1) درگذشت "نيمايوشيج" شاعر نوسراي معاصر (1338ش): علي اسفندياري معروف به نيما يوشيج در سال 1276ش در روستاي يوش در استان مازندران به دنيا آمد. او در مدرسه چندان موفق نبود و به تحصيلات آكادميك اهميتي نميداد. انقلابهاي اجتماعي سالهاي 1300 و 1301، نيما را به كنارهگيري از مردم و زندگي در ميان جنگلها و دامان طبيعت و هواي آزاد كشاند و در آنجا اشعار بيشتري سرود. نيما از 1311 ساكن تهران شد و تا اواخر عمر در آن جا ماند. نيما با
1) درگذشت "نيمايوشيج" شاعر نوسراي معاصر (1338ش): علي اسفندياري معروف به نيما يوشيج در سال 1276ش در روستاي يوش در استان مازندران به دنيا آمد. او در مدرسه چندان موفق نبود و به تحصيلات آكادميك اهميتي نميداد. انقلابهاي اجتماعي سالهاي 1300 و 1301، نيما را به كنارهگيري از مردم و زندگي در ميان جنگلها و دامان طبيعت و هواي آزاد كشاند و در آنجا اشعار بيشتري سرود. نيما از 1311 ساكن تهران شد و تا اواخر عمر در آن جا ماند. نيما با حركتي كه در طول زندگي خود داشت، نشان داد كه از شعر و هنر، ادراكي عميق و تازه دارد و شايستگي اين را داراست كه در عرصه سرشار و پربار ادب فارسي، بنيانگذار شيوهاي نوين باشد. بنابراين نيما، شعري را وارد صحنه ادب فارسي نمود كه در عين دارا نبودن قافيه و رديف، داراي وزن و هجا بود. اين سبك شعر به شعر نو و شعر نيمايي مشهور است و افراد فراواني به پيروي از سبك او، هنر آزمايي كردهاند. شعر آزاد نيمايي تفاوتهاي آشكاري با شعر سنتي داشته، از لحاظ عاطفي بيشتر جنبه اجتماعي و انساني دارد و تخيل و صور خيال هر شاعر از تجربه شخص او سرچشمه ميگيرد. او از لحاظ زبان، هر كلمهاي را در شعر نو به كار ميبرد با اين شرط كه با كلمات همجوار، بيگانه و ناساز نباشد. به نظر او وزن بايد تابع احساسات و عواطف شاعر باشد. نيمايوشيج را به حق، پدر شعرِ نو فارسي ميخوانند. از نيما يوشيج به غير از مجموعه اشعار، آثار ديگري به چاپ رسيده است از جمله: داستانها، اشعار، آثار تحقيقي، يادداشت و نامهها. نيما يوشيج سرانجام در شانزده دي ماه 1338ش در هفتاد سالگي در تهران بدرود حيات گفت و در امامزاده عبداللَّه تهران به خاك سپرده شد. سي و چهار سال بعد، در دي ماه 1372، به همت مردم نور و يوش، پيكر نيما يوشيج از امامزاده عبداللَّه تهران به زادگاهش، يوش منتقل شد و در آنجا مدفون گرديد.
2) سقوط دولت نظامي "غلامرضا ازهاري" و آغاز به كار دولت "شاپور بختيار" (1357 ش): پس از آن كه شاپور بختيار به عنوان نخست وزير رژيم پهلوي معرفي شد، وي در شانزدهم دي ماه 1357، با معرفي اعضاي كابينه خود، قدرت را به طور رسمي در دست گرفت. كابينه بختيار در حالي روي كار آمد كه نهضت اسلامي، سراسر كشور را فراگرفته بود و هيچ قدرتي در رژيم، توان رويارويي، مقابله و سركوب نهضت را در خود نميديد. بختيار به عنوان آخرين نخست وزير دوران ننگين پهلوي سعي كرد با اعطاي امتيازات گوناگون به مردم، سيل اعتراضات را كاهش دهد. وي پس از معرفي وزيران خود، رئوس برنامههاي دولت را به اطلاع نمايندگان مجلس و مردم رساند كه اهمّ آنها عبارت بودند از: انحلال ساواك، محاكمه سريع غارتگران، رسيدگي به كارهاي خلاف گذشته، آزادي كليه زندانيان سياسي، لغو تدريجي حكومت نظامي، ايجاد همكاري نزديك بين دولت و حوزههاي علميه و روحانيان و بالاخره ايجاد امنيت اجتماعي در پناه قانون. ولي تمام تلاش او با شكست مواجه گرديد و علي رغم سعي وافر او در نگاهداشتن دولت خود و سلسله پهلوي، كابينه بختيار سرانجام پس از پنج هفته پرماجرا، سقوط كرد. با سرنگوني دولت بختيار، عمر رژيم پهلوي و دوران 2500 ساله ستم شاهي پايان يافت و حكومت اللَّه بر كشور حاكم گرديد.
3) پيام امام خميني به مناسبت روي كار آمدن دولت بختيار (1357 ش): حضرت امام خميني(ره) پس از روي كار آمدن دولت بختيار طي پيامي به ملت ايران فرمودند: "من به عموم ملت دلير ايران اعلام ميكنم كه رژيم سلطنتي، غيرقانوني و مجلسين، غيرملي و غيرقانوني و حكومت غاصب، غيرقانوني و ياغي است. اينك چند مطلب را لازم ميدانم تذكر دهم: كارمندان وزارتخانهها، وُزراي فاسد غيرقانوني را نپذيرند و از آنان اطاعت نكنند و در صورت قدرت، به وزارتخانهها راه ندهند. ملت از دادن ماليات مطلقاً و از دادن پول آب و برق و تلفن خودداري كنند و از آن چه اعانت به دولت است احتراز كنند. در اجراي دستور رهبري نهضت اسلامي، حضرت امامخميني(ره)، بعضي از وزارتخانهها، وزراي جديد را به وزارتخانه راه ندادند و تظاهراتها نيز ادامه يافت.
4) حماسه خونين شهداي هويزه و شهادت دلاورمردان اسلام و فرمانده آنان شهيد "عَلَمالهُدي" (1359ش): در آذر 1359 ش پس از شكست بيش از دو گردان از نيروهاي عراقي در جنوب سوسنگرد به وسيله سربازان اسلام، يك گروهان از برادران سپاه اهواز جهت محافظت از هويزه به آن شهر اعزام شدند. در آن حال بنيصدر، دستور تخليه هويزه از نيروهاي سپاهي را صادر و محافظت از آن شهر را به ارتش محوّل كرد كه با مخالفت و پيگيري محمدحسين علمالهدي فرمانده گروهان سپاه هويزه، اين دستور لغو گرديد. سرانجام هفته بعد، قرارِ عمليات مشترك ارتش و سپاه گذاشته شد كه با پيشرويهايي همراه بود. اما به دليل نرسيدن مهمات و پاتك دشمن، نيروهاي خودي مجبور به عقبنشيني شدند. در اين ميان بيش از يكصدتن از برادران پاسدار، جهاد سازندگي و دانشجويان پيرو خط امام از جمله سيدمحمد حسين علمالهدي تا آخرين قطره خون به دفاع از ايران اسلامي پرداخته و به ديدار پروردگار خود نائل آمدند. اين رشادتها بود كه حماسه هويزه را آفريد. به مناسبت حماسه غرورآفرين رزمندگان اسلام در حراست از اين شهر و به دليل حضور دانشجويانِ رزمنده در اين نبرد، اين روز با عنوان روز شهداي دانشجو نامگذاري شده است.
5) صدور بيانيه دبير كل سازمان ملل متحد در محكوميت كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق (1365 ش)
6) روز شهداي دانشجو (يادواره حماسه دانشجويانِ شهيدِ هويزه)
7) 8 محرم الحرام سال 61 هجري قمري: آخرين مذاكره بين مناديان سپاه ايمان، و سردمداران كفر انجام گرفت. روز هشتم ماه محرم به دعوت امام حسين(ع) گفتگويي ميان ايشان و اِبنِ سَعْد ترتيب داده شد و ايشان فرمانده كافران را از عاقبت راهي كه در پيش گرفته بود آگاه و برحذر كردند. امام شهيدان در سخنان خويش به ابن سعد فرمودند: «واي بر تو اي ابن سعد، آيا از خدا كه عاقبت به ديدارش خواهي شتافت، نميترسي؟ آيا با من ميجنگي در حاليكه ميداني من كيستم؟ بيا و اين لشكر انبوه را واگذار و با من همراهي كن كه در اينصورت به خدا نزديكتر خواهي بود». اما سخنان امام در آن موجود پليد اثر نكرد و او كه در انديشه كسب قدرت و مقام بود در كفر و جهل خويش باقي ماند.
8) 8 محرم الحرام سال 329 هجري قمري:« ابو سهل كوهي» رياضيدان، و منجم برجسته ايراني در طبرستان متولد شد. اما بيشتر ايام عمر خود را در مراكز علمي بغداد به مطالعه و تحقيق سپري كرد. كوهي بيش از سي سال به رصد ستارگان و ديگر امور رصدخانهاي پرداخت و نتايج تحقيقات جامع او مورد استفاده منجمان و دانشمندان بعد از او قرار گرفت.« صنعت اسطرلاب»؛ و« دواير قماسه» از تأليفات ابوسهل كوهي محسوب ميشوند.
9) 8 محرم الحرام سال 350 هجري قمري: «ابوبكر احمد بن كامل بن خلف بن شجره » معروف به ابن كامل عالم علوم قرآني، فقيه و قاضي اهل سامرا درگذشت. ام در تاريخ و سرودن شعر تبحر بسيار داشت اما دانش و شهرت اصلي وي در علوم قرآني ذكر شده است. البته ابن كامل در تاريخ عرب جايگاه ويژهاي دارد و كتاب التاريخ وي گواه اين مطلب است. گفتني است كه ابن كامل راويِ تاريخ طبري از خود مؤلف است و دوستي ديرينه او با محمد بن جرير طبري در منابع ثبت شده است. مهمترين اثر به جا مانده از ابن كامل كه سالها منصب قضاوت كوفه را داشت« اخبار القـُضاةُ الشُّعَراء» نام دارد.
10) 8 محرم الحرام سال 686 هجري قمري:« بدرالدين محمد آندلسي» معروف به ابن ناظم وفات يافت. پدر او ابن مالك مردي فاضل و دانشمند بود و بدرالدين از مكتب پدر دانش بسياري آموخت و در زمينههاي مختلف علمي معرفت يافت. اين ناظم پس از درگذشت پدر وظايف علمي او را بر عهده گرفت. از آثار وي« شَرحِ الْفيه» و« شرح كافيّه» را ميتوان ذكر كرد.
11) 8 محرم الحرام سال 1290 هجري قمري: ملا علي زنجاني از علماي بزرگ قرن سيزدهم هجري قمري درگذشت. زنجاني فقيهي اصولي و اديبي فرزانه بود. اين عالم وارسته مدتها در قزوين به تدريس و تأليف پرداخت و سپس فعاليتهاي علمي ـ ديني خود را در زنجان ادامه داد. از تأليفات زنجاني تفسير قرآن، جوامع الاصول، و معدنُ الاَسْرار را ميتوان برشمرد. وي در مقبره سيد ابراهيم زنجان به خاك سپرده شده است.
12) 8 محرم الحرام سال1344هجري قمري: حاج شيخ عبدُ النّبي نوري ازآيات و مراجع تهران درقرن اخيردارفاني را وداع گفت. او دانشمندي حكيم، فقيهي برجسته و مجتهدي عالي مقام بود. آيت الله نوري سالها درتهران به تدريس اشتغال داشت و جلسات تدريس ايشان همواره انبوهي ازمشتاقان اسلام و معارف اسلامي را پذيرا ميشد.
13) 5ژانويه سال603ميلادي: جنگ بيست وچهارساله ايران و روم آغازشد. اين جنگ ازطولاني ترين جنگهاي دودولت مقتدر قرن هفتم ميلادي يعني ايران و روم بشمارميرود. نبرد درزمان سلطنت خسروپرويز روي داد. پس از آنكه موريس امپراتور روم بفرمان فوكوس رقيب سياسياش به قتل رسيد، خسروپرويزبراي انتقام گرفتن ازامپراتورجديد روم جنگ را آغازكرد و مدت 24سال به جنگ وخونريزي ادامه داد.
14) 5ژانويه سال1691ميلادي: بانك استكهلم نخستين اسكناس را چاپ و منتشركرد. اين اسكناس اولين پول كاغذي شمرده شده است. تاقبل ازچاپ اسكناس درسوئد و سپس درسراسراروپا مبادلات نقدي با سكههاي چهارگوش و بزرگ انجام ميگرفت. ازاين اسكناس هم اكنون چندنسخه موجود است و يكي ازآنها درموزه بانك استكهلم نگهداري ميشود. گفتني است كه واژه اسكناس ازكلمه آسينيا مشتق شده است و آسينيا پولي كاغذي بوده كه دولت وقت فرانسه درزمان انقلاب كبيرفرانسه به مثابه وثيقه ارضي چاپ ميكرده است.
15) 5ژانويه سال1805ميلادي: اگوستين تي ير مورخ فرانسوي درقرن19ميلادي درشهربولوآ متولد شد. تي يرنخستين كسي بود كه نوع نگارش تاريخ را تغييرداد وبه انتقاد ازسبك تاريخ نويسي قديم پرداخت. ازمهمترين آثاراگوستين تي ير«فتح انگلستان بدست نورمانديها» را ميتوان نام برد. تي يردرسال1856ميلادي درگذشت.
16) 5ژانويه سال1930ميلادي: بدستور استالين رئيس وقت شوروي سابق مزارع اشتراكي شدند. استالين كليّه مزارع، وسايل زارعي و تجهيزات كشت و برداشت را ازمالكيت شخصي خارج ساخت و آنها را اموال عمومي ناميد. بدستوراستالين ازآن پس كشاورزان فقط حق داشتند يك باغچه ويك گاو داشته باشند و محصولات اينها را براي خود بفروشند. بااجراي اين طرح بسياري ازكشاورزان شوروي سابق به كشورهاي ديگربويژه استالن گريختند. همچنين درهمين دوره و با توجه به تَبَعات ناشي ازاين طرح شمارزيادي ازافراد برجسته و صاحبنظردررشتههاي مختلف علمي و شخصيتهاي سياسي و مردمي كه بااين طرح مخالف بودند به قتل رسيدند.
17) كشف سرزمين اروگوئه در امريكاي لاتين (1516م): سرزمين اروگوئه يكي از كوچكترين ممالك امريكاي لاتين، نخستين بار در پنجم ژانويه 1516م در جريان اكتشافات دريانوردان اسپانيايى كشف شد، ولي نخستين سكنه اروپايى آن كه در اواخر قرن هفدهم در اين سرزمين مستقر شدند پرتغاليهاي بودند. در اوائل قرن هجدهم، مجدداً اسپانيايىها بر اين سرزمين مسلط شدند و نزديك يك قرن بر اروگوئه حكومت كردند تا اينكه پرتغاليها دوباره در سال 1817م درصدد تسلط بر اين منطقه برآمدند. كشمكش بين اسپانيا و پرتغال به استقلالطلبان اروگوئه فرصت داد تا عليه هر دوي آنها قيام كرده و در سال 1827م استقلال خود را به دست آورند. اروگوئه پس از استقلال صحنه جنگهاي داخلي و رقابت گروههاي طالب قدرت شد. همچنين از نيمه قرن بيستم، اين كشور شاهد چندين كودتاي نظامي بوده و نزديك به پنجاه سال متناوباً به وسيله دولتهاي نظامي اداره شده است. فشار و اختناق حاكم بر اروگوئه در دهه 1960م به آغاز يك شورش مسلحانه و جنگهاي چريكي در اين كشور انجاميد و نظاميان سرانجام در سال 1980م به رفراندومي براي تدوين يك قانون اساسي براي اروگوئه رضايت دادند. قانون اساسي جديد اروگوئه به حكومت نظاميان پايان داد و از 1985م به اين طرف، حكومت غيرنظامي در اين كشور زمام امور را به دست گرفته است. (ر.ك: 25 اوت)
18) مرگ "جان كالْوين كوليج" سيامين رئيس جمهور امريكا (1932م): جان كالوين كوليج رئيس جمهور پيشين امريكا در چهارم ژوئيه 1872م در ايالت ورمونت امريكا به دنيا آمد. او تحصيلاتش را در رشتههاي مختلف علوم اقتصادي ادامه داد و در اين رشته فارغالتحصيل شد. كوليج از آن پس وارد فعاليتهاي سياسي گرديد و در زمان رياست جمهوري وارنْ هارْدينگ، معاونت او را برعهده گرفت. با مرگ هاردينگ در سال 1923م كوليج به رياست جمهوري دست يافت و با اثبات قدرت عمل خود، مجدداً در سال 1924م به رياست جمهوري انتخاب شد. وي پايه گذار نظام نوين اقتصادي امريكا در قرن معاصر محسوب ميشود؛ نظامي كه امريكايىها توانستند سلطه اقتصادي خود را بر مبناي آن به اقصي نقاط عالم بگسترانند. او شوراي روابط خارجي را با هدف ايجاد نظام واحد اقتصاد جهاني در امريكا توسعه داد و به منظور حفظ برتري سلطه اقتصادي امريكا بر اروپا، اين شورا را تقويت كرد. همين تشكيلات بود كه بين دوجنگ جهاني طرح اعطاي وامهاي بزرگ به دولتهاي خسارت ديده اروپا را با هدف ايجاد سلطه اقتصادي بر اين قاره ارائه كرد و آن را به اجرا گذارد. سياست خارجي جمهوريخواهان در دوران حكومت كوليج اصولاً در تلاشهاي توسعهطلبانه مالي و اقتصادي تظاهر مييافت و نخبگان محافل مالي امريكا، با نيرويى مضاعف، براي به دست آوردن سركردگي اقتصادي جهان دست به كار شدند. اين سياست در امريكاي لاتين نيز به شدت تعقيب ميشد و دولت كوليج با نفوذ در اقتصاد امريكاي جنوبي، به تدريج رقيب اصلي خود، انگلستان را از صحنه بيرون راند. به عنوان نمونه، در حالي كه قبل از جنگ جهاني اول، سرمايهگذاري خارجي ايالات متحده، از ميزان يك چهارم سرمايهگذاري انگلستان تجاوز نميكرد، اين ميزان در پايان عمر كوليج، به 95 درصد مجموع سرمايهگذاري تمامي كشورهاي جهان در امريكا رسيد. اين نفوذ اقتصادي، دخالت فزاينده امريكا در امور كشورهاي امريكاي لاتين را با خود به همراه داشت؛ به طوري كه از بيست دولت اين منطقه، چهارده دولت به درجات مختلف، تحت كنترل اقتصادي، سياسي و نظامي امريكا قرار داشتند. دولت كوليج تا آنجا پيش رفت كه براي دفاع از اين امتيازات، چند بار نيروي دريايي خود را مامور كرد كه با شدت عمل بيرحمانهاي، حركتهاي آزادي خواهانه مردم امريكاي لاتين را درهم بكوبد. جان كالوين كوليج تا سال 1929م به مدت شش سال در مقام رياست جمهوري امريكا باقي ماند و چهار سال بعد در 5 ژانويه 1933م در 61 سالگي درگذشت.
19) مرگ "توماس اِلْيوت" شاعر بزرگ انگليسي - امريكايي (1965م): توماس اِستِرِنْزْ الْيوت اديب معروف انگليسي در بيستم سپتامبر 1888م در امريكا به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات مقدماتي، وارد دانشگاه هاروارد گرديد و موفقيتهاي درخشاني به دست آورد؛ به طوري كه برتراند راسل، استاد مشهور آن دانشگاه، اليوت را بهترين شاگرد خود ميدانست. اليوت مدتي در فرانسه و انگلستان نيز ساكن شد و به فعاليتهاي مطبوعاتي روي آورد. اما چون مدت اقامت وي در انگليس طولاني شد تابعيت آنجا را پذيرفت و به شعر و شاعري پرداخت. وي در سال 1922، مجموعه زمين باير را كه مشتمل بر يك سلسله اشعار مفصل بود و به عنوان بهترين كار شعري قرن بيستم شناخته شده، منتشر ساخت. اين كتاب كه تصوير غمانگيزي از اوضاع بعد از جنگ جهاني اول است چنان مورد توجه قرار گرفت كه به تمام زبانهاي زنده دنيا ترجمه شد و او را به شهرت فراواني رساند. اليوت همچنين پس از آنكه مدتها عقايد ضد كليسا و ضد كشيشي داشت، ناگهان ايماني را كه به دنبالش ميگشت، پيدا كرد و به مردي مذهبي تبديل شد. از اين روست كه مؤلفههاي روحاني و معنوي كه در اشعارش موجود بوده و بر ديگران نفوذ ميكند، از تاريخي شروع شد كه تغيير عقيده داد. اليوت چند نمايشنامه مهم نگاشت كه با استقبال عمومي مواجه گرديد. اليوت را بايد يكي از بزرگترين شعراي معاصر انگليس و از پايه گذاران ادبيات جديد اين كشور دانست. شعرهاي او در ادبيات معاصر، نفوذ بسيار دارد و به شدت مورد تقليد قرار گرفته است. فهم برخي اشعار اليوت به دليل اشارات و كنايات فراوان دشوار است با اين حال، در اشعار زيباي او، عميقترين و با معنيترين زبان قرن بيستم براي غني كردن فصاحت انگليسي به كار رفته است. استعارهها و تمثيلهاي بسيار غني كه در آثار او گسترش مييابد، حال شاعرانهاي كه در آن، مفهوم و وزن به طور مداوم به هم ميپيوندد، لحن سنگيني كه به وسيله آن، اوضاع و احوال بشر در برابر عالم هستي و عالم ابدي عرضه ميشود، همه موجب شده است كه به توماس اليوت، عنوانِ شاعر ماوراءالطبيعه عصر جديد داده شود. از اليوت آثار متعددي بر جاي مانده كه چهارشنبه خاكستر، زمامدار پيشين، جمع خانوادگي و درباره شعر و شاعران از آن جمله است. همچنين رسالات انتقادي وي كه مبتني بر اصول كلاسيك است، شاعران و نويسندگان گذشته را دوباره مورد توجه قرار داده است. توماس اليوت در سال 1948 به مناسبت فعاليتهاي ادبي، موفق به دريافت جايزه نوبل ادبيات گرديد تا اينكه سرانجام در پنجم ژانويه 1965م در هفتادوهفت سالگي درگذشت.
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.