابراهیم! گریه تو برای فرزند محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم (امام حسین علیه‏السلام ) را به جای گریه تو بر فرزندت ـ به فرض قربانی کردن و گریه کردن بر او ـ قرار دادم و عالی‏ترین درجات پاداش «صاحبان پاداش برای مصایب» را به تو عنایت کردم».

نفرین حضرت موسی علیه‏السلام

حضرت موسی علیه‏السلام از دیگر کسانی است که قاتلان امام حسین علیه‏السلام را لعن و نفرین کرده است. روزی او همراه یوشع بن نون، در سفرشان به سرزمین کربلا رسیدند. ناگهان بند کفش حضرت پاره شد و کفش از پایش بیرون آمد. در این هنگام، خاری در پایش فرو رفت و خون جاری شد. حضرت به خدا فرمود: «خداوندا! چه گناهی از من سر زد؟» به او وحی شد: «این‏جا جایگاه شهادت حسین علیه‏السلام است و خون تو برای همگونی با خون وی جاری شد». موسی پرسید: «حسین کیست؟» پاسخ شنید: «وی نوه محمد مصطفی و فرزند علی مرتضی است». موسی پرسید: «قاتل حسین کیست؟» گفته شد: «کسی است که ماهیان دریاها و حیوانات وحشی بیابان‏ها و پرندگان هوا او را لعنت می‏کنند». در این هنگام حضرت موسی علیه‏السلام دستانش را به دعا برداشت و یزید را لعنت کرد و یوشع نیز به دعای حضرت آمین گفت.

تأویل کهیعص

سعد بن عبداللّه‏ اشعری می‏گوید: از محضر ولی عصر علیه‏السلام پرسیدم: «تأویل کهیعص چیست؟» حضرت فرمود: «این حروف راز و رمزی است که خداوند آن را به حضرت زکریا علیه‏السلام یادآور شد. وی می‏خواست با پنج تن آل عبا آشنا شود که جبرئیل آنها را به او آموخت. هنگامی که زکریّا نام‏های آنها را بر زبان جاری می‏کرد، حزن و اندوهش برطرف می‏شد، ولی هنگام بردن نام حسین علیه‏السلام اشک‏هایش جاری می‏گشت و غم بر او چیره می‏شد. روزی به خدا عرضه داشت. «علت این تسکین دل و ریزش اشک چیست؟» خداوند فرمود: «کاف» اشاره به سرزمین کربلاست و «هاء» نشانه شهادت خاندان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم است. «یاء» به قاتل حسین اشاره دارد، نام او یزید است و «عین» ناظر به عطش و تشنگی و «صاد» علامت صبر و پایداری اوست» هنگامی که زکریا از این مطلب آگاه شد، سه روز در مسجد ماند و هیچ‏گونه دیداری با مردم نداشت و تنها به گریه و ناله و مرثیه‏خوانی برای آن حضرت پرداخت. سپس به خداوند عرضه داشت: «خدایا! فرزندی به من بده تا داغ او را تحمل کرده، با پیامبر آخر الزمان هم‏دردی کنم». به همین دلیل، خداوند حضرت یحیی علیه‏السلام را به او عطا کرد که به دست طاغوت زمانش با فجیع‏ترین وضع به شهادت رسید.
منبع: پایگاه حوزه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.