پري ستارهها (مجموعه شعر)
نویسنده: قادر طهماسبی
تعداد صفحات: 273
قيمت: 2500 تومان
شابک: 9ـ 167 ـ 506 ـ 964
قطع: رقعي
نوبت چاپ: اول:1385
شمارگان: 1100
اي ماه خودپرست! پرستار من كجاست؟
آه اي ستاره سحري! يار من كجاست؟
خود را مگر چو اشك بريزم به پاي او
اي آسمان! فرشتة بيمار من كجاست؟
ناهيد را به خوشه پروين گره زنيد
روشنكننده تا گره كار من كجاست؟
اي شب! به روشنان ضميرت بگوكه امشب پري ستاره، پرستار من كجاست؟
شعر فريد با همة سختي ها و پختگي هاي كار شاعر، واجد نوعي بازيگوشي گاه غريزي و فطري و گاه آگاهانه و عامدانه است كه حتي گاه در نتيجه آفرينش متن، اين (كودك فرزانگي) تا درك و احساس مخاطب نيز تسري مييابد. كه در آن وقت، ديگر گفتوگو در ميان آيينهاي درويشي جايش خالي ميماند كه از پاكي و يگانگي فريد و شعرهايش حكايت دارد.
پديد نيست شب انتظار را پايان
چنان كه گريه بياختيار را پايان
كجاست رسم عيادت كه سخت بيمارم
ز درد سوختم اي انتظار را پايان
تو آفتابي و دنيا نشسته در ظلمات
بتاب اي شب گيسوي يار را پايان
در شعرهاي فريد به وضوح ميتوان امتزاج سبكهاي هندي، عراقي و خراساني را به همراه بسياري از دستاوردهاي نيمايي و پس از آن يافت. اين گونهها را ميتوان با فخامت تمام و جديت كمال در مثنويها و غزلهاي وي مشاهده كرد.
اي اشك اي ستاره دريايي
امشب چرا به چشم نميآيي و ...
شعرهاي شاعر پر از ارادت قلبي و رشحات خوش رنگ رگهاي عاطفي اوست. او از اهالي رؤيت است و از همين ديدارها و به تعبير خودش پروازهاست كه قصه حكايت ميكند. اين خيالبندي گرماي بزم شعرش را دو چندان كرده است. شعرهاي وي خوشتراش و خوشنشين است.
شهادت ميدهند آيا لبانت بوسة ما را
تلاوت كن بگو، باري طبابت كن، بگو چاقو!
پري ستارهها دريافت عرض نياز و مفاهمه ربالنوع فرحزاد زيبايي معنوي است كه شاعر گويا در سرايش شعرش در كار برپايي نماز شكرانه شعر است. اين دريافت و مفاهمه با ربالنوع فرحزاد، شعرهاي او را امتياز و مانايي بخشيده است.
منبع: سوره مهر / کتاب
تعداد صفحات: 273
قيمت: 2500 تومان
شابک: 9ـ 167 ـ 506 ـ 964
قطع: رقعي
نوبت چاپ: اول:1385
شمارگان: 1100
معرفی کتاب:
اي ماه خودپرست! پرستار من كجاست؟
آه اي ستاره سحري! يار من كجاست؟
خود را مگر چو اشك بريزم به پاي او
اي آسمان! فرشتة بيمار من كجاست؟
ناهيد را به خوشه پروين گره زنيد
روشنكننده تا گره كار من كجاست؟
اي شب! به روشنان ضميرت بگوكه امشب پري ستاره، پرستار من كجاست؟
شعر فريد با همة سختي ها و پختگي هاي كار شاعر، واجد نوعي بازيگوشي گاه غريزي و فطري و گاه آگاهانه و عامدانه است كه حتي گاه در نتيجه آفرينش متن، اين (كودك فرزانگي) تا درك و احساس مخاطب نيز تسري مييابد. كه در آن وقت، ديگر گفتوگو در ميان آيينهاي درويشي جايش خالي ميماند كه از پاكي و يگانگي فريد و شعرهايش حكايت دارد.
پديد نيست شب انتظار را پايان
چنان كه گريه بياختيار را پايان
كجاست رسم عيادت كه سخت بيمارم
ز درد سوختم اي انتظار را پايان
تو آفتابي و دنيا نشسته در ظلمات
بتاب اي شب گيسوي يار را پايان
در شعرهاي فريد به وضوح ميتوان امتزاج سبكهاي هندي، عراقي و خراساني را به همراه بسياري از دستاوردهاي نيمايي و پس از آن يافت. اين گونهها را ميتوان با فخامت تمام و جديت كمال در مثنويها و غزلهاي وي مشاهده كرد.
اي اشك اي ستاره دريايي
امشب چرا به چشم نميآيي و ...
شعرهاي شاعر پر از ارادت قلبي و رشحات خوش رنگ رگهاي عاطفي اوست. او از اهالي رؤيت است و از همين ديدارها و به تعبير خودش پروازهاست كه قصه حكايت ميكند. اين خيالبندي گرماي بزم شعرش را دو چندان كرده است. شعرهاي وي خوشتراش و خوشنشين است.
شهادت ميدهند آيا لبانت بوسة ما را
تلاوت كن بگو، باري طبابت كن، بگو چاقو!
پري ستارهها دريافت عرض نياز و مفاهمه ربالنوع فرحزاد زيبايي معنوي است كه شاعر گويا در سرايش شعرش در كار برپايي نماز شكرانه شعر است. اين دريافت و مفاهمه با ربالنوع فرحزاد، شعرهاي او را امتياز و مانايي بخشيده است.
منبع: سوره مهر / کتاب