دامن خیمه به بالا بزن...

گرچه تا غارت این باغ نمانده است بسی بوی گل می‌رسد از خیمه خاموش کسی چه شکوهی است در این خیمه که صد قافله دل می‌نوازند به امید رسیدن جرسی
شنبه، 27 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
دامن خیمه به بالا بزن...

دامن خیمه به بالا بزن...

شاعر: محمد فخار زاده

گرچه تا غارت این باغ نمانده است بسی
بوی گل می‌رسد از خیمه خاموش کسی
چه شکوهی است در این خیمه که صد قافله دل
می‌نوازند به امید رسیدن جرسی
دامن خیمه به بالا بزن ای گل که دلم
جز پرستاری درد تو ندارد هوسی
ای صفای سحری جمع به پیشانی تو!
با پاییم و به گردت نرسیده است کسی
بر سر دار تمنای تو گل کرد مسیح
یافت از شعله ادراک تو موسی قبسی
راهی‌ام کن به تماشای جمالت بگذار
بر سرسفره سیمرغ نشیند مگسی
چه صمیمی است خدایی که تو یادم دادی!
لطف محض است اگر نیست جز او دادرسی
باز شب آمد و من ماندم و این گریه و ...نیست
جز ابوحمزۀ توفانی تو هم نفسی


 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط