نویسنده: محمدحسن قدردان قراملکی
یکی از شبهات مطرح در میان اهل سنت بر علیه تشیع اعتقاد شیعیان بر برتری مقام امامت بر مقام نبوت است که بر اساس آن شیعیان معتقدند مقام و منزلت امامان از مقام و مرتبه پیامبران الهی برتر و بالاتر است.
تحلیل و بررسی
بحث در تعریف نبوت و امامت و فرق آن دو یک بحث قرآنی و کلامی است که هر مکتب و فرقهای میتواند دیدگاه و نظر خود را طرح و تبیین کند، لکن باید هر نظر و مبنایی بر مبنای دینی مانند کتاب و سنت مستند گردد.با نگاه به آرای اهل سنت و تشیع در تعریف امامت ما به اختلاف مبنایی آن دو پی میبریم. عالمان اهل سنت در کتب کلامی امامت را به ریاست دنیوی ناظر بر امر حکومت و سیاست تفسیر کردهاند که نهایت حاکم نیز متکفل اجرای امور دینی نیز میگردد.
با این نگاه به تعریف امام و امامت روشن میشود اهل سنت تعریف عام از امامت در قرآن و روایات اراده و ارائه نمودهاند. (1) چرا که در قرآن امام و امامت هم بر مقام نبوت و بالاتر از آن و هم برای غیر مقام نبوت مانند حکومت و رهبری جامعه حتی از جنس کفر و الحاد نیز استعمال شده است، مانند: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» (2)، «فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» (3) پس از این منظر باید گفت اهل سنت میتوانند امامت و امام را مادون نبوت و نبی توصیف کنند، لکن حق ندارند و منطقی هم نیست که آنان تعریف و رویکرد شیعه به مسئله امامت را به صرف مخالفت با مبنای خود، مخالف قرآن و اسلام معرفی کنند، چرا که تعریف شیعه از امامت بر قرآن مستند است، توضیح اینکه: در تعریف امامت از منظر امامیه و تفاوت آن با رویکرد اهل سنت، مهمترین فرقها و مختصات تعریف شیعه آن عبارتند از: الف. مشروعیت الهی امامت؛ ب. صفات خاص (علم و عصمت)؛ ج. مرجعیت علمی و دینی؛ د. واسطه فیض و قطب (ولایت عامه)؛ هـ برخورداری از الهام.
بر اساس این تعریف و ویژگیها هر شخصی ولو حاکم عادل نمیتواند «امام» و حائز صفت امامت گردد، چرا که جمع صفات فوق در انسانهای عادی مشکل بلکه ممتنع است و فقط انسانهای محدود با فضل الهی و مورد نص خداوند و رسولش میتوانند چنین ادعایی را مطرح کنند.
با توجه به تعریف خاص امام و امامت از سوی شیعه- البته در روایات نیز آمده است- معلوم میشود دارنده صفات فوق نه پیامبر بلکه در ردیف پیامبران خواهد بود و فق آن دو تنها در اخذ وحی و کتاب آسمانی است، اما ممکن است مقام دارنده صفات امامت از بعض پیامبران نیز بیشتر شود، بلکه از آیه ذیل نیز میتوان به طور قطع این ادعا (برتری امامت بر نبوت) را ثابت کرد:
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ. (4)
با نگاهی به شأن نزول آیه و تاریخ آن روشن میشود اعطای مقام امامت به حضرت ابراهیم بعد از اعطای نبوت و در اواخر عمر شریفش و بعد از آزمایش و امتحانهای متعدد انجام گرفته است. از آن برمیآید که مقام امامت با مقام نبوت متفاوت و متمایز و از آن برتر و بالاتر نیز است، چرا که اعطای امامت بعد از مقام نبوت بوده است و اگر عین نبوت بود سخن از اعطای آن و تفرع آن بر ابتلاء به کلمات الهی لازم و وجهی نداشت.
از اینجا روشن میشود دیدگاه امامیه در برتری مقام امامت بر مقام نبوت بر قرآن کریم مستند است.
امام رضا (علیه السلام) ضمن تصریح به محدودیت اذهان مردم در نیل به حقیقت امامت تصریح میکند که امامت بالاتر از نبوت است و برای این ادعا حضرت به اعطای مقام امامت بعد از نبوت به حضرت ابراهیم استدلال میکند.
و ان الامامة حض الله بها ابراهیم الخلیل (علیه السلام) بعد النبوة و الخلّة مرتبة ثالثة و فضیلة شرّفه بها. (5)
حضرت در ادامه تأکید میکند چنین مقامی تنها به نسل علی (علیه السلام) اختصاص یافته است.
امام صادق (علیه السلام) در مقام توصیف اوصاف و مقامات حضرت ابراهیم به ترتیب به مقامهای: 1. عبد، 2. نبی، 3. رسول، 4. خلیل 5. امام اشاره و تأکید میکند این مقامها به ترتیب بوده یعنی اول عبد بعد نبی بعد رسول بعد خلیل و در آخر به مقام امامت نائل میآید.
ان الله عزوجلّ اتخذ ابراهیم عبدا قبل اَن یتخذه نبیاً و ان الله اتخذه نبیاً قبل ان یتخذه خلیلاً و ان الله اتخذه خلیلاً قبل ان یتخذه اماما. فلما جمع له الاشیاء، قال: انی جاعلک للناس اماماً. (6)
امام سجاد (علیه السلام) بعد از توصیف خود به ائمه مسلمین خودشان را «حجج الله»، «أمان اهل الارض»، «بنا یمسک الله السماء»، «بنا ینزل الغیث و ینشر الرحمة و یخرج برکات الأرض» و «لولا ما فی الارض منا لساخت باهلها» توصیف میکند که نگاه بلند و ژرف آنان به امامت را میرساند. (7)
این اوصاف از اوصاف اختصاصی امامان است که پیامبران پیشین- جز پیامبر اسلام- بر آنها متصف نبودند.
افضلیت امامت و مصادیق منحصره آن یعنی دوازده امام معصوم بر پیامبران دیگر از روایات فصل اول ذیل عنوان امام واسطه فیض الهی و اولین صادر نیز روشن میشود و برخی دیگر از روایات در نقد شبهه بعدی خواهد آمد.
حاصل آنکه اختلاف شیعه و اهل سنت در تعریف امامت اختلاف مبنایی و به نوعی قابل اغماض میباشد؛ مورد مناقشه اصلی در این مبحث در رهاورد مبنای فوق است که شیعه با توجه به تعریف خاص خود از امامت آن را بر دوازده امام خود تطبیق داده و در نتیجه مقام ائمه را بالاتر از مقام پیامبران جز پیامبر اسلام میدانند که در اینجا اهل سنت شیعیان را متهم به غلو و افراط نمودند.
به دیگر سخن آیا علاوه بر پیامبران انسانهای دیگر نیز بر مقام امامت نائل آمدهاند یا نه؟ امامیه بر این سؤال پاسخ مثبت میدهد و معتقد است مطابق آیات و روایات دوازده امام شیعیان به مقام امامت نائل آمده است و آیات و روایات مثبت این ادعا است.
پینوشتها:
1. ر. ک: فخر رازی، تفسیر کبیر، ج4، ص 44، ذیل آیه 124 بقره.
2. قصص: 41.
3. توبه: 12.
4. بقره: 124.
5. عیون اخبار الرضا، ج2، صص 6-195؛ الکافی، ج1، ص 199؛ کتاب الحجة، ب نادر جامع، ح1.
6. کافی، ج1، ص 175.
7. «نحن ائمة المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادة المؤمنین و قادة المجلین و موالی المؤمنین و نحن امان اهل الأرض کما ان النجوم امان لأهل السماء و نحن الذین بنا یمسک الله السماء ان تقع الارض و لولا ما فی الأرض منا لساخت باهلها» (فرائد السمطین، ج1، ص 45؛ موسوعة الامامة فی نصوص اهل السنة، ج5، ص 286).
منبع مقاله : زرشناس، زهره؛ (1391)، درآمدی بر ایرانشناسی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل