گرمای رسیدن

کسی در بال‌هایت ریخت شوق پر کشیدن را به جان مرده‌ات بخشید آهنگ تپیدن را نگاه تیره‌ات را برد تا آن سوی آبی‌ها به چشم پر غبارت یاد داد آیینه دیدن را دلت بی شور عشق و بی حضور نور، نارس بود
جمعه، 3 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
گرمای رسیدن

گرمای رسیدن

شاعر: عباش چشامی


کسی در بال‌هایت ریخت شوق پر کشیدن را
به جان مرده‌ات بخشید آهنگ تپیدن را
نگاه تیره‌ات را برد تا آن سوی آبی‌ها
به چشم پر غبارت یاد داد آیینه دیدن را
دلت بی شور عشق و بی حضور نور، نارس بود
چشیدی عاقبت گرمای شیرین رسیدن را
لب تفتیده‌ای راز عطش را گفت با چشمت
که هر گوشی ندارد تاب از دریا شنیدن را
رها از خاک تا آتش پریدی چون پری در باد
خدا قسمت کند این گونه بی پروا پریدن را!



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما